مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
خودکنترلی
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
193-212
حوزه های تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد متاثر از عوامل متعدد زیستی- روانی- اجتماعی هست. برخی از ویژگی های شخصیتی، ایعاد سرشتی و مهارت های خودکنترلی نقش مهمی در وقوع آن دارند. هدف از مطالعه حاضر پیش بینی گرایش به مصرف مواد در دانشجویان بر اساس ابعاد سرشت - منش و ابعاد نابهنجار شخصیت با نقش میانجی گری خودکنترلی بود. روش: نمونه ای با حجم 273 نفر از جامعه دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و پرسش نامه های شخصیتی DSM-5 (PID-5) ، سرشت منش کلونینجر، مقیاس آمادگی به اعتیاد ایرانی و مقیاس خودکنترلی تانجی را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد گرایش به اعتیاد با متغیرهای نوجویی، آسیب پرهیزی، همکاری و خود هدایتی رابطه دارد (05/0> P ). مدل حاصل نشان داد ابعاد عاطفه منفی و همکاری با واسطه گری خودکنترلی قادر به پیش بینی گرایش به اعتیاد بوده و ابعاد گسلش، روان پریش خویی و مخالفت ورزی به صورت مستقیم با گرایش به اعتیاد ارتباط دارند (05/0> p ). نتیجه گیری: مطالعه حاضر در راستای پژوهش های معطوف به بررسی ابعاد شخصیتی زیربنایی دخیل در اعتیاد، نشان داد که ابعاد نابهنجار شخصیتی و ابعاد سرشت منشی شخصیت نقش تعیین کننده ای در گرایش به مصرف مواد در جامعه دانشجویی دارند. می توان با شناسایی این ابعاد و ویژگی ها، راهکارهای مناسب جهت پیشگیری از این پدیده در محیط های دانشجویی ارائه نمود.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی نوجوانان دچار اختلال طیف اُتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
477-499
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر رفتارهایِ مشکل زا و مهارت های اجتماعی نوجوانان دچار اختلال طیف اُتیسم با عملکرد بالا بود. روش : روش پژوهش شبه آزمایشی بدون گروه گواه، با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، و جامعه آماری شامل60 نوجوان 11 تا 17 ساله مراجعه کننده به مرکز تهران اُتیسم و مرکز اُتیسم آوا در شهر تهران بود. با روش نمونه گیری هدف مند 12 نوجوان انتخاب و به دو گروه 6 نفری مشابه تقسیم شدند و مداخله را در 10 جلسه 90 دقیقه ای، هر هفته دو جلسه دریافت؛ و والدینِ آن ها نیز در سه مرحله مقیاسِ درجه بندیِ مهارت های اجتماعی-نسخه والدینِ گرشام و الیوت (1990) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد شرکت در جلسه های مداخله منجر به افزایش مهارت های اجتماعی شامل همکاری (92/9=F، 005/0=P)، جرأت ورزی (81/7=F، 009/0=P)، مسئولیت پذیری (18/8=F، 002/0=P) و خودکنترلی (64/7=F، 003/0=P) نوجوانان با اختلال طیف اُتیسم با عملکرد بالا شده است؛ ولی این تاثیر در مرحله پیگیری یک ماهه پایدار نمانده؛ و از سوی دیگر در کاهش مشکلات رفتار بیرونی (28/0=F، 75/0=P)، درونی (24/0=F، 65/0=P) و بیش فعالی (08/1=F، 33/0=P) آن ها بهبودی حاصل نشده است. نتیجه گیری : بر اساس یافته های این پژوهش می توان برنامه آموزشی مهارت های اجتماعی را روش مؤثری برای ارتقاء مهارت های اجتماعی نوجوانان دچار اختلال طیف اُتیسم با عملکرد بالا تلقی کرد؛ و آن را برای افزایش مهارت های اجتماعی این نوجوانان توصیه نمود؛ اما لازم است برای پایدار ماندن اثربخشی تمرین های بیشتری در محیط زندگی طبیعی و نیز برای کاهش رفتارهای مشکل زا پژوهش های بیش تری برای شناسایی روش های مداخله ای موثر انجام شود.
تحلیل مقایسه ای باورهای غیر منطقی، خودکنترلی و هیجان خواهی در زنان و مردان تحت درمان متادون (محرک ها)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
243 - 265
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه باورهای غیرمنطقی، خودکنترلی و هیجان خواهی در زنان و مردان تحت درمان متادون (محرک ها) انجام شد.به همین منظور تعداد 100 از افراد دچار اعتیاد تحت درمان متادون (محرک ها) (زن و مرد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز برای ارزیابی باورهای غیرمنطقی، پرسشنامه خودکنترلی تانجی برای سنجش متغیر خودکنترلی و مقیاس هیجان خواهی زاکرمن برای اندازه گیری هیجان خواهی استفاده شد. سپس از طریق نرم افزار SPSS-21 تجزیه و تحلیل داده های آماری انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین باورهای غیرمنطقی زنان و مردان تحت درمان متادون تفاوت مشاهده شده و در زنان تحت درمان متادون باورهای غیر منطقی نیاز به تأیید دیگران، تمایل به سرزنش و وابستگی بیشتر از مردان وجود داشته و در مردان تحت درمان متادون نیز باور کمال گرایی غیر منطقی بیشتری نسبت به زنان وجود دارد. همچنین بین متغیر خودکنترلی در این دو گروه تفاوت وجود دارد. این تفاوت به این صورت است که خودکنترلی در زنان تحت درمان متادون بیشتر از مردان است. در بررسی آخرین فرضیه پژوهش یعنی مقایسه هیجان خواهی نیز مشخص شد که در این متغیر نیز بین دو جنس تفاوت های معناداری وجود دارد. نتایج نشان می دهند که گریز از بازداری و ماجراجویی در مردان تحت درمان متادون بیشتر از زنان است و ملال پذیری در زنان تحت درمان متادون بیشتر از مردان است. بین زنان و مردان تحت درمان متادون (محرک ها) از نظر باورهای غیر عقلانی، خودکنترلی و هیجان خواهی تفاوت وجود دارد. بنابراین لازم است محققان، پژوهشگران و درمانگران به تفاوت جنسیتی زنان و مردان تحت درمان متادون نیز توجه نمایند.
نقش ابعاد شخصیت مایرز- بریگز در پیش بینی میزان تمایل به مصرف مواد با میانجیگری سرمایه روان شناختی و خودکنترلی در معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
275-294
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش ابعاد شخصیت مایرز-بریگز در پیش بینی تمایل به مصرف مواد با میانجیگری سرمایه روان شناختی و خودکنترلی در معتادان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام افراد درگیر به اعتیاد تحویل داده شده به کمپ ترک اعتیاد ماده 16 راهیان بسوی سلامتی در دوره اول سال 99- 1398 که تعداد آن ها 420 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و در نظر گرفتن جدول مورگان تعداد 200 معتاد با برخورداری از معیارهای ورود به عنوان گروه نمونه؛ انتخاب شدند. از پرسش نامه های تیپ های شخصیت مایرز-بریگز، تمایل به مصرف مواد مخدر، سرمایه روانشناختی لوتانز و خودکنترلی تانجی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ابعاد شخصیت مایرز- بریگز با میانجیگری خودکنترلی و سرمایه روان شناختی نقش پیش بین در میزان تمایل به مصرف مواد در معتادان دارد. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش بین تمام ابعاد شخصیت با میزان تمایل به مصرف مواد با میانجیگری خودکنترلی و سرمایه روان شناختی در معتادان رابطه وجود دارد. می توان با اجرای آزمون ابعاد شخصیت مایرز-بریگز و شناخت ابعاد شخصیتی معتادان، برنامه های آموزشی جهت ارتقاء خودکنترلی و سرمایه های روان شناختی معتادان تدوین شود.
طراحی و تبیین الگوی راهبردی کنترل استراتژیک با رویکرد خود کنترلی بر مبنای نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رقابت در فضای کسب وکارهای مختلف مستلزم مواجهه با فرصت ها و چالش های فروانی است. ازاین رو، ضروری است تا مدیران به منظور پیش بینی و هدایت راهبردی اثربخش سازمان های خود، همچنین کنترل و پاسخگویی به -موقع در واکنش به تحرکات رقبا و تحولات محیطی، از نوعی الگوی کنترل -استراتژیک استفاده نمایند که علاوه بر ضمانت حفظ حیات و بقای سازمان و تحقق اهداف سازمان، کنترل را به امری مستمر، درونی و جاری در سازمان تبدیل نماید. بنابراین؛ پژوهش حاضر با بهره گیری از شیوه پژوهشی کیفی و روش داده بنیاد به تبیین الگوی کنترل استراتژیک با رویکرد خودکنترلی پرداخته است. در این پژوهش نمونه گیری به روش های هدفمند، نظری و گلوله برفی انجام شده، ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و شیوه تجزیه و تحلیل آن با استفاده از مدل پارادیمی داده بنیاد انجام شده است. نتایج حاصله مؤید آن -است که مقوله اصلی «پیاده سازی کنترل استراتژیک در سازمان و نگاهی -درونی به کنترل استراتژیک» است که با توجه به عوامل علّی، عوامل زمینه ای و عوامل مداخله گر شکل گرفته است و از طریق راهبردها، به دودسته پیامد اصلی شامل پیامدهای سازمانی و پیامدهای فردی منجر می شود.
طراحی الگوی مدیریت هیجان نیروهای یگان ویژه پلیس (مورد مطالعه: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نداشتن مهارت مدیریت هیجان ها و به طور ویژه کنترل خشم، باعث تجربه احساسات منفی، تحمل روابط پر تنش، رفتار محتاطانه، اجتناب از حضور در محیط های مأموریتی و کاهش رضایت شغلی در نیروهای یگان ویژه می گردد؛ این پژوهش، به منظور طراحی الگوی مدیریت هیجان نیروهای یگان ویژه استان کردستان انجام شده است. روش شناسی: این تحقیق از نوع «کیفی» است که با روش داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را اساتید روان شناسی، کارشناسان و نخبگان یگان ویژه تشکیل دادند که به صورت هدفمند از این جامعه تا رسیدن به حد اشباع تعداد 10 نفر انتخاب گردیدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری سه مرحله ای سطح باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس نظریه پردازی داده بنیاد نشان داد که مدیریت هیجان یگان ویژه پلیس متشکل است از ده مفهوم: تنظیم هیجان (6 شاخص)، تنش و استرس در یگان ویژه (5 شاخص)، اعتمادبه نفس (5 شاخص)، تعهد سازمانی (6 شاخص)، نگرش معنوی (5 شاخص)، رضایت شغلی (4 شاخص)، تاب آوری (4 شاخص)، عملکرد تیمی (3 شاخص)، خلاقیت (5 شاخص) و انگیزش (3 شاخص). نتیجه گیری: آنچه به عنوان نتیجه تحقیق استنتاج گردید این است که در الگوی مدیریت هیجان یگان ویژه، سه مؤلفه «اعتمادبه نفس»، «خلاقیت» و «نگرش معنوی» در کنار شرایط مداخله گری چون رضایت شغلی، تعهد سازمانی و عملکرد تیمی در بستر عامل زمینه ای استرس و تنش بر مؤلفه اصلی آن یعنی شناخت و تنظیم هیجان تأثیر می گذارند که افراد بهره مند از شناخت و تنظیم هیجان به مدد راهبرد تاب آوری به انگیزش دست می پایند؛ انگیزشی که پس از تشکیل با مؤلفه اصلی الگوی مدیریت هیجان یعنی شناخت و تنظیم هیجان ارتباط تعاملی برقرار می کند.
الگوی تعاملی رابطه بین تقوا و اعتماد اجتماعی با تبیین نقش میانجی خودکنترلی و سلامت روان در میان دانشجویان دانشگاه ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸ و ۵۹
112 - 132
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی تعاملی رابطه بین تقوا و اعتماد اجتماعی در میان دانشجویان دانشگاه ایلام به انجام رسیده است. روش این تحقیق، توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری آن نیز شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ایلام بود که 380 نفر از آنان با استفاده از جدول مورگان، به شیوه تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات نیز پرسشنامه بود که به منظور سنجش روایی آن، از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم و جهت تعیین پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی سازه استفاده گردید. فرضیه های تحقیق هم به کمک بخش ساختاری مدل معادلات ساختاری، یعنی تحلیل مسیر بررسی شدند. نتایج تحقیق نشان داد که تقوا بر خودکنترلی و سلامت روان، تأثیر مستقیم و معناداری دارد. خودکنترلی و سلامت روان نیز بر اعتماد اجتماعی به طور مستقیم، مثبت و معنادار تأثیرگذار است. خودکنترلی و سلامت روان نیز در رابطه بین تقوا و اعتماد اجتماعی، نقش میانجی دارد.
اثربخشی رویکرد هیجان مدار بر خودکنترلی و تعارضات مادر-دختر در دختران مقطع متوسطه شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات نشان داده اند که درمان هیجان مدار بر بسیاری از متغیرهای روانی اثرگذارند؛ بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی رویکرد هیجان مدار بر خودکنترلی و تعارضات مادر-دختر در دختران مقطع متوسطه شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه تجربی و کاربردی بود. طرح تحقیق به صورت پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه های تجربی و گواه بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی دختران دوره اول مقطع متوسطه شهر اصفهان و مادران آن ها در سال ۱۳۹۸ تشکیل دادند. با توجه به اینکه نوع تحقیق نیمه تجربی بوده و مداخله صورت گرفت ۳۰ نفر (گروه های گواه و تجربی) به عنوان حجم نمونه بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق را پرسشنامه خودکنترلی رزنبام (۱۹۸۰) و پرسشنامه تاکتیک های تعارض موری ای- (۱۹۹۰) تشکیل دادند. در مطالعه حاضر، برای بررسی توزیع طبیعی داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنف استفاده شد. برای بررسی داده ها از آزمون تحلیل کواریانس یک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که با توجه به اختلاف میانگین های خودکنترلی و تعارض ، نمرات از پیش آزمون تا پس آزمون در خودکنترلی افزایش و در تعارض کاهش یافته است (۰۵/۰> p ). اختلاف بین پیش آزمون و پس آزمون خودکنترلی و تعارض در گروه کنترل معنادار نیست (۰۰۳/۰= p ). نتیجه گیری: به نظر می رسد که درمان هیجان مدار می تواند بر بسیاری از متغیرهای روانی از جمله خودکنترلی و تعارضات مادر-دختر در دانش آموزان اثرگذار باشد. جهت بالا بردن اعتبار بیرونی پیشنهاد می گردد که تحقیقات بیشتری صورت بگیرد.
تأثیر آموزش تفکر مبتنی بر مثبت نگری بر عمل به باورهای دینی و خودکنترلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش تفکر مبتنی بر مثبت نگری بر عمل به باورهای دینی و خودکنترلی در سوء مصرف کنندگان مواد بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی ترک اعتیاد شهر خرم آباد در تابستان 1395 بود. نمونه آماری شامل سی نفر از معتادان بود که پس از گذراندن موفق دوره سم زدایی، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از آن به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های عمل به باورهای دینی معبد و خودکنترلی تانجی بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش تفکر مبتنی بر مثبت نگری باعث افزایش عمل به باورهای دینی و خودکنترلی در افراد معتاد شد (001/0>P). بنابراین، توجه به مثبت نگری در افزایش عمل به باورهای دینی و خودکنترلی در معتادان یکی از ضرورت های پژوهش در زمینه بهبود آنان محسوب می شود و برگزاری دوره هایی در این زمینه در مراکز ترک اعتیاد توصیه می شود.
بررسی تأثیر دوره کوتاه مدت دعا کردن در موقعیت پذیرش هیجان بر میزان خلق و تهی شدن من در نمونه غیربالینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر دوره کوتاه مدت دعاکردن در موقعیت پذیرش هیجانی بر میزان خلق و تهی شدن من در نمونه غیربالینی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است و از طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد. تعداد 52 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه: پذیرش/ دعاکردن (گروه 1)، پذیرش/ کنترل (گروه 2) و کنترل/ کنترل (گروه 3) جایگزین شدند. پس از تکمیل پرسش نامه های سلامت عمومی، نگرش سنج دینی و پذیرش و عمل؛ میزان خلق و عملکرد خودکنترلی فرد (آزمون استروپ) مورد اندازه گیری قرار گرفت. سپس، برای آزمودنی کلیپ های هیجانی پخش شد که افراد دو گروه نخست می بایست طی آن هیجاناتشان را بپذیرند و گروه سوم کلیپ ها را طبق روال عادی تماشا کردند. در مرحله بعد، گروه اول به دعاکردن می پرداخت، درحالی که افراد گروه های دیگر کار خاصی انجام نمی دادند. پس از ارزیابی مجدد خلق و عملکرد خودکنترلی استروپ، نتایج تفاوت معناداری در عملکرد خودکنترلی سه گروه نشان نداد. همچنین، گروه ها در بُعد منفی مقیاس خلق تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند؛ اما میزان خلق مثبت، آرامش و شادکامی در گروه پذیرش/ دعا نسبت به دو گروه دیگر بیشتر بود.
رابطه مصرف غذای غیرحلال با خودکنترلی، جایگاه مهار درونی، هوش اخلاقی و وجدانی بودن، در کارکنان ادارات اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۳
57 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه مصرف غذای غیرحلال با خودکنترلی، جایگاه مهار درونی، هوش اخلاقی و وجدانی بودن، در کارکنان ادارات اهواز، در سال 1396ش، بود. جامعه آماری شامل 950 نفر از کارکنان شرکت ملی حفاری ایران، شرکت فولاد خوزستان، شرکت آب و برق خوزستان و شرکت آب و برق منطقه ای بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه خودکنترلی تانجی و همکاران، مقیاس منبع کنترل لونسون، پرسش نامه هوش اخلاقی لنیک و کی یل، مقیاس فرم کوتاه نئو مک کری و کاستا و پرسش نامه محقق ساخته آزمون خوردن انجام شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان دهنده روابط میان غیرحلال خواری و خودکنترلی، غیرحلال خواری و سبک اسناد درونی، غیرحلال خواری و استقامت و پافشاری بر حق، غیرحلال خواری و مسئولیت پذیری برای تصمیم های شخصی، غیرحلال خواری و قبول مسئولیت برای خدمت به دیگران، غیرحلال خواری و اهمیت خودجوش به دیگران، غیرحلال خواری و توانایی در بخشش اشتباه های دیگران و غیرحلال خواری و وجدانی بودن در شرکت کنندگان بود. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون به روش هم زمان نشان داد که از میان متغیرهای وابسته، وجدانی بودن، پافشاری بر حق و توانایی در بخشش اشتباه های دیگران و خودکنترلی از سوی متغیر غیرحلال خواری قابل پیش بینی هستند.
مدل سازی ساختاری نظام آموزشی علاقه محور در پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۳
79 - 109
حوزه های تخصصی:
دوران پیش دبستان دورانی مهم است که کودک براساس فطرت خود، پذیرنده نقش ها و شخصیت هاى متفاوت خواهد بود. پژوهش ها نشان داده اند که نظام تعلیم و تربیت، چنانچه براساس فطرت کودک طراحی شود، می تواند تأثیر مثبت و بلندمدت بر موفقیت او داشته باشد و زمینه ساز تقویت ارزش های اخلاقی و خودکنترلی در کودک شود. هدف اصلی این مقاله ارائه مدلی با عنوان «نظام آموزشی علاقه محور مبتنی بر تعلیم و تربیت اسلامی در دوره پیش دبستان» است که الگوی رفتاری خانواده، الگوی رفتاری مربی، قواعد حاکم بر برنامه درسی، شیوه آموزش، محیط آموزشی و شیوه ارزشیابی به عنوان مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر آن هستند. این مدل، بر روی 101 کودک پیش دبستانی در بازه زمانی سه ساله در تهران اجرا و نتایج اجرای آن بر روی کودکان به شیوه مدل سازی معادلات ساختاری (PLS-SEM) سنجش شده اند. نتایج نشان دادند مدل با GOF=0.844 برازش خوبی دارد و متغیر قواعد حاکم بر برنامه درسی، الگوی رفتاری مربی و الگوی رفتاری خانواده تأیید شد و کودکانی که الزامات این مدل بر روی آنها به درستی اجرا شده و خانواده های آنها با اجرای کامل آن همکاری کرده اند، رشد خوبی در تمایلات اصلی آنها مشاهده شد که این نشان مؤثر بودن آن است.
رویارویی دنیل دنت و سم هریس در مسئله اراده آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در صدد است تا با رویکردی تحلیلی ، اختلاف دیدگاه دنیل دنت و سم هریس - درباره تعارض ارادهٔ آزاد و جبرگرایی - را تبیین و ارزیابی کند؛ هرچند هر دو فیلسوف ، فیزیکالیست تحویل گرا هستند، اما دربارهٔ این مسئله رویکردهای متفاوتی دارند. دنیل دنت ، با حذف شرط امکان های بدیل و با تکیه بر مفاهیم کنترل ، خود کنترلی، و تأمل ، تقریری خاص از مبدأیت فاعل نسبت به عملش ارائه کرده و این گونه ارادهٔ آزاد را تبیین می کند. او به عنوان یک نئوداروینیست ، پدیده های فیزیکی و ذهنی انسان را بر اساس نظریهٔ تحوّل تبیین می کند و در عین پذیرش جبر علّی ، نشان می دهد که چگونه هنوز فاعل می تواند در تصمیمات و اعمالش فاعلیت داشته باشد. در نتیجه، او جبرگرایی را مستلزم اجبار نمی داند. در حالی که سم هریس ، با نگاهی عصب شناسانه و بر پایهٔ آزمایش های لیبت ، ارادهٔ آزاد را توهّم دانسته و به عنوان یک ناسازگارگرای جبرگرا ، به نقد دیدگاه سازگارگرایان - از جمله دنت - می پردازد و دنت در مقابل ، از موضع خود دفاع می کند. جستار حاضر پس از تحلیل دیدگاه این دو فیلسوف و تبیین نقد و پاسخ ، به ارزیابی دیدگاه آنها می پردازد. ناسازگاری درونی دیدگاه های این دو فیلسوف ، ناموفق بودن در توجیه عناصر دیدگاهشان و غیر مستدل بودن نقدهای آنها علیه هم ، از جمله مواردی هستند که بر پایهٔ آنها ، هیچ کدام را در دفاع از موضعشان موفق نمی بینیم؛ هرچند دنت - در دفاع از موضعش - نسبت به هریس، قوی تر ظاهر می شود.
بررسی نقش میانجی نگرش به هرزه نگاری و خودکنترلی در رابطه بین پای-بندی مذهبی و میل به هرزه نگاری اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
55 - 72
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تأثیرات منفی گسترده هرزه نگاری اینترنتی به عنوان یک معضل در حال رشد در دنیای امروز، پرسش های زیادی درباره عوامل مؤثر در گرایش به آن ایجاد کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی نگرش به هرزه نگاری و خودکنترلی در رابطه بین پای بندی مذهبی و میل به هرزه نگاری اینترنتی بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان متأهل ساکن شهر اصفهان بود که پس از اطلاع رسانی از طریق شبکه های اجتماعی مجازی وتعدادی از دانشگاه های شهر اصفهان 123 نفر به طور داوطلبانه از طریق پاسخگویی به پرسشنامه های بارگذاری شده در یک سایت اینترنتی درپژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه میل به هرزه نگاری (کراس و روزنبرگ، 2014)، مقیاس خودکنترلی (تانجنی و همکاران، 2004)، پرسشنامه پای بندی مذهبی (ورثینگتون و همکاران، 2003) و پرسشنامه نگرش به هرزه نگاری (استیلمن، 2011) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از روش کم-ترین مربعات جزئی به وسیله نرم افزار Warp-PLS استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که پای بندی مذهبی هم به طور مستقیم (25/0- =β و 01/0>P) و هم غیر مستقیم وبا میانجی گری نگرش به هرزه-نگاری (31/0- =β و 01/0>P) و خودکنترلی (80/0- =β و 01/0>P) قادر به پیش بینی میل به هرزه نگاری اینترنتی در مردان متأهل است. نتیجه گیری: براساس این یافته ها پای بندی مذهبی، نگرش به هرزه-نگاری و خود کنترلی نقش تعیین کننده ای در پیش بینی میل به هرزه نگاری اینترنتی داشته و می توانند به عنوان عوامل محافظت کننده در برابر آن عمل نمایند. بنابراین متخصصان سلامت جامعه می-توانند از آموزه های مذهبی و راهبردهای خودکنترلی در تدوین برنامه های پیشگیرانه و درمانی در زمینه ی مقابله با هرزه نگاری اینترنتی استفاده نمایند.
بررسی مدل روابط ساختاری بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی با میانجی گری عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
171-190
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل روابط ساختاری بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی با میانجی گری عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در افراد وابسته به مواد مخدر شهرستان لار انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی– همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه افراد مصرف کننده مواد مراجعه کننده به ۱۵ مرکز ترک اعتیاد شهر لار بود. از این میان، تعداد 222 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت انفرادی پرسش نامه رضایت از زندگی، پرسش نامه عزت نفس، پرسش نامه حمایت اجتماعی، پرسش نامه احساس تنهایی و پرسش نامه خودکنترلی را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در رابطه بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در افراد وابسته به مواد مخدر دارای نقش میانجی بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، برنامه های درمانی می توانند با هدف قرار دادن افزایش حمایت اجتماعی، عزت نفس و خودکنترلی و کاهش احساس تنهایی موجب افزایش رضایت از زندگی در افراد وابسته به مواد شوند و زمینه را برای ترک مصرف مواد مخدر در آن ها فراهم آورند.
رابطه کیفیت ارتباط والد- فرزندی با خودکنترلی دانش آموزان با واسطه گری ارتباط مبتنی بر حل مسئله؛ ارائه یک الگوی علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای ارتباط مبتنی بر حل مسئله در رابطه کیفیت ارتباط والد فرزندی با خودکنترلی دانش آموزان انجام شد. جامعه آماری پژوهش را تمام دانش آموزان دختر دبیرستانی در سال تحصیلی 95 96 شهرستان کرمانشاه دربرگرفت. 240 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و داده ها به روش تحلیل مسیر مورد آزمون قرار گرفت. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه های ارتباط والد فرزند بارنس، اولسون (1982)، خودکنترلی هامفرید، (1982) و ارتباط مبنی بر حل مسئله توسط مک کوبین، تامپسون و مک کوبین، (1996) جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی برای طراحی یک الگوی مناسب از تحلیل مسیر پیش بینی خودکنترلی در دانش آموزان استفاده شده است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که ارتباط مبنی بر حل مسئله در رابطه با ارتباط والد فرزندی و خودکنترلی نقش واسطه ای را ایفا می کند. نتایج پژوهش مؤید این است که کیفیت ارتباط والد فرزندی به صورت مستقیم و غیرمستقیم با واسطه گری ارتباط مبنی بر حل مسئله بر خودکنترلی تأثیر دارد؛ لذا می توان با تقویت تبادلات باز و صریح بین والدین و فرزندان مهارت کنترل و مدیریت رفتارها و هیجانات را در دانش آموزان ارتقا بخشید.
نقش سبک های حل تعارض در پیش بینی کیفیت زندگی زنان متأهل با میانجی گری خودکنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
71 - 92
حوزه های تخصصی:
ازدواج یکی از مهم ترین رویدادهایی است که در زندگی رخ می دهد، بعضی ازدواج ها موجب رشد و شکوفایی زوجین است درحالی که بسیاری از زن و شوهرها نیز می توانند مشکلاتی را برابر هم اتخاذ کنند و زندگی را تحت تأثیر قرار دهند. از این رو هدف این پژوهش بررسی نقش سبک های حل تعارض در پیش بینی کیفیت زندگی زنان متأهل با میانجی گری خودکنترلی می باشد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل زنان متأهل شهر مشهد بود که تعداد 200 نفر به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های سبک های حل تعارض رحیم (ROCI-II)، پرسشنامه ی کیفیت زندگی (WHOQOL-26) و پرسشنامه ی خودکنترلی تانجی (TSCS) بودند. داده ها نیز با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین سبک های حل تعارض و خودکنترلی با کیفیت زندگی همبستگی معناداری وجود دارد و آن ها می توانند کیفیت زندگی و خرده مقیاس های آن را پیش بینی کند (001/0 p
اثربخشی مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر بازداری رفتاری، خودکنترلی و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کم توجهی/بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال کم توجهی/بیش فعالی یک اختلال عصبی/ رشدی است که توسط تعدادی از علائم، رفتارهای تکانشی و ناتوانی در تمرکز نشان داده می شود. ضروری است با به کارگیری درمان های روان شناختی مناسب نسبت به کاهش این علائم اقدام نمود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی بر بازداری رفتاری، خودکنترلی و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کم توجهی/بیش فعالی انجام گرفت. مواد و روش ها: ر وش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل نوجوانان پسر ۱۳ تا ۱۸ سال دارای اختلال کم توجهی/ بیش فعالی مراجعه کننده به مرکز اورژانس اجتماعی شیراز در سال ۱۳۹۸ بودند. در این پژوهش تعداد ۳۰ نوجوان دارای اختلال کم توجهی/بیش فعالی نفر از طریق ارزیابی روان پزشکی و مقیاس رفتاری کودک آخنباخ با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. (۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل). گروه آزمایش مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی را طی دو ماه و نیم در (۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای) دریافت نمودند؛ اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار باقی ماندند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل آزمون برو/نرو، پرسشنامه خودکنترلی تانجنی و پرسشنامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی بود. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر بازداری رفتاری، افزایش خودکنترلی و کاهش رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کم توجهی/بیش فعالی تأثیر معنادار دارد . (۰۱/۰> p ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی موجب بهبود بازداری رفتاری، افزایش خودکنترلی و کاهش رفتارهای پرخطر در نوجوانان مبتلابه اختلال کم توجهی/بیش فعالی شده است؛ بنابراین در نظر گرفتن این روش درمانی در کنار سایر روش ها، در جهت کاهش علائم افراد مبتلا به اختلال کم توجهی/بیش فعالی پیشنهاد می شود.
اثربخشی درمان شناختی – رفتاری گروهی بر خودکنترلی، خودبازداری و نگرش های ناکارآمد در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر خودکنترلی، خودبازداری و نگرش های ناکارآمد در سوء مصرف کنندگان مواد انجام گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون، پیگیری و گروه کنترل بود. تعداد 34 مراجعه کننده به مرکز درمانی طلوع واقع در استان لرستان در سال 1398 با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودکنترلی تانجی، بامیستر و بون ( SCS )، خودبازداری وینبرگر و شوارتز ( SRS ) و نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک ( DAS ) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس نشان داد که بین نمره پس آزمون خودکنترلی، خودبازداری و نگرش های ناکارآمد در گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد. 18% خودکنترلی، 39% خودبازداری و 75% نگرش های ناکارآمد بوسیله روش شناختی رفتاری قابل تبیین است. این یافته ها نشان می دهد که درمان شناختی رفتاری می تواند سبب افزایش خودکنترلی و خودبازداری و کاهش نگرش های ناکارآمد در سوء مصرف کنندگان مواد شود. بنابراین درمانگران می توانند از این درمان به عنوان روش مداخله ای استفاده کنند.
مؤلفه های شناختی خودکنترلی در روایات امام رضا(علیه السلام) با روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
175 - 208
حوزه های تخصصی:
خودکنترلی توانایی فرد در کنترل ارادی فرایندهای درونی و برون دادهای رفتاری است و معیار سنجش کنترل نفس، انطباق با موازین شرع و آموزه های الهی است. هدف از این پژوهش، شناسایی و تحلیل مولفه های شناختی خودکنترلی در کلام امام رضا (ع) و تعیین میزان توجه به آن است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی از نوع تحلیل محتواست و واحد تحلیل، مضمون روایت و جامعه پژوهش روایات امام رضا (ع) در کتاب مسندالرضا(ع) است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مولفه شناختی خودکنترلی در کلام امام رضا(ع) در بر گیرنده ۹۲ مضمون روایت و ۳۰ درصد از مجموع روایات رضوی است. مؤلفه شناختیِ «خودکنترلی» شامل آگاهی از زمینه های تحقق خودکنترلی، آشنایی با عوامل ایجاد خودکنترلی، آشنایی با آثار خودکنترلی و شناخت موانع خودکنترلی است. نتیجه آن که بُعد شناختی خود کنترلی علاوه بر تأثیر بر بعد عاطفی و رفتاری به رشد آگاهی ها و اعتلای مهارت های عقلانی، تحلیل وتفکر در کنترل نفس و در نهایت سعادت بشر منجر می شود.