زبان فارسی و گویش های ایرانی
زبان فارسی و گویش های ایرانی سال سوم پاییز و زمستان 1397 شماره 2 (شماره 6) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
صورت شکسته، شکلِ نوشتاری کلمه، وند یا پی بستی است که اولاً، مبیّن تلفظ سبک گفتاری فارسی باشد، و ثانیاً، معادل آواییِ سالمی در زبان رسمی معیار فارسی داشته باشد، مثلاً «اگه» و «می تونم» صورت های شکسته کلمات سالمِ «اگر» و «می توانم» هستند؛ یا «-رو» صورت شکسته کلمه دستوری و سالم «را» است. در این مقاله، به اختصار درباره علل درج کلمات شکسته در فرهنگ های فارسی و نیز شیوه درج این صورت ها سخن می گوییم. پیکره را از 112 اثر نمایشی و داستانی فارسی (نک. پیوست)، و صد کلمه از گفت وگوهای منتشرشده صد ساله اخیر، به زبان فارسی، به صورت تصادفی برگزیده ایم. به باور نگارندگان، لازم است، دست کم صورت های شکسته به کاررفته در ادبیات معاصر فارسی استخراج و در فرهنگ های عمومی فارسی مدخل شود. تعداد این صورت های شکسته بسیار اندک است و شاید بیشتر از موارد پیکره محدود ما نباشد.
تحلیل پیکره بنیاد آهنگ گفتار فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، براساس تحلیل پیکره بنیاد، به بررسی ساخت آهنگ گفتار فارسی در پیکره گفتاری فارسی فارس دات کوچک پرداختیم. نخست، رفتار آهنگی واژه های محتوایی مختلف و واژه های دستوری را مشاهده و تحلیل کردیم. نتایج نشان داد که واژه های محتوایی، اغلب با تکیه زیروبمی و واژه های دستوری، اغلب بدون تکیه زیروبمی تولید می شوند اما مقوله دستوری واژه ها بر الگوی تغییرات زیروبمی یا ساخت نواختی آنها تأثیرگذار نیست.بررسی الگوی توزیع دو تکیه زیروبمی H * و L*+H در ساخت آهنگ گفتار فارسی نشان داد که تمامی واژه های فارسی با یک تکیه زیروبمی خیزان با ساخت نواختی L*+H تولید می شوند و تکیه زیروبمی H * تنها در منحنی زیروبمی واژه ها با تکیه آغازی ظاهر می شود، آن هم فقط زمانی که شرایط زنجیره ای لازم برای تظاهر آوایی نواخت L آغازی فراهم نباشد. نتایج تحقیق همچنین نشان داد که زمان بندی وقوع قله H تکیه زیروبمی وابسته به بود یا نبود واژه بست در واژه هاست، بدین صورت که در واژه های حاوی واژه بست، قله H دیرکرد دارد و بعد از زنجیره آواییِ هجای تکیه بر واقع می شود، ولی در واژه های فاقد واژه بست،H دیرکردی ندارد و در محدوده زنجیره آوایی هجای تکیه بر قرار می گیرد.
زمان دستوریِ جهان های ممکن ساخت شرطی در زبان فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش زمان دستوری افعال بندهای شرط و جزای شرط در جملات شرطی زبان فارسی معاصر، براساس رده شناسی دکلرک و رید (2001) بررسی شد. پیکره، 286 جمله شرطی از 10 کتاب داستانی معاصر بوده است. با بررسی جملات شرطی به این نتیجه رسیدیم که ساخت شرطی زبان فارسی معاصر، متشکل از انواع حقیقی، خنثی، بسته، باز، غیرقطعی و ضدحقیقی است. از این تعداد جمله شرطی، شرطی از نوع باز و ضدحقیقی به ترتیب بالاترین و پایین ترین بسامد را در داده های پیکره داشتند. با بررسی زمان های دستوری افعال بندهای شرط و جزای شرط به گرایش های قوی در این زمینه دست یافتیم. براین اساس، اگر زمان دستوری فعل بند شرط، گذشته باشد، شرطی با احتمال زیاد از نوع حقیقی خواهد بود و اگر زمان دستوری فعل بند جزای شرط، غیرگذشته باشد، شرطی به احتمال زیاد، از نوع باز خواهد بود.
بست چاکنایی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چیستیِ بست یا انسداد چاکنایی در زبان فارسی همواره محل بحث و اختلاف نظر بوده است؛ برخی آن را جزءِ واج های زبان فارسی می دانند و برخی آن را واج به شمار نمی آورند. پژوهش پیشِ رو کوششی برای برطرف نمودن این اختلافِ نظرها و ابهام هاست. با این هدف، بست چاکنایی در واژه ها و بافت های گوناگون سبک رسمیِ زبان فارسی بررسی شد و فرایندهای واجی و محدودیت های تأثیرگذار بر رخداد و عدم رخداد این همخوان در واژه ها و بافت های گوناگون ارائه گردید. روش این مقاله توصیفی- تحلیلی در چارچوب نظریه بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 2004 /1993) است. البته پیش از ورود به تحلیل های نظریه بهینگی مراحل اشتقاق این فرایندها و تعامل آنها با هم بررسی شد. نتایج کلی این پژوهش نشان می دهد که بست چاکنایی فقط به عنوان تلفظِ دو نویسه «همزه» (ء) و «ع» در وام واژه های عربیِ واج به شمار می رود. این همخوان در بقیه موارد آواست و وظیفه آن پُرکردن آغازه هجا در ابتدا و میان واژه است.
صفت های فاعلی و مفعولی از دیدگاه سرنمون رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف این تحقیق بررسی ارتباط صفت لیاقت با صفت های فاعلی و مفعولی، تعیین ویژگی های سرنمونی صفت های فاعلی و مفعولی در زبان فارسی، و بررسی تغییر مقوله ای این صفت هاست. داده های خام؛ صفت های اولیه را نویسندگان مقاله پیدا کرده و سپس کاربرد آنها را در پایگاه دادگان زبان فارسی و پیکره بیجن خان بررسی کرده اند. این تحقیق نشان داد که صفت های لیاقت را می توان با توجه به ساخت در یکی از مقوله های صفت های فاعلی و مفعولی جای داد. نیز مشخص شد که صفت های فاعلی و مفعولی از نظر ساختاری نشان دار و در اکثر موارد مقایسه ناپذیر و بنابراین غیرسرنمون هستند. این پژوهش نیز نشان داد که تغییرات صفت های فاعلی و مفعولی در زبان فارسی به سمت اسم است و تغییرات اینها با تغییرات سایر صفت های زبان فارسی مانند صفت های «توصیف، ویژگی» و «توصیف، شیء» متفاوت است، چراکه این تغییر مقوله ای باعث از دست رفتن ویژگی های صفتی و تبدیل کامل آنها به اسم می شود.
کارکردهای «را» در برخی گویش های فارسی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار بر آن ایم کارکرد نشانه «را» را در برخی گویش های فارسی خراسان بررسی کنیم. بررسی نقش های این نشانه در گویش های فارسی خراسان نشان داد که سرعت تغییرات در کارکردهای این نشانه در این گویش ها نسبت به فارسی معیار کندتر بوده است؛ برخی نقش های این نشانه در دوره های اول و دوم فارسی نو، همچنان در برخی از این گویش ها کاربرد دارد. این نقش ها که بررسی و تحلیل خواهند شد، عبارت اند از کاربرد «را» به عنوان حرف اضافه «به» همراه با گروه اسمی در نقش مفعول غیرمستقیمِ فعل های پرکاربردی چون «گفتن» و «دادن» و ... که در فارسی معیار امروز به کار نمی رود، کاربرد «را» با فعل هایی مانند «بد آمدن»، «خواب آمدن» و ... که در فارسی امروز با واژه بست ظاهر می شوند، و دیگر کاربرد «را» با گروه اسمی در نقش فاعل/ نهاد به عنوان نشانه ای که به لحاظ نحوی زائد است.
تحلیل لالایی های گویش قاین از منظر جامعه شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات شفاهی؛ اشعار، ترانه ها، لالایی ها، حکایات، ضرب المثل ها و ... از نسلی به نسلی می رسند و ثبت و تحلیل آنها اهمیت زیادی دارد، زیرا ما را در شناخت خرده فرهنگ ها یاری می دهند. تحقیق حاضر چارچوب تحلیلی- کیفی دارد. اطلاعات با روش میدانی و پرسشنامه محقق ساخته گرد آوری شده است. پرسشنامه مرتبط با مضامین لالایی های قاین تنظیم، و برای اندازه گیری از مقیاس های ترتیبی و اسمی استفاده شد؛ متغیرهای تحقیق (جنسیت، مضامین دینی- فرهنگی، موقعیت اجتماعی زنان و شرایط اقلیمی) مقیاس ترتیبی؛ و سؤالات جمعیت شناختی (سن، تحصیلات، شغل، تعداد و جنس فرزندان) مقیاس اسمی اند. لالایی ها (692 بیت) با مصاحبه با زنان میان سال و مسن، از شهر قاین و روستاهای اطراف جمع آوری، و پس از پیاده سازی و آوانویسی تحلیل شد. تحلیل های کمّی و محتوایی نشان داد که در لالایی، مادران، مفاهیم و اعتقادات مذهبی را به کودکان منتقل، و شخصیت های تأثیر گذار مکتبی را معرفی می کنند. نیز موقعیت اقتصادی- فرهنگی منطقه و دردهای خود را بازگو می کنند. البته، سن، موقعیت اجتماعی و تحصیلات مادران در انتخاب لالایی برای دختر یا پسر تأثیرگذار است.