مطالب مرتبط با کلیدواژه

علامه طباطبایی


۳۴۱.

علامه طباطبایی و تکوین دال آزادی در گفتمان انقلاب اسلامی 57 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی دال آزادی گفتمان انقلاب اسلامی ادراکات اعتباری سازوکار های اجتماعیِ نهادی توزیع اندیشه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۲۹۷
این مقاله برای نخستین بار، با استفاده از رهیافت تحلیل گفتمان به نقش علامه طباطبایی در تکوین دال «آزادی» در معنای مورد نظرِ گفتمان انقلاب اسلامی 1357 ایران می پردازد و کوشش می کند به دو پرسش پاسخ دهد: 1. نقش اندیشه علامه طباطبایی در تکوین دال آزادی در گفتمان انقلاب اسلامی 57 ایران چیست؟ 2. سازوکار های اجتماعی انتشار اندیشه علامه طباطبایی در پیوند با تکوین گفتمان انقلاب اسلامی چیست؟ تحقیق حاضر نشان می دهد که علامه طباطبایی اگرچه در عرصه انقلاب فاقد راهبرد سیاسی انقلابی بوده است اما به طور بی واسطه (تولید متون) و باواسطه (از طریق شاگردان، حلقه های فکری و اجتماعات گفتمانی) در تکوین دال آزادی گفتمان انقلاب اسلامی نقش ایفا کرده است. مقاله حاضر به منظور تبیین نقش بی واسطه علامه طباطبایی از نظریه گفتمانی لاکلائو و موفه و برای نشان دادن نقش باواسطه او یعنی تعیین سازوکار های اجتماعی پیوند اندیشه علامه و گفتمان انقلاب اسلامی از نظریه فوکو، وسنو و کالینز استفاده کرده است. این مقاله نشان می دهد که علامه با احیای موقعیت سوژگیِ «فیلسوف مفسر» و با محوریت نظریه ادراکات اعتباری، در منازعات گفتمانی دهه 30 تا دهه 50 شرکت کرده و در تکوین «گفتمانیِ» مؤلفه های سه گانه دال آزادی در معنای مورد نظر گفتمان انقلاب اسلامی (الف. نفی سلطنت استبدادی؛ ب. آزادی در چارچوب اسلام و ج. نقد آزادی در گفتمان دموکراسی غربی) نقش «سوژگی سیاسی» بی واسطه و باواسطه ایفا کرده است.
۳۴۲.

بررسی بازآفرینی انسان پس از مرگ از دیدگاه جان هیک بر اساس تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روح بازآفرینی جسمی - روانی جان هیک معاد جسمانی علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۶ تعداد دانلود : ۳۲۴
پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه جان هیک درباره مرگ و بررسی آن با تفسیر علامه از آیات قرآن پرداخته است. روش پژوهش حاضر کتابخانه ای و تطبیقی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که هیک نظریه خویش را نظریه بازآفرینی مطرح می کند و اعتقاد به وجود روح را رد می کند و اصالت انسان را به بدن می داند، به همین دلیل هیک می گوید: مرگ نابودی کامل انسان است و پس از مرگ خداوند با قدرت لایتناهی خود در دنیای دیگر مجددا انسان را خلق می کند. هیک در ایده بازآفرینی، چون بدن فرد اخروی را عین بدن فرد دنیوی می داند و به نفس نیز قائل نیست، هیج معیار منطقی برای اینهمانی نمی یابد، لذا به مفهوم عرفی «همان شخص» رجوع می کند که این امر نیز مسئله اینهمانی را حل نمی کند. طبق آیات قرآن چون حقیقت وجود انسان، مجموعه نفس و بدن است ، پس اگر نفس عین آن نفس باشد، ولی بدن مثل آن نباشد مضر وحدت شخصیت نخواهد بود.
۳۴۳.

بررسی و مقایسه دیدگاه هابرماس و علامه طباطبایی درباره اختیار با تکیه بر نظریه ادراکات اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اختیار اعتباریات جهان اجتماعی علامه طباطبایی هابرماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۷ تعداد دانلود : ۳۴۰
در آثار علامه طباطبایی دو رویکرد متفاوت نسبت به مسئله اختیار ارائه شده است: رویکرد سازگارگرایانه و رویکرد اختیارگرایانه. رویکرد اختیارگرایانه علامه طباطبایی دیدگاه ابتکاری اوست که از طریق اعتبار وجوب، به عنوان یکی از اعتبارات قبل از اجتماع، در سطح فردی و شخصی- نه اجتماعی- ترسیم می گردد. هابرماس نیز در یک رویکرد اختیارگرایانه از طریق جداکردن ساحت علیت در جهان طبیعی از ساحت دلایل در جهان اجتماعی، اختیار انسان را ترسیم می کند. مقاله حاضر در صدد پاسخ به این پرسش هاست: دیدگاه اختیارگرایانه علامه طباطبایی با دیدگاه اختیارگرایانه هابرماس چه شباهت ها و چه تفاوت هایی دارد؟ هر یک از این دو دیدگاه در مقایسه با دیدگاه دیگر چه مزیت ها و چه نقاط ضعفی دارد؟ آیا این دیدگاه ها قابل پذیرش اند و می توانند اختیار انسان را تبیین کنند؟ در این مقاله این دو دیدگاه درباره اختیار، با یکدیگر مقایسه و بررسی شده اند. دیدگاه اختیارگرایانه هابرماس از این جهت که اختیار را از طریق یک جهان نمادین و اعتباری- که مشمول قانون علیت و ضرورت علّی نیست- تبیین می کند، شبیه دیدگاه اختیارگرایانه علامه طباطبایی است؛ با این تفاوت که در رویکرد علامه طباطبایی امر اعتباری، یک اعتبار وابسته به شخص اعتبارکننده و از اعتبارات قبل از اجتماع است؛ اما در تقریر هابرماس، امر اعتباری، یک جهان اجتماعی است که مستقل از شخص مستقر است و شخص آن را اعتبار نکرده است. بررسی دیدگاه ها به این مطلب انجامید که هر دو دیدگاه دچار اشکالاتی هستند و نمی توانند رویکردی قابل قبول در تبیین مسئله اختیار به شمار آیند.
۳۴۴.

بررسی تطبیقی جبر و اختیار از دیدگاه لایب نیتس و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختیار جبر علم الهی علامه طباطبایی لایب نیتس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۰ تعداد دانلود : ۴۰۶
بحث از مسئله جبر و اختیار یکی از مهم ترین مسائل تاریخ تفکر بشریت و همواره محل مواجهه طیف گسترده ای از آرای اندیشمندان بوده است. سؤال اصلی این خواهد بود که آیا اعتقاد به اصل هماهنگی پیشین، بنیاد نوعی نفی اختیار و حاکمیت ضرورت نیست؟ چگونه اراده ازلی الهی با اختیار آدمی سازگار است؟ لایب نیتس به عنوان یکی از فلاسفه بزرگ قبل از کانت، در صدد است که با تمایز میان ضرورت مطلق و ضرورت شرطی و نظریه جهان های ممکن، به تثبیت اختیار انسان بپردازد. علامه طباطبایی هم اختیار را امری فطری دانسته و بیان کرده است که قاعده «ضرورت سابق الشی ما لم یجب لم یوجد» هیچ منافاتی با اختیار انسان ندارد. در این پژوهش ضمن بیان مبانی لایب نیتس و علامه طباطبایی، دیدگاه لایب نیتس نقد می شود. آنچه در اینجا مهم بوده، بیان دیدگاه این دو اندیشمند و تطبیق، تحلیل و بررسی آن است.
۳۴۵.

حکومت سعادت گرا در اندیشه سیاسی علامه طباطبایی(ره)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی حکومت دینی سعادت فطرت حاکمیت اسلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۹ تعداد دانلود : ۳۱۷
تفکر فیلسوفان در طراحی جامعه مطلوب است، به این امید که در عالم واقع تمام یا برخی از جنبه های آن تحقق یابد. نظرات فیلسوفانی چون «افلاطون»، «لاک» و حتی در دوران معاصر، تئوری عدالت «جان رالز» با این هدف و مقصود بوده است. در اندیشه سیاسی اسلام نیز با توجه به آموزه های قرآنی و سنت نبوی و ائمه معصومین: در بحث حکومت و حاکمیت و شرایط جامعه مطلوب، فیلسوفان اسلامی درصدد ارائه طرحی برای جامعه مطلوب می باشند. در این مقاله تلاش شده است جایگاه سعادت به عنوان هدف و غایت جامعه مطلوب اسلامی در اندیشه علامه «طباطبایی» فیلسوف و مفسر اسلامی مورد بررسی قرار گیرد. از دیدگاه علامه طباطبایی، جامعه ای به سعادت می رسد که حرکتش در مسیر فطرت انسانی و نظام آفرینش باشد. حکومت مطلوب، حکومتی است که براساس دین و فطرت، جامعه را به سعادت برساند. ازاین رو، جامعه ای به سعادت دنیوی و اخروی می رسد که دین منطبق با فطرت بر آن جامعه حکومت کند. اما هدف از تشکیل حکومت این است که هر فردى از افراد جامعه به کمال لایق خود برسد و در نیل به سعادت، کسى و چیزى مانع وی نگردد.
۳۴۶.

تربیت عقلانی با تأکید بر مبانی انسان شناختی و معرفت شناختی علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت عقلانی انسان شناسی معرفت شناسی علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۴ تعداد دانلود : ۴۸۴
این مقاله درپی بررسی عقلانیت، تربیت عقلانی و استنتاج اهداف، اصول و روش های تربیت عقلانی مبتنی بر مبانی انسان شناختی و معرفت شناختی علامه طباطبایی است. این پژوهش ازجمله طرح های تحقیق کیفی است و داده ها به شیوه مطالعه تحلیلی اسنادی گردآوری و طبقه بندی شده و براساس الگوی بازسازی شده فرانکنا توسط باقری و تحلیل شبه استعلایی شکل گرفته و مبتنی بر الگوی مذکور اقدام به استنتاج دلالت های تربیتی درقالب اهداف، اصول و روش نموده است. بدین ترتیب، ذیل هدف غاییِ دستیابی به مراتبی از قرب الهی، چند هدف واسطی و اصول و روش های ناظر بر آنها مطمح نظر قرار گرفته که هدایت و پیروی از حق، ضرورت شناخت مظاهر عقلانیت، ضرورت صیانت از سلامت فطرت و ضرورت کاهش زمینه خطا های فکری به عنوان اهداف واسط؛ ضرورت تعقل صحیح و تفکر انتقادی، ضرورت پذیرش امام به عنوان مربیِ آگاه و راه شناس، ضرورت تقواگرایی و لزوم کنترل قوه خیال و مبارزه با نفوذ شیطان به عنوان اصول؛ و ضرورت استقلال فکری و آشنایی با معیار های حق، ضرورت الگوگیری و الگوسازی از امام، اصلاح عادات نکوهیده و ر هایی از غفلت و ضرورت کنترل خیال و آشنایی با طریق منطق به عنوان روش های تربیت عقلانی از آن جمله هستند.
۳۴۷.

تحلیل و بررسی انتقادی تفسیر المنار از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محمدرشید رضا علامه طباطبایی المیزان فی تفسیر القرآن نقد مؤلفان المنار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۱ تعداد دانلود : ۳۵۷
این پژوهش پس از مطالعه ی تفسیر المیزان و بررسی چگونگی برخورد علامه طباطبایی نسبت به نظرات مؤلفان المنار با روشی توصیفی-تحلیلی و با هدف کشف مبانی و معیارهای علامه طباطبایی در نقد تفسیر المنار به نگارش در آمده است. اهمیت و اعتبار تفسیر المنار از طرفی و بررسی و نقد گسترده ی علامه نسبت به این تفسیر از طرف دیگر، سبب شد تا این سؤال پیش بیاید که مؤلف المیزان با چه مبانی و دلایلی به بررسی و نقد نظرات صاحبان این تفسیر پرداخته است؟ که نگارنده با تتبّع در سراسر تفسیر المیزان مؤلفه ها و معیارهای علامه طباطبایی در نقد نظرات مؤلفان المنار را استخراج، دسته بندی و بیان نموده و نمونه هایی از آیاتی که ذیل آن به نقد آراء مؤلفان المنار پرداخته شده را به عنوان شاهد مثال آورده است. نتیجه این که: مهم ترین دلایل و مبانی علامه طباطبایی در نقد نظرات مؤلفان المنار را می توان در مواردی از جمله: شناخت ناکافی مؤلفان المنار نسبت به اصول تفسیر، بی توجهی به سیاق آیات و تفسیر موضوعی، نظرات بی پایه و بدون استدلال، ناتوانی و ضعف در استناد و بهره گیری از روایات و ناسازگاری دیدگاه آن ها با روایات صحیح فریقین، دیدگاه تعصب آمیز و همراه با پیش فرض و مخالف با قرآن، ضعف در به کارگیری ادبیات عرب(عدم تشخیص صحیح حروف، ضمایر و...)، معناشناسی نادرست واژگان و مفاهیم آیات قرآنی، عدم تشخیص صحیح مخاطب آیات و مصادیق قرآنی، مخالفت با آموزه های مسلّم دینی و... بیان نمود.
۳۴۸.

رابطه عالم مثال و عالم طبیعت از دیدگاه علامه طباطبایی و شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عالم مثال عالَم طبیعت علامه طباطبایی شیخ اشراق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳۵ تعداد دانلود : ۲۹۸۰
بحث از رابطه عالم مثال و عالم طبیعت، یکی از مسائل مهم فلسفه اسلامی است. شیخ اشراق در رد نظریه مشاییان در مورد مادی بودن صور خیالی و برای تبیین برخی دیگر از مسائل فلسفه خود، نظریه عالم مثال را طرح کرده است. علامه طباطبایی نیز از جمله فلاسفه معاصر است که نظریات قابل توجهی در مورد عالم مثال و رابطه آن با عالم طبیعت بیان نموده است. در این نوشتار، ابتدا دیدگاه دو فیلسوف در مورد عوالم هستی و ادله آن ها در اثبات عالم مثال تبیین شده است. آنگاه به تحلیل رابطه عالم مثال و عالم طبیعت در محورهایی همچون نظریه خیال و ابصار، صور موجود در آینه و اطلاع از امور غیبی در نظر شیخ اشراق، و محورهایی همچون رابطه طولی و تشکیکی عوالم، علیت عالم مثال نسبت به عالم طبیعت، وجود کمالات عالم طبیعت در عالم مثال و تبیین رٶیاهای صادقه و کیفیت ادراک حسی از نظر علامه طباطبایی پرداخته شده و در پایان، مطالبی در مورد نقاط مشترک و متمایز دیدگاه های این دو فیلسوف و چالش های هر دیدگاه بیان شده است.
۳۴۹.

بررسی آراء علامه طباطبائی در زمینه زیست اجتماعی انسان؛ همخوانی یا ناهمخوانی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی الانسان مدنی بالطبع الانسان مستخدم بالطبع فلسفه اجتماع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۲۹۳
مقاله حاضر درصدد است تا شرح های علامه طباطبائی در زمینه حیات اجتماعی انسان را به لحاظ همخوانی و یا ناهمخوانی مورد ارزیابی قرار دهد. نوشته های ایشان در این مقوله، دو دسته است. یک دسته با ادبیات کاملاً فلسفی نوشته شده و دسته ای دیگر دارای ماهیتی الهیاتی فلسفی می باشد. این مقاله از روش اسنادی و کتابخانه ای بهره برده و بر مجموعه آثار مکتوب علامه در این زمینه متمرکز است. فیش گیری داده های لازم و سپس تجزیه وتحلیل عمیق به شیوه توصیفی استنباطی، روش انجام این پژوهش بوده است. از یافته های پژوهش حاضر این است که علامه به طور مکرّر اصل مدنیٌ بالطبع بودن انسان را به اصل مستخدمٌ بالطبع بودن انسان تفسیر و تحویل نموده است که با یکدیگر ناهمخوان و ناسازگار است. اگر اصل اوّلی در انسان، مدنی بالطبع باشد، اجتماع برای او امری طبیعی بوده و او موجودی تعاونی تلقّی شده که برای بقاء نوع با همنوعان خود همکاری می کند و هر گاه اصل اوّلی در بشر، اصل استخدام باشد، او بالطبع (یعنی طبیعت اوّلی) موجودی استخدام کننده و رقابت کننده با دیگران برای استخدام بیش تر، تصوّر می شود. او بالذات موجودی اجتماعی نیست بلکه از روی ناچاری تن به زندگی اجتماعی می دهد تا از ثمرات دیگران بیشتر بهره مند گردد.
۳۵۰.

بررسی انتقادی «ازخودبیگانگی فلسفی» از منظر یاسپرس با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: انسان ازخودبیگانگی خود انسان شناسی هستی حقیقت وجود یاسپرس علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۴ تعداد دانلود : ۳۸۰
ازخودبیگانگی یکی از مهمترین مسائل انسان شناختی عصر حاضر است که پژوهش درباره آن نیازمند فهم درست مبانی فلسفی و انسان شناختی آن است. این نوشتار با استفاده از روش تحلیلی – انتقادی به بررسی انتقادی دیدگاه یاسپرس در زمینه ازخودبیگانگی فلسفی بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی می پردازد. پرسش اصلی تحقیق عبارت است از: از منظر علامه طباطبایی چه انتقادهایی بر آراء یاسپرس در باره ازخودبیگانگی فلسفی وارد است؟ بر اساس یافته های تحقیق، یاسپرس مهمترین قسم ازخودبیگانگی را ازخودبیگانگی فلسفی می داند که خاستگاه آن خلط میان آگاهی واقعی از وجود احاطی و آگاهی ساختگی از وجود احاطی است. در فرایند ازخودبیگانگی فلسفی انسان ازخودبیگانه با معرفت ساختگی از وجود احاطی به چیزی در ورای خود اشاره نکرده است تا با حرکت در آن افق ها به وجود مطلق برسد. به باور او «ایمان فلسفی» راه غلبه بر ازخودبیگانگی فلسفی است. بر اساس مبانی علامه طباطبایی، اولاً یاسپرس میان حقیقت وجود و حقیقت انسان خلط کرده است و این دو را یکی پنداشته است، ثانیاً درباره توصیف حقیقت انسان، دچار تناقض گویی شده است، ثالثاً از تمایز نهادن میان ادراکات حقیقی و اعتباری ناتوان مانده است، رابعاً روش مورد استفاده او (: پدیدارشناسی) توان لازم برای تحلیل مسائل نفس را فاقد است. در مقابل، علامه طباطبایی خاستگاه ازخودبیگانگی را فراموشی عین الربط بودن خود می داند.
۳۵۱.

پژوهشی در باب کارایی نظریه اعتباریات علامه طباطبایی در تحلیل بحران کرونا ویروس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرونا ویروس نظریه اعتباریات علامه طباطبایی حیات نیاز انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۳۲۳
یکی از کلمات پرکاربردی که اخیراً در سطح جهان رواج پیداکرده، بی گمان کلمه کروناویروس است که تنها در چند ماه اندک توانست سایه خود را بر جهان بگستراند. پیامدهای این پدیده از آن چنان حساسیت و اهمیتی برخوردار است که از یک سوی، موجب تغییر زاویه دید انسان نسبت به مقوله هایی از قبیل حیات، امید، مرگ و اجتماع شده و از سوی دیگر موجب ظهور ادبیات واژگانی جدید مانند زندگی مجازی، رزمایش کمک مؤمنانه، تمدن بی جامعه و مدافعان سلامت شده است. آنچه در این مقاله موردتوجه واقع شده، نه خود کروناست و نه خود فلسفه، بلکه همه مباحث مطرح شده، معطوف به این مسئله است که آیا فلسفه می تواند در مقابله با این رخداد ناگوار چاره اندیشی کند؟ این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای تدوین شده و می خواهد این نکته محوری را به اثبات رساند که علاوه از راهکارهایی که در متون سنتی فلسفه اسلامی برای حل معضل شرّ ارائه شده است، می توان با تمسک به نظریه ای که از پیشینه آن سال های چندانی نمی گذرد با کرونا نیز مواجه شده، آن را بررسی و تحلیل کرد و آن عبارت است از نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی که به باور آشنایان توان ایجاد تحول در علوم انسانی را داشته و در تبیین مقولات مهمی مثل فرهنگ، اخلاق، زندگی و تمدن، از موقعیت موفقی برخوردار است. یافته های این مقاله بدین قرار است: 1 فلسفه و پاره ای از مباحث آن با کرونا دو مقوله مجزا از هم نبوده و بین آن دو ارتباط وجود دارد؛ 2 رابطه فلسفه و کرونا نه رابطه درمانگری است و نه رابطه آرام بخشی، بلکه می توان رابطه آن دو را تبیینی نامید؛ ۳ بر اساس نظریه اعتباریات، می توان با خلق مفاهیم و ادبیات مناسب، به نحوه برخورد خردمندانه با این ویروس و یا هر پدیده مشابه دیگر نائل آمد؛ ۴ هم چنین نظریه اعتباریات، انسان را در اتخاذ سبک زندگی جدید و اعطاء راه استمرار رضایت بخش حیات یاری می رساند.
۳۵۲.

بررسی مبانی و اصول تربیتی نظریه بازی های زبانی ویتگنشتاین و نقد آن بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویتگنشتاین متأخر نظریه بازی های زبانی مبانی تربیت اصول تربیت رئالیسم اسلامی علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۵۴۵
هدف این پژوهش تبیین نظریه ویتگنشتاین متأخر، یعنی نظریه بازی های زبانی، و استنباط دلالت های آن در زمینه مبانی و اصول تربیتی و تحلیل و نقد آن از دیدگاه علامه طباطبایی است. در این پژوهش از روش تحلیل مفهومی، روش استنتاجی و تحلیل انتقادی استفاده شده است. برای این منظور پس از استخراج و استنباط مبانی و اصول نظریه بازی های زبانی ویتگنشتاین، نقد آن ها از دیدگاه علامه طباطبایی مطرح می شود. طبق یافته های این پژوهش، مفاهیم اصلی معرفت شناسی ویتگنشتاین شامل نظریه کاربردی معنا، اجتماعی بودن زبان و نفی زبان خصوصی، تأکید بر توصیف به جای تبیین، زمینه گرایی و نسبیت محوری است. در مقابل، علامه طباطبایی در بنیان های معرفت شناختی خود بر مبناگروی، یقینی بودن معرفت و بداهت آن و متعین بودن حقیقت اشاره می کند. با در نظر داشتن معرفت شناسی ویتگنشتاین، شاهد ضعف هایی هستیم که می توان آن ها را بر مبنای دیدگاه علامه طباطبایی نقد و بررسی کرد؛ از جمله تعین نداشتن معنا، ابتنای نظام معرفتی انسان بر نحوه زندگی او، نفی وجه کشفی معرفت، ماهیت اقتضایی بودن و نسبیت.
۳۵۳.

بررسی تطبیقی توحید و خواندن غیر خدا از دیدگاه رشیدرضا و علامه طباطبایی

کلیدواژه‌ها: توحید دعا الوهیت عبادت حقیقی رویکرد مقارنه ای علامه طباطبایی رشیدرضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۹ تعداد دانلود : ۵۱۸
عبودیت خدا فلسفه اصلی زندگی بشر بوده و دعوت به توحید و عبادت خدای یکتا که از نیازهای غریزی و فطری انسان است، همواره سر لوحه رسالت تمام پیامبران و منادیان الهی بوده است و همه مذاهب و فرق اسلامی در این که عبادت مخصوص خداوند است، اتقاق نظر دارند؛ لیکن رفتار توسّل گونه برخی مسلمانان، همانند شیعیان که پیامبراکرمJ و یا اولیای الهی را میخوانند و در برابر قبور آنان اظهار تذلل و خضوع میکنند، مورد نقد جدی محمّد رشیدرضا در تفسیر المنار قرار گرفته است؛ درحالیکه عموم مسلمانان همواره در طول تاریخ، نه تنها در اعتقاد که در سلوک رفتاری خود، بدان عمل کردهاند؛ مسأله اصلی این است که آیا چنانکه رشیدرضا میگوید، دعا و درخواست از غیر خدا و امامان معصومA، با توحید منافات دارد و عملی شرک آمیز است؟ این پژوهش با روش کتابخانهای و رویکردی تحلیلی و تطبیقیِ دیدگاه علامه طباطبایی و رشیدرضا، با هدف دستیابی به دیدگاه صحیح از منظر قرآن و رفع اتهام از شیعیان در عبادت اولیاء و شرک در توحید عبادی، انجام گرفت که با بررسی مفاهیم اساسی به ویژه مفهوم عبادت، دعا در کتب لغت و کاربردهای قرآنی آن معلوم شدکه مصادیقی از دعا و درخواست از غیر خدا، که مورد نقد رشید رضا بودهاست، نه تنها شرک نبوده که در راستای توحید و عبادت خدا میباشد.
۳۵۴.

جایگاه نفس در کرامت انسان از دیدگاه علامه طباطبایی

کلیدواژه‌ها: انسان نفس کرامت علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۰ تعداد دانلود : ۳۰۰
در پژوهش حاضر جایگاه نفس در کرامت انسان از دیدگاه علامه طباطبایی تبیین و بررسی میشود. با توجه به اهمیت مسئله کرامت انسان و جایگاه ویژه نفس در آن هدف از این پژوهش تبیین جایگاه نفس در رسیدن انسان به کرامت برای اصلاح و ارتقای سطح بینش پژوهشگر و دیگر افراد جامعه نسبت به این موضوع از دیدگاه علامه طباطبایی یکی از برجستهترین اندیشمندان حکمت متعالیه در عصر حاضر است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی و با بهرهگیری از آثار علامه طباطبایی و برخی آثار حکمت متعالیه ابتدا سیر نزولی و صعودی نفس در رسیدن به کرامت، حرکت استکمالی نفس در سیر صعودی و جامعیت وجودی نفس در عوالم وجود را بررسی میکند و سپس حقیقت کرامت نفس از دیدگاه علامه طباطبایی را بیان میکند. نتیجه این پژوهش نشان میدهد که از دیدگاه علامه طباطبایی حقیقت نفس از عوالم بالای تجرد است که در کمال پذیری و تکامل به بدن وابسته است و از کرامت جامعیت وجودی عوالم سهگانه وجود برخوردار است، یعنی نفس میتواند با حرکت اشتدادی خود همه کمالهای مادون و کاملتر از آن را به دست آورد و کرامتهای وجودی شدیدتری بهدست آورد. بالاترین مرتبه کرامت نفس رسیدن به تجرد عقلی و فوق عقلی است و حقیقت کرامت نفس رسیدن آن به کمال نهایى خود است که همان فناى ذاتى، وصفى و فعلى در حق تعالی است و انسان برای رسیدن به آن میتواند با علم و عمل از مرحله قوه و استعداد درآمده و به مرحله فعلیت برسد.
۳۵۵.

بررسی متافیزیکی مرگ اندیشی و پیامد های آن از دیدگاه علامه طباطبایی و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ اندیشی علامه طباطبایی هایدگر انسان شناختی جهان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۴ تعداد دانلود : ۴۸۷
از میان موضوعات مختلف که جزء دغدغه های متفکران مسلمان بوده، مسئله مرگ است. هایدگر، یکی از فلاسفه اگزیستانس است که مرگ اندیشی نزد او دغدغه اصلی بود. هدف مقاله حاضر، بررسی متافیزیکی مرگ اندیشی نزد علامه و هایدگر است. نویسندگان تلاش خواهند نمود مرگ اندیشی از منظر علامه را با مرگ اندیشی نزد هایدگر مورد ارزیابی قرار دهند. مسئله این است که مبانی متافیزیکی چه نقشی در مرگ اندیشی نزد علامه و هایدگر داشته و مرگ اندیشی نزد این دو متفکر به چه نتایج و پیامدهایی منجر می گردد؟ به عنوان نتیجه اصلی پژوهش حاضر، بیان خواهد شد که مرگ اندیشی نزد این دو متفکر به دلیل نگرش متافیزیکی متفاوت به پیامدهای متفاوتی منتهی می شوند. مرگ اندیشی نزد هایدگر بدون ارتباط با حیات پس از مرگ و خداوند به عنوان مبداء هستی بیان می شود در حالی که نزد علامه، مرگ اندیشی در ارتباط با زندگی پس از مرگ و ایمان به خداوند مطرح می گردد. با این وجود، برخی شباهت های بنیادین را میان این دو اندیشمند می توان نشان داد. روش پژوهش در مقاله حاضر، توصیفی – تحلیلی است و نویسندگان با تکیه بر آثار این دو متفکر و شارحان آن دو با رویکرد عقل گرایی انتقادی مرگ اندیشی را نزد این دو مورد ارزیابی قرار می دهند.
۳۵۶.

بررسی تطبیقی تفکر اجتماعی در اندیشه علامه طباطبایی و لیپمن و استخراج دلالت های آن در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر تفکر اجتماعی علامه طباطبایی ماتیو لیپمن برنامه آموزش فلسفه برای کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۴۵۹
هدف از این پژوهش بررسی تحلیلی و تطبیقی اندیشه لیپمن به عنوان بنیانگذار فبک با اندیشه علامه طباطبایی در زمینه تفکر اجتماعی و کشف اشتراکات و افتراقات میان آن ها جهت استفاده هر چه بهتر از فبک درآموزش فلسفه برای کودکان در نظام تربیت رسمی و عمومی است. جامعه تحلیلی این پژوهش شامل کلیه آثار، اسناد و پایگاه های اطلاعاتی مرتبط با موضوع تفکر اجتماعی در آراء لیپمن و علامه طباطبایی بوده که ابتدا شناسایی، سپس به صورت هدفمند و عمیق مورد مطالعه گرفتند. سپس داده های حاصل با روش تحلیلی- استنباطی و تطبیقی به طور پیوسته همزمان با جمع آوری داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل حاکی از آن است که لیپمن و علامه طباطبایی در خصوص "توجه به فردیت در ضمن پذیرش شأن اجتماعی" "باور به جایگاه تفکر و عقلانیت در تعاملات اجتماعی" و "توجه به امر گفتگو" با هم اشتراک نظر دارند. افتراقات میان این دو اندیشمند شامل "روش محوری در اندیشه لیپمن در مقابل محتوامحوری در اندیشه علامه" و "مرجعیت تفکر نزد لیپمن و ایمان نزد علامه طباطبایی" است. استلزامات حاصل از این پژوهش، تلاش در جهت توسعه فضای گفتگو محور در تعلیم و تربیت و همچنین خودداری از بستن فضای اندیشه و تفکر می باشد.
۳۵۷.

جایگاه ادب عربی در تفسیر المیزان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تفسیر المیزان علوم ادبی علامه طباطبایی تفسیر ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۴۲۴
فضای مجازی از پدیده های نوظهور عصر حاضر است، که با توجه به ویژگی هایی هم چون جذابیت و تنوع گسترده علاوه بر نفوذ در میان اقشار مختلف جامعه، به منبع هویت ساز جدیدی مبدل شده که موجب تعارض ارزشی و بروز آسیب ها و چالش های جدیدی در هویت دینی جوامع گردیده است؛ مقوله ای که می تواند به تضعیف گرایشات دینی منجر گردد.در این میان، نهادهای دینی به عنوان یکی از ارکان اساسی جوامع در مواجهه با حرکت شتابنده فضای مجازی با فرصت ها و چالش های سهمگینی روبرو هستند؛ از سویی باید از هنجارهای دینی و ملی خود محافظت نمایند؛ و از سوی دیگر در تعامل با فضای مجازی، از آن برای پیشبرد اهداف دینی و مقابله با ناهنجاری های ضد دینی کمک بگیرند.این در حالی است که فرصت ها و چالش های نهادهای دینی در فضای مجازی بطور کامل و دقیق مورد بررسی قرار نگرفته است؛ لذا در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای به بررسی فرصت ها و چالش های نهادهای دینی در فضای مجازی با تأکید بر آموزش پرداخته شده است.تفسیر گرانقدر المیزان، با روش تفسیر آیه به آیه معروف و مشهور است و این جنبه مهم آن آنچنان جایگاهی یافته که بسیاری را از توجه به ویژگی های فراوان دیگر آن غافل نموده است، یکی از خصوصیات برجسته دیگر این تفسیر، بعد ادبی آن می باشد که بسیار قابل توجه است، آنگونه که با ملاحظه آن به دقّت و ارزش علمی هر چه بیشتر این مجموعه واقف می گردیم، مولّف دانشمند آن در پرتو عظمت علمی و دانش گسترده و از جمله آگاهی وسیع خویش در حوزه علوم ادبی، آنچنان – به مناسبت – فنون مختلف ادبی عربی – همچون فقه الله، صرف و نحو معانی و بیان – را به خدمت گرفته است که در کنار همه ویژگی های علمی خود از این نظر نیز به برجستگی قابل توجه ای دست یافته، آنگونه که می توان در جای خود آن را تفسیری ادبی نیز محسوب نمود.
۳۵۸.

اهداف تربیت زیباشناسانه در نظام تربیت رسمی و عمومی، واکاوی دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی تربیت زیبایی شناسانه قرآن تفسیر المیزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۶ تعداد دانلود : ۳۷۱
هدف این پژوهش، تبیین دیدگاه زیبایی شناختی علامه طباطبایی در المیزان و دلالت های آن در تعیین اهداف تربیت زیبایی شناسانه بوده است. برای دستیابی به این هدف، دو پرسش اساسی طرح گردیده است: 1. دیدگاه قرآنی علامه طباطبایی در مورد زیبایی شناسی چیست؟ 2. بر مبنای نظرگاه ایشان، چه اهدافی را می توان در تربیت زیبایی شناسانه استخراج کرد؟ برای استخراج یافته های تحقیق، از روش پژوهش تحلیل مفهومی و روش استنتاجی بهره گرفته شده است. یافته های حاصل از این پژوهش، بیان گر این است که در متن آیات قرآنی، زیبایی ها در سه محور محسوس، معقول و اخلاقی مورد تأکید قرار گرفته اند. متناظر با گزاره های توصیفی و تجویزی مستخرج از آیات قرآنی و دیدگاه های علامه، در ساحت تربیت زیبایی شناختی؛ اهداف ذیل قابل استنباط بوده است: غایتمندی زیبایی ها، دستیابی به جمال مطلق، فناپذیربودن زیبایی ها(محسوس)، نگرش ژرف نگرانه داشتن، زمینه امتحان الهی، دلبسته نبودن نسبت به زیبایی ها، عامل هدایت، زمینه ساز دستیابی به معرفت، استوار نمودن عهد الهی و زمینه ساز دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی.
۳۵۹.

اصول روش اجتهادی قرآن محور در قرائت علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روش تفسیر تفسیر اجتهادی قرآن محور اصول نظری اصول عملی اصول غایی علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹ تعداد دانلود : ۲۶۳
روش تفسیر اجتهادی جامع، به اقتضای روش ها و گرایش های تفسیری رایج، می تواند تحلیل و تعریف خاص خود را بیابد و حسب غایات و مقاصد خویش، اصول نظری و عملی ویژه ای داشته باشد؛ از جمله با محوریت روش قرآن گرایانه با الهام از تجربه نسبتاً موفق علامه طباطبایی در المیزان می توان روش تفسیر اجتهادی قرآن محور را تعریف کرد. برجسته ترین اصول این تفسیر را می توان در سه دسته دنبال کرد: الف) اصول نظری (مبانی نظری) شامل: 1. قلمرو خاص تفسیر نسبت به دیگر دانش های دینی قرآنی؛ 2. محوریت قرآن در میان منابع معرفتی دین؛ 3. سازگاری و همخوانی درونی آیات قرآن؛ 4. مرجعیت قرآن نسبت به معرفت های انسانی؛ ب) اصول عملی (قواعد کلی) شامل: 1. تثبیت حجیت و اعتبار روش قرآن گرایانه در پرتو ادله روایی و سیره عملی معصومان؛ 2. جست وجوی آیات هم مضمون به لحاظ لفظی و معنایی؛ 3. یافتن اصول کلیدی و کلی حاکم بر مفاهیم و معارف قرآن؛ 4. اهتمام به قرائن سیاقی قرآنی؛ 5. انسجام یابی آیات متناظر (محکم و متشابه، عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مبین، و منسوخ و ناسخ)؛ 6. توجه به اصول توسعه دلالی در مفاهیم قرآن؛ و ج) اصول غایی با عنوان عام تفسیر در خدمت هدایت های دینی.
۳۶۰.

تحلیل و ارزیابی نظریه علامه طباطبایی درباره پیوند نعمت با ولایت در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: نعمت ولایت قرآن علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۱ تعداد دانلود : ۵۲۱
واژه «نعمت» و مشتقاتش در 81 آیه از قرآن کریم آمده است. در بسیاری از این آیات می توان از راه سیاق و سایر قراین به معنای نعمت پی برد؛ ولی اگر این واژه در آیه ای مطلق ذکر شده باشد، عموم قرآن پژوهان با اجرای قاعده اصاله الاطلاق، نعمت را به همه نعمت های مادی و معنوی معنا می کنند. علامه طباطبایی برخلاف نظر مشهور، نظریه ای بدیع دارد. او معتقد است که هر جا در قرآن لفظ نعمت به صورت مطلق ذکر شده باشد، مراد از آن ولایت است. در این پژوهه، اولاً نظریه علامه طباطبایی تبیین شده، نوآوری ایشان اثبات می شود؛ ثانیاً با روش تحلیلی توصیفی، مبانی دستیابی علامه به این نظریه که یکی تحلیل کارکردی «نعمت» در قاموس قرآن و دیگری تحلیل معنای نعمت با روش تفسیر قرآن به قرآن است بررسی می گردد؛ ثالثاً با کشف و تحلیل این مبانی و در نهایت، تطبیق نظریه بر همه آیات مشتمل بر لفظ نعمت، به صحت آن اذعان می شود. این نتایج می تواند نقش مؤثری در فهم و تفسیر صحیح کاربردهای نعمت در قرآن داشته باشد.