مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
تفکر
حوزه های تخصصی:
از گام های اساسی هنرمند در فرایند خلق اثر، معرفت به حسن و زیبایی است که بر آفرینش هنر او تأثیرگذار خواهد بود. زیبایی که در دیدگاه اسلامی با عنوان حسن مطرح است، فارغ از بود و نبود ادراک انسان در عالم هستی تجلی می یابد. هنرمند به ویژه از جهت رسالتی که درقبال انتقال جلوه های حسن به جامعه مخاطب دارد، باید توانایی دریافت و مشاهده حسن را در فرایند خلق داشته باشد. در این راستا محققان بر لزوم ارتقای نگاه هنرمند و رسیدن از مرتبه بصر به بصیرت تأکید داشته و یکی از راه های مؤثر بر این ارتقا را تهذیب نفس دانسته اند. نظر به اینکه خداوند بصر را از مهم ترین ابزارهای تحصیل علم برای انسان برشمرده، درکنار تزکیه مسیر دیگری که کمتر بدان توجه شده، ارتقای مشاهده از راه تحصیل علم است که نیازمند ارائه راهکار است. مقاله حاضر که از نوع تحقیق بنیادی است، با هدف تبیین مبانی لازم و دست یابی به دستگاهی با مؤلفه های مشخص جهت فراهم ساختن مقدمات ورود به تدوین راهکارهای ارتقای مشاهده هنرمند، ضمن محوریت قراردادن آیات و روایات و بهره مندی از آرای علامه طباطبایی با مجموعه ای از روش های توصیفی- تحلیلی و استدلال قیاسی مسئله فوق را موردپژوهش قرار داده است. در این راستا با مبنا قراردادن مسیر تحصیل علم در انسان، تفکر را عامل مؤثر در ارتقای مشاهده دانسته و تلاش کرده است تا با تجزیه و تحلیل تفکر، به ساختار و مؤلفه های مؤثر آن دست یابد. یافته ها نشان می دهند که تفکر هنرمند در ساختار خود 3 نوع مواجهه را دربرمی گیرد: مواجهه با نیاز، مواجهه با موضوع بیرونی و مواجهه با معلومات قبلی. اینها مؤلفه های ضروری ای هستند که در ارائه هرگونه راهکار جهت ارتقای مشاهده حسن در هنرمند باید موردتوجه قرار گیرند.
هرمنوتیک به مثابه بستر برنامه فلسفه برای کودکان با تاکید بر هرمنوتیک فلسفی هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه برای کودکان، گرایشی است که رایج ترین روی آورد آن رهیافت «متیو لیپمن» و محور آن افزایش مهارت تفکر منطقی است. اندیشه ی لیپمن درجریان فلسفه تحلیلی قابل فهم تر است، ولی محدود کردن این برنامه تنها در پرورش استدلال و تفکر منطقی، با دیدگاه هرمنوتیک فلسفی «هایدگر» که فلسفه ورزی را بر محور هرمنوتیک قرار می دهد قابل جمع نمی باشد. هایدگر، بر آن بود که راه جدیدی را در فلسفه بر مبنای تلاش برای درک معنای هستی از طریق هرمنوتیک بگشاید. حال، چگونه می توان خوانشی هرمنوتیکی از برنامه فلسفه برای کودکان در پرتو اندیشه های هایدگر ارائه داد؟ نوشتار حاضر سعی دارد، این برنامه را از منظر هرمنوتیک فلسفی هایدگر از لحاظ «فهم» و «تفکر» به عنوان دو مولفه اصلی این برنامه مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیلی استنتاجی بهره گرفته شد. بر اساس مبانی نظری هرمنوتیک فلسفی هایدگر، الگویی پیشنهاد شد که در قالب آن چگونگی رخداد فهم و تفکر در این برنامه نشان داده می شود. نتیجه این بررسی نشان می دهد تحت تاثیر آراء هایدگر، نظریه پردازی، پژوهش و برنامه ریزی برای برنامه فلسفه برای کودکان ماهیتی هستی شناسانه، تفکر مدار و پرسشگر خواهد داشت.
بازجست تفکر در اندیشه سیاسی هانا آرنت: درهم شدن وضع بشری و حیات ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هانا آرنت به عنوان یکی از مهمترین اندیشمندان قرن بیستم، روز به روز توجه بیشتری را به خود جلب می کند و این امر تاحدود زیادی بخاطر نوآوری های اندیشه ای است که در کار و آثار او وجود دارد. البته آرنت مانند هر متفکر دیگری با چالشها و بعضا تناقض های مفهومی نیز مواجه است که به همین سان به بحثهای زیادی دامن زده است. یکی از این مباحث احتمالا متاخرتر، پیوند و ربط میان دو دوره در حیات اندیشه اوست. او در این راستا، دوگانه حیات عمل و حیات ذهن یا حیات عمل ورزانه و حیات تامل ورزانه را مطرح کرد که گونه دوم خودش یکی از مهمترین عوامل بی توجهی و بی اهمیتی حیات عمل ورزانه بوده است. بدین سان آرنت دوگانه بین فلسفه و سیاست را مطرح کرد که در تقابل با هم قرار داشتند. در سالهای اخیر و مخصوصا به این دلیل که عمر آرنت چندان نپایید تا خودش شرح روشن تری ارائه کند، مجادله مهمی در این خصوص درگرفته است که چگونه می توان دو بخش ناهمخوان اندیشه هایش را تفسیر و تاویل کرد و آیا این دو مرحله تفکر او در تقابل با هم هستند یا این که برعکس سازگار هستند. نویسنده مقاله حاضر که در حدود بیست سال پیش اثری در خصوص وی با عنوان هانا آرنت و نقد فلسفه سیاسی منتشر کرده است، تلاش کرده است تا با استفاده از مطالعات خود در طی این سالیان، روایت و تفسیر خود را در خصوص این دوگانه آرنت ارایه کند. روش تحقیق در این مقاله توصیفی و تحلیلی است و مهمترین یافته مقاله نیز این است که حیات ذهن به عنوان مکمل و در تداوم با حیات عمل قرار می گیرد و مخصوصا دو سطح اجتماعی و روانشناختی/ فردی را پوشش می دهند.
روش تدریس تفکر جانبی در برنامه درسی دوره ابتدایی
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
84 - 96
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی روش تدریس تفکر جانبی در دوره ابتدایی است. لذا ابتدا کلیاتی درباره تفکر در مدارس طرح شد و ضرورت و اهمیت پرورش تفکر و تعقل در برنامه درسی ملی مطرح و سپس تعریف تفکر از دیدگاه های مختلف بررسی و تفکر جانبی از دیدگاه ادوارد دوبونو تعریف گردید. و مقایسه ای بین تفکر سنتی و تفکر جانبی انجام گرفته و سپس تکنیک های تفکر جانبی شامل ، پو، شکل های هندسی و سهمیه ها، طرح و تردید نسبت به فرضیات شرح داده و برای آن ها نمونه هایی آورده تا در کلاس درس در دوره ابتدایی استفاده شوند. پو تحریک ایده ای است که تفکر را به جایی جدید منتقل می کند که ایده ها یا راه حل های جدید در آن یافت می شود. با استفاده از سهمیه ها، به تعیین تعداد مشخص راه حلهای بدیل که باید تولید شوند، پرداخته می شود. بدین ترتیب فرد تلاش خود را صرف تولید راه حلهای گوناگون و نه پریدن بر روی یک نتیجه، می کند. اشکال هندسی ایجاد راههای متفاوت را مورد تفهیم قرار می دهد. در خلق طرح، دانش آموز به ساخت طرحهای بصری می پردازد و می تواند برای انجام دادن امور، روشهای مختلفی بکار ببرد. تردید نسبت به مفروضات کوشش در تجدید ساخت و تغییر ساخت هر الگویی می باشد در نهایت نشان داده شد که این روش های تدریس می تواند خلاقیت را در دانش آموزان رشد و تقویت نماید و در این راستا معلم در راهنمایی آنان نقش بسزایی دارد.
چگونگی عمق بخشی تفکر علمی در سازمان ها
حوزه های تخصصی:
سازمان های پیشرفته نمادی از رشد تمدنی اند. توسعه و پیشرفت هر سازمانی نیازمند نوعی توان مغزافزاری یا به عبارتی شیوه ای خاص از تفکر جهت تصمیم سازی و تصمیم گیری است. بررسی چگونگی عمق بخشی تفکر علمی در سازمان ها هدف اصلی این نوشتار است. مفروض این است که سازمان هایی در عصر اطلاعات و دانایی موفق اند که تفکر علمی در تمام ساختار و تشکیلات، راهبردها، سیاست گذاری ها، برنامه ریزی ها، مأموریت ها، روش ها و شیوها تعمیق، توسعه و ارتقا یابد. سؤالات حائز اهمیت در این پژوهش عبارت اند از: عمق بخشی تفکر علمی چه سطوحی از سازمان ها را باید دربرگیرد؟ مهم ترین بسترهای زمینه ساز برای عمق بخشی تفکر علمی در سازمان ها کدام اند؟ نتیجه اجمالی این تحقیق این است که عمق بخشی تفکر علمی از رهگذر بسترسازی در ابعاد زمینه ای ساختار سازمانی، که مهم ترین و کلیدی ترین آن فرهنگ و یادگیری دائمی است، و فراهم سازی بسترهای ساختاری و معنایی سازمان حاصل خواهد شد.
شناسایی شاخص های تفکر مستقل و ارائه شواهدی از جایگاه تفکر مستقل در دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های تفکر مستقل و ارائه شواهدی از آن در دوره متوسطه اول انجام شده است. به این منظور با استفاده از روش اسنادی، به مرور نظام مند پیشینه پژوهش در پایگاه های مختلف علمی در 40 سال اخیر پرداخته شد. بررسی ها به شناسایی 30 سند منتج گردید. تحلیل داده ها مبتنی بر راهبرد تحلیل مضمون به شناسایی 146 کُد باز منجر گردید و در 7 مضمون اصلی و 27 مضمون فرعی دسته بندی شدند. شاخص های شناسایی شده شامل؛ احساس آزادی و حق انتخاب، یادگیری متقابل و مشارکتی، تسلط به مهارت های شناختی، تسلط به مهارت های فراشناختی، آشنایی با مهارت حل مسئله، فعالیت مستقل و پیروی آگاهانه بود. نتایج تحلیل محتوای کتاب های دوره متوسطه اول نیز حاکی از آن است که؛ کتاب ریاضی و علوم تجربی از بیشترین فراوانی در بین شاخص های تفکر مستقل برخوردار است. همچنین از بین شاخص های شناسایی شده نیز، بیشترین فراوانی مربوط به مقوله «فعالیت مستقل» و کمترین فراوانی مربوط به مقوله «احساس آزادی و حق انتخاب» و «پیروی آگاهانه» می باشد. لذا می توان بیان کرد، اگر در فرایندهای تربیتی دانش آموزان از شاخص های شناسایی شده، استفاده شود، محتمل است در بزرگ سالی به افرادی مستقل با قابلیت های فردی و مقاوم در برابر ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی تبدیل شوند.
شاکله نظریه محوری اسلام در رابطه با شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هفدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۵۱
97 - 124
حوزه های تخصصی:
موضوع شاکله بحثی است درارتباط با انسانشناسی اسلامی وبحث سرنوشت انسان . آیا انسان دررقم زدن سرنوشت خوددارای اختیار بوده ودر این راستا تاثیردارد یاخیر از مباحثی است که ازهمان ابتدای تاریخ اندیشه در اسلام مطرح گردیده وموافقین ومخالفینی پیدا کرده که برای اثبات دیدگاه خود به آیات قرآنی وسنت نبوی استناد کرده اند.یکی از آیاتی که مورداستنادقائلین به سرنوشت مکتوب ومحتوم انسان قرار گرفته آیه 84 سوره اسراء بوده که دلالت دارد براینکه هر فردی برطبق شاکله خود رفتار می کندوطبق این دیدگاه شاکله عبارتست از همان طبیعت وسرشت اولیه ای که خداوند برای انسان آفریده است.اما مخالفین با این دیدگاه معتقدنددرتمام معانی که برای شاکله بیان گردیدیعنی "طبیعت ،باطن، خلق وخوی،روش وشیوه رفتار،مذهب،عادات،نیّت ،وآنچه انسان به درستی اش باوردارد" به نوعی معنای وابستگی انسان بدان نهفته است و شاکله امری است که انسان درارتباط مستقیم با آن وتحت تاثیر آن عمل می کند واز آن آزاد ورها نیست واز این جهت تفاوتی نداردکه شاکله را طبیعت اولیه انسان دانسته ودر این رابطه دیدگاه جبری داشته باشیم یا اینکه شاکله را محصول اخلاق ورفتار وعادات انسان دانسته ودر این رابطه دیدگاه غیر جبری داشته باشیم.در دیدگاه دوم، شاکله در ارتباط با شخصیت وهویت انسان بوده ویکی ازعمیقترین آموزه های قرآنی درارتباط با انسان وشخصیت او ومولفه های تشکیل دهنده شخصیت واساس تعلیم وتربیت اسلامی می باشدوازاین رواین بحث گستره ای بیشتر وعمیقتر ازبحث جبر واختیار وسرنوشت دارد.تاثیرگذاری عمل درشاکله واینکه انسان درگروعمل خود بوده ومیزان هویت انسان وابسته به میزان سعی اوست واینکه نیت وانگیزه هایی که فرد برای عمل خود دارد بطور مستقیم بر شخصیت وهویت او تاثیر گذاشته وسبب ایجاد شاکله برای او می گرددازنتایج همین دیدگاه درباره شاکله است.بر این اساس برای انسان سه سطح هویت تحقق می یابد که عبارتست از هویت ظاهری، هویت واقعی وهویت حقیقی.
هنرهای چهارگانه سبک زندگی مؤمنانه با تکیه بر آموزه های رضوی
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی را روش زندگی اشخاص، گروه ها یا جوامعی دانسته اند که در مواجهه با روابط فیزیکی، روانی، اجتماعی و اقتصادی روزانه خود می باشد. این سبک را چه روش زندگی بدانیم و چه منش برخاسته از بینش، اما نمی توان از هنر بودن آن چشم پوشید، البته مجموعه ای از هنرها که یک سبک و الگوی کلان را شکل می دهد. اما مساله فراروی مقاله، هنرهای کمی و کیفی در سبک زندگی مومنانه است که جوهره این سبک همان ایمان به خداست. در این مقاله به تبیین چهار هنر تفکر، توکل، تودد و تلذذ پرداخته شده است. بطوریکه هنرتفکر، هنر پردازش و ویرایش معلومات در پرتو قوه عقل است که نوعی تعامل خردمندانه انسان با خویش است. توکل هنر اعتماد در واگذاری امور به خداست، اعتماد به خدایی که منشاء اعتماد به نفس است.در واقع توکل نوعی تعامل واقع بینانه با خداست. تودد نیز هنر دوست داشتن و محبت ورزیدن به دیگران است که عامل و شاخصی مهم برای سبک زندگی مومنانه و تعاملی نوع دوستانه با خلق خداست. و در نهایت تلذذ، که آن هم یک هنر است؛ هنر لذت بردن از زندگی و بهره مندی هدفمند از دنیاست که نوعی تعامل هوشمندانه با دنیا و پدیده ها و مواهب آن قلمداد می گردد.شایان ذکر است روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بر اساس گردآوری فیشهای به اصطلاح کتابخانه ای است که در سه مرحله طرح، اجرا و گزارش مقاله را به سامان رسانده است.
هدایت فرایند طراحی محصول از طریق نظام فرایندی چکیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
109 - 120
حوزه های تخصصی:
فرایند واقعی طراحی محصول، نظیر آنچه که در فرایند طراحی محصولات معطوف به بازار انجام می گیرد، با برخی اشکال کلاسیک فرایند تفاوت هایی دارد. توسعه دانش بومی دیزاین نیازمند بررسی تجارب عملیاتی داخلی در تطبیق با الگوهای معتبر جهانی است. این مقاله با تکیه بر نظام فرایندی و متودمحور به بررسی فرایند واقعی طراحی محصول در تطبیق با این نظام پرداخته است. برای این منظور پس از ذکر اصول تفکر طراحی در مواجهه با نگاه فرایندی، مسیر طراحی دو محصول پزشکی هولتر و شاک ویو که برای دو شرکت داخلی انجام شده اند به صورت گزارش گام به گام آمد. مراحل انجام این پروژه ها با تمرکز بر شیوه و متودمحور انجام شد و اصول تفکر طراحی در این میان به عنوان سنگ محک مسیر بکار گرفته شدند. ارزیابی نتایج هردو پروژه از موفقیت قابل قبول آنها در پاسخ به نیازها، عملکرد شیوه فرایندی در هدایت پروسه طراحی محصول و انطباق مسیر با اصول تفکر طراحی حکایت دارند. جمع بندی نتایج امکان طرح الگوی تصویری جدیدی از فرایند دیزاین را با عنوان فرایند لیوانی دیزاین امکانپذیر ساخت. نتیجه گیری نهایی ضمن ارزیابی نکات مثبت این مدل در بازنمایی برخی ویژگی های فرایند طراحی چکیده، لزوم توسعه آن را در مطالعات آتی گوشزد می کند.
حیات معقول و ابعاد تربیت عقلانی از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری (ره)
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
221 - 236
این پژوهش به بررسی مفهوم حیات معقول از دیدگاه علامه جعفری و تربیت عقلانی در این مفهوم می پردازد. عقل در محافل اندیشمندان اسلامی از دیرباز، منبع استنباط، قوه دراکه و عامله و ممیز مطرح شده و ماهیت تعلیم و تربیت انسان، همان عقلانیت اوست به طوری که اگر عقلانیت از او سلب شود، انسانیت او فرومی ریزد و نقش تربیتی او از بین می رود. مقوله تربیت نیز از ابتدایی و اساسی ترین نیازهای زندگی بشری است. انسان در پرتوی تربیت صحیح است که به عنوان موجودی هدفمند و اندیشه ورز به اهداف و آرمان های خود دست یازیده و قله رفیع سعادت مطلوب خویش را فتح می کند درواقع تربیت، فراهم کردن زمینه ها و عوامل برای به فعلیت رساندن و شکوفا نمودن استعدادهای انسان در جهت مطلوب است. روش پژوهش در این کار، با استفاده از فیش برداری و جمع آوری از آثار علامه جعفری و استفاده از آرا و اندیشه های وی درزمینهٔ حیات معقول و تربیت عقلانی، به صورت تحلیلی توصیفی بوده که برای گردآوری داده ها از کتاب خانه ای بهره گرفته شده است. علامه، تربیت عقلانی را پرورش قوه تفکر انسان برای انتقال از حیات معمول به حیات معقول می داند. هدفی غایی تربیت عقلانی از دیدگاه علامه جعفری عبادت و بندگی خدا است.
تأملی در آیات فراخوان آدمی به تفکر زاینده و فزایندۀ باور به معاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ بهمن ۱۴۰۱ شماره ۳۰۲
45-54
تفکر و اندیشه به عنوان پایه و اساس علم و معرفت انسان، نقش اساسی در زندگی انسان دارد و یکی از عوامل اصلی ایجاد انگیزه برای حرکت در مسیر هدایت و انجام رفتارهای متناسب با آن محسوب می شود. قرآن کریم در بسیاری از آیات، بشر را به تفکر فراخوانده و اساسی ترین موضوعاتی را که اندیشیدن و تفکر در آنها روشن کننده راه زندگی اوست ، به روشنی بیان کرده است؛ و ازجمله مهم ترین آنها، تفکر درباره جهان دیگر است. این تحقیق به هدف بیان نقش تفکر در ایجاد و تقویت باور به معاد از دیدگاه قرآن، آیات بیانگر لزوم تفکر در امر آخرت را به روش تفسیر موضوعی مورد بررسی قرار داده است. در این دسته از آیات، بر تفکر درباره اموری مانند احیای زمین در بهاران، آفرینش انسان، آفرینش آسمان ها و زمین، سرنوشت تکذیب کنندگان، و تفکر در اعمال و رفتارها تأکید شده و چنین به نظر می رسد که از دیدگاه قرآن، تفکر در این امور، از عوامل اصلی ایجاد و تقویت باور به معاد به شمار می آید.
مفاهیم روح و نفْس در قرآن و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۲
101 - 113
حوزه های تخصصی:
واژه «روح » از واژه های پر رمز و راز و اسرار آمیز در حوزه های دین و روان شناسی است. مولانا روح را امری از طرف خدا می داند که برای دیگران امری ناشناخته است. باید وجهه مادی نفسانی را رها کرد و آنچه می ماند روح است که خداوند به انسان عنایت کرده است. نویسنده معتقد است که از روح تعاریف و برداشت های مختلفی ارائه شده و مفسران در قرآن به شرح ابعاد گوناگون آن اشارات مهم و کاربردی پرداخته اند. هر جا از حیات و آثار آن نشانی هست، نشانگر وجود مرتبه ای از روح است. واژه روح 37 بار در قرآن کریم آمده است.
بررسی تطبیقی ادبیات خلاقیت و هرمنوتیک مدرن با تأکید بر آراء مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
67 - 86
حوزه های تخصصی:
با گسترش رشته های تخصّصی در مراکز آکادمیک جهان، هرمنوتیک از محدوده تفسیر متون دینی خارج شد و به عرصه علوم مختلفی همچون تاریخ، هنر، اقتصاد، علوم سیاسی و روان شناسی و در پی آن تعلیم و تربیت قدم گذاشت. هدف اصلی این تحقیق بررسی تطبیقی ادبیات خلاقیت و هرمنوتیک مدرن با تأکید بر آرای مارتین هایدگر می باشد. این تحقیق از نوع تحلیلی می باشد. نزدیکی به مسأله مورد بحث، پرسش گری و تفکر، انتقادگری و کیفیت فهم در فراگیر نشان دهنده نسبت بین هرمنوتیک مدرن با یادگیری خلاق است. ایجاد علاقه به تعلیم و تربیت در فراگیر، تهیه برنامه های تربیتی ایجاد علایق علمی در فراگیر و ایجاد فهم متقابل بین مربی و متربی از اهدافی است که بر مبنای هرمنوتیک برای یادگیری خلاق می توان طراحی کرد. در هرمنوتیک مدرن به یادگیری خلاقانه اهمیت داده می شود و فرایند آن به گونه ای است که در ابتدا می بایست روی یک مسأله به توافق رسیده و مورد نقد و انتقاد قرار داد تا کیفیت فهم در فراگیر ایجاد شود.
استشاره و استخاره دو راهکار تصمیم سازی در فرهنگ اسلامی و قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
263 - 282
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق استشاره و استخاره که دو راهکار تصمیم سازی در فرهنگ اسلامی و قرآنی است مورد نقد و بررسی قرار گرفت. استشاره و استخاره دو موهبت از مواهب بزرگ خداوند مهربا ن اند که به هنگام حیرانی و سرگردانی می توانند برای انسان راهگشا باشند. این دو امر همانند دیگر امور در زندگی ما برای شروع اولیه نیاز به رعایت یک سری اصول و شرائط دارد که اگر با رعایت آداب و شرائطشان انجان نشوند نه تنها انسان را از حیرانی بیرون نمی آورند بلکه او را به گمراهی نیز می کشاند. لذا در این مقاله به مسائلی از قبیل چیستی و چرایی استشاره و استخاره، جایگاه آن ها در آیات و روایات و شرائط آن ها پرداخته شد. برای پاسخگویی به این موارد از روش تحقیق توصیفی استفاده شد و با مراجعه به منابع مکتوب و غیر مکتوب و سایت های اینترنتی، مطالب لازم جمع آوری گردیده است.
جایگاه برهان در منطق بر اساس ابتناء آن بر علیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه برهان در منطق بر اساس ابتناء آن بر علیت چکیده تعریف برهان یعنی "قیاس مؤتلف یقینی" بیانگر این امر مهم است که راز رفعت و عظمت این صناعت در دانش منطق را باید از سویی در رابطه غرض آن با غرض تدوین منطق و از سوی دیگر در راز صدق وصول به غرض صناعت برهان در صورت رعایت قوانین مندرج در آن جستجو کرد. در این نوشتار با روش تحلیلی-استدلالی این نتیجه به دست می آید که اولاً دانش "منطق" با غرض تجمیع قواعد عاصم ذهن از خطا در تفکر تدوین شد و صناعت "برهان" با غرض تجمیع قواعد روش کسب علم ممتنع الخطأ در این دانش جای گرفت، و ثانیاً از آنجا که کسب "یقین" در گرو دو اصل "تفکر بر مدار واقع" و "استعمال عنصر ضرورت در تفکر" است و قانون علیت تنها قانون تأمین کننده این دو اصل است، بلندمرتبگی "برهان" به ابتناء آن بر قانون "علیت" باز می گردد.
هنر روزنه ای به امر معنوی در تفکر هایدگر
منبع:
مطالعات نظری هنر سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
135 - 151
حوزه های تخصصی:
در جهان جدید، تفکر متافیزیکی، یعنی تفکر مفهومی، گزاره محور، منطق سالار و به منزله ی امری تکنیکی، قابل انتقال و بین الاذهانی، در سراسر کره ی زمین سیطره ای تام یافته است، تا آنجا که بشر متافیزیک زده ی روزگار ما اُنس و آشنایی خویش را با هرگونه معرفت معنوی، غیرعلمی، غیرنظری، غیرعینی و غیرروشمند، که در سنن نظری تاریخی به منزله ی بخشی بنیادی از تجربیات بشری تلقی می شد، از دست داده است. این در حالی است که معرفتِ علمی یعنی شناختِ عینی و روشمند، یگانه صورتِ آگاهی نبوده و تنها بخشی از کل تجربه ی بشری را شکل می دهد. در کنار معرفت علمی، آنچنان که در همه ی سننِ تاریخیِ غیرمتافیزیکی تأکید شده است، معرفت معنوی بخشی بنیادی و اجتناب ناپذیر از تجربیات انسانی را تشکیل می دهد.از منظر هایدگر، سوبژکتیویسم متافیزیکی منجر به «بی خانمانی» انسانِ مدرن شده است. او به منظورِ نقدِ سوبژکتیویسمِ متافیزیکی و گسست از آن و به قصد نشان دادن اینکه برخلاف تفکر متافیزیکی نه می توان انسان را به یک سوبژه (فاعل شناسای علمی و نظری) تقلیل داد و نه می توان جهان را تنها یک ابژه برای سوبژه جهت شناسایی در نظر گرفت و نه می توان رابطه ی سوبژه ابژه، یعنی رابطه ی نظری و علمی را مهم ترین رابطه و بنیادِ هرگونه رابطه ی میان انسان و جهان دانست، به هنر و تجربه ی هنری ارجاع داده است.این پژوهش می کوشد تا نشان دهد که در اندیشه ی هایدگر، هنرمندان با اجازه دادن به حضور یافتنِ «عدم» در کار هنری، نه تنها صحنه را برای رخدادِ حقیقتِ وجود آماده می کنند، بلکه با آگاه کردن ما به تمایز میان «وجود» و «موجود»، موجب گسست ما از سوبژکتیویسم شده و در نتیجه موجب گشایش روزنه ای به امر معنوی می شوند.
جایگاه « تفکّر» در فلسفه سیاسی اسلامی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
115 - 136
حوزه های تخصصی:
بحث در خصوص ماهیت و ابعاد تفکر و تعقل به عنوان موضوعی بنیادین، همواره دغدغه نوع انسان و به خصوص فیلسوفان بوده است. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن بحث از تفکر به معنای لغوی و اصطلاحی، جایگاه آن در فلسفه و فلسفه سیاسی اسلامی موردبررسی قرار گیرد و برای این منظور به آرای فارابی و ملاصدرا رجوع شده است. نتیجه آنکه، در فلسفه اسلامی، تفکر در نسبت با هستی شناسی و قراردادن انسان به عنوان بخشی از هرم هستی قابل درک است و تفکر او در چنین منظومه ای معطوف به سعادت است. فارابی این مسئله را ذیل بحث از سلسله عقول و مراتب آن موردبحث قرار داده است و ریاست مدینه فاضله را از آنِ کسانی می داند که به مرتبه «عقل مستفاد» رسیده باشند و نیل به همین مرتبه را مقسمِ انواع مدینه قرار داده است. ملاصدرا نیز، به صورتی دیگر به همین نکته رهنمون شده است با این تفاوت که برای او عقلانیت در کنار اشراق و وحی مطرح شده است و تفکر یکی از این ارکان سه گانه است و اندیشه سیاسی او نیز به تبع این تحول در مبادی به سوی نوعی حکومت شرعی متمایل شده است که او از آن به «علمای اهل معرفت» تعبیر کرده است.
چالش های تربیت تفکر فلسفی و حکمی در ایران
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
97 - 124
حوزه های تخصصی:
با اینکه آموزش فلسفه و حکمت در کشور ما سابقه ای بس طولانی و درخشان دارد و از پشتوانه ای قوی و ذخایری بی بدیل بهره مند است، اما به دلایلی چند، این آموزش روزآمد نشده و در پاسخ گویی به مسأله های جدید، پیشرفت چندانی نداشته است. در این مقاله سعی بر این است که چالش های پیش روی آموزش فلسفه در ایران مورد بررسی قرار گیرد و ارزیابی و تحلیل شود. در این بررسی شش چالش مهم انتخاب شده و به نقد و بررسی آن اقدام گردیده است. برخی از این چالش ها برخاسته از مواجهه فرهنگ و اندیشه های تمدن اسلامی با فرهنگ و تمدن جدید و قرار گرفتن در برابر پرسش های نو می باشد. حتی تلقی جدید از فلسفه نیز خود از چالش های آموزش فلسفه در ایران و عموم کشورهای اسلامی است. علاوه بر این، بخش دیگری از چالش ها برخاسته از گفت وگوهای درون فرهنگی و اختلاف بر سر جایگاه فلسفه در معارف اسلامی می باشد. این اختلاف وقتی برجسته می شود که ما می خواهیم در آموزش مدرن که در آموزش و پرورش رسمی و همگانی رُخ می دهد، همه نوجوانان و جوانان را ملزم به یادگیری فلسفه کنیم. درحالی که برخی جریان های فکری اسلامی با این دانش مخالفت سرسختانه دارند و برخی دیگر که موافق با فلسفه اند، فلسفه را دانشی تلقی می کنند که نمی تواند عمومی و همگانی شود. در این مقاله، با پذیرش آموزش همگانی فلسفه، با شرایط خاص خود، پیشنهاداتی برای عبور از این چالش ها ارائه شده است.
شناسایی مولفه های تفکر محاسباتی در مهارت های یادگیری دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بیان ویژگی ها، قابلیت ها و مولفه های تفکر محاسباتی به عنوان یکی از مهارت های اساسی یادگیری در دوره ابتدایی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش فراترکیب انجام شده است. برای جستجوی مقالات مرتبط جهت تحلیل و بررسی از کلیدواژه های فارسی «تفکر، مهارت های تفکر، تفکر محاسباتی در دبستان، تفکر محاسباتی در دانش آموزان» و معادل انگلیسی آن ها در پایگاه های داده مگ ایران، سید، سیویلیکا، ساینس دایرکت و اسکوپوس، انستیتوی مهندسان برق و الکترونیک بین سال های 1390 تا 1399 و 2000 تا 2021، استفاده شده است. داده ها براساس یک طرح پژوهش کیفی از نوع فراترکیب و با استفاده از گام های هفتگانه سندلوسکی و باروسو، جمع آوری شده اند. انتخاب نمونه با استفاده از معیارهای پذیرش و عدم پذیرش و برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی صورت گرفت. جهت بررسی قابلیت اعتبار یافته ها از معیارهای خودبازبینی محقق؛ مرور همتایان و نظرسنجی متخصصان بهره گرفته شد. در بررسی اولیه 1643 مقاله استخراج شده که از این تعداد 1533 مقاله براساس عنوان، 35 مقاله براساس چکیده و 51 مقاله براساس محتوا غربال شده و در نهایت 24 مقاله نهایی استخراج و مورد بررسی قرار گرفت. طبق یافته های پژوهش و بررسی های نهایی، مولفه های تفکر محاسباتی را می توان در نوزده طبقه کلی دسته بندی و متناسب با آن ماهیت عناصر آن را نمایان کرد. نتایج حاکی از این پژوهش نشان دهنده سه مقوله اساسی از این نوع مهارت تفکر و اهمیت پرورش آن در مدارس به ویژه از دوران کودکی و سال های اولیه دبستان است؛ این مقوله ها شامل مهارت های شناختی، مهارت های ارتباطی و اطلاعاتی (فناوری) و علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضی است. نتایج پژوهش نشان دهنده هم پوشانی بالای این عناصر، مولفه ها و مقوله ها و رابطه مثبت میان آن هاست. نتایج حاکی از آن است که تفکر محاسباتی به عنوان یکی از مهارت های نوظهور و یکی از مهارت های حل مسئله به شمار آمده و با استفاده از فناوری و علوم کامپیوتر در سال های اولیه کودکی در مدارس دنیا در حال آموزش و یادگیری بوده و به عنوان مجموعه ای از مهارت ها و دانش های عرضی برای همگان لازم و ضروری است.
حکمت و تفکّر فلسفی هند
در تفکّر فلسفی هند، فلسفه عبارت است از تبیین سرشت باطنی-ترین ذات جهان. در این شیوه از تفکّر شرقی، فلسفه عبارت است از برهما ویدیا یا آگاهی از برهمن. فلسفه هندی نه فقط فلسفه است بلکه طریق رستگاری نیز است. در واقع، هندوها واژه "دَرشَنَه"را برای فلسفه به کار می برند که در تفکّر فلسفی هند نوعی تفکر و بینش (بصیرت) است که بیش از هر چیز مبتنی است بر اشراق و شهود. هندوها واژه"دَهَرمَه"یعنی طریق و نظم و هماهنگی درست در جهان را نیز برای فلسفه به کار می برند. به همین دلیل است که متفکران هندی معتقدند حکمت و فلسفه هند، حکمتی -است که در راستای دهرمه و نظم و هماهنگی درست جهان شکل گرفته است.از مشخصه های ایجابی تفکّر فلسفی هند می توان به اهتمام برای کشف حقیقت، پیوند و آشتی با طبیعت، حضور شهود به جای توجّه به عقل و استدلال، تنوع و گوناگونی مکاتب، وحدت در مسائل اخلاقی و معنوی، توجه به مسأله هنر اصیل، توجه به زبان و علوم باطنی و روانشناسی ژرفا، و فهم مطلق به صورت سلبی و برتری خود کلی بر خود فردی اشاره کرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که حکمت و تفکّر فلسفی هند در کشف حقایق بیشتر از روش شهودی بهره گرفته و برهان و استدلال حتی برای اثبات وجود خدا در آن جایگاه چندانی ندارد. عدم رشد علوم طبیعی، ریاضت طلبی و انکار واقعیّت های عینی جهان و عدم توجه به دنیا و علوم دنیوی، غفلت از تاریخ و فلسفه تاریخ از مشخصه-های سلبی حکمت و فلسفه هند است.