مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۸۱.
۴۸۲.
۴۸۳.
۴۸۴.
۴۸۵.
۴۸۶.
۴۸۷.
۴۸۸.
۴۸۹.
۴۹۰.
۴۹۱.
۴۹۲.
۴۹۳.
۴۹۴.
۴۹۵.
۴۹۶.
۴۹۷.
۴۹۸.
۴۹۹.
۵۰۰.
انسان
این مقاله به کتاب انسان شناسی الن مریام (۱۹۲۳ ۱۹۸۰)، نگاهی منتقدانه دارد در حالیکه، روند تاریخ اتنوموزیکولوژی، این اثررا به عنوان یکی از مبانی های این رشته مورد توجه قرار می دهد. دانش موسیقی شناسی و ارتباط آن با انسان شناسی بعد از نیمه دوم قرن بیستم، به نوعی در پیوند موسیقی و انسان به تدریج گره خورده است. این مقاله قصد دارد با درنظرگرفتن محورهای اساسی و بنیادین «انسان موسیقایی» این اثر را در نظریه های معاصر بررسی نماید. احتمالا طرح برخی مبانی های مریام در این کتاب، امروز برای خود او نیز اگر زنده بود، با چالش هایی مواجه بود. روند این نقد و بررسی، مقایسه هایی در روش ها و اندیشه های موسیقی شناسی تطبیقی خواهد داشت که در یکی دو دهه اخیر، دوباره با انجمن های بین المللی موسیقی احیا گردیده است. اما نگاه اساسی این مقاله، نقد معاصر درون رشته ی، موسیقی شناسی قومی است که معتقد به استفاده از نظریه ها و روش هایی مستقل تر از علوم انسانی یا علوم اجتماعی است.
تحلیل نماد انسان در آثار منتخب علی اکبر صادقی بر پایه روانشناسی تحلیلی یونگ
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
101 - 122
حوزه های تخصصی:
علی اکبر صادقی از جمله نقاشان مطرح سبک سورئالیسم است که بیشترین استفاده از نماد را در آثارش کرده است. او مانند دیگر نقاشان سورئال، در پی آن است تا به توصیف اموری بپردازد که گه گاه و در شرایطی خاص از ناخودآگاه انسان جدا و در رؤیاهای او پدیدار می شوند. از همین رو، می توان با رویکرد روان شناسانه به تحلیل و تفسیر آثار او بپردازیم. هدف این مقاله آن است که با مطالعه آثار مکتوب مرتبط با نقاشی ها و مفاهیم نظری، فهم کاملی از آثار این نقاش ارایه دهد و نمادهای موجود در نقاشی های او را تحلیل کند. پرسش اصلی آن است که با توجه به نمادهای به کار رفته در آثار علی اکبر صادقی، چگونه می توان بر طبق روان شناسی یونگ، به معنای آثار و درونیات این هنرمند پی برد؟ برای رسیدن به پاسخ، چهار اثر این هنرمند بر اساس موضوع و سایر مؤلفه هایی چون انسان به صورت غیر تصادفی انتخاب شده و نگارندگان تلاش کردند تا با روش توصیفی - تحلیلی به مطالعه این آثار بر مبنای روان شناسی یونگ بپردازند و فهم جدید و عمیقی از این آثار ارایه دهند. در انتها، نگارندگان به این نتیجه دست یافتند که تمام نمادهای موجود در این آثار در کنار یکدیگر جمع شده اند تا نشان دهند انسان و دنیایی که او در آن زندگی می کند، مهم ترین دغدغه هنرمند است. همچنین عناصر نمادین متضادی مانند نیکی و بدی در درون هنرمند، دایماً در حال تقابل بوده و هر آن او را به سوی روشنایی و سعادت مندی و یا تاریکی و بدبختی سوق می دهد.
تبیین رویکرد سازه گرایی زیباگرایانه در تربیت اسلامی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش معرفی رویکرد سازه گرایی زیباگرایانه به عنوان رویکرد نوینی در حوزه ی مطالعات تعلیم و تربیت اسلامی است. به این منظور و در ذیل معرفی این رویکرد، به بررسی گزاره های قرآن در باب تربیت، انسان و مفهوم زیبایی و دلالت های آن در گزاره های مبنایی تربیت اسلامی پرداخته شده است. در فلسفه ی اسلامی، تربیت به معنای ربوبی شدن یا خداگونگی و در قرآن، انسان نماینده ی خداوند در زمین و خدا صاحب نام های زیبا، منشأ زیبایی و دوستدار آن معرفی شده است. از این منظر، در قرآن کریم، زیبایی به اهداف غایی حیات انسان گره خورده است. نیل به زیبایی در قرآن، بالاترین مرتبه ی کمال و دلیل آفرینش حیات و مرگ آدمی، آزمودن او از نظر میزان زیبایی اعمال او بیان شده است. بر اساس این نگاه ویژه و این جایگاه بنیادین است که تبیین گزاره های مبنایی مفهوم زیبایی در قرآن و دلالت های آن در تعلیم و تربیت اسلامی از اهمیتی ویژه ای برخوردار است. در راستای این هدف، در این پژوهش، با استفاده از سه روش تحلیل محتوای کیفی، تحلیل شبه استعلایی و تحلیل و تفسیر مفهومی، به تبیین رویکرد سازه گرایی زیباگرایانه، به عنوان یک رویکرد جدید در حوزه ی مطالعات تعلیم و تربیت اسلامی پرداخته شده است. این ایده نتیجه ی توسعه ی رویکرد جدید سازه گرایی واقع گرایانه، در حوزه ی مباحث مربوط به زیبایی شناسی در آموزه های قرآن است. از این منظر و بر اساس آموزه های اسلام در قرآن، به لحاظ وجودشناسی، زیبایی ها در جهان، مستقل از ادراک و توجه آدمی وجود دارند. این پیش فرض، همچنین، شامل وجود خداوند به عنوان زیبایی مطلق می شود. از منظر معرفت شناسی، در ایده ی سازه گرایی زیباگرایانه، زیبایی امری قابل دستیابی، برخوردار از معیارهای قابل تعریف و بنابراین قابل انتقال و قابل تعلیم است. از منظر انسان شناسی، مهم ترین بخش رویکرد سازه گرایی زیباگرایانه، خصیصه ی عاملیت در انسان است که به عنوانی موجودی عامل، مختار و تصمیم گیرنده، قادر است به هدف نیل و تشبه به زیبایی مطلق، در حد موجودیت خود و در مسیر آن، بر حسب ادراک، احساس، زبان و بافت ویژه ای که در آن زیست می کند، سازه های ذهنی خود را از آن زیبایی مطلق خلق کند و گام به گام به هدف نهایی آدمی که تشبه به زیبایی مطلق است نزدیک تر شود.
بیماری و بلا و نقش آن در تربیت نفس از نگاه قرآن و روایات (مطالعه شده درباره بیماری جدید کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
143 - 158
حوزه های تخصصی:
انسان، گل سرسبد عالم آفرینش است و در مسیر تکامل و تربیت قرار دارد و برای رسیدن به تکامل و تربیت باید آزموده شود. یکی از راههای آزمایش، وجود بیماریها و بلایا در هر زمان و مکان است. قرآن، بیماریها را به «خدا»، «انسان» و «شیطان» نسبت داده است؛ ولی فارغ از اینکه منشأ و علل بیماریها چیست و کیست، جنبه تربیتی آن مهم است. نگاشته پیش رو با اشاره به آیات و روایات، ضمن بیان منشأ، علل و عوامل بیماریها، درمان بیماریها، شفابودن قرآن، به بررسی نقش تربیتی بیماریها برای انسان ازنظر قرآن، پرداخته و با روش توصیفیتحلیلی و براساس منابع کتابخانهای و با رویکرد قرآنی و روایی و با هدف شناخت دیدگاه تربیتی قرآن به بیماریها بهویژه با توجه به پدیدهها و بیماریهای نوظهوری چون شیوع ویروس کرونا تدوین شده و درپی پاسخ به این سؤال است که آیا قرآن و روایات درباره پدیدههای نوظهوری چون کرونا هم دیدگاه و نظری دارند، به این نتیجه رسیده است که قرآن، بهطور کلی بیماریهای جسمی را اعم از اینکه چه نامیده شوند و در چه زمانی گریبانگیر بشر شوند، مطرح میکند و به لحاظ منشأ و فلسفه ظهور آن و راههای درمان آن آیاتی ارائه کرده است. قرآن بیماریها را یکی از عوامل تربیت انسان میداند و چگونگی برخورد با بیماریها و نوع آنها را در تربیت انسان مؤثر میداند.
نظر حضرت امیر علیه السلام بر حاکمیت فرهنگ عقلانیت و دوراندیشی در زندگی مادی و معنوی انسان سعادت گرا
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲۴
26 - 14
حوزه های تخصصی:
نهج البلاغه، از جمله کتبی است که حاوی موضوعات گوناگون می باشد، و هر کس به اندازه تشنگی خود، از این دریا چشیده است. تاریخ عقل و تعقل، همزاد تاریخ بشری است؛ وجه ممیز انسان از موجودات دیگر، عقل او است، و آدمی با تعقل به حیات انسانی خویش ادامه می دهد . به فرموده امام علی علیه السلام الانسان بعقله «انسان به عقل خود انسان است.» بنابراین تاریخ تعقل با پیدایش آدم آغاز می شود .معمولا در کتاب های تاریخ فلسفه گفته می شود تعقل در سواحل آسیای صغیر و در منطقه ایونیا باظهور طالس و آناکسیمندرشروع شده است و پیش ازآن مردم در دوران تخیل می زیسته اند. این سخن اگر درست باشد، که چنین نیست، تنها درباره شروع نوع خاصی از تعقل صادق است، نه درباره پیدایی تعقل و خردورزی به معنای کلی آن. البته توجه به عقل و تعقل فلسفی و به سخنی دیگر، تعقل در باب تعقل فلسفی و نقد و بررسی آن امری متاخر است و بر اساس اطلاعات مکتوب و باقیمانده، ابتدا در زمان سوفسطائیان و سقراط به شکلی ناقص مطرح شده است. پس از آن در عصر جدید با فرانسیس بیکن و رنه دکارت و جان لاک بار دیگر مسئله معرفت و به خصوص تعقل، مورد توجه جدی قرار گرفت و درآثار ایمانوئل کانت به اوج خود رسید و مساوی با فلسفه شد و در نهایت به علم معرفت شناسی جدید انجامید .هنگامی که به مباحث مطرح شده در تاریخ فکر و فلسفه نظر می کنیم، می بینیم که عقل افلاطون با عقل ارسطو، عقل متکلمان با عقل عارفان، عقل دکارت با عقل کانت و ... تفاوت می کند و هر کس معنای خاصی از آن را اراده کرده است. لازمه این اختلاف نظر آن نیست که بگوییم هر کس عقل خاصی داردکه متفاوت و متباین با عقل دیگران است؛ بلکه می توان گفت این اختلاف به دلیل اختلاف در تفسیر عقل است .اختلاف در تفسیر را نیز می توان به کارکردهای متفاوت عقل و قابلیتهای گوناگون آن بازگرداند . بدین سان اهمیت بررسی عقل و تعقل از دیدگاه امام علی علیه السلام روشن می شود؛ چرا که خداوند متعال با فضل خویش آن امام حکیم را از عالی ترین درجه عقل بهره مند ساخته است و هم اواست که می تواند مفسر عقل و تبیین کننده تعقل و مسیرهای درست آن باشد.
«من» و معیار تشخیص آن از «غیر» از منظر سهروردی، ملاصدرا، دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بیان هویت و مصداق «من» و نیز ملاک تشخیص «منِ حقیقی» از غیر، از دیدگاه سهروردی، ملاصدرا و دکارت پرداخته است. از نظر این سه فیلسوف، «من» هویت ظاهر و خودپیدایی است که انسان با علم حضوری بدان خودآگاهی می یابد. مصداق منِ حقیقی نزد سهروردی نور مجرد است که با ظهور دائمی ذات، از خودآگاهی مستمر برخوردار میباشد. در فلسفه ملاصدرا، مصداق آن مرتبه یی از وجود است که در بستر حرکت جوهری دائماً متطور بوده و مملکتی ذومراتب است که هویتی ثابت ندارد، و نزد دکارت بُعد مجردی است که بنحو دائمی در حال اندیشیدن است. بنابرین، در واقع هر سه فیلسوف «من» حقیقی را منِ مدرک، عالم و اندیشنده میدانند. ملاک تمییز منِ حقیقی نیز نزد آنها یکی است، زیرا سهروردی و ملاصدرا علم مستمر و عدم غفلت از خود را که در واقع همان خودآگاهی است، ملاک تمییز منِ حقیقی میدانند، اما ملاک دکارت وضوح و تمایز است که بنظر میرسد همان أمری است که سهروردی و ملاصدرا آن را علم حضوری مستمر یا خودآگاهی مینامند. در نتیجه، میتوان گفت که ملاک تمایز «من حقیقی» از نظر هر سه فیلسوف یکسان است.
سعدی و ابعاد عشق در زندگی انسانی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۴ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۱
169 - 186
حوزه های تخصصی:
عشق در وجود سعدی به گونه ای ریشه دوانده که تمامی ابعاد وجودش را تحت تأثیر قرار داده است. از نظر اوانسان با عشق، این ودیعه الهی، پا به عرصه جهان می گذارد و به واسطه ی آن از سایر موجودات ممتاز می گردد. این عشق با تجربه ازلی دیدار با زیبایی مطلق در جهان مادی به عشقی حسی بدل می شود. سعدی این عشق را پایگاه و تکیه گاه مسائل انسانی وبه تعبیر دیگر زندگی ساز می داند. امّا این عشق حسی با تمام ویژگی هایش انسان را راضی نمی کند و دغدغه جاودانگی و نامیرایی انسان از یک سو و قدسی و ازلی بودن عشق از سوی دیگر موجب می شود این دو باهم سیری رو به کمال را آغاز کنند و با پیوستن به کمال زیبایی و خیر محض، جاویدان و نامیرا شوند. تبیین و تحلیل و طبقه بندی این مقولات ، همراه نمونه هایی از آثار سعدی، هدفی است که نگارنده از ارائه این مقاله پی می گیرد.
ادبیات عاشقی در میان ارامنه ایران و ارمنستان
حوزه های تخصصی:
شعر «عاشقی» در فرهنگ معنوی بسیاری از ملل آسیائی و اروپایی، از جمله ملل ترک و ارمنی یکی از عرصه های پر بار و غنی آفرینش هنری فولکوریک و ادبی است. شعر «عاشقی» به ویژه در ادبیات ملل ترک و ارمنی دارای اهمیت فراوانی است و قسمت نسبتاً بزرگی از ادبیات شفاهی و مکتوب این ملت ها را به خود اختصاص می دهد.
شعر عاشقی از اواخر قرن شانزدهم میلادی به طور جدی و چشم گیردر ادبیات ارمنی پا گرفت، درنیمه دوم قرن هفدهم در میان توده های مردم رواج گسترده ای یافت و در قرن هجدهم به اوج شکوفایی رسید. در این مقاله مابه بررسی شعر عاشقی و به ویژه «سایات نوا» برجسته ترین چهره شعر عاشقی در ادبیات ارمنی با عاشق های ارمنی اصفهان و تأثیرپذیری آنها ازخسرووشیرین فرهاد می پردازیم.
غایت طبیعی و نسبت آن با غایت نهایی در نقد سوم کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
83 - 94
کانت در نقد قوه حکم طبیعت را به مثابه نظام غایات در نظر می گیرد و برخلاف نظام علّی معلولی و نگرش مکانیستی ای که در نقد عقل محض بر فلسفه اش حاکم بود، غایتمندی و نگرش غایت محور مهم ترین ویژگی سومین نقد کانت می شود. فیلسوف کونیگسبرگی در مواجهه با طبیعت و به ویژه در ارگانیسم ها و موجودات جاندار و گیاهان به مواردی برمی خورد که نگرش مکانیستی قادر به تبیین آن نبود؛ پس بدون اینکه منکر اصل علیّت شود به اصل غایتمندی در طبیعت متوسل شده و اولی را به جهان فنومنال و دومی را به جهان نومنال نسبت می دهد و دلیل آن را هم این می داند که انسان شهروند هر دو جهان است. غایت طبیعی یا موجودات سازمند (ارگانیک) مهم ترین موجوداتی هستند که کانت با نگرش غایت محور به آنها می پردازد. آنها هم علت و هم معلول خود هستند و از طرف دیگر تولیدکننده نوع خود به شمار می روند و همچنین بقا و رشد آنها از طریق خودشان انجام می شود، به این ترتیب که موادی از خارج جذب می کنند و صورت خودشان را به آن می دهند. به نظر کانت واپسین غایت فقط می تواند انسان باشد؛ زیرا اوست که توانایی توسعه غایات را دارد و با اراده انسان به مثابه موجودی اخلاقی است که طبیعت می تواند غایتمند باشد و تعیین غایت به اختیار انسان، همان فرهنگ یا پرورش است و به این واسطه به طبیعت ارزش می بخشد، وگرنه طبیعت و موجودات در آن عبث بودند. هگل در نقد بر دیدگاه ارگانیستی کانت در طبیعت، بر آن است که احکام مطرح شده درباره ارگانیک و غایت طبیعی در نقد سوم از جنبه استعلایی هستند و عینیتی در طبیعت ندارند؛ به دیگرسخن طبیعت به مثابه غایت طبیعی و ارگانیسم غیرقابل شناخت است و تصور ارگانیسم در نقد سوم تنها کاربرد تنظیمی دارد و کاربرد تقویمی ندارد؛ از سوی دیگر دانشمندان فیزیک جدید معتقدند مجبور نیستیم که میان دو نظریه مکانیکی و ارگانیکی یکی را برگزینیم؛ زیرا در ذرات بنیادیِ همه اشیاء، حیاتی ارگانیک وجود دارد.
ادراک کننده، ادراک شونده، محصول ادراک (ارزیابی تعابیر صاحب نظران از مؤلفه های تعریف منظر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۶
14 - 29
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر با گسترش علوم شهری، یکی از مهم ترین چالش های پیش روی پژوهشگران تفسیر رابطه انسان و محیط است که منجر به شکل گیری مفاهیم جدیدی مانند منظر شد. اگرچه پیدایش این مفهوم حاصل جستارهای فراوان متخصصان و پژوهشگران در سال های متمادی است، اما مرور پیشینه آن بیانگر وجود تکثر معنایی در آرای پژوهشگران و صاحب نظران علوم شهری است. تجربه نشان داده است که تداوم حیات یک رویکرد علمی نیازمند تعمق در بنیادهای منطقی اش از طریق تعریف مفاهیم پایه ای آن است تا با ارائه معانی یکسان امکان مباحثه و استدلال را برای پژوهشگران این حوزه به وجود آورد. از طرفی وجود تفاسیر متعدد موجب شکل گیری راهبردهای متنوعی در اثرگذاری بر محیط است و رویکردهای متمایزی تولید می کند که این بررسی نشان می دهد در جزئیات با مفاهیم مختلف و گاه متناقض وصف شده است. تعاریف ارائه شده به منظر به عنوان رابطه ای ادراکی می نگرد که واجد مولفه ادراک کننده و ادراک شونده است که مفهوم منظر محصول تفسیر صاحب نظران از شیوه مرتبط ساختن و بیان نسبت آنان است. این مقاله در پی آن است که با تدقیق در تعاریف ارائه شده با روش تحلیل محتوا به تحلیل و طبقه بندی رویکردهای متعدد اندیشمندان معاصر در تبیین مفهوم منظر بپردازد و با ارزیابی اجزای تعاریف آورده شده به تعریفی جامع و کل نگر از منظر بپردازد. پژوهش پیش روی نشان می دهد در توصیف متخصصین از مؤلفه های ادراک کننده و ادراک شونده، نسبت آنها و محصول آن، دسته های مفهومی متعددی وجود دارد که به نظر می رسد به صحیح ترین شکل بیانی آن چنین باشد: منظر رابطه ای ادراکی است که میان «انسان به عنوان ادراک کننده» و «محیط به عنوان ادراک شونده» با پیوندی «پیوسته» ایجاد می شود و محصولی با ماهیت «عینی-ذهنی» به دست می دهند.
بررسی و تحلیل هویت انسان در سروده های سپیده کاشانی و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان با توجه به شرایط زیستی و تاثیرپذیری اش از محیط و روی داده های سخت زندگی اجتماعی، به هویت خود شکل می دهد. این هویت زاده فردیت یافتگی و تقابل درون و بیرون اوست. تقابلی که در ازل از ناسازی خاک وجود او و روح الهی، به وجود آمده و خود ایجادگر تقابل های دیگر شده است، بنابراین انسان با گرایش به هر یک از این دو عنصر، سرنوشت خویش و سعادت و شقاوت خود را رقم می زند. او در مواجهه با بلایای سخت، بیش از شرایط عادی، ویژگی های ذاتی و اکتسابی را بروز می دهد. یکی از این رویدادهای تعیین کننده، جنگ است که بر انسان تحمیل می شود و او را بر سر دوراهی مقاومت یا تسلیم قرار می دهد تا فضیلت و یا رذیلت هایش را به نمایش بگذارد. در این مقاله برسر آنیم بدانیم که آدم ها، در جریان جنگ، از دید سپیده کاشانی و قیصر امین پور، چه ویژگی هایی دارند و چگونه می توانند با این خصوصیات، ذات الهی و پنهان خویش را آشکار کنند. داده های این مقاله با بهره گیری از شیوه کتابخانه ای فراهم آمده و با روشی کیفی، توصیف و تحلیل شده است. مهم ترین دستاورد این پژوهش این است که در آغاز جنگ ذات الوهی انسان ها همواره شیطان را محروم می کند ولی با پایان یافتن جنگ، به تدریج شیطان راه نفوذ در آنان را می یابد.
نقد و بررسی ابعاد انسان شناختی دعا از دیدگاه وینسنت برومر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵
81 - 96
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش تحلیلی و استنادی در پی تبیین اهم ابعاد انسان شناختی دعا از نظر وینسنت برومر است. انسان مستقل یکی از مؤلفه های اصلی دعا از نظر برومر است. اگرچه ایشان مباحث انسان شناختی دعا را از سایر مباحث متمایز نکرده است، با توجه به پیش فرض ها و مبانی معرفتی ایشان نسبت به انسان می توان گفت؛ ایمان، عشق، اختیار حداکثری انسان، آزادی و فردیت اهم ابعاد انسان شناختی دعا از نظر برومر هستند. ایشان در تبیین این مسائل انسان شناختی دعا متأثر از اگزیستانسیالیسم و الهیات گشوده است. از نظر برومر ایمان شرط لازم و مقدم دعا و ذاتی رابطه انسان با خداوند است. ایشان با رویکرد اعتدالی به مسأله ایمان، هر سه عنصر معرفت، عمل و عشق را در حقیقت ایمان مؤثر می داند. در نگرش او غایت ایمان و دعا عشق به خداوند است. برومر در پرتو اعتقاد به اختیار حداکثری انسان و فردیت او، دعا را رابطه بیناشخصی انسان با خداوند تفسیر می نماید.
بررسی و تحلیل جایگاه حکومت در فلسفه سیاسی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
۱۸۵-۲۰۴
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبایی ازجمله اندیشمندان و متفکران برجسته ای است که توجه خاصی به بحث حکومت در فلسفه سیاسی خود داشته است. مقاله حاضر درصدد است با بررسی و تحلیل فلسفه سیاسی علامه طباطبایی، تبیینی از جایگاه حکومت در فلسفه سیاسی وی ارائه نماید. برای این منظور از روش توصیفی تحلیلی و آثار این متفکر اسلامی به این بحث پرداخته خواهد شد. یافته های تحقیق حاضر بیانگر آن است که در فلسفه سیاسی علامه طباطبایی، انسان موجودی اجتماعی است و زندگی اجتماعی انسان به برپایی حکومت می انجامد. بدین ترتیب، مباحث فلسفه سیاسی علامه طباطبایی از انسان شناسی آغاز، و به جهت اجتماعی بودن انسان و تشکیل اجتماع انسانی به مباحث حکومت منتهی می شود.
مطالعه تطبیقی بیع اسپرم در فقه مذاهب اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مسائل مربوط به بارورسازی در انسان و حیوان از گذشته تاکنون مورد بحث و مناقشه ی فقها بوده است. یکی از سؤالاتی که در این باره مطرح بوده و در پژوهش حاضر نیز بدان پاسخ داده شده این بوده که آیا می توان اسپرم یا منی انسان یا حیوان را برای بارورسازی خرید و فروش کرد یا خیر؟ در مورد بیع اسپرم و منی حیوان جمهور فقهای مذاهب حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی بیع اسپرم حیوانات را در هر حالت و شکلی حرام دانسته اند و دلیل خود را علاوه بر ادله نقلی، نداشتن منفعت، جهل به مقدار مبیع، عدم تسلیم مبیع و عدم منفعت برای صاحب حیوان بیان کرده اند. جمهور فقهای امامیه بیع عسیب الفحل در حیوان را مکروه و بیع اسپرم خارج شده از بدن حیوان را حرام دانسته اند و به ادله ی نقلی استناد کرده اند. همه ی مذاهب اهل سنت بیع، اجاره و اهدای اسپرم توسط مرد به زن بیگانه و هم چنین اهدا یا بیع تخمک به مرد توسط زن بیگانه را حرام دانسته اند. آنان در این مورد به ادله ی نقلی و عقلی استناد جسته اند. در میان فقهای امامیه برخی قائل به کراهت و برخی قائل به جواز بیع اسپرم خارج شده و انتقال آن به بدن زن بیگانه شده اند. از نظر پژوهشگر قول راحج در مورد بیع اسپرم حیوان، جواز آن در تمامی اشکال و در مورد بیع اسپرم انسان حرمت آن است.
موانع اخلاقی کمال معنوی انسان در قرآن و روایات
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
85 - 108
حوزه های تخصصی:
رسیدن به کمال و سعادت، مهم ترین هدف پیش روی انسان است. هر مکتبی بر اساس دیدگاه خود کمال را تعریف می کند. در این میان، منابع دینی و اخلاقی اسلامی در تعریف کمال، عوامل رشد و موانع آن، نظر به آموزه های وحیانی دارند که از منظر این آموزه ها، کمال انسان در گرو پیوستن به خداست و این خود حاصل برقراری عدالت در بین قوای وجودی انسان و اعتدال و استوای او در بعد نظر و عمل می باشد، هدف از تحقیق حاضر ارایه اطلاعات دستبندی شده ، جامع و هدفمند با محوریت قرآن و حدیث پیرامون موضوع یاد شده تا جویاندگان از آن بهره ببرند و با موانع اخلاقی کمال معنوی انسان آشنا گردیده و با دوری از آنها به کمال معنوی دست یابند، یافته های تحقیق حاضر که به روش علمیِ توصیفی- تحلیلی و با گرد آوری کتابخانه ای مطالب صورت گرفته است نشان می دهد، مهم ترین موانع اخلاقی کمال معنوی انسان شامل نفس اماره، شیطان و دنیا دوستی می باشد زیرا این عوامل خود موجبات شکل گیری موانع دیگری را فراهم ساخته و ریشه ی موانع دیگری نیز به شمار می آیند، همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که حسد، غفلت، عُجب، تکبر و ریا از دیگر موانع اخلاقی کمال معنوی انسان هستند و در رأس آنها از دیگر موانع هم در کمال معنوی انسان، ابلیس است که قسم یاد کرده همه ی بندگان الهی را، بجز افراد مخلص، گمراه سازد.
تحلیل تطبیقی چیستی و کارکردانگاره در شئون مختلف حیات انسانی از منظر متون دینی و میراث فلاسفه مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
107 - 131
حوزه های تخصصی:
شناخت نفس از اهمّ معارفی است که آموزه های وحیانی و عقلانی بر نقش اساسی آن تأکید دارند. احساس، گفتار، رفتار و موضع گیری انسان مبتنی بر عللی می باشد که یکی از عوامل بسیار مهم و نادیده گرفته شده آن، «انگاره» است که قلمرو تأثیر آن، تمام ابعاد زندگی بشری را دربرمی گیرد. از آنجا که مدیریت انگاره، فرع بر شناخت آن می باشد، این جستار با روش تحلیل گزاره ای و سیستمی، «ماهیت و کارکرد» انگاره را در افکار و اعمال آدمی بررسی می کند. مسئله تحقیق به طور مستقیم در دو علم فلسفه و روان شناسی ریشه داشته و محقق می کوشد با رویکرد فلسفی و وجودشناختی، چیستی انگاره و نقش آن در فلسفه اسلامی و متون دینی را توضیح دهد. انگاره، صورت ذهنی قدرتمند و دارای تأثیر ناخودآگاه است که می تواند به تدریج برجسته شده، جانشین موضوع واقعی شود و به سبب تغییر نگرش، چارچوب کلّی افکار و تعامل در مورد آن موضوع را تعیین کند و از طریق منطق رجحان، در تصمیم گیری شخص، تأثیر گذارد. ماهیت و کارکرد انگاره میان حکمای مسلمان - و به شکل متعالی در دیدگاه ملاصدرا - تحت عنوان «قوّه خیال» به نحوی دقیق تر تبیین می شود. در تعالیم آسمانی اسلام نیز نقش انگاره با تعبیر «ظنّ» مورد تأکید قرار گرفته و به اصلاح آن توجه شده است. هدف پژوهش پیش رو، شناخت صحیح انگاره در پرتو آموزه های وحیانی و عقلانی است تا از طریق توجه به آن، زمینه های لازم برای کنترل و اصلاح انگاره در ابعاد مختلف زندگی فراهم گردد و با کاستن از عواقبِ عدم التفات به این بُعد پنهان، گامی مهم در مسیر معرفت نفس و نیل به حیات طیّبه، برداشته شود.
ارزیابی آرای مفسران قرآن از دو وصف «ظَلُوم» و «جَهُول» در پایانه آیه امانت با تاکید بر سیاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ویژگی هایی که قرآن برای انسان برشمرده دو ویژگی «ظَلُوم» و «جَهُول» در پایانه آیه امانت تأمل برانگیز است. نگاه خداوند به انسان در ابتدای همین آیه با تصریح به این دو ویژگی به ظاهر تناقض نمون است؛ زیرا این دو وصف پس از بیان عرض امانت و پذیرش آن از جانب انسان که بر عظمت و بزرگی وی دلالت دارد، واقع گردیده است. این تناقض نمایی آشکار در ظاهر آیه باعث گردیده تا مفسران قرآن در مواجهه با آن دو نگرش گوناگون در دو طیف مدح و ذم ارائه نمایند. این پژوهش پس از بازخوانی آرای مفسران قرآن و تحلیل محتوای اندیشه های تفسیری ایشان با تاکید بر قرائن درون متنی و سیاق آیات، باورمند گردیده که این دو ویژگی از جمله صفات انسانی است که آدمی در این آیه از قرآن کریم بدان ستوده شده. نتیجه آنکه تناقض ظاهری موجود در آیه امانت در پرتو شناخت این قرائن و تاکید بر سیاق قابل رفع است.
مبانی انسان شناسی قرآنی در مدیریت اسلامی
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
105 - 144
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با سؤال از تأثیرگذاری مبانی انسان شناسی قرآنی در حوزه سازمان و مدیریت آغاز شده است. هدف این پژوهش پس از پاسخگویی به سؤال فوق، طراحی الگوی مفهومی انسان شناسی قرآنی در مدیریت اسلامی است. روش: در فرایند پژوهش نخست انسان شناسی (در چهار بعد آفرینش، هدف از حیات انسان، طبیعت و حقیقت انسان) از دیدگاه اندیشوران غربی و تأثیر آن بر مدیریت مورد بررسی قرار گرفته است، سپس حدود هشتاد و پنج آیه از آیات قرآن کریم بررسی شده و مطالب مستخرج از آن براساس الگوی کدگذاری باز برگرفته از رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد کدگذاری شده است، که در این مرحله مضامین، مفاهیم و مقوله ها استخراج شده است. یافته ها: انسان شناسی غربی متعارض با دیدگاه قرآنی در حوزه انسان می باشد، نوعا اندیشمندان غربی تفسیر ناقص از انسان دارند؛ اما از دیدگاه قرآن کریم، دو ساحتی بودن، تکلیف مندی، هدف و غایت مندی انسان شناسایی گردید. نتایج: پیامد و تأثیرگذاری انسان شناسی قرآنی در مدیریت اسلامی هم در ساختار سازمان و هم در ابعاد محتوایی سازمان کشف گردید و نیز تبیین شد که انسان شناسی قرآنی، در نگرش کارکنان و مدیران وحدت جهتی را حاکم می سازد که تمامی ارکان سازمان بر اساس محور مشترک که همان رضایت خداوند سبحان است منافعی همسو خواهند داشت.
انسان سازمانی نامطلوب از منظر قرآن (مطالعه موردی فرعون)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که انسان عنصر مقوم سازمان بوده و نقش تعیین کننده در صعود و سقوط آن دارد دیدگاه های مختلفی در باره ماهیت و توانمندی ها و ویژگی های آن مطرح شده است که نیازمند بحث و بررسی است. قابلیت ها و کارکردهای منحصر به فرد انسان موجب شده است که دانش سازمان و مدیریت دیدگاه های چهارگانه ای را مانند: انسان موجود اقتصادی، انسان موجود اجتماعی، انسان موجود خود آگاه و انسان موجود پیچیده، درباره ماهیت آن ارائه نمایند. به لحاظ جایگاه مهم و نقش اساسی انسان در سازمان، یکی از ابعاد قابل تأمل او سازمانی بودن و یا به تعبیری انسان سازمانی است که با دو چهره انسان سازمانی مطلوب و انسان سازمانی نامطلوب نمایان می شود. هرچند دانش سازمان و مدیریت تلاش کرده هم در زمینه تعریف انسان و هم ویژگی های انسان سازمانی مطلوب و نامطلوب داده ها و اطلاعاتی را عرضه نماید، لیکن در هر دو مورد بدلیل عدم آگاهی نسبت به ماهیت و ویژگی های انسان، با خلاء و کاستی مواجه است. ازاین رو، ضرورت تحقیق حاضر در این است که با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی به تبیین و تشریح ویژگی های انسان سازمانی نامطلوب (با تمرکز بر ویژگی های فرعون) از منظر قرآن کریم، پرداخته است. بر پایه مطالعات صورت گرفته و بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که استکبار، تکذیب حق، خود برتربینی، طغیان، تهدید، تحمیق زیردستان و گمراه سازی از مهم ترین ویژگی های انسان سازمانی نامطلوب از منظر قرآن کریم است.
فلسفه زندگی دنیوی انسان از نگاه قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که از دیرباز اذهان بسیاری را متوجه خود ساخته، فلسفه زندگی دنیوی انسان است. آگاهی از چراییِ این زندگی، ضمن جهت دهی رفتار آدمی در برابر نعمت ها و سختی های دنیا، زمینه استفاده درست از زندگی دنیوی را برای رسیدن به سعادت او فراهم می سازد. این مقاله بر آن است، پاسخ این پرسش را به روش تفسیر موضوعی از قرآن کریم به دست آورد. گردآوری اطلاعات در این تحقیق، کتابخانه ای و روشِ پردازش و حل مسئله، توصیفی تحلیلی است. برای یافتن پاسخ، پس از اشاره به هدف نهایی آفرینش انسان، مقدمات، شرایط و ظرفِ تحقق آن بررسی می شود. آزمایش، بندگی و تقوا مقدمات دستیابی به هدفِ آفرینش انسان اند و تحقق آنها در عالَمی باید که از محدودیت، تزاحم، تغییر، پرده پوشی و تکلیف برخوردار باشد. این شرایط، تنها در دنیا وجود دارد؛ زندگی دنیوی زمینه ساز شکوفایی استعدادهای درونی انسان و کسب تدریجی کمالات، جهت زندگیِ سعادتمندانه اخروی است.