مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
طراحی الگو
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
91 - 122
حوزه های تخصصی:
علیرغم ارزش ذاتی و کارکردی آموزش موسیقی، هیچ الگویی برای برنامه درسی موسیقی دوران پیش دبستان که به نگاه بسیاری از صاحب نظران مهمترین و حساس ترین دوره یادگیری موسیقی است، ارائه نشد. هدف مطالعه حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی موسیقی برای دوره پیش دبستان بر اساس نظریه پرکسیال دیوید الیوت در آموزش موسیقی بود. برای پاسخ به پرسش اول (مختصات الگوی برنامه درسی موسیقی در پیش دبستان)، از روش اسنادی و برای پاسخ به سوال دوم (اعتباریابی الگو) از روش پیمایشی استفاده شد. در پاسخ به پرسش اول، تمامی نظریه های موجود در حوزه موضوع پژوهش، در یک فرایند چند مرحله ای مورد تحلیل قرار گرفتند و در نهایت نظریه پرکسیال دیوید الیوت انتخاب شد. سپس اصول و هم گمارده های هفت گانه برنامه درسی موسیقی در دوران پیش دبستان، در قالب یک الگو تعریف و ترسیم شد. نتایج بخش اعتبارسنجی نشان داد از دیدگاه متخصصین، تمامی اجزا الگوی پیشنهادی، به شکل مطلوب و قابل قبولی طراحی شده است و الگوی تدوین شده برای برنامه درسی موسیقی در دوران پیش دبستان مناسب است.
طراحی الگوی ویژندسازی منابع انسانی حوزه سلامت با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
107-121
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بی اطلاعی یا بی اعتنایی سازمان به هنجارها و ارزش های اجتماعی آثار منفی بسیاری در زمینه جامعیت و ویژند سازمان در جامعه دارد. در این پژوهش تلاش شده است تا به پرسش های اساسی در زمینه معیارهای ویژندسازی بر اساس مبانی ایرانی-اسلامی پاسخ داده شود و الگوی ویژندسازی منابع انسانی را مبتنی بر فرهنگ و دستورهای اسلامی ارائه کند. روش کار: این پژوهش از نظر روش از انواع پژوهش های ترکیبی (کیفی و کمّی)، از نظر هدف کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات پیمایشی است. نتایج به دست آمده از مرحله کیفی پژوهش به طراحی الگوی مفهومی پیشنهادی ویژندسازی منابع انسانی منجر شد. بر این اساس در بخش اول تحقیق به منظور ارائه الگویی جامع از روش پژوهشی کیفی فراترکیب استفاده شد و پس از شناسایی مقولات، مفاهیم و کدهای ویژند منابع انسانی از طریق روش فراترکیب، برای ارائه ترکیب مطلوب مؤلفه های الگو به گونه ای که بتوان رابطه بین مقوله های ویژند منابع انسانی را بهینه نمود از روش الگو سازی ساختاری (ISM) استفاده شد و الگوی اولیه به دست آمد و سپس از طریق روش حداقل مربع جزئی (PLS) الگو اعتبارسنجی شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: الگوی موردنظر متشکل از هشت مقوله اصلی (ویژندسازی منابع انسانی-اسلامی، ارزیابی عملکرد منابع انسانی، آموزش و توسعه منابع انسانی، رهبری سازمانی، عدالت سازمانی، رضایت و تعهد منابع انسانی، فرهنگ سازمانی و ویژندسازی داخلی) و 43 مقوله فرعی است که می تواند الگوی ویژندسازی منابع انسانی را با رویکرد اسلامی نمایش دهد. نتیجه گیری: هر سازمانی در حوزه سلامت در فرایند استعدادیابی های خویش می تواند علاوه بر استفاده از اصول علمی شایسته سالاری و مدیریت استعدادها، شاخصه های اسلامی استخراج شده در این پژوهش را برای ویژندسازی خود به کار گیرد و درنهایت نیز با اتکا به اصول و مبانی دینی و اسلامی، با جذب و نگهداری نیروهایی مستعد، فرایند ویژندسازی خود را تکمیل نماید.
نقش طراحی الگوی برنامه درسی آموزش سواد رسانه ای در ارتقای مهارت های ارتباطی دانشجویان دوره کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
73 - 103
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل نقش طراحی الگوی برنامه درسی آموزش سواد رسانه ای در ارتقای مهارت های ارتباطی دانشجویان دوره کارشناسی بوده است. در این پژوهش که با رویکرد آمیخته (کیفی کمی) انجام گرفته، در بخش کیفی، از روش دلفی و در بخش کمی، از روش پیمایشی استفاده شده است، ابزار گردآوری اطلاعات نیز در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی، پرسشنامه بوده است. جامعه پژوهش را در بخش کیفی، اعضای هیئت علمی متخصص درحوزه برنامه ریزی درسی تعلیم و تربیت و روان شناسی، همچنین اسناد مکتوب لاتین مرتبط با سواد رسانه ای و در بخش کمی، اعضای هیئت علمی و حق التدریس در رشته های روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی استان گلستان را تشکیل داده اند. فرایند نمونه گیری در بخش کیفی، به صورت هدفمند تا اشباع داده ها ادامه یافته؛ که بر این اساس، 17 مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفته است و در بخش کیفی، با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 322 نفر انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی، از تحلیل محتوای قراردادی و روش دلفی و در بخش کمی، از روش مدل معادلات ساختاری استفاده و از تحلیل یافته ها 30 مفهوم، 7 زیر مقوله و 3 مقوله اصلی به دست آمده است. بر اساس نتایج، نقش آموزش سواد رسانه ای در ارتقای مهارت های ارتباطی دانشجویان، موارد زیر را شامل می شود: بهبود مهارت های ذهنی و دانش، مدیریت رسانه و اطلاعات و تربیت شهروند مطلوب.
طراحی مدل ساختاری عوامل بومی مؤثر بر حسابداری مدیریت رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، طراحی مدل ساختاری عوامل بومی مؤثر بر حسابداری مدیریت رفتاری بود. روش تحقیق به صورت کیفی و کمی بود. اطلاعات تحقیق به وسیله مصاحبه جمع آوری شد. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان، اساتید و متخصصین حوزه حسابداری مدیریت و علوم رفتاری بودند که تعداد مصاحبه شوندگان حدود 16 نفر بود. روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی بود که از مصاحبه شوندگان خواسته شد افرادی مطلع در رابطه با موضوع تحقیق را جهت انجام مصاحبه های بعدی معرفی نمایند. داده های اولیه به شیوه مصاحبه گردآوری شدند. مطابق فرایند روش شناختی، طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، نخست از دل تعداد زیاد انواع داده های اولیه، کدهای مرتبط با موضوع مشخص شدند؛ سپس به شیوه مقایسه مداوم از دل چندین کد، یک مفهوم استخراج شد و به همین شیوه سایر کدها نیز به مفاهیم تبدیل شدند تا در نهایت 20 مقوله و 100 مفهوم به دست آمد. در مرحله بعد، شاخص های بدست آمده در قالب پرسشنامه طراحی شد و بین جامعه آماری دوم یعنی فعالان و شاغلین حوزه حسابداری مدیریت حاضر در بازار سرمایه که در دسترس بودند تعداد 58 پرسشنامه تکمیل شده جمع آوری گردید و داده های بدست آمده در بخش کمی تحقیق مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و یافته های تحقیق نشان داد که، 4 مقوله به عنوان مقوله محوری ظاهر شدند که شامل: قضاوت حسابداران، قضاوت و تصمیم گیری افراد، عوامل رفتاری، ارزیابی و کنترل می باشند. سایر مقوله ها برای ارائه در مدل تصویری در پنج دسته شرایط علّی (4 مقوله)، بستر یا زمینه (2 مقوله)، شرایط مداخله گر (4 مقوله)، راهبردها (3مقوله)، پیامدها (3 مقوله) قرار گرفتند. در ادامه بر اساس شاخص ها، مؤلفه ها، مفاهیم و مقوله های مدل پیشنهادی، پرسشنامه ای 100 سؤالی تدوین گردید و بر مبنای داده های گردآوری شده روابط مدل پیشنهادی ارائه شده مورد بررسی قرار گرفته که در نهایت با توجه به اینکه تمامی اعداد معناداری پارامترهای مدل از عدد 96/1 بزرگتر است، لذا می توان ادعا نمود که تمامی روابط ساختاری موجود مورد تأیید قرار گرفته و تحلیل کمی صحه ای بر صحت و قابل اطمینان بودن نتایح تحلیل کیفی می باشد. بنابراین نتایج تحلیل عاملی تأییدی حاکی از برازش کلی این جزء (متغیر شرایط علی، محوری، راهبردها، بستر، مداخله گر، پیامدها) از الگوی پیشنهادی با داده ها است و نشان دهنده برازش مناسب این بخش از مدل اندازه گیری می باشد.
طراحی الگوی مدیریت استعداد برای رؤسای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۸)
133 - 173
حوزه های تخصصی:
آموزش عالی در دنیای امروز، یکی از حوزه های تخصصی است که اداره آن نیازمند به کارگیری مدیرانی است که توانایی ها و شایستگی های اداره این سازمان را داشته باشند. در این راستا مدیریت استعداد به دلیل توانایی آن در ایجاد و حفظ مزیت رقابتی، موردتوجه قرارگرفتن است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی مدیریت استعداد برای رؤسای دانشگاه آزاد اسلامی در استان تهران هست. تحقیق حاضر ازلحاظ هدف کاربردی، ازنظر ماهیت اکتشافی، ازنظر شیوه گردآوری و تحلیل داده ها کیفی و داده بنیاد هست. جامعه موردمطالعه جامعه شامل خبرگان در حیطه مدیریت استعداد در آموزش عالی است که به صورت نمونه گیری هدف مند و با راهبرد بروز یابنده گلوله برفی صورت گرفت و تا حد اشباع نظری ادامه یافت. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است که روایی آن با روش مثلث سازی تأیید شد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA 2020 تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که ابعاد مدیریت استعداد برای رؤسای دانشگاه آزاد اسلامی شامل" توسعه کارکنان، انگیزش، نگهداری و تضمین جذب" است. در ادامه مؤلفه ها و زیر مقیاس های هر کدام شناسایی و طبقه بندی شد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی مطلوب برنامه درسی تربیت اقتصادی بر اساس رویکرد توسعه پایدار در دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۵۵
۴۶-۲۷
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی مطلوب برنامه درسی تربیت اقتصادی بر اساس رویکرد توسعه پایدار برای دوره متوسطه اول بود. روش شناسی مطالعه حاضر مبتنی بر رویکرد ترکیبی، طرح اکتشافی متوالی مدل تدوین طبقه بندی بود. در بخش طراحی الگو، با بهره گیری از روش سنتزپژوهی و در شش گام، منابع نوشتاری ملی و بین المللی در زمینه تربیت اقتصادی و توسعه پایدار، انتخاب، تحلیل و ترکیب شدند. بر اساس نتایج به دست آمده از سنتزپژوهی، چهار ضرورت برنامه درسی تربیت اقتصادی مبتنی بر توسعه پایدار شناسایی شدند که عبارت اند از: رشد و پیشرفت شخصی در زندگی، رشد و پیشرفت اقتصادی کشور، درونی کردن ارزشهای توسعه پایدار در دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان. همچنین الگوی مطلوب برنامه درسی تربیت اقتصادی مبتنی بر توسعه پایدار با چهار عنصر هدف، محتوا و شیوه سازماندهی آن، روش تدریس و شیوه ارزشیابی، طراحی شد. برای اعتبارسنجی الگو، از روش پیمایشی استفاده شد. به این منظور پرسشنامه محقق ساخته را ده تن از متخصصان دانشگاهی در حوزه برنامه درسی و تربیت اقتصادی تکمیل کردند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه برداری تعمدی یا هدفمند از نوع موارد ویژه استفاده شد. نتایج نشان داد که از منظر متخصصان، الگوی پیشنهادی در سطحی مطلوب و قابل قبول طراحی شده است. الگوی طراحی شده به دانش آموزان می آموزد که چگونه می توانند بدون تخریب محیط زیست و با رعایت حقوق دیگران، به رشد و توسعه اقتصادی خود و جامعه کمک کنند.
طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر هوش هیجانی اجتماعی دانش آموزان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: کودکان با اختلال طیف اُتیسم، کودکانی هستند که با کودکان عادی در زمینه تعاملات اجتماعی، ارتباطات، بازی و علایق تفاوت دارند. هدف: هدف این پژوهش، مطالعه نظام مند برنامه درسی مبتنی بر هوش هیجانی اجتماعی دانش آموزان با اختلال طیف اُتیسم است. در این پژوهش، یک برنامه درسی مبتنی بر هوش هیجانی اجتماعی از تمام جوانب مورد بررسی قرار گرفت. روش: رویکرد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد فرا ترکیب بود. برای یافتن ویژگی ها و مؤلفه های برنامه درسی مبتنی بر هوش هیجانی اجتماعی، پژوهش های اخیر با روشی نظام مند انتخاب شدند. جامعه مورد مطالعه پژوهش های انجام شده در 15 سال اخیر است که طی وا کاوی محتوایی، دسته بندی و غربالگری شدند و 32 پژوهش واجد شرایط با معیارهای مدنظر به صورت هدفمند انتخاب شدند، کدگذاری و طبقه بندی صورت گرفت و الگوها، پایه های نظری و مضامین اصلی استخراج شدند. یافته ها: با استفاده از تحلیل محتوا 4 بُعد شناسایی شد که شامل 12 زیرطبقه به شکل بُعد اهداف برنامه درسی در 3 زیرطبقه، بُعد محتوای برنامه درسی در 3 زیرطبقه، بُعد فرایند یاددهی-یادگیری در 3 زیرطبقه، بُعد ارزشیابی در برنامه درسی در 3 زیرطبقه می باشد. نتیجه گیری: براساس یافته های مطالعه حاضر، می توان چنین نتیجه گرفت که برنامه درسی مبتنی بر هوش هیجانی اجتماعی دانش آموزان در دانش آموزان با اختلال طیف اُتیسم مؤثر است.
طراحی الگوی شهرت سازمانی برای صنعت بیمه با تأکید بر شناسایی و رتبه بندی عوامل تأثیرگذار بر شهرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
87 - 100
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: صنعت بیمه به عنوان یکی از زیر ساخت های امنیت روانی و آرامش جامعه می تواند در توسعه اجتماعی نقش مهمی ایفا کند. به منظور افزایش ضریب نفوذ بیمه در بین اقشار گوناگون مردم و پیرو آن توسعه صنعت بیمه کشور، همچنین رونق چرخه اقتصادی سودمند آن، نیاز به صنعت بیمه ای با حُسن شهرت سازمانی در سطح کلان ملی احساس می شود. هدف این مقاله طراحی الگوی شهرت سازمانی برای صنعت بیمه با تأکید بر شناسایی و رتبه بندی عوامل تأثیرگذار بر شهرت سازمانی است.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق از نوع آمیخته کیفی و کمّی است. در بخش پژوهش کیفی، از روش داده بنیاد برای ارائه مدل مفهومی استفاده شده است. نمونه آماری این بخش، شامل 24 نفر از خبرگان و متخصصان صنعت بیمه بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی، شیوه گلوله برفی، روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تجزیه وتحلیل داده ها، فرایند سه مرحله ای کدگذاری باز، محوری و انتخابی بوده است. نتیجه این بخش ارائه الگوی پارادایمی و عوامل شناسایی شده مؤثر بر شهرت سازمانی صنعت بیمه است. در بخش کمّی، عوامل مؤثر بر شهرت سازمانی به روش تحلیل سلسله مراتبی، رتبه بندی شده و با روش تحلیل عاملی تأییدی و الگوی معادلات ساختاری، تجزیه وتحلیل داده ها صورت گرفته است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته براساس مقوله ها و مفاهیم به دست آمده از مرحله کیفی است. نمونه آماری 384 نفر از ذی نفعان شرکت های بیمه در استان های تهران، همدان، کرمانشاه و کردستان بوده است.یافته ها: جلب اعتماد مشتریان، ساختار سازمانی، فرهنگ سازی، راهبردهای کلان در سه سطح: بیمه مرکزی، شرکت های بیمه و برنامه های فنّاورانه به عنوان مقوله های مؤثر بر شهرت سازمانی صنعت بیمه هستند. افزایش ضریب نفوذ بیمه و ایجاد آرامش روانی جامعه، به عنوان پیامدهای پدیده اصلی شناسایی شده اند. به طور کلی 40 مفهوم که در شهرت سازمانی صنعت بیمه مؤثرند شناسایی شد. پس از رتبه بندی، برنامه های توسعه ای ملی در جایگاه نخست و توجه شرکت های بیمه به مسئولیت اجتماعی در اولویت آخر جدول رتبه بندی قرار گرفته است.نتیجه گیری: اعتماد مشتریان به صنعت بیمه تأثیر بسزایی بر حُسن شهرت سازمانی دارد، از عوامل تأثیرگذار بر اعتماد، ساختار سازمانی و راهبرد های کلان بیمه مرکزی است. تدوین راهبردهای بیمه مرکزی براساس نگاه فرهنگی درون سازمانی و برون سازمانی، به طور مستقیم بر اقدامات شرکت های بیمه (خصوصی و دولتی) تأثیرگذار خواهد بود، و ازسوی دیگر نقشه راه استفاده از فنّاوری های نوین سخت افزاری و نرم افزاری در صنعت بیمه را در پی خواهد داشت. نمود عینی راهبردها در دیدگاه مخاطبان و مشتریان صنعت بیمه تجلی پیدا خواهد کرد و آن تصویر ذهنی که مشتمل بر ادراک حس اعتماد و حُسن شهرت است در اذهان عمومی شکل خواهد گرفت.
طراحی الگوی شایستگی معلم به مثابه یادگیرنده مادام العمر در نظام آموزش وپرورش ایران و اعتباربخشی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 16
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی شایستگی معلم به مثابه یادگیرنده مادام العمر در نظام آموزش وپرورش ایران و اعتباربخشی آن انجام شده است. این پژوهش جزء پژوهش های ترکیبی، از نوع اکتشافی متوالی و مدل طبقه بندی بود که در دو مرحله کیفی و کمی انجام شد. بخش کیفی با استفاده از روش سنتز پژوهی و طی شش مرحله Sandelowski and Barroso (2003) انجام گرفت. بخش کمی با استفاده از روش توصیفی پیمایشی و پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفت. جهت تعیین اعتبار از سه سوسازی منابع داده های استفاده شد و ضریب آلفای کرونباخ 94/0 حاکی از پایایی ابزار در این پژوهش بود. پرسشنامه در اختیار 150 نفر از متخصصان حوزه برنامه ریزی درسی و روان شناسی تربیتی قرارگرفته و داده ها با استفاده از روش تحلیل عامل تائیدی یک مرحله ای و دومرحله ای به کمک نرم افزار لیزرل تحلیل شد. شایستگی معلم در نقش یادگیرنده مادام العمر شامل چهار بعد اصلی در بعد مکانیسم فردی، مکانیسم انگیزشی مکانیسم سواد اطلاعاتی و فناوری و مکانیسم کنشگری است. یافته های بخش کمی حاکی از آن بود که گویه های عنصر مکانیسم فردی با بار عاملی 80/0-91/0، گویه های مجهز بودن به مکانیسم انگیزشی با بار عاملی 68/0-91/0، گویه های عنصر مکانیسم اطلاعاتی و فناوری با بار عاملی 91/0- 94/0 و نیز گویه های عنصر کنشگری با بار عاملی 85/0- 93/0 تبیین کننده معنی داری برای الگوی مذکور بوده و اعتبار آنان تأیید می گردد.
طراحی الگوی برندسازی آموزشی با رویکرد ترکیبی (مورد مطالعه:آموزشگاه های فنی و حرفه ای شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: توجه به آموزش های فنی و حرفه ای و اصلاح آن به عنوان ابزاری کارآمد، برای تربیت و افزایش کارایی و بهره وری نیروی انسانی به منظور زمینه سازی برای اصلاحات اقتصادی، باید از اولویت های نخست اصلاح نظام آموزشی کشور باشد. هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی برندسازی آموزشی در آموزشگاه های فنی و حرفه ای شهر تهران بود.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از دید روش ترکیبی (کیفی و کمی)، از منظر هدف کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات، پیمایشی بود و در دو مرحله انجام شد. در مرحله کیفی با 13 نفر از خبرگان آموزش که عمدتاً مدیران و معاونین مؤسسات آموزشی و اساتید خبره بودند، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته صورت گرفت که حجم نمونه بر اساس نمونه گیری هدفمند نظری و رسیدن به اشباع نظری تعیین شد. از مدل تحلیل داده بنیاد برای تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها: مولفه ها در 15 مقوله اصلی و 25 مقوله فرعی و در 6 مولفه کلی شرایط علی،پدیده محوری، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها دسته بندی گردید. در مرحله دوم پژوهش پرسشنامه محقق ساخته توزیع گردید و برای تعیین میزان اهمیت نسبی متغیرهای الگو و تحلیل نتایج از روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و آزمون فریدمن استفاده شد.بحث و نتیجه گیری: رتبه بندی صورت گرفته در این پژوهش از عوامل مؤثر بر برندسازی آموزشی نشان می دهد راهبردها که شامل ارتباطات پایدار و بازاریابی رابطه مند،نوآوری تحول آفرین و بازاریابی رابطه ای است از بیشترین اهمیت برخوردار هست و عامل محیطی کلان دربرگیرند رشد فرهنگی جامعه و اعتبار بین المللی مدارک فنی و حرفه ای کمترین اهمیت را دارد.
طراحی الگوی انواع خدمات هلدینگ های بین المللی نوآوری و تجاری سازی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیای امروز پر از پیچیدگی هایی است که سازمان ها را درزمینهٔ رشد و تعالی با مشکلات عدیده ای روبرو ساخته است. اگرچه شرکت های هلدینگ در بخش تجارت داری قدمت طولانی می باشند و در اقتصاد یک کشور نقش مهمی بر عهده دارند اما دانش و کمی در مورد چگونگی خدمات هلدینگ های بین المللی نوآوری و تجاری سازی وجود دارد؛ بنابراین ضروری است که این شرکت ها که سهم بسزایی در اقتصاد ملّی دارند برای موفقیت، یک الگوی جامع از خدمات و یک استراتژی مناسب داشته باشند؛ لذا در راستای این هدف، پس از مطالعه مبانی نظری، صد هلدینگ موفق نوآوری و تجاری سازی در سطح بین المللی شناسایی شدند و از جنبه های مختلف با استفاده از روش فراترکیب موردمطالعه قرار گرفتند. با عنایت به مطالعات تطبیقی انجام گرفته، مبانی نظری و در نظر گرفتن شرایط بومی کشور ایران، الگویی از انواع خدمات در هلدینگ های بین المللی نوآوری و تجاری سازی در کشور ایران طراحی گردید. درنهایت ابعاد و الگوی استخراج شده به نظرخواهی خبرگان گذاشته شد و ضمن تحلیل نظرات، الگوی نهایی ارائه گردید. نتایج نشان داد که خدمات در هلدینگ های بین المللی نوآوری و تجاری سازی، شامل شانزده بعد اصلی است که درنهایت به چهار بعد نهایی شامل: مدیریت مالی، آموزش، تحقیق و توسعه و مرکز رشد تقسیم بندی شدند و مورد تأیید خبرگان قرار گرفت. یافته های حاصل از اعتبار یابی الگو نشان داد که این طراحی مورد موافقت صاحب نظران قرارگرفته است. اکثر صاحب نظران معتقدند که الگو انواع خدمات سازمانی طراحی شده برای هلدینگ های بین المللی نوآوری و تجاری سازی مناسب و کاربردی است و می تواند باعث بهبود عملکردهای این هلدینگ ها گردد.
الگوی محیط یادگیری مبتنی بر عامل آموزشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: محیط یادگیری دارای عناصر و ابزارهایی است که با وجود آن ها امکان استفاده بهینه از محتوای آموزشی را برای یادگیرندگان فراهم و به آن ها در دستیابی به اهداف آموزشی کمک می کند. اما اگر یادگیرندگان در محیط های یادگیری بدون حمایت و توجه رها شوند، امکان کسالت از تنهایی، خستگی از عدم درک محتوای آموزشی و در نهایت ترک محیط یادگیری وجود دارد. به همین دلیل می بایست به نحوی یادگیرنده را در محیط یادگیری حفظ کرد و در مواقع نیاز به وی یاری رساند. حضور عامل آموزشی متحرک در محیط های الکترونیکی می تواند موجب ایجاد انگیزه در یادگیرنده، جلب توجه بیشتر و طولانی تر نسبت به موضوع و در نهایت یادگیری بهتر و درک عمیقتر موضوع آموزشی شود.
روش: در این مطالعه از روش تحقیق ترکیبی اکتشافی متوالی استفاده شد. داده های پژوهش جهت طراحی الگو با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته از اعضای هیئت علمی، فارغ التحصیلان و دانشجویان دکتری رشته تکنولوژی آموزشی از طریق نمونه گیری هدفمند به دست آمد. به منظور اعتبارسنجی یافته ها، از روش معادلات ساختاری استفاده شد و برازنده بودن مدل عاملی ویژگهای عامل آموزشی مورد تایید قرار گرفت و برای بررسی اعتبار روایی محتوا از مدل (CVR)، از پرسشنامه لاوشه استفاده شده است.
یافته ها: براساس یافته ها، کلیه مؤلفه های مدل طراحی شده مثبت ارزیابی شده و مشخص شد که کلیه مؤلفه های مدل از اعتبار محتوایی مناسب برخوردار می باشند.
نتایج: با توجه به اینکه مدل طراحی شده از اعتبار محتوای خوبی برخوردار است، می تواند توسط طراحان محیط یادگیری مورد استفاده قرار گیرد و پیشنهاد میشود که طراحان و افراد درگیر در این زمینه در حوزه پزشکی در طراحی محتوای آموزشی خود از الگوی محیط یادگیری مبتنی بر عامل آموزشی استفاده کنند و از عامل آموزشی برای بهبود فضای یادگیری و کیفیت یادگیری برای دانشجویان خود استفاده کنند.
طراحی الگوی جذب، ارتقاء و جبران خدمت اعضای هیئت علمی مؤسسات پژوهشی کشور بر اساس مأموریت گرایی با رویکرد سناریویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مأموریت و کارکردهای هریک از مؤسسات پژوهشی متفاوت است و یکی از چالش هایی که مؤسسات پژوهشی با آن مواجه هستند، یکسان بودن فرایند جذب، ارتقا و جبران خدمات اعضای هیئت علمی آن ها بدون توجه به مأموریت هریک از مراکز است؛ بنابراین وجود یک استاندارد مشترک برای ارزیابی همه اعضای هیئت علمی دور از واقعیت است و می تواند باعث کاهش کیفیت دستاوردهای مؤسسات شود. براین اساس، هدف پژوهش حاضر تدوین الگویی برای جذب، ارتقا و جبران خدمت اعضای هیئت علمی متناسب با چارچوب مأموریت گرایی هر یک از مؤسسات پژوهشی بود. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش پیمایش کیفی از نوع قیاسی استفاده شد. جامعه پژوهش شامل همه اعضای هیئت علمی شاغل در مؤسسات پژوهشی کشور بودند که از میان آن ها تعداد 50 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه باز پاسخ بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل محتوای قیاسی استفاده شد. برای اعتباریابی الگوهای بدست آمده از روش گروه کانونی استفاده شد. تعداد 11 نفر از خبرگان و متخصصین حوزه های جذب و ارتقاء در هریک از مؤسسات پنچگانه به عنوان مشارکت کننده در گروه کانونی انتخاب شدند.یافته های پژوهش نشان داد که برخی از شاخص ها و مؤلفه های احصاء شده در هریک از الگوهای پنجگانه مشترک هستند و براین اساس، الگوی مفهومی مشترکی برای همه مؤسسات بدست آمد، علاوه بر این، برای هریک از مراکز پنچگانه نیز الگویی متناسب با ویژگی ها و مأموریت آن مرکز بدست آمد. براساس یافته ها نیز چهار سناریو برای تحقق مأموریت گرایی در مؤسسات پژوهشی ارائه شد.
طراحی و اعتباربخشی الگوی آموزشی و پرورشی صبر بر اساس آموزه های اسلامی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تفکر و کودک سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
249 - 277
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتباربخشی الگوی آموزشی و پرورشی صبر بر اساس آموزه های اسلامی در دوره ابتدایی است. در این مطالعه از روش آمیخته (کیفی و کمی) استفاده شده است. در بخش کیفی از تحلیل اسنادی و روش دلفی و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل کلیه اسناد و منابع مرتبط با صبر از جمله قرآن، نهج البلاغه و احادیث است. جامعه آماری در بخش کمی شامل متخصصان آموزه های اسلامی و برنامه درسی بودند، نمونه آماری تحقیق براساس فرمول کوکران 384 نفر از متخصصان می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تعیین اعتبار از راهبرد بازبینی مشارکت کنندگان و بازبینی متخصصان استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که 45 شاخص حاصل از تحلیل محتوی با روش دلفی 42 شاخص و در 4 مؤلفه باقی ماندند. 4 مؤلفه شامل؛ مؤلفه هدف 21 شاخص، محتوی 8 شاخص، روش7 شاخص و ارزشیابی 6 شاخص می باشد، نتایج حاکی از برازش خوب مدل دارد. براساس یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که توجه به مؤلفه های شناسایی شده صبر براساس آموزه های اسلامی می تواند راهنمای عمل برنامه ریزان درسی و معلمان در آموزش و پرورش دانش آموزان دوره ابتدایی باشد.
طراحی الگوی ساختار-تفسیری(ISM) عوامل مؤثر بر پیشتازی مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
101 - 124
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری پیشتازی مسیرشغلی انجام گرفت. روش: روش پژوهش کیفی و با استفاده از روش الگو سازی تفسیری-ساختاری (ISM)است. جامعه پژوهش در بخش بررسی متون شامل کلیه مقالات، پایان نامه ها و کتب مربوط از سال 1996 تا 2023 بود. در بخش مصاحبه با متخصصان، جامعه پژوهش شامل متخصصان رشته مشاوره شغلی و روانشناسان صنعتی و سازمانی (اعم از اعضای هیات علمی و مشاوران شاغل در مراکز مشاوره) در سال 1402 بودند. در این پژوهش داده ها با استفاده از پرسشنامه ویژگی های دموگرافیک، پرسشنامه مقایسه زوجی و مصاحبه با متخصصان گردآوری شد و با استفاده الگوسازی ساختاری-تفسیری و تحلیل میک مک(MICMAC )مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که 10 عامل بر پیشتازی مسیرشغلی اثر گذار است و بر اساس الگوی تفسیری-ساختاری، در بردارنده سه سطح متغیرهای مستقل یا کلیدی، ارتباطی و وابسته است. متغیررفتارهای پیشتازانه به عنوان متغیر مستقل و کلیدی، دارای بیشترین نفوذ و کمترین وابستگی درمقایسه با متغیرهای مطرح در سطوح دیگر در الگو بود. نتیجه گیری: پیشتازی در مسیرشغلی مستلزم مجهز شدن به رفتارها، شناخت ها و مهارت های ویژه ای است که به فرد قابلیت کنترل، هدایت و پیشبرد موفقیت آمیز مسیر شغلی را می دهد. لذا توجه به این مهارت ها و کسب شایستگی های مرتبط با آنها زمینه ساز ارتقاء تعالی مسیرشغلی در دنیای امروز را فراهم می کند.
طراحی الگوی نظام اداری کارآمد با رویکرد مدیریت جهادی و عدالت سازمانی (مورد مطالعه: سازمان تأمین اجتماعی)
حوزه های تخصصی:
سازمان تأمین اجتماعی به عنوان یکی از بزرگترین نهادهای ارائه دهنده خدمات اجتماعی و بیمه ای در ایران، نقش بسزایی در تأمین امنیت اجتماعی و اقتصادی اقشار مختلف جامعه دارد. هدف این تحقیق ارائه مدل نظام اداری کارآمد مبتنی بر عدالت محوری و جهادگرایی است. این تحقیق دارای فلسفه تفسیری، رویکرد استقرائی، روش کیفی، استراتژی داده بنیاد با رویکرد ظاهرشونده می باشد. جامعه مورد مطالعه سازمان تامین اجتماعی است که بدین ترتیب خزانه کیفی شامل افرادی با حداقل سابقه کاری 10 سال که آگاهی تئوری و عملی در ارتباط با موضوع تحقیق دارند و فرآیندهای کارآمدی نظام اداری در سازمان تامین اجتماعی را درک کرده اند. از بین این افراد نیز تعداد 21 نفر از طریق روش نمونه گیری هدفمند بعنوان نمونه انتخاب شدند. جهت بررسی اعتبار پژوهش از چهار معیار لینکن و گوبا(1987) استفاده شد. یافته ها نشان داد که تعداد 548 کد اولیه، در قالب 104 مقوله و 31 مولفه استخراج گردید. جهت کدگذاری نظری از خانواده «6سی» گلیزر استفاده شد. در این راستا مولفه های علل شامل شرایط محیطی و ساختاری، مدیریت مشارکتی، تعامل با طرفین بیمه، مدیریت جهادی، آموزش و توانمندسازی، ابتکار عمل، مدیریت منابع انسانی، ساده سازی فرآیندی و عوامل رفتاری می باشد. عوامل همبسته شامل سیاست های حمایتی، نوآوری سازمانی و جبران خدمات می باشد. اقتضائات شامل ارزش های اسلامی و انسانی، فرهنگ جهادی و داشتن مدیریت زمان است. شرایط میانجی شامل عدالت محوری، بهره گیری از فناوری های نوین، محیط سیاسی و اقتصادی حمایتی و سرمایه اجتماعی می باشد. پیامدها شامل بهبود بهره وری، ارتقای عدالت، بهبود انگیزه و تعهد، بهبود اقتصادی و اجتماعی، بهبود عملکرد، رضایت و انگیزه کارکنان و افزایش رضایت مشتریان و جامعه است. نهایتا زمینه محیطی شامل حمایت دولت از حقوق کارگران، حمایت پایین دولت از کارفرما، عدم آگاهی عمومی به قوانین، وجود قوانین عام و شرایط عمومی-اقتصادی نامساعد می باشد.
آسیب شناسی پست مدرن مسیر شغلی: طراحی یک الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه یک مدل کیفی برخاسته از تئوری داده بنیاد جهت طراحی الگویی جهت آسیب شناسی پسانوین مسیرشغلی انجام شد. روش نمونه گیری، نمونه گیری گلوله برفی می باشد. در مرحله ابتدایی به تحلیل داده های حاصل از بررسی پیشینه و ادبیات موضوع و همچنین مصاحبه با 19 نفر از متخصصان مشاوره مسیرشغلی آگاه به آسیب های پسانوین مسیرشغلی پرداخته شده است. سپس بر اساس رویکرد داده بنیاد، مدل کیفی آسیب های پسانوین مسیرشغلی طراحی گردید. نتایج نشان داد که آسیب های پسانوین مسیرشغلی شامل سه مقوله اصلی رشدپایدارمسیرشغلی، خود و سناریوهای مسیرشغلی است. مقوله رشد مسیرشغلی پایدار شامل پنج مقوله فرعی سرمایه خودکارآفرینانه،انطباق پذیری مسیرشغلی،سلامتی،شادی و سودمندی است. مقوله اصلی خود شامل مقوله فرعی هویت است. مقوله اصلی سناریوی مسیرشغلی شامل سه مقوله فرعی عاملیت،تأمل بر پروژه زندگی و معنا است. با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ماهیت آسیب های مسیر شغلی در دنیای پسانوین متفاوت از آسیب های دنیای نوین و حتی سنتی است. توجه به عوامل آسیب زا می تواند باعث پیشگیری از بروز آسیب در مسیرشغلی شود و به هدایت و پیشبرد مسیر شغلی کمک نماید.
طراحی الگوی تضمین کیفیت دانشگاه کارآفرین در نظام دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، طراحی الگویی برای تضمین کیفیت دانشگاه کارآفرین بود. پژوهش از نوع کیفی و روش آن مصاحبه بود. جامعه آماری پژوهش، استادان و اعضای هیئت علمی متخصص حوزه کارآفرینی دانشگاهی بودند که بر اساس نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری با 23 نفر از آنها مصاحبه عمیق صورت گرفت. پس از گردآوری داده ها، فرایند پالایش، بازخوانی، دسته بندی و ارائه یافته ها از طریق فن تحلیل محتوای کیفی متن مصاحبه ها صورت گرفت. ملاک های ارزیابی پژوهش کیفی، شامل اعتمادپذیری (معادل روایی درونی در پژوهش کمی)، انتقال پذیری (معادل روایی بیرونی در پژوهش کمّی)، قابلیت اطمینان (معادل پایایی) و تأییدپذیری (معادل عینیت)، بررسی و بر اساس آن، روایی و پایایی پژوهش تأیید شد. بر اساس نتایج پژوهش، الگویی شامل 7 عامل (رهبری، ساختار و فرهنگ سازمانی کارآفرینانه؛ منابع مالی، انسانی و زیربنایی؛ آموزش کارآفرینانه؛ حمایت از کارآفرینی و تجاری سازی؛ همکاری و مشارکت داخلی، ملی و بین المللی؛ نظام ارزیابی کیفیت و عوامل محیطی یا زمینه ای) و 18 مقوله ترسیم شد که برای تضمین کیفیت دانشگاه کارآفرین باید مورد توجه قرار بگیرد.
طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب برنامه درسی رشد دینی و اخلاقی با تأکید بر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب برنامه درسی رشد دینی و اخلاقی با تأکید بر دوره اول متوسطه است.روش پژوهش: در این پژوهش، از روش آمیخته اکتشافی استفاده شد. در ابتدا با مطالعه پیشینه نظری و تجربی، الگوی مطلوب برنامه درسی رشد دینی و اخلاقی، براساس مدل اکر طراحی گردید و سپس به کمک نظر خبرگان، میزان توافق آنان در خصوص الگو، مشخص گردید. جامعه آماری جهت طراحی الگو، اسنادمکتوب، تجارب جهانی، پیشینه ها در رابطه با آموزش مفاهیم دینی و اخلاقی، روانشناسی رشد و ویژگی های رشدی دانش آموزان بود و جامعه مورد بررسی برای اعتباریابی الگوی پیشنهادی، اساتید و متخصصین رشته علوم تربیتی، برنامه ریزی درسی، تعلیم و تربیت اسلامی، اخلاق و معارف اسلامی و روانشناسی، با معیارهایی از جمله داشتن مدرک تحصیلی دکتری تخصصی، تألیف و ترجمه کتاب و انتشار مقالات علمی پژوهشی، بوده است. روش نمونه گیری در هر مرحله، ملاک محور بود ابزار گردآوری داده برای ارائه الگو، فیش برداری و جهت اعتباریابی الگو از پرسشنامه محقق ساخته بود. روش تجزیه و تحلیل داده برای ارائه الگو، سنتزپژوهی و برای اعتباریابی الگو، کمی توصیفی بود.یافته ها: با توجه به یافته های این پژوهش، الگوی مورد نظر براساس ده عنصر برنامه درسی، اعم از منطق، اهداف، محتوا، فعالیت های یادگیری، نقش معلم، منابع، گروهبندی، زمان، مکان و ارزشیابی، طراحی گردید. در اعتباریابی الگو، 100% از متخصصان، مختصات کلی الگوی پیشنهادی را تأیید نمودند.نتیجه گیری: از این رو می توان نتیجه گرفت که بین عناصر برنامه درسی رشد دینی و اخلاقی، ارتباط منطقی وجود داد و الگو از نظر ده عنصر برنامه درسی، دارای سیر منظم و منطقی است و از جامعیت و یکپارچگی لازم برخوردار است.
طراحی الگوی تدریس چند فرهنگی برای مدرسان دانشگاه آزاد اسلامی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب تدریس چند فرهنگی برای استادان دانشگاه آزاد اسلامی استان کرمانشاه انجام شد.روش شناسی: در این پژوهش از رویکرد آمیخته اکتشافی(کیفی-کمی) و روش تحقیق مصاحبه بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل متخصصین برنامه درسی، روانشناسان تربیتی وجامعه شناسان و مدرسان دانشگاه آزاد اسلامی استان کرمانشاه و مبانی نظری جدید داخلی و خارجی بود. روش نمونه گیری از جامعه افراد مذکور از نوع گلوله برفی بود و حجم نمونه با رسیدن به اشباع نظری به 27 نفر رسید و بر اساس روش نمونه گیری ملاک محور 19 منبع مورد مطالعه قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کمی شامل متخصصین برنامه درسی، روانشناسان تربیتی و وجامعه شناسان و استادان دانشگاه آزاد اسلامی استان کرمانشاه بود که از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 280 نفر به دست آمد. گردآوری داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته انجام شد و یافته های کیفی با روش تحلیل مضمون و به وسیله نرم افزار MaxQDA حاصل شد. گردآوری داده ها در بخش کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. جهت اعتبار یابی این الگو در بخش کمی از روش تجزیه و تحلیل به صورت تحلیل عاملی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS3 استفاده شد.یافته ها: یافته های به دست آمده نشان دادند که الگوی تدریس چند فرهنگی از 10 بعد و 29 مؤلفه تشکیل شده اس که بر این اساس ابعاد به دست آمده شامل اهداف(ادراکی اخلاقی رفتاری)، محتوا(سازماندهی، روش های ارائه) تدریس فعالیت های آموزشی و تجربیات یادگیری(رفتار آموزشی روش تدریس نقش و وظایف مدرس ویژگی های تدریس چند فرهنگی پیامد های تدریس چند فرهنگی)؛ ادراک استادان از تدریس چند فرهنگی( دامنه ی تفکرمدرس انعطاف پذیری مدرس سیاست های کلان نظام آموزشی نیروی انسانی مفهوم عملی و نظری تدریس چند فرهنگی)، ارزشیابی(انواع و اصول)، گروهبندی( توجه به همگنی گروه،نا همگنی گروه، توجه به تفاوت های فرهنگی تعداد اعضای گروه، توجه به جنسیت، توجه به سن، توجه به تفاوت های فردی)؛ موانع و مشکلات(ساختاری عملکردی)؛ ویژگی های زمان و مکان( ویژگی های فیزیکی، تجهیزات ، مدت زمان)؛ مواد و منابع یادگیری(ویژگی ها و انواع منابع)؛ ملاک های فعالیت های یادگیری(چالش ها و نقاط قوت) ( که مقدار همه ی آنها بالاتر از مقدار ملاک(3%) بوده است) شناسایی شدبحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش طراحی الگوی تدریس چند فرهنگی برای مدرسان دانشگاه آزاد کرمانشاه ازاعتبار مناسبی برخوردار است.