مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۴۱.
۵۴۲.
۵۴۳.
۵۴۴.
۵۴۵.
۵۴۶.
۵۴۷.
۵۴۸.
۵۴۹.
۵۵۰.
۵۵۱.
۵۵۲.
۵۵۳.
۵۵۴.
۵۵۵.
۵۵۶.
۵۵۷.
۵۵۸.
۵۵۹.
۵۶۰.
انسان
مسئلۀ اصلی این مقاله کاوش درباره ماهیت امپریالیسم به عنوان پدیده ای پیچیده و مهم در دوران جدید است که با موضوع هایی همانند توسعه، دولت- ملت، دیوانسالاری و تابعیت ارتباط دارد. اهمیت این پدیده، هانا آرنت را برآن داشت که ابعاد متکثر آنرا مورد تحلیل و نقادی قرار دهد. هدف پژوهش حاضر، شرح، تحلیل و نقد ابعاد نظری و تاریخی رساله امپریالیسم آرنت و نشان دادن جنبه های اساسی نوآوری ها و کاستی های آن است. در این مقاله از روش توماس اسپریگنز درباره نظریه پرداز سیاسی استفاده شده است. برآیند جستار ما درباره رساله آرنت آن است که مسئلۀ محوری او به عنوان یک فیلسوف انسان و زیست بوم نوع بشر است. او از طریق یافتن وجوه تمایز میان تعاریف برخی مفاهیم، با ایضاح آنها به ارتقاء شفافیت و دقت ادبیات سیاسی مدد رسانده و از این رهگذر، مطاوی رساله خویش را روشن کرده است. هرچند آرنت به نقد کمک های انسان دوستانه کشورهای توسعه یافته به دولت های کم تر توسعه یافته پرداخته و آنرا در مسیر امپریالیسم می داند، اما راه حلی درجهت برون رفت از این معضل پیچیده ارائه نکرده است. تعلیل و تحلیل پدیده های دوران جدید همانند یهودی ستیزی و بی تایعیتی که آرنت بن مایه آن ها را در نژادپرستی یافته است، نمونه ای از نوآوری های او در مقام نظریه پردازی سیاسی است.
دلالت های جنایی «اخلاق ناصری: خواجه نصیرالدین طوسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
395 - 410
حوزه های تخصصی:
خواجه نصیرالدین طوسی یکی از شخصیت های برجسته علمی ایرانی است که تلاش ها و آثار علمی ایشان در زمان خود بسیار درخور توجّه بوده است. وانگهی، کتاب اخلاق ناصری، اثری اخلاقی و فلسفی درمورد تهذیب اخلاق فردی، تدبیر و سیاست امور اجتماعی است که خواندن دگرباره آن خالی از فایده نیست. هدف این نوشتار، بررسی این کتاب ارزشمند از چشم انداز علوم جنایی است تا دلالت های آن دراین زمینه بررسی شود. برای این منظور، پس از اشاره به تقسیم بندی دانش از نگاه خواجه نصیرالدین طوسی، نخست: انسان؛ دوّم: فرد و اخلاق فردی؛ و سوّم: جامعه و سیاست اجتماعی موردِتوضیح و تبیین قرار گرفته است. نتیجه آنکه نظر به تعریف خواجه نصیرالدین طوسی از انسان، می توان گفت آموزش وپرورش انسان هسته اصلی و کانونی سیاست در تربیت افراد و امور اجتماعی است و درخصوص پاسخ به بزهکاری هم اصل بر پاسخ های ادغام کننده است نه طردکننده و افزون بر این پاسخ حذف کننده اعدام پذیرفته نشده است.
رابطه «انسان» و «جهان» در تطبیق نظرگاه ملاصدرا و رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر طبق نظر رورتی، مشکل اصلی سنت فلسفی ما این تصور افلاطونی است که انسان دارای ذات شیشه ای است که به وسیله آن جهان اطرافمان را منعکس می سازیم و این نگاه به انسان، منجر به دوگانگی ذهن و عین و در نهایت جدایی انسان از جهان می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیل محتوا به این مسئله می پردازد که ماهیت انسان و جهان در اندیشه رورتی چگونه توصیف می شود که منجر به یگانه انگاری می شود و نقد ملاصدرا بر این نگاه براساس چه مبانی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در فیزیکالیسم غیرتقلیل گرای رورتی، تمام خطوط فیمابین انسان و جهان حذف و فقط رابطه عّلی بین آنها برقرار می شود، اما ملاصدرا دوآلیسم جسم و نفس را نمی پذیرد و قائل به نوعی رابطه وجودی انسان با عالم است که نفس چیزی جز بدن به کمال رسیده نیست و بدن مرتبه نازل نفس می باشد.
بررسی نقش اسماء خداوند بر حوزه های وجودی، معرفتی و عملکردی انسان از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
189 - 202
حوزه های تخصصی:
در حکمت متعالیه ملاصدرا، نظام آفرینش تجلی اسمای الهی است. اصول و حقایق صوری که در عوالم موجودند، در ذات حضرت الوهیت وجود دارند و این حقایق از مرتبه ذات به عالم اسماء و صفات و از آنجا به عوالم دیگر تنزل کرده اند. در میان موجودات، انسان چون مظهر اسم جامع »الله» است، اهمیت ویژه تری دارد. تأثیرات اسمایی در قوس نزول، جنبه آفرینشی دارد و در قوس صعود، اثرات معرفت شناسانه و عملکردی بر انسان دارد. از جمله تأثیرات معرفتی اسماء در قوس صعود: درک فقر ذاتی انسان، ارتقای درجات و کمالات وجودی و از جمله آثار رفتاری اسماء عبارت است از: اجابت نیازهای انسانی در حوزه هدایت فردی، خود را در محضر حق دیدن و اعتدال در رفتار، تصرف انسان در هستی و پاسخ به نیازهای انسانی در حوزه هدایت اجتماعی و سیاسی. روش توصیفی- تحلیلی به عنوان روش مختار نوشتار استفاده شده است.
بازخوانی موردی مطالعات بدن پژوهی در حوزه الهیات؛ رویکردها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۷
127 - 146
حوزه های تخصصی:
ساحت جسمی انسان یکی از مهم ترین ابعاد وجود آدمی است که در ارتباط با افراد و اجتماع و شکل گیری هویت انسان، نقش ایفا می کند. با وجود اهمیت این جنبه، در پژوهش ها کمتر به این موضوع توجه می شود. علی رغم اهمیت ساحت جسمی و تأثیر آن در شکل گیری هویت انسان، همچنان این موضوع در مباحث علم النفس و انسان شناسی جایگاه شایسته ای ندارد. عظمت روح، نگرش سلبی نسبت به بدن، تلقی ابزاری از بدن، خارج بودن از حقیقت انسان و دوگانه انگاری حداکثری، از جمله عوالمی است که در کم توجهی به مباحث بدن مؤثر بوده است. بدن در تفکر برخی از اندیشمندان اسلامی، امری منفی، دشمن انسان، حجاب نفس، امری ظلمانی و راهزن در کمال است. درباره این رویکردها ملاحظاتی وجود دارد. در این پژوهش ضمن تبیین و نقد این دیدگاه ها به تبیین رویکرد مبتنی بر حکمت و اندیشه اسلامی می پردازیم. طبق این دیدگاه بدن کالبد قدسی، مرکب کمال انسان و محلی برای پذیرش افاضه روح است. بازسازی این رویکرد، بستری برای تبیین چهارچوب نظری جایگاه بدن در ساختار وجود انسان و مواجهه عملی با بدن را فراهم می آورد.
بررسی و تبیین روش های قرآن کریم در تحول فرهنگ و عقیده انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر گونه اقدامی در راستای تغییر و اصلاح جنبه ای از جنبه های فرهنگی و عقیدتی انسان، نیازمند شناخت کافی و نیز بکارگیری روش ها و فنون هماهنگ و به طور کلی مستلزم در دست داشتن نقشه ی راه است. قرآن کریم به منظور ایجاد تحول و دگرگونی در باورهای ناصحیح انسان و جایگزینی فرهنگ و عقاید صحیح به جای آن، بر روش های ویژه ای تکیه دارد. این مجموعه ی وحیانی ضمن هماهنگی کامل با مهم ترین ویژگی های انسان و تمرکز بر اساسی ترین لایه های وجود وی، تلاش گسترده ای را در جهت احیای سرمایه های بنیادین به کار می گیرد و اندیشه ی فرهنگی و اعتقادی او را به میزان قابل توجهی تحت تأثیر خود قرار می دهد. اصلاح فرهنگ و باورهای انسان در همه ی زمان ها مستلزم شناخت صحیح روش های مذکور است و غفلت از آن ها، جریان صحیح تحول فرهنگ و عقیده را دشوار می سازد. بر این اساس بررسی و شناخت روش های مرتبط با مسئله ی تحول فرهنگ و عقیده از منظر قرآن کریم، چشم انداز تربیتی روشنی در پیش روی انسان قرار داده و بسترهای لازم جهت پیمودن فرایند تحول مذکور در مقیاس جوامع بشری را برای او فراهم خواهد کرد. از این رو نویسنده در این پژوهش که با روش کتابخانه ای انجام می شود، ضمن استخراج مهم ترین روش های قرآن کریم در تحول فرهنگ و عقیده ی انسان، چگونگی و کیفیت تحول در هر کدام از روش های مذکور را مورد تبیین قرار خواهد داد و به این مهم دست می یابد که قرآن کریم در راستای تأثیرگذاری بر فرهنگ و عقیده انسان و اصلاح باورهای ناشایست عقیدتی و فرهنگی، چشم انداز روشنی در پیش داشته و از الگوی ویژه ای تبعیت می کند. ویژگی ممتاز الگوی روشمند قرآن کریم در تحول مورد بحث را می توان در دو عنصر تعدد روش و تناسب آن دانست.
بررسی تحلیلی عوامل تمدنی و علمی شکل گیری نظریه تکامل(مقاله علمی وزارت علوم)
نظریه تکامل، همانند اکثرِ نظریات علمی، تنها متأثر از ابعاد معرفتیِ ایجادکننده آن نیست و عوامل فردی و اجتماعی و تمدنی هم در تکوین آن تأثیرگذار بوده اند. این نظریه توسط چارلز داروین در جهان علم در بدو امر به صورت نظریه ای زیست شناسانه مطرح شد. این نوع نگاه به عالَم، خالی از بازخوردهای متافیزیکی و تأثیر بسزا بر علوم اجتماعی نبود، بلکه تأثیر آن در علوم اجتماعی، اگر بیشتر از علوم زیستی نباشد کمتر نیست. عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری نظریه تکامل، دربرگیرنده مبانی و پیش فرض ها، علل اجتماعی، فرهنگی و تمدنی، تعلیم و تربیت، پایگاه اقتصادی، فضای سیاسی اجتماعی، صفات نفسانی، کنش های فردی، اراده شخصی و هوش سرشار، پیشینه خانوادگی در بحث تکامل، آماده شدن فضای علمی و پیشینه تاریخی برای طرح نظریه است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی تلاش کرده ایم این عوامل را بیان کرده و اگر نقش ثابت شده ای در نظریه تکامل داشته باشند، آن نقش نشان داده شود.
واکاوی تربیت زیست محیطی مبتنی بر آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی دیدگاه قرآن درباره محیط زیست به منظور تدوین یک الگوی تربیت زیست محیطی است. پژوهش حاضر ازنوع کیفی است و در آن، با استفاده از نمونه هدفمند، ابتدا ازمنظر قرآن و تفاسیر معتبر، به موضوع محیط زیست پرداخته و به نتایجی دست یافته ایم که مشتمل بر این اصول هستند: اصل اندیشه ورزی برای دستیابی به نگرشی آیت بین درباره پدیده های جهان طبیعت، اصل برقراری پیوند فطری با جهان طبیعت برای درک غایتمندی آن، اصل تقویت حس مسئولیت پذیری دربرابر اجازه تسخیر در طبیعت، اصل ذکر نعمت طبیعت برای تقویت حس شاکربودن درقبال نعمت ها و اصل تقویت بینش کل نگر درراستای بهره برداری عادلانه از طبیعت؛ بنابراین، تأسی به چنین الگویی با ایجاد نگرش صحیح در فراگیران درباره محیط زیست، موجب رشد عواطف و احساسات انسانی درخصوص دیگر موجودات زنده در همسویی با فطرت الهی می شود و با تقویت اراده برای آبادانی محیط زیست و صیانت از آن، انسان هایی صالح و هماهنگ با نظام طبیعت را تربیت می کند.
ملاحظات گیتی شناختی بر تفسیر علامه طباطبایی پیرامون آیه کرامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
۲۴۶-۲۲۹
حوزه های تخصصی:
آیه کرامت از جمله آیاتی است که مفسر کبیر جهان اسلام علامه طباطبایی در جلد 13 تفسیر المیزان از حیث گیتی شناسی بدان توجه کرده است. با بررسی آراء وی چند پرسش مطرح می شود مانند اینکه منطق تفسیری ایشان در خصوص این آیه چیست؟ اینکه آیا این منطق منطبق بر منطق حاکم بر قرآن است؟ آیا مطالبی که در ذیل این آیه بیان کرده است، تفسیر است یا تأویل و اگر تأویل است مدارک آن چیست؟ وی مدعی شده است که این آیه برای مقایسه موجودات عالم ماده، رتبه بندی آن ها و در نهایت، اثبات برتری انسان بر موجودات مادی دیگر بخاطر برخورداری از عقل نازل شده است. وی عقل را فصل مقوم ذات و ماهیت انسان و ممیز او از دیگر موجودات دانسته و بر این شده که این خصوصیت موجب می شود تا انسان پیرامون خود را تسخیر و آفریننده کلام و صنعت باشد. تحقیق حاضر تلاش کرده تا با روش تحلیل محتوا، ملاحظات و تأملاتی را بر نظرات وی اظهار کند که عموماً برگرفته از دیدگاه وی در ضمن تفسیر دیگر آیات است. به نظر می رسد منشاء اشکالات وارده، به درآمیختگی و اشتراک لفظی واژه «ذاتی» و نیز تحیر و تسلط آراء یونانی بر تأویل های تفسیرنما در خصوص گیتی شناسی مربوط باشد.
پیامدهای گرایشی دنیاگرایی از دیدگاه قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۴ (پیاپی ۶۷)
153 - 183
حوزه های تخصصی:
کشف پیامدهای یک رذیله در علم اخلاق و در حوزه مطالعه گرایش های انسان، به فرد انگیزه می بخشد تا آن رذیله را رفع کند.گرایش ها مجموعه عواطف و احساساتی هستند که نوع تفکر و بینش انسان بر آن ها تأثیر دارد. یکی از گرایش های مؤثر بر شخصیت انسان که پیامدهای تخریبی اخلاقی برای او دارد، دنیاگرایی است؛ لذا در نوشتار حاضر سعی شده است با روش توصیفی- تحلیلی، پیامدهای گرایشی دنیاگرایی تبیین و تشریح شود. آثار روانی خودخواسته از جمله خداگریزی، خودشیفتگی، آرزومداری، راحت طلبی، مال اندوزی (که شامل بخل و حرص و ولع می شود)، خودبزرگ بینی و امید و آرامش کاذب، و آثار روانی ناخواسته شامل ناامیدی و ترس و اضطراب، از جمله پیامدهای گرایشی دنیاگرایان است.
طراحی الگوی توسعه منابع انسانی سازمان با تکیه بر نظریه رشد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
83 - 112
حوزه های تخصصی:
از نهضت روابط انسانی تاکنون، در زمینه توسعه منابع انسانی تلاشهای متعددی صورت گرفته که بسیاری از آنها منجر به ایجاد الگوهای متعددی در جهت توسعه منابع انسانی شده اند. با نگاهی عمیق به الگوهای ارائه شده تاکنون می توان دریافت که اکثر الگو های موجود، انسان را در کنار عوامل دیگر تولید (و البته ارجمندترینِ آنها) قرار داده و اگرچه به عوامل معنوی و اخلاقیات در سازمان توجه کردهاند؛ ولی این توجه عمق و غنای لازم را ندارد و بسیاری از ابعاد آن در این الگوها مغفول مانده است. جهت ارتقای وضعیت موجود، جهان بینی اسلامی میتواند با نگاه جامعی که به تمامی ابعاد مادّی و معنوی وجود انسان دارد، راه گشا باشد. در پژوهش حاضر تلاش شده برمبنای یکی از نظریه های اسلامی مطرح شده در این زمینه؛ یعنی نظریه رشد، الگوی رشد و توسعه منابع انسانی سازمان تدوین گردد. روش تحقیق حاضر تحلیل مضمون و شیوه گردآوری داده ها، مطالعات کتابخانهای و مصاحبه نیمه ساخت یافته با خبرگان مدیریت اسلامی تا دستیابی به اشباع نظری و تحلیل آنها طی سه مرحله بوده است. حاصل تحلیل دادهها، 160 مضمون پایه و 27 مضمون سازمان دهنده بودهاند که ذیل 6 مضمون فراگیر «عوامل پیش زمینه ای»، «لازمه های رشد»، «فرایند رشد»، «راهبردهای رشد»، «ابزارهای رشد»، «ابعاد رشد» و «اهداف رشد» انتظام یافته و الگوی توسعه منابع انسانی در سازمان با اتکا بر نظریه رشد را شکل داده اند. الگوی رشد و توسعه منابع انسانی به دست آمده ضمن وجود اشتراکاتی با الگوهای موجود در این زمینه، تفاوت های ماهوی با آن ها دارد.
بررسی تطبیقی هستی شناسی عرفانی ابوحامد غزالی و بهاءولد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
9 - 37
حوزه های تخصصی:
هستی شناسی یکی از مهم ترین مباحث عرفان اسلامی است که کمابیش از ابتدای مکتوب شدن مطالب عرفانی مورد توجه عرفا و متصوفه بوده است. هر یک از عرفای بزرگ صاحب اثر، براساس مشاهده، مکاشفه و تجربه ای که خود داشته، به تبیین چینش نظام هستی و مطالب مربوط به هستی شناسی پرداخته است. از جمله این عرفا امام محمد غزالی و بهاءالدین ولد، از بزرگ ترین عرفای اسلامی در قرن پنجم و ششم، هستند. این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی و تطبیقی به بررسی مهم ترین عناوین هستی شناختی مطرح شده در آثار این دو عارف پرداخته است. خدا، جهان و انسان و مسائل مربوط به آنها سه محور عمده هستی شناسی هستند که در این پژوهش موضوعات مهم مرتبط با آنها از آثار دو عارف -احتمالا برای نخستین بار به این شیوه در تحقیقات مرتبط با هستی شناسی- به صورت روشن استخراج و بررسی شده است. براساس نتایج، اصطلاحات هستی شناسی با وجود اشتراک لفظی با برخی علوم مانند کلام اختلاف معنایی دارد. دیدگاه توحیدی هر دو عارف به مفهوم وحدت وجود نزدیک است و در مراتب وجود در آثار هر دو عارف تفاوت هایی در چینش و تعداد وجود دارد.
دلالت های مبانی انسان شناختی اسلامی در ورزش قهرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
با گذر زمان وجوه مادی و دنیوی ورزش قهرمانی که «کوبرتن» پایه گذار آن بود، غلبه یافت و در مقابل، روزبه روز از جنبه های معنوی و روحی آن کاسته شد. ورزش قهرمانی نوین با توجه به مبانی انسان شناختی ، در سیر تدریجی خود به بی هویتی و ازخودبیگانگی ورزشکاران و از بین رفتن روحیه اخلاقی و منش پهلوانی انجامیده است. هدف نهایی ورزشکاران در رویدادهای ورزشی نیز کسب نتیجه به هر قیمت و رسیدن به قهرمانی به هر بهایی شده است. در این نوشتار، با اشاره ای به مهم ترین مبنای انسان شناختی اسلامی، نقش آن ها در شکل دهی به ورزش قهرمانی اسلام پسند بیان شده است. مهم ترین مبانی انسان شناختی اسلامی که می توانند در شکل دهی به ورزش قهرمانی اسلام پسند نقش آفرینی داشته باشند، عبارت اند از: هدف مند بودن خلقت انسان، ترکیب انسان از روح و بدن، اصالت و جاودانگی روح، وجود سرشتی مشترک و فطرتی الهی در همه انسان ها و مسئولیت انسان در برابر خدا. تحقیق حاضر از جمله تحقیق های نظری و توسعه ای است و اطلاعات و مواد اولیه به روش اسنادی گردآوری شده و به روش استدلال و نه فن آماری، تجزیه و تحلیل عقلانی شده است
حقیقت خوف و رجا از منظر آیت الله مصباح یزدی و آثار تربیتی آن دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ تیر ۱۴۰۱ شماره ۲۹۵
57-66
حوزه های تخصصی:
دو عنوان «خوف و رجا» از معروف ترین عناوین در معارف اسلامی هستند که در فارسی به «ترس و امید» ترجمه شده است. خوف و رجا در رفتار انسان تأثیر اساسی دارند و اغلب رفتارهای انسان بر پایه خوف و رجا شکل می گیرند. مسئله پژوهش، چیستی خوف و رجا و آثار تربیتی آن دو است. تبیین و تفهیم حقیقت خوف و رجا و بیان آثار تربیتی آن، به مربیان تربیت دینی کمک می کند در تربیت متربیان خود از سازوکار رفتاری خوف و رجا در انسان استفاده کنند. حقیقت خوف و رجا با روش توصیفی تحلیلی در آثار آیت الله مصباح یزدی مورد بررسی قرار گرفت. از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی همه رفتارهای انسان براساس سه انگیزه اصلی: حب بقا و حب کمال و حب لذت شکل می گیرند. انسان پیوسته دنبال بقا و کمال و لذت است و با موانع این سه نیز همواره مبارزه می کند. انسان دوست دارد منافع را به دست آورد و خود را از ضرر نگهدارد و براین اساس خوف و رجا در انسان شکل می گیرند. خوف آثاری مثل تقوای الهی، ترک جاه طلبی، ایمنی در مقابل وسوسه های شیطان و هوای نفس دارد و رجا نیز آثاری مثل تلاش و اشتیاق عمل صالح و توبه و بازگشت به سوی خدا دارد.
چگونگی وحدت انگاری ابعاد و ویژگی های مختلف انسان در قرآن
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم، توصیفات متعدد و به ظاهر متعارض نسبت به انسان دیده می شود. از یک سو متصف به ویژگی هایی همچون فطرت الهی، مجهز به قوه ی تعقل، مجهز به قوه اختیار و انتخاب، مکرّم به کرامت الهی، برخوردار از نفخه الهی و ... شده و از سویی دیگر مکرراً به صفاتی نکوهیده همچون کفور، قنوط، ضعیف، عجول، هلوع، بخیل، قتور، جزوع، منوع و.... متصف شده است. این تفاوت ها از کجا ناشی می شود و چگونه می توان به هماهنگی میان آیات مربوطه رسید؟ این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی ضمن تبیین این صفات، در راستای وحدت انگاری آنها گام برداشته است. چنین به دست آمد که این مجموعه ظاهراً متعارض، انسان را در أحسن تقویم قرار می دهد. دسته ای از آیات صفات انسانی ناظر به مرحله تکوین انسان است و بدین لحاظ که ناشی از خلقت الهی است، مورد نکوهیدگی قرار نمی گیرد و اصولاً متعلَق ارزش گذاری اخلاقی واقع نمی گردد؛ اما در مرحله فراتکوین، آنجا که پای انتخاب و اختیار به میان آید، تکلیف، ارزش گذاری، پاداش و یا عقوبت مطرح می شود. انسان در سیر رو به جلوی خویش وامدار همه این ویژگی هاست. در کشاکش مجموع این ویژگی ها است که بشر به اعلی علّیین یا اسفل السافلین می رسد و این همه، در راستای چگونگی انتخاب اوست. واژه های کلیدی: قرآن، انسان، صفات انسان، وحدت انگاری.
تمدن نوین اسلامی؛ تفکرفازیِ A و غیر A
حوزه های تخصصی:
طرح موضوع تمدن نوین اسلامی، درواقع نشانگر وحدت نظری است که بین ملت های مسلمان و مستضعفان جهان، در تقابل با حصرگرایی جهان استکبار، به منصه ظهور رسیده و حضور مقتدرانه چنین تمدنی در تمام معادلات جهانی، حاکی از وجود عالمانه آن است. مؤلفه های این تمدن با این بنیان که نگاه تک قطبیِ صفر و یک در هیچ یک از ساحت های ماورایی و این جهانی، قابل قبول نیست و با تکیه بر تفکر A و غیر A، تمدن مبتنی بر جهان ماده غربی را نیز مردود نمی شمارد و معتقد است که تفکر فازی و قانون چندارزشی در این جهان، توسط خدای هستی به ودیعت نهاده شده است. اینکه دولت ها و ملت ها و تمدن ها، یا با ما هستند و یا برضد ما، اینکه دولت ها و ملت ها، یا تحت سیطره ما هستند یا محکوم به نابودی، یعنی A یا غیر A، در تمدن نوین اسلامی جایگاهی ندارد. اولین مؤلفه این تمدن، عنصر حکمت و دانایی است؛ چراکه بنیان آموزه های اسلام بر حکمت است: « مَن یُؤْتَ الْحِکمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کثِیراً » (بقره: 269). مؤلفه انسان ولی نه انسانِ سکولار و بریده از خدا، بلکه خلیفه خدا و با اندیشه فازی و با کارویژه های فرعی چون مقوله آزادی، کرامت، جاودانگی، عدالت و امنیت در این تمدن، بسیار مهم است. نوع نگاه به جهان و هستی و جان جهان یعنی خداوند و تزریق عنصر تشکیکی و ذومراتبی در جهان شناسی فازی، از واجب الوجود به عنوان فعلیت محض تا ماده اولیه که فعلیتی جز عدم فعلیت نیست، دیگر مؤلفه مهم این تمدن است. هدفمند بودن هستی به اینکه عالَم، حاصل تضاد تصادفی ماده بی جان و بی شعور نیست و هدفی در خلقت عالم به ویژه شاهکار خلقت، انسان، وجود دارد و بدون داشتن نظریه ای مناسب درباره معناداری عالَمِ هستی، نمی توان به گونه مناسبی، انسان و شرایط زندگی مناسب او را مورد توجه قرار داد، در این تمدن اساسی است. جامع نگری به همه امور هستی و مراتب وجودی انسان مد نظر است. حذف یک یا چند بعد از ابعاد وجودیِ وی و گرایش به تک ساحت گروی و فروکاهش گرایی، ظلم به انسان است؛ یعنی روش شناسی صفر و یک غربِ امروز در نظام هندسی فازی به شدت محکوم است. عدالت و صلحِ مبتنی بر عدالت از دیگر مؤلفه هاست. عدالت امری تابع دین و برگرفته از دین نیست ، بلکه خود، مفهومی مطلق و مستقل است و صلح نیز چنین است و تحقق عملیِ این دو در تمدن نوین اسلامی، توأمان صورت می گیرد و در صورت جداییِ آنها از یکدیگر، نه صلح می ماند و نه عدالت. ازآنجاکه شاکله تمدن ها به انسان های مختاری وابسته است که با تربیت صحیح و بنیادین و اصولی، خود را شریک فرازوفرود های این تمدن می دانند، مردم سالاری در تمدن نوین اسلامی، اساس و علاوه بر سه مؤلفه مهم عقلانیت، عدالت و قانون، دیانت از شاخصه های آن است و به تبع، آزادی و کرامت انسانی بر اساس عقل و تقوا نیز در پازل بزرگ این تمدن معنا می یابد و حقیقت آزادی در چهارچوب عقلانیت دینی با دو رکن عصیان و تمرّد و تسلیم و انقیاد عالمانه تحقق می پذیرد. سبک زندگی و در محوریت آن، خانواده به عنوان شاکله انسانیِ تمدن، بسیار مهم است. تلازم همشگیِ عمل با نظر و عقل و نقل نیز از مؤلفه های تمدن نوین اسلامی منظور شده است. در مجموعِ هندسه معرفتیِ تمدن نوین اسلامی، رویکرد حصرگرا و یک بعدی نگر، مردود و رویکرد جامع نگر با دو ویژگی پویایی و پایایی حاکم است.
حاکم و ویژگی های آن در تفکر سیاسی جاحظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
125 - 140
حوزه های تخصصی:
انسان چگونه موجودی است؟آیا بشر، طبع نیک سرشت دارد و یا بد سرشت هست؟در میان علما دو دیدگاه کلی حاکم است و جاحظ بر بدسرشت بودن اعتقاد دارد و بر این مبنا ،معتقد است که انسان با ذات خود، بدون کمک و تمسک به شریعت نمی تواند، زندگی خود را سامان دهد،چون بر مبنای شرارت طبیعی انسان، هر فردی دنبال جلب حد اکثر منافع برای خود هست و این مساله موجب ف ظهور نزاع ها و کشمکش ها در جوامع بشری می شود، از این ظهور وجود امام به معنای عام ،جهت هدایت جامعه لازم و ضروری هست و ارسال رسل نیز بر همین مبنا بوده و در حضرت حتمی مرتبت به پایان رسیده است و پس از او نیز امام و امامت تداوم داشته و جانشین بلافصل آن حضرت باید حضرت علی علیه السلام می شد،چرا که او اشبه الناس به پیامبر بوده و امام نیز باید ویژگی های پیامبر را داشته باشد.وی براساس همین مبنا امامان جامعه یکی از برجستگان اجتماع دانسته ، چرا همو باید ، جوامع بشری را به سوی کمال مادی و معنوی سوق دهد.به باور جاحظ ویژگی های برجسته می تواند امام را هادی و راهبر جامعه بنماید و در انتخاب امام برای جامعه لازم و ضروری هست که به این اوصاف توجه شود و امام نیر هموار این برجستگی ها را داشته باشد.
مسائل بنیادین انسان و هستی در پرسش های خیام و پاسخ های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
134 - 113
حوزه های تخصصی:
خیام در رباعیات در باب مسائل بنیادین انسان و هستی موضوعات یا پرسش هایی را مطرح کرده و از همان روزگار واکنش هایی را برانگیخته است. کسانی چون نجم رازی در عوض نقد اندیشه، شخص او را نقد و هجو کرده اند. از دیگرسو در مخزن الاسرار نظامی مفاهیم، نمادها و تصاویری را می توان دید که عیناً یا با تفاوت های جزئی در رباعیات خیام به کار رفته است و به نظر می رسد پاسخی به آن اشعار باشد. پس از تحلیل و طبقه بندی این مفاهیم و تصاویر در سطح مسائل بنیادین انسان و هستی این نتیجه به دست آمد که نظامی با برگرفتن مفاهیم و تصاویر خیام و موضوعات و مسائلی که او مطرح کرده بود از منظری عرفانی به آن پاسخ داده و برون شدی از آن حیرانی فلسفی ارائه کرده است.
پاکی سرشت اولیه انسان از منظر آیات قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۱)
123 - 142
حوزه های تخصصی:
سرشت اولیه انسان به معنای سرشتی است که خدا انسان را با آن خلق کرده است. یکی از مباحث مهم در این باره آن است که آیا سرشت انسان در ابتدای خلقت، آلوده به بدی بوده یا پاک و بدون نقص بوده است؟ آیات قرآن کریم که یکی از بهترین منابع در این بحث هستند، هرچند تصریح به پاکی سرشت اولیه انسان نکرده اند، اما به صورت ضمنی نشان می دهند سرشت اولیه انسان نه تنها پاک و بدون آلودگی است، بلکه خیر و هدایت شده است. مطالب قرآنی که پاکی سرشت اولیه انسان را نتیجه می دهند، عبارت اند از: خلیفه و جانشینی انسان از خدا، خلقت انسان به کامل ترین شکل ممکن، هدایت ابتدایی انسان توسط خدا، موهبت و عنایت فطرت به انسان، «قالوا بلی» گفتنِ انسان پیش از ورود به این دنیا، انتساب فاعلیتِ خوبی های انسان به خدا، و مسلط شدن شیطان به انسان تنها در صورت تغییر سرشت اولیه او.
رخداد تعامل در منظر و اثرگذارى مؤلفه های انسانى و محیطى بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۱
76 - 89
حوزه های تخصصی:
در تعریف منظر، تعامل مفهومی است که نقش اصلی در شکل گیری منظر را برعهده دارد. استفاده از راهکارهایی برای تقویت اثرگذاری طرفین تعامل (انسان و محیط) در شکل گیری منظر و ارتباط با آن از دغدغه های نوظهوری است که می تواند بخش عمده ای از آن، ره آورد تکنولوژی در دنیای امروز باشد. در رویکردی هدفمندتر، منظر تعاملی گامی متفاوت در راستای تقویت ارتباط با مکان است. لذا این مقاله سعی بر شناخت دقیق تر تعامل و شاخصه ها و ویژگی های مؤثر در تقویت ارتباط میان انسان و محیط دارد. در این راستا از یک سو محیط و رخداد تعامل با آن و شاخصه های مؤثر بر آن، و از سوی دیگر انسان و ویژگی های انسانیِ اثرگذار بر رابطه دوطرفه با محیط بررسی می شود. پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است: چه شاخصه های محیطی و چه ویژگی های انسانی بر تقویت تعامل انسان با محیط و شکل گیری منظر تعاملی مؤثر است؟ همچنین هدف این پژوهش، ارتقای ارتباط انسان با محیط و تقویت وجه تعاملی منظر است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا با بررسی مفهوم تعامل و تحلیل آن، شاخصه های مؤثر بر رخداد تعامل را استخراج می کند. سپس با توجه به اهمیت جایگاه انسان و محیط در مفهوم منظر، با روش تحلیل محتوا به بررسی ماهیت انسان و محیط می پردازد و مؤلفه های محیطی و انسانی ای که بر تقویت رخداد تعامل در منظر مؤثر هستند را شناسایی می کند. در نهایت پایایی و روایی مؤلفه های به دست آمده به روش دلفی مورد سنجش قرار می گیرد. پژوهش حاضر نشان می دهد در گام اول برای تقویت رخداد تعامل با محیط، توجه به شاخصه هایی همچون رابطه دوسویه، فعال بودن، تغییرپذیری، پاسخ دهی و اثرگذاری الزامی است و در گام بعدی با استفاده از ویژگی های انسانی و محیطی که براساس ماهیت انسان و محیط شکل می گیرد، می توان شرایط رخداد تعامل با محیط را تقویت کرد.