مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
شهر ایرانی-اسلامی
منبع:
نقش جهان سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
27-35
حوزه های تخصصی:
مفهوم باغ ایرانی در طی تاریخ به عنوان جوهره ای پویا برای تجلی فضایی متعالی در پارادایم های فکری و عقیدتی مختلف حضور یافته است. باغ ایرانی یک سیستم به هم پیوسته و چندسطحی است که جدای از ساختار اصلی باغ، یک حس تعلق و حس مکان ایجاد می کند؛ در نتیجه ایجاد باغ ایرانی با تقلید صرف از شکل ساختاری آن دیدی ساده انگارانه و تک بعدی خواهد بود. کهن-الگوی باغ ایرانی که در ارتباط کامل با زندگی روزمره و حیات پویای شهر حضور داشته و عنصر اساسی از ساختار طبیعی-مصنوع شهر را شکل می داده است متاسفانه از کالبد شهرهای معاصر امروزی رخت بربسته است. به منظور بازگرداندن باغ ایرانى به عرصه معماری و شهرسازی معاصر و انطباق آن با نیازهای نوین زندگی شهری، هدف این پژوهش ارائه راهکارهای بازیابی باغ ایرانی در تلفیق و ارتباط تنگاتنگ با کاربری های شهر امروزی ، به عنوان الگویی برای باغشهر ایرانی-اسلامی ،تحت عنوان ایده باغشهر تماتیک (موضوعی)، می باشد. لذا ابتدا به بررسی چگونگی استفاده از کهن الگوی باغ ایرانی بدون نیاز به تقلید صرف از شکل ساختاری و کالبدی آن در ترکیب با شهرهای امروز می پردازد؛ سپس چگونگی ادراک و شناسایی باغ توسط بیننده و حس مکان و لایه های معنایی آن را جهت بهره گرفتن از آن در طراحی سایر فضاها و محوطه های شهری مورد بررسی قرار می دهد.
ارزیابی کیفی طراحی عناصر اصلی ساخت فضایی شهرها در شهرهای ایرانی-اسلامی (مورد شناسی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها بزرگ ترین مظاهر تمدن بشر بوده که در طول تاریخ همواره از عوامل متعددی چون دین و مذهب متأثر شده اند. در این میان دین اسلام از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده ؛ چرا که اساساً در شهر نمود یافته و توسعه آن نیز از طریق توسعه و ساخت شهرها بوده است. گسترش اسلام به سوی ایران و ادغام فرهنگ و معماری ایرانی با اصول اسلامی منجر به شکل گیری نوع خاصی از شهرسازی و معماری با عنوان «شهرسازی و معماری ایرانی-اسلامی» شد که بر پایه های مستحکمی بنا شده بود. امروزه شاهد کمرنگ شدن این سنت ها بوده و شهرها با فاصله گیری از معیارهای مثبت پیشین، شکل، فرم و عملکرد اصلی شان را از دست می دهند. این پژوهش با هدف ارزیابی روند تحولات کالبدی و کیفیت طراحی عناصر ساخت اصلی شهر ایرانی-اسلامی و رتبه بندی آن ها در شهر تبریز صورت گرفته است. پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها نیز مبتنی بر روش های اسنادی و پیمایشی است. بدین ترتیب، داده های تحقیق از دو گروه جامعه آماری (28 نفر از مدیران و کارشناسان و نخبگان امور شهری) جمع آوری شد. برای شناسایی و تحلیل شاخص های کیفی طراحی شهرسازی ایرانی-اسلامی از مدل فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) و نرم افزار Super Decision استفاده شده است. بر پایه نتایج به دست آمده، زیرمعیارهای زیبایی بصری، هویت و حس تعلق، کارآیی، ارزش های معمارانه و خوانایی به ترتیب با وزن نهایی 0.649، 0.489، 0.357، 0.278 و 0.263 دارای بیشترین وزن نهایی هستند. همچنین با مقایسه میزان ارجحیت معیارهای اصلی به این نتیجه رسیدیم که معیار عملکرد با وزن 0.730 بیشترین وزن و سپس معیار فرم با 0.188 در رده دوم و معیار معنا با ضریب 0.080 در رتبه آخر قرار دارد. نتایج محاسبات حاکی از آن است که سطح شاخص های کیفیت محیط همانند زیبایی بصری در بُعد فرم، کارایی، خلوت، دسترسی، فضای سبز و تنوع در بُعد عملکرد و امنیت، آسایش و خوانایی در بُعد معنا ارتقا یافته، اما شاخص های دیگری همانند ارزش های معمارانه و مقیاس انسانی در بُعد فرم و تعاملات اجتماعی، مشارکت و سرزندگی در بُعد عملکرد و هویت و حس تعلق و خودنمایی و دنجی بودن محیط در بُعد معنا تضعیف شده اند. درنهایت و پس از وزن دهی چک لیست های دودویی طراحی شهری، وزن نهایی عناصر اصلی شهرسازی ایرانی-اسلامی تبریز به لحاظ کیفیت محیط براساس مدل تحلیل شبکه ای ارائه شد که براساس نتایج آن، عناصر باغ ها، مدارس دینی، بازار و ارگ به ترتیب با وزن های 0.065، 0.046، 0.043 و 0.037 در رتبه های اول تا چهارم قرار دارند.
سنجش مؤلفه های معمارانه بلندمرتبه سازی با تأکید بر هنر معماری ایران، نمونه موردی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
105 - 120
حوزه های تخصصی:
امروزه خانه به عنوان یکی از اساسی ترین نیاز های زیستی و به عنوان نماینده تعبیر و تفسیر انسان از جهان اسلام اهمیت ویژه ای را در برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جوامع دارد. تهیه و تأمین خانه برای کلیه افراد جامعه و به ویژه خانه مناسب از این نظر که فراهم کننده آسایش و رفاه انسان هاست، نقش بسیار مهمی را در زندگی افراد جامعه دارد و حتی می تواند به عنوان یکی از معیارهای سنجش رفاه اجتماعی در یک جامعه به حساب آید. به دنبال رشد فزاینده جمعیت شهری ناشی از افزایش جمعیت و مهاجرت های روستایی در دهه های اخیر در ایران چهره مسکن و معماری ایرانی-اسلامی تغییر یافت. در شرایط محدودیت منابع زمین و عدم امکان تصاحب سطح و رشد افقی شهر ها مسکن این بار به جای گسترش در سطح، در ارتفاع ساخته شد که نمود آن با عنوان "بلندمرتبه" خوانده می شود. توسعه این پدیده بدون برنامه ریزی صحیح و عدم توجه به مسائلی از جمله بافت فرهنگی-اسلامی در فضای تعاملی سکونت گاهی منجر به بروز رفتار هایی از ساکنین می گردد که مخل و از بین برنده فرهنگ سکونتی است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر مؤلفه های بلندمرتبه بر فرهنگ سکونتی در مجموعه های مسکونی شهر شیراز به عنوان یکی از شهر هایی با معماری اسلامی است. نوع پژوهش اسنادی-تحلیلی پیمایشی است. در این راستا پس از استخراج مؤلفه های فوق در قالب روش دلفی و سنجش در مجموعه های مسکونی شهر شیراز، در راستای بهبود مؤلفه های بلندمرتبه با تأکید بر هنر معماری ایرانی و افزایش تأثیر آنها بر فرهنگ سکونتی راهکار های راهبردی و اجرایی ارائه گردیده است.
بررسی امکان تفسیر و گونه شناسی شهرهای ایرانی-اسلامی بر اساس نظریه روح مکان شولتز، تعریف روح مکان شهرهای ایرانی- اسلامی و جستجو آرمان شهر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به دیدگاه نوربرگ شولتز، هویت معماری شهرهای باستانی بین چهار الگوی کیهانی، رمانتیک، کلاسیک و مرکب تقسیم و روح مکان شهرهای اسلامی در گستره شهرهای کیهانی قرار می گیرد. اما آیا شهرهای ایرانی-اسلامی همه داری روح کیهانی هستند؟ الگوی آن ها با توجه به الگوی ساختاری نظریه شولتز چیست؟آیا ابعاد فرهنگی و معنایی ناشی از بستر محیطی را هم می-توان در محیط های اسلامی پذیرفت و تسری داد؟ در این تحقیق تلاش شده با بازنگری در نظریه روح مکان و بررسی شهرهای ایران الگوی آن ها کشف و بومی سازی شود. در فرایند طراحی استفاده از الگوهای بومی منطقه کمک شایانی به باززنده سازی هویت مکان می کند، هویتی که امروزه با توجه به گسترش طراحی های غیر مربوط در حال کمرنگ تر شدن است. پژوهش حاضر با بهره گیری از مطالعات میان رشته ای به صورت کیفی، پدیدارشناسی و کتابخانه ای و ارتباط با مطالعات اقلیمی، منظر، شهرسازی و تأثیر روانشناسی بر این مؤلفه ها تلاش می کند روح مکان موجود در شهرهای ایرانی-اسلامی را معرفی و بدین ترتیب تئوری شولتز را مورد بازبینی قرار دهد. در این پژوهش شهرهای ایرانی در چهارچوب نظریه شولتز بررسی و گونه شناسی این شهرها از دو منظر موضع شناسی و سیماشناسی صورت می گیرد؛ در حقیقت ساختار این نظریه ظرفی برای تعریف هویت اسلامی شهرها است. نتایج حاکی از آن است که هر چهار الگو در شهرهای ایرانی- اسلامی قابل تعریف است و تحت تأثیر عواملی چون اقلیم شهر، اعتقادات و فرهنگ، تمدن و شهرسازی گذشته شکل گرفته است. در این میان باغشهر صفوی با داشتن روح مکان مرکب، به عنوان یک آرمانشهر برای شهرهای ایرانی- اسلامی الگو است.
ارزیابی عناصر شهرهای اسلامی- ایرانی در برندسازی مکانی بافت های تاریخی (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک شهر اغلب دارای پندارهای قابل شناسایی خاص یا ارزش های درونی ادراک شده از ساکنان آن است. برندسازی شهری ریشه در خلق و برجسته کردن هویتی از ارزش های متنوع دارد که همواره با شنیدن نام یک شهر، تصویری در ذهن ما تداعی می شود؛ این تصویر می تواند شامل ابعادی چون تصویر اجتماعی، تصویر اقتصادی، تصویر کالبدی یا تصویری که از گذشته تاریخی آن شهر داریم، شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی عناصر شهرهای ایرانی-اسلامی در برندسازی مکانی در بافت تاریخی شیراز است. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-تحلیلی است و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس انجام شده است. روش گردآوری داده ها به دو صورت اسنادی و از طریق فیش برداری (شامل کتاب، مقالات فارسی و لاتین، پایان نامه ها) و میدانی (پرسشنامه و برداشت میدانی) به دست آمده است. پس از تبیین شاخص های مرتبط با موضوع، پرسشنامه ای ساختاریافته در قالب طیف لیکرت تدوین و توسط کارشناسان تکمیل شد. در این پژوهش 9 مورد از عناصر بافت تاریخی شیراز که جزو عناصر سازنده شهر ایرانی-اسلامی هستند، مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد، شاه چراغ با شاخص اولویت 85/0 رتبه اول، ارگ کریم خان نیز با شاخص اولویت 83/0رتبه دوم، بازار وکیل با شاخص اولویت 64/0 رتبه سوم و مدرسه خان با شاخص اولویت 11/0 رتبه نهم را در برندسازی مکانی بافت تاریخی شیراز دارند. براساس نتایج به دست آمده مسائل مربوط به دلپذیری، محرک بودن و هیجان انگیز بودن فضا در ایجاد تصویر ذهنی مطلوب تأثیر زیادی داشته است. شاه چراغ بزرگ ترین مزیت گردشگری شیراز است که بازدیدکنندگان می توانند با انجام برنامه ریزی و مهیاکردن شرایط محیطی مناسب از این موهبت ویژه استفاده کنند. با این حال تخریب های گسترده و ساخت وسازهای خارج از اصول شهرسازی می تواند ضربه جبران ناپذیری بر این پتانسیل ویژه برندسازی شیراز وارد سازد. در راستای برندسازی شهری شیراز، برخورد ضابطه مند و بر اساس اصول شهرسازی، شناسایی واقعیت های جامعه و تلاش برای رفع موانع و کمبودها و مشارکت و نظارت ذی نفعان، مشارکت و همکاری همه سازمان های تأثیرگذار اقتصادی، مدیریت شهری، سازمان های فرهنگی و آموزشی و سازمان های مردم نهاد ضروری هستند.
مقایسه تطبیقی محله های جدید و قدیم شهر اصفهان بر اساس رویکرد شهر ایرانی- اسلامی (نمونه موردی: محله های شهشهان و بهارستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، شهرهای ایرانی اسلامی به شدت تحت تأثیر جهانی شدن قرار گرفته اند، که این تأثیرات منجر به دگردیسی و ایجاد ابهامات در تجلی کالبدی آنها گشته است. این دگردیسی به واسطه انتشار فرهنگ بیگانه، از هدایت های اساسی تعالیم وحیانی در ساخت شهر ایرانی اسلامی دور شده و تغییرات قابل ملاحظه ای را در ساختار شهری به وجود آورده است. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی محله های جدید و قدیم شهر اصفهان بر اساس رویکرد شهر ایرانی- اسلامی می باشد. لذا دو محله (محله قدیمی شهشهان و محله جدید بهارستان) در شهر اصفهان انتخاب شد. در این زمینه 39 شاخص در قالب چهار اصل: مسجد محوری (ارتباط انسان با خدا)، درون گرایی (ارتباط انسان با خود)، محله محوری (ارتباط انسان با جامعه) و طبیعت گرایی (ارتباط انسان با جهان هستی) انتخاب شد. در گام بعدی، با بهره گیری از تکنیک پرسشنامه و مطالعات میدانی، داده های پژوهش گردآوری شد. در مرحله بعد، اطلاعات جمع آوری شده وارد نرم افزار spss شد. نهایتا وضعیت دو محله مورد مطالعه از حیث شاخص های شهر ایرانی اسلامی با استفاده از آزمون تی مستقل مقایسه شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که میانگین دو گروه در دو محله مورد مطالعه در 23 شاخص تفاوت معنی داری دارند و همچنین میانگین اکثریت شاخص ها در محله شهشهان بسیار بالاتر از محله بهارستان است. بیشترین اختلاف بین دو محله مورد مطالعه به ترتیب در بخش های مسجد محوری، درون گرایی، محله محوری و در مرتبه آخر طبیعت گرایی است. نکته حائز اهمیت آنکه این دو محله در بخش طبیعت گرایی به غیر از دو شاخص وجود حیاط در منزل و وجود باغچه در حیاط واحد مسکونی، اختلاف بسیار ناچیزی دارند.