علی یوسف زاده

علی یوسف زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

جرائم کارفرمایی در قانون کار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۱۸۹
حقوق کیفری؛ از یک سو، جرایم و واکنش های کیفری متناسب با آن جرایم را تبیین می کند و از سویی دیگر، چگونگی فرایند رسیدگی کیفری را ترسیم می نماید. مقرّرات حقوق کیفری نسبت به تمام تابعان آن عمومیّت دارد. لیکن، براساس پیشرفت های اجتماعی، مقرّرات خاصّی برای بخشی از تابعان درنظر گرفته می شود. ازجمله این مقرّرات خاصّ، جرم انگاری در حوزه حقوق کار است که قانون گذار ایرانی با تصویب قانون کار در سال 1369 و با هدف حمایت از حقوق کارگران، به تبیین یک سری از ارزش های اجتماعی پرداخته و بالغ بر چهل عنوان را در این قانون، جرم انگاری کرده است که ضرورت دارد این ارزش ها به تفکیک، مورد بررسی قرار گیرد. از طرفی، به دلیل وضعیّت خاصّ کارگر، وجود اهرم های گوناگون به منظور کنترل روابط کارگر و کارفرما ضرورت و اهمیّت خاصی دارد. به ویژه اینکه مقرّرات کیفری مندرج در قانون کار، تماماً در یک فرایند خاصّی توسّط مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شده است. سؤال این است: دلیل جرم انگاری از سوی قانون گذار در حوزه حقوق کار چه بوده است؟ و جرایم خاصّ مندرج در قانون کار دارای چه شرایط ویژه ای است؟ این مقاله، از طریق جمع آوری داده ها براساس شیوه کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به سؤالات مذکور است. که در نهایت سعی شده تا قواعد و شرایط خاصی که در جرایم کارفرمایی حاکم است، تبیین شود. ضمن اینکه این پژوهش می تواند به گسترش دامنه مطالعات مربوط به جرایم ناشی از کار کمک کند.
۲.

تأثیر پیاده سازی کیفرهای آموزش مدار بر اصلاح محکومان با نگاهی به ظرفیت های انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۳۱
زمینه و هدف : اهمیت روزافزون کاهش تکرار جرم و تجربه توسل بسیاری از کشورها به پیاده سازی آموزش محکومان به مثابه واکنش اصلی در مقابل جرائم در راستای اصلاح و درمان محکومان بیش ازپیش آشکار شده است. لذا این پژوهش با هدف بررسی تأثیر ظرفیت های انتظامی در پیاده سازی کیفرهای آموزش مدار بر اصلاح محکومان انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی، از نظر روش کمی و از نوع پیمایشی- همبستگی است که در آن داده ها با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شده است. نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفیِ طبقه ای انتخاب که حجم نمونه برابر جدول مورگان برای خبرگان تعداد 80 نفر و برای زندانیان تعداد 97 نفر بوده که برای اطمینان از داده های مربوط به زندانیان، تعداد 3 نفر دیگر به حجم نمونه اضافه و جمعاً 100 نفر در نظر گرفته شد. روایی پرسشنامه طبق نظر خبرگان اصلاح و تأیید شد. پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ 7/0 تأیید شد. برای آزمون داده ها از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و برای بررسی تأثیر متغیرهای معرفی شده توسط پژوهش گر، از روش معادلات ساختاری استفاده و از نرم افزارهای spss19 و AMOOS برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: طبق یافته های پژوهش، شاخص های تعیین کننده ای چون اثربخشی الگوی انتظامی آموزشی، نیازسنجی الگوی انتظامی آموزشی، مجازات جایگزین حبس و عملکرد فرماندهی انتظامی، اجرای الگوی انتظامی آموزشی، نهادهای مرتبط با تعیین مجازات، ارزشیابی الگوی انتظامی آموزشی، تغییر رفتار مجرمان در اثر تدابیر انتظامی آموزشی، آسیب شناسی دوره های موجود غیرانتظامی و کیفیت محتوای الگوی انتظامی آموزشی از جمله تدابیر مؤثر در جهت احیا و ارتقای جایگاه کیفرهای آموزش مدار در راستای اصلاح محکومان است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، لزوم مشارکت اجرایی نهادهای مداخله گر در جرم و استفاده از ظرفیت های انتظامی مورد تأکید است. لذا در راستای اعمال کیفرهای نوین و عمدتاً جایگزین زندان، آموزش و اصلاح محکومان مستلزم اصلاح ساختاری انتظامی و قضایی و در نهایت تشکیل هنجارستان ضروری است.
۳.

اختیارات و مسؤولیت به کارگیری سلاح از سوی مأمورین در حقوق ایران و انگلیس

کلیدواژه‌ها: اختیار مسؤولیت به کارگیری سلاح مأمورین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶
قدرت مادی نیروهای نظامی و انتظامی ابزارهای متفاوتی دارد که یکی از آن ها شدت عمل قانون در برخورد با متخلفان و تبهکاران است. بارزترین مصداق این شدت عمل، به کارگیری سلاح برای حفظ نظم و امنیت در جامعه است. اختیارات و مسؤولیت به کارگیری سلاح از سوی مأمورین ازآنجاکه به امنیت نظام سیاسی از یک سو و حقوق شهروندی افراد جامعه از سوی دیگر مرتبط است از اهمیت اساسی برخوردار بوده و بررسی آن در حقوق ایران و انگلیس به تبیین هرچه بیشتر موضوع کمک می کند. مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پرداخته است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که هم در حقوق ایران و هم در حقوق انگلیس، مأمورین در شرایط و موارد تعریف شده ای اختیار به کارگیری سلاح را دارند. این موارد در حقوق ایران گسترده تر از حقوق انگلیس است. حق دفاع مشروع، ضرورت و به کارگیری سلاح به عنوان راه حل آخر از وجوه اشتراک استفاده از سلاح در حقوق دو کشور است. مسؤولیت مدنی مأمورین نیز در حقوق دو کشور پذیرفته شده است. با این تفاوت که زیان دیده حق مراجعه به پلیس و نهاد متبوع مأمورین را به منظور جبران خسارت دارد که در حقوق ایران این امر محدود است و در حقوق انگلیس مصالبه خسارت در مواردی چون صدمه روانی نیز وجود دارد. همچنین مسؤولیت کیفری مأمورین در به کارگیری سلاح در دو کشور پذیرفته شده است و در صورت تخلف از شرایط مقرر، مجازات تعیین شده از سوی قانون در هر مورد خاص را به دنبال دارد.
۴.

مقابله با بی تفاوتی اجتماعی در سیاست کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی تفاوتی اجتماعی سیاست کیفری جرم انگاری گزارش دهی نظم اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۴۲۱
نظم اجتماعی از عناصر مهم در تکامل و تداوم حیات جامعه است که حفظ آن در گرو وحدت، همدلی و همیاری همه اعضای جامعه می باشد. بی تفاوتی نسبت به امور اجتماعی یکی از آسیب های بزرگ جامعه امروزی بوده که از دیدگاه جامعه شناسان، نوعی بیماری اجتماعی است. آثار و تبعات منفی و شیوع روزافزون آن، ضرورت مداخله و توجه ویژه قانون گذار را می طلبد. برای مقابله با بی تفاوتی راه های مختلفی وجود دارد که علاوه بر آموزش و فرهنگ سازی و ایجاد بستر مناسب برای مقابله با بی تفاوتی، یکی از ابزار های مقابله با پدیده ی مذکور، توسل به حقوق کیفری است. به این منظور، قانونگذار کیفری برخی از مصادیق بی تفاوتی از جمله خودداری از کمک به مصدومین، خودداری از گزارش دهی جرائم مهم و خودداری از جلوگیری از وقوع آنها را جرم انگاری و برای آن مجازات تعیین نموده است. با بررسی سیاست کیفری ایران مبرهن گردید اگرچه قانونگذار در زمان تدوین قوانین کیفری در موادی به صورت پراکنده و ناقص به موضوع بی تفاوتی اجتماعی توجه نموده است اما این امر جدای از پراکندگی، با نواقص و کاستی هایی همراه بوده که در جهت مبارزه ی مطلوب با پدیده ی مذکور ضرورت دارد قانونگذار فصلی را در قانون کیفری به این امر اختصاص دهد تا ضمن رفع ایرادات، تمامی موارد مهم بی تفاوتی اجتماعی از جمله خودداری از ادای شهادت برای نجات انسان بی گناه را در آن فصل جرم انگاری نموده و مجازات مناسب آن را به طور دقیق تعیین نماید.
۵.

مولفه های طراحی بیوفیلیک بر حصول زیست پذیری با تاکید بر معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی بیوفیلیک اقلیم گرم و خشک معماری اسلامی زیست پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۴ تعداد دانلود : ۷۱۴
نیاز بشر برای پیوند با دنیای طبیعی، نیازی فطری است. طبیعت و انتقال مفاهیم آن در طراحی محیط های زندگی باعث افزایش کیفیت زندگی و ارتقاء زیست پذیری مکان خواهد شد. از دیرباز معماری سنتی شهرهای ایران حائز اهمیت بوده و عامل اقلیم به عنوان یک پارامتر ویژه در طراحی، مورد توجه بوده است. با توجه به اینکه اکثر انگاره های معماری نوین غربی هستند. مسئله ای که اینجا مطرح می گردد چگونگی انطباق اصول انگاره بیوفیلیا با اصول معماری در اقلیم گرم و خشک است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی – تحلیلی با رویکرد کیفی و کمی انجام شده است. برای جمع آوری داده ها از روش های اسنادی (برای تبیین شاخص ها) و پیمایشی (مشاهده و پرسشنامه) استفاده شده است. از آنجا که تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کمی محسوب می شود لذا از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها و از نرم افزار آماری SPSS برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است از آزمون های آماری همبستگی برای بررسی روابط متغیرها، آزمون T تک نمونه ای برای مقایسه جامعه آماری با میانه نظری و رگرسیون چند متغیره برای بررسی تأثیرگذاری مؤلفه های طراحی بیوفیلیک بر زیست پذیری استفاده شده است. شهر جدید هشتگرد به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب شد. یافته های پژوهش حاکی از این است که همبستگی مستقیم و معناداری بین متغیرهای طراحی بیوفیلیک و زیست پذیری محاسبه وجود دارد. از طرفی براساس آزمون T تک نمونه ای مشخص شد وضعیت زیست پذیری از حد نرمال (میانگین 3) کمتر است، لذا جامعه در وضعیت مطلوب قرار ندارد. بر اساس آزمون رگرسیون چند متفیره، معادلات چگونگی روابط بین متغیرها ارائه شده و بر اساس ضریب بتا الویت بندی متغیرهای طراحی بیوفیلیک بر زیست پذیری مکان اعلام گردید که مؤلفه «بیومورفی» بیشترین تأثیر را بر حصول زیست پذیری مکان دارد. برخی مؤلفه های معماری اسلامی مانند کاربرد نور و فضا، روابط مکان محور و شکل و فضای طبیعی در طراحی بیوفیلیک نیز وجود دارند. اهداف پژوهش: 1.بررسی میزان زیست پذیری معماری بیوفیلیک با مکان. 2.بررسی میزان انطباق معماری بیوفیلیک با معماری اسلامی. سؤالات پژوهش: 1.معماری بیوفیلیک تا چه میزان امکان زیست پذیری و انطباق با مکان را دارا است؟ 2.معماری بیوفیلیک و معماری اسلامی چه وجوه شباهتی با یکدیگر دارند؟
۶.

«جستاری در باب جنایت بر اعضای داخلی: بازخوانی انتقادی نظریه دیه معین»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارش اعضای داخلی اتلاف عضو قاعده اعضای فرد و زوج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۵۴۰
چکیده؛ حکمِ جبران خسارتِ اتلاف اعضای داخلی در قوانین کیفریِ 1361 (قانون دیات) و 1370 (قانون مجازات اسلامی) ملحوظ نشده بود، با این وجود رویه ی قضایی در این مورد شیوه ی همسانی در پیروی از تعیین دیه ی غیر مقدر داشت. با تصویب ماده ی 563 قانون مجازات اسلامی1392 به وضوح شمولِ قاعده ی اعضای زوج و فرد به اتلافِ اعضای داخلی، تسری داده شد و به یکباره رویه ی یاد شده را دچار تشتت نمود؛ در این نوشتار ضمن تبیین و تحلیل مبانی فقهی قانون گذار و رویه ی قضایی نتیجه گرفته ایم از منظر فقهی بر اساس قرائن قطعی گوناگون، دلالت اطلاق روایات بر عمومیتِ اعضای داخلی و خارجی محل اشکال است، از این رو احادیثِ موضوعِ مطروحه منصرف به اعضای ظاهری هستند. ضمناً حکم کنونی ماده ی مذکور مبنی بر تعیین «دیه ی مقطوع» برای اتلافِ اعضای داخلی مغایر با نظریه ی عدالتِ «اصلاحی یا صوری» مسئولیت مدنی و نیز مخالف تناسب جرم با مجازات در حقوق کیفری است. لذا تعیین «ارش» در مقایسه با دیه ی ثابت با لحاظ چهار مؤلفه ی «نوع جنایت»، «کیفیت جنایت»، «سلامت بزه دیده» و «میزان خسارت» کارآمدی  بیشتری در اعاده ی بزه دیده به وضعیت پیشین دارد.
۷.

بررسی تطبیقی مجازات ازاله بکارت در فقه امامیه و حقوق کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعزیر مجازات ازاله بکارت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه زن و خانواده فقه زنان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه کیفری
تعداد بازدید : ۱۸۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۸۰
مجازات ازاله بکارت بر حسب جنسیت فاعل جرم، رضایت دوشیزه و کیفیت رفتار مرتکب (آمیزش یا غیرآمیزش) متغیر است؛ در موارد ازاله بکارت از طریق زنا، علاوه بر حد، اجرای تعزیر جایز نیست و در این مورد اگر ازاله بکارت با اکراه باشد، ضمان مهرالمثل معادل دیه ازاله بکارت تلقی نمی شود؛ بر خلاف موردی که ازاله بکارت با اکراه در مورد غیرمجامعت محقق می شود که در این حالت مهرالمثل، دیه ازاله بکارت و ملحق به قواعد حاکم بر دیات است، اما ازاله بکارت در موارد غیرآمیزش بنا به نظر مشهور فقهای امامیه، از مصادیق موضوع تعزیر منصوص شرعی است؛ به علاوه یکی از ویژگی های منحصر به فرد این قسم از ازاله بکارت در مقایسه با سایر جرایم جنسی، برخورداری بزه دیده از حق قصاص است که این حق در صورتی اعمال می شود که دختر بکر بدون رضایت دوشیزه به ازاله بکارت وی مبادرت کند. ضمن آنکه ازاله بکارت در موارد غیرمقاربت مشمول «حدود غیرمذکور» موضوع ماده 220 قانون مجازات اسلامی یا «تعزیر منصوص شرعی» موضوع تبصره دوم ماده 115 همین قانون نیست. گذشته از این ازاله بکارت در موارد غیرنزدیکی به تبع کیفیت رفتار ارتکابی شاید مشمول بعضی از مقررات قانون مجازات اسلامی در بخش تعزیرات شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان