مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
ضرورت بالغیر
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی سه تقریر از واقعی بودن «باید اخلاقی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرهیز از نسبیت اخلاقی و فراهم کردن مقدمات تربیت اخلاقی یکی از مهم ترین دغدغه های اندیشمندان در حوزه اخلاق است. دو نظریه اعتباریات و واقع گرایی درمورد بایدهای اخلاقی، در میان اندیشمندان مسلمان مطرح است که هر یک به گونه ای درصدد است بر مسئله نسبیت اخلاقی فایق آید. به نظر می رسد تلاش برای تبیین باید های اخلاقی و نشان دادن واقع نمایی آن راه حلی ساده تر و روشن تر برای رسیدن به مطلق گرایی در اخلاق است. در این راستا سه نظریه «ضرورت بالغیر»، «ضرورت بالقیاس الی الغیر» و «الزامات نفسانی» از سوی اندیشمندان معاصر بیان شده است. هدف ما در این نوشته پس از تبیین این دیدگاه ها آن است که مشخص کنیم مصداق و مطابق «باید»ها و «ضرورت»های اخلاقی چیست و مهم ترین نظریه های مطرح در این مسئله کدام است؟ بدین منظور پس از تبیین سه نظریه مطرح و ارزیابی آن به این نتیجه دست یافتیم که اولاً انتساب نظریه «ضرورت بالغیر» به دکتر حائری یزدی صحیح نیست و دوم آنکه «باید اخلاقی» حاکی از «ضرورت بالقیاسی» است که بین مطلوبیت فعل اخلاقی و مطلوبیت نتیجه آن وجود دارد.
معناشناسی «الزام اخلاقی» با تفسیری نو از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرااخلاق علمی است که به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق می پردازد و معناشناسی مفاهیم اخلاقی، از مباحث این دانش به شمار می رود. مهم ترین بخش در تحلیل مفاهیم اخلاقی، مفاهیمی هستند که محمول جمله های اخلاقی قرار می گیرند و شامل مفاهیم ارزشی مانند «خوب» و «بد» و مفاهیم الزامی مانند «باید»، «نباید» و «وظیفه» هستند. این تحقیق با تفکیک حیث معناشناختی از هستی شناختی مفهوم «الزام اخلاقی»، تفسیری نو از دیدگاه علامه درباره معناشناسی «الزام اخلاقی» ارائه کرده و درصدد است تا اثبات کند علامه معنای «الزام اخلاقی» را «ضرورت بالغیر» می داند؛ زیرا ایشان نظریه اعتباریات را براساس «مجاز سکاکی» پایه ریزی می کند که معنای لفظ در این گونه مجازها با معنای حقیقی تمایزی ندارد؛ بلکه مصداق مجازی غیر از مصداق حقیقی خواهد بود؛ بنابراین معنای «باید» در استعمال حقیقی و اعتباری تفاوتی نخواهد داشت و با توجه به اینکه معنای «باید حقیقی» از منظر ایشان «ضرورت بالغیر» است، معنای «باید اعتباری» نیز «ضرورت بالغیر» خواهد بود.
تبیین و بررسی نظریه ضرورتِ بالقیاسِ بالغیر در معناشناسی «الزام اخلاقی»(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معناشناسی مفاهیم اخلاقی، یکی از مباحث فرااخلاق به شمار می رود. مفاهیم اخلاقی، اعم از ارزشی و الزامی، مفاهیمی هستند که در محمول جمله های اخلاقی به کار می روند. مفاهیم ارزشی، مانند «خوب» و «بد» است و مفاهیم الزامی مانند «باید»، «نباید» و «وظیفه». درباره معنای «الزام اخلاقی»، مقاله های بسیاری منتشر شده است، ولی این تحقیق درصدد است نظریه بالقیاسِ بالغیر را تبیین و بررسی نماید. این نظریه، برای تکمیل نظریه ضرورت بالقیاس الی الغیر مطرح شده است. بر اساس پژوهش انجام شده، نظریه بالقیاسِ بالغیر، با اشکالاتی نظیر جامع افراد نبودن، به تسلسل محال منجر شدن و خلط جایگاه بحث مواجه بوده که مانع از پذیرش آن به عنوان نظریه ای قابل دفاع است. افزودن بر این، نظریة ضرورت بالقیاس الی الغیر، عاری از نقصی است که دیدگاه ضرورت بالقیاس بالغیر مدعی رفع آن است. این پژوهش، به شیوه اسنادی و به روش تحلیلی- فلسفی صورت گرفته است.
تطبیق آراء علامه طباطبایی و علامه مصباح یزدی درباره منشاء الزام و ارزش اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
103-114
حوزه های تخصصی:
عموم فیلسوفان اخلاق مسلمان، به اقتضای اطلاق و دوام شریعت اسلام و حجیت ابدی سیره و سنت حضرات معصومین (علیهم السلام) و نیز به اقتضای استدلال عقلی و ثبات فطرت انسانی و علی رغم تفاوت در روشِ تبیین، قائل به اطلاق ملاکات برای ارزش ها و هنجارهای اخلاقی شده اند. دو فیلسوف بزرگ اخلاق شیعی در دوره معاصر یعنی علامه طباطبایی و علامه مصباح یزدی در تبیین به ظاهر متفاوت از واقع گروی اخلاقی و اطلاق ملاکات اخلاقی، نظریه پردازی نموده اند؛ مقاله حاضر در پی اثبات این نکته است که این دو تبیین، مآلا به تبیین واحدی قابل ارجاع است. علامه طباطبائی (در تفسیر رایج از نظریه ایشان) ضروریات اخلاقی را از باب اعتباریات دانسته و ضرورت حقیقی و تکوینی بین عمل قوه فعاله و اثر عینی آن را ، مجازا (به معنای وحدت در معنا و تفاوت در مصداق) به ضرورت ذهنی و نفسانیِ حاصل از تصور غایت ذهنی تسری داده است اما علامه مصباح از باب ضرورت بالقیاس الی الغیر، به ضرورت الزامات اخلاقی رسیده است. می توان با اعتباری و ذهنی دانستن ضرورت بالقیاس و ارجاع آن به ضرورت بالغیر، این دو نظریه را، تعابیری متفاوت از یک حقیقت دانست. تحقیق پیش رو، به تبیین این مهم پرداخته است.
معنای «بایدهای اخلاقی» از منظر حکیم متأله آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
5 - 35
حوزه های تخصصی:
تبیین آرای فلسفی آیهالله جوادی آملی در مسائل معناشناختی می تواند مقدمه ای برای دفاع عقلانی از اخلاق جاودان و واقع گرای اسلام در هرعصری باشد. در این مقاله نظریه ایشان در خصوص معنای «الزامات اخلاقی» و جایگاه این نظریه در میان نظریه های معناشناسی فرااخلاق مورد بررسی قرار می گیرد. در این نظریه، «باید های اخلاقی» اعتباری، انشایی و تعریف پذیر می باشند و معنای آنها «ضرورت بالغیر» است. در این تعریف، نه از مفاهیم اخلاقی دیگر استفاده می شود، و نه از مفاهیم تجربی، از این رو، این نظریه «تعریف گرا» و «طبیعت گرایی عام» به حساب می آید، نه «طبیعت گرایی خاص». این نظریه مانند نظریه -های الهیاتی مفهوم «باید اخلاقی» را بر اساس امر و نهی الهی تعریف نمی کند، تا جزو نظریه های «فراطبیعت-گرایی الهیاتی» باشد. اما در این نظریه چون از مفاهیم معقولات ثانی فلسفی-ضرورت بالغیر- برای تعریف «باید اخلاقی» استفاده می شود، از دسته نظریه های «فراطبیعت گرایی فلسفی» می باشد. از نگاه معرفت شناسانه نیز، در نظریه آیهالله جوادی آملی گزاره های حاوی «بایدهای اخلاقی» گزاره هایی انشایی هستند نه اخباری، بنابراین، شناختی از واقعیت اخلاقی در خارج به ما نمی دهند، و «غیرتوصیفی» می باشند، ولی چون مبتنی بر مصالح و مفاسد واقعی، اعتبار شده اند، اعتباری محض نیستند، از این رو، نظریه ای «واقع گرا» است.