مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
تحلیل فضایی
مقدمه: از ویژگی های شهرهای جهان سوم تمرکز شدید و عدم تعادل در شهرنشینی است. در این شهرها همواره تعدادی از محلات از کیفیت مطلوب برخوردار بوده و در مقابل سایر نواحی از رفاه و آسایش قابل قبولی برخوردار نیستند. به منظور رفع نابرابری ها لازم است تا اقدامات اساسی برای شناخت نارسایی ها و کمبودها صورت گیرد. هدف پژوهش: نشان دادن نابرابری و شناسایی لکه های فقر در مقیاس بلوک های آماریشهر رشت است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی - تحلیلی از نوع خود همبستگی فضایی می باشد. روش شناسی تحقیق: روش گردآوری داده ها برای مبانی نظری به صورت اسنادی، کتابخانه ای و داده های خام پژوهش از بلوک های آماری شهر رشت استخراج شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر رشت مرکز استان گیلان است. یافته ها و بحث: محاسبه شاخص های فقر با کمک نرم افزار Excel و تحلیل عاملی با کمک نرم افزار SPSS صورت گرفته است. برای کاهش تعداد شاخص های مؤثر در میزان فقر و تشکیل ساختار جدید برای آن ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. برای انجام تحلیل فضایی، از روش لکه های داغ در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شد. همچنین با استفاده از شاخص موران موجود در نرم افزار Geoda، الگوی خود همبستگی فضایی فقر در محدوده مورد مطالعه مشخص شد. نتایج: نشان داد الگوی فضایی فقر در این شهر خوشه ای است. کانون اصلی فقر در نواحی شرقی – شمال شرقی و جنوب - جنوب غربی شهر است و پهنه مرفه در ناحیه مرکزی شهر دیده می شود. در مجموع پهنه فقر 61 درصد جمعیت و 34 درصد از مساحت و پهنه رفاه 10 درصد جمعیت و 23 درصد مساحت شهر رشت را به خود اختصاص داده است.
توزیع و تحلیل فضایی آبادی های در معرض تخلیه در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
87 - 113
حوزه های تخصصی:
بدون شک عدم توجه به تخلیه جمعیتی آبادی ها می تواند عواقب جبران ناپذیری بر سکونتگاه های انسانی وارد آورد. بررسی و شناخت کمّ وکیف این موضوع می تواند به برنامه ریزان و تصمیم گیران در حوزه برنامه ریزی فضایی در ممانعت از تخلیه کامل جمعیتی سکونتگاه های روستایی کمک شایانی کند. مطالعه حاضر از نوع کاربردی با روش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری آبادی های کمتر از 100 نفر سکنه در استان خراسان رضوی طی سه دهه (1365 1395) بودند. به منظور بررسی ابعاد فضایی از تحلیل فضایی محلی موران و به منظور بررسی جهت و محدوده پراکنش از تحلیل میانگین مرکزی و توزیع جهت دار استفاده شد. نتایج نشان داد در سرشماری های سال های 1365، 1375، 1385، 1395 به ترتیب 2/92، 1/90، 8/94، 7/79 درصد آبادی های تخلیه شده در دهه قبل جمعیتی کمتر از 100 نفر داشته اند. نتایج تحلیل خودهمبستگی فضایی موران نشان داد الگوی پراکنش آبادی های در معرض تخلیه طی سه دهه خوشه ای است. همچنین، نتایج تحلیل میانگین مرکزی و توزیع جهت دار نشان داد 68 درصد از آبادی هایی که در معرض تخلیه جمعیتی قرار دارند در محدوده بیضی قرار گرفته اند و جز دهه 1365 1375 که جهت توزیع آبادی های در معرض تخلیه شمال غربی جنوب شرقی بوده در سایر مقاطع زمانی، یعنی 1375 1395، شمال شرق جنوب غرب بوده است.
پهنه بندی فضایی فقر شهری در باقر شهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
91 - 109
حوزه های تخصصی:
فقر در پیرامون کلان شهرها، به یک پدیده فراگیر تبدیل شده است. باقرشهر یکی از نقاط شهری پیرامون تهران است که به صورت شتابان و غیرنظام مند، رشد کرده و جمعیت آن در پنجاه سال اخیر بیش از 34 برابر شده است.هدف پژوهش حاضر، تعیین گستره های فقر شهری در این شهر جهت برنامه ریزی مدیران و سیاست گذاران برای ساماندهی و توانمندسازی آنها است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن، توصیفی-تحلیلی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل Factor Analysis و از نرم افزار GIS در تولید نقشه ها استفاده شده است. با استفاده از نرم افزار GIS و مدل تحلیل عاملی اقدام به تعیین مکانی پهنه های فقر در باقرشهر شد. بر اساس یافته های پژوهش تعداد 146 بلوک معادل %5/53 خیلی فقیر و فقیر، 82 بلوک معادل 30% متوسط، 44 بلوک معادل %1/16 مرفه و 1 بلوک معادل 4% خیلی مرفه در باقرشهر وجود دارد. شهر به طور عمده تحت تسلط طبقه فقیر و بسیار فقیر قرار گرفته است. به طوری که فقر در تمام سلول های شهر نفوذ کرده و عینیت مکانی و فضایی یافته است. پهنه غربی شهر به طور کامل به مکان سکونت طبقه فقیر و خیلی فقیر تبدیل شده است. همینطور در شمال شرقی شهر، اسکان طبقه فقیر به وضوح دیده می شود. در واقع بیش از 50 درصد بلوک های شهری به طبقه خیلی فقیر اختصاص یافته است. تنها بخش های محدودی از پهنه مرکزی و شمال شهر به طبقه متوسط و مرفه اختصاص پیدا کرده است.بیشترین تمرکز فقر در محدوده پیرامون جاده قم، میدان امام خمینی، خیابان آیت اله کاشانی و محدوده های پایین تر از شهر سنگ تمرکز یافته است.
تحلیل فضایی تصادفات عابر پیاده در منطقه 5 شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
21 - 39
حوزه های تخصصی:
این مطالعه رویکردی را ارائه می دهد که الگوریتم تابع تراکم کرنل و تجزیه و تحلیل خودهمبستگی فضایی را به صورت یکپارچه استفاده نماید تا از این طریق شناسایی مناطق پرتصادف را تسهیل و به طور همزمان اهمیت آماری خوشه های متراکم را ارزیابی کند. بدین منظور در ابتدا داده های مربوط به تصادفات عابر پیاده از سال 95 تا 99 در منطقه 5 شهر تهران از کروکی های تصادفات استخراج و مختصات جغرافیایی آن در محیط GIS ثبت گردید. نقاط پرحادثه با استفاده از الگوریتم KDE مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی شناسایی گردیدند. سپس خوشه های داغ از نظر معناداری آماری با استفاده از شاخص های آماریِ نزدیک ترین همسایه، موران جهانی و آماره عمومیG ارزیابی شدند. در نهایت نیز برای نمایش توزیع آماری پدیده ها در فضا و تحلیل خوشه و ناخوشه ها از شاخص موران محلی انسلین استفاده شد. به طور کلی نتایج آمار فضایی بیانگر خوشه ای بودن قوی و تشکیل خوشه های با تراکم بالای تصادفات در کنار یکدیگر می باشد.
تحلیلی بر مؤلفه های تبیین کنندۀ فقر در شهر اسفراین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۷
135 - 149
حوزه های تخصصی:
فقر پدیده ای است با ماهیت چندبعدی،که علاوه بر دلالت بر مفهوم کمبود عوامل اقتصادی، شامل نبود فرصت ها، دسترسی نداشتن به خدمات اجتماعی یا محرومیت از آن ها و دیگر محرومیت های اجتماعی نیز می شود. فقر از جمله پدیده هایی است، که طی دهه های اخیر در مراکز شهری مهم ترین معضل اجتماعی اقتصادی محسوب می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی و تحلیل فضایی فقر شهری در شهر اسفراین می باشد و سعی بر آن شد تا الگوی فضایی فقر شهری در شهر اسفراین موردبررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، پژوهشی توصیفی تحلیلی بوده و از حیث روش شناسی پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از منابع کتابخانه ای و داده های مرکز آمار ایران در سال 1395 بهره گرفته شده است. همچنین برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش تحلیل لکه های داغ، آماره موران و شاخص میانگین مرکزی استفاده گردیده است. بنابر نتایج حاصل از پژوهش حاضر بیشترین پهنه در این شهرستان را پهنه فقیر تشکیل می دهد که شامل 395 بلوک، 26813 نفر جمعیت، 7862 نفر خانوار و 390/227 مساحت می باشد. همچنین پهنه مرفه 128 بلوک، 1880 نفر جمعیت، 560 خانوار و 362/167 هکتار مساحت کمترین پهنه را دارا می باشد که نشان از غالب بودن مناطق فقیرنشین در شهر اسفراین دارد. به طورکلی نتایج حاصل از تحلیل فقر چندبعدی در شهر اسفراین نشان می دهد از مجموع جمعیت این شهرستان 51 درصد دارای وضعیت متوسط، 45 درصد فقیر و تنها 4 دارای وضعیت مرفه می باشند اختلاف زیاد در بین پهنه های فقیر و مرفه و همچنین توزیع خوشه ای شاخص فقر شهری نشان دهنده وجود شکاف طبقاتی در اسفراین می باشد، که لزوم توجه و برنامه ریزی در این خصوص جهت برون رفت از وضعیت موجود امری ضروری به نظر می رسد.
تحلیل فضایی الگوی مصرف انرژی بخش خانگی در محلات شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
103 - 120
حوزه های تخصصی:
انرژی و الگوی مصرف آن ازجمله موضوعات اساسی مرتبط با توسعه پایدار است. دریک شهر، بخش مهمی ازتفاوت در الگوی مصرف انرژی را فرم شهر و ویژگهای مکانی آن تبیین می کند. براین اساس، مطالعه حاضر درصدداست با تکیه بر روشهای تحلیل فضایی، الگوی مصرف گاز در بخش خانگی شهر بیرجند را مورد سنجش قرار دهد. مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی و متغیرهای تحقیق شامل 1)مصرف انرژی، 2)جمعیت، 3)کیفیت ابنیه، 4)قدمت بنا، 5)وسعت قطعات، 6)نمای ساختمان و 7)فرم شهری می باشد. محدوده مورد مطالعه نیز شامل5353 قطعه مسکونی، در 5 محله شهر بیرجند باویژگیهای متفاوت کالبدی، اجتماعی-اقتصادی است. درگام اول پس از جمع آوری داده های مرتبط با مصرف گاز به تفکیک واحدهای مسکونی، اقدام به تشکیل پایگاه اطلاعات مکانی درمحیط ArcGisگردید. همچنین در این پایگاه ویژگیهای کالبدی هر قطعه نیز جمع آوری شد. در ادامه با بهره گیری از روشهای آمارکلاسیک (ضریب همبستگی، تحلیل واریانس وآنتروپی شانون) و روشهای آمارفضایی(نظیر مدلهای تراکمی، موران دوطرفه وخودهمبستگی فضایی)، اقدام به تحلیل یافته هاشد. نتایج نشان دادکه مصرف انرژی با متغیرهای قدمت بنا، جمعیت و کیفیت ابنیه رابطه معکوس و با ضریب آنتروپی رابطه مستقیم دارد. این بدان معنی است که بافتهای نوساز، علاوه بر عمرکم و تراکم کمتر جمعیت، نتوانسته اند در کاهش مصرف انرژی اثرگذار باشند. دردیگرسو بافتهای ارگانیک با وجود جمعیت بالا، میزان کمتری از مصرف انرژی را نشان می دهند. این موضوع ضرورت توجه به فرایندهای نوسازی بافت و اثرگذاری آن بر مصرف انرژی را در مقایسه با بافت های با قدمت بالاتر نشان می دهد. از سوی دیگر مبین آن است که توجه به الگوهای مکانی مصرف، از جمله نکات کلیدی در اصلاح الگوی مصرف انرژی خواهد بود.
تالار تخت در کاخ های آشور نو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۵
111 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص ترین ویژگی های کاخ های آشور نو، بهره گیری از پلانی مشابه در جایگیری فضاها با کاربری مشخص است. این تشابه به حدی است که در نگاه نخست به پلان یک کاخ، می توان به سادگی موقعیت فضاهای تعریف شده ای چون صحن بیرونی، صحن اندرونی، فضاهای مسکونی و خدماتی و نیز تالار تخت را تشخیص داد. تالار تخت یا شاه نشین کاخ های آشور نو، مهم ترین فضای یک مجموعه سلطنتی محسوب می شده است. بدون شک، مهم ترین فضا، از بیشترین تزئینات و امکانات بهره می برده و مناسب ترین موقعیت ممکن را در یک مجموعه مسکونی به خود اختصاص می داده است. علاوه بر این کیفیت دسترسی به این فضا، ابعاد آن و فضاهای مجاور باید به گونه ای طراحی می شد که با شأن پادشاهی که در آن جلوس می کرد؛ تناسب می داشت. عوامل گفته شده شواهدی است که در این مقاله مورد کنکاشی باستان شناسانه قرار خواهند گرفت.
بررسی نابرابری توزیع شاخص های اشتغال در ایران با تاکید بر نواحی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست ها و تحقیقات اقتصادی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
150 - 177
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش کمی و کاربردی حاضر که با ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی و همبستگی انجام گرفته است، تحلیل شاخص های اشتغال در بخش روستایی 31 استان ایران است. داده های موردنیاز از مرکز آمار ایران تهیه شده است. یافته های حاصل از مدل ماباک نشان داد به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال سه استان زنجان، اردبیل و قزوین به ترتیب با امتیاز نهایی 3337/0، 2373/0 و 232/0، رتبه های اول تا سوم و سه استان سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد و کرمان به ترتیب با امتیاز نهایی 3788/0-، 318/0- و 218/0-، پایین ترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند. نتایج توزیع فضایی شاخص های اشتغال نشان داد اگر کل کشور را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم نماییم، نیمه شمالی کشور به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال در وضعیت بهتری نسبت به نیمه جنوبی قرار دارد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد میان برخورداری استان های ایران از شاخص های اشتغال و متغیر فاصله از مرکز در سطح 99 درصد اطمینان، ارتباط آماری معنادار و منفی وجود دارد. اولویت دادن به استان های محروم کشور از طریق سرمایه گذاری و حمایت موثر در راستای اشتغال زایی پایدار، مهم ترین توصیه سیاستی مطالعه حاضر است.
تحلیل فضایی توسعه یافتگی شهرستان ها از منظر شاخص های کالبدی زیست پذیری (نمونه موردی: شهرستان های استان آذربایجان غربی)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل فضایی توسعه یافتگی شهرستان های استان آذربایجان غربی از منظر شاخص های کالبدی زیست پذیری می باشد. روش پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و دارای ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت اسنادی صورت گرفته است. ابزار گردآوری داده های پژوهش به دو صورت فیش برداری از سالنامه های آماری مرکز آمار ایران و پرسشنامه خبرگان می باشد. تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از طریق مدل های تصمیم گیری ویکور و OPA انجام گردیده است. ماتریس اولیه مدل ویکور از طریق آمار وضع موجود و ماتریس اولیه مدل OPA نیز از طریق نظر 8 خبره که به صورت هدفمند انتخاب شده، تشکیل شده است. نتایج این پژوهش نشانگر این است که بر اساس مدل ویکور رتبه بندی شهرستان های استان آذربایجان غربی بر مبنای آمار وضع موجود شاخص ها و معیارهای زیست پذیری در این شهرستان ها، شهرستان ارومیه در رتبه اول و شهرستان پلدشت در رتبه آخر قرار گرفته است. نتایج مدل OPA نشانگر این است که شاخص امکانات و خدمات زیربنایی با وزن 0.269 بیشترین تأثیر را بر روی بعد کالبدی زیست پذیری دارد و همچنین رتبه بندی شهرستان ها نشانگر این است که شهرستان ارومیه رتبه اول و شهرستان چالدران در رتبه آخر قرار گرفته است. نتایج مدل Kriging نشانگر این است که شهرستان ارومیه بیشترین میزان برخورداری از شاخص های کالبدی زیست پذیری را نسبت به سایر شهرستان ها دارد. با مقایسه نتایج این رتبه بندی ها می توان اشاره کرد که به دلیل عدم نگاه صرف به آمار و همچنین دخیل شدن بینش شخصی خبرگان در امتیازدهی معیارهای کالبدی زیست پذیری، رتبه بندی متفاوتی از این دو مدل به دست آمده است.
تحلیل فضایی امنیت اجتماعی بر امنیت ذهنی گردشگران از دیدگاه ساکنان (مورد مطالعه: مناطق شهری کاشان)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲
83 - 97
حوزه های تخصصی:
امنیت از شاخص های اساسی رفاه انسان ها محسوب می شود و چرخ های رش د و تع الی جامعه و افراد آن در گرو تأمین این نیاز اساسی است. گردش گری به عنوان یک ی از مهم ترین مؤلفه های توسعه و رف اه اقتص ادی بیش تر کش ورها در س ایه وج ود امنی ت اجتماعی می تواند به رشد و بالندگی منتهی گردد. وجود امنیت به عنوان یک ی از اثرگذارترین شاخص های جذب گردشگر همواره موردتوجه پژوهشگران بوده اس ت، هدف پژوهش حاضر سنجش میزان امنیت ذهنی و اثرات آن در رضایت گردشگران شهر کاشان است و روش پژوهش کاربردی می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده های پرسشنامه از آزمون آماری تی تک نمونه ای و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده از آزمون تی تک نمونه ای نشان دهنده معنی دار بودن شاخص های آسودگی خاطر، نگرش، ارزش ادراک شده، آسایش، تصویر ذهنی و امنیت بر امنیت ذهنی گردشگران شهر کاشان است. یافته های حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که از بین شاخص های موردسنجش شاخص نگرش، بیشترین بارعاملی را با وزن 0.97 رتبه اول قرار دارد؛ و بیشتر از سایر عوامل بر امنیت ذهنی گردشگران تأثیر گذاشته است. عامل امنیت با بار عاملی 0.87 در مرتبه دوم قرار دارد. عامل آسودگی، عامل تصویر ذهنی، عامل ارزش، 0.85، 0.81، 0.79 و مقیاس آسایش با بار عاملی 0.22 در مرتبه های بعدی قرارگرفته اند پس از تجزیه وتحلیل جزئی تر شاخص ها در بین شاخص تصویر ذهنی رضایت گردشگران از انتخاب کاشان برای سفر با بارعاملی 0.81 بیشترین وزن عاملی را به خود اختصاص داده است.
تحلیل فضایی محرومیت و نابرابری های توسعه در شهرستان های ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴۶
۲۴۵-۲۱۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سنجش سطح توسعه یافتگی واحدهای منطقه ای در هر کشور امری مهم و اساسی در زمینه برنامه ریزی منطقه ای و سیاست گذاری توسعه به شمار می رود که در عین حال، عاملی کلیدی برای تخصیص منابع مختلف نیز محسوب می شود؛ زیرا در نتیجه تحلیل فضایی توسعه، نابرابری ها و میزان محرومیت نواحی مختلف مشخص می گردد و اولویت اقدامات برای ارتقای سطح زندگی را معلوم می دارد. روش: برای تعیین میزان توسعه یافتگی و رتبه بندی مناطق لازم است شاخص های متعدد اقتصادی، اجتماعی، زیربنایی و غیره مورد بررسی قرار گیرد؛ زیرا در اغلب موارد، عدم تعادل های بین منطقه ای و درون منطقه ای از این شاخص ها ناشی می شوند. در این راستا، به کارگیری روش های تصمیم گیری چند شاخصه (MCDM) می تواند در یکپاچه نمودن فرآیند ارزیابی شاخص های مختلف راهگشا باشد. یافته ها: هدف از پژوهش حاضر، تعیین سطح توسعه یافتگی شهرستان های کشور و شناسایی نابرابری های منطقه ای می باشد. بدین منظور، تعداد 54 شاخص مربوط به جنبه های مختلف توسعه تدوین گردید. سپس، وزن شاخص ها و میزان توسعه یافتگی شهرستان ها با استفاده از روش LINMAP و بهره گیری از نرم افزار Matlab تعیین شد و درنهایت، از نظر سطح توسعه، شهرستان ها به پنج گروه تقسیم شدند. نتایج: نتایج مطالعه نشان می دهد که ایران با مشکل نابرابری های منطقه ای مواجه است؛ به طوری که از میان 336 شهرستان کشور، 77 شهرستان در گروه نسبتاً محروم و محروم قرار می گیرند. شایان ذکر است که اغلب مناطق محروم و توسعه نیافته در قسمت جنوب شرق ایران متمرکز شده اند. این مناطق نیازمند بذل توجه کافی و اتخاذ تصمیمات ویژه برای رفع محرومیت های موجود می باشند و به عنوان اولویت اول برنامه ریزی توسعه پیشنهاد می شوند.
تحلیل فضایی توسعه شاخص های بهداشتی درمانی در استان آذربایجان غربی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴۷
180-153
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در هر جامعه ای، بهبود وضعیت بهداشت و سلامتی شهروندان یکی از نشانه های ارتقا و توسعه انسانی است. با توجه به اهمیت و نقش توسعه و توزیع مطلوب امکانات و شاخص های بهداشتی درمانی در بهبود کیفیت زندگی و توسعه پایدار مناطق، در پژوهش حاضر توزیع و توسعه این شاخص ها در سطح شهرستان های استان آذربایجان غربی ارزیابی مقایسه ای شده است . روش: در این تحقیق، روش مطالعه توصیفی تحلیلی بوده و از روش های کمّی همچون شاخص Z ، ضریب هم بستگی اسپیرمن، روش تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس، AHP و روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی استفاده شده است . یافته ها: محرومیتی کلی در سطح کل استان از نظر برخورداری از شاخص های بهداشتی و درمانی حاکم است و توزیع امکانات موجود نیز چندان متناسب با توان و نیاز جمعیتی شهرستان ها انجام نشده است . بحث: شهرستان ارومیه، به عنوان مرکز اداری سیاسی و اقتصادی استان، برخوردارترین شهرستان از نظر توسعه شاخص های بهداشتی درمانی بوده و اختلاف نسبتاً چشمگیری با سایر شهرستان ها دارد. شهرستان های شاهین دژ، مهاباد، ماکو، تکاب و نقده، به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفته و شهرستان های نیمه برخوردار استان را تشکیل می دهند. بقیه شهرستان ها نیز محروم شناخته شده اند.
تحلیل فضایی فقر روستایی در سکونتگاه های روستایی شهرستان پاکدشت با استفاده از روش های خودهمبستگی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
۱۲۸-۱۰۷
حوزه های تخصصی:
فقر واقعیتی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی سیاسی است که از دیرباز از بزرگ ترین مشکلات انسان بوده است و در حال حاضر نیز جامعه بشری، علی رغم تحولات بسیار عظیمی که در زمینه های مختلف علوم روی داده،با آن روبرو می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن در این پژوهش توصیفی و تحلیلی است و بر پایه مطالعات انجام شده در این زمینه و تحلیل محتوی مبانی نظری و استخراج شاخص های تعدیل فقر از یک سو و از سوی دیگر با تکیه بر نظرات کارشناسان ذی ربط، با بهره گیری از مدل دلفی و استفاده از ابزار مصاحبه عمیق، پرسشنامه و همچنین استفاده از نرم افزار SPSS در تحلیل های آماری و افزار ARC-GIS GEODA TMو تحلیل های آمار فضایی انتخاب شده است. تحلیل ها نشان می دهد 8 روستا در طیف فقر خیلی زیاد، 21 روستا در طیف زیاد، 8 روستا در طیف متوسط، 5 روستا در طیف کم و 5 روستا در طیف خیلی کم قرار گرفتند. همچنین نتایج نشان می دهد 3 خوشه سرد: فقر روستایی پایین(LL)، و 5 خوشه داغ فقر روستایی بالا(HH) در منطقه شناسایی گردید که بزرگترین لکه داغ در جنوب شرق شهرستان و در نزدیکی سمنان قرار دارد و روستاهای قرار گرفته در این لکه دارای فقر روستایی بالایی هستند و در مجاور همدیگر قرار گرفته اند و بزرگترین لکه سرد شمال غرب شهرستان و در نزدیکی شهرستان تهران و ری قرار گرفته است.
تحلیل پراکندگی و ارزیابی میزان دسترسی به کاربری های ورزشی بر پایه داده های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۲)
127 - 107
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تحلیل پراکندگی و ارزیابی میزان دسترسی به کاربری های ورزشی بر پایه داده های شهر تهران انجام گرفت. روش تحقیق حاضر از نوع پژوهش های کاربردی و از نظر میزان نظارت بر متغیرها و تحلیل داده ها، توصیفی-تحلیلی بود. روش پژوهش: برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار ARC GIS استفاده شد. ارزیابی توزیع و پراکنش فضاهای ورزشی به دو شکل روش تحلیل شبکه بر پایه دسترسی به فضاهای ورزشی و روش آنالیز آمار فضایی کانونی بر پایه وسعت فضاهای ورزشی انجام پذیرفت که اطلاعات مورد نیاز آن از شبکه راه های شهر تهران به منظور مدلسازی و طراحی شبکه دسترسی شهر تهران نقشه فضاهای ورزشی شهر تهران به عنوان مرکز خدمات بر روی شبکه دسترسی شهر تهران، نقشه کاربری اراضی شهری مناطق ۲۲ گانه کلانشهر تهران به ویژه کاربری مسکونی و سایر دادهای جغرافیای مربوط به مرز مناطق شهر تهران استفاده شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که منطقه 1۰با ۸۶ درصد بالاترین محدوده خدمات دهی فضای ورزشی و بعد از آن مناطق ۶، ۱۴، ۸ و ۳ به ترتیب با ۸۴، ۸۰، ۷۹، و ۷۷ درصد در رده های بعدی قرار می گیرند. مناطق 21 و 22 با وجود سرانه بالای فضای ورزشی، دارای کمترین محدوده خدمات دهی فضای ورزشی اند و مناطق ۱۸، ۵ و ۴ به ترتیب با ۳۵، ۴۳ و ۵۷ درصد دارای کمترین سرویس دهی هستند. در منطقه ۲۱ تنها ۴۳ درصد از سطح کاربری مسکونی در محدوده خدمات دهی فضاهای ورزشی واقع شده و بعد از آن مناطق 2۲ و ۵ کمترین مطلوبیت را دارا هستند. منطقه ۸ با ۹۶ درصد و منطقه 1۰ با ۹۹ درصد بالاترین نسبت سطح کاربری مسکونی در محدوده خدمات فضاهای ورزشی را دارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق، داشتن سرانه ورزشی بالا لزوماً مستلزم استفاده بیشتر و دسترسی بیشتر نیست و در حقیقت، امکانات اصلی ورزشی شهر تهران در مناطقی واقع شده اند که میزان دسترسی به آنها نسبتاً کم است.
ارزیابی گسترش شهری و تأثیر آن بر شکل گیری فقر شهری (مورد: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
167 - 194
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر شهر ارومیه به مانند دیگر شهرهای بزرگ ایران رشد شهری شتابان داشته است. یکی از مهم ترین اثرات این رشد شتابان گسترش سریع شهر ارومیه بوده است. بخش بزرگی از این گسترش توسط مهاجران مناطق روستایی بوده است که مشکلات مبدأ را نیز به همراه خود به شهر آورده اند. حال این تحقیق به دنبال اثبات این فرض است که بین گسترش شهری و شکل گیری خوشه های فقر رابطه معناداری وجود دارد. در رابطه با فقر شهری و تحلیل فضایی آن مطالعات زیادی انجام شده است، اما در ارتباط با گسترش شهر و ارتباط آن بر شکل گیری خوشه های فقر شهری مطالعات کمتری انجام شده است. ازاین رو این پژوهش با انتخاب شهر ارومیه به عنوان نمونه موردی در جستجوی ارزیابی رابطه گسترش شهر ارومیه و توزیع خوشه های فقر شهری است. در این پژوهش وضعیت فقر شهری در دوره های مختلف توسعه شهری در طول صد سال اخیر بررسی می شود. در این راستا، روش های مختلف برای تحلیل اثر گسترش شهری بر فقر شهری و تهیه اطلاعات مکانی مورد نیاز برای تصمیم گیری بهتر آمیخته شده است. در مرحله اول 21 شاخص در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی انتخاب و برای ارزیابی فقر شهری در سطح بلوک های آماری از یک روش پیشنهادی استفاده شده است. در نهایت گسترش شهر از سال 1311 تا 1401 در 8 دوره توسعه استخراج شده است و وضعیت فقر شهری در هر دوره توسعه مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که خوشه های فقر شهری همگام با گسترش شهر شکل گرفته است. بیشترین افزایش فقر شهری در بعد کالبدی مربوط به دوره 1383تا 1401 با مقدار 21 درصد، در بعد اجتماعی با مقدار10 درصد در دوره 1366-1373و در بعد اقتصادی مربوط به دوره 1354- 1366 با مقدار 6 درصد بوده است. همچنین بیشترین افزایش شاخص کل فقر شهری با مقدار29 درصد مربوط به دوره 1401-1383 است. نتایج رگرسیون خطی نشان می دهد که بین گسترش شهری و شکل گیری خوشه های فقر شهری رابطه مستقیم وجود دارد و به طور کلی گسترش شهری 37 درصد از شکل گیری فقر شهری را تبیین می کند
تحلیل فضایی-جغرافیایی شاخص های رشد هوشمند در مناطق شهری (نمونه موردی: بندر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در واقع رشد هوشمند شهری، استراتژی عاقلانه ای برای جهت دادن به توسعه شهر و کنترل پراکندگی و سوق دادن رشد شهر به سمت پایداری محسوب می گردد. هدف این پژوهش سنجش میزان برخورداری مناطق شهر بوشهر به لحاظ شاخص های رشد هوشمند است. در همین راستا، این پژوهش از نظر هدف، کاربردی-توسعه ای و از نظر روش، ترکیبی از روش های اسنادی، تحلیلی، علّی و پیمایشی است. پایایی ابزار تحقیق بر پایه ضریب آلفای کرونباخ تحقیق 0/749بوده است که بالاتر از 0/7می باشد و مناسب می باشد. جامعه آماری پژوهش، ساکنین شهر بوشهر هستند که طبق برآورد فرمول کوکران 384 نمونه می باشد. طبق تعداد جامعه آماری، پرسشنامه به صورت تصادفی در بین شهروندان توزیع و تکمیل گردید. جهت مقایسه بین دو منطقه از نظر شاخص های مورد بررسی برای رشد هوشمند شهری در منطقه 1 و 2 شهر بوشهر از آزمونT با دو نمونه مستقل استفاده شده است. در این آزمون اولین گزینه ای که باید بررسی شود سطح معناداری می باشد در صورتی که سطح معناداری یا sig بین دو منطقه کمتر از 0/05باشد نشان دهنده تفاوت معنادار بین دو منطقه می باشد و برعکس. بررسی سطح معناداری (0.000) نشان می دهد که تفاوت معناداری بین دو منطقه از نظر رشد هوشمند شهری وجود دارد. میانگین منطقه یک، با 3/21بیشتر از منطقه دو، با 2/86 بوده است. هر چند تفاوت معناداری در برخورداری مناطق بوشهر از نظر شاخص های رشد هوشمند وجود دارد، لیکن این تفاوت چشمگیر نیست و در مجموع مناطق بوشهر وضعیت مناسبی از لحاظ شاخص های رشد هوشمند ندارند.
بررسی روند و تحلیل فضایی تداوم دوره های گرم و سرد مبتنی بر سناریوهای SSPs در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۲۰۴-۱۸۳
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل گرمایش جهانی، خشکسالی و رخداد دوره های سرد و تنش های گرمایی، بررسی فرین های اقلیمی دارای اهمیت زیادی است. لذا در این پژوهش به پیش نگری بلند مدت تغییرات فرین های دمایی در شمال غرب ایران در دوره پایه (2014-1985) و سه دوره آینده نزدیک(2050-2021)، آینده متوسط(2080-2051) و آینده دور(2100-2081) پرداخته شد. بدین منظور از 2 شاخص حدی دمایی شامل تداوم دوره گرم (WSDI) و تداوم دوره سرد (CSDI) و آزمون روند من کندال (Maan-Kendall) جهت بررسی تغییرات استفاده شد. برای پیش نگری تغییرات نمایه ها در دوره آینده نیز پس از ارزیابی 7 مدل گردش کلی (GCMs) از سری مدل های گزارش ششم (CMIP6) از دو مدل بهینه تحت سه سناریوی خط سیر مشترک اجتماعی- اقتصادی شامل SSP3-7.0، SSP1-2.6 و SSP5-8.5 بهره گرفته شد. توزیع فضایی روند تغییرات تداوم دوره گرم در دوره پایه نشان داد که هسته بیشینه آن در جنوب و جنوبغربی منطقه قرار دارد و با حرکت به سمت شمال و شمال شرقی از میزان آن کاسته می شود. تغییرات مکانی نمایه تداوم دوره سرد با هسته های بیشینه آن در نواحی غربی و اطراف دریاچه ارومیه و هسته های کمینه در نواحی مرکزی و شمالی منطقه مشخص می شود. بر اساس نتایج، میانگین تداوم دوره گرم و تداوم دوره سرد در دوره پایه به ترتیب برابر با 53/5 و 80/3 روز در سال است که حداکثر و حداقل تداوم دوره گرم با 1/8 و 7/2 روز به ترتیب مربوط به ایستگاههای پیرانشهر و پارس آباد و حداکثر و حداقل تداوم دوره سرد نیز با 7/5 و 32/1 روز مربوط به ایستگاههای زرینه و مریوان است. بررسی روند تغییرات نیز نشان داد که در بیشتر ایستگاهها نمایه WSDI دارای روند افزایشی است که این روند در برخی ایستگاهها معنی دار شده است ولی نمایه CSDI دارای روند کاهشی و درهیچ کدام از ایستگاهها معنی دار نشده است. ارزیابی مدل های مختلف با شاخص های خطاسنجی مختلف نیز نشان داد که مدل های MRI-ESM2-0 و MPI-ESM1-2-L بهترین عملکرد را در شبیه سازی فرین های دمایی در منطقه مورد مطالعه دارند. توزیع روند تغییرات در دوره آینده نیز نشان داد که نمایه WSDI در بیشتر ایستگاهها و بر اساس هر سه سناریو به ویژه سناریوی SSP5-8.5 دارای روند افزایشی خواهد بود ولی روند CSDI در بیشتر ایستگاهها کاهشی و براساس سناریوهای SSP3-7.0 و SSP5-8.5 معنی دار خواهد بود.
اثرات نرخ ارز حقیقی بر قیمت مسکن در ایران: رهیافت تحلیل فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل های اقتصادی توسعه ایران (سیاست گذاری پیشرفت اقتصادی) سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
247 - 268
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی اثرات نرخ ارز حقیقی بر قیمت مسکن در استان های کشور در چهارچوب الگوی پانل فضایی ایستا و پویا در 31 استان طی دوره 1390 تا 1399 است. یافته ها نشان داد اثر نرخ ارز حقیقی بر قیمت مسکن در استان های ایران مثبت است که این نتیجه با پژوهش های انجام یافته در این زمنیه سازگار است. افزون بر این، درآمد سرانه اثر منفی بر قیمت مسکن دارد و این موضوع بیانگر عدم جانشینی هزینه خوراکی و غیرخوراکی در سبد هزینه خانوار و نیاز به نقدینگی زیاد جهت تأمین مسکن است. این یافته نیز با نتایج برخی پژوهش ها همسو است. ارزیابی اثرات سرریز قیمت مسکن در استان های ایران، با بهره مندی از مدل های پانل فضایی ایستا و پویا، نشان داد تغییر قیمت مسکن با وقفه در یک استان بر قیمت مسکن در استان های همسایه تأثیر دارد. این نتیجه قابلیت تسری شوک مسکن را در سطح کشور تایید می کند. همچنین شواهد نشان داد اثر بلندمدت سرریز نرخ ارز حقیقی بر قیمت مسکن ناپایدار و در مقابل در کوتاه مدت این اثر مثبت است. بنابراین اثر کل نرخ ارز حقیقی بر قیمت مسکن در کوتاه مدت و بلندمدت مثبت است و ثبات در بازار ارز به بهبود شرایط بازار مسکن کمک خواهد کرد.
تحلیل فضایی تغییرات ماهانه ارتفاع لایه مرزی سیاره ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
117 - 132
حوزه های تخصصی:
لایه مرزی سیاره ای پایین ترین بخش جوّ است که مستقیماً تحت تأثیر زمین بوده و مبادلات دما و تابش نقش کلیدی را در تغییرات ارتفاع این لایه دارد. تغییرات ارتفاع این لایه نیز می تواند نقش بسیار مهمی در کنترل پدیده های مختلف جوّی نظیر ابر، مه،آلاینده ها و... داشته باشد. ارتفاع لایه مرزی تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر تغییرات توپوگرافی، دما، رطوبت نسبی، شار تابشی و عرض جغرافیایی تغییر پیدا می کند. هر گونه تغییر در ارتفاع لایه مرزی می تواند پدیده های جوّی در زیر این لایه را تحت تأثیر قرار دهد. در این مطالعه تغییرات ماهانه ارتفاع لایه مرزی در ایران در طی دوره 62 ساله (2021-1959) با استفاده از داده های نسخه ERA5 سایت ECMWF مورد بررسی قرار گرفت و به منظور تحلیل الگوهای فضایی حاکم بر تغییرات ارتفاع لایه مرزی از مدل GETIS ORD استفاده شد. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که ارتفاع این لایه در طی ماه های مختلف سال از الگوهای خوشه ای تبعیت می کند. دو کانون مهم لکه های سرد (ارتفاع کم) در بخش شمال غرب و شمال شرق ایران از معنی داری بالایی برخوردار هستند و نیمه جنوبی ایران مخصوصاً استان خوزستان، استان کرمان و جنوب استان سیستان و بلوچستان مهم ترین لکه های داغ (مناطق با ارتفاع زیاد) هستند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که شش متغیر میانگین دما، میانگین رطوبت نسبی، ضریب رطوبت خاک، عرض جغرافیایی، ارتفاع و فشار هوا با میزان همبستگی کلی 70.73 به ترتیب مهم ترین عوامل مؤثر در تغییرات ارتفاع لایه مرزی در ایران هستند.
تحلیل فضایی فقر شهری مبتنی بر ابعاد اجتماعی، اقتصادی، آموزشی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۸
181 - 202
حوزه های تخصصی:
به منظور ارزیابی میزان فقر شهری در بلوک های مختلف شهر رشت و خوشه بندی فقر در این شهر (خیلی فقیر، فقیر، متوسط، مرفه، خیلی مرفه)، شاخص های 17 گانه فقر شهری با استفاده از نرم افزار Arc GIS و به روش تحلیل لکه های داغ گستره فضایی فقر شهری بر حسب مولفه های فقر آنها رسم شد. میزان فقر شهری در بلوک های مختلف شهر رشت با استفاده از نرم افزار آماری R و به روش تصمیم گیری چند شاخصه پرومته که وزن شاخص ها از روش ANP از داده های خام بلوک های آماری شهر رشت که در سرشماری سال ۱۳۹۵ بدست آمده بود محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان دادند که لکه های داغ (مرفه و خیلی مرفه) بیشتر در هسته مرکزی شهر دیده می شود. در مقابل، لکه های سرد (فقیر و خیلی و فقیر) بیشتر در حاشیه شهر در شرق، غرب و جنوب غربی شهر رشت مشاهده می شوند. حد فاصل این دو منطقه لکه های معتدل به صورت باریکه منفصل کننده و مرز عبور فقر شهری از فقیر به مرفه قرار گرفته است.مقایسه مولفه های نشان می دهد، فقر آموزشی از ساختار یکنواختی در این شهر تبعیت کرده و گسترش یافته است. تفاوت قابل ملاحظه در ابعاد فقر شهری در مؤلفه اجتماعی با مولفه اقتصادی می باشد به طوری که الگوی توزیع فقر اجتماعی با فقر اقتصادی حالت معکوس دارند هر جا که فقر اجتماعی بیشتر هست، فقر اقتصادی در آنها کمتر می باشد. هم چنین، تفاوت معنی دار بین فقر آموزشی و فقر اجتماعی در منطقه شمال شرق رشت دیده می شود که از بعد فقر اجتماعی فقیر و خیلی فقیر می باشند و برعکس از لحاظ بعد آموزشی مرفه و خیلی مرفه می باشد.