مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
جوادی آملی
حوزههای تخصصی:
شناخت قرآن، از این حیث که در مسئله ی تولید علم انسانی قرآن بنیان مؤثر بوده، بسیار اهمیت دارد؛ چراکه نوع نگاه ما به قرآن، میزان و نوع انتظار ما از قرآن را مشخص خواهدنمود. شناخت قرآن بر اساس نظام سه گانه ی فاعلی، داخلی و نظام غایی قرآن قابل بررسی است. رابطه ی بین «قرآن کریم» و «علم انسانی» بر اساس نظام داخلی قرآن، به صورت مجموعه ای از مبانی حاکم بر «محتوای» قرآن و مجموعه ای از مبانی حاکم بر «صورت»، اعم از «زبان» قرآن و «اسلوب» آن قابل ترسیم است. محتوای قرآن کریم متناسب با غایت آن است و برای ارائه این محتوا، زبانی را به کار گرفته که بتواند چنین هدفی را برآورده کند و همچنین ساختار و سبک، به گونه ای تنظیم شده که قابلیت تحقق چنین کاری را داشته باشد؛ لذا باید نسبت بین این زبان و ساختار را در مواجهه با زبان و ساختارهای علوم انسانی استخراج کرد. در این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی بر اساس نظرات آیت الله جوادی آملی بیان خواهند شد که قرآن کریم نه تنها در سبک بیانی خود متفاوت عمل کرده است و به طورکلی شیوه های رایج در کتب بشری را در پیش نگرفته است، بلکه در ساختار و اسلوب چینش و نظم دهی نیز تفاوت های اساسی و جدی ای با کتب بشری دارد که مسائل مربوط به سیاق و سباق، چگونگی به کارگیری تمثیلات و ... از مصادیق این ساختار و سبک خاص قرآن کریم است.
بررسی و نقد آراء آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم پیرامون پلورالیزم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
95 - 118
نظریه پلورالیزم دینی از جمله نظریه های متأخر به شمار می رود که با اهدافی متفاوت توسط پیروان آن، طرح و دنبال می شود. این نظریه که مورد گفتگو و گاه مناقشه فراوان بوده، در تفسیر تسنیم نیز مفصلاً طرح و نقد شده است. تسلط نویسنده به این نظریه و ارائه بحثی فراگیر که جنبه های مختلف این نظریه را مورد واکاوی قرار می دهد و بهره گیری از استدلال های عقلی و نقلی، از محسنات بحث مطرح شده در این تفسیر است. فقدان پاسخی روشن به مقوله رستگاری که از مهم ترین پرسش های پلورالیزم دینی است، طرح برخی مطالب درون دینی که در پاسخ به اندیشه پورالیستی غیرقابل اتکاء به نظر می رسد و همچنین در نظر نگرفتن برخی آیات قرآن که به نوعی مؤید پلورالیزم دینی هستند، از مهم ترین نقدهای وارد به مباحث مطرح شده در این تفسیر است. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای به نقد پلورالیزم دینی در تفسیر تسنیم پرداخته است.
منطق فهم آیت الله جوادی آملی در تفسیر آیات زن(مقاله علمی وزارت علوم)
روش شناسی یکی از مهم ترین و بنیادی ترین مباحث در گستره تفسیر متون مقدس است که خود در سطوح مختلفی قابل طرح است. بررسی و ترسیم منطق فهم، بدون شک یکی از مهم ترین ارکان آن است. منطق فهم مفسر، حیطه گسترده ای از باورها و شناخت های عمیق او را شامل می شود که می توان آن ها را در ساختارهای کلی نگاه به جهان، انسان و مباحث معرفت شناختی، نظام مند و تدقیق کرد. این ساختارها، معیاری عمومی و قابل سنجش را جهت تبیین آراء و مقایسه اندیشه ها فراهم می کند. مشکلات فرهنگی و اجتماعی امروز جامعه بویژه در مساله زن، لزوم ورود به پایه های فهم را - خاصه در متون مقدس – ضروری کرده است. در این راستا، این تحقیق بر آن است که به روش شناسی فهم آیت الله جوادی آملی در نگاه به مبحث زن و ترسیم عناوین سه گانه مذکور در آن بپردازد؛ دیدگاه جهان شناسی وی، جامعِ ماده و مجرد در مراتب مختلف است. نگاه جوادی آملی در بحث زن، عموما در بخش انسان شناسی ظهور و بروز بیشتری دارد. ایشان با تکیه بر نگاه جهان شناسی خود، به تقسیم وجود انسان به جسم و روح می پردازند و بخش روحانی وجود را علت همتایی زن و مرد در کمالات انسانی و بخش جسمانی را به سبب اختلاف در خصوصیات و فضیلت های نسبی دو جنس، متناسب با مسئولیت های خانوادگی و اجتماعی می دانند و به شرح این دیدگاه در مصادیق آیات می پردازند. این بررسی می تواند الگوی روش شناسی تفسیری رایج را جامعیت بیشتری بخشد.
بررسی و نقد فطرت شناسی پویشی و ارتباط آن با دین، با تأکید بر آرای آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
الهیات پویشی به عنوان تفکر دینی و فلسفیِ متأثر از علوم طبیعی، برداشتی طبیعت گرایانه از «فطرت» دارد. مطابق این دیدگاه، سرشت انسان در بستر تکامل، رشد و نمو می یابد و براساس موقعیت هر شخص در جامعه خویش، شکلی متفاوت به خود می گیرد؛ بنابراین، سخن از فطرت ثابت در همه افراد بشر، امری بیهوده خواهد بود. همچنین، دین واکنش طبیعت انسان به جستجوی خدا است و بر این اساس، دین نیز همگام با فطرت و سرشت انسان در حال تغییر و تحول و تکامل است. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی و انتقادی، براساس دیدگاه فلسفی و دینی آیت الله جوادی آملی، نشان می دهد نخست، فطرت انسانی برخلاف دیدگاه اندیشمندان پویشی، امری مجرد و ثابت است و دوم، ادعای تغییرپذیری و تکامل دین به علت تغییر و تحول در فطرت، دارای اشکال های اساسی است و دلایل گوناگونی چون ثبات فطرت و نیز وجود اصول کلی و تغییر ناپذیر در دین، خلاف آن ادعا را ثابت می کند.
امکان سنجی معرفت شناسی فمینیستی در نظام معرفت شناسی آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
123 - 150
جریان فمینیسم در غرب به دنبال ایجاد برابری و رفع ستم از زنان در نظام حقوقی و سیاسی به وجود آمد اما با مرور زمان، دغدغه این جریان به حوزه معرفت شناختی نیز امتداد یافت. به اعتقاد معرفت شناسی فمینیستی علوم بشری تحت سلطه مردان و متناسب با منافع آن ها ایجادشده است بنابراین با شالوده شکنی معرفت شناسی متداول غرب، تجربیات سرشتی و اجتماعی انسان ها در معرفت اهمیت می یابد و این تجربیات در قالب تأثیر جنس و جنسیت تفاوت های معرفتی زنان و مردان را رقم می زند. به علت پویایی و اهتمام فلسفه اسلامی به مسائل روز، معرفت شناسی فمینیستی نمی تواند نزد فیلسوف مسلمان مغفول واقع شود به خصوص متفکری چون آیت الله جوادی آملی که ضمن جامعیت در علوم مختلف به مسائل روز نیز توجه دارد. هدف از نگارش این مقاله، بررسی امکان تحقق معرفت شناسی فمینیستی در نظام معرفت شناسی علامه جوادی آملی است که به این منظور کلیه اسناد و آثار ایشان در حوزه معرفت شناسی وزنان، با روش تحلیل مطالعات اسنادی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد با پذیرش جسمانیت الحدوث و روحانیت البقا بودن ارکان معرفت؛ حرکت جوهری و تمایز بین ادراکات در معرفت شناسی آیت الله جوادی آملی و باور به تفکیک بین جنس و جنسیت در مطالعات زنان از سوی ایشان، می توان از تأثیرگذاری جنس و جنسیت بر علوم اعتباری و کارکردگرایانه سخن گفت بدون آنکه چنین تأثیری منجر به نسبیت معرفتی شود. بر همین اساس کلیت ادعای معرفت شناسی فمینیستی در معرفت شناسی آیت الله جوادی آملی قابل تحقق بیان می گردد.
حلیت ذبایح اهل کتاب از منظر مفسران اسلامی با تآکید بر تسنیم و المیزان (بر اساس آیه پنج سوره مائده)(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئله حلیت یا حرمت ذبیحه اهل کتاب، از دیرباز محل بحث مفسران و فقیهان بوده است. اختلاف نظر در این موضوع پیرامون این است که آیا حلیت ذبیحه، مشروط به مسلمان بودن ذبح کننده است، یا شامل ذبح اهل کتاب، نیز می شود؟ فقهای مسلمان در مواجهه با این مسئله، به دو دسته تقسیم شده اند: اندکی از فقیهان امامیه و غالب فقیهان اهل سنت به حلیت گوشت حیوان ذبح شده توسط اهل کتاب معتقدند و غالب فقیهان امامیه، ذبیحه اهل کتاب را حرام می دانند. در این مقاله به روش تطبیقی، نظر دو مفسر بزرگ شیعه معاصر، علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی، بررسی شده است. دو مفسر قائل به حلیت ذبایح اهل کتاب اند، اما آن چه که باعث اختلاف مفسران در این مسئله شده است برداشت هر یک از آن ها در معنای لفظ «طعام» است. علامه قائل است که مراد از طعام، حبوبات است و حلیت ذبایح اهل کتاب را شامل نمی شود، و آیت الله جوادی آملی با استدلال های قرآنی و عرفی و هچنین شواهد داخلی و آیه بر آن است که، طعام به معنای خصوص جو و گندم نیست، بلکه شامل غذای مطبوخ و مرطوب نیز می شود. در نتیجه ظاهر آیه مورد بحث حلیت طعام مطبوخ اهل کتاب، اعم از مذبوح و غیرمذبوح را بیان می کند و لازم آن دو چیز است: ۱. طهارت اهل کتاب؛ ۲. حلیت ذبیحه آن ها.
بررسی مقایسه ای مبانی انسان شناختی جوادی املی و رویکرد انسان گرایی ونقش آن در شکل گیری خودپنداره
هدف این مقاله تبیین تاثیر مبانی انسان شناختی مکتب انسان گرایی بر تعریف خودپنداره و مقایسه با خودپنداره مبتنی بر مبانی انسان شناسی جوادی آملی و به روش تحلیل محتواست. نظریه پردازان، معتقدند باورهای ایدئولوژیک که بر اساس شناخت انسان از ماهیت خود است، نقش اساسی در شکل گیری خودپنداره دارند. مکاتب رایج روان شناسی که عمدتا مبتنی بر مبانی انسان گرایی هستند برای خودپنداره صرفا سه بعد جسمانی، اجتماعی و روان شناختی را در نظر می گیرند که ادراکی مادی از انسان است. این نوع خودپنداره وابسته به محیط تغییر می کند. عدم ثبات خودپنداره عدم سلامت روان را دنبال دارد. در انسان شناسی جوادی آملی، خودپنداره در چهار بعد ارتباط با خود، خدا، دیگران و طبیعت و در دو سطح تحولی متعالی و نازل تعریف می شود. سطح نازل ادراک خود وجه تشابه این دو رویکرد است اما وجه ممیزه آن، ادراک خود در سطح متعالی است که مبتنی بر فطرت شکل می گیرد و خودپنداره ای الهی، درونی و پایدار را ایجاد می کند و سلامت روان فرد را حفظ می کند.
کاربست قاعده تفسیری سبب نزول در تفسیر تسنیم
منبع:
تفسیرپژوهی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
215 - 230
اصول و قواعد تفسیر که همان احکام و قضایای کلی برای استنباط معانی قرآن کریم است، از امور بسیار مهمی است که پایبندی به آن مفسر را از خطای در فهم بازمی دارد و سبب می شود مبنای مناسبی برای تفسیر صحیح قرآن فراهم آید. کشف و استخراج اصول و قواعد یادشده به ویژه درباره تفاسیر مهم و تأثیرگذار شیعه، از موضوعات جدید در حوزه مباحث تفسیرپژوهی است و گامی مهم جهت اطلاع از مبانی مفسر برای تفسیر آیات به شمار می آید. آقای جوادی آملی در تفسیر تسنیم برای فهم دقیق تر آیات از قواعد متعددی بهره برده که هر یک به جای خود می تواند به فهم بهتر منظومه فکری ایشان و بهره مندی بیشتر مخاطب از تفسیر او بینجامد. در این میان توجه به قاعده سبب نزول، موضوع پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. نتایج این نوشتار نشان می دهد مفسر تسنیم تنها سبب نزول هایی را معتبر می داند که روایت بوده و دارای سند صحیح باشند. از نگاه ایشان گستره تأثیرگذاری این گونه روایات تا حدی است که با خطوط کلی قرآن هماهنگ باشند، در غیر این صورت وانهاده می شوند. همچنین این دست روایات از منظر ایشان تنها می تواند بیانگر مصداقی از مفهوم کلی آیات باشد و لذا به عنوان مقید و مخصّص نمی توان از آنها در تفسیر قرآن بهره برد.
تطبیق و ارزیابی تقریر برهان نظم از دیدگاه ریچارد سوئین برن و جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
59 - 89
حوزههای تخصصی:
برهان نظم ساده ترین و ابتدایی ترین برهان برای اثبات وجود خدا است. سادگی برهان برای مخاطب عام جذاب و اقناع کننده است. تقریر مبتنی بر تمثیل ساده ترین تقریر بود. با پیشرفت علوم تجربی و تجربه گرایی برهان نظم مورد انتقادات جدی قرار گرفت. نقد های هیوم به صورت رسمی زنگ خطر برای ناکارآمدی این برهان به صدا درآورد. از این رو تقریرهای سنتی از برهان نظم به شدت متزلزل شدند. نظریه فرگشت کفه ترازو را به نفع منتقدان برهان نظم سنگین می کرد. در این میان الهیدانانی در سنت فلسفه غربی به فکر اصلاح و بازسازی مجدد این برهان برخاسته اند. ریچارد سوئین برن از جمله این الهیدان ها بوده است. وی با توسل تمایز میان دو نوع نظم، اصل تبیین و اصل سادگی تقریر استقرائی متناسب با گفتمان های علمی معاصر ارائه نموده است و به برهان نظم جان دوباره بخشید. در جهان اسلام جوادی آملی تقریر سنتی مبتنی بر قیاس را بازسازی نموده است. تقریر جوادی آملی علی رغم پایبندی به روش سنتی استدلال، یعنی استدلال قیاسی در تبیین مقدمات سعی شده است معضل استقراء در مشاهده نظم را از طریق علم حضوری مرتفع شود. نظم تکوینی که برخاسته از عینیت و وجود خارجی است تنها براساس اصل علیت توجیه پذیر است و هر گونه صدفه و احتمال و تصادف کور منتفی می شود. توضیح ایشان در تشریح مقدمات همسو با گفتمان های علمی معاصر است. از این منظر قابلیت تطبیق با تقریر سوئین برن را دارد. پژوهش حاضر بیان دو تقریر و ارزیابی هر کدام از این تقریرها در مواجهه با چالش های برهان نظم است.
مطالعه تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی در جایگاه و کارکرد و شیوه نقد روایات در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
86 - 109
حوزههای تخصصی:
در قلمرو تفسیر و فهم قرآن کریم، رجوع به روایات دارای اهمیت است. به استناد حدیث ثقلین پیوندی عمیق و ارزشمند میان اهل بیت و قرآن کریم وجود دارد. بنابراین بهره گیری از بیانات ایشان همواره مورد توجه و تاکید مفسران قرآن بوده است. در شیوه تفسیری قرآن به قرآن آن گونه که از ظاهر سخنان و سیره تفسیری علامه طباطبایی بر داشت می شود ایشان قرآن را مستقل از روایات، تفسیر می نماید. ایشان برای تفسیر آیات از خود آیات قرآن استفاده می نماید.آیت الله جوادی نیز این سیره تفسیری را مورد توجه قرار داده است. لکن بررسی سیره تفسیری هر دو مفسر ، این مطلب را واضح می نماید که ایشان از سنت برای فهم و تفسیر هر چه دقیق تر آیات بهره گرفته اند. از منظر ایشان روایات به طور مستقیم دخالتی در تفسیر ندارند. اما در اموری همچون بیان مصداق و شرح آیهُ، تعمیم معنای آیه، تعیین و تبیین جزییات و تفاصیل آیات و... روایات قابل استفاده است. همچنین روایات صحیح می تواند برداشت های تفسیری را تقویت یا تضعیف نماید و این موضوع خللی بر خود بسندگی قرآن برای تبیین معنای خویش وارد نمی نماید. دو مفسر عالیقدر در زمینه نقد وبررسی احادیث نیز تنها به نقد سندی اکتفا نکرده بلکه به بررسی محتوایی رویات نیز می پردازند و معیارهایی را برای فهم حدیث و شناخت سره از ناسره ارائه می نمایند.
بررسی تطبیقی محورهای چالشی آیه «وارثان کتاب» با تأکید بر آرای تفسیری آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
184 - 203
حوزههای تخصصی:
بروز نقطه نظرهای متفاوت از سوی مفسران فریقین در جهت تفسیر آیه 32 سوره فاطر، حاکی از چالشی بودن فهم فرازهای مختلف آن است. نوشتار حاضر که به شیوه اسنادی و روش تحلیلی- توصیفی تدوین یافت؛ ضمن بیان دیدگاه آیت الله جوادی آملی در جهت تبیین مفهوم واژگان «ثم»، «أورثنا»، «کتاب»، و «إصطفینا»ی مذکور در این آیه و تفسیر فرازهای مختلف آن، بر آن است تا بصورت تطبیقی، نگرش های مفسران فریقین در جهات مورد اشاره را نیز مورد واکاوی قرار دهد. نتیجه و برآیند این تحقیق حکایت از این دارد که ایشان بر این باورند که مراد از «کتاب»، قرآن و مقصود از «وارثان کتاب»، «الَّذینَ اصْطَفَیْنا» هستند که دارای سه طایفه ی: «ظالِمٌ لِنَفْسِهِ، مُقْتَصِدٌ» و «سابِقٌ بِالْخَیْراتِ» می باشند. «ظالِمٌ لِنَفْسِهِ» افراد غیر عارف به امام و هوامحور و «مُقْتَصِدٌ» عارف به حقِ امام و قلب محور و «سابِقٌ بِالْخَیْراتِ» پیشگامانی هستند که همواره بر محور اراده خدای سبحان حرکت می کنند. اینان مراحل کمال انسان را به سلامت طی کرده و با فضل الهی به مرحله امامت متقین نائل آمده اند. ایشان ائمه اطهارD را مصداق «سابق بالخیرات» و بالاصاله میراث دار قرآن می دانند که بقیه امت هم در پرتو علم آنان از قرآن کریم بهره می گیرند.
تطبیق جایگاه حضرت فاطمه از منظر تفسیرجوادی آملی و ابن کثیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
همواره یکی از مسائل مهم آیات قرآن کریم، توجه به جایگاه و شخصیت اهل بیت( است. قرآن پژوهان با دیدگاه های مختلف مذهبی حضرت فاطمهc را که یکی از اهل بیت( پیامبرj هستند؛ مورد توجه ویژه ای قرار داده اند. این پژوهش، دیدگاه جوادی آملی که یکی از مفسران مشهور امامیه معاصر است با دیدگاه ابن کثیر که جزء معروف ترین مفسران روایی سلفیه است تطبیق می دهد. براین اساس، تفسیر تمام آیاتی که مضمون آن ها به حضرت فاطمهc اشاره شده در دو تفسیر مزبور مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت و مشخص شد که ابن کثیر و جوادی آملی اوصافی همچون سرور زنان عالم، محبوب پیامبرj و مقام ارسال رزق الهی را به طور مشترک بیان می کنند. در موارد اختلافی نیز ابن کثیر مصادیق آیه تطهیر را همسران پیامبر و آل علی و آل عقیل و غیره می داند. اما مؤلف تسنیم با دلایل برون متنی، مصداق اهل بیت ( در آیه تطهیر را معصومین بیان می کند. جوادی آملی مصادیق آیه مباهله را با دلیل عقلی و روایی، اهل بیت( بیان کرده، درحالی که ابن کثیر این روایات را غریب یا مرسل می شمارد. او در سوره انسان و کوثر به جایگاه حضرت فاطمهc اشاره ای ندارد. پس در این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی، استناداتی که ابن کثیر از طریق تحلیل محتوای روایات بیان کرده، از زبان جوادی آملی پاسخ داده می شود.
بررسی تطبیقی «اعتراف به ظلم» در لسان پیامبران در قرآن کریم از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخرالدین رازی
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
119 - 147
حوزههای تخصصی:
«عصمت» به معنای پاکی از هرگونه گناه و نیز مصونیت از خطا در دریافت و ابلاغ وحی، از امتیازات و ویژگی های خاص و لازمه رسالت پیامبران الهی می باشد که به دلیل اهمیت بالایی که دارد، مورد بحث و توجه بسیاری از عالمان و اندیشمندان مکتب های مختلف کلامی قرار گرفته است. یکی از مسائلی که بحث های زیادی را برانگیخته، آیاتی از قرآن کریم است که حاوی عبارات «اعتراف به ظلم» از لسان پیامبرانی چون حضرت آدم، حضرت موسی و حضرت یونس(ع) می باشد که برخی با استناد به این آیات عدم عصمت پیامبران الهی را نتیجه گرفته اند. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و به صورت تطبیقی، در پی پاسخ به این پرسش است که منظور از «ظلم» و اعتراف به آن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخرالدین رازی چیست و چه ارتباطی با «عصمت» پیامبران دارد؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که آیت الله جوادی آملی به عنوان نماینده مکتب کلامی شیعه، «عصمت» را برای تمام دوران پیامبران ثابت می کند و «ظلم» را با ذکر ادله و شواهد متعدد، بر معنای لغوی آن یعنی ستم، نقص و محرومیت حمل می کند؛ اما فخرالدین رازی به عنوان نماینده مکتب کلامی اشاعره، در تحلیل خود «عصمت» را به دوران پس از نبوت و «ظلم» را به پیش از نبوت مربوط می شمارد.
تحلیل چیستی شرور در آفرینش؛ با محوریت آراء آیت الله جوادی آملی و آلوین پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
۱۳۶-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
حوادث و ناملایمات اخلاقی و طبیعی بخشی از شروری هستند که در محیط اطرافمان با آنها مواجه هستیم. مسئله این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و شیوه گردآوری کتابخانه ای، بررسی تطبیقی آرای عقلی دو متفکّر مسلمان و مسیحی( آیت الله جوادی آملی و پلانتینگا) و بیان ترابط موضوع شرور با علم، قدرت و حکمت الهی از منظر این دو اندیشمند می باشد. آیت الله جوادی ، شرّ را به امر عدمی تحلیل نموده، و علاوه بر آن از راه حل خلقت نظام احسن و نسبی انگاری شرور در دفع این شبهه استفاده نموده اند. پلانتینگا نیز برای حلّ مسئله شرّ، از روشی منطقی کمک می جوید که به «دفاع مبتنی بر اختیار» معروف است. جوابیه جهان های ممکن نیز در قالب همین نظریّه بدان پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که؛ این دو اندیشمند در اصل اعتقاد به خدای کامل مطلق اشتراک نظر دارند. البتّه دیدگاه آیت الله جوادی، پاسخگوی شبهه شرور اخلاقی و طبیعی است، امّا پاسخ پلانتینگا ناظر به شرور اخلاقی صرف است و غیرمستقیم شبهه شرور طبیعی را جواب می دهد.
تحلیل و بررسی روش های وحیانی، برهانی و عرفانی در اثبات مسئله نظام احسن، از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
۱۷۸-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
«نظام احسن» به معنای بهترین و کامل ترین نظام خلقت، یکی از مباحث مهم کلامی، عرفانی و قرآنی است که در دستگاه فکری آیت الله جوادی آملی، جایگاه ویژه ای دارد. آیت الله جوادی آملی بر این باورند که محال است خداوند احسن الخالقین، به خلقت جهانی دست بزند که دارای عیب و نقص است. ایشان برای اثبات نظام احسن، در سه حوزه «وحیانی»، «برهانی» و «عرفانی» از «روش لمی» استفاده کرده اند. مسئله اصلی این تحقیق، بررسی اندیشه استاد جوادی در سه حوزه مزبور است که با روش تحقیق، گردآوری داده ها، مطالعات کتابخانه ای، تحلیل انتقادی مطالب بر اساس منابع موجود در آثار استاد جوادی آملی انجام شده است. یافته های این تحقیق در روش «وحیانی»، اثبات مسئله نظام احسن بر اساس آیات شریفه است. هم چنین در روش «برهانی»، به کمک دو قانون «مطلق بودن صفات الهی» و «علیت و معلولیت»، مسئله مزبور اثبات می شود. و در روش «عرفانی» نیز، بررسی «حقیقت منسجم» و تحلیل «صفت رحمانیت خداوند» می باشد.
رابطه عقل با احکام اخلاقی دین با تاکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
5 - 32
حوزههای تخصصی:
تحقیق در حوزه منابع اخلاق اسلامی از جمله مسائل ضروری است در همین راستا بررسی عقل به عنوان یک منبع و رابطه آن با احکام اخلاقی دین از دیدگاه آیت الله جوادی آملی مسئله پژوهش پیش رو قرار گرفت و با روش توصیفی تحلیلی بررسی گردید و یافته ها و نتایج پژوهش نشان داده شد: از جمله مبنای مسئله تحقیق حاضر این است که عقل بدون نیاز به چیز دیگر از خارج گزاره اخلاقی و مبانی حسن عدل و قبح ظلم و قضایای اخلاقی دیگر که از آن متفرع می شود را ادراک می کند و شرع مقدس نیز اذعان دارد که انسان بالوجدان حسن و قبح بسیاری از امور اخلاقی را ادراک می کند. بعد از اثبات مبنای ادراک اخلاقیات توسط عقل، مسئله رابطه شرع و عقل در تعیین احکام اخلاقی مطرح است که به دو صورت کلی تطابق و تعارض بیان می شود: به عنوان مثال بر مبنای دیدگاه آیت الله جوادی آملی در تطابق عقل با شرع، عقل معیاری برای احکام اخلاقی است و احکامی که به نحو کلی مخالف عقل هستند، کنار گذاشته می شوند، همچنین عقل با نقش مصباحی خود در دریافت احکام اخلاقی به عنوان یک راهنما مسیر تخلق به اخلاق را تشخیص می دهد. در فرض تعارض عقل با حکم اخلاقی شرع، به عنوان نمونه گاهی تعارض عقل با ظاهر ادله نقلی است که به دلیل عقلی قطعی عمل می شود.
تبیین مبانی معرفت شناختی اخلاق باور دردیدگاه جوادی آملی به منظور طراحی الگوی مفهومی آموزش اخلاق باور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
119 - 148
حوزههای تخصصی:
پیوند اخلاق با فرایند باور تحت عنوان «اخلاق باور» اولین بار در فلسفه غرب توسط کلیفورد در قرن نوزدهم مطرح گردید و باعث پرسش های زیادی در این زمینه شد. اما پیشینه آن در فلسفه اسلامی نیز تحت مضامین خاص مثل اخلاق درتفکر و بینش در مرحله کسب اعتقاد قلبى و ایجاد باور وجود دارد. هدف اصلی این مقاله طراحی الگوی مفهومی آموزش اخلاق باور مبتنی بر مبانی معرفت شناختی جوادی آملی است. محقق با بررسی منابع مکتوب ایشان با روش تحلیل مفهومی و قیاس نظری موفق به احصاء پنج مبنای معرفت شناختی ،تلازم( اراده و تکلیف معرفتی، قرینه وشهود، درونگرایی و برونگرایی، فضایل معرفتی و اخلاقی، شبکه باور باعمل فردی و اجتماعی) در زمینه اخلاق باور شد و بر اساس این مبانی با استفاده از الگوی قیاس عملی و مدل فرانکنا نیز بترتیب موفق به استخراج اصول تربیتی (تکلیف گرایی در فرایند تشکیل باورها ، مسئولیت دربرابر حقیقت) و(پاک سازی درون،خردورزی وهمبستگی) و(یکپارچگی توجیه) و (وحدت حسن فاعلی و فعلی باور) و(شبکه باور وایمان و حکمت) برای الگوی آموزش اخلاق باور شد.
تحلیل و بررسی عینیت و مثلیت ابدان اخروی با ابدان دنیوی از منظر صدرالمتالّهین با تقریر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۲
109 - 139
حوزههای تخصصی:
از مهمترین اصول اسلامی، مسأله معاد است و از مسائل مهم در کیفیت معاد، روحانی یا جسمانی بودن آن است که از منکران تا مثبِتان عقلانی یا وحیانی طرفدارانی دارد. یکی از چالش های مهم در معاد جسمانی، اینهمانی و عینیت ابدان است. هدف پژوهش حاضر، که با استفاده از گردآوری داده های پژوهشی اسنادی و کتابخانه ای انجام شده و از روش تحلیلی- توصیفی بهره گرفته است، تبیین و توصیف دو رویکرد عینیت و مثلیت در رابطه ابدان اخروی با ابدان دنیوی و تحلیل منظر صدرالمتالّهین شیرازی با تقریر آیت الله جوادی آملی –دام ظله- در این چالش است. پرسش پژوهش این است که تناسب ابدان اخروی محشور در قیامت، با ابدان دنیوی، چیست و نظر نهایی صدرالمتالهین شیرازی - با توجه به اختلاف محتوایی متون- چه می باشد؟ یافته ها حکایت از آن دارد مرحوم صدرالمتالّهین با استفاده از اصول فلسفی خود در حکمت متعالیه اثبات می کند همانگونه که احکام و اوصاف دنیا با آخرت متفاوت است همینطور ابدان محشور در آخرت با ابدان موجود در دنیا تغایر دارند لذا اگر مراد از اینهمانی ابدان، تشخّص انسان باشد عینیت ثابت و مستدلّ است واگر مراد، حفظ بدن عنصری در آخرت باشد، عینیت محال و بلکه مثلیت بین ابدان اخروی با دنیوی ثابت خواهد بود و آیت الله جوادی آملی نیز با تبیین رابطه نفس و بدن و بیان مختصّات آخرت و مستدلّ بودن عقلانی معاد جسمانی، بر همین یافته صدرایی تأکید دارند.
بررسی تعارض در مبانی و آرای تفسیری آیت الله جوادی آملی؛ مطالعه موردی آیات زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روشن است که اندیشه ها و اندیشمندان در شرایط خاص، ناخواسته یا خودخواسته دچار تغییر می شوند. این تغییر ضمن آنکه می تواند در هر یک از حیطه های نظری و عملی ظهور نماید، در گونه های مختلفی چون «عدول، سکوت، خلط، ابهام و غفلت» امکان بروز دارد. یکی از رسالت های روش شناس، رصد چنین شرایطی است تا تصویر دقیق تری از موضوع (= ابژه) مورد پژوهش خود ارائه دهد. مضاف آنکه بررسی این فراز و فرودهای علمی، طبعا نتایج معرفتی و روش شناختی قابل توجهی به همراه دارد؛ به عنوان مثال، تعارض در مبانی، تغییر و تحولاتی از منطق فهم مفسر را در طول زمان و در تطور شخصیت علمی او روشن می نماید. بررسی آرای تفسیری آیت الله جوادی آملی در آیات موضوع زن، در تحلیل گزاره ها و تطبیق میان آنها با مبانی تفسیری ایشان، نشان از نوعی تعارض میان نظرات تفسیری با مبانی، ذیل برخی از آیات دارد. نتایج حاکی از آن است که اگرچه ایشان عموما پایبندی اکثری به مبانی خود داشته اند، لکن در مواردی سویه هایی از تغییر، تحول و عبور از مبانی را نیز تجربه کرده اند که در جای خود محل تأمل است.
بازکاوی اندیشه آیت الله جوادی آملی در باره انسان کامل و ضرورت آن با خلافت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
141 - 171
حوزههای تخصصی:
انسان و انسان شناسی مقوله غیر قابل کتمان در طول تاریخ بشری بوده است؛ و ترسیم حقیقی از جایگاه او در منظومه آفرینش سرلوح ادیان توحیدی می باشد. بر پایه دیدگاه منیع و اندیشه رفیع علامه جوادی آملی حقیقت انسان «حیّ متأله» است که در بستر آموزه های دینی به تکامل می رسد، و غایت امکانی قوس صعود بشری«انسان کامل» می باشد. و در ادبیات حکما و عرفای همچون ابن عربی و ملاصدرا به آن پرداخته شده است؛ آنها انسان کامل را مظهر تمام صفات کمالی و جمالی خداوند می دانند؛ آن گونه که ابن عربی مبتکر اصطلاح «انسان کامل» در ادبیات اسلامی قلمداد شده است. در تحقیق حاضر، ضرورت انسان کامل نسبت آن با خلافت الهی به صورت توصیفی- تحلیلی با تأکید بر اندیشه جوادی آملی بر این نتیجه رهنمون گردیده که مقصود از خلقت آفرینش و پهنه گیتی، انسان کامل است و از لازمه خلافت مطلقه الهی، انسان کامل شدن است، از این جهت، انسان کامل قطعاً خلیفه خداست، به طوریکه اگر عالم خالی از انسان کامل شود، عمر آن به پایان می رسد.