مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
اختیار
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
99 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی مفهوم اراده انسان براساس آیات قرآن کریم و ارائه الگوی اراده متعالی انسان مبتنی بر روش تجزیه و تحلیل مضمون (Thematic Analiysis) و بررسی نقش اراده در تعالی شخصیت انسان است. با استفاده از روش مزبور، براساس نسخه براون و کلارک (2006) مفهوم اراده انسان در قرآن واکاوی و رمزگذاری شد و بر مبنای رمزهای به دست آمده، الگوی اراده متعالی انسان ارائه گردید. موضوعات به دست آمده عبارتند از: افراد دارای اراده، رابطه اراده خدا و اراده انسان، متعلق اراده خداوند، متعلق اراده انسان و اسباب تعالی اراده انسان. با تحلیل داده های به دست آمده و معلوم ساختن جایگاه هریک از آنها نسبت به یکدیگر، الگوی اراده تعالی بخش شخصیت با رویکرد قرآنی حاصل شد.
تحلیل اختیار به مثابه علم فاعل و نسبت آن با «علم عملی»، از منظر علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
59 - 74
حوزه های تخصصی:
The relation of science and practice is one of the most important questions in the field of anthropology. Dividing the agent into with knowledge and without and taking into consideration the role of knowledge in issuing an act, Muslim philosophers and theologians have explained it mostly with an ontological approach though and thus failed to explain how its role is.
Along with his definition of the reality of free will basing it on the knowledge of the agent from one side, and his explanation for "practical knowledge" from another side, Allameh Tabatabai did not fail to explain how knowledge plays its role in issuing an act thus he proposed a fairly comprehensive analysis of the relation between knowledge and practice.
He believes that free will, as the agent's knowledge, which is involved in the process of issuing an act, is of the "practical knowledge" type, and is concerned with the agent's benefits and harms. Knowing the benefits and harms of things is different from what they are (theoretical wisdom) and different from their intrinsic goodness and evilness (practical wisdom). This knowledge is rooted in the agent's inner feelings and emotions; these feelings and emotions may refer to the two states of agreeable and disagreeable. Therefore, practical knowledge is quite personal and may thus be different for every particular agent's point of view.
نقش باور به اختیار در اسلامی سازی علوم انسانی از نگاه علامه مصباح یزدی
حوزه های تخصصی:
مبانى و زیرساختهاى علوم انسانى در شکل دهی علوم یادشده تأثیر بسزایى دارند. یک دسته از این مبانی انسان شناختی است؛ زیرا نوع نگاه محقق به انسان، مسائل زیادى (از قبیل موضوع، روش و هدف) را در علوم انسانى تعیین می کند. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به نقش اختیار در اسلامی سازی علوم یادشده از نگاه علامه مصباح یزدی پرداخته است. حاصل آنکه این مبنا در توسعه و تضییق موضوعات، مسائل و اهداف این علوم و نیز در ایجاد، مدیریت، تغییر، توصیه، تبیین، تحلیل، پیش بینی، اصلاح، تقویت، ارزش گذاری و پایش کنش ها در همه علوم مرتبط با کنش های انسان نقش اصلی دارد.
عشق و اختیار از دیدگاه غلامحسین ابراهیمی دینانی
منبع:
کاوش های عقلی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
34 - 54
حوزه های تخصصی:
اختیار را در تعریف، برگزیدن آزادی و رجحان دادن چیزی بر چیزی و عشق را حد افراط دوست داشتن بیان کرده اند. متکلمان در روزگار صحابه به مناظره درباره اختیار پرداخته که حاصل آن تشکیل دو فرقه قدریه و جبریه بوده است، اولین نظریه پرداز شخصی به نام معبد بن عبدالله جهنی بصری که متأثر از سوسن نصرانی بوده دانسته اند و گروهی سرمنشأ مباحث اختیار را علی (ع) برشمرده اند. گفتگو از عشق نیز از قدیم میان شعرا و عرفا و بزرگان مطرح بوده است. رابعه العدویه یکی از زنان سرشناس در طریقت و عرفان آغازگر حدیث محبت و عشق دانسته شده است. انسان مظهر تام خداوند و مختار است پس به ذات اختیار را دارا است، از دیدگاه دکتر دینانی اختیار شامل نوعی آگاهی است که راه رسیدن به کمال خواهد بود و این کمال هدف انسان به حساب آمده است. عشق یک جذبه نیرومند میان عاشق و معشوق به وجود آورده که توانایی انصراف را از عاشق خواهد گرفت اما همین خصوصیت دارای ادراک و آگاهی خواهد بود. باید گفت که رسیدن به مقام عشق بدون برداشتن دو گام اساسی یعنی معرفت و محبت امکان پذیر نبوده و نیز باید دانست قهاریت عشق اختیار را نابود نخواهد ساخت و حاصل آن که میان عشق و اختیار تعارضی نبوده بلکه عشق زیبایی های اختیار را نمایان خواهد کرد. مقاله حاضر رابطه عشق و اختیار را از دیدگاه غلامحسین ابراهیمی دینانی با هدف آشنایی با عقاید این فیلسوف معاصر و دیدگاه کلامی، عرفانی و فلسفی با روش تحلیلی از طریق منابع کتابخانه ای مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد.
جایگاه اختیار در آموزه هدایت به امر امام از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
131 - 146
حوزه های تخصصی:
هدایت باطنی که با تعبیر هدایت به امر از آن در قرآن یاد می شود، جریان هدایت مستمر و پایدار الهی است که توسط «امام» تا رسیدن به سعادت ابدی صورت می گیرد. همچنین، انسان موجودی مختار است که در گزینش راه سعادت و شقاوت اختیار دارد. مسئله اصلی این است که چگونه انسان با حفظ اختیار خود در جریان هدایت باطنی امام قرار می گیرد. در راستای حل این مسئله آثار فلسفی و تفسیری علامه طباطبایی(ره) با روش توصیفی تحلیلی بررسی شده اند. درنهایت، دستاورد تحقیق این است که علامه براساس مبانی حکمت صدرایی، هدایت باطنی امام را تأثیر وجودی و تکوینی امام بر ملکوت انسان در کسب مبدأ معرفتی در انجام فعل اختیاری می داند؛ از این رو، هدایت امام، اختیار و اراده انسان را سلب نمی کند؛ بلکه فرآیند فعل اختیاری با استفاده از قوای نفسانی او به صورت کامل شکل می گیرد.
نگاهی نو به تفسیر آیه امانت و ارتباط آن با خلافت و اختیار انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۳)
67 - 86
حوزه های تخصصی:
آیه امانت از آیات متشابه و کلیدی قرآن در باب خلقت انسان می باشد که معرکه آرای متنوع و گاه متضاد مفسران گشته است. از میان معانی متعددی که مفسران برای امانت برگزیده اند؛ همچون شریعت، ولایت، فطرت، روح منفوخ و ...، به نظر می رسد معنایی که برخی عارفان به آن رسیده اند، یعنی خلافت تامه انسان از جانب خداوند و همچنین معنای اختیار، از دقت بیشتری برخوردار است؛ چرا که اولاً این معانی بر اساس حقیقت مؤکد قرآن مبنی بر شعور، ادراک و عقلانیت همه کائنات، استوار گشته اند، ثانیاً اختصاص به انسان دارند، ثالثاً تکوینی بوده و در راستای سایر آیات خلقت هستند، رابعاً مناسب ترین توجیه را برای واژگان اشفاق، ظلومیت و جهولیت در آیه امانت فراهم می کنند. ازاین رو بسان دو روی سکه امانت اند.
ارزیابی آرای مفسّران در نسبت «اغواگری» به خدا از سوی ابلیس و نتایج کلامی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۳)
87 - 102
حوزه های تخصصی:
در قرآن آمده که ابلیس پس از رانده شدن از درگاه الهی، با تعبیر «بِمَا أَغْوَیتَنِی»، گمراهی خود را به خدا نسبت داده است. برخی مفسران سخن ابلیس را صادق و گروهی آن را کاذب دانسته و این تصدیق یا تکذیب را زمینه طرح موضوع جبر و تفویض قرار داده اند. این پژوهش با بررسی آرای مفسران به نتایج زیر رسیده است: 1- برخی مفسران به دلیل عدم اهتمام به موضوع، سکوت کرده اند. 2- معتقدان به جبر، اغوا را به معنای اضلال دانسته و از آن جبر فهمیده اند. 3- برخی معتقدان به عدل الهی، با اینکه ادعای ابلیس را صادق شمرده اند، «اغوا» را به گونه ای معنا کرده اند که باعث بی عدالتی خدا و جبر موجودات بر گناه نشود. 4- برخی دیگر از مفسران به دلیل استشمام معنای جبر از واژه اغوا، ابلیس را در این ادّعا، کاذب و بدخواه دانسته اند. 5- علامه طباطبایی با اینکه سخن ابلیس را صادق شمرده، اما برای پرهیز از جبر، «اغوا» را اغوای ثانوی و نتیجه سوء انتخاب خود ابلیس دانسته است.
تبیین عمل یا کنش گری انسان در سنت فکر اسلامی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی بازخوانی مؤلفه های عمل ساز (قدرت، اراده، علم و اختیار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
157 - 178
حوزه های تخصصی:
تبیین عمل با توسل به عناصر شناختی و انگیزشیِ عامل مانند شناخت، میل، قصد و ... از مهم ترین مباحث مطرح در حوزه فلسفه عمل است. پرسش اصلی در این مقاله بررسی ویژگی هایی است که رفتار آدمی را به عمل تبدیل می کند. تعریف عمل و تعیین عناصر اساسی آن، به هم وابسته اند. این بدان معناست که مشخص کردن عناصر اساسی عمل، همان معیارهایی هستند که رفتاری را به عمل تبدیل می کنند. در سنت فکرِ غربی، باور، میل و اراده، عناصر تعیین کننده برای تبیین عمل محسوب شده اند و حال آنکه در سنت فکر اسلامی بیشتر بر مفهوم قدرت، اختیار و اراده تأکید شده است. تحلیل مفاهیم یادشده از منظر فیلسوفان و متکلمان اسلامی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی در دستور کار قرار گرفت و نتیجه آن ارجاع مؤلفه های یادشده به مؤلفه علم شد آن هم علم به معنای علم عملی. براساس تبیینی که علامه طباطبایی دراین باره ارائه داده است نه مفهوم قدرت و نه میل و نه اختیار و نه حتی اراده که این مفهوم علم عملی است که نقش اساسی در تبیین عمل و تمییز آن از رفتار را بر عهده دارد.
مطالعه مقایسه ای مفهوم جبر و اختیار در مانویت و عرفان اسلامی-ایرانی
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
185 - 208
حوزه های تخصصی:
ادبیات عرفانی پیش از اسلام در حوزه نجد ایران، ادبیاتی آمیخته به رمز و کنایه و سرشار از گفت و گو با عالم بالاست. تلاش برای شناختن حقیقت انسان و رسیدن به درک خدایی، جنبه ای از عرفان ایران پیش از اسلام است که افرادی چون مانی، با تأثیر پذیری از آیین گنوسی آن را به ادبیات ایران وارد کردند. نوشته های مانی و شاگردانش تا قرن ها در مناطق ایرانی سرزمین های شرق، آموخته و آموزانده می شد. با توجه به اینکه جبر و اختیار از مسائل مهم فلسفی درباره افعال انسان در همه ادیان و آیین هاست، این پژوهش برآن است تا به شیوه تطبیقی و با بررسی برخی نوشته های بجای مانده مانوی، نخست به بررسی یکی از این جنبه های باور های مانویان یعنی جبر و اختیار انسان و خویش کاری انسان در رهایی نور و رسیدن به عالم ملکوت بپردازد و سپس با بررسی عقیده عرفانی اسلام در موضوع جبر و اختیار، با استفاده از متون شاخص عرفانی، این دو دیدگاه را با یکدیگر مقایسه کند. طبق بررسی انجام گرفته می توان گفت که از دیدگاه این دو آیین، مفهوم جبر و اختیار در واقع تضادی میان دو جنبه مختلف از وجود بشر ایجاد نمی کنند، بلکه به تکمیل یکدیگر می انجامند. به این ترتیب، اراده انسان جزئی از اراده الهی در نظام عالم است و انسان از آزادی عمل برخوردار است.
نگاهی نقادانه به نظریه بخت اخلاقی برنارد ویلیامز(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
129 - 150
حوزه های تخصصی:
برنارد ویلیامز با جعل اصطلاح «بخت اخلاقی» در پی آن بود تا در تقابل با این ادعا که ارزش اخلاقی مستقل از اوضاع و احوال خارجی و از جمله بخت است، بر این ادعا و انگاره تاکید کند که ارزش ها و داوری های اخلاقی - تا حد زیادی - منوط و مبتنی بر بخت اند. در زندگی روزمرّه، چه بسا عاملان اخلاقی به سبب انجام اعمال و ارتکاب رفتارهایی نکوهش یا تحسین شوند که نسبت به آنها - دست کم به شکل کامل - کنترلی نداشته اند. در واقع، این نکوهش ها / تحسین ها تا اندازه ای به پیامدهای خیر یا شوم / شرّی گره خورده اند که به سبب بخت سعید یا سیاه افراد برایشان حاصل شده است و این جاست که پای بخت اخلاقی به میان می آید. مسئله بخت اخلاقی از این منظر با مسئولیت اخلاقی نیز ارتباطی تنگاتنگ می یابد و این مسئله را پررنگ تر می سازد که چرا در برخی مواقع قضاوت های ما بر امور خارج از اراده فاعل تعلق می گیرد. در این مقاله ضمن طرح و تبیین رویکرد و نظریه ویلیامز در باب بخت اخلاقی، به بررسی ونقد آن پرداخته شده است.
تبیین رابطه توحید افعالی با اختیار انسان مبتنی بر نظریه امر بین الامرین
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
117 - 137
حوزه های تخصصی:
توحید افعالی یکی از شاخه های توحید نظری است که توحید در خالقیت، ربوبیت، رازقیت، حاکمیت و مالکیت، شعب آن شمرده می شوند. از آن جایی که هر کدام از این شعب، به خصوص توحید در خالقیت با اختیار انسان مرتبط است، در تبیین رابطه توحید افعالی با اختیار انسان، اشاعره با استناد به آیات دال بر عمومیت افعال خداوند، انسان را موجودی مختار نمی دانند. معتزله توحید افعالی را می پذیرند، اما افعال اختیاری انسان را از فعل خدا نمی دانند و فقط به خود انسان نسبت می دهند. شیعیان امامیه به تبعیت از اهل بیت (عل) هر دو دیدگاه را نادرست می دانند و به دیدگاه سومی بنام امر بین الامرین قائلند که از تبعات منفی دو دیگاه دیگر مبرا است.
این نوشته در صدد تبیین رابطه توحید افعالی با اختیار انسان با تاکید بر نظریه امر بین الامرین و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و شیوه تفسیری قرآن به قرآن و استفاده از تفسیر روایی به روش توصیفی- تحلیلی در راستای ارایه تبیینی معقول از ارتباط توحید افعالی با افعال اختیاری انسان است، بدون این که جبر و یا تفویض پیش بیاید.
یافته های این پژوهش نشان می دهد که با تکیه بر قاعده فاعل تسبیبى و فاعل مباشرى یا فاعل قریب و فاعل بعید (علت های طولی)، قاعده ترتب ایجاد بر وجود، قاعده عینیت هستى امکانى با ربط به مبدأ اعلى، قاعده مظهریت هستی امکانی از خالق، به صورت منطقی رابطه توحید افعالی به نحو عام با افعال انسان بدون افتادن در دام جبر یا تفویض قابل تبیین است.
تأثیر نظریه اعتباریات علامه طباطبایی در مسئله ی وحدت طلب و اراده در دانش اصول فقه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
50 - 69
حوزه های تخصصی:
نظریه اعتباریات، نظریه ای در حوزه معرفت شناسی است که در دیگر ساحت های حوزه های دانشی نیز تأثیر بسیار زیادی گذاشته است. اصول فقه، از جمله مهم ترین علومی است که نظریه اعتباریات در آن منشأ اثر بوده است و علامه طباطبایی1 در کتاب حاشیه الکفایه از نظریه اعتباریات برای بررسی مسائل این علم سترگ بهره برده اند. از منظر ایشان، «امر و نهی» اعتباری بوده و از تبعات اعتبار ریاست است و امر، بستگى دادن خواست و ربط دادن اراده به فعل دیگری است. یکی از مهم ترین مسائل معاصر در قسمت امر در اصول فقه، مسأله وحدت طلب و اراده است که علمایی چون آخوند خراسانی1 قائل به وحدت از جهت مفهوم، إنشاء و خارج بین طلب و اراده شده اند. ولی علامه طباطبایی1 این بحث را در سه ساحت لغوی، اصولی و عقلی مطرح کرده و از تبعات نظریه اعتباریات برای تبیین و حل آن بهره برده اند.
راهکار های حل تعارض ضرورت علّی و اراده آزاد بر اساس مبانی فلسفی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
347-374
حوزه های تخصصی:
رابطه ضروری میان علت تامه و معلول امری پذیرفته شده در سنت فلسفه اسلامی است. در این میان اطلاق این اصل و ورود آن بر عالم انسانی موجب تقابل ضرورت علی با آزادی اراده است. برخی آزادی اراده، که قوام آن به امکان انتخاب میان فعل و ترک است، را با ضرورت علّی در تنافی می بینند و ضرورت را هم معنای جبر می دانند، اما در مقابل فلاسفه این مدعا را نپذیرفته اند، در این نوشتار تلاش می شود تا پاسخ های علامه طباطبائی به این مشکل را مورد بررسی قرار دهیم. راهکار اول ایشان تبیین نسبت امکانی اراده در ارتباط با انسان و نسبت ضروری آن در ارتباط با علت تامه است؛ راهکار دیگر ایشان تبدیل تقابل اختیار و جبر به تقابل اختیار و اضطرار است که در این صورت تنافی میان ضرورت و آزادی اراده رفع می شود و در نهایت با کاربست نظریه اعتباریات و ضرورت اعتباری، آزادی اراده را در عین پایبندی به ضرورت علّی نشان می دهند.
خاستگاه رغبت و اکراه در وجود انسان از منظر آیات و روایات با تأکید بر دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
155 - 188
حوزه های تخصصی:
ارزش ها، باورها، بینش ها و رفتارهای بیرونی انسان همان سبک زندگی او است که طبق فرمایش آیت الله خامنه ای یکى از ابعاد مهم پیشرفت با مفهوم اسلامى به شمار می رود. تصحیح و تقویت «رغبت» و «اکراه» از عوامل مهم در سبک زندگی است و اهمیت بسیاری در رشد انسان دارد. آدمی در طول تاریخ همواره با اختلاف نظرهایی درباره الزام به وجود مذهب مواجه بوده است و درزمینه دلایل وجود اکراه در مقابل رغبت به دین داری و ریشه یابی آن در ذات انسان خلأهای پژوهشی مشاهده می شود. دوگانگی میان اختیار انسان و محدودیت ناشی از داشتن مذهب، از مسائل چالش برانگیز است.این مقاله پس از بررسی مفهوم رغبت و اکراه در آیات قرآن و احادیث، به تبیین جنبه های مجهول این ابهام پرداخته، عوامل تأثیرگذار در ذات انسان را تشریح و موضوع را تحلیل نموده و درنهایت راهکارهایی برای افزایش رغبت او در جهت پذیرش دین داری ارائه کرده است. بررسی این موضوع در سبک زندگی، برای روشن شدن راه سلوک و رسیدن به هدف والای انسانی بسیار راهگشا است؛ چراکه هدف انسان در بعد معنوی، همواره رستگارى و فلاح و نجاح بوده است و حتی اگر به معنویت و رستگارى اعتقادى نباشد، پرداختن به ابعاد سبک زندگى، براى برخورداری از زندگى راحت، آرامش و امنیت روانى و اخلاقى اهمیت بسزایی دارد؛ بنابراین فواید احتمالی مطالعه این مسئله اساسى می تواند ایجاد وحدت و یگانگی و نجات از گمراهی عموم باشد و دغدغه های کنونی جامعه اسلامی درباره نفاق میان مسلمانان را برطرف سازد.
جایگاه اختیار در آموزه ماواگزینی روح القدس از دیدگاه آلستون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
۱۲۲-۱۰۹
حوزه های تخصصی:
بر اساس آموزه ماواگزینی روح القدس از جمله کارکردهای اساسی روح القدس هدایت مومن مسیحی به سوی حقیقت خداوند و شبیه ساختن وی به اوست. فیلسوفان مسیحی می کوشند به فهم معقولی از ماواگزیدن روح القدس در درون مومن مسیحی با وجود قدرت انتخاب و اختیار انسان در پذیرش هدایت و عدم آن، دست یابند. مدل مشارکتی آلستون می تواند به نحو معقولی از جایگاه اختیار دفاع نماید. بر اساس این مدل مومن مسیحی در روند ماواگزینی روح القدس در درون خویش، هم تا حدی به آنچه خیر است معرفت و آگاهی می یابد و هم احساس می کند مایل است واکنشی شایسته و مناسب نشان دهد. این مدل در تمام استحاله ها نقش درونی مهمی به روح القدس می بخشد و در عین حال مجال انجام کارهای بسیاری را برای فرد باقی می گذارد و اختیار او را در نظر می گیرد. این مدل می تواند به عنوان تبیینی عقلانی از جایگاه اختیار در روند هدایت باطنی روح القدس در جریان ماواگزینی، به شمار آید.
نظریه حق تقدم تملک در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیدگاه های حقوق قضایی بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۵
77 - 102
حوزه های تخصصی:
یکی از نهادهای کم تر شناخته شده در حقوق ما، نهاد «حق تقدم تملک» است که شناخت ماهیت آن دارای اهمیت بسزایی است. تشخیص اینکه آیا هر جواز یا اختیاری مفید حق برای دارنده اختیار است یا خیر، دارای آثار حقوقی متعددی است. پژوهش حاضر به دنبال آن است تا ضمن بیان احکام پراکنده موجود در قوانین و تحلیل آن ها درمورد نهاد مذکور، نظریه عمومی در باب حق تقدم تملک ارائه دهد. در این مقاله بدواً ماهیت خاص حق تقدم تملک و سپس ارکان آن مورد تحلیل قرار می گیرد و در انتها امکان انتقال ارادی و غیرارادی (ارث) آن بررسی می شود. نتیجه تحقیق آن است که حق تقدم تملک را نوعی حق می دانیم که تحت حمایت قانون ایجاد شده است و دارنده آن، به صرف اعلام اراده خود، اثر حقوقی (تملک) را ایجاد می کند و دیگران بایستی در مقابل آن اعلام و ابراز اراده دارنده، امتثال و اطاعت کنند. امتیاز این اختیار (سلطنت) بر جواز (یا اباحه و توانایی و آزادی عمومی) این است که به شخص معینی اختصاص دارد و این شخص در استفاده از آن، اولویت دارد.