مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
جوادی آملی
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
47 - 67
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که شناخت آن در حوزه انسان شناسی و معاد تأثیر اساسی دارد، نفس (روح) می باشد که با تعابیر گوناگون، در چند آیه از قرآن کریم، بیان شده است. یکی از این تعابیر، در آیه «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» آمده است. درباره مفاد و نکات عمیق فلسفی دینی مندرج در این آیه شریفه، اندیشمندان مسلمان تاکنون تحلیل ها و تفسیرهای متعددی ارائه کرده اند. مقاله حاضر در صدد بررسی دیدگاه علامه جوادی آملی و علامه جعفری پیرامون آیه شریفه «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» می باشد. بدین منظور با روش توصیفی - تحلیلی، به تحلیل ماهیت نفخ روح، مرجع ضمیر «فیه»، چرایی اضافه روح به خداوند در عبارت «روحی» و نسبت میان حیات با روح قرآنی پرداخته و دیدگاه دو اندیشمند مورد نظر در این موارد بررسی و مقایسه شده است. تحقیق پیش رو، در نهایت نشان می دهد این دو دیدگاه به لحاظ محتوایی، درباره مرجع ضمیر «فیه» و حقیقت نفخ و حیات قرابت داشته اما در خصوص مبدأ خلقت (نظریه تکامل) و چرایی تحلیل اضافه روح به خداوند (روحی) متفاوت هستند.
بررسی جریان های فکری مؤثر در تکوین نگرش کلامی-سیاسی آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۰)
1 - 22
عبدالله جوادی آملی از اندیشمندان معاصری است که به دلیل جامعیت نسبی در دین شناسی در حوزه کلام سیاسی صاحب سخن و نظر بوده و به دلیل ورود در سیاست عملی و نظری در قواره عالم دینی، شایسته تحلیل است. اگر جریان های دانشی-ارزشی را به موافق و مخالف یا رقیب تقسیم کنیم، پرسش اصلی مقاله آن است که جریان های تأثیرگذار بر کلام سیاسی آیت الله جوادی آملی کدام هستند؟ فرضیه در پاسخ بدین پرسش با روش تحلیلی-توصیفی و بر پایه چارچوب نظری هرمنوتیک اسکینر (چارچوب نظری) و مبحث زمینه های ذهنی اش بر آن است که سه جریان دانشی حکمت متعالیه و فلسفه اسلامی، تفقه و فقه، و قرآن گرایی، بر کلام سیاسی جوادی آملی به مثابه بخشی از زمینه های ذهنی سازنده کلام سیاسی وی بوده است. تأثیرگذاری مبحث تشکیک وجود در حکمت متعالیه و بازتابش در موضوع هایی مانند خلافت انسان، سراج و کاشف بودن عقل و ولایت شرع و تأثیرش بر مشروعیت سیاسی و نیز ترجیح رای اکثریت بر اقلیت؛ تأثیر تفقه سنتی و پویا و تفقه به معنای دین شناسی جامع بر نوع استدلال در مبحث پیمان ها و تحدید ناپذیری شرعی قلمرو ولایت فقیه و...؛ نیز قرآن به مثابه منهج تفسیری و نه منبع دینی؛ حجیت «فعلی» و نه انضمامی تفسیر قرآن به قرآن و تقدم آن بر کلام معصوم و تأثیرش بر تحلیل از خلافت انسان، کرامت انسان، عدالت و پلورالیزم از یافته ها و دستاوردهای پژوهش است. بر این پایه، کلام سیاسی جوادی آملی مبتنی بر دوگانه عقل و نقل و نه عقل و دین و بر اساس کلامی جامع، تفقهی جامع و تفوق نگرش قرآنی است که در نظام مسائل کلام سیاسی بازتاب می یابد.
تفسیر تطبیقی ابن عربی و جوادی آملی از «بقیة الله» در آیه 86 هود(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
234 - 248
حوزههای تخصصی:
در آیه 86 سوره مبارکه هود از «بقیه الله» سخن رفته است: «بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ». تفسیر این عبارت در میان مفسران بحث برانگیز شده است. بر اساس برخی روایات در منابع شیعه مراد از این عبارت حضرت مهدی (ع) است که حجت برجای مانده الهی است. این پژوهش به بررسی حقیقت «بقیه الله» در آیه 86 سوره هود از منظر ابن عربی و جوادی آملی می پردازد. از رهگذر این پژوهش نشان داده می شود که این دو اندیشمند حضرت مهدی (ع) را مصداق بقیه الله در آیه پیش گفته دانسته اند. البته میان دیدگاه این دو دانشور تفاوت هایی هم وجود دارد. برای نمونه آیت الله جوادی آملی دیدگاه خود مبنی بر اینکه حضرت مهدی (ع) مصداق بقیه الله است را به روایات مستند می کند، ولی ابن عربی همان دیدگاه را بدون ذکر روایات مرتبط و با بیان حکمی بیان کرده است که این احتمالاً ناشی از شرائط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حاکم بر زمان ابن عربی بوده است که بیان عقیده تشیع جرم تلقی شده می شده است.
بررسی نقش شهوت عملی در ادراکات انسانی از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
45 - 66
حوزههای تخصصی:
انسان به تبع داشتن بُعد جسمی مجهز به قوایی است که وظیفه آن ها برانگیختن وی به اعمالی که تأمین کننده کمال و لذت مادی هستند، می باشد. ولی چون حقیقت انسان بُعد روحی اوست، طبیعتاً باید قوای روحی وی کنترل کننده اصلی اعمال او بوده و قوای بدنی در خدمت آن ها باشند. در این صورت انسان به سمت سعادت حقیقی حرکت می کند. اما اگر قوای روحی انسان تسلط تام بر او نداشته و وی تا حدی تحت تأثیر قوای بدنی خود باشد یا این که قوای بدنی تسلط کامل بر او داشته باشند، وی به «شهوت عملی» دچار شده است. پژوهش حاضر با واکاوی آرای آیت الله جوادی آملی به دنبال بررسی دو جنبه از این وضعیتی است که انسان بدان مبتلاء می شود: «فرآیند تأثیرگذاری شهوت عملی بر ادراکات انسانی» و «آثار و نتایج ابتلاء به شهوت عملی بر ادراکات انسانی». در بخش اول بیان شده که حجت درونی خداوند برای انسان چطور با روی گرداندن وی از حجت بیرونی خدا برای او، رو به ضعف و نابودی قرار می گیرد و در بخش دوم، پنج مورد از نتایج و پیامدهای تضعیف حجت درونی یا همان ابتلاء به شهوت عملی بر ادراکات انسانی، که عبارت اند از: «نپذیرفتن حد و مرز»، «از بین رفتن عزم عملی»، «انکار ربوبیت خداوند»، «ایجاد اختلاف در جامعه» و « فرو رفتن در جهل مرکب»، بررسی شده است. در این پژوهش، روش گردآوری مطالب کتابخانه ای است و در تجزیه و تحلیل مطالب از روش توصیفی تحلیلی پیروی شده است.
نقشِ ایمان در معنای زندگی نزد استاد جوادی آملی و سورن کرکگارد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۶
5 - 32
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی دیدگاه های جوادی آملی و سورن کرکگارد در مورد ایمان و معنای زندگی می پردازد. ایمان به عنوان یکی از بنیادی ترین مفاهیم در زندگی انسان ها مورد توجه هر دو متفکر قرار دارد و این مقاله درصدد است تا ببیند چگونه هر یک از آنان به موضوع ایمان و نقش آن در معنا بخشی به زندگی انسان می نگرند.هدف این تحقیق تحلیل تفاوت های بنیادی در رویکردهای این دو متفکر به ایمان و چگونگی تأثیر آن بر معنای زندگی است. این مطالعه تلاش دارد تا از طریق مقایسه این دو دیدگاه، به درک عمیق تری از ارتباط میان ایمان، عقل و معنای زندگی دست یابد. ضرورت این مقاله در فراهم آوری چارچوبی برای شناخت اساسی تری از ایمان به عنوان یک تجربه انسانی و پرمعنا و همچنین درک چالش های موجود در برابر پوچی و بی معنایی است. در دنیای مدرن، نیاز به شفاف سازی معنای زندگی و الگوهای صحیح ایمان بیش از هر زمان دیگری احساس می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که جوادی آملی بر سلامت و درستی ایمان تأکید دارد و آن را با عقل و استدلال پیوند می زند، در حالی که کرکگارد ایمان را به عنوان انتخابی مستقل و غیرعقلانی ارائه می دهد. هر دو دیدگاه به طور کل به ضرورت وجود ایمان در پیدا کردن معنای زندگی تأکید دارند، اما مسیرهای متفاوتی را برای تحقق این هدف پیشنهاد می کنند.
چیستی علوم انسانی اسلامی از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۶
33 - 60
حوزههای تخصصی:
ایده علوم انسانی اسلامی چندین دهه است که در حوزه های معرفتی جهان اسلام مورد بحث و بررسی است. در این راستا آیت الله جوادی آملی از جمله اندیشمندانی است که در بستر حکمت و فلسفه اسلامی درباره این موضوع ضمن مباحث مختلف دیدگاه خویش را ارائه داده است. ایشان از رهگذر عبور از تلقی تجربه گرایانه به علم و علوم انسانی نافی تقید علم در معنای حسی و تجربی است و معتقد است هویت علم و از جمله علوم انسانی در انکشاف آن نسبت به معلوم است. ایشان با تمایز میان دو دسته معلومات در علوم طبیعی و علوم انسانی، معیار اسلامی بودن علوم انسانی را علاوه بر انکشاف علم نسبت به معلوم، تطابق موضوع با اراده تشریعی خداوند می داند، بدین صورت که اگر موضوع علوم انسانی در نسبت با اراده تشریعی خداوند در نظر گرفته شود و علوم انسانی متکفل بررسی چنین موضوعی باشد، علوم انسانی اسلامی محقق خواهد بود.
حکمت صدرایی و خوانش عقلانی وحی با تأکید بر آراء آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
29 - 76
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا در صدد تبیین عقلی ماهیت وحی و گشودن چشم اندازه عقلانی برای فهم این رویداد است؛ پرسشِ فیلسوف از حقیقت وحی تلاشی است برای فهم پذیر ساختن آن و قرار دادن خاستگاه دین در افق عقل انسانی؛ وحی فرایندی کاملاً عقلانی تلقی می شود و خرد یگانه بنیاد واقعی و حقیقی آن اعلام می گردد. ملاصدرا باتوجه به نظام فکری خود وحی را نیز دارای مراتب مختلف عقلی، مثالی و زبانی و بصری میداند و باور دارد نبی برای دریافت وحی از امتیازات خاصی مانند قوه حدس، تخیل و متصرفه قوی بهره مند است. از این رو، نبی با دریافت حقایق عقلی در مرتبه مثال منفصل وجود مثالی آن حقایق را نیز ادراک می کند ودر مرتبه حس وجود ظاهری وحی را در قالب اصوات و حروف استماع می کند، حتی فرشته وحی را نیز به صورت چهره انسانی مشاهده می کند. مطابق نگاه ملاصدرا همه این دریافت ها انشاء نفس خود نبی است و حالت حلولی ندارد، بلکه صدوری است. آیت الله جوادی به مثابه شارح حکمت صدرایی سعی دارد به بسیاری از پرسش ها و مسائلی که در دوران جدید در رابطه با وحی مطرح شده است، پاسخ دهد.
مؤلفه های عقل گرایی حداکثری و نسبت آن با ایمان/وحی؛ با تمرکز بر آثار آیه الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
77 - 100
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریاتی که پیرامون ارتباط عقل و ایمان مطرح شده، دیدگاه عقل گرایی حداکثری است. بر اساس دیدگاه عقل گرایی حداکثری، باور انسان هرگز نمی تواند فاقد استدلال باشد. عقل گرایان حداکثری به دو گروه ملحد و دیندار تقسیم می شوند؛ گروه دوم معتقدند باور دینی کاملا استدلالی و عقلانی است. این پژوهش عناصر اصلی نظریه عقل گرایی را در عبارات و آثار آیت الله جوادی آملی جستجو کرده است. این یافته ها عبارتند از: الف: تاکید بر این که ایمان و باور باید مبتنی بر عقل و برهان باشد و از حدس و گمانه زنی فاصله بگیرد. ب: ایمان گرایی مصلحت اندیشانه که اساس باور را بر مصلحت های عملی می داند، قابل پذیرش نیست. ج: مبنای استدلالات عقلانی در راه وصول به باور، قرینه گرایی است، به این معنا که باور یا باید بدیهی باشد یا این که به بدیهیات ختم شود. د: عقل ذاتا بی طرف است و مبتنی بر پیش فرض های جانب دارانه پیشین نیست، بلکه با استدلال و برهان می توان حقیقت را یافت. ه: باور دینی نمی تواند بر دلایل احتمالاتی تکیه کند، بلکه مبنای باور، باید دلایل یقینی و برهانی باشد. نتیجه این که دیدگاه آیه الله جوادی آملی در ارتباط میان عقل و ایمان – در شکل کلی تر آن: نسبتِ عقل و وحی- را می توان عقل گرایی حداکثری دانست.
مناسبات اخلاق و فقه از منظر علامه جوادی آملی؛ نقد و بررسی نظریه فقهِ اخلاق محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
119 - 140
حوزههای تخصصی:
کشف نسبت میان دانش های اخلاق و فقه، زمینه طبقه بندی صحیح آن دو و بهره برداری از هر یک را ایجاد می کند. علامه جوادی آملی از اندیشمندانی است که در آثار خود به تبیین رابطه این دو علم پرداخته و اشتراکات و تمایزات آنها را مشخص کرده است. اخلاق و فقه در آلی بودن، اندراج در حکمت عملی، منابع مورد ارجاع و دارابودن احکام پنجگانه، اشتراک داشته و در موضوع، رتبه، غایت و کمیت مسائل، تمایز دارند. در این بررسی مشخص می شود، تمایز در موضوع و رتبه موجب گشته گزاره های علم اخلاق بر علم فقه مقدم باشند به گونه ای که بایستی به اثرپذیری فقه از گزاره های قطعی اخلاقی توجه نمود؛ حال آنکه: 1) انسان با عمل به تکالیف شرعی، هدف از عمل به گزاره های اخلاقی را محقق می سازد. 2) دانش اخلاق به صورت مطلق، آنقدر گزاره قطعی عقلی ندارد تا معیار سنجش صحت گزاره های فقهی شود. 3) دانش اخلاق به معنای گزاره های اخلاقی از سنخ باورها نبوده و از این جهت نسبت به فقه زیر بنا نیست. هدف پژوهش حاضر بازشناسی نسبت میان اخلاق و فقه در راستای تولید فقه اخلاق محور و نقد آن است. روش پژوهش، تحلیلی- انتقادی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است.
منطق فهم آیت الله جوادی آملی در صحنه سجده بر آدم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث سجده فرشتگان بر آدم از جهت خوانش مضامین و تفحص در حواشی آن، یکی از مسائل قرآنی مورد مناقشه میان مفسران بوده است. در این میان دیدگاه آیت الله جوادی آملی درخور التفات و شایسته تعمق است. ایشان این واقعه را تمثیل حقیقتی می نامد که بنا به دیدگاه صدرایی در عالم مثال نزولی و در مراتب بالاتر از عالم ماده رخ می دهد و هدف اصلی یادکرد آن را یادآوری مقام انسانیت و تواضع فرشتگان و گوشزد کردن خطر عدوات شیطان می داند. در این مقوله تمرکز ایشان بر تبیین دشمن و روش های فریب اوست. مفسر روند همراهی روح را با جسم پس از استواء بر مبنای نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا قابل توجیه می داند. تفکیک عوالم طولی و تبیین خصوصیات و قواعد هریک و اصرار بر عدم اختلاط قواعد، اعتقاد به استقرار عرفان قرآنی در بالاترین مراتب معرفت شناسی و لزوم بهره مندی از آن در حل معضلات و اختلافات تفسیری، مرجعیت قرآن به هنگام تباین روایات با آن و خوانش روایات در راستای منطق فهم خود از اهم مبانی معرفت شناسی ایشان در این باب است.