مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
خودکنترلی
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱شماره ۱۵
33 - 60
حوزه های تخصصی:
از جمله مشکلات زوجین، تعارضات زناشویی است که در صورت حل وفصل نشدن می تواند زمینه ساز طلاق گردد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکنترلی و معنای زندگی در رابطه بین سبک زندگی اسلامی و تعارض زناشویی است. روش پژوهش توصیفی-همبستگی است که در قالب الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد متأهل ساکن شهرستان به شهر بودند که از این بین ۲۲۵ نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که پس از اجرا، ۲۰۵ پرسشنامه جمع آوری شد. از پرسشنامه های سبک زندگی اسلامی، تعارض زناشویی، خودکنترلی و معنای زندگی به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد. نرم افزار SPSS و AMOS برای بررسی برازش مدل و روش بوت استرپ در برنامه ماکرو، پریچر و هایز (۲۰۰۸) برای بررسی نقش متغیرهای میانجی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد الگوی ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است و تمامی متغیرهای برون زا و میانجی می توانند ۴۹ درصد از تغییرات تعارضات زناشویی را پیش بینی کنند که این میزان در حد متوسط است؛ همچنین خودکنترلی و معنای زندگی در رابطه بین سبک زندگی اسلامی و تعارض زناشویی نقش میانجی گرانه دارند. بنابراین، سبک زندگی اسلامی، خودکنترلی و معنای زندگی از عوامل مؤثر در کاهش تعارض زناشویی هستند که مشاوران و روان شناسان می توانند از آن برای کاهش و جلوگیری از طلاق استفاده کنند.
اثربخشی برنامه آموزشی فرندز بر کنشوری اجرایی و خودکنترلی کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزشی فرندز بر کنشوری اجرایی و خودکنترلی کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه مراجعه کننده به مراکز روان درمانی کودک و نوجوان منطقه 12 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش برنامه آموزشی فرندز اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کنشوری اجرایی جرارد و همکاران (2010) و پرسشنامه خودکنترلی تانجنی و همکاران (2004) بود. با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر کنشوری اجرایی (15/10 = F و 001/0 = P) و خودکنترلی (62/8 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (برنامه آموزشی فرندز) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (کنشوری اجرایی و خودکنترلی) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای برنامه آموزشی فرندز بر گروه آزمایش بود. بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزشی فرندز بر کنشوری اجرایی و خودکنترلی کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر انحراف جنسی،اضطراب اجتماعی و خودکنترلی کاربران سایت های پورنوگرافی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی تنظیم هیجانی بر انحراف جنسی، اضطراب اجتماعی و خودکنترلی کاربران سایت های پورنوگرافی پرداخت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر شامل نوجوانان کاربر فعال شبکه های اجتماعی اینترنتی ساکن شهر آبادان بود که به مراکز مشاوره مراجعه نموده بودند. جهت اعتیاد به شبکه های مجازی از این جامعه نمونه ای شامل 20 نوجوان پسر در رده سنی 14 الی 18 سال، که در طول روز بیش از 3 ساعت وقت خود را در شبکه های مجازی صرف می کردند انتخاب شدند. افراد در هر دو گروه بدون سابقه آموزش های مهارت های شناختی و هیجانی منظم هستند که داوطلبانه و به طور تصادفی در گروه های کنترل و آزمایشی تقسیم و بررسی شد. ابزارهای پژوهش شامل ﻣﻘیﺎس ﭘﺎراﻓیﻠیﺎ (کﻮرت ﻓﺮویﻨﺪ، 1968)، ﻣﻘیﺎس اﺿﻄﺮاب اﺟﺘﻤﺎﻋی ﺑﺮاى ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎنSAS-A ﻻﺟﺮﺳﺎ (١٩٩٨) و پرسشنامه خود کنترلی تانجی (2004) بود و جهت آموزش راهبردهای تنظیم هیجان از محتوای جلسات آموزشی تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس (2014) استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش تنظیم هیجانی در انحراف جنسی، خود کنترلی و اضطراب اجتماعی مؤثر بوده است. به این معنا که آموزش تنظیم هیجانی باعث کاهش انحراف جنسی و اضطراب اجتماعی و افزایش خود کنترلی شده است.
مکانیزم های سازگاری دختران نوجوان با فقدان پدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۰)
140 - 163
حوزه های تخصصی:
فقدان زودهنگام پدر به عنوان یک منبع حمایت برای دختران پیامدهای طولانی مدتی در دوران کودکی و نوجوانی به دنبال دارد. به نظر می رسد کودک یا نوجوان برای مقابله با فشارها و آسیب های روانی ناشی از این فقدان، باید با آن سازگار شوند. هدف این پژوهش، شناسایی مکانیسم های سازگاری دختران نوجوان با فقدان پدر در تبریز بود. رویکرد پژوهش کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی بود. بافت پژوهش دختران نوجوان(15-19 ساله) شهر تبریز بود؛ که در سنین کودکی پدر خود را بر اثر بیماری از دست داده بودند و سال ها از فوت پدرشان سپری شده بود. نمونه گیری بصورت هدفمند تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت و در نهایت ۷ نفر انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری گردید. تحلیل داده ها به روش کلایزی و با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. یافته های این پژوهش شامل 3 مقوله اصلی و 6 مقوله فرعی بود. مکانیزم های سازگاری دختران با فقدان پدر در تبریز شامل خودکنترلی(مدیریت افکار، مدیریت هیجانات)، مقابله(مقابله اجتماعی، مقابله اقتصادی) و رشد(معناجویی، بالندگی) بود. اغلب مشارکت کنندگان براساس خصوصیات درون فردی خود، دریافت حمایت از سوی بازماندگان و داشتن شرایط مناسب، به طور موثر با فقدان و شرایط ناشی از آن سازش کرده بودند و برخی دیگر به دلایل متعدد، ناسازگاری با شرایط را از خود نشان داده بودند.
تأثیر انتخاب ترتیب نوع تمرین بر یادگیری و سازوکارهای انگیزشی و پردازش اطلاعات در تکلیف هدف گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
127 - 152
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی این موضوع بود که آیا با دادن اختیار انتخاب ترتیب ابزار تمرینی با استفاده از رویکرد خودکنترلی در حین تمرینات گلف، باعث افزایش یادگیری و سازوکارهای انگیزشی و پردازش اطلاعات می شود یا خیر. در این تحقیق نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون و دوره پیگیری 24 ساعته انجام گرفت، 24 دانشجو مبتدی به صورت در دسترس و تصادفی در دو گروه انتخاب (12 نفر) یا جفت شده (12 نفر) قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون، شرکت کنندگان به انجام آزمون ضربه گلف پرداختند. در پی پیش آزمون، گروه انتخاب، ترتیب ابزارهای تمرینی را انتخاب نمودند، در حالی که گروه جفت شده از ابزارها به ترتیب گروه انتخاب استفاده کردند. میزان یادگیری و سازوکارهای انگیزشی و پردازش اطلاعات در مراحل پیش آزمون و اکتساب در روز اول و سپس یک روز بعد با آزمون یادداری تأخیری اندازه گیری شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس مکرر نشان داد که خودکنترلی بر مهارت ضربه گلف و سازوکارهای انگیزشی تأثیر معنادار دارد، اما در پردازش اطلاعات و میزان درگیری فراگیران نسبت به تکلیف تأثیر معناداری یافت نشد. با توجه به خودکنترلی یادگیری حرکتی، انتخاب جزئی مانند ترتیب تمرینات به اجراکنندگان در طول تمرین می تواند منجر به افزایش یادگیری ضربه گلف همراه با سازوکارهای انگیزشی در حین اجرای مهارت شود، اما چنین شرایطی در رویکرد خودکنترلی تأثیری بر درگیری و پردازش اطلاعات در آزمون های نامرتبط با تکلیف ندارد.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر مولفه های هیجان تحصیلی و خودکنترلی دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) بر روی مولفه های هیجان تحصیلی و خودکنترلی دانش آموزان 7 تا 11 سال مبتلا به اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی انجام گرفته است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. با استفاده از پرسشنامه های هیجان تحصیلی پکران، گوتر و فرانزل (2005) و خودکنترلی تانجی و بامیستر و بون (2004) 30 نفر از دانش آموزان دارای نارسایی توجه / بیش فعالی، به طور هدفمند انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه فنون DBT را بر اساس بسته آموزشی آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. پس از اجرای DBT ، مجدداً مولفه های هیجان تحصیلی و خودکنترلی اعضای هر دو گروه مورد اندازه گیری قرار گرفت. تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و تک متغیری (آنکوا) برای تحلیل داده ها استفاده شد. تحلیل مانکوا برای مولفه های هیجان تحصیلی و خودکنترلی در هر دو گروه تفاوت معنادار را نشان داد و تحلیل آنکوا برای خودکنترلی و مولفه های هیجان تحصیلی مانند لذت از کلاس، خشم و خستگی در هر دو گروه تفاوت معناداری را نشان داد اما در مورد برخی از مولفه های هیجان تحصیلی مانند اضطراب، شرم، غرور و ناامیدی بین دو گروه تفاوت معنادار را نشان نداد. یافته های این پژوهش در همسویی با نتایج پژوهش های مشابه حاکی از آن است، روش DBT می تواند نقش موثری درمولفه های هیجان تحصیلی و خودکنترلی دانش آموزان 7 تا 11 سال دارای نارسایی توجه/ بیش فعالی داشته باشد.
پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی با واسطه گری رضایت جنسی و خودکنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
115 - 129
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی با واسطه گری رضایت جنسی و خودکنترلی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خانه های سلامت شهر تهران در سال 1399-1400 می باشد و 380 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، باورهای ارتباطی در زندگی زناشویی ایدلسون و اپشتاین (1982)، پرسشنامه رضایت جنسی لارسون و همکاران (۱۹۹۸) و پرسشنامه خودکنترلی تانجی و همکاران (2004) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از الگویابی معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار AMOS 14 و SPSS 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم باورهای ارتباطی بر رضایت جنسی (13/0-=β)، خودکنترلی (47/0-=β) و تعهد زناشویی (46/0-=β) معنادار می باشد. اثر مستقیم رضایت جنسی بر تعهد زناشویی (22/0=β) و خودکنترلی بر تعهد زناشویی (54/0=β) نیز مثبت و معنادار است. در این میان خودکنترلی در ارتباط بین باورهای ارتباطی و تعهد زناشویی نقش میانجی را می تواند ایفای کند (001/0≥P). نتیجه گیری: باورهای ارتباطی، الگوهای ارتباطی، رضایت جنسی و خودکنترلی در صورت شکل گیری در ابعاد مثبت و کارآمد، می تواند تعهدات زوج ها را افزایش و حفظ کند.
تدوین مدل علی گرایش به تقلب در امتحان بر اساس باورهای غیرمنطقی و خودکنترلی با میانجی گری اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
33 - 46
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تدوین مدل علی گرایش به تقلب در امتحان بر اساس باورهای غیرمنطقی و خودکنترلی با میانجی گری اضطراب انجام شد.
روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی_ همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دانشگاه کوثر بجنورد در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که 240 دانشجو به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های تقلب تحصیلی استفنز و گلباج (2007)، باورهای غیرمنطقی جونز (1968)، خودکنترلی تانجی و همکاران (2004) و اضطراب بک (1988) بود.
یافته ها: نتایج همبستگی معنی داری بین تمامی متغیرها نشان داد (05/0>P). همچنین درماندگی در برابر تغییر (0316/0)، توقع تأئید از دیگران (0444/0) و خودکنترلی (0327/0) از طریق غیرمستقیم و با میانجی گری اضطراب، واریانس گرایش به تقلب در امتحان را تبیین کرد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که باورهای غیرمنطقی و خودکنترلی با میانجی گری اضطراب بر گرایش به تقلب تأثیر می گذارند. با توجه به شاخص ها و ضرایب به دست آمده می توان نتیجه گرفت که مدل پیشنهادی برای تدوین مدل علی گرایش به تقلب تحصیلی مناسب بوده و داده ها با مدل پژوهش برازش مناسبی داشته است.
تاثیر خودکنترلی و فشار اجتماعی بر اثربخشی کنترل های داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۱)
125 - 152
حوزه های تخصصی:
هدف: ویژگی های رفتاری و اخلاقی در اجرای اثربخش کنترل های داخلی عاملی برای پیشگیری از تقلب و متضمن کیفیت گزارشگری مالی هستند. از طرفی خودکنترلی می تواند محرک رفتارهای اخلاقی و فشار اجتماعی محرک رفتارهای متقلبانه شوند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر خودکنترلی و فشار اجتماعی به عنوان محرک های رفتاری بر اثربخشی کنترل های داخلی است.روش: پژوهش حاضر از لحاظ شیوه اجرا کمی است. داده های جمع آوری شده با روش معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش در قلمرو زمانی سال 1401 شامل حسابداران و مدیران مالی شرکت های عضو بورس اوراق بهادار است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد فشار اجتماعی بر اثربخشی کنترل داخلی تاثیر مستقیم و منفی دارد، خودکنترلی بر اثربخشی کنترل داخلی تاثیر مستقیم و مثبت دارد، همچنین خودکنترلی بر اثربخشی کنترل داخلی در شرایط فشار اجتماعی تاثیر غیرمستقیم و مثبت دارد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که فشار اجتماعی مانعی موثر و خودکنترلی عاملی موثر برای اثربخشی کنترل های داخلی خواهند بود، در تقابل این دو عامل و تقویت خودکنترلی، پیامدهای مثب ت آن بر پیامدهای منفی فشار اجتماعی فزونی خواهد یافت. در چنین شرایطی در سایه خودکنترلی، سلامت رفتاری مدیران و حسابداران متضمن اجرای اثربخش کنترل های داخلی خواهد شد.دانش افزایی: یافته های پژوهش ضمن توسعه ادبیات مربوط به فشار اجتماعی و خودکنترلی و بررسی تاثیرات آنها بر اثربخشی کنترل های داخلی، می تواند بهبود عملکرد مالی و اداری را برای سازمان ها به ارمغان آورد.
بررسی روابط بین نفوذ اجتماعی، سواد مالی و رفتار پس انداز با درنظرگرفتن نقش تعدیل کنندگی خودکنترلی (مورد مطالعه: دانشجویان شهر یزد)
حوزه های تخصصی:
تحقیق پیشرو با هدف بررسی روابط بین نفوذ اجتماعی، سواد مالی و رفتار پس انداز با درنظرگرفتن نقش تعدیل کنندگی خودکنترلی انجام شده است. این تحقیق از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی - پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه دانشجویان شهرستان یزد در سال 1402 -1401 در نظر گرفته شده که تعداد 384 نفر از طریق فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری در دسترس بوده و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه می باشد که از پرسش نامه مقاله الشبامی و الدیحانی (2022) برای سنجش متغیرهای سواد مالی، اجتماعی شدن والدین، نفوذ همسالان، خودکنترلی، رفتار پس انداز استفاده شد. روایی (تحلیل عاملی تأییدی، روایی همگرا و واگرا) ابزار تحقیق، بررسی و مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی سنجیده شد و با توجه به نتایج به دست آمده، می توان پایایی ابزار تحقیق را تأیید کرد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از 1005 پرسش نامه تکمیل شده، از روش آمار توصیفی و استنباطی و بکارگیری نرم افزارهای SPSS و SmartPLS استفاده شده است. نتایج نشان داد، که نفوذ والدین و همسالان بر سواد مالی دانشجویان تأثیر مثبت و معنی داری داشته، سواد مالی بر رفتار پس انداز نیز به صورت مثبت تأثیر معنی داری داشته است و همچنین سواد مالی به عنوان متغیر میانجی بر رابطه بین نفوذ والدین و همسالان و رفتار پس انداز دانشجویان تأثیر معنی داری داشته و میزان این تأثیر به صورت مثبت بوده است، اما خودکنترلی رابطه بین سواد مالی و رفتار پس انداز دانشجویان را نتوانسته تعدیل نماید.
خودکنترلی؛ سازوکارهای رویش و عوامل زدایش آن از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه و نهادهای آن عرصه ی انواع رفتارهایی است که نقش اساسی در موفقیت یا شکست انسان ها دارد. یکی از مهم ترین ابزاری که می تواند رفتارهای انسان را در مسیر صحیح قرار داده و از انحراف آن جلوگیری کند، خودکنترلی است که در نیل انسان به اهداف والا نقش بارزی دارد. نظر به اهمیت این مسئله، در این تحقیق با کاربست روش توصیفی- تحلیلی، خودکنترلی در اجتماع و سازوکارهای رویش و عوامل زدایش آن از منظر قرآن کریم موردبررسی قرارگرفته است. در فرآیند دست یافتن به صفت مهم خودکنترلی، برخی از عوامل می تواند رفتار انسان را تصحیح کرده و انسان را در مسیر رشد و تعالی قرار دهد؛ درحالی که عواملی مانع تصحیح رفتارهای انسان است و باعث زدایش ویژگی خودکنترلی در انسان می شود. از نتایج تحقیق این است که مهم ترین سازوکارهای رویش خودکنترلی عبارت است از تقویت باورها، تقوا، تفکر، عزم، مراقبه و محاسبه؛ و مهم ترین عوامل زدایش آن عبارت است از پیروی از هوای نفس، خود فراموشی، تکبر و خودستایی و ضعف اراده.
پیش بینی قلدری دانش آموزان متوسطه: نقش خودکنترلی و فرصت های رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی قلدری دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر تبریز، براساس میزان خود کنترلی، فرصت ها و زمینه های منجر به رفتار قلدری انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 99-98 بودند. نمونه پژوهش شامل ۲۸۵ نفر از دانش آموزان بودند،که به روش غربالگری و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برگزیده شدند. جهت جمع آوری اطلاعات، مقیاس های قلدری مون و فیفتال آلارید، چک لیست محقق ساخته فرصت با اقتباس از مون و فیفتال آلارید و مقیاس خودکنترلی تاجنی، بامیستر و لوزیوبون مورد استفاده قرار گرفتند. از روش های همبستگی و تحلیل رگرسیون چند گانه جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد، با افزایش فرصت های فراهم شده توسط والدین و خودکنترلی، از میزان رفتارهای قلدری کاسته می شود. به علاوه با افزایش فرصت های فراهم شده در مدرسه و فرصت های فراهم شده توسط معلم، میزان رفتارهای قلدری افزایش می-یابد. افزون بر آن یافته ها نشان داد، خود کنترلی، فرصت های فراهم شده توسط والدین و مدرسه، پیش بینی کننده های معنادار قلدری هستند. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد خودکنترلی و فرصت داشتن برای انجام رفتارهای قلدرانه، قلدری دانش آموزان را پیش بینی می کنند. لذا باید در جهت آگاه سازی معلمان و والدین از این متغیرها در جهت پیشگیری از قلدری، برنامه ریزی شود.
تأثیر اجرای الگوی یادگیری معکوس بر رغبت به یادگیری، خودکنترلی و خود مدیریتی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
32 - 75
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با اجرای الگوی یادگیری معکوس به بررسی اثربخشی آن بر ابعاد یادگیری خودراهبر مهارت دستور زبان انگلیسی دانشجویان پرداخته و در صدد بهبود راهبردهای تدریس و یادگیری است. تحقیق حاضر یک تحقیق شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون است. نمونه آماری از میان کلیه یادگیرندگان مرکز علاءالدین مشهد از سال تحصیلی 1397 تا 1399، تعداد 220 نفر به صورت در دسترس با جایگزینی تصادفی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، ابتدا پرسشنامه Fisher و همکاران (2001) به عنوان پیش آزمون روی گروه آزمایش و کنترل اجرا و سپس گروه آزمایش تحت الگوی آموزش معکوس و گروه کنترل به روش سنتی دستور زبان انگلیسی را فرا گرفتند. در پایان دوره، پس آزمون روی هر دو گروه انجام شد. ضریب آلفای کرونباخ (α) برای تعیین روایی و پایایی پژوهش، آزمون اندازه گیری مکرر برای بررسی نرمال بودن جامعه مورد مطالعه و از آزمون t پارامتری نمونه برای پاسخ به سؤالات پژوهش استفاده شد. یافته ها نشان داد که استفاده از الگوی یادگیری معکوس بر رغبت به یادگیری و خودکنترلی تأثیر داشته اما بر خودمدیریتی تأثیری نداشت. با توجه به نتایج و یافته ها می توان ادعا کرد که ارزش و مقبولیت الگو بر ابعاد رغبت به یادگیری و خودکنترلی یادگیری خودراهبر در سطوح مختلف آموزش عالی مؤثر بوده و موجب بهبود تدریس و یادگیری می شود.
رابطه نافرمانی نوجوانان با وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی در محیط خانواده (مورد مطالعه: دانش آموزان دوره متوسطه منطقه 17 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
53 - 72
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل جامعه شناختی نافرمانی نوجوانان در محیط خانواده بر اساس اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی در دانش آموزان دوره متوسطه منطقه 17 شهر تهران است. روش مطالعه، پیمایش و جامعه آماری، دانش آموزان دوره متوسطه اول منطقه 17 شهر تهران به تعداد 3558 نفر است که از این مقدار، تعداد 347 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها عبارت است از پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی یانگ (1998) و پرسشنامه نافرمانی نوجوانان معتمدین و همکاران (1400). نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه میان اختلال در فعالیت های روزانه، عملکرد خانوادگی- اجتماعی، سلامت روانی و خودکنترلی با نافرمانی نوجوانان به ترتیب برابر با 21% ،31% ، 25% و 25% است. همچنین تحلیل های مدل رگرسیون نشان داد که میزان تأثیر اعتیاد به شبکه های اجتماعی بر نافرمانی نوجوانان، 33% است.
رابطه استفاده آسیب زا از تلفن همراه با مشکلات رفتاری – هیجانی در نوجوانان خودآزار: با میانجی گری خود کنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 15
حوزه های تخصصی:
نوجوانی، دوره ای مهم برای رشد مغز به شمار می رود و خودآزاری در این دوران با پیامدهای بلندمدتی از جمله آسیب شناسی روانی مداوم و اختلالات رفتاری در آینده همراه است. پژوهش حاضر با هدف رابطه استفاده آسیب زا از تلفن همراه با مشکلات رفتاری- هیجانی در نوجوانان خودآزار: با میانجی گری خود کنترلی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوره دوم شهر اردبیل با سابقه خود آزاری در سال تحصیلی 1403-1402 جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تعداد 280 نفر از این افراد به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و در پژوهش حاضر شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از سیاهه مشکلات رفتاری کودکان آچنباخ (2001)، پرسشنامه خودکنترلی تانجی، بامیستر و بون (2004) و پرسشنامه اعتیاد به تلفن همراه کوهِی (2009) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS23 و لیزرل 8/lisrel8 تجزیه وتحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که مدل ساختاری استفاده آسیب زا از تلفن همراه با مشکلات رفتاری - هیجانی در نوجوانان خودآزار: با میانجی گری خود کنترلی از برازش مناسبی برخوردار است. این نتایج نشان داد که استفاده آسیب زا از تلفن همراه اثر مستقیم و هم اثر غیرمستقیمی با میانجی گری خودکنترلی بر مشکلات رفتاری - هیجانی نوجوانان خود آزار داشت.نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده آسیب زا از تلفن همراه در نمونه ای از نوجوانان خودآزار می تواند هم به طور مستقیم و هم با میانجی گری خودکنترلی در مشکلات رفتاری - هیجانی نوجوانان نقش داشته باشد.
اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر استرس ادراک شده و خودکنترلی دانش آموزان مبتلا به آسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1527 - 1544
حوزه های تخصصی:
زمینه: آسم به عنوان یکی از بیماری های شایع و یکی از جدی ترین مشکلات بهداشتی می تواند مشکلات جسمانی و روانشناختی زیادی به همراه داشته باشد. بنابراین به کارگیری مداخلات روانشناختی در جهت تعدیل همبسته های روانشناختی یک ضرورت اجتماعی ناپذیر است.
هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر استرس ادراک شده و خودکنترلی دانش آموزان مبتلا به آسم انجام گرفت.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان مبتلا به آسم مقطع متوسطه اول و دوم شهر شیراز تشکیل دادند. نمونه پژوهش 30 نفر از دانش آموزان مبتلا به بیماری آسم بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آموزشی مدیریت استرس (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) گمارده شدند. افراد نمونه پژوهش، قبل و بعد از آموزش مدیریت استرس در گروه های آزمایشی و گواه به پرسشنامه استرس ادراک شده (کوهن، 1983) و خودکنترلی (تانجی و همکاران، 2004) پاسخ دادند. آموزش مدیریت استرس با استفاده از آموزش مدیریت استرس حسینی نوه و همکاران (1402) در گروه آزمایشی اجرا شد؛ و گروه گواه در طول این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) با استفاده از نرم افزار SPSS.27 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش مدیریت استرس باعث کاهش استرس ادراک شده و افزایش خودکنترلی نمرات دانش آموزان مبتلا به آسم در مرحله پس آزمون شده است (0/001≥P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش مدیریت استرس می تواند استرس ادراک شده بیماران آسم را کاهش و خودکنترلی آن ها را افزایش دهد. بنابراین به عنوان برنامه آموزشی مناسب برای بهبود همبسته های روانشناختی بیماران آسم توصیه می شود
نقش خودکنترلی و حساسیت بین فردی در نوسانات خلقی در بازماندگان خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
133 - 141
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی نقش خودکنترلی و حساسیت بین فردی در پیش بینی نوسانات خلقی در افراد با سابقه خودکشی انجام شده است. درک این عوامل می تواند به توسعه مداخلات پیشگیرانه و درمانی بهتر برای این جمعیت کمک کند.
مواد و روش: این مطالعه به صورت مقطعی با نمونه ای از ۲۱۸ نفر از ساکنان تهران انجام شد که بر اساس جدول مورگان و کرجسی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس های استاندارد برای نوسانات خلقی، خودکنترلی و حساسیت بین فردی جمع آوری شد. برای بررسی روابط بین متغیرها از همبستگی پیرسون استفاده شد و تحلیل رگرسیون خطی برای ارزیابی قدرت پیش بینی خودکنترلی و حساسیت بین فردی بر نوسانات خلقی انجام گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۷ انجام شد.
یافته ها: آمار توصیفی نشان داد که میانگین نوسانات خلقی ۲۸.۳۴ (انحراف معیار = ۶.۱۲)، خودکنترلی ۷۵.۸۹ (انحراف معیار = ۸.۴۷) و حساسیت بین فردی ۶۳.۲۳ (انحراف معیار = ۷.۹۸) است. تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین خودکنترلی و نوسانات خلقی همبستگی منفی معنی دار (r = -0.42, p < 0.01) و بین حساسیت بین فردی و نوسانات خلقی همبستگی مثبت معنی دار (r = 0.36, p < 0.01) وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که خودکنترلی (B = -0.29, p < 0.001) و حساسیت بین فردی (B = 0.22, p < 0.001) پیش بین های معنی داری برای نوسانات خلقی هستند و ۲۶ درصد از واریانس نوسانات خلقی را تبیین می کنند (R² = 0.26).
نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که خودکنترلی پایین و حساسیت بین فردی بالا با افزایش نوسانات خلقی در افراد با سابقه خودکشی مرتبط است. این نتایج اهمیت بهبود خودکنترلی و مدیریت حساسیت بین فردی را در مداخلات درمانی برای کاهش نوسانات خلقی و پیشگیری از رفتارهای خودکشی در این جمعیت برجسته می سازد.
رابطه نافرمانی نوجوانان با وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی در محیط خانواده (مورد مطالعه: دانش آموزان دوره متوسطه منطقه 17 شهر تهران)
منبع:
پژوهش مسائل اجتماعی ایران دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
53 - 72
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل جامعه شناختی نافرمانی نوجوانان در محیط خانواده بر اساس اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی در دانش آموزان دوره متوسطه منطقه 17 شهر تهران است. روش مطالعه، پیمایش و جامعه آماری، دانش آموزان دوره متوسطه اول منطقه 17 شهر تهران به تعداد 3558 نفر است که از این مقدار، تعداد 347 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها عبارت است از پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی یانگ (1998) و پرسشنامه نافرمانی نوجوانان معتمدین و همکاران (1400). نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه میان اختلال در فعالیت های روزانه، عملکرد خانوادگی- اجتماعی، سلامت روانی و خودکنترلی با نافرمانی نوجوانان به ترتیب برابر با 21% ،31% ، 25% و 25% است. همچنین تحلیل های مدل رگرسیون نشان داد که میزان تأثیر اعتیاد به شبکه های اجتماعی بر نافرمانی نوجوانان، 33% است.
بررسی عوامل مؤثر بر خودکنترلی در نظام نظارت عملیاتی مشارکت مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۰
161 - 179
حوزه های تخصصی:
باتوجه به اهمیت سیستم خودکنترلی در کاهش هزینه های نظارت، این مقاله به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر خودکنترلی و سنجش آن در نظام نظارت عملیاتی تسهیلات مشارکت مدنی است. در این مطالعه با ترکیب نظریه هرزبرگ و نظام نظارتی باورها، مدل مفهومی شامل پنج مرحله در چهار سطح نظارتی بانک مورد مطالعه ارائه شد. سه مرحله اول باتوجه به عوامل بهداشتی و انگیزشی نظریه هرزبرگ شامل تنبیه، تشویق و تشویق های اجتماعی و دو مرحله انتهایی با استفاده از نظام نظارتی باورها شامل صداقت و باور اخلاقی است. در این تحقیق از روش پیمایشی برای اندازه گیری خودکنترلی و بررسی روابط متغیرهای خودکنترلی استفاده شده است. لذا در برخی شعب یکی از بانک های کشور ۴۰ نفر از مسئولان مربوطه در چهار رده شغلی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و اطلاعات لازم طی پرسش نامه طراحی شده از آن ها گردآوری گردید. سپس به وسیله آمار استنباطی اطلاعات داده شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد هر یک از عوامل بهداشتی، عوامل انگیزشی و باورهای افراد به سازمان، برای تعهد داشتن نسبت به سازمان، ارتباط مستقیمی با خودکنترلی دارند. از دیگر نتایج منتج از پرسش نامه ها این است که سطح خودکنترلی در بازرسان از همه بالاتر و سپس ارزیابان، رؤسای شعب و درنهایت مسئولین اعتبارات به ترتیب در رده های بعدی قرار دارند.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی (حل مسئله و تصمیم گیری) بر هوش بین فردی، عشق به یادگیری و خودکنترلی در دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی (حل مسئله و تصمیم گیری) بر هوش بین فردی، عشق به یادگیری و خودکنترلی دانش آموزان پسر انجام شد.
روش شناسی: این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از حیث ماهیت، از نوع نیمه آزمایشی بر اساس طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر کلاس ششم در شهر حسن آباد از توابع شهرری در سال تحصیلی 1398-99 بودند. نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شد. نمونه آماری را 50 نفر دانش آموزان بودندکه در دو گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 25 نفر) جایگزین شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه هوش بین فردی (چیسلت و چاپمن،2005)، پرسشنامه عشق به یادگیری (مک فارلن،2003) و پرسشنامه خودکنترلی (تانجنی،2004) استفاده شد. افراد گروه آزمایش ده جلسه به مدت یک ساعت تحت آموزش مهارت های زندگی (حل مسئله و تصمیم گیری) قرار گرفتند و گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار 24- SPSS بهره گرفته شد.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که آموزش مهارت های زندگی (حل مسئله و تصمیم گیری) در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی باعث افزایش میزان هوش بین فردی، عشق به یادگیری و خودکنترلی شد (p<0/05).
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از این بود که آموزش حل مسئله و تصمیم گیری می تواند به عنوان شیوه ای مهم برای خلق بروندادهای مثبت تحصیلی و شرایط مثبت روانی در فضای مدرسه باشد و معلمان و روان شناسان می توانند از این آموزش ها به عنوان یکی از روش ها برای آماده سازی دانش آموزان جهت زندگی در جهان پرتلاطم امروز بهره بگیرند