مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
جمعیت
حوزه های تخصصی:
تفکر لوکلزیو درباره جسم از تحول روشنفکری او تبعیت می کند. لوکلزیو میراث دار اگزیستانسیالیسم، در آغاز کار رمان نویسی خود مسئله فرد «پرتاب شده» در جامعه غربی را نشان میدهد تا به جمله هایدگر درباره موجود پرت شده در زمان و در فضا پاسخ دهد. اولین سوژه در چنین دیدگاهی جسم زن است که از نظر نویسنده بدترین تحولات جامعه را متحمل میشود. جسم زن قربانی نوعی دیدگاه تکنولوژیکی است که از او موجودی تابع و اسیر میسازد. آسیبهای اجتمای بر روی زن می توانند مادی باشند یا نمادین مثل نگاه حریص یک عکاس به زن. در کتاب کویر لوکلزیو، جسم زن آزاد میشود بخصوص هنگامیکه جسم روابطی با بیابان برقرار می کند. سبک خاص لوکلزیو شامل قرار دادن جسم زن در تابلوهای معروف است بی آنکه نامی از آنها برده شود. بدین ترتیب، پرتره های بعضی زنان همچون تابلوهای معروف در نظر گرفته می شوند بی آنکه کمترین نشانه ای از آنها داشته باشند. در آثار لوکله زیو، جنوب محل خاص آزادسازی جسم است.
بازکاوی و نقد نظریه ها و سیاست های جمعیتی؛ با تأکید بر سیاست جمعیتی اخیر ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
میان ثبات و یا تغییرات جمعیت و برنامه ریزی برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رابطه وجود دارد؛ زیرا اصولاً، بدون اطلاعات کامل جمعیت شناختی، امکان برنامه ریزی برای توسعه وجود ندارد. در هر جامعه ای جمعیت از نظر رشد و یا عدم رشد، مراحل ثبات، سکون، بسط و توسعه، سکون مجدد و سقوط جمعیتی را سپری می کند. چند دیدگاه در خصوص تغییرات جمعیتی وجود دارد: نظریات افزایش، کاهش، ثبات و تناسب جمعیتی. پذیرش هریک از این نظریات، مستلزم داشتن سیاست مناسب جمعیتی است. رویکرد و گفتمان حاکم و سیاست جمعیتی پس از انقلاب بر ایران اسلامی، بر کاهش جمعیت مبتنی بوده است. اما اینک کشور ما، رویکرد سیاست افزایش جمعیت را در پیش گرفته است. این مقاله، با واکاوی و نقد نظریات و سیاست های جمعیتی، نظریة «تناسب جمعیت» را متناسب شرایط اقلیمی کشور پیشنهاد می کند. همچنین سیاست راهبردی جمعیت در اسلام، فزونی کمّی و کیفی جمعیت، با توجه به شرایط اقلیمی و امکانات موجود، با هدف کسب قدرت جامعه اسلامی و تحقق هدف خلقت می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر میزان انتشار گاز دی اکسیدکربن در استان های کشور (رهیافت داده های تابلویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه شناسایی عوامل اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر آلودگی محیط زیست در استانهای کشور می باشد. در این مقاله ابتدا شاخص انتشار سرانه دی اکسیدکربن به عنوان معیار آلودگی محیط زیست و همچنین شدت انرژی استانهای کشور محاسبه شده و سپس با استفاده از داده های تابلویی، طی سال های 86-1382 به بررسی عوامل مؤثر بر انتشار گاز دی اکسیدکربن در استان های کشور پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می دهد شدت انرژی، درآمد سرانه واقعی، میزان جمعیت و نرخ شهرنشینی به عنوان مهم ترین عوامل اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر آلودگی محیط زیست می باشند، بطوری که کشش انتشار سرانه دی اکسیدکربن نسبت به درآمد سرانه واقعی و شدت انرژی به ترتیب معادل 71/0 و 95/0 بدست آمده است. همچنین نتایج حاکی از آنست که با افزایش میزان جمعیت و نرخ شهرنشینی به میزان یک درصد، انتشار سرانه دی اکسیدکربن به میزان بیش از یک درصد و به ترتیب معادل 34/1 و 68/1 درصد افزایش می یابد.
چالش های روش شناختی و معرفتی در پژوهش های موجود جمعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با تحولات جمعیتی سریع در کشور، پژوهش های مربوط به حوزه جمعیت رویکردهای متفاوتی داشته است. پژوهش حاضر به منظور مشخص شدن خلأها و اشکالات روش شناختی تحقیقات در زمینه جمعیت، با روش فراتحلیل به بررسی مطالعات مربوطه بین سال های 1370 1390 در حیطه علوم انسانی پرداخته است. برای این منظور، 63 مقاله بررسی شد. نتایج فراتحلیل، نشان داد رویکرد 90/61 درصد کل مقالات مورد بررسی به افزایش جمعیت منفی است. همچنین، مطالعات از نظر روش تحقیق دارای اشکالات و نواقص متعددی می باشند؛ ازجمله: شیوه انجام تحقیق در 47/90 درصد مطالعات انجام شده روش اسنادی کتابخانه ای، 47/90 درصد مطالعات مورد بررسی فاقد تکنیک نمونه گیری، 50/63 درصد از مطالعات دارای میدان مطالعه نامشخص، 97/53 درصد مطالعات فاقد فرضیه یا سؤال،رو 15/57 درصد مقالات فاقد تکنیک تجزیه و تحلیل بودند. با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، بجاست در زمینه افزایش یا کاهش جمعیت مطالعات وسیع با رعایت اصول روش شناختی تحقیق علمی صورت گیرد.
تأثیر تغییرات باروری و میزان جمعیت بر رفاه اقتصادی با تأکید بر سرمایه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر در میزان باروری،به عنوان یکی از عوامل موثر بر تغییرات جمعیتی و نقش آن در عرضه نیروی کار و در نتیجه رشد تولید، عنصر مهم رشد و توسعه اقتصادی- اجتماعی هر کشور تلقی می شود. اهمیت تغییرات جمعیتی درهر کشور تا حدی است که در سال های اخیر، پیری جمعیت در حالت کلی و به ویژه کاهش باروری، نگرانی هایی را برای اقتصاد در سطح جهانی و اکثر جوامع درحال توسعه از جمله ایران ایجاد کرده است. این در حالی است که گسترهمطالعات تجربی در کشورهای مبتلا به، بسیار محدود بوده و در اکثر مطالعات صورت گرفته نیز، این موضوع به شکل سطحی و در قالب مدل های اقتصادسنجی خطی ساده بررسی شده است. لذا این مطالعه، با هدف بررسی تأثیر تغییرات باروری بر رفاه اقتصادی در کشورهای منتخب منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA)، طی دوره زمانی2010-1970، شکلی از مدل پویای بهینه سازی رفتار مصرف کننده پیشنهاد شده توسط پریتنر و همکاران (2013) را که متغیرهای باروری، تحصیلات و سلامت را به صورت درونزا وارد مدل کرده-است، به کار می گیرد. نتایج حاصل از تخمین مدل غیرخطی رگرسیونی انتقال ملایم تابلویی (PSTR) به کار گرفته شده در این مطالعه، با ارائه اثر منفی میزان باروری و نیز اثرات مثبت میزان درآمد و جمعیت کشورها بر نیروی کار موثر، بیانگر این نکته است که؛ در گروه کشورهای مورد مطالعه، تبادل کمیت-کیفیت در جمعیت، به نفع نیروی کار موثر و در جهت افزایش کیفیت آن عمل می نماید که خود قادر به افزایش رشد تولید و رفاه در این کشورها می باشد. این موضوع از مثبت بودن اثر میزان جمعیت بر سطح تحصیلات و سلامت – به عنوان شاخص های تعیین کننده رفاه - در این کشورها قابل استنتاج است
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر باروری زنان حاشیه نشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه شناسایی عوامل اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی مؤثر بر باروری در شهرک سعدی شیراز می باشد. جامعه آماری این پژوهش زنان یک بار ازدواج کرده 49-15 ساله ساکن شهرک سعدی است که با استفاده از جدول مورگان 316 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. روش پژوهش استفاده شده پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و از روش های آماری ضریب همبستگی، آزمون F، T و رگرسیون گام به گام استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که باروری با سن ازدواج، طول مدت ازدواج، سابقه زندگی در حاشیه، و تعداد مطلوب فرزندان همبستگی معنی داری دارد. هم چنین، متغیرهای ترجیح جنسی، نگرش در مورد استفاده از وسایل پیشگیری، تحصیلات، رضایت از زندگی زناشویی و خاستگاه اجتماعی نیز اثر معنی داری روی باروری داشته است، اما تأمین اجتماعی، احترام اجتماعی، فاصله گذاری بین موالید و شغل اثرشان بر باروری معنی دار نبوده است. افزون بر این، یافته های تحلیل رگرسیونی نشان داد که از بین 8 متغیر فاصله ای وارد شده در معادله، 2 متغیر تقدیرگرایی و طول مدت ازدواج روی هم رفته به عنوان مهم ترین عوامل، 62 درصد تغییرات باروری را تبیین می کنند. به طور کلی نتایج نشان می دهند که باروری در مناطق حاشیه با متن شهر همگرا شده است.
تحلیلی بر پراکنش جمعیت در نظام شبکه شهری استان یزد طی سا لهای 1335 تا 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
ارزیابی تحقق پذیری مؤلفه های توسعه فضایی- کالبدی طرح جامع شهر بیجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارزیابی میزان تحقق پذیری طرح جامع شهر بیجار در مؤلفه های توسعه فضایی- کالبدی به ویژه جمعیت، اشتغال، کاربری زمین و چگونگی و جهت گسترش شهر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و مقایسه ای است. برای جمع آوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی و برای پردازش داده ها و اطلاعات از مدل های AHP و مدل ELECTRE و نرم افزار Expert Choice بهره گیری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان تحقق پذیری طرح جامع در مؤلفه جمعیت 17/46 درصد، در مؤلفه اشتغال 60/58 درصد و در مؤلفه مساحت پیشنهادی شهر 44 درصد بوده است. درباره جهت گسترش شهر، پیش بینی طرح جامع در کوتاه مدت هم گام با طرح بوده است، اما به دلیل تکمیل ظرفیت محدوده پیشنهادی، گسترش شهر بر خلاف جهت پیشنهادی طرح جامع که در سمت شمال شرقی بوده، در جهت شمال غرب و روی زمین های کشاورزی گسترش یافته است. از مهم ترین دلایل محقق نشدن پیش بینی های طرح می توان به پیش بینی های غیرکارشناسانه در زمینه تحولات جمعیتی و اقتصادی در درازمدت، ضعف در هماهنگی و مشارکت مؤثر مردم و نخبگان محلی و ضعف در بهره گیری از الگوهای مطلوب و مناسب رشد و توسعه شهری و عدم انسجام مطالعات جغرافیایی به ویژه اجتماعی- اقتصادی با الگوی پیشنهادی توسعه کالبدی- فضایی شهر اشاره کرد. بنابراین می توان گفت مشارکت نکردن نخبگان و جمعیت بومی در فرایند تهیه و تدوین و نظارت مستمر و ضعف در انعطاف پذیری طرح از دلایل عدم موفقیت طرح جامع شهر بیجار بوده است.
تحلیل ساختار فضایی جمعیت سکونتگاههای شهری و روستایی (مطالعه موردی: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از چشم اندازهای جدید در برنامه ریزی توجه به مسئله فضا و سازمان فضایی است که نیازمندی ها، ویژگی های فضا و اجزای سازمان فضایی را بررسی می کند. یکی از اجزای کلیدی سازمان فضایی، جمعیت است. جمعیت یکی از عناصر بنیادی در برنامه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود، بنابراین شناخت ساختار، ابعاد و گستردگی فضایی آن از ابزارهای مهم تصمیم گیری و برنامه ریزی به شمار می رود. درک توزیع و پویایی جمعیت در فضا، در برنامه ریزی برای منطقه جغرافیایی کاربرد بسیاری می تواند داشته باشد. لذا با توجه به اهمیتی که سازمان فضایی جمعیت در برنامه ریزی ها دارد، این پژوهش به تبیین ساختار فضایی توزیع جمعیت در قالب سکونتگاه های شهری و روستایی در سطح استان زنجان اختصاص دارد. هدف اصلی پی بردن به وضعیت تعادل و توازن در توزیع فضایی جمعیت استان زنجان است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی - تحلیلی و نحوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای - اسنادی است. مدل های تجزیه و تحلیل سازمان فضایی از جمله مدل رتبه - اندازه، حد اختلاف طبقه ای، طبقه بندی سکونتگاه های شهری بر اساس طبقه بندی طرح پایه آمایش سرزمین کشور، مدل مجاورت نزدیک ترین همسایگی برای بررسی توزیع فضایی جمعیت در سطح استان زنجان استفاده شده است. نتیجه حاصل از تجزیه و تحلیل وضع موجود توزیع فضایی جمعیت در قالب سکونتگاه های شهری و روستایی نشان می دهد که درست اجرا نشدن برنامه های بلندمدت استان اسناد فرادست موجب ایجاد چند قطب رشد و به حاشیه رفتن برخی مناطق گردیده است و موجب به وجود آمدن بی تعادلی هایی با شکاف عمیق در میان سکونتگاه های استان و نیز موجب ایجاد تمرکز جمعیت و فعالیت نامتوازن در سطح استان شده است.
تحرکات جمعیت در نواحی جغرافیایی ایران و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی توزیع مکانی جمعیت که در نتیجه تحرکات مکانی انسان بوجود می آید، از مباحث مهم ساختار جمعیت می باشد. اولین سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1335، جمعیت کشور را معادل 18954704 نفر برآورد کرده است. سرشماری های بعدی در سال های 45، 55، 65، 75 ، 85 و 90 انجام گرفته که بر اساس آنها جمعیت کشور به ترتیب، 25788722، 33708744، 49445000، 60055000 ، 70495872 و 75149669 نفر بوده است. این تعداد جمعیت را برای بررسی دقیق تر می توان در قالب نواحی جغرافیایی تقسیم بندی نمود و پراکندگی آنها را مورد بررسی قرار داد. شواهد نشان می دهد که جمعیت ایران توزیعی نامتعادل دارد که ناشی از عوامل متنوع طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی است. از آنجا که عوامل مذکور اثر همدیگر را تشدید یا خنثی نموده، تعیین تأثیر جداگانه آنها امکان پذیر نیست. هدف این پژوهش شناخت تحرکات مکانی جمعیت ایران و پیامدهایی که این تحرکات می تواند به دنبال داشته باشد، می باشد. روش مورد استفاده روش توصیفی- تحلیلی بوده و منابع و اطلاعات لازم به صورت مروری از منابع کتابخانه ای و اسنادی شامل کتاب ها، مقالات و آمارنامه ها جمع آوری گردیده و در نهایت با توجه به سؤالات تحقیق، مورد استفاده قرار می گیرند. نتایج بدست آمده نشان می دهد که در توزیع مکانی جمعیت ایران، عوامل محیطی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نقش مهمی دارند. بدین نحو که تعداد جمعیت ایران، از غرب به شرق و از شمال به جنوب روند نزولی دارد که این نحوه ی پراکنش ناشی از عوامل محیطی (توپوگرافی، بارندگی، خاک حاصلخیز و منابع آب و...)، عوامل اقتصادی (اشتغال، درآمد، فرصت های اشتغال و...)، عوامل سیاسی (سیاستگذاری های دولتی، سرمایه گذاری های دولت و...) عوامل اجتماعی (مهاجرت، پیوندهای خویشاوندی، جاذبه های مذهبی و...) و... می باشد. این نحوه پراکنش جمعیت، می تواند پیامدها و اثرات مختلفی را به دنبال داشته باشد، مثلاً در برخی از مناطق افزایش مهاجرت مردم به نواحی دیگر موجب رهاشدن خدمات و امکانات شده و در نتیجه سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی بلااستفاده رها می گردند. همچنین این نحوه ی پراکندگی جمعیت موجب بالارفتن تراکم در برخی مناطق مثل استان های تهران، گیلان، مازندران شده که این افزایش تراکم، خود می تواند فشار بر بهره برداری از منابع را افزایش داده و آسیب های زیست محیطی را به دنبال داشته باشد.
تغییرهای ساختار جمیعتی جمهوری اسلامی ایران: آسیب شناسی و ظرفیت سنجی مسائل امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عامل جمعیت با توجه به مختصات ملی، ویژگی های اجتماعی و درجة تحول های آن، در ارزیابی امنیت و قدرت سیاسی کشورها مؤثر است؛ بنابراین، در برنامه ریزی های کلان هر کشور، توجه به داده های جمعیتی، اساس هر اقدامی (در مقیاس های محلی، ملی، منطقه ای و جهانی) است؛ برای مثال، وجود یا نبود توازن ساختار جمعیتی، بر مسائل آموزشی، رفاهی، خدمات رسانی، بیکاری و به طورکلی، موضوع های امنیتی کشور در سطوح خرد و کلان تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش، بررسی آسیب ها و ظرفیت های محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران با توجه به تغییرهای ساختاری جمعیت است تا از این رهگذر، با درک بهتر مسئلة جمعیت و تحول های آن، از جمله موضوع کاهش یا افزایش جمعیت، توزیع جمعیت، تغییرهای هرم سنی جمعیت و... بتوان شناخت بیشتری از مسائل امنیتی به دست آورد و به برنامه ریزی دقیق تر در این زمینه پرداخت. پرسش بنیادی این پژوهش آن است که تغییرهای ساختاری جمعیت، چه تأثیری بر امنیت کشور در مقیاس ملی، منطقه ای و بین المللی می گذارد. برای بررسی این موضوع، از رهیافت نظری باری بوزان استفاده شد که چارچوبی نوین در بررسی های امنیتی است و ابعاد مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی را ارزیابی می کند. نتایج نشان می دهد کشور درحال تجربة نظام جدید جمعیت شناختی است که ابعادی نظیر توزیع نابرابر جمعیت، مهاجرت، شهرنشینی سریع، انتقال ساختار سنی، سالخوردگی، تغییرهای خانواده، نابرابری جنسیتی، فقر و نابرابری، تخریب محیط زیست و... را بر امنیت ایران به همراه دارد.
زمینه های اقتصادی قدرت گیری عثمانیها
حوزه های تخصصی:
با سقوط امپراطوری ایلخانان ایران و برآمدن عثمانیان در آناتولی، مسیر و نحوه بازرگانی این منطقه دچار دگرگونی زیادی شد. عثمانیها شهر بروسه را به بهترین و استراتژیک ترین نقطه در تجارت آن روزگار تبدیل کردند. روشن است که در ادامه موفقیتهای عثمانی، نقش اقتصاد در بالاترین درجه در کنار عوامل مذهبی چون غزا، قرار داشت. ترکان و ترکمانان، که شالوده سپاه عثمانی را در ابتدا تشکیل می دادند، در آغاز به عشق غارت و فتوح قدم در این راه پرخطر گذاشتند. البته باید به این نکته مهم اشاره کرد که امنیتی که عثمانیان به وجود آوردند، عاملی تأثیرگذار در پیشرفت بازرگانی و ترقی آسیای صغیر بود.
ارزیابی توسعه کالبدی شهر دامغان بر اساس تکنیک های درجه تجمع، ضریب جینی و ضریب آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، توسعهفیزیکیورشدجمعیتیشهرهایایرانبسیارسریعوشتابندهعملکردهاست،به طوری که رشدوگسترش شهرهابهصورت نوعیمعضلیامسئلهدرآمدهولزومتوجهبهمسائلشهریوبه ویژهمسائلکالبدیآندر قالبچارچوبیعلمی، اهمیتوضرورتیافتهاست. در این راستا، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی برآناستتاباارزیابی توسعه کالبدی شهرها به فراهمکردناطلاعاتتحلیلی در زمینهابعادمختلف رشدوتوسعهکالبدیشهر،ماهیت مسائلوعواقبناشیازآنبپردازد. در این پژوهش شهر دامغان به عنوان نمونه مطالعاتی مورد بررسی قرار می گیرد، جمعیت شهر در طی 55 سال، بیش از 6 برابر و همچنین مساحت آن بیش از 15 برابر رشد داشته است. اطلاعات گردآوری شده به روش اسنادی و میدانی، به کمک تکنیک های درجه تجمع، ضریب جینی و ضریب آنتروپی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصل از مطالعه الگوی توسعه کالبدی شهر بیان می دارد که با گذشت زمان هرچه به سال 1390 نزدیک شده ایم، توسعه شهر به سوی پراکندگی و پراکنش افقی نیل داشته است.
ارزیابی شاخص های شهر دوستدار سالمند در شهر مشهد با تأکید بر شاخص های فرهنگی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متفکران علوم انسانی، علوم زیستی و... ، همواره به سالمندی، به عنوان آخرین دورة زندگی انسان توجه کرده اند. تعداد افراد سالخورده جوامع روبه ازدیاد است و جمعیت ها به پیری می گرایند. درحال حاضر، جمعیت ایران از نظر ساختاری سالخورده نیست، اما با توجه به عوامل مختلفی چون کاهش میزان موالید و افزایش امید به زندگی، به نظر می رسد که در آینده ای نزدیک، جمعیت سالمندان در ایران، بخش شایان توجهی از ساختار جمعیتی کشور را تشکیل خواهد داد. هدف این پژوهش، بررسی وضعیت شهر مشهد در راستای شاخص های شهر دوستدار سالمند با تأکید بر شاخص های اجتماعی، فرهنگی- تفریحی و بهداشتی- درمانی است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و پژوهش از نوع کاربردی است. در آزمون فرضیه ها، از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن داده ها و از آزمون t برای مقایسة میانگین شاخص ها استفاده شده است. با توجه به میدانی بودن پژوهش، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سازمان بهداشت جهانی استفاده شد و بنابراین، روایی آن مورد تأیید است. در سنجش پایایی، ضریب آلفای کرونباخ 78 درصد به دست آمد که میزانی مورد قبول است. جامعه آماری، شامل تمامی ساکنان 65 سال به بالای شهر مشهد هستند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که تمامی شاخص های اجتماعی، فرهنگی و تفریحی در شهر مشهد، وضعیتی نسبتاً مناسب و تقریباً مطابق استاندارد دارند؛ البته شاخص های بهداشتی- درمانی، تا حدودی با وضعیت ایده آل فاصله دارند.
ارزیابی سهم عوامل توسعه ی کالبدی- فضایی و جمعیتی در بودجه ی مناطق شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش مدیریت محله به عنوان نهادی تازه تأسیس برای ساماندهی مشارکت های اجتماعی در محلات شهر و به تبع آن برنامه ریزی محله محور مورد توجه ذی نفعان حوزه ی مدیریت شهری تهران است. این مطالعه به دنبال بررسی مکانیزیم های به کار برده شده برای طرح مدیریت محله است تا میزان موفقیت آن را در جلب مشارکت شهروندان برای برنامه های محلی بسنجد. این تحقیق که از نوع کاربردی و توسعه ای است، از روش تحقیق کمّی و کیفی استفاده کرده بطوری که در روش کمی از دو جامعه ی آماری 384 نفری (شهروندان) و (مراجعه کنندگان به سراهای محلات) استفاده شده است. الگوی ارزیابی با استفاده از مدل ترکیبی سنجش عملکرد پاتنام و مدل ارزیابی امور فرهنگی سطح خرد رضایی و با بهره گیری از مفاهیم نظریه های مرتبط با ابعاد اعتماد اجتماعی، مشارکت و تعاملات اجتماعی به دست آمده است. همچنین در بررسی تحقیق کیفی از مصاحبه عمیق با ۲۲ نفر از مدیران محلات و تحلیل کارشناسان استفاده شده است. در نتیجه این طرح در مؤلفه ی اعتماد توانسته نظر بخشی از جامعه به عنوان مراجعه کنندگان به سراها را جلب نماید و نگرش شهروندان و اعتمادشان به طرح مدیریت محله ی مثبت ارزیابی می شود اما برای مؤلفه های آگاهی بخشی، تعامل و افزایش سطح مشارکت و برنامه ریزی مشارکتی موفق عمل نکرده و اغلب برنامه ریزی ها به صورت متمرکز صورت می گیرد. بنابراین نتایج نشان می دهد که طرح مدیریت محله با اجرای روش های موجود برای تحقق اهداف خود دچار ضعف هایی است که باید نسبت به رفع آن ها اقدامات دیگری را در دستور کار قرار دهد.
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر گرایش محله ای جمعیت ها در دو بافت منتخب شمالی و جنوبی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش و اهمیت محلات در مطالعات توسعه پایدار شهری، مساله گرایش های جمعیتی به زندگی در محله های شهری تحت تاثیر عوامل اجتماعی، در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که محله های شهری مهم ترین عناصر اجتماعی یک شهر محسوب می شوند نقش مهمی در روند رو به رشد شهرها دارند. محله بیش از آنکه یک عنصر فیزیکی در شهر باشد یک بافت اجتماعی است که از نظر فضایی توسط ساکنان آن درک و مشخص می شود و محل ایجاد ارتباط متقابل و هویت یابی مشترک میان شهروندان است. قدرت هر محله تابع تجانس اجتماعی ساکنان آن است به گونه ای که همسانی و شباهت در نوع زندگی، موجب نزدیک شدن و شناسایی متقابل افراد و احساس تعلق به گروه معین می شود. این سوال اساسی که «چه عوامل اجتماعی بر گرایش محله ای جمعیت ها نقش دارند» مساله اصلی در پژوهش حاضر می باشد. احساس گرایش محله ای براساس شاخص حس تعلق و همبستگی در نظر گرفته شده و به عنوان متغیر وابسته مورد سنجش و در رابطه با سایر متغیرها (متغیرهای مستقل) قرار گرفته است. عوامل اجتماعی که بر این گرایش و حس تعلق موثر فرض شده اند، متغیرهای سبک زندگی، پایگاه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی می باشد. این فرض در نظر گرفته شده است که هریک از متغیرهای فوق در رابطه با حس تعلق و گرایش محله ای هستند و بر انتخاب ساکنان به عنوان محل سکونت دخیل بوده اند. برای انجام پژوهش حاضر و آزمون فرضیات از روش های اسنادی و کتابخانه ای و در مرحله بعد از روش پیمایشی با ابزار پرسشنامه استفاده شده است. نتایج و یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشترین ارتباط معنادار و وجود همبستگی بین سبک زندگی و پایگاه اجتماعی افراد با حس تعلق و گرایش به محل زندگی بوده است. با توجه به اینکه پژوهش حاضر به صورت مطالعه تطبیقی میان دو منطقه 1 (شمالی) و منطقه 16 (جنوبی) شهر تهران صورت گرفته است، مقایسه میانگین نتایج دو منطقه وجود تفاوت معنادار میان عوامل اجتماعی مورد بررسی به عنوان شاخص های تاثیر گذار بر گرایش محله ای را نشان می دهد.
نقش فرهنگ و ساختارهای فرهنگی در تحولات جمعیتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جمعیت و تحولات آن، محور همة سیاست گذاری های کلان است و غفلت از آن، پیامدی جز نابسامانی در ساحت های مختلف جامعه نخواهد داشت. این تحولات متأثر از عوامل گوناگونی هستند که هر کدام فراز و نشیب هایی را برای جمعیت تولید می کنند. در این میان نقش فرهنگ و ساختارهای فرهنگی از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش کوشیده ایم تا با روش اسنادی و کتابخانه ای به تبیین نقش فرهنگ در فرایندهای سه گانة باروری، مرگ ومیر و مهاجرت بپردازیم. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عناصر فرهنگی چون سطح سواد و تحصیلات، دین و مذهب، تغییرات هویتی و نگرشی، ایدة ترجیح جنسی و ارزشمندی فرزندداری در باروری تأثیر دارند. از سوی دیگر مرگ ومیر نیز به نوعی متأثر از ابعاد فرهنگی چون سطح تحصیلات، میزان اطلاعات، سطح دین داری، الگوی تربیت، سبک زندگی و خرده فرهنگ های قومیتی و نژادی والدین است. این پژوهش همچنین بر نقش دین و دگرگونی های بینشی و ارزشی در فرایند مهاجرت تأکید می کند.
تبیین مکانیزم های اولیه موثردرساختارفضایی منطقه قزوین
حوزه های تخصصی:
هر فضای جغرافیایی در گذر زمان تحت تاثیر مجموعه ای از عوامل طبیعی و انسانی دچار تغییر و تحول شده و نمایش متفاوتی از چیدمان فضایی عناصر را عرضه می کند. در این مقاله ساختار فضایی منطقه قزوین مورد بررسی قرار گرفته و مکانیزم های اولیه موثر در چنین ساختاری تبیین می گردد. روش مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی و از نوع تبیین علی بوده و در چارچوب مطالعات کاربردی قرار می گیرد. مجموعه داده های مورد نیاز این مقاله بر گرفته از مرکز آمار ایران و سازمان های فعال در استان قزوین است. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک های آماری شامل رتبه-اندازه، Global Moran's I،Standard Deviational Ellipse و تابع K استفاده شده است. بر مبنای بررسی های انجام گرفته ساختار فضایی منطقه قزوین یک ساختار متمرکز و تک هسته ای است که بخش قابل توجهی از جمعیت و فعالیت در یک نقطه شهری یعنی شهر قزوین متمرکز شده است و در تبیین چنین ساختار، مکانیزم های اولیه در سطح جهانی، ملی و منطقه مورد بررسی قرار گرفت. که می توان بستر طبیعی، روند تاریخی، تاثیر فرایند صنعتی شدن منطقه، موقعیت مواصلاتی، دولت و ... از فرایندهای اولیه اصلی در شکل یابی ساختار فضایی منطقه است
بررسی تطبیقی جبران زیان جمعی در نظام حقوقی کامن لا و فرانسه و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خسارت تبعی وارد برتمام اعضای یک گروه یا جمعیت به اعتبار عضویت یا دارا بودن هویت ، منافع، اهداف ویا هرگونه وجه مشترک دیگری، زیان جمعی یا گروهی نامیده می شود. در این نوع زیان هیچ یک از اعضا به طور خاص و مستقیم زیان نمی بیند، لکن همه آنان به تبع صدمه وارد بر گروه و جمعیت به نحو یکسان دچار زیان می گردند. دراین مقاله مفهوم، اوصاف، قابلیت جبران ونحوه مطالبه این قبیل خسارات مورد بررسی تطبیقی در سه نظام حقوقی س ایران قرار گرفته است. در نظام حقوقی کامن لا بویژه در انگلیس و آمریکا عنوان دعاوی گروهی بطور گسترده در قوانین و رویه قضایی پذیرفته شده و امری معمول است. در حقوق فرانسه با قیود و شرایط و محدودیت هایی این امر مورد پذیرش قرار گرفته است. در ایران طرح این گونه دعاوی معمول نیست ورویه قضایی وجود نداردو بجزقوانین تازه تصویب نشانه های جغرافیایی وثبت علائم تجاری، در گذشته قانون صریحی وجود نداشته است. با وجود این، براساس اصول حاکم بر جبران خسارت و از جمله اصل لا ضرر و ماده یک قانون مسئولیت مدنی، جبران ضرر جمعی قابل پذیرش به نظر میرسدو مطالبه خسارت به نمایندگی از جمع ویا در صورت فقدان شخصیت حقوقی جمعیت، طرح دعوا به وسیله هریک از اعضا امکان پذیر است.
بررسی تاثیر سیاست های مربوط به کنترل باروری و برنامه های تنظیم خانواده بر توسعه اقتصادی - اجتماعی در ایران (با نگاه ویژه به پیش بینی وضعیت جمعیت آینده ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
دانش جمعیت شناسی در ایران، دانش نوپایی است به طوری که سابقه ورود جمعیت شناسی به ایران و انجام تحقیقات جمعیتی، به نیم قرن پیش باز می گردد. اما به دلیل اهمیت و تأثیرهای فراوان این دانش، به نظر می رسد زمان آن رسیده است که در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های میان مدت و طولانی مدت، بر ظرفیت های این علم توجه ویژه ای منظور گردد. باروری نیز از موضوعات اساسی دانش جمعیت شناسی به حساب می آید، چرا که دوام و بقا جمعیت، ریشه در آن دارد. اهمیت باروری برای جمعیت شناسان تا آنجاست که آن را جز وقایع چهارگانه حیاتی بر می شمرند و از آنجا که در افزایش یا کاهش جمعیت به طور مستقیم تأثیرگذار است به عنوان مهمترین عامل حرکت زمانی جمعیت شناخته می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی پیامدهای ناگوار باروری های کنترل نشده و تاثیرات منفی آن بر توسعه اجتماعی و اقتصادی در ایران است. با مطالعه هرم سنی جمعیت ایران آشکارا مشخص می گردد، روند باروری طی سال ها یی دچار بی برنامگی و عدم تعادل است. به گونه ای که در طی سال ها ی 1355تا 1365 فرزندآوری بالاترین رشد خود را در تاریخ جمعیت ایران به ثبت رسانده که این امر به افزایش متوسط سالانه رشد جمعیت به 9/3 درصد منجر گردید. مهمترین پیامد این واقعه بروز افزایش هرم سنی در گروه 4 0 سال برای این سال ها ست. پس از این دوران، با بروز بحران های اقتصادی و اجتماعی از سویی و آگاهی دولت ها نسبت به برنامه های تنظیم خانواده از سوی دیگر، روند باروری به شدت رو به کاهش نهاد. این امر در نهایت سبب ظهور یک گروه بسیار پُر تورم در هرم سنی جمعیت ایران گردید که مرتب در حال بالا رفتن در هرم سنی بود. برای حصول به نتایج این بررسی از روش تحقیق کیفی بصورت اسنادی استفاده شده است. داده های مربوط به این تحقیق بر اساس اطلاعات و آمار ارائه شده توسط مرکز آمار ایران و بررسی و تحلیل نتایج سرشماری های انجام شده در ایران است. بر اساس آخرین سرشماری انجام شده در سال 1385 در ایران بیشترین گروه سنی جمعیت مربوط به گروه سنی 19 15 سال و 24 20 سال است که نشان دهنده جوانی جمعیت است. جوانی جمعیت اگر چه می تواند پدیده ای مبارک قلمداد شود و پایه های توسعه در ایران را تشکیل دهد اما در صورت عدم ایجاد بسترهای مناسب می تواند مشکلاتی را در روند توسعه یافتگی ایجاد کند. در این مقاله سعی شده است ضمن پرهیز از هر گونه پیش داوری، ابتدا به بررسی وضعیت گذشته، حال و آینده باروری و جمعیت در ایران پرداخته و بعد از آن پیامدهایی که وضعیت باروری های کنترل نشده بر توسعه اجتماعی - اقتصادی در ایران می گذارد مطالعه و بررسی شود. پیش بینی های جمعیتی نشان می دهد در دهه 1430 جمعیت ایران یک جمعیت بسیار سالخورده است. تغییرات جمعیتی ذکر شده، فرآیند توسعه در ایران را با نگرانی ها و مشکلاتی رو به رو ساخته است. بنابراین ضرورت استفاده از برنامه ریزی های مناسب جهت استفاده از ظرفیت های موجود جمعیتی ضروری به نظر میرسد.