مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
تحلیل جنسیتی
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش توصیفی، تحلیل جنسیتی انجام فعالیت های کشاورزی به وسیله روستاییان شهرستان کرمانشاه، به روش کمی، است. جامعه آماری پژوهش را ساکنان روستاهای شهرستان کرمانشاه تشکیل دادند (148425نفر: 79040 مرد و 69385 زن) و با محاسبه حجم نمونه ای معادل 382 نفر، از روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده شد. بر اساس یافته ها، میزان مشارکت زنان روستایی، به ویژه زنان میان سال، در انجام امور مختلف پرورش دام بیش از مردان بود، ولی در امور زراعت و باغ داری، تنها در وجین و فرآوری محصولات مشارکت داشتند؛ هم چنین میزان دست رسی زنان به منابع مختلف و تصمیم گیری آن ها در مورد منابع و درآمدها نیز کم تر از مردان بود. بر اساس تحلیل واریانس دو سویه، از لحاظ میزان مشارکت فیزیکی در امور کشاورزی، میزان دست رسی به منابع، و توان دخل و تصرف در آن ها (کنترل و تصمیم گیری)، بین چهار گروه مردان میان سال، زنان میان سال، زنان جوان، و مردان جوان روستایی، اختلافی معنادار مشاهده شد؛ بنابراین، برنامه ریزی توسعه روستایی شهرستان کرمانشاه بر پایه واقعیت های مذکور و بر اساس عدالت محوری جنسیتی توصیه می شود.
تحلیل جنسیتی مهارت های کاربری فناوری اطلاعات در امور ترویج کشاورزی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه؛ «تحلیل جنسیتیِ مهارت های کاربری فناوری اطلاعات در امور ترویج کشاورزی استان گیلان» است که به مطالعه وضعیت کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات در امور ترویج کشاورزی استان گیلان می پردازد و در نهایت، تحلیلی مقایسه ای بین زنان و مردان در توانایی کاربری این فناوری ها در امور مرتبط با ترویج کشاورزی ارایه می کند. جامعه آماری تحقیق «کارگزاران ترویج کشاورزی استان گیلان» هستند که 203 نفر از آنان به روش نمونه گیری «طبقه ای متناسب تصادفی» انتخاب می شوند. ابزار مطالعه «پرسش نامه» است که پایایی آن با برآوردی از ضریب «آلفای کرونباخ» تخمین زده می شود و مقدار آن 0.76 به دست آمد. نتایج حاصل از تحلیل نشان می دهد که زنان و مردان در رابطه با متغیرهای سن، سابقه خدمت، تسلط بر مهارت های اینترنتی و مهارت کاربری رایانه در امور ترویجی، در زمینه های مختلف اختلافی معنا دار با یکدیگر دارند. نتایج حاصل از تحلیل تشخیصی نیز بیان گر آن است که مهارت استفاده از رایانه برای انجام وظایف ترویجی دارای بیشترین همبستگی با نمره تشخیصی است و بیشترین نقش را در تبیین واریانس کل ایفا می کند. مراکز ثقل گروه ها برای مردان 2.121 و برای زنان -0.908 به دست آمد.
عوامل محیطی مؤثر در تحلیل جنسیتی سبک زندگی مورد مطالعه: روستاییان شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با گسترش کاربرد رسانه در زندگی روزمره شاهد شکل گیری نسل جدیدی با سبک های جدید زندگی هستیم. در این دنیای مدرن، سبک های زندگی متفاوتی وجود دارد که مورد توجه صاحب نظران قرار گرفته است زیرا توجه به این مسأله برخاسته از تحولات اجتماعی و فرهنگی است که سهم هر یک از زنان و مردان را در عرصه های مختلف نمایان می کند. سبک زندگی زنان و مردان نیز در بستر دنیای مدرن دچار تغییر و تحولات زیادی شده است. لذا هدف از تحقیق حاضر تحلیل جنسیتی سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن در میان روستاییان شهرستان زنجان بود که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل روستاییان شهرستان زنجان (جمعیّت فعال 10 سال و بالاتر) می باشد که با استفاده از جدول بارتلت و همکاران (2001)، 250 نفر انتخاب و اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله ی نرم افزار SPSS 20 و AMOS 20 انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد: رابطه بین محیط رسانه ای با سبک زندگی برای مردان غیر معنی دار (827/0= ρ ، 020/0= β ) و برای گروه زنان منفی و معنی دار (008/0= ρ ، 405/0-= β ) می باشد. بنابراین نقش تعدیل گری جنسیت در رابطه، محیط رسانه ای با سبک زندگی مورد تأیید قرار می گیرد. هم چنین نتایج نشان داد محیط اجتماعی دارای اثر مثبت و معنی داری بر سبک زندگی برای هر دو گروه مردان (006/0= ρ ، 331/0= β ) و زنان(030/0= ρ ، 335/0= β ) است که با توجه به هم جهت بودن رابطه و معنی داری روابط برای دو گروه فرض تعدیل گری جنسیت در این روابط مورد تأیید قرار نمی گیرد. علاوه بر این نتایج در رابطه با اثر محیط اقتصادی بر سبک زندگی برای دو گروه زنان و مردان نشان داد که اثر محیط اقتصادی بر سبک زندگی برای مردان مثبت و معنی دار (000/0= ρ ، 365/0= β ) ولی برای زنان غیر معنی دار (361/0= ρ ، 127/0= β ) بود، که در این رابطه هم با توجه به معنی داری آن برای یک گروه اما غیرمعنی داری برای گروه دیگر فرض تعدیل کننده متغیّر جنسیت در رابطه بین این دو متغیّر مورد تأیید قرار می گیرد. [1] [1] - مقاله مستخرج از پایان نامه کارشناسی ارشد سهیلا فتحی در رشته توسعه ی روستایی با عنوان ""تحلیل تحولات سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن در میان روستاییان شهرستان زنجان"" به راهنمایی دکتر محمد بادسار و مشاوره دکتر روح اله رضایی و دکتر حسین شعبانعلی فمی است.
تحلیل جنسیتی سیاست گذاری اشتغال در ایران پساانقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۸
1 - 34
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی رویکردهای جنسیتی حاکم بر مجموعه سیاست های اشتغال بعد از انقلاب اسلامی با استفاده از تحلیل محتوای کیفی است. نتایج مطالعه نشان می دهد که گزاره های مختلفی از گفتمان های جنسیتی رقیب در مجموعه اسناد قابل شناسایی است که به لحاظ دوره زمانی، مرجع تصویب کننده و حوزه های اشتغال، تنوع و تحول داشته اند. به عبارت دیگر، درحالی که مقولات بازتاب دهنده رویکرد ذات گرا در مجموعه اسناد و در گفتمان های سیاسی مختلف چون اولویت مادری و همسری، خانواده مرد سرپرست، اشتغال مضر، حوزه خصوصی مهم، تکالیف و حقوق متفاوت و خانواده محوری سیطره دارد. اشتغال مشروط برای گروه زنان نخبه نیز مورد نظر سیاست گذار بوده است و از منظر غیرذاتگرایانه نیز مقولاتی چون برابری دستمزد، مهارت محوری و توانمندسازی و تغییرات ساختاری نیز مدنظر بوده است. در مجموع با استفاده از مدل مک فیل می توان وجود رویکردهای ذات گرایانه و غیرذات گرایانه مختلف در اسناد را شناسایی کرد که نشان دهنده تناقضات اساسی و مواضع متناقض در سطح کلان نسبت به اشتغال زنان هستند.
بررسی تفاوت بین رضایتمندی، انتظارات و نگرش زنان و مردان جامعه روستایی در خصوص گردشگری روستایی(مورد مطالعه شهرستان ایذه در استان خوزستان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
232 - 246
حوزه های تخصصی:
متخصصان سراسر جهان اتفاق نظر دارند که برنامه های توسعه جز با مشارکت زنان به ویژه زنان روستایی نمی تواند پایدار و موفق باشد و صنعت گردشگری نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همسو بودن مهارتها و توانمندیهای ویژه زنان و نیازمندیهای صنعت گردشگری همچون تهیه غذا، مهمانداری و صنایع دستی توجه به مشارکت این قشر از جامعه روستایی در فرایند برنامه ریزی جهت توسعه فعالیتهای گردشگری را ضروری تر می سازد که متأسفانه شواهد موجود نشان از عدم مشارکت قشر زنان دارد. با وجود این که زنان عهده دار بخشی از فعالیت های این صنعت هستند اما از عایدات ناشی از آن چیزی نصیب شان نمی شود. ذکر این نکته ضروری است که بدون مشارکت مردم محلی بویژه زنان روستایی در برنامه ریزی جهت توسعه فعالیت های گردشگری و نیز عدم دانش و آگاهی از درک و نگرش این قشر از جامعه میزبان نسبت به پیامدهای این صنعت نمی توان امید موفقیت در کسب منافع ناشی از این صنعت و در نهایت نیل به توسعه پایدار امید چندانی داشت. لذا در این پژوهش که یک پژوهش پیمایشی توصیفی است با استفاده از ابزار پرسشنامه به بررسی و تحلیل جنسیتی رضایتمندی، انتظارات و نگرش جامعه میزبان که ساکنان هشت روستا از شهرستان ایذه در استان خوزستان (325 نفر حجم نمونه براساس جدول تاکمن و نمونه گیری به روش تصادفی ) پرداخته شد و تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS صورت گرفته است. نتایج حاکی از نگرش مثبت زنان نسبت به پیامدهای گردشگری روستایی در این شهرستان می باشد. همچنین میزان رضایتمندی، نگرش و انتظارات زنان نسبت به مردان از گردشگری بیشتر بوده و بین زنان و مردان در این متغیرها تفاوت های آماری معنی داری وجود داشته است.
تحلیل جنسیتی سیاست گذاری آموزش در ایران پساانقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی رویکردهای جنسیتی حاکم بر مجموعه سیاست های آموزش عمومی و عالی بعد از انقلاب اسلامی با استفاده ازرویکرد تحلیل جنسیتی و روش تحلیل محتوای کیفی است. نتایج مطالعه نشان می دهد که رویکردهای جنسیتی مختلفی در حوزه آموزش از رویکرد تفاوت محور و دوست دار خانواده تا رویکرد تشابه در قدرت بخشی و به عبارتی رویکرد جنسیتی دوست دار زنان در سیاست ها قابل شناسایی است. در سیاست گذاری آموزش عمومی جریان رویکردها از تمایز حداکثر به تشابه حداکثری و تمایز کمتر تحت تأثیر گفتمان حاکم بر جامعه و برآیند آن در گفتمان حاکم بر سیاست گذاری بوده است. اما در حوزه آموزش عالی به سبب ارتباط آن با اشتغال و تقسیم بندی های تمایز محور جنسیتی این حوزه، رویکرد جنسیتی بر مدیریت جنسیتی فضای آموزشی مبتنی بوده است، اما این رویکرد نیز تحت تأثیر تحولات گفتمان حاکم بر جامعه تعدیل یافته است.
تحلیل جنسیتی بازنشر خشونت در صفحات اینستاگرام سلبریتی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هشتم بهار ۱۴۰۱شماره ۲۹
435 - 395
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو در پی تحلیل جنسیتی بازنشر خشونت علیه زنان از سوی سلبریتی ها در فضای اینستاگرام است و از منظر جنسیت به عملکرد سلبریتی ها در مواجه با خشونت بروز یافته علیه زنان در محتوای منتشر شده ی صفحات آنها می پردازد. اینستاگرام شبکه اجتماعی تصویر محوری است که امروز بستر مساعدی برای ارتباط بین سلبریتی ها و مخاطبین آنها فارغ از محدودیت های رسمی است. بااقبال عمومی مردم نسبت به این گروه وتاثیر عمل آنها در جهت دهی به افکارورفتار جمعی، عملکرد آنها در مواجهه با انواع خشونت بروز یافته برعلیه زنان قابل تامل است. دراین مطالعه باروش پژوهشی کیفی ورویکرد تحلیل محتوا پست های منتشر شده در حساب های کاربری این افراد با محوریت خشونت علیه زنان بررسی شد. به این منظور 145 صفحه سلبریتی های فعال در اینستاگرام رصد وسه موضوع پرتکرار اسید پاشی، خودسوزی و اعمال خشونت بر زنان انتخاب شدند. 74پست تصویری مرتبط با این مضامین در قالب های عکس، ویدئو و طرح گرافیکی با توجه به عنصر جنسیت در محتوا وصاحبان صفحه تحلیل محتوایی شد. نتایج نشان می دهد: بازنشر خشونت از سوی سلبریتی ها نوعی همراهی و همدلی با افکار عمومی وآگاهی بخشی به گروه های مختلف مخاطبین است و به نوعی می تواند بخشی از مسئولیت اجتماعی این گروه تلقی شود. سلبریتی ها با انتشار محتوای حاوی خشونت علیه زنان در پی بازتولید خط خشونت نیستند. خشونت مبتنی برجنسیت موجب حساسیت بیشتر سلبریتی های زن بوده و این گروه پست های بیشتری در این موضوعات منتشر کردند. تاکید بر عناصر جنسیتی در محتوای تصاویر منتشر شده ملموس است.
تحلیل جنسیتی عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینی روستایی با تأکید بر دیدگاه زنان (مورد مطالعه: بخش امیرآباد شهرستان دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
مفهوم کارآفرینی در پاسخ به نیازهای حاصل از تحولات نظام های اجتماعی و اقتصادی عصر حاضر مطرح شد. در بسیاری از جوامع درحال توسعه از جمله ایران، در مسیر کارآفرینی زنان، مشکلات زیادی وجود دارد که سبب شده تا روند حضور زنان در کارآفرینی، کُند باشد. در پژوهش حاضر تلاش می شود تا عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینی روستایی از دیدگاه زنان و مردان روستاهای بخش امیرآباد شهرستان دامغان شناسایی شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیّت توصیفی - تحلیلی و از نظر روش گردآوری اطلاعات اسنادی - پیمایشی است. به منظور سنجش میزان همبستگی میان متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و برای تحلیل دیدگاه زنان و مردان نسبت به شاخص های موفقیت کارآفرینی از آزمون T مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش دال بر وجود تفاوت معناداری در دیدگاه زنان و مردان دارد؛ البته دراین بین هر دو گروه جنسیتی عامل «فردی» را بیش از هر عامل دیگری در موفقیت کارآفرینی مؤثر می دانند؛ زنان «داشتن تعهد» و «مصمم بودن در کارها» و مردان «داشتن روحیه ریسک پذیری» و «داشتن روحیه خودباوری» را مهم ترین زیرمؤلفه های عامل «فردی» برشمردند. در میان سایر عوامل نیز، تفاوت دیدگاه معناداری از نظر زنان و مردان وجود دارد؛ از نظر زنان، عوامل «فردی»، «زیرساختی – نهادی»، «اقتصادی»، «خانوادگی» و «اجتماعی – فرهنگی» به ترتیب نقش مهمی را در موفقیت کارآفرینی ایفا می نمایند.
تحلیل انتقادی گفتمان لالایی ها براساس نظریه فرکلاف با نگاه جنسیتی (مورد مطالعه: لالایی های یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
177 - 210
حوزه های تخصصی:
شناخت ایدئولوژی ها و جهان بینی های مؤلف، هدف تحلیل انتقادی گفتمان متون است که از تحلیل و بررسی سازمان های کلامی بالاتر از جمله، حاصل می شود. تحلیل انتقادی گفتمان رویکردهای مختلفی دارد که یکی از معروف ترین و کاربردی ترین آنها، رویکرد فرکلاف است. در این پژوهش، لالایی های مورد مطالعه را بر اساس رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف، بررسی کرده ایم. در سطح توصیف لالایی ها، ساختارهای گفتمان مدار و کاربردهای زبانی دارای بار ایدئولوژیک مورد مطالعه قرارگرفتند. در سطح تفسیر، به تحلیل بینامتنی و بافت موقعیت اعم از موقعیت های مذهبی، جغرافیایی و تاریخی و اجتماعی و فرهنگی پرداختیم. در این پژوهش، سطح تبیین لالایی ها دربرگیرنده تحلیل روابط قدرت و دو جنس و توزیع نابرابر آن و تأثیر هژمونی ایدئولوژیک در تفکّر زنان با نگاه انتقادی است. برآیند پژوهش نشان می دهد که تفکّر غالب جامعه، تفکّری زن ستیزانه است و بنابراین، زنان نیز نسبت به جنس مؤنث تفکّری مردانه دارند و هویتی سوای هویت مرد برای خود قائل نیستند. البته، سطح آگاهی زنان و فعالیت های اجتماعی آنان در عصر جدید، باعث شده تا در گفتمان لالایی های جدید، از زبان مادران جوان تر امروزی، دیگر شاهد چنین ایدئولوژیی نباشیم و زنان به حقوق، توانایی ها و منزلت اجتماعی خود بیشتر از پیش واقف هستند.
آثار و پیامدهای طلاق؛ مرور نظام مند تحقیقات انجام شده در ایران با تأکید بر ملاحظات جنسیتی (1390 – 1376)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۹ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
111 - 131
حوزه های تخصصی:
پیامدهای طلاق به ویژه وجوه منفی آن، هم به صورت عمومی بر ارکان مختلف جامعه تأثیر می گذارد و هم به واسطه تأثیرات ویژه ای که بر زنان دارد، در تحلیل های جنسیتی توسعه و سیاستگذاری های اجتماعی اهمیت می یابد، این مقاله مروری خواهد داشت بر پژوهش های صورت گرفته در حوزه پیامدها و آثار طلاق در ایران در بازه زمانی 1376 الی 1390. بر اساس نتایج جستجوی اولیه، 197 سند به دست آمد که پس از بررسی و غربال گری اولیه، محتوای 23 تحقیق استخراج گردید. سپس، یافته های به دست آمده از این تحقیقات در سطوح 1- مشخصات عمومی 2- اهداف و سؤالات تحقیق، 3- متدولوژی تحقیقات، 4- انواع متغیرهای مورد بررسی و 5- یافته ها و نتایج تحقیقات، طبقه بندی و ارزیابی گردیدند.یافته های این پژوهش نشان می دهد که نه تنها طلاق به طور کلی می تواند باعث صدمه به سرمایه انسانی و اقتصادی جامعه شود، بلکه در تحلیلی حساس به جنسیت، می تواند مانع نقش آفرینی زنان در فرایند توسعه و در نتیجه به حاشیه راندن و استثمار زنان شود. به علاوه، این تحقیق نشان می دهد که محققان زن بیشتر از محققان مرد به مسائل روانشناختی و اقتصادی پیامدهای طلاق توجه داشته و کمتر به مسائلی نظیر آسیب های اجتماعی و سوءمصرف مواد مخدر توجه داشته اند.
تحلیل جنسیتی فاصله در روابط زوجین: مصادیق و زمینه های شکل گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
1 - 28
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسان از دو منظر به بررسی موضوع خانواده پرداخته اند؛ از سویی، به مسائلی مانند ساختار و کارکرد خانواده توجه داشته اند و از سوی دیگر، به تغییرات و تحولات خانواده. هرچه از عمر خانواده های گسترده می گذرد و تبلور خانواده هسته ای در جامعه بیشتر می شود، اهمیت روابط بین اعضای خانواده، به خصوص زن و شوهر، به منزله ارکان اصلی خانواده، واضح تر می شود. از سوی دیگر، از آنجایی که کیفیت روابط درون خانواده نقش بسزایی در شکل گیری نگرش ها و بازخوردهای اجتماعی اعضای خانواده دارد و پایه و اساس روابط درون خانواده بر محور رابطه زن و شوهر استوار است، پژوهش حاضر در تلاش است با اتخاد رویکردی جنسیتی به یکی از جنبه های کنش متقابل زناشویی به نام فاصله بپردازد. در این مقاله 43 مصاحبه عمیق نیم ساخت یافته از 22 زن و 21 مرد انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از صور متفاوت فاصله در روابط زوجین است که می توان آن ها را با عنوان فاصله معطوف به انتخاب، فاصله معطوف به تعارض، و فاصله معطوف به موقعیت دسته بندی کرد. درحالی که بعضی از صورت های فاصله می تواند موجب گسستگی در روابط زوجین شود، فاصله معطوف به انتخاب و صورت های دیگری از فاصله می تواند به قوام و استحکام روابط منجر گردد. گغتنی است نتایج این پژوهش به لحاظ حجم محدود نمونه به هیچ وجه قابل تعمیم نیست.
تحلیل جنسیتی تبیین کننده های رفتار کارآفرینانه دانشجویان ایران
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
87 - 101
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی مفهومی است که برای فعالیت های ارزش آفرین به کار برده می شود؛ به گونه ای که نقش مهمی در توسعه فناوری و نوآوری، اشتغال زایی و توسعه اقتصادی دارد. اگرچه ادبیات کارآفرینی به صورت فزاینده ای در جهت بررسی عوامل مؤثر بر قصد کارآفرینانه دانشجویان بر مبنای مدل های نیت محور تمرکز کرده است؛ ولی در جهت شناسایی عوامل شکل گیری رفتار کارآفرینانه دانشجویان به خصوص دانشجویان کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران مطالعه منسجمی انجام نشده است. به منظور پرکردن این شکاف مطالعاتی، پژوهش حاضر با به کارگیری نظریه رفتار برنامه ریزی شده به دنبال تحلیل جنسیتی تبیین کننده های رفتار کارآفرینانه دانشجویان در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان سال چهارم کارشناسی رشته های کشاورزی در نظام آموزش عالی کشور بودند که تعداد 455 نفر از آن ها به روش نمونه گیری چندمرحله ای از نه دانشگاه در کشور انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نگرش نسبت به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده تأثیر مثبت و معناداری بر قصد و رفتار کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران داشتند. افزون بر این، نتایج تحلیل مقایسات چندگانه نشان داد که متغیر جنسیت تأثیر متغیرهای نگرش نسبت به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری بر قصد کارآفرینانه را تعدیل می کند. یافته های حاضر بیانگر کاربردپذیری و قابلیت اطمینان نظریه رفتار برنامه ریزی شده در بین دانشجویان کشاورزی ایران است؛ بنابراین، سیاست گذاران و برنامه ریزان نهادهای دولتی و آموزشی می توانند از نتایج این پژوهش در جهت تدوین راهبردها و راهکارهایی برای ترویج کارآفرینی در بین دانشجویان کشاورزی بهره گیرند.
تدوین مدل آموزش بهنگام کارآفرینی برای دانش آموزان ابتدایی: تحلیل جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
37 - 56
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه اکثر آموزش های کارآفرینی در سطح دانشگاه ها و یا مدارس متوسطه صورت می گیرند و توجه اندکی به برنامه های آموزش کارآفرینی در سطح مدارس ابتدایی می شود که این کم توجهی و غفلت، بسیار قابل تأمل و البته مسئله ساز است؛ زیرا دانش آموزان مدارس ابتدایی جمعیت قابل توجهی را تشکیل می دهند. افزون براین، سال های اولیه مدرسه نقش بسیار مهمی در مسیر زندگی دانش آموزان دارد و این که چگونه این سال ها تجربه می شود و چه توانایی ها و مهارت هایی کسب می شود، بسیار مهم است. لذا آموزش کارآفرینی جای خود را در دوره های مختلف تحصیلی از جمله مدارس ابتدایی باز کرده است؛ به گونه ای که آموزش کارآفرینی در سال های نخست کودکی به یک نیاز تبدیل شده است؛ چرا که آموزش کارآفرینی نقش مهمی در توسعه مهارت های کارآفرینانه و تقویت پتانسیل افراد برای راه اندازی کسب وکار دارد. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل آموزش بهنگام کارآفرینی برای دانش آموزان ابتدایی و مقایسه عوامل سازنده مدل در میان مدیران و معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی شهرستان ایلام بود.روش شناسی: این پژوهش با روش آمیخته متوالی (کیفی- کمی) انجام شد. در بخش کیفی، از روش نظریه داده بنیاد و در بخش کمی، از روش پیمایش استفاده شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل کلیه خبرگان در زمینه موضوع مورد مطالعه در شهرستان ایلام بودند که 22 نفر از آنان با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه مدیران و معلمان مدارس ابتدایی در شهرستان ایلام بود که 261 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه بسته پاسخ بود. در بخش کیفی از روش کدگذاری سه مرحله ای و در بخش کمی در دو بخش آمار توصیفی (میانگین) و آمار استنباطی (مقایسه میانگین) از نرم افزار SPSS نسخه 20 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد که توسعه آموزش بهنگام کارآفرینی در مدارس ابتدایی تحت تأثیر شرایط علّی (سیاست گذاری کلان، سیاست گذاری خرد، هدف گذاری آموزشی و اصلاح سیستم آموزشی)، عوامل زمینه ای (محیط آموزشی، محیط کارآفرینانه، رویدادهای کارآفرینانه و معلمان باانگیزه) و عوامل مداخله گر (تولید محتوا، روش های تدریس و روش های ارزشیابی) است که منجر به توسعه توانمندی های کارآفرینانه می شوند. همچنین، مطابق یافته های بخش کمی، معلمان زن اعتقاد بیشتری به نقش تولید محتوای مناسب در توسعه آموزش بهنگام کارآفرینی برای دانش آموزان داشتند.نتیجه گیری/ دستاوردها: با توجه به نتایج پژوهش فرهنگ سازی در سطح سیستم آموزشی جهت تغییر باور و ایجاد نگرش مثبت در سیاست گذارن آموزشی، مدیران و معلمان مدارس ابتدایی پیشنهاد می شود. همچنین، بایستی محتواهای مناسب آموزشی برای دانش آموزان ابتدایی به منظور ارتقاء دانش کارآفرینی آن ها تولید و ارائه گردد.
پیش بینی قصد کارآفرینانه بر مبنای ابعاد هوش مالی: مطالعه ای در بین دانشجویان رشته حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
51 - 64
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در چند دهه گذشته واکاوی چگونگی شکل گیری قصد کارآفرینانه دانشجویان به یکی از موضوعات اصلی در پژوهش های حوزه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی تبدیل شده است. یکی از ویژگی های فردی و شخصیتی که نقش قابل توجهی در تقویت قصد کارآفرینانه دارد، هوش مالی است که در مطالعات پیشین خیلی کم مورد توجه قرار گرفته است. هوش مالی بالا برای کارآفرینی الزامی است؛ زیرا کارآفرینان برای ایجاد کسب وکار جدید با چالش های مالی مواجه می شوند و باید تصمیم گیری های مالی آگاهانه داشته باشند. برهمین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد هوش مالی در توسعه قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری ایران است. افزون براین، نقش تعدیل گر جنسیت در رابطه بین ابعاد هوش مالی و قصد کارآفرینانه نیز بررسی شده است.روش شناسی: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانشجویان رشته حسابداری در نظام آموزش عالی ایران بودند که تعداد 252 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. به منظور گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استاندارد آنلاین در قالب طیف پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه از نظرات متخصصان کارآفرینی و مدیریت مالی و حسابداری و روایی سازه (روایی همگرا و تشخیصی) و برای سنجش پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ (α) و پایایی ترکیبی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از رهیافت مدل سازی معادلات ساختاری در قالب نرم افزارهای SPSS نسخه 27 و SmartPLS نسخه سه انجام شد.یافته ها: نتایچ پژوهش در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد بُعد هوش پس انداز تأثیر مثبت و معناداری بر قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری داشت، اما تأثیر ابعاد هوش خرج کردن و پول دادن بر قصد کارآفرینانه دانشجویان تأیید نشد. نتایج تحلیل چندگروهی نیز نشان داد متغیر جنسیت تأثیر ابعاد هوش خرج کردن و پول دادن بر قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری ایران را تعدیل می کند؛ به گونه ای که تأثیر هوش خرج کردن بر قصد کارآفرینانه در دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر و تأثیر هوش پول دادن بر قصد کارآفرینانه در دانشجویان پسران بیشتر از دختران بود. نتایج این تحلیل، نقش تعدیلگر جنسیت در رابطه بین هوش پس انداز کردن و قصد کارآفرینانه را تأیید نکرد.نتیجه گیری/ دستاوردها: نتایج پژوهش حاضر نقش ابعاد هوش مالی در تقویت قصد کارآفرینانه دانشجویان را شفاف کرد؛ به گونه ای که پژوهشگران و سیاست گذاران دولتی و آموزشی می تواند از دستاوردهای نظری و کاربردی این مطالعه استفاده کنند. در واقع، پژوهش حاضر با مشخص کردن چگونگی تأثیرگذاری ابعاد هوش مالی و همچنین، تفاوت های جنسیتی در رابطه بین ابعاد هوش مالی و قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری به توسعه ادبیات کارآفرینی در این زمینه کمک کرد. افزون براین، به سیاست گذاران دولتی و آموزشی کشور پیشنهاد می شود که مباحث و شیوه های پس انداز کردن و مدیریت درآمدها و مخارج، بودجه بندی مالی و نحوه ارتقای مهارت های مالی در سرفصل های آموزشی گنجانده شود. همچنین، با توجه به وجود تفاوت های جنسیتی در زمینه تأثیر هوش مالی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان، لازم است آموزش های مالی و کارآفرینی با در نظر گرفتن انگیزه ها، اهداف و روحیات متفاوت دختران و پسران طراحی و اجرا شود.