مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
پایان تاریخ
منبع:
حصون ۱۳۸۶ شماره ۱۱
حوزه های تخصصی:
اغلب اندیشه ها، مذهب ها، نحله ها و... در پى ایجاد نظمى نوین و نظامى مطلوب براى آینده جـهـان اند، اما در این باره و طى سه دهه اخیر، سه نظریه جهان گرایانه پایان تاریخ (فوکویاما)، جنگ تمدن ها (هانتینگتون ) و حکومت مستضعفان (امام خمینى (ره ) ) بیش از دیگر تـئورى هـا تـوجه جهانیان و اندیشمندان را به خود جلب کرده و هر یک نداى ساختن جهانى جدید را سرداده اند، ولى کدام یک ، ظرفیت و توان لازم براى تاءسیس یک نظام جهانى را داراست ؟ مقاله حاضر خواهد کوشید به سؤ ال مذکور پاسخ دهد.
بررسی نقش بازدارنده ی دموکراسی از بروز انقلابات سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دموکراسی های سیاسی عملکردهای مختلف دارند که برخی از آنها، همانند تغییر حکومتی و تاًمین مشروعیت نظام سیاسی آشکار است ؛ ولی علاوه براین، پدیده ی مزبور در جهت بقای رژیم، کارکرد پنهانی نیز دارد. لذا در این مقاله استدلال می شود که دموکراسی های سیاسی در مقابله از بروز انقلابات سیاسی و تغییرات قهری حاکمیت، نقش بازدارنده ایفا می نمایند. ... ... ... ... ... .... .. .. .. ... ... ... ... ... .... .... ... .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ... .. . . .. .. .. ... .. .. .. ..
برخورد تمدن ها یا برخورد با نظام سلطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از شکست دکترین نظم نوین جهانی که به وسیله بوش پدر مطرح شده بود، دیدگاه های دیگری همچون پایان تاریخ، به وسیله فوکویاما و برخورد تمدن ها، به وسیله هانتینگتون مطرح شد که این نظریه ها نیز چون موارد پیشین، همچنان بر طبل حاکمیت و سلطه غرب می کوبید.
در این مقاله، با بررسی پارادایمی جدید، در پی پاسخ به این پرسش هستیم که آیا در دنیای معاصر نیز نظریه برخورد تمدن ها پی گیری می شود یا پارادایم جدیدی با عنوان «برخورد با نظام سلطه»؟
نگارنده بر این باور است، تحولات ایران در دهه های گذشته به رهبری امام خمینی& نه تنها نظام استبدادی شاهنشاهی را به زانو درآورد، بلکه از سطح منطقه فراتر رفته و نظام سلطه گر باقی مانده از عهدنامه وستفالیا را به چالش کشیده است.
تحلیلی تاریخی بر تکوین مفهوم پایان تاریخ در سینمای قرن۲۱: روایت شناسی ۱۳فیلم
حوزه های تخصصی:
این مقاله، تحول مفهوم دینی پایان تاریخ را در سینمای آمریکا در سال های 1989 تا 2011 با استناد به متن 13 فیلم شامل سیصد، اسکندر، پرسپولیس، خانه شن و مه ، کرش، پادشاه ایران، شبی با پادشاه، کشتی گیر، روز استقلال، هنکاک، 2012، کتاب الی و مهمانان هتل استرویا مطالعه می کند. از پایان دهه 1970 میلادی، فیلم های ژانر جنگی _ روشن فکری برای اثبات عنصری عینی به نام برتری فرهنگی غرب ساخته می شدند. سپس به تدریج
برای اثبات بی سرانجامی تاریخ از دهه 1990، برای اثبات پایان تاریخ به معنای دینی ساخته شدند. نکته بارز و متفاوت این برداشت دینی آن است که در فیلم هایی از این سبک، منجی جهان، شخصیتی انسانی، ولی
نه مقدس و در عین حال، خیالی و افسانه ای و گاه با کالبدی ماورای انسانی است. برای آنکه نشان دهیم این برداشت صرفاً احساسی نیست و واقعیت دارد، روایت شناسی سیزده فیلمی را که کم و بیش به این گروه
مربوط می شوند و گاهی با بن مایه های مخالفت با ایران ساخته شده اند، بررسی می کنیم.
به لحاظ نظری با استفاده از رویکرد چند رشته ای ارتباطات و مطالعات فرهنگی می توان گفت مفهوم پایان تاریخ در بستر کنش های نمادین در دیالوگ فیلم ها بازتاب یافته است تا پدیده ارتباطی منجی تقدس زدوده را بازنمایی کند. از نظر مطالعات فرهنگی نیز روابط قدرت در سطح جهان امپراتوری (به تعبیر میکل هارت و آنتونیونگری، امپراتوری،1384)
در بازسازی این مفهوم تأثیر داشته است تا شکل گیری امپراطوری مورد حمایت ایدئولوژیک قرار گرفته تبدیل به اسطوره ای بشود که حضورش طبیعی جلوه کند.
به لحاظ روش شناسی نیز برای شناخت بازنمایی مفهوم پایان تاریخ در متون این فیلم های سینمایی از تحلیل گفتمان لاکلا و موفه، نشانه شناسی بارت و روایت شناسی تاریخی که قبلا روش آن را در مجله نقد _ 2004 _ ساختاربندی کرده ام، استفاده شده است و تحلیل میدان سینمایی نیز با رویکرد ساختارگرایی تکوینی بوردیو انجام می شود. در کنار این روش ها از اظهار نظر دیگران، درباره زندگی تولیدکنندگان فیلم ها استفاده شده است.
نتایج احتمالی بر این اصل استوار خواهد بود که جنس قدرت با روابط کهن اقتصاد سیاسی قابل تعریف و سنجش پذیر نیست و در عوض، جنس قدرت، نرم افزاری و غیر ملموس است (همو: فصل اول و دوم) و بیشتر در گفتمان فیلم ها و کالاهای فرهنگی یافت می شود. این فیلم ها نیز انسان را نه با ترس از نیروهای ماورایی یا نیروهای سخت، بلکه با امید به آینده دار بودن تاریخ به تعادل اجتماعی و پیروی از هنجارهای جهان امپراتوری جدید هدایت می کنند.
بررسی و نقد کتاب آیندة آزادی: اولویت لیبرالیسم بر دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال شانزدهم خرداد و تیر ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزه های تخصصی:
فرید زکریا، روزنامه نگار نومحافظه کار امریکایی که در دوران ریاست جمهوری جرج بوش مشهور شد، در آیندة آزادی: اولویت لیبرالیسم بر دموکراسی نگاه پایان تاریخی خود به جهان گیر شدن دموکراسی های لیبرالِ امریکایی را با چاشنی انتقادی مطرح کرد. انتقادهای او بیش تر به نظام سیاسی فعلی امریکا و ستودن روند تاریخی آن است که نخبه گراتر و کارآمدتر است. مقالة حاضر به مباحث این کتاب نگاهی انتقادی دارد؛ بنابراین مبانی کتاب در باب لیبرالیسم و دموکراسی با اصول این دو ایده مقایسه شده است تا نوع برداشت نولیبرال و نوکلاسیک زکریا آشکار شود. هم چنین نومحافظه کاری و جریان فکری ای که زکریا بدان تعلق دارد مروری انتقادی شده و جایگاه روابط بین الملل اسلامی در این بحث مشخص شده است.
نگارش مقاله پژوهشی بر مبنای تلفیق تجارب آموزشی برگرفته از دو مقاله تأثیرگذار جهانی: مقاله «پایان تاریخ» و «مدرنیته پروژه ی ناتمام»(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از شیوه های آموزش مقاله نویسی، تجزیه و تحلیل مقالات شاخص جهانی است. ترجمه، تلخیص و آنالیز یکی از تأثیرگذارترین و در عین حال سوءتفاهم برانگیزترین مقاله های سیاسی _ مقاله «پایان تاریخ» اثر فرانسیس فوکویاما _ در این جهت صورت گرفته است. نویسنده با بررسی مقاله از زوایای «درون منطقی» و «برون منطقی»، و استتناج «تز»، «مفروضه ها»، «شواهد مؤید تز» و «استدلال های نظری» نشان می دهد که چگونه این مقاله، سه معیار مهم مقاله خوب پژوهشی یعنی «اصالت و نوآوری، اثرگذاری و سودمندی» را به شیو ه ای ایده آل داراست. نویسنده تلاش کرده است که با تلفیق این تجربه، با تجربه ای دیگر (ترجمه و آنالیز مقاله شاخص «مدرنیته؛ پروژه ناتمام» اثر یورگن هابرماس)، معیارهایی مشترک برای نگارش مقالات علمی ارائه کند. نکته مهم دیگر، بهره گیری هوشمندانه هر دو مقاله از رشته های مختلف علوم انسانی (از جمله فلسفه، اقتصاد، هنر و جامعه شناسی) و نگاه میان رشته ای به موضوع مورد بررسی است.
بررسی و نقد کتاب «پایان تاریخ از نظر فلاسفه مدرن و پست مدرن»(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله می کوشد با معرفی کتاب پایان تاریخ از نظر فلاسفه مدرن و پست مدرننوشته علی مرادخانی به نقد و بررسی آن بپردازد. بحث پایان گرایی(Endism) از مباحث جدیدی است که در اواخر قرن بیستم به ویژه با کار فوکویاما در محافل دانشگاهی مطرح شد. اما پایان تاریخ موضوع کتاب حاضر بوده و می توان گفت که زمینه های چنین بحثی در نوشته های فیلسوفان مدرن و پست مدرن بطور صریح و غیر صریح وجود دارد و نویسنده کتاب خواسته است این زمینه ها را تحت عنوان «پایان تاریخ» در کتاب خود تشریح نماید. این مقاله در دو بخش به بررسی انتقادی این کتاب می پردازد: بخش اول، ناظر به کاستی های محتوای کتاب بوده و می توان گفت که زبان ترجمه ای کتاب بر زبان تالیفی آن غلبه دارد که در این مقاله به برخی از آنها اشاره می شود. به عبارت دیگر، بخش زیادی از کتاب ترجمه ای از منابع پایانی کتاب است که غالباً در متن کتاب به آنها ارجاع داده نشده و چنین القا می کند که گویی مطالب ترجمه شده از آن نویسنده هستند. بخش دوم ناظر بر کاستی های صوری کتاب است که در آن کاستی های مربوط به روی جلد، فهرست مطالب، ارجاعات (مستقیم و غیرمستقیم)، پی نوشت ها، غلط های تایپی، نگارشی، معادل های فارسی و لاتین مورد تأکید قرار گرفته و در برخی موارد پیشنهادهایی نیز ارائه شده است.
فلسفه تاریخ و پایان تاریخ فوکویاما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایان تاریخ به عنوان ایده دهه پایانی قرن بیستم از اتمام چندین قرن منازعه ایدئولوژیکی سخن به میان اورد. منازعه ای که از عصر روشنگری بین ایدئولوژی های مختلف بشری که ادعای کشف قانونمندی حاکم بر تاریخ داشتند، در گرفته بود. فلسفه نظری یا فلسفه جوهری تاریخ به عنوان یک دانش«هستی شناسانه» به دنبال فهم هستی تاریخ، سیر تحول آن و کشف معانی نهفته در روندها و رویدادهای کلی تاریخ است. فهم هستی شناسانه کمک می کند قانونمندی حاکم بر تاریخ را در صورت وجود کشف کنیم. در فلسفه تاریخ با سه پرسش اساسی غایت تاریخ، محرک تاریخ و منازل حرکت تاریخ مواجه هستیم. با وجود جنجال های نظری زیادی که بعد از طرح پایان تاریخ فوکویاما مطرح شد و کماکان هم ادامه دارد، تاملی انتقادی از منظر پرسش های اصلی فلسفه تاریخ صورت نگرفته است. هدف این پژوهش تاملی انتقادی بر پایان تاریخ فوکویاما از منظر فلسفه تاریخ است، به نظر می رسد با بررسی ایده فوکویاما از زاویه پرسش های سه گانه فوق می توان بسیاری از عناصر و مولفه های نظریه فوکویاما را که با چینش در کنار هم از جهانشمولی لیبرال دموکراسی دفاع می کنند را مورد چالش جدی قرار داد.
دکترین پایان تاریخ در اندیشه نظام سلطه و مکتب اسلام ناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غرب دکترین سیر غارت و استعمار سرمایه ملت ها را به عنوان نظریه پایان تاریخ مطرح کرده است؛ یعنی غرب در این نظریه سیر تکامل استعمار خود را یادآوری می کند. این پژوهش درصدد اثبات این نکته است که غرب در این نظریه می خواهد برتری خود را با نیت غارت ملت ها به نفع خود اثبات کند. چهار نظریه پرداز استعمار که هرکدام برای دوره ای از جهش نوع استعمار می باشند، برای جهان استکبار نظریه پردازی کرده اند. اما بطلان این برتری با نظریه رقیب که همان اسلام ناب محمدی است که با انقلاب اسلامی ایران جان تازه و حیاتی دوباره گرفت، اثبات می شود. البته خود نظام پوسیده و اومانیسم محور غرب نیز به نهایت اندیشه بشری رسیده و بن بست علمی، علم بشر را در حال مشاهده است.
طرح و بررسی دو ابرروایت «مسیحیت» و «لیبرال دموکراسی» در چارچوب نظریه شالوده شکنی دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
901 - 921
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاشی است که با روش تحلیلی، به طرح دو ابرروایت «دینی» و «سیاسی» می پردازد و سپس آنها را در چارچوب نظریه شالوده شکنی دریدا به چالش می کشد؛ از این رو دریدا در مقابل روایتی از مسیحیت که آن را مقرر در متن و ذهن شارع، منحصر به نهادهای سنتی و در اختیار متولیان رسمی آن معرفی می کند و به بازگویی مفاهیمی نظیر «هدیه»، «ایثار»، «بخشایش»، «موعودگرایی» و... که همواره به گفتمان کلاسیک مسیحیت تعلق دارند، می پردازد. شالوده شکنی همچنین در مقابل روایتی که بقای «دموکراسی لیبرال» و نظام سیاسی مبتنی بر آن را بعد از فروپاشی شوروی و اضمحلال کمونیسم، به منزله پایان تاریخ، آخرین مرحله تکامل ایدئولوژیکی بشر و شکل نهایی دولت تلقی می کند، می کوشد تا ضمن ارائه ضعف و کاستی های آن، با اعطای معنایی تازه به مفهوم «دوستی»، بر بنیاد برادری ناگسستنی، نامشروط و جهانی، نویدبخش شیوه تازه ای از سیاست با عنوان «جماعتی بدون جماعت» و دموکراسی اصیل تری با عنوان «دموکراسی در راه» باشد.
مطالعه تطبیقی نظریه «آخرالزمان» شیعه با نظریه «پایان تاریخ» لیبرالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال اول بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
110 - 137
حوزه های تخصصی:
با طرح نظریه «پایان تاریخِ» فرانسیس فوکویاما، متفکر ژاپنی الاصل آمریکایی، بار دیگر مباحث مربوط به فلسفه سیاسی تاریخ زنده شد؛ وی مدعی گردید لیبرال دموکراسی مکتب و نظام سیاسی پایان تاریخ است. فوکویاما، بر بنیاد نظریه هگل و با توجه به تفسیر الکساندر کوژو، لیبرال دموکراسی را نقطه پایان تکامل ایدئولوژیک بشر، آخرین شکل حکومت بشری و پایان تاریخ معرفی کرد. از سوی دیگر، شیعه اثنی عشری نیز نظریه خاص خود را درباره «آخرالزمان» دارد و، برخلاف نظر فوکویاما، «اسلام ناب محمدی» و «دولت حضرت مهدی(عج)» را ایدئولوژی و حکومت پایان تاریخ معرفی می کند. حال با توجه به این دو نظریه و جنگ نرمی که پس از فروپاشی مارکسیسم شوروی، در جهان، بین اسلام ولیبرالیسم، برای فتح آینده، در جریان است پرسش این است که کدام یک از دو نظریه آخرالزمان شیعه و پایان تاریخ لیبرالیسم برتر است. روش تحقیق در این مقاله «مطالعه تطبیقی» است؛ مطالعات تطبیقی عموماً سه فرایند توصیف، مقایسه و نتیجه گیری را در بر دارند. فرضیه نویسنده، در این پژوهش، «برتری نظریه آخرالزمان شیعه» و مردود بودن فرضیه رقیب است، که لیبرال دموکراسی را نظریه برتر می داند.
بررسی تطبیقی مباحث مهدوی در تفاسیر شیعه و اهل تسنن تا قرن هفتم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
201 - 218
حوزه های تخصصی:
قرآن به عنوان معتبرترین منبع مورد پذیرش تمامی مسلمانان در تمامی زمینه های اعتقادی و فقهی و غیر آن، مورد توجه تمامی فرقه های مدعی اسلام است. مهدویت نیز به عنوان منحصر به فردترین چشم انداز پایان تاریخ از دیدگاه اسلام از این قانون مستثنی نیست؛ هرچند میزان پرداختن به این حقیقت به دلایلی مشخص، در منابع تفسیری شیعه با اهل تسنن تفاوتی فاحش در میزان و کیفیت محتوا دارد؛ به گونه ای که در تمامی منابع تفسیری و غیرتفسیری اهل تسنن تا قرن هفتم تنها دَه آیه درباره مهدویت تفسیر شده، با این ویژگی که مفسران نامدار اهل تسنن تلاش دارند این آیات را نیز با بخش مسیحی ماجرا! یعنی فرود آمدن حضرت عیسی7 از آسمان، آنهم بدون هیچ پیوندی با «مهدی موعود» به پایان ببرند! ولی در منابع شیعی این دوران، حداقل 66 آیه، فقط در کتاب های تفسیری، ذکر شده که از نظر محتوا تقریباً تمامی موضوعات مهدوی را به صورت تفسیری یا تأویلی شامل می شوند.
بازخوانی سیر تطور نظرات فوکویاما به عملکرد جریان نومحافظه کاری از بوش تا ترامپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
237 - 259
حوزه های تخصصی:
به اذعان تحلیل گران، نظریه «پایان تاریخ» فرانسیس فوکویاما یکی از بنیان های نظری سیاست دولت های آمریکا در سه دهه اخیر بوده است و جهت گیری سیاست خارجی آمریکا بر این مبنا استوار بود که لیبرال دموکراسی و اقتصاد بازار، الگوی قابل تجویز برای رهایی از مشکلات خواهد بود.سؤال اصلی پژوهش این است که مبانی و مصادیق انتقاد و اعتراض فوکویاما به جریان نومحافظه کاری در بیش از دو دهه اخیر چه بوده است و با توجه به دیدگاه های متغیر او، چه سناریوهایی می توان برای آینده سیاست خارجی آمریکا ترسیم کرد؟ هدف پژوهش، تبیین این موضوع است که با توجه به دیدگاه های انتقادی فوکویاما و مواجهه آمریکا با پدیده ترامپیسم، جهت گیری و روند سیاست خارجی آمریکا در قالبی غیر از منظومه سیاسی- اقتصادی لیبرالیسم به کدام سمت و سو پیش می رود. یافته های تحقیق بر اساس روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد سیاست خارجی آمریکا با توجه به چالش های پیش رو از جمله وضعیت سیال و پیچیده بین المللی و همچنین بروز شکاف های داخلی در آمریکا، راهبردهای خود را در قالب ترکیبی متوازن از همکاری و رقابت دنبال و منحصر به پیگیری ارزش های چالش زای لیبرال دموکراسی نخواهد کرد. فوکویاما تفاوت برخورد با رسانه ها را بخشی از اختلافات جامعه قطبی شده امریکا می داند و فناوری های جدید ارتباطی را تشدید کننده افول لیبرالیسم امریکایی می داند.
تمایزات مبنایی دیدگاه شیعه امامیه با دیدگاه های فرجام گرایانه متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۹
101-127
حوزه های تخصصی:
امروزه جهان با شتاب به سمت آینده پیش می رود و فرجام جهان، هر انسان متفکری را به اندیشیدن وامی دارد. حاصل این تفکرات ایجاد دیدگاه های فرجام گرایانه متعددی بوده است که برخی از آنها در میان اندیشه ورزان معاصر غربی شکل گرفته است. البته در ادیان مختلف الهی و غیرالهی نیز از دیرباز نظراتی در زمینه پایان این جهان وجود داشته است. این پژوهش بر آن است تا مقایسه ای در زمینه مبانی هریک از این دیدگاه ها انجام دهد. در همین خصوص، ابتدا مهم ترین دیدگاه های اندیشه ورزان معاصر غربی از جمله مک لوهان (دهکده جهانی)، هانتینگتون (برخورد تمدن ها)، تافلر (موج سوم) و فوکویاما (پایان تاریخ) بیان شده است. در میان ادیان نیز، دیدگاه اسلام به ویژه تفکر شیعه امامیه مورد نظر قرار گرفته است. پس از بررسی دیدگاه ها، تمایزات مبنایی آنها بدین شرح به دست آمد: دیدگاه اندیشه ورزان معاصر غربی بر مبنای اومانیسم، لیبرا لیسم، سکولاریسم و اباحه گری شکل گرفته است و در مقابل دیدگاه شیعه امامیه بر مبانی توحیدی و خدامحورانه تأکید دارد.
از نظریه پایان تاریخ فوکومایا تا پیدایش نارویداد بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۳)
127 - 140
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با رویکردی انتقادی به واکاوی و مقایسه دو الگوی تأثیرگذار از مفهوم پایان یعنی نظریه پایان تاریخ ارائه شده توسط فرانسیس فوکویاما و نظریه پایان در پیدایش نارویداد ارائه شده توسط ژان بودریار می پردازد. از دیدگاه فوکویاما، تاریخ در نظامی بازار محور برخاسته از آرمان های رژیم لیبرال دموکرات موجود در ایالت متحده آمریکا به هدف نهایی خود یعنی ایجاد آزادی عالم گیر رسیده است. فوکویاما نظریه پایان تاریخ خود را بر پایهپیشرفت و توسعه علوم مدرن و فن آوری های نوین به همراه خوانشی نه چندان صحیح از نظریه «تکاپو برای واشناسی» هگل بنا می نماید. از سوئی دیگر، برخلاف فرانسیس فوکویاما که علوم و فن آوری های نوین را عامل هم گن سازی جوامع بشری و ساخت آرمان شهر در سایه نظام لیبرال دموکراسی می داند، ژان بودریار مدعی است که رویداد ها به دلیل سرعت حاصل از علوم و فن آوری های مدرن اهمیت خود را از دست داده اند و رقابت برای انتقال و تفسیر رویداد بسیار مهم تر از خود رویداد است. همچنین، بودریار پیدایش نارویداد را ازجمله مهم ترین اهداف نظام نوین جهانی تحت آمریکا می داند.