مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
وجود محمولی
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث معرفت شناسی دینی این است که برای دست یابی به معرفت دینی، چه منبع یا ابزاری کارایی دارد؟ آیا راه معرفت در برابر ما گشوده است یا اینکه در انسدادی معرفتی به سر می بریم؟ پاسخ هر فرد بدین پرسش بر مبنای معرفت شناختی ویژه آن فرد مبتنی است. اگر او این دیدگاه را پذیرفته باشد که از راه عقل نمی توان دین را شناخت، پاسخ وی به پرسش مذکور ممکن است این باشد که منبع شناخت دین تجربه دینی، شهود، نقل وحی یا دلیل نقلی یا گواهی حاکی از وحی است. اما اگر این فرد پذیرفته باشد که از راه عقل می توان دین را شناخت، پاسخ او به پرسش مزبور این خواهد بود که گزاره های بنیادین عقاید دینی را می توان از راه عقل اثبات کرد؛ از این رو، عقل مهم ترین منبع شناخت این بخش از دین است.
در این نوشتار، به امکان دست یابی به معرفت عقلی در حوزه دین می پردازیم و آنچه را ممکن است مانع از دست یابی به چنین معرفتی شود بررسی و ارزیابی می کنیم.
نظریه وجود رابط و مستقل نزد فیلسوفان قبل از صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح نظریه وجود رابط و مستقل از دستاوردهای حکمت متعالیه است که تحول چشمگیر و عمیقی را د مباحث فلسفی به دنبال داشته است. پرسش از سهم پشینیان در بروز این نظریه سوال مهمی است که این جستار در پی پاسخگوئی به آن است. بررسی پیشینه تاریخی این مبحث نقش ارزنده سایر حکما را در شکل گیری آن آشکار ساخته میزان و ارزش بهره گیری صدرالتالهین از آثار گذشتگان و استکمال آنها را نشان می دهد. با مراجعه به آثار حکمای متقدم اعم از مشایی و اشراقی و نیز مکتب عرفانی ابن عربی نشان می دهیم که بستر طرح نظریه وجود ابط و مستقل قبل از صدرالتالهین فراهم شده است. از یونان ارسطو ضمن بحث از هلیه بسیطه و مرکبه با تعابیر خاصی به نقش وجود محمولی و رابط در قضایا اشاره می کند. فارابی با تفکیک دو مقام ذهن و خارج در صدد توجیه دو دیدگاه اثبات و نفی محمولیت وجود برآمده و از این طریق میان وجود محمولی و رابط در قضیه تفاوت نهاده است. وی هوهویت را ملاک اتحاد در وجود می داند و با وجودی دانستن رابط درقضیه زید هو کاتب به اثبات وجود رابط می پردازد. معنای دیگر وجود رابط که همان تعلقی بودن موجودات امکانی نسبت به ذات واجب است نیز در کلمات فارابی دیده می شود زیرا وی با تعلقی دانستن موجودات ممکن مناسبت میان آنها و ذات حق را نفی می کند. ابن سینا ضمن تایید سخنان فارابی به مفاد امکان فقری یا وجودی نیز اشاره کرده است. صدرالمتالهین در بحث امکان فقری بشدت متاثر از اوست. همچنین شیخ اشراق تقسیماتی بر اساس نور ارائه کرده که حکمای متاخر همان تقسیمات را در وجود به کار گرفته و آن را به فی نفسه (مستقل) و فی غیره (رابط) و سایر شاخه های آن تقسیم کرده اند. سهروردی در جای دیگر مطابق بیان شیخ الرئیس – معنای فقیر و غنی مطلق را توضیح می دهد و از این طریق به اثبات یگانگی خدا نیز دست می یابد.
تقسیمات وجود و مناط آن در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان مسلمان برای وجود تقسیماتی ذکر کرده اند. یکی از آنها تقسیم چند ضلعی از وجود است. شیخ الرییس وجود را به محتاج و غنی تقسیم می کند. سهروردی بر پایه نور و با عبارتی متفاوت اما محتوایی مشابه، نور را به فی نفسه لنفسه و فی نفسه لغیره تقسیم می کند. به عقیده او جایی که نور نباشد جوهر غاسق یا هیات ظلمانیه است. حکمت متعالیه در همراهی با این دو حکیم مشایی و اشراقی، موجود را مقسم قرار داده و آن را به فی غیره و فی نفسه و سایر شاخه های آن تقسیم می کند. سبزواری این تقسیم را به شکل کامل تری ارایه می دهد. متکلمان و برخی عرفا نظیر ابن عربی نیز نوعی تقسیم از وجود را در آثار خود آورده اند.
برخی از متاخرین بر تقسیمات سبزواری اشکالاتی از جمله ناتمام بودن، خلط مفهوم با مصداق و خلط مفاهیم فلسفی با مفاهیم منطقی وارد ساخته اند که بر مبنای حکمت متعالیه پاسخ داده شده است. دیدگاه خاص صدرالمتالهین تقسیم دو ضلعی وجود به رابط و مستقل است. وجود رابط عین فقر و نیاز و ربط است، اما وجود مستقل عین بی نیازی و غناست. در ازای تقسیم وجود، عدم نیز متناظر با آن قابل تقسیم چند ضلعی است. این جستار علاوه بر طرح دیدگاه های فوق، تقسیم چند ضلعی را با معیار دیگری ارایه می کند که اشکالات فوق متوجه آن نیست
نظریه حکیم سبزواری درباره نسبت وجود رابط و محمولی (مستقل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مباحثی که میدان نزاع فلسفی را برای شارحان و مفسران حکمت متعالیه فراهم آورده و به تعارض آرای آنها انجامیده است، تبیین اختلاف و تفاوت بین وجود رابط و محمولی است. اگرچه این اختلاف نظرها، از عقلانیت فلسفی بسیاری از این شارحان حکایت می کند و افق خردورزی این متفکران را آشکار می نماید، ولی همچنین بستری را برای کشف نگرش آنها به عناصر محوری حکمت متعالیه مهیا می سازد. حکیم سبزواری از شارحان حکمت صدرایی است که با تعلیقه های خود بر اسفار و تأیید و تشریح مبانی این حکمت در کتاب هایش ابهام را از دامن بسیاری از مسائل این حکمت می زداید، ولی در این موضوع، نظریه ای مخالف با صدرا اتخاذ می-کند. این مقاله در پی بررسی دغدغه های وی در اظهار دیدگاه متفاوت با صدرالمتألهین در مسأله وجود رابط و محمولی است که تحلیل نکات فلسفی و پی گیری موضع گیری های وی در این بحث، طرح بعضی از نظریه های رقیب و منتقد وی را غیر قابل اجتناب می نماید.
وجود محمولی و اشاره پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به گزارش و بررسی یکی از مهم ترین دیدگاه ها در رد وجود محمولی، یعنی بحث اشاره پذیری/ اشاره ناپذیری، می پردازد. همچنین نشان می دهد اغلب ادعاهای زیر از قوت چندانی برخوردار نیستند: 1. وجود مطلقاً محمول نیست؛ 2. وجود محمول منطقی نیست؛ و حتی، از جهاتی، این ادعای معتدل تر که می گوید: 3. گرچه وجود به صورت موضوع محمولی محمول منطقی نیست، می توان آن را محمول منطقی به شمار آورد. برای این منظور دیدگاه برگزیده به کمک تساوی وجود و اشاره پذیری، تحلیلی از وجود محمولی در فلسفة اسلامی ارائه می کند و نشان می دهد در دو بحث نخست دیدگاه مطرح در فلسفه و منطق دورة اسلامی قابل دفاع و تقویت است و در بحث سوم نیز دیدگاه های رقیب در تحلیل منطقی، بر فلسفه و منطق دورة اسلامی ترجیحی ندارند. همچنین، این جستار، با اصلاح مبنای فلسفة اسلامی، اشاره پذیری معدوم به اشارة عقلی تبعی و غیر مستقیم را می پذیرد.
بررسی انتقادی دیدگاه فرگه در باب وجود محمولی در پرتو حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرگه با تشبیه گزاره های وجودی به گزاره های عددی به این نتیجه می رسد که وجود محمولی درجة دوم و صرفاً قابل حمل بر مفاهیم است، نه اشیاء. استدلال وی، با ابتنای بر ثبوت شیء لشیء بودن گزاره های وجودی، این است که اگر وجود بر اشخاص به منزلة یک محمول و ویژگی درجة اول حمل شود، گزاره های وجودی موجبه، همان گو و سالبة آن ها خودشکن خواهد شد. بر این اساس، وی گزاره هایی همچون «سقراط وجود دارد» را درست ساخت نمی داند و در تلاش برای ارائة شکل صحیح آن، به صورت نمادین، وجود را به جایگاه سور منتقل می کند. با معیار قرار دادن دیدگاه ملاصدرا روشن می شود که برخلاف گمان فرگه، اولاً اصل در گزاره های وجودی، شخصیه بودن است و ثانیاً مفاد گزاره های وجودی، ثبوت الشیء است نه ثبوت شیء لشیء و ثالثاً، اینکه از پیش فرض های قول به این همان بودن این گزاره ها اصالت وجود است که فرگه منکر آن است.
تبیین وجود رابط در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
وجود رابط در کلمات فلاسفه سه اصطلاح دارد: اصطلاح اوّل وجود رابط در قضایاست، که در مقابل وجود محمولی قرار دارد و از سنخ مفاهیم حرفی در مقابل مفاهیم اسمی است. مفاهیم اسمی مفاهیمی اند که به تنهایی و بدون احتیاج به مفاهیم خارج از ذات خویش تصوّر شدنی اند و مفاهیم حرفی مفاهیمی اند که به تنهایی تصوّرشدنی نیستند. اصطلاح دوّم عبارت از وجود فی نفسه لغیره است که حیثیّت «فی نفسه»ی آن بعینه همان حیثیّت «لغیره»ی آن می باشد. اصطلاح سوّم وجود رابط در مقابل وجود مستقل در مباحث علّت و معلول است. اصطلاح سوّم جزء ابتکارات صدرالمتألهین است. مطابق اندیشه ایشان، وجود ممکنات عین فقر و ارتباط به علّت اند و از سنخ وجود رابط قلمداد می شوند. در مقابل، غالب فلاسفه وجود ممکنات را مرتبط با علّت دانسته، آنها را از سنخ وجود رابطی می دانند. نوشتار حاضر به تبیین اصطلاحات سه گانه فوق به ویژه تبیین وجود رابط در حکمت متعالیه می پردازد.
بررسی تطبیقی وجود خارجی رابط قضیه ازدیدگاه علامه طباطبایی و استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
مسئله ی وجود رابط، پیشینه ای به امتداد زمانیِ قبل از میلاد تاکنون دارد. دراین میان اثبات وجود خارجی رابطِ قضایا به علت پی آمد های فلسفی گوناگونی که داراست، پراهمیت به نظر می رسد. کسانی که پای دروادی نفی وجود خارجی رابطِ قضیه گذاشته اند، باید تاثیرات این انکار را درسایر مباحث فلسفه پذیرا باشند. دراین مقاله کوشیده شده تا آراء فلسفی علامه طباطبایی (ره) و استاد مصباح یزدی پیرامون وجود خارجی رابط قضایا ، فراروی هم قرارگیرد. این کار با عنایت به مبنای مشترک فلسفی ایشان( تفکیک دو حوزه ی اعتبار عقلی و واقعیت خارجی) صورت گرفته است. درضمن نقد وتحلیل، مبانی حکمت متعالیه درخصوص جوهر وعرض ونیز معقولات فلسفی بازکاوی شده ودرباب ناسازگاریِ ذهنی بودن رابط قضیه با سایر مبانی فلسفی به ویژه معقولات ثانی فلسفی بحث شده است. هم چنین دراین مقاله شیوه ی مقایسه درسه مرحله ی توصیف، تبیین و تحلیل دیدگاه ها مشاهده می شود. سرانجام محقق به داوری میان آراء پرداخته است. پسامدهای انکار این مرتبه ازهستی(وجود رابط قضیه ) خروجی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد و داده های آن عبارتند از:نفی یکی از آثار وتوابع اصالت وجود، نفی اشتراک معنوی وجود با قرائتی نادرست از کلام ملاصدرا، تبدیل مواد ثلاث (وجوب وامکان ) به معقول ثانی منطقی و نادرستی تقسیمات وجود.
بررسی مفهوم وجود از نظر کانت و سهروردی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
83 - 102
حوزه های تخصصی:
مسیله مورد مطالعه در این مقاله، بررسی وجوه اشتراک و اختلاف کانت و سهروردی درباره مفهوم وجود است. براین اساس، آرای این دو فیلسوف غربی و شرقی را درباره تقسیم بندی مفاهیم و جایگاه مفهوم وجود در بین مفاهیم، و نیز تأثیر دیدگاه ایشان را در خصوص وجود بر مسیله اثبات خداوند مورد بحث قرار داده ایم. می توان گفت کانت وجود را امری اعتباری و منحصر در یک معنا، یعنی نسبت ها و اضافات می داند که تنها بیان کننده نسبت موضوع و محمول است و وجود محمولی را انکار کرده است؛ در حالی که سهروردی گرچه مفهوم وجود را امری اعتباری می داند، برای آن سه معنا قایل شده است که تنها یکی از آن معانی، با معنای مدنظر کانت مطابقت دارد و در ارایه معانی دیگر با او متفاوت است. در خصوص اثبات وجود خدا نیز تفاوت دیدگاه های این دو فیلسوف بر اساس مبانی مختلف آنها فاحش است.
خوانشی تحلیلی از دیدگاه ملاصدرا و متأخرین پیرامون معنایاسمی و حرفی وجود (تأملاتی در مباحث زبانی حکمت متعالیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا در آراء خود به مباحث زبانی توجه داشته و درباره معنای اسمی و حرفی سخن گفته است. مفسرین، آراء وی در اینباره را خالی از تهافت ندانسته اند تا جایی که بخشی از آراء او را بر دیگری ترجیح داده و ادق از دیگری دانسته اند. این نوشتار با طرح و مقایسه آراء ملاصدرا در باب معنای اسمی و حرفیِ وجود، چارچوبی برای طرح مباحث هستی شناسی، معرفت شناسی و زبان شناسی ارائه داده و با بهره گیری از مباحث زبانیِ علمِ اصولِ فقه، رویکردی تحلیلی زبانی را برای برون رفت از این تهافت ارائه کرده است. ملاصدرا بر این باور است که از یکسو میتوان از طریق اشتراک معنویِ معنای حرفی وجود (است) به اشتراک معنویِ معنای اسمی وجود (هست)، استدلال کرد و از سوی دیگر، اختلاف بین وجود رابط و محمولی، نوعی است. این دیدگاه ملاصدرا محل نزاع و تفسیرهای متفاوتی واقع شده و پرسشهایی را پیش روی صاحبنظران قرار داده است؛ از جمله اینکه آیا این دو دیدگاه همخوانی دارند؟ آیا این نظریه با تشکیک وجود و اشتراک معنوی وجود، سازگار است؟ آیا وجود رابط و محمولی از یک سنخند؟ آیا دو تقسیمبندی وجود در حکمت متعالیه، یعنی تقسیم سه شقی وجود به رابط، رابطی و نفسی و تقسیم دو شقی وجود به رابط و مستقل با یکدیگر در تضادند؟ آیا دو تقسیم یادشده، با آراء ملاصدرا در حوزه معنای اسمی و حرفی سازوارند؟
نظریه ملاصدرا و کانت درباره هلیات بسیطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۷
1-25
حوزه های تخصصی:
هلیه بسیطه قضیه ای است که محمول آن »وجود» است. از مسائل مهمی که در مورد این قضایا مطرح می شود این است که آیا اساساً می توان چنین قضایایی را پذیرفت؟ این نوشتار درصدد ارزیابی نظر ملاصدرا و کانت در مورد هلیات بسیطه است که نخست به بررسی نظرات هر کدام از این فیلسوفان به طور مجزا و سپس به تشابهات و تناظرات نظرات آنها و در پایان به ارزیابی نظر آنها خواهد پرداخت و به این نتیجه می رسد که نظرات ملاصدرا در خصوص هلیات بسیطه(یعنی1. ثبوت الشیء؛ 2. عارض ماهیت؛ 3. عکس الحمل؛ 4. تجرید همراه تخلیط) قابل تقلیل به دو راه حل (1. مبتنی بر اصالت ماهیت؛ 2. مبتنی بر اصالت وجود) است و از سوی دیگر نظر کانت این است که هلیات بسیطه تحلیلی و ترکیبی نیستند، بنابراین به انکار این قضایا پرداخت. این نوشتار بر آن است که با بیان دو راه حل ملاصدرا می توان از نتایج مشکل آفرین رویکرد کانت به مسئله هلیات بسیطه خارج شد.
وجود رابط و مستقل از دیدگاه علامه طباطبایی، استاد مصباح یزدی و استاد جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
161-172
حوزه های تخصصی:
وجود رابط و قسیمِ آن، مستقل، ازجمله مسائل و محمولات فلسفه است که در حکمت متعالیه، هم در حوزه قضایا و هم در عالم اعیان درباره آن بحث و بررسی شده است. در عالم قضایا، وجود رابط، که حقیقت آن رابط و در غیر بودن است، اگر همان نسبت حکمیه باشد، به عنوان جزئی از هل مرکبه موجبه ضرورت دارد، اما اگر همان نسبت حکمیه نباشد، از لوازم قضیه خواهد بود که به تبع تصدیق و حکم، در ذهن نقش می بندد. در عالم اعیان، کلیه ممکنات، اعمّ از جواهر و اعراضِ وجودات، رابط اند و تنها حق تعالی است که مستقل لحاظ شده است. این مطلب اثر شگرفی بر دیگر مسائل فلسفی بر جای گذاشته و بررسی آن براساس نظریه علامه طباطبایی موضوع این مقاله است.