مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
جوادی آملی
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
103 - 79
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم علوم قرآن و تفسیر، مسأله «بطن» است که از گذشته مورد توجه بوده و آیت الله جوادی آملی نیز از جمله مفسرانی است که در زمینه باطن قرآن کریم دیدگاهی قابل تحلیل و تأمل ارائه کرده است. در این مقاله که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده ماهیت بطون قرآن و اعتباربطن درتفسیر از نگاه ایشان و مؤلفه هایی که برای دیدگاه خود ارائه کرده اند، تبیین و ارزیابی شده است. نتیجه پژوهش، گویای این است که ایشان وجود بطن در آیات قرآن را به عنوان مبنای تفسیری خود قلمداد کرده و آن را به عنوان یکی از شیوه های تفسیری اهل بیت(ع) و رمز جاودانگی قرآن، پذیرفته ا ست. مهم ترین شاخصه های اعتبار بطن از دیدگاه وی شامل همگانی بودن فهم قرآن، ذومراتب بودن قرآن، جواز استعمال لفظ در بیش از یک معنا،تفاوت ظرفیت ها در فهم قرآن،هم سویی معارف ظاهری با معارف باطنی و تعدد سطوح معنایی است. ایشان همچنین طهارت باطنی و استمداد ازسنت اهل بیت(ع) را، دوبال نیرومند برای دست یابی به معارف باطنی قرآن می داند.
دفاع از برهان نظم آکوئیناس و پیلی (با تأکید بر آراء جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
211 - 235
حوزههای تخصصی:
برهان هدفداری آکوئیناس و برهان ساعت ساز پیلی، دو نمونه برجسته از تفاسیر تمثیلی نظم هستند که در معرض انتقادات جدی قرار گرفته اند. این پژوهش برای پاسخ به این پرسش ها سامان یافته است: تفاوت برهان توماس با پیلی چیست؟ آیا تقریرهای تمثیلی، کارایی لازم را برای اثبات وجود خداوند دارند؟ با بهره گیری از شیوه تحلیلی انتقادی، به این دستاوردها رهنمون شدیم: برهان پیلی مبتنی بر نظم مکانی و ساختار موجودات زنده، و استدلال توماس مبتنی بر نظم زمانی و نحوه عملکرد آنان است. هر دو استدلال را می توان نمونه هایی از تقریرهای تمثیلی تأییدی نظم دانست. تمثیل در سه مقام کاربرد دارد: تعریف، تأیید و استدلال. بر اساس دیدگاه جوادی آملی، تقریرهای تمثیلی علاوه بر اینکه در مقام تعریف و جدال احسن بسیار مفیدند، در مقام تأیید نیز شاهدی محکم بر وجود خداوند محسوب می شوند و کتب مقدس از جمله قرآن کریم و سنت، این امر را آشکارا تأیید می کنند. در این مقام، به حکم قاعده سنخیت علت و معلول، معلول منظم ناشی از علت حکیم و عالم است و اساس شباهتِ موجودات طبیعی با مصنوعات بشری تنها تمثیل نیست. از نظر ایشان، برهان توماس برمدار نظام غایی سامان یافته که در سلسله غایات ناگزیر به غایهالغایات ختم می شود.
چگونگی حصول مفهوم عدم از دیدگاه فیلسوفان نوصدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
141 - 154
حوزههای تخصصی:
مفهوم عدم چگونه در ذهن شکل می گیرد؟ این پرسش مسئله اصلی این مقاله است. فیلسوفان نوصدرایی معاصر بیش از گذشتگان چگونگی شکل گیری این مفهوم را در قالب تحلیل منشأ حصول معقولات ثانیه فلسفی بررسی کرده اند. منظور از این فیلسوفان علاوه طباطبایی و شاگردان مبرز ایشان است. علامه طباطبایی حصول مفاهیم فلسفی را به دو روش می داند: علم حضوری و تحلیل حکم در قضایا. رابطه میان این دو خالی از ابهام نیست و علامه هر دو را به موازات هم مطرح کرده است. ظاهرا او راه دوم را بیشتر می پسندد، اما شاگردان او به علم حضوری عنایت بیشتری دارند. به همین دلیل آن را در پیش می گیرند و چگونگی حصول مفهوم عدم را از طریق علم حضوری واکاوی می کنند. اما به نظر می رسد که تلاش های آنان چندان هم موفق نیست و باید به سراغ راه دوم رفت. این راه علاوه بر این که تبیین بهتری از حصول مفهوم عدم به دست می دهد، برای دیگر مفاهیم فلسفی نیز بیشتر به کار می آید.
ضوابط روشی انتساب نظریه های علمی به قرآن در مطالعات میان رشته ای از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱شماره ۴۸
127 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش های میان رشته ای قرآنی گر چه از یک سو، پیوند مستحکم علم و دین و از سوی دیگر در تبیین اعجاز علمی و از سوی سوم در تفسیر علمی، کاربرد دارد؛ اما در صورت بی توجهی به ضوابط فهم صحیح و عدم برداشت صحیح از قرآن، انتساب و انطباق نظریات علمی با آن، نوعی تفسیر به رأی، ایجاد التقاط و تحمیل و تحریف، محسوب می شود. بدبن رو استخراج و کاربست ملاک های ارزیابی پژوهش های میان رشته ای قرآنی ضروری است. این پژوهه در صدد است با روش توصیفی، ضوابط فهم صحیح قرآن را از دیدگاه آیت الله جوادی آملی، استخراج و معرفی نماید. یافته های این جستار نشانگر آن است که هر چند از دیدگاه ایشان، فهم قرآن برای عموم ممکن و لازم است؛ اما استناد و احتجاج به برداشت ها، از نظر روشی منوط به رعایت شش نکته؛ شامل 1.توجه به ادبیات عرب و علوم پایه بدون اصالت دادن به قواعد اعتباریِ آن علوم، 2. توجه به گوناگونی گزاره های قرآنی از نظر اِخباری، اِنشایی، تمثیلی و نمادین بودن، 3. مد نظر قرار دادن پیوند حقایق جهان شناختی با خداشناختی در قرآن و اختلاف زبان قرآن با بیان علم، 4. بهره مندی روشمند از عقل و یافته های علمی در فهم قرآن و پرهیز از هرگونه التقاط، تحمیل و تطبیق های نامدلل، 5. پرهیز از جمود بر شأن نزول و مصادیق در عین توجه به آنها و 6. کنار نهادن هر گونه قیاس و استحسان است.
واکاوی دیدگاه استاد جوادی آملی در نسبت عقل و دین و تأثیر آن بر علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
93 - 112
حوزههای تخصصی:
استاد جوادی آملی درباره رابطه عقل و دین دیدگاه بدیعی ارائه کرده است. ایشان با بازخوانی محل نزاع و ارائه تعریفی متفاوت از عقل در این مباحث، دو حوزه نسبتاً منحاز انگاشته عقل و دین و علم و دین را به هم پیوند می زند. در نتیجه با بازشناسی نسبت عقل و دین، به پرسش امکان یا عدم امکان تحقق علمی دینی نیز پاسخ داده می شود. وی عقل را در این مباحث به معنای وسیعی که معادل تمامی دریافت های متعارف انسانی است به کار برده است. عقل به این معنا هر دریافت بشری را پوشش می دهد و از سوی دیگر مراد از دین نیز صرفاً معارف منقول نیست، بلکه اگر مؤدای قول خداوند دینی است، محتوای فعل او به طریق اولی چنین است. این گونه است که عقل در کنار نقل معتبر به منبعی از منابع معرفتی دین تبدیل و امکان تعارض آنها از اساس منتفی می شود. با تبیین رابطه عقل و دین، چگونگی رابطه علم و دین نیز روشن می شود. اگر علوم تجربی درهندسه معرفت دینی جایگاه خود را درست دریابند و در سایه فلسفه و دین به مطالعه جهان بپردازند به طبیعت به عنوان خلقت نگریسته و پرده از کتاب تکوین الهی بر خواهند داشت و به این اعتبار دینی خواهند بود. دیدگاه استاد جوادی در رابطه با علم دینی، دیدگاهی معتدل و واقع نگر است.
ارزیابی تطبیقی دیدگاه آیات عظام جوادی آملی و فاضل لنکرانی در رد روایات دال بر تحریف(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳
131 - 147
حوزههای تخصصی:
قرآن، حاکمیت مطلق بر تمام روایات و اندیشه ها دارد. روایات دال بر تحریف نیز با قرآن و نص صریح معصومین در تضاد است و به ما دستور داده شده است از آن ها اعراض کنیم، زیرا جعلی و باطل اند. تحریف به دو شکل معنوی و لفظی انجام می شود. تحریف معنوی به معنی تفسیر سخن برخلاف مقصود گوینده است و تحریف لفظی به معنای کم وزیادکردن الفاظ است که به اتفاق آرا مسلمانان این نوع تحریف در قرآن تحقق نیافته است. پژوهش پیش رو با روش توصیفی _ تطبیقی و به شیوه کتابخانه ای با نقد سندی و متنی روایات تحریف از دیدگاه آیات عظام فاضل لنکرانی و جوادی آملی به اثبات جعلی بودن این گونه روایات پرداخته است و این نتیجه حاصل گردید که روایات دال بر تحریف فاقد اتصال سندی معتبر بوده و از راویانی نقل شده که فاسدالمذهب اند و از بعضی کتب مجهول الحال نقل شده اند و روایاتی که عنوان تحریف در آن ها اخذ شده، مقصود تفسیربه رأی کردن است و اضافات بیان شده در روایات، تبیین و تأویل آیات را می رساند و اختلاف قرائات ربطی به تحریف ندارد.
بررسی تطبیقی عصمت پیامبر اکرم (ص) از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخر رازی (با محوریت آیات 105تا 107 سوره نساء)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عصمت به معنای پاکی از هرگونه گناه و نیز مصونیت از خطا در دریافت و ابلاغ وحی از امتیازات و ویژگی های خاص پیامبران و لازمه رسالت آنان می باشد که به دلیل اهمیت بالایی که دارد مورد بحث و توجه بسیاری از علما و اندیشمندان قرار گرفته است. عصمت پیامبر اکرم j یکی از مباحث مطرح در آیات 105 الی 107 سوره نساء است. این مقاله که با هدف بررسی مقایسه ای آراء تفسیری آیت الله جوادی آملی از مفسرین شیعی معاصر و فخر رازی از مفسران کلامی و اجتهادی اهل سنت در باب مسأله عصمت پیامبر گرامی اسلامj به شیوه توصیفی- تحلیلی نگاشته شده به بررسی دیدگاه های آنان ذیل این آیات می پردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که دو مفسر ذیل آیات مرتبط با عصمت پیامبر اکرمj دیدگاه های متفاوتی ارائه کرده اند. در تبیین تفسیری آیت الله جوادی آملی شواهدی مبنی بر عدم عصمت رسول گرامی اسلامj مشاهده نشد و نظرات تفسیری وی ذیل این عبارات درصدد اثبات عصمت پیامبرj بوده است. اما در دیدگاه های تفسیری فخر رازی وجوهی ناسازگار با مقام عصمت پیامبر اکرمj مشهود است که در نوشتار حاضر تلاش شده است به نقد و بررسی این آراء پرداخته شود.
وحدت وجود؛ خدای نامتناهی و لوازم الهیاتی آن در منظومه فکری علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و مبنایی ترین مسائل حِکمی که تأثیرات و لوازم مهمی نیز در پی دارد، مسئله وحدت شخصی وجود است؛ که با آن حکمت به افق عرفان وارد شده و بدین ترتیب همه مسائل و مباحث فلسفی کیفیّتی نوین می یابند. در این مقاله بر اساس دیدگاه حکیم متالّه آیت الله جوادی آملی (جامع فلسفه، عرفان و تفسیر) بر اساس نامتناهی بودن واجب تعالی به اثبات وحدت شخصی وجود و نیز نقد یک تلقی از حقیقت نامتناهی (که با غیر وحدت شخصی هماهنگی دارد) پرداخته، و سپس به لوازم تأثیرات و تحولات مهمی که امتداد آن محسوب می شود می پردازیم؛ لوازم و تحولاتی مانند: «تحول تشکیک در وجود به تشکیک در ظهورات وجود»، «ارجاع علیت به تشأن»، «آیت بودن اشیاء برای خداوند»، «تحول در قاعده الواحد»، «افزایش اقسام حمل»، «تحول در قاعده بسیط الحقیقه»، «امتناع شهود ذات و صفات ذاتی»، «نسبت یکسان خداوند به همه چیز»، «محال بودن حلول و اتحاد واجب تعالی»، «تحول در مستقل و رابط»، «محال بودن تغییر در خداوند»، «از سنخ تجلی شدن اضافه اشراقی»، «بازگشت حدوث و قدم به ظهور و خفا» و دیگر موارد. از این رو این اثر را می توان منبعی راهبردی برای تبیین مسایل مهم فلسفی و مسایل مهم عرفانی و نیز تنقیح مرز بین این دو و صیرورت اولی به دومی نیز به شمار آورد.
تاثیر نظریه ابطال پذیری پوپر بر تفسیرعلمی از منظر آیت الهی جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
114 - 129
حوزههای تخصصی:
تفسیر و تطبیق قرآن به مدد علوم تجربی همواره در میان قرآن پژوهان متقدم و متأخر دل بستگانی داشته و دستاوردهای مثبتی به ارمغان آورده است. نظریه ابطال پذیری در رئالیسم انتقادی پوپر به عنوان یکی از دیدگاه های تأثیرگذار در حوزه فلسفه علم نوین، همواره مورد نقّادی برخی از فلاسفه علم غربی و مسلمان قرارگرفته است. پرسش اساسی مقاله حاضر که با روش بنیادین ،توصیفی ، تحلیلی و تجربی نگارش یافته است، چیستیِ اساسی ترین کنش ها نظریه ابطال پذیری پوپر بر تفسیر علمی از منظر آیت الله جوادی آملی است. دستاورد پژوهش حاضر، موارد پنج گانه مخالفت نظریه فوق با «مبانی» تفسیر علمی قرآن است. از قبیل بی معنا انگاری متافیزیک ، مخالفت حدس ها و ابطال های بی نهایت و غیر واصل به حقیقت نهایی با خطاناپذیری مفاهیم قرآن و ... ؛ و مصادیق پنج گانه ناسازگاری این نظریه با «قواعد» تفسیر علمی قرآن از قبیل، عدم پذیرش علمیت قضایای تجربی جزئی و احتمالی از منظر نظریه ابطال پذیری و اعتبار آن در قرآن کریم و ...
حبس زدایی سلامت محور؛ برآیند سلامت و عدالت در رویکرد نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
95 - 120
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که بسیاری از متهمان و محکومان پیش از ورود به زندان بیمار بوده و یا در دوران تحمل کیفر دچار بیماری می شوند و شرایط محیطی خاص زندان ها بر سلامت ساکنان آن تأثیر دارد لذا نیازمند توجه ویژه است. از سویی نیز، در کنار لزوم رعایت عدالت یافتن راهکار مناسب در راستای کاهش جمعیت کیفری زندان ها امری ضروری است؛ بنابراین، هدف از این پژوهش، تبیین جایگاه حبس زدایی سلامت محور در رویکرد نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی حقوق بشر می باشد. ازاین رو، پژوهش حاضر با بررسی رویکرد نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی حقوق بشری بر حبس زدایی سلامت محور، درصدد پاسخ به این پرسش است که حبس زدایی سلامت محور چه تأثیری در فرآیند عدالت کیفری دارد؟ روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی می باشد. پژوهش حاضر به این نتیجه رسیده است که یکی از جلوه های حبس زدایی سلامت محور، بازنگری و تعدیل در سیاست های ناظر بر حبس و مدیریت زندان ها است. لذا، سیاست های جنایی باید حاصل پیوند سلامت و عدالت بوده و می توان گفت که حبس زدایی سلامت محور، در کنار توجه بر سلامت زندانیان، روند گرایش به کیفرهای جامعه مدار را تقویت می کند.
برون رفت نهایی حکمت متعالیه از چالش ارتباط متغیر با ثابت بر پایه اندیشه ی استاد جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۲
57 - 79
حوزههای تخصصی:
مسئله ارتباط امر متغیر با ثابت، یکی از پیچیده ترین مسائل فلسفی است؛ چراکه متغیر از جهتی که متغیر است، نمی تواند با ذات ثابت خداوند متعال در ارتباط باشد. ازاین رو بسیاری از فیلسوفان مسلمان کوشیده اند تا وَجه ثباتی برای متغیر در نظر گیرند. به رغم نکات ارزنده ای که پیشنهادهای ایشان برای گره گشایی از معضل یادشده دارند، اما هیچ یک به تنهایی نمی توانند این چالش را حل نمایند؛ چراکه در ثبات و تغیر، نسبت به غیر لحاظ نشده است؛ پس نمی توان برای امر متغیر دو چهره وجودی در نظر گرفت که از منظر امور ثابت، ثابت و از منظر امور متغیر، متغیر باشد. آیت الله جوادی آملی خوانش جدیدی در گره-گشایی از این مسئله دارند که بر تشکیک وجود استوار است. برابر این دیدگاه، همه مراتب وجود به ثباتی نفس الامری و غیر نسبی متصف هستند که برپایه مرتبه وجودی آنها شدت و ضعف می یابد. ضعف ثبات در مراتب پایین وجود، مایه شکل گیری مفهوم منافق «تغیر» از این مراتب می گردد. نوشتار پیش رو با هدف حل نهائی مسئله ربط متغیر به ثابت بر اساس اصول حکمت متعالیه، نخست به تحلیل و بررسی اجمالی آرای مهم حکیمان مسلمان پرداخته و سپس با واکاوی دیدگاه استاد جوادی آملی، به برتری های دیدگاه ایشان نسبت به اقوال دیگر اشاره می کند.
معنای «بایدهای اخلاقی» از منظر حکیم متأله آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
5 - 35
حوزههای تخصصی:
تبیین آرای فلسفی آیهالله جوادی آملی در مسائل معناشناختی می تواند مقدمه ای برای دفاع عقلانی از اخلاق جاودان و واقع گرای اسلام در هرعصری باشد. در این مقاله نظریه ایشان در خصوص معنای «الزامات اخلاقی» و جایگاه این نظریه در میان نظریه های معناشناسی فرااخلاق مورد بررسی قرار می گیرد. در این نظریه، «باید های اخلاقی» اعتباری، انشایی و تعریف پذیر می باشند و معنای آنها «ضرورت بالغیر» است. در این تعریف، نه از مفاهیم اخلاقی دیگر استفاده می شود، و نه از مفاهیم تجربی، از این رو، این نظریه «تعریف گرا» و «طبیعت گرایی عام» به حساب می آید، نه «طبیعت گرایی خاص». این نظریه مانند نظریه -های الهیاتی مفهوم «باید اخلاقی» را بر اساس امر و نهی الهی تعریف نمی کند، تا جزو نظریه های «فراطبیعت-گرایی الهیاتی» باشد. اما در این نظریه چون از مفاهیم معقولات ثانی فلسفی-ضرورت بالغیر- برای تعریف «باید اخلاقی» استفاده می شود، از دسته نظریه های «فراطبیعت گرایی فلسفی» می باشد. از نگاه معرفت شناسانه نیز، در نظریه آیهالله جوادی آملی گزاره های حاوی «بایدهای اخلاقی» گزاره هایی انشایی هستند نه اخباری، بنابراین، شناختی از واقعیت اخلاقی در خارج به ما نمی دهند، و «غیرتوصیفی» می باشند، ولی چون مبتنی بر مصالح و مفاسد واقعی، اعتبار شده اند، اعتباری محض نیستند، از این رو، نظریه ای «واقع گرا» است.
آموزش خداباورانه علم در ساحت نگرش: راه حلی برای مسئله تحقق پذیری نظریه های علم دینی در حوزه علوم طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از پژوهش حاضر بررسی مسئله تحقق پذیری علم دینی در حوزه علوم طبیعی است. در این راستا نخست ضمن تحلیلی بر مسئله تحقق پذیری علم دینی به طورکلی، به بررسی تحقق پذیری آن در یکی از زمینه های خاص، یعنی آموزش علوم طبیعی (شامل فیزیک، شیمی، زیست شناسی و زمین شناسی) پرداخته شده است. سپس به مثابه یکی از راه حل های مسئله در حوزه آموزش علوم طبیعی، پیشنهاد (فرضیه) نگارنده با عنوان «آموزش خداباورانه علم در ساحت نگرش» بررسی شده است. این راه حل پیشنهادی به روشی تحلیلی از یک منظر، سازگاری و هم خوانی آن با نظریه های علم دینی انتخابی (نظریه گلشنی و جوادی آملی) بررسی شده و از منظری دیگر، به مثابه یک برساخته آموزشی، بررسی سازگاری و انسجام درونی آن را صورت داده است. براساس یافته های این پژوهش، در مقام تحقق پذیری نظریه های علم دینی در آموزش علوم طبیعی، باید بر «تعلیم و تربیت دینی با محوریت پرورش نگرش خداباورانه» تأکید کرد. این امر از استلزامات نظریه های علم دینی در آموزش علوم طبیعی است. از سوی دیگر معیار سازگاری و انسجام درونی برساخته، با «پرورش نگرش خداباورانه در آموزش علوم» نامتعارض نیست که اجتماع سازگار این دو، در «آموزش خداباورانه علم در ساحت نگرش» خود را نشان می دهد. درنهایت اینکه «آموزش خداباورانه علم در ساحت نگرش» به مثابه راه حلی سازگار و منسجم، موضوع تحقق پذیری نظریه های علم دینی در حوزه علوم طبیعی را به سطحی بسیار اجرایی تر و عملی تر می آورد که با نظریه های علم دینی انتخابی سازگار است و معیارهای حداقلی و مشترک این نظریه ها را برآورده می کند. همچنین هم با آموزش علوم تعارضی ندارد و متخصصان این حوزه آن را درک می کنند.
بررسی تحول نگرش کلامی قاعده لطف به مسئله شمول گرایی در نجات (علامه طباطبایی و جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
395 - 409
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار با تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی و جوادی آملی درباره قاعده کلامی - فلسفی لطف در مسئله شمول گرایی در نجات، چگونگی تحول این نگرش در دو اندیشمند و فیلسوف معاصر مورد مطالعه قرار گرفته است. اهمیت این نوشتار در تحلیلِ چگونگی ارتباط رویکرد این دو متفکر در بحث حقانیت ادیان و نتایج آن در بحث شمول گرایانه آن ها در خصوص مسأله نجات است. در این میان علامه طباطبایی به نوعی شمول گرایی در حقانیت و نجات است که طبق قاعده لطف به حداکثری بودن نجات قائل است؛ اما جوادی آملی به انحصارگرایی در حقانیت قائل بوده و به حداقلی بودن آن از نظر نسبی قائل است. این تحقیق که به روش توصیفی – تحلیلی و با مطالعه تطبیقی آثار این دو اندیشمند به دست آمده است نشان داده است که علی رغم تقریر واحد این دو متفکر از قاعده لطف در شمول گرایی در نجات، برخی مبانی و رویکردهای آن ها در ارائه این تقریر از جمله در موضوع بهره مندی از قاعده لطف با هم متفاوت است و نشان از تحول کارکرد این قاعده در فلسفه و کلام اسلامی معاصر دارد.
تبیین نقش قانون الهی در پایایی تمدن اسلامی از نظرگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه هویت فردی و اجتماعی بشر به حوزه تمدنی بستگی دارد که به آن تعلّق دارد، هر مقدار این حوزه تمدنی قوی تر و بالنده تر باشد، افراد و جوامع متعلّق به آن تمدن، احساس ارزشمندی بیشتری می کنند، ازاین رو جهت ارزشمندسازی هویت فردی و اجتماعی جامعه ی اسلامی، باید به دنبال تمدن سازی بر اساس قانون الهی بود. ازجمله اهداف علمی انتخاب این موضوع، «نشان دادن نقش قانون الهی در پایایی تمدن اسلامی» هست. عوامل متعددی در پایایی تمدن اسلامی دخالت دارند، ازجمله وجود قانون فاخر هست که می تواند نقش مهمی در پایایی هر تمدنی داشته باشد، اساساً وجود تمدن و ثبات تمدنی در پرتو قوانین خوب و متقن، امری لازم جهت پرورش رفتارهای تمدنی و سپس پایایی تمدنی است. نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در پیِ پاسخ به این سؤال است که نقش قانون الهی در پایایی تمدن اسلامی از نظرگاه آیت الله جوادی آملی چیست؟ قانون الهی از طریق وحی در قالبِ نبوت به بشر عرضه شده است و نمود عینیِ نهایی آن در قرآن کریم و مدینه النبی متجلی شده است. قانون و مجری قانون باید با اخلاق همراه باشد تا ضمانت اجرایی داشته باشد.
دیدگاه محمد شحرور درباره اقتضائات سنّت رسولی و سنّت نبوی و نقد آن برپایه دیدگاه های جوادی آملی
حوزههای تخصصی:
بررسی و نقد دیدگاه های نواندیشان معاصر در تفسیر آیات قرآن دستاورد های شایان توجهی دارد. در مطالعه حاضر، با روش توصیفی تحلیلی به این مسئله پرداخته می شود که دیدگاه های شحرور درباره اقتضائات سنّت نبوی و رسولی در تفسیر آیات قرآنی چیست و چه ناهم سویی هایی با بینش های کلامی عبدالله جوادی آملی، به مثابه یک متکلم و مفسر شیعه معاصر، دارد. محمد شحرور، هم چون یکی از فعّالان گفتمان قرآن بسندگی معاصر، در کتاب السنه الرسولیه والسنه النبویه: رؤیه جدیده، آیات قرآن را به دو مجموعه آیات رسالت و آیات نبوت تقسیم می کند و بر این باور است که تبعیّت از پیامبر (ص) تنها اختصاص به موضوعاتی دارد که در آیات رسالت گنجانده شده اند و این آیات عموماً دربردارنده مواعظ، وصایا و حدود است. براین اساس آیاتی که دربردارنده خطابی به پیامبر (ص) با گزاره «یا أَیهَا النَّبِی» است بر آن دلالت دارد که این فرمان مختصِّ معاصران پیامبر بوده است و به نسل های پس از وی تسرّی نمی یابد. این در حالی است که جوادی آملی، هم چون یک مفسر و متکلم معاصر شیعی، بر جایگاه نبی در اِخبار بی واسطه از خدا تأکید می کند و سامان دهی حیات معنوی و اجتماعی مردم بر اساس چنین اخبارهایی را ضروری می شمارد. نیز، با تأکید بر برخورداری پیامبر (ص) از کمال معرفت یقینی و مصونیت از گناه و خطا در عرصه اَعمالِ شخصی و اجتماعی تبعیت مطلق از او را ضروری می داند.
از انحصارگرایی در حقانیت تا شمول گرایی در نجات و تعامل انسان ها: بررسی دیدگاه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، مسأله ی کثرت و تنوع دینی در آراء جوادی آملی و پاسخ او به پرسش های اصلی ذیل این مسأله مورد بررسی قرار می گیرد. هدف این پژوهش این است که با روش توصیفی – تحلیلی به گونه شناسی دیدگاه جوادی آملی در خصوص مسأله ی تعدد ادیان پرداخته و اندراج پاسخ های او به سه پرسش اصلی مساله ی تعدد ادیان یعنی پرسش حقانیت، پرسش نجات و پرسش تعامل پیروان ادیان، ذیل یکی از نظریات اصلی این مسأله معین گردد. در راستای دست یابی به این هدف، دیدگاه جوادی آملی در خصوص پرسش حقانیت بر اساس وحدت دین و فطرت، نقد نسبیت در فاعل و واقعیت و مسأله ی صراط مورد واکاوی قرار گرفته و نشان داده می شود که جوادی آملی بیشتر موضعی انحصارگرایانه نسبت به حقانیت ادیان دارد. جوادی آملی در پاسخ به پرسش نجات با طرح مسائلی هم چون هدایت و معذوریت، نگرشی شمول گرایانه را در پیش می گیرد. در پاسخ به نحوه ی تعامل با پیروان سایر ادیان نیز، ایشان معتقد به همزیستی مسالمت آمیزِ متکی بر معیار و ملاک هستند همزیستی ای که عملا متکی بر نگرش شمول گرایانه به تعدد و کثرت دینی قابل تحقق است.
بررسی تطبیقی صفات خبری از دیدگاه علامه جوادی آملی و قاضی عبدالجبار معتزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۲
111 - 132
حوزههای تخصصی:
صفات خبری پردامنه ترین بحث صفات الهی است که ضرورت تبیین و تصویر صحیح آن، غور در دیدگاه ها و بررسی تطبیقی آراء متفکران را می طلبد، در این راستا، پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی، به تطبیق آراء دو اندیشمند کلامی امامیه و معتزله؛ علامه جوادی آملی و قاضی عبدالجبار معتزلی پرداخته است که پس از مروری کوتاه بر دیدگاه های مشهور، به مقایسه آن پرداخته است که وجه اشتراک آنان در مبانی ای چون؛ عینیت ذات و صفات، نظریه تنزیه، تنافی صفات انسان گونه با تجرد ذات خداوند، تأویل این صفات، عدم اعتقاد به تجسیم خداوند و بهره گیری از منهج واحدی چون تأویل، مجاز و لغت در رفع اشکال و توجیه صفات خبری است که به نتیجه واحد می انجامد و وجه اختلاف، در کمیت ابزار و کیفیت تبیین است که عبدالجبار در مسأله صفات خبری با نگاه "پاسخ به شبهه" و "رفع تعارض" با تکیه بر عقل؛ به عنوان محور و از نظر رتبی، اولین منبع معرفتی، به تبیین آن می پردازد در حالی که علامه جوادی با سیستمی اعتقادی، که در آن، عقل به عنوان یکی از منابع معرفتی، مستفاد از معارف و هدایت عقل معصومان به تأویل آیات صفات خبری می پردازد و با حذف لوازم، در پی دستیابی اصل معنا، معنای نهایی و جدّی کلام الهی در آیات، با در نظر گرفتن تمام قرائن، از جمله آیات تنزیه و مسائل عقلی است که به همراه بیان عرفانی به تبیین صفات خبری پرداخته که دارای عمق و کیفیت قابل تأملی است.
نگاه نقادانه به جایگاه علوم تجربی در نظریه کاشفیت آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۶
1 - 22
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مباحث مطرح شده در معارف دینی، ارتباط علم و دین است که ابتدا در غرب مطرح شد و از آن جا به کلام اسلامی راه یافت و اختلاف نظرات فراوانی را پدید آورد. آیت الله جوادی آملی به عنوان یک فقیه فیلسوف و مفسر عالیقدر قرآن در کتب مختلف خود به این بحث پرداخته اند، و نظریه خود را با عنوان «نظریه کاشفیت» مطرح نموده اند. این نظریه گویای جایگاه عقل در کنار سایر ابزارهای معرفت دینی است. در این مقاله با روش «توصیف و تحلیل» ابتدا به تبیین نظریه کاشفیت و سپس به نقد آن پرداخته شده و تلاش شده علاوه بر نقد ساختار این هندسه، با تأکید بر مشترک لفظی بودن علوم تجربی، تصور ایده آلیستی ایشان از این علوم نقد گردد و نشان داده شود، برای درک ماهیت علوم تجربی جدید، باید به بررسی سیر تطور واقعی علوم تجربی پرداخت، تا بتوان جایگاه آن را در هندسه معرفت دینی به درستی ترسیم کرد.
وجود رابط و مستقل از دیدگاه علامه طباطبایی، استاد مصباح یزدی و استاد جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
161-172
حوزههای تخصصی:
وجود رابط و قسیمِ آن، مستقل، ازجمله مسائل و محمولات فلسفه است که در حکمت متعالیه، هم در حوزه قضایا و هم در عالم اعیان درباره آن بحث و بررسی شده است. در عالم قضایا، وجود رابط، که حقیقت آن رابط و در غیر بودن است، اگر همان نسبت حکمیه باشد، به عنوان جزئی از هل مرکبه موجبه ضرورت دارد، اما اگر همان نسبت حکمیه نباشد، از لوازم قضیه خواهد بود که به تبع تصدیق و حکم، در ذهن نقش می بندد. در عالم اعیان، کلیه ممکنات، اعمّ از جواهر و اعراضِ وجودات، رابط اند و تنها حق تعالی است که مستقل لحاظ شده است. این مطلب اثر شگرفی بر دیگر مسائل فلسفی بر جای گذاشته و بررسی آن براساس نظریه علامه طباطبایی موضوع این مقاله است.