مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
تحلیل فضایی
هدف این پژوهش بررسی وضعیت پایداری محیط زیستی در بخش مرکزی شهر اردبیل به منظور هدایت برنامه ریزی و مدیریت شهری در جهت ارتقاء پایداری است. داده های مورد تحلیل از منابع اسنادی و همچنین از پیمایش صورت گرفته بر روی نمونه آماری شهروندان ساکن به دست آمده اند. با توجه به مختصات نقاط برداشت، از داده های پیمایشی یک لایه شیپ نقطه ای فایل فراهم آمده و شیپ فایل های اسنادی نیز با نقاط یادشده انطباق یافته و در مجموع یک لایه واحد نقطه ای را تشکیل داده اند که مبنای تحلیل ها قرار گرفته است. تحلیل ها با استفاده از پارامترهای آمار توصیفی بر روی جدول مربوط به نقش ه تولید شده با امکانات درون یابی سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفته است. یافته ها دلالت بر این دارندکه محدوده مطالعاتی در سطح متوسط و نزدیک به پایین از پایداری محیط زیستی قرار گرفته است. میانگین ارقام مجموع 19 شاخص پایداری مورد بررسی 2/48 بوده که پایین تر از رقم متوسط (3) است. تنها وجه مثبت از پایداری، میانگین طول سفرهای شهری است. رقم مربوط به 18 شاخص دیگر سطح پایینی از پایداری را نشان می دهند. به لحاظ فضایی گرچه نابرابری حادی مشهود نیست اما در هسته های مرکزی محدوده، سطح پایداری پایین تر و در حواشی شمال غربی و جنوب بالاتر است. به عنوان نتیجه گیری باید گفت که ارتقاء سطح پایداری از سویی مستلزم ایجاد و درونی سازی فرهنگ مربوط است که بایستی با آموزش و آگاهی بخشی حاصل گردد و از سوی دیگر مرهون تجدید نظر در مقررات ساختمانی و شهرسازی با محور قرار دادن پایداری محیط زیستی و توسعه فضای سبزاست. شماره ی مقاله: 2
تحلیل فضایی رابطه بین نمایه توده بدن و تیپ بدنی با شاخص های محیطی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : وضعیت جسمانی و ترکیب بدنی تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر عوامل بوم شناختی (اکولوژیک)، زیست گاهی، تغذیه ای، نژادی و همچنین سن و جنس قرار می گیرد. از این رو شناخت عواملی که بتواند اثر بخشی بیشتری در حفظ سلامت و ایجاد نشاط و شادابی برای انجام کارهای روزمره افراد داشته باشد در تسریع این روند به جامعه ورزش کمک کننده خواهد بود. این تحقیق به منظور بررسی ارتباط بین نمایه توده بدن و تیپ بدنی با توان های محیطی و شاخص های اجتماعی- اقتصادی در استان های مختلف کشور انجام گرفت. روش تحقیق: تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی اس ت. از داده های تیپ بدنی و شاخص توده بدن پسران 9 تا 13 سال به عنوان شاخص های پیکر سنجی و داده های ارتفاع، عرض جغرافیایی و شاخص توسعه انسانی، به عنوان شاخص های محیطی و اجتماعی- اقتصادی بهره برداری شد و شاخص توسعه انسانی که میانگین سه شاخص امید به زندگی، آموزش و تحصیلات و سرانه تولید ناخالص داخلی برحسب برابری قدرت خرید با وزن یکسان به دست می آید، به عنوان شاخص در نظر گرفته شد. سپس با استفاده از روش ها و تکنیک های آم اری و آمار فضایی در نرم افزارهای ArcGIS و SPSS تجزی ه و تحلی ل های لازم صورت گرفت. یافته ها: تحلیل رگرسیون نشان داد که رابطه خطی بین نوع تیپ بدنی و ویژگی های توپوگرافی وجود دارد (0/38=R 2 و 0/02=p). بر اساس آزمون رگرسیون، رابطه معنی داری بین شاخص توده بدن با عرض جغرافیایی (0/42=R 2 و 0/0001=p)، ارتفاع (0/39=R 2 و 0/008=p) و شاخص توسعه انسانی (0/37= R 2 و 0/005=p) بدست آمد. نتیجه گیری : وضعیت پیکری و به ویژه تیپ بدنی، به مناطق جغرافیایی و شرایط اقتصادی – اجتماعی مختلف وابسته است و این موضوع می تواند در استعدادیابی، تعیین قطب های ورزشی و توسعه سلامت، کاربرد گسترده ای داشته باشد.
آمایش دفاعی روستاهای مرزی با نگرش پدافند غیرعامل؛ مطالعه موردی: روستاهای مرزی پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۱۱۴-۹۹
حوزه های تخصصی:
یکی از پیامدهای نامطلوب سیاست های توسعه ای کشور در مناطق مرزی گسیختگی در ساختار فضایی است که بازتاب این سیاست ها به صورت برهم خوردن تعادل و توازن در رشد درون زای سکونتگاه ها در سطوح مختلف، نابسامانی در نظام فضایی - مکانی مجموعه های انسانی و گسستگی در روابط فضایی و نابسامانی در عملکردهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اداری و کالبدی و درنهایت انزوای جغرافیایی و توسعه نیافتگی مشهود است. با یک بررسی اجمالی می توان به جایگاه ﺿﻌیﻒ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮﺯی ﻭ حاشیه ای ﺩﺭ ﻣﻘﺎیﺴﻪ ﺑﺎ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮکﺰی کﺸﻮﺭ ﺩﺭ ﻓﺮایﻨﺪ توسعه فضایی، ﺍﻣﻨیﺖ ﻓﺮﺍﮔیﺮ ﻭ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋی ﭘی ﺑﺮﺩ. پژوهش حاضر با جامعه آماری سکونتگاه های روستایی شهرستان پیرانشهر در استان آذربایجان غربی از نوع کاربردی عملی است که با روش توصیفی - تحلیلی، نگرش حل مسئله سیستمی و ابزارهای گردآوری اطلاعات کتابخانه ای - اسنادی و پیمایشی - میدانی بر مبنای طرح های توسعه روستایی و تأکید بر رویکرد پدافند غیرعامل به عنوان رویکردی امنیت ساز و دفاع محور انجام گرفته است. تحلیل یافته های فضایی - مکانی به وسیله GIS و با استفاده از ﻓﺮایﻨﺪ تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و منطق فازی صورت پذیرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که از 147 روستای شهرستان، بیش از 60 روستا که بیشتر از 40 درصد جمعیت مناطق روستایی را تشکیل می دهند در معرض آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد هستند. همچنین بیشترین میزان آسیب پذیری در سکونتگاه های روستایی سه دهستان لاهیجان غربی، پیران و منگور غربی مشاهده می شود که دهستان های مرزی به شمار می روند.
بررسی وضعیت نابرابری و بی عدالتی در شاخص های سلامت و تعیین کننده های اجتماعی آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامتی از مؤلفه های حیاتی بهزیستی انسان ها است. عدالت در سلامت از اولویت های سیاستی دولت ها به شمار می رود. اغلب نواحی کشور با مشکل ارتقاء سطح سلامت مواجه اند که این امر مانع بزرگ بر سرراه توسعه پایدار نواحی مذکور به شمارمی رود. شناخت و تحلیل نابرابری های فضایی سلامت و تعیین کننده های آن در مقیاس های مختلف(ملی، ناحیه ای، محلی) گامی مؤثری در امر سیاست گذاری ها به شمار می رود. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل فضایی نابرابری در وضعیت سلامت و تعیین کننده های اجتماعی آن در استان های ایران می باشد. شاخص های مناسب از طریق مرور ادبیات و نظر متخصصین انتخاب شد. داده های موردنیاز برای سال 1395 از طریق سالنامه های آماری مرکز آمار ایران و دانشگاه های علوم پزشکی جمع آوری شد. برای سنجش الگوی فضایی و خوشه بندی فضایی به ترتیب از آماره های موران سراسری و گیتس- ارد جی استفاده شد. همچنین، برای سنجش روابط بین وضعیت سلامت و متغیرهای مستقل پژوهش از آماره موران دو متغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که وضعیت سلامت و تعیین کننده های آن در میان استان ها به طور نابرابری توزیع شده است. آماره موران سراسری نشان داد که شاخص های وضعیت سلامت به صورت خوشه ای توزیع شده اند. در وضعیت سلامت استان های مرزی و به خصوص شرق و جنوب شرق کشور در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. استان های تهران، البرز، کردستان و اردبیل مقادیر بالا را به دست آوردند به عبارتی می توان گفت در وضعیت مناسبی قرار دارند در مقابل، استان های خراسان شمالی، خوزستان، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان کم ترین امتیاز را به دست آوردند که می توان گفت در وضعیت نامناسبی قرار دارند. وضعیت سلامت و متغیرهای مستقل پژوهش یعنی نیروی انسانی 0.142(p<0.001)، کالبدی/ فیزیکی 0.147(p<0.001)، بهداشت و کیفیت محیط 0.135(p<0.001) و وضعیت اقتصادی- اجتماعی 0.222(p=0.000) رابطه مثبت و معناداری را با وضعیت سلامت در استان ها نشان می دهد. بااین حال، این روابط در میان استان ها تغییر می کند و همه استان ها از یک الگوی مشابه پیروی نمی کنند. میزان تأثیرگذاری متغیرهای مستقل پژوهش در میان استان ها تغییر می کند که در استان های جنوب شرقی و شمال غربی کشور بیشتر است.
تحلیل فضایی پایداری نظام شهری با تاکید بر جایگاه شهر های کوچک استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقرار الگوی نظام متعادل شهری بر پایه توسعه شهر های کوچک گامی در راستای توزیع عادلانه امکانات و خدمات بوده و به توزیع قانونمند و آرایش یافته فضایی جمعیت و سکونتگاه های انسانی بر پهنه ملی می انجامد و با توسعه این گونه شهر ها زنجیره اتصال شهر های بزرگ به روستاها و روستاشهر ها نیزتکمیل خواهد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل فضایی وضعیت نظام فضایی شهری استان ایلام در دوره های سرشماری 1355 تا 1395 و با استفاده از مدل های ارزیابی و تحلیل نظام شهری مانند؛ قانون اندازه – مرتبه زیف، مدل تعدیل یافته اندازه - مرتبه، ضریب آنتروپی، منحنی لورنز و ضریب جینی، شاخص دو شهر، شاخص مهتا، شاخص تمرکز نخست شهر، شاخص تمرکز هرفیندال، شاخص عدم تمرکز هندرسون است. روش گرد آوری اطلاعات با استفاده از روش غیر مستقیم؛یاکتابخانه ای بر پایه اطلاعات سرشماری های 1355 تا1395 مرکز آمار ایران انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد نظام فضایی شهر های استان ایلام الگویی نامتعادل دارد، نقش و جایکاه پایین شهر های کوچک در نظام سلسله مراتبی شهر های استان متناسب با میزان جمعیت و تعداد آنها، موقعیت برتر سیاسی – اداری شهر ایلام، سبب هدایت جریان حرکات جمعیتی برای دسترسی به اندک امکانات وخدمات موجود در شهر ایلام گردیده و همین عامل باعث تشدید شکاف در نظام سلسله مراتبی شهر ایلام با شهر های کوچک موجود شده است. اقدامات مداخله گرانهدولت در راستای تقویت شهر های کوچک از طریق افزایش اعتبارات استانی به منظور تقویت شهر های کوچک و توسعه زیر ساخت های آموزشی، بهداشتی - در مانی، فناوری های IT ، زیر ساخت راهها، ایجاد فرصت های شغلی، توسعه مسکن، عدم تمرکز گرایی اداری و سیاسی مهمترین راهکار ها در راستای تعدیل نظام شهری استان می باشد.
تحلیل فضایی تأثیر فرم شهر بر مصرف سوخت کلان شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
143 - 163
حوزه های تخصصی:
امروزه با افزایش جمعیت شهرها مسائل زیست محیطی شهر و شهروندان را احاطه کرده است، به طوری که کارشناسان به دنبال استفاده از بهترین راهکارها جهت مقابله با این مسئله هستند، و یکی از استراتژی ها موثر طراحی فرم بهینه شهرها است. لذا هدف تحقیق حاضر تحلیل فضایی تأثیر فرم شهر بر مصرف سوخت کلان شهر کرج است. داده ها و اطلاعات موردنیاز تحقیق به دو روش کتابخانه ای( مطالعه اسناد، طرح ها، مقالات) و مراجعه به سازمان های مرتبط(شهرداری، شرکت ملی پخش فرآورده-های نفتی و...) جمع آوری شده است. در جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماریG و مدل Moran جهت تعیین الگوی مصرف بنزین شهر کرج، و از ابزار رگرسیون وزنی جغرافیا (GWR) برای تعیین تغییرات فضایی بین متغیر فرم شهر(اختلاط کاربری، دسترسی پذیری) و مصرف بنزین استفاده شده است. نتایج نشان داد؛ محلات مرکزی مناطق 5،1،7،8،9 مانند؛ دهقان ویلای اول و دوم، حیدرآباد، گلشهر غربی 1 و 2، شهرک موحدان، گلشهر شرقی، مهرویلا و کوی کارمندان دارای بالاترین شاخص دسترسی پذیری و محلات حاشیه مهرشهر، منطقه 10 و 6 دارای کمترین شاخص دسترسی پذیری به خدمات، امور اداری، تجاری، آموزشی هستند. همچنین با توجه مقدار ؛462/10Z-Scorse= و مقدار0= P-Value مشخص شد که الگوی مصرف بنزین شهر کرج خوشه ای است. همچنین، مقدار R2 متغیر دسترسی پذیری برابر با 88/0 است: یعنی شاخص فرم شهر با توجه به این متغیر در سطح اطمینان 95% به میزان 88 درصد از مصرف بنزین را توجیه می کند. مقدار R2 متغیر اختلاط کاربری برابر با 87/0 است: یعنی شاخص فرم شهر با توجه به این متغیر در سطح اطمینان 95% به میزان 87 درصد از مصرف بنزین را توجیه می کند.
تحلیل میزان خطرپذیری فضاهای بی دفاع شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مورد مطالعه: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه فضاهای بی دفاع، یکی از مسائل جدی در محیط های شهری است که احتمال وقوع جرم و ناهنجاری اجتماعی در آن ها بیشتر است. این فضاها زمینه را برای وقوع جرائم مکان-مبنا تسهیل می کند؛ ازاین رو، شناسایی این فضاها، برای اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و کاهش زمینه وقوع جرم، ضروری است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، شناسایی، تحلیل میزان خطرپذیری فضاهای بی دفاع شهر زاهدان است. پژوهش حاضر، از نوع کاربردی-توسعه ای و روش آن از نوع توصیفی-تحلیلی بر پایه روش های گرافیک مبنا است. متغیرهای اکتشافی پژوهش شامل تراکم جمعیت و ساختمان، گروه های درآمدی، کیفیت شبکه معابر، کیفیت کالبدی بافت های شهری، انسجام اجتماعی محله ها، قیمت زمین و ساختمان و کاربری اراضی است. برای تحلیل اطلاعات از فنون «جی آی اس» همچون روش مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار، خودهمبستگی فضایی برای تحلیل های فضایی و از روش رگرسیون وزنی جغرافیایی برای تبیین همبستگی بین متغیرها استفاده شده است؛ ازاین رو در شهر زاهدان (۴۲) مکان (فضاهای بی دفاع) از طریق برداشت میدانی شناسایی شد. نتایج نشان داد که فضاهای جرم خیز در مکان هایی با گستردگی کمتری به وقوع می پیوندند و گرایش به تمرکز در محدوده های خاصی دارند؛ به طوری که به سمت شمالی و جنوبی از تعداد این فضاها کاسته می شود. همچنین، فضاهای بی دفاع دارای خودهمبستگی فضایی هستند و به صورت خوشه ای و نامتوازن در سطح منطقه توزیع یافته اند. در نتیجه، محدوده های خاصی محل تمرکز فضاهای بی دفاع مورد بررسی است و از الگوی متمرکز پیروی می کند. همچنین، بین (۸) متغیر محیطی بررسی شده پژوهش با فضاهای بی دفاع شهری رابطه معنادرای در سطح منطقه شهر زاهدان وجود دارد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد، توزیع فضاهای مستعد جرم در شهر زاهدان، به تمرکز و تراکم در محدوده خاص گرایش دارد.
پیشگیری انتظامی از سرقت داخل خودرو مبتنی بر تحلیل فضایی؛ موردمطالعه: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۹
127 - 160
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه سرقت به عنوان یکی از گسترده ترین جرائم در کشور و به یک مسئله فراگیر و جدی از ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی و امنیتی تبدیل شده است. مکان و ویژگی های خاص آن نقش مهم و بسزایی در وقوع یا پیشگیری از وقوع جرم ایفا می کنند؛ بنابراین هدف از انجام این پژوهش، شناسایی اقدامات پیشگیری انتظامی از سرقت داخل خودرو مبتنی بر تحلیل فضایی است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت روش پژوهش تحلیلی-توصیفی است. در این پژوهش جامعه آماری بر اساس نمونه گیری هدفمند، از عوامل انتظامی استان کردستان به عنوان نمونه آماری برای مصاحبه انتخاب و روش تحلیل داده ها نیز کدگذاری شد. یافته ها: در تحلیل نقشه از آزمون مرکز متوسط و بیضی انحراف معیار مربوط به کل سرقت لوازم داخل خودرو و بیضی انحراف معیار در بدنه داخلی شهر به سمت غرب و جنوب (جنوب غربی) دارای کشیدگی است. در تراکم کرنل به منظور تحلیل فضایی جرم و تعیین کانون های جرم خیز سطح شهر سنندج خیابان کشاورز و بلوار کردستان در محدوده غرب شهر را دربرگرفته و نقطه مرکز متوسط جرائم نیز در آن واقع است. در تمامی حوزه ها و در مجموع جرائم میزان فراوانی سرقت محتویات داخل خودرو بیشتر از سرقت وسایل و قطعات خودرو است. تحلیل زمانی سرقت لوازم داخل خودرو که فصل بهار در بازه زمانی اول (۳۰: ۸ تا ۳۰: ۹) و بازه زمانی دوم از ساعت (۳۰: ۱۲ تا ۳۰: ۱۴) دارای تراکم جرم بسیار بالایی هستند. در شش ماهه اول سال های (۱۳۹۶)، (۱۳۹۷) و (۱۳۹۸) در فروردین بیشترین سرقت داخل خودرو اتفاق افتاده و در رتبه دوم خردادماه قرار دارد. نتیجه گیری: بر اساس روش های کیفی این پژوهش نقشه مضامین شامل تدابیر انسانی، تدابیر فیزیکی، تدابیر ساختاری، تدابیر اجتماعی و تدابیر فنی تهیه شد. نوع روابط میان نشانگر و مضامین نیز با توجه به کدگذاری صورت گرفته در قالب نقشه مضامین ارائه شد. بر این اساس برای اقدامات پیشگیری انتظامی از سرقت داخل خودرو بایستی تدابیر انسانی، تدابیر فیزیکی، تدابیر ساختاری، تدابیر اجتماعی و تدابیر فنی اندیشیده شود.
تحلیل فضایی جدایی گزینی اجتماعی- فضایی در بافت های ناکارآمد شهری موردکاوی: محله قیطریه کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
158 - 179
حوزه های تخصصی:
مقدمه تصمیم های عجولانه مدیریتی، مدیریت شهری غیرمتخصص و نبود مطالعات دقیق در طرح های توسعه، در شهرها و به خصوص کلان شهرها، منجر به به وجود آمدن محله هایی با بافت ناکارآمد شده است. یکی از عواقب این تصمیم ها، ایجاد مسئله ای به نام جدایی گزینی در محله های شهری است که به جدایی گروه های مختلف جمعیتی منتج شده است که این مسئله می تواند باعث کاهش تعاملات اجتماعی - اقتصادی ساکنان محله های اطراف آن، کاهش ورود بخش سرمایه گذاری برای توسعه این بافت ها، تغییر نگرش در بیشتر شهروندان نسبت به انتخاب فضای سکونتی خود، مهاجرت ساکنان اصلی و ورود جمعیت غیربومی به بافت و ایجاد مشکلات فراوان برای ساکنان بافت یادشده می شود. در نتیجه این جدایی گزینی، تماس های میان اعضای این طبقه فقیر، زیاد و ارتباط بین طبقه ای، کاهش می یابد و با کاهش طبقه متوسطِ ساکن در بافت ناکارآمد، نابهنجاری های اجتماعی در محله ها شدید می شود. بافت فرسوده واقع در محله قیطریه با جمعیتی حدود 3 هزار نفری، واقع در بافت قدیمی این محله است. دلیل انتخاب محله قیطریه، وجود فرسودگی بافت در بخشی از محله و هسته مرکزی آن و وجود ویژگی های اقتصادی – اجتماعی یکسان در دو قسمت محله (محدوده بافت ناکارآمد و بقیه محله) است. البته، توجه به اهمیت محله به عنوان عنصر پایه نظام شهرسازی در مبانی و مباحث برنامه ریزی شهری و میزان رضایت شهروندان از محل سکونت و مشارکت آن ها در روند بهبود محله ها و نبود توجه کافی در این زمینه، اهمیت و ضرورت انجام این تحقیق را چندین برابر می کند. در این راستا، با وجود مسائل متعدد در این بافت ها، بررسی مسئله ارتباط این نوع بافت ها با مسئله جدایی گزینی فضایی – اجتماعی، می تواند از مهم ترین مسائل محله های شهری تلقی شود. بنابراین، در این پژوهش، به بررسی جدایی گزینی کالبدی و اجتماعی در بافت فرسوده و ناکارآمد محله قیطریه تهران پرداخته می شود.
مواد و روش روش تحقیق در مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده های تحقیق از اطلاعات موجود در بلوک های آماری سال 1395 شهر تهران، داده های طرح تفصیلی و پرسشنامه استفاده شده است. برای بررسی نحوه توزیع و پراکنش پدیده های اجتماعی و فضایی کالبدی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مدل های مختلفی تعریف شده اند. مدل میانگین نزدیک ترین همسایگی، مدل خودهمبستگی فضایی محلی موران و مدل تحلیل لکه های داغ و سرد از جمله این مدل ها هستند که در این پژوهش به کار گرفته شده اند. ابزار تحلیل خودهمبستگی فضایی آماره موران نیز الگوی توزیع فضایی عوارض و پدیده ها را با در نظر گرفتن هم زمان موقعیت مکانی و خصیصه های درونی این عوارض ارزیابی می کند. مدل میانگین نزدیک ترین همسایگی هم از جمله آزمون های خوشه بندی است که برای تعیین الگوی پراکندگی پدیده ها از آن استفاده می شود. براساس این روش، شاخصی به نام Rn (میزان مجاورت) به دست می آید که دامنه آن بین عدد صفر تا 2/15 متغیر است. این شاخصِ پراکندگی، نحوه و چگونگی الگوی توزیع فضایی پدیده ها و عناصر را در محدوده مطالعاتی بیان می کند.
یافته ها در این قسمت از پژوهش برای سنجش جدایی گزینی، از 30 شاخص در سه بُعد اقتصادی با شش شاخص، بعد اجتماعی- جمعیتی با 15 شاخص و بعد کالبدی- فیزیکی با نه شاخص استفاده شده است. شاخص های مورد استفاده برای سنجش جدایی گزینی بعد اقتصادی از بلوک های آماری سرشماری نفوس و مسکن 1395 استفاده شده، عبارت اند از: نرخ اشتغال، بار تکفل، نرخ فعالیت، نرخ اجاره نشینی، نرخ مالکیت و نسبت جنسی اشتغال. برای سنجش طبقات بعد اقتصادی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 پیوست شد و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی طبقه بندی گروه های جمعیتی انجام شد که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. طبق مدل موران، به طور کلی الگوی توزیع بُعد اقتصادی به صورت خوشه ای است و میزان شاخص هم برابر 0/142 است. برای جداشدگی بُعد اجتماعی 15 شاخص استفاده شده است، که چهار شاخص حس تعلق، آرامش و سکون، روابط اجتماعی و اعتماد، از طریق پرسشنامه محاسبه شده و 11 شاخص دیگر (نرخ سواد، بعد خانوار، نسبت جنسی، تراکم جمعیت، نسبت مهاجرنشینی، نسبت طلاق، نسبت جنسی سواد، نسبت جنسی جمعیت محصل، درصد سالمندان، نسبت جنسی سالمندان، نسبت زنان سرپرست خانوار) از طریق محاسبه شاخص ها روی بلوک های آماری سرشماری نفوس و مسکن محاسبه شده اند. برای سنجش طبقات بُعد اجتماعی- جمعیتی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل تاپسیس به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 متصل و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی اقدام به طبقه بندی گروه های جمعیتی شده است که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. میزان شاخص موران جهانی برابر 0/007 و الگوی توزیع نیز تصادفی است. برای سنجش طبقات بُعد کالبدی فضایی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل تاپسیس به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 مرتبط و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی، اقدام به طبقه بندی گروه های جمعیتی شده است؛ که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. بر اساس مدل موران جهانی الگوی توزیع بعد کالبدی- فضایی خوشه ای است و شاخص موران برابر 0/008 است.
نتیجه گیری در بُعد اقتصادی، بین شش شاخص مورد مطالعه وزن نرخ اجاره نشینی برابر 0/354 دارای بیشترین وزن و نرخ فعالیت با وزن 0/052 دارای کمترین وزن است. بر اساس شاخص های اقتصادی 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند و طبق مدل موران به طور کلی الگوی توزیع بُعد اقتصادی به صورت خوشه ای است و میزان شاخص هم برابر 0/142 است. بر اساس خروجی وزن دهی مدل AHP از شاخص های مورد بررسی در بُعد اجتماعی- جمعیتی، نسبت مهاجرنشینی با وزن 0/171 دارای بیشترین وزن و شاخص بُعد خانوار با وزن 0/019 دارای کمترین امتیاز است. در بُعد کالبدی- فیزیکی 11 شاخص بررسی شد، که شاخص فرسودگی قطعات دارای بیشترین امتیاز و اثر آن برابر 0/224 است و خانوار در واحد مسکونی با ارزش 0/028 دارای کمترین ارزش در جدایی گزینی شده است. از مجموع بلوک های محله که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند و بر اساس مدل موران جهانی الگوی توزیع بُعد کالبدی- فضایی خوشه ای است و شاخص موران برابر 0/008 است. جدایی گزینی بعد اجتماعی- جمعیتی شاخص های تک گروهی در بُعد یکنواختی برابر میانگین آن در سطح محله برابر 0/6 است، در واقع در مرز ورود به جداشدگی بالا واقع شده است. از نظر سطح جداشدگی طبقه متوسط با امتیاز 0/6964 در رتبه اول و طبقه بالا با امتیاز 0/6776 در رتبه دوم و طبقه پایین با امتیاز 0/658 در رتبه سوم جداشدگی قرار دارند. به طور کلی، میانگین این شاخص برای هر سه طبقه برابر 0/67 است. از نظر دسته بندی ایسلند و همکاران در طبقه بالا واقع شده است؛ اما چون فاصله کمی با 0/6 دارد، کمی فراتر از حد آستانه قرار دارد. اما بر اساس شاخص آنتروپی که میانگین آن برابر 0/18 است و چون کمتر از 0/3 است، جدایی شدگی در سطح پایینی اتفاق افتاده است. شاخص جینی نیز برابر 0/683 است و چون بالاتر از 0/6 است، جداشدگی در سطح بالا اتفاق افتاده است. بیشترین جداشدگی در طبقه متوسط با امتیاز 0/697 و در رتبه دوم طبقه بالا با امتیاز 0/68 و طبقه پایین به نسبت با میزان کمتر جداشدگی مقدار آن برابر 0/66 است و در تمامی سطوح شاخص آتکینسون نیز جداشدگی در سطح بالا اتفاق افتاده و میانگین شاخص نیز برابر 0/678 است.
تحلیل فضایی-مکانی پدیده بلندمرتبه سازی(مورد مطالعه: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
767 - 780
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رشد شتابان جمعیت شهری و به تبع آن نیاز به مسکن از یک سو و جلوگیری از گسترش بی رویه شهرها برای استفاده بهینه از زمین های شهری و رفع مشکلات و معضلات سیما، فضا، مسائل زیست محیطی و از سوی دیگر، بلندمرتبه سازی و الگوی شهر فشرده را در راستای توسعه پایدار شهری در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه مطرح کرده است.
هدف: در راستای حل مسائل امروزی و آینده شهر، راهبرد شهر فشرده و پروژه های بلندمرتبه سازی می تواند محور توسعه آتی شهرها قرار گیرد. براین اساس در این مطالعه سعی شده است که به تحلیل فضایی- مکانی پدیده بلندمرتبه سازی در کلانشهر تبریز پرداخته شود.
روش شناسی : تحقیق حاضر کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی بوده است و پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها و نقشه های مورد نیاز تحقیق نسبت به ایجاد پایگاه داده و رقومی سازی نقشه ها و وارد ساختن داده های جدولی در پایگاه GIS اقدام شد و جهت تحلیل آماری از نرم افزار Spss استفاده گردید.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده پژوهش در این مطالعه کلانشهر تبریز می باشد.
یافته ها و بحث: نتایج تحقیق نشان داد، با لحاظ کردن میانگین معیار 5/9 در بلندمرتبه سازی ابعاد عملکردی در منطقه مورد مطالعه مورد توجه قرار نگرفته است و با لحاظ کردن میانگین معیار 2 در بلندمرتبه سازی ابعاد هویتی (از نظر محقق) نیز مورد توجه قرار نگرفته سبب رد شدن آن گردیده است. از طرف دیگر با لحاظ کردن میانگین معیار 2 در بلندمرتبه سازی ابعاد زیبایی شناختی مورد توجه قرار نگرفته و در این مورد نیز سبب رد شدن این فرضیه شده است.
نتیجه گیری: در نهایت این نتیجه حاصل گردید که بلندمرتبه سازی در کلان شهر تبریز براساس معیارهای شهرسازی شکل نگرفته است.
تحلیل فضایی توزیع خدمات عمومی شهری و ارتباط آن با توسعه شهری (مطالعه موردی؛ شهر ایلام)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
109 - 127
حوزه های تخصصی:
توزیع مناسب و بهینه امکانات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و بهداشتی در میان مناطق و نواحی، یکی از مهمترین عوامل جلوگیری از نابرابری ها و شکاف در توسعه شهری و توزیع فضایی مناسب جمعیت در پهنه سرزمین می باشد.این پژوهش به صورت موردی (نواحی 14 گانه شهر ایلام در ارتباط با 8 نوع از خدمات شهری) جهت سنجش میزان توسعه شهری مورد بررسی قرار گرفته است. جهت بررسی میزان برخورداری نواحی شهر ایلام براساس روش کوکران 384 پرسشنامه طراحی شد و در بین متخصصین شهری و شهروندان شهر ایلام در نواحی مختلف شهری توزیع گردید. ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده برای متغیرهای استفاده شده در پژوهش 724/0 است. اهداف این پژوهش شامل (بررسی شاخص های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بین نواحی 14 گانه شهر ایلام از نظر برابری و ایجاد رابطه بین خدمات عمومی شهری در توسعه شهری و اثرات آن را بر توزیع جمعیت، ایجاد نابرابری در توزیع خدمات شهری و توسعه نامتوازن شهر ایلام مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که نواحی 13، 10،9، 4، 3 از امکانات و خدمات شهری بالاتری برخورداند سبب عدم تحقق عدالت اجتماعی در توزیع خدمات شهری و ایجاد نابرابری و عدم توسعه شهری برابر در سطح نواحی شهر ایلام گردیده است.
تحلیل فضایی و تبیین مدل مکانیابی کاربری های آسیب پذیر در مقابله با بحران های غیرطبیعی (نمونه موردی: شهر مشهد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
19 - 36
حوزه های تخصصی:
به موازات پیشرفت دانش بشر در عرصه های مختلف، احتمال آسیب پذیری آن ها در برابر بحران های طبیعی و انسانساخت به نحو محسوسی افزایش یافته است. یکی از موضوعات مهم از دیدگاه مدیریت بحران، شناسایی مکان های مناسب جهت استقرار کاربری های آسیب پذیر به منظور کمک رسانی سریع در زمان بحران است. مقاله حاضر به دنبال مکانیابی این کاربری ها بر اساس معیار های کارآمد در شهر مشهد است. روش مطالعه حاضر توصیفی و مکانیابی است و از نظر هدف کاربردی می باشد. جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و اسناد و آمار منتشر شده بوده است. معیارهای متعددی با استفاده از نظر کارشناسان خبره تعیین گردید و تعیین درجه اهمیت معیارها و زیرمعیارها و اولیت بندی کابری های آسیب پذیر با کمک روش تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزارهای مربوطه انجام شد. باستناد تلفیق لایه های مختلف اطلاعاتی، امکان تعیین درجه آسیب پذیری فراهم گردید لذا براساس تحلیل های صورت گرفته، برخی پهنه های آسیب پذیر، وضعیت مناسبی از منظر معیارها نداشته لذا معیارهای ترکیبی مطابق با وضعیت شهر شامل مطلوبیت، سازگاری و غیره برای بهبود شرایط مکانیابی ارائه و مدل متناسب با این امر پیشنهاد گردید.
تحلیل الگوی فضایی شهرک های صنعتی استان قزوین
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
1 - 22
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل الگوی پراکنش شهرک های صنعتی و ساماندهی آن در استان قزوین می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که در ابتدا به شناسایی الگوی توزیع شهرک های صنعتی استان قزوین پرداخته و سپس معیارهای ساماندهی شهرک های صنعتی با توجه به پیشینه مطالعاتی استخراج گردید. به منظور ارزش گذاری معیارها از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفته شد و در نهایت با استفاده از تکنیک منطق فازی فضاهای مناسب جهت استقرار شهرک های صنعتی جدید پیشنهاد گردید. در واقع روی هم گذاری فازی لایه ها، نقشه ساماندهی شهرک های صنعتی را به دست داد. نتایج نشان داده است که به کارگیری منطق فازی به همراه تحلیل فضایی GIS توانسته است به عنوان ابزاری کارآمد در پهنه بندی ساماندهی شهرک های صنعتی مورد استفاده قرار گیرد. قرارگیری شهرک های صنعتی در نزدیکی راه ارتباطی و دوری از گسل به خوبی قابلیت و توانایی مدل تحلیلی پژوهش را به اثبات رسانده است. واژگان کلیدی: شهرک صنعتی، ساماندهی، تحلیل فضایی، آمایش سرزمین، قزوین
تحلیل فضایی نابرابری اجتماعی - اقتصادی در مناطق شهری (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: یکی از مهم ترین نابرابری ها، نابرابری فضایی و بیانگر وضعیتی است که در واحدهای فضایی و مناطق جغرافیایی از نظر برخورداری از شاخص های توسعه در سطوح مختلفی قرار می گیرند. بحران های جوامع بشری عمدتا ریشه در نابرابری های اجتماعی و اقتصادی دارد. توجه به نابرابری فضایی و شناسایی عوامل موثر در ایجاد آن به عنوان یکی از پایه های برنامه ریزی منطقه ای جهت ایجاد تعادل در مناطق و کاهش نابرابری میان آنها در اولویت سیاست های بسیاری از کشورها قرار گرفته است. کلانشهر تبریز مانند اغلب شهرهای بزرگ کشور، بستر نابرابری های فضایی در ابعاد شاخص های اجتماعی و اقتصادی و ... قرار دارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر این نابرابری های فضایی، با استفاده از شاخص های اجتماعی و اقتصادی در سطح کلانشهر تبریز برای سال های 1375، 1385، 1395 انجام شده است. مواد و روش ها: روش تحقیق از حیث گردآوری داده ها، توصیفی– تحلیلی– تطبیقی و به لحاظ هدف کاربردی است. مطالعه به صورت اسنادی و میدانی انجام شده است. منبع استناد شاخص ها و کمیت ها، داده و اطلاعات بلوک های آماری سرشماری های رسمی کلانشهر تبریز در سال های 1375، 1385 و 1395 بوده و نقشه های GIS از مرکز آمار ایران گرفته شده اند. جامعه آماری تحقیق، همه بلوک های آماری برای این سال هاست که پس از بررسی های نظری، 26 شاخص اجتماعی و اقتصادی تهیه شده است، که برای بررسی وضعیت نابرابری همچنین شناخت الگوی فضایی گسترش نابرابری از مدل های آمار فضایی، تحلیل لکه های داغ در نرم افزار Arc GIS استفاده شده است؛ شاخص سازی در نرم افزار Excel صورت گرفته و اطلاعات برای تحلیل و ترسیم نقشه به Arc GIS فراخوانی شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل و مشخص کردن نوع الگوی پراکنش و یا توزیع نابرابری در سطح بلوک های کلانشهر تبریز در سه دوره متوالی 75، 85 و 95 از مدل خود همبستگی فضایی موران استفاده شده و نتایج در دو نوع خروجی عددی و گرافیکی به نمایش درآمده است. یافته ها و بحث: در مقاله حاضر ابتدا تحلیل لکه های داغ به صورت جداگانه برای هریک از زیرشاخص های اجتماعی و اقتصادی در محیط GIS انجام گرفته است. سپس، لایه های بدست آمده از این شاخص ها با هم تلفیق شده که بر روی این داده های تلفیقی، تحلیل لکه های داغ انجام گرفته است. تحلیل نقاط سرد و داغ برای دوره های آماری سال های 75، 85 و 95 انجام گرفته است. با توجه به نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل ها، تعداد و درصد بلوک ها با برخورداری در سه سطح (کم، متوسط و زیاد) مشخص شده است. نتایج حاکی از آن است که در سال 1375 بلوک هایی که دارای شاخص های تلفیقی (اجتماعی و اقتصادی) محروم هستند به طور میانگین 3566 بلوک از مجموع 9777 بلوک شهری را به خود اختصاص داده که معادل 36 درصد است. بلوک های دارای شاخص های متوسط با 19 درصد و بلوک هایی با شاخص های برخوردار معادل 49 درصد که بیشترین تعداد بلوک را در سطح شهر به خود اختصاص داده اند. در آخرین دوره آماری، سال 95، با توجه به نتایج به دست آمده از تحلیل ها، بلوک های کم برخوردار 35 درصد که در حواشی شهر تمرکز دارند و مربوط به روستاهای ادغام شده در شهر و حاشیه نشین ها می باشند. بلوک های متوسط برخوردار با 15 درصد که هم در مرکز و هم در حاشیه شهر تمرکز دارند و همچنین بلوک هایی با برخورداری زیاد با 51 درصد از مجموع 11963 بلوک سال 95 و شامل تعداد بیشترین بلوک ها هستند و همانطور که انتظار می رفت در مرکز شهر و مناطق شرقی شهر استقرار یافته اند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها در هر سه دوره آماری نشان داد که الگوی پراکنش نابرابری فضایی در کلانشهر تبریز از مدل خوشه ای تبعیت می کند. خوشه های محروم در حاشیه ها و خوشه های متوسط در پیرامون و مرکز شهر قرار گرفته اند. خوشه های برخوردار به مرکز و تا حدودی به سمت شرق تبریز گرایش شدیدتری دارند که این وضعیت حاکی از وجود فاصله طبقاتی و تفاوت در برخورداری از شاخص های مورد بررسی در سال های 1375- 1385 و 1395 است. نتیجه گیری: مقایسه و تحلیل شاخص های توسعه در سطح شهر نشان دهنده آن است که در توزیع جغرافیایی منابع توسعه همگونی و عدالت توزیعی وجود ندارد. بخش های از مناطق بنابر وضعیت ناحیه ای و تصمیمات ارادی دولت ها در فرآیند توسعه در کانون توسعه سرمایه دارانه و تمرکز بخشی قرار گرفته اند و بخش های دیگر این مناطق بنابر دلایل مختلف از این فرایند به صورت مقطعی کنار گذاشته شده اند. تجربیات رشد نامتوازن در کلانشهر تبریز حاکی از آن است که دستیابی به توسعه سریع در بلند مدت نه تنها مستلزم توجه همه جانبه به توسعه اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، کشاورزی، زیست محیطی و بهبود وضعیت مناطق محروم می باشد بلکه نیازمند به کار بستن ضوابط کارآیی اقتصادی- اجتماعی است و باید حداقل هدف های مربوط به درآمد مناطق توسعه یافته و توسعه نیافته و تعادل بین منطقه ای برای پیشبرد اهداف توسعه پایدار نیز تعیین شود.
فراتحلیل پیرامون کاربرد مدل های تحلیل فضائی در سنجش مخاطرات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
۱۷۸-۱۵۹
حوزه های تخصصی:
مدل های تحلیل فضایی به ارائه الگو و راهکار واحدی برای حل مسائل مختلف حوزه مطالعه ای می پردازد، یکی از کاربردهای این مدل ها در سنجش مخاطرات شهری است. در سال های اخیر با وقوع بحران های مختلف در جوامع شهری، سیستم مدیریت شهری و طرح های توسعه ای در پی دسترسی به الگوهای پیشگیری و مقابله با این بحران ها هستند، هدف این پژوهش مرور ادبیات پیرامون کاربرد مدل های تحلیل فضائی در سنجش مخاطرات شهری به شیوه فراتحلیل است، بنابراین این پژوهش با بررسی و جمع بندی مقالات خارجی انجام یافته(جامعه آماری پژوهش) در رابطه با این موضوع در پی شناسائی، تجزیه و تحلیل و جمع بندی راهکارهای پیشینه های مورد بررسی است. بحث جامعه آماری با چهار سنجه استاندارد تحلیل فضائی، شامل: توصیف و شناسائی پراکندگی مخاطرات، استدلال پراکندگی مخاطرات، درون یابی و برنامه ریزی فضائی صورت می گیرد. جامعه آماری پژوهش، تحقیقات و مقالات نمایه شده در پایگاه های علمی Sciencdirect، Willey، Web of Science در بازه سال 2021-2000 است که از بین 99 مقاله، 78 مقاله به شیوه غربال گری مطابق اهداف و شاخص های پژوهش انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفته اند. تحلیل به دو صورت آمار توصیفی در نرم افزار SPSS و آمار استنباطی در نرم افزار جامع فراتحلیل CMA2 صورت گرفت. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش که بدنبال چگونگی کاربرد هر یک از این چهار مولفه در پژوهش های گذشته است، محقق برای هر مولفه به سنجش اندازه اثر(شاخص اندازه اثر r)، سوءگیری انتشار تحقیقات(آماره های QوI2)، ناهمگونی تحقیقات(آزمون رگرسیون ایگر، تعداد ناکامل بی خطر و اصلاح و برازش دووال توئیدی) و متغیرهای تعدیل کننده در تحقیقات بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که درمجموع در مولفه توصیفات پراکندگی مخاطرات، اغلب تحقیقات در مدل های بکار برده شده خود نتوانسته اند توصیف عمومی ملموس و مناسبی را ارائه دهند، اما در مولفه های استدلال پراکندگی، درون یابی و برنامه ریزی فضایی مخاطرات شهری بنا به نمره میانگین اندازه اثر، مدل های کاربردی بکار برده شده در تحقیقات به طور نسبی توانسته اند با مدل کاربردی تحلیل فضایی در تحقیقشان توجیه مناسب و نتایج ملموسی ارائه بدهند.
تحلیل فضایی مخاطرات آب وهوایی مؤثر بر فعالیت های نظامی در نیمه جنوبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۳
5 - 31
حوزه های تخصصی:
آب وهوا یکی از مهم ترین عوامل برترساز توان رزمی در یگان های نظامی است. در این تحقیق به منظور تحلیل فضایی مخاطرات آب وهوایی مؤثر بر فعالیت های نظامی در نیمه جنوبی کشور از داده های 55 ایستگاه های سینوپتیک با دوره آماری 22 سال (2021-2000) استفاده شده است. داده های مربوط به پارامترهای اقلیمی شامل سرعت باد، دید افقی، دما، بارش، رطوبت نسبی و فشار بخارآب در مقیاس روزانه از سازمان هواشناسی دریافت گردید. دمای بالای 30 درجه سانتی گراد به عنوان تنش گرمایی، بارش های بالای 5 میلی متر در روز به عنوان بارش سنگین و محدودکننده در فعالیت های نظامی، سرعت باد حداکثر بیشتر از 15 نات و دید افقی کمتر از 4500 متر به عنوان طوفان گردوغبار لحاظ شده و از شاخص فشار بخارآب جزئی برای استخراج شرایط حدی شرجی استفاده شده است. از ترکیب نقشه ها به روش فازی در نرم افزار جی آی اس نقشه مخاطرات آب وهوایی به صورت فصلی و سالیانه استخراج شده است. فراوانی روزهای همراه با طوفان گردوغبار در شمال استان سیستان و بلوچستان و در ایستگاه های زابل و زهک، بیشترین مقدار و به لحاظ رفتار زمانی، در اواخر بهار و فصل تابستان از بالاترین فراوانی رخداد برخوردار است. بیشترین رخداد فراوانی بارش سنگین در منطقه مورد مطالعه در فصل پاییز و زمستان بوده است. فصل تابستان تقریباً تمام منطقه توأم با تنش گرمایی است. استان خوزستان که هم زمان مخاطرات تنش گرمایی، تنش شرجی و بارش های سنگین در آن از فراوانی بالایی برخوردار است، نامطلوب ترین مکان برای استقرار یگان های نظامی در مقیاس سالانه است.
تحلیل فضایی شاخص های شهر سالم در مرکز شهرستان های استان ایلام
شهر نماد فرهنگ اجتماعی، مهم ترین عنصر مصرف کننده منابع طبیعی و تولیدکننده بیشترین حجم آلودگی و پسماندهایی است که بر زندگی انسان، طبیعت و هم چنین ساختار فضاها اثر می گذارد. روند روز افزون شهرنشینی و به دنبال آن بروز پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و جمعیتی، واکنش های گسترده طرفداران زندگی سالم به دور از آلودگی و با حاکمیت بهداشت، سلامت جامعه انسانی و محیط را باعث گردیده است. در اواسط دهه 1980 میلادی رویکرد شهر سالم به عنوان راهی برای دست یابی به شرایط مطلوب زندگی فردی و اجتماعی مطرح شد. شهر سالم امکانات لازم برای پرورش اندام های سالم و مولد را به وجود می آورد که می تواند فضاهای سالم را توسعه داده و بهداشت و سلامتی جامعه را ارتقاء دهند و بستری برای توسعه روابط، تعاملات انسانی و بهبود وضعیت زیست محیطی شهر فراهم نمایند. هدف اصلی این تحقیق تحلیل فضایی وضعیت برخی از شاخص های شهر سالم در مرکز شهرستان های استان ایلام است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر داده های رسمی ثانویه است که به منظور رتبه بندی نقاط شهری این استان، از مدل سطح بندی تاپسیس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین نقاط شهری استان ایلام از نظر برخورداری از شاخص های شهر سالم تفاوت معناداری وجود دارد. در این خصوص مرکز شهرستان ایلام از وضعیت مطلوب تری برخوردار بوده و دارای رتبه اول و مرکز شهرستان آبدانان رتبه آخر را دارد. بعد از مرکز شهرستان ایلام، مرکز شهرستان های ملکشاهی و ایوان به ترتیب رتبه های دوم و سوم سطح بندی را به خود اختصاص داده اند و در آخر جدول نیز مرکز شهرستان های دره شهر و شیروان به ترتیب قبل از آبدانان در رتبه های بعدی قرار گرفته اند.
تحلیل فضایی الگوی اشتغال زنان در بخش های عمده فعالیت سکونتگاه های روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از این پژوهش شناخت فعالیت پایه ای و غیر پایه ای اشتغال زنان روستایی در بخش ها و گروه های عمده فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی و همچنین توزیع فضایی آن ها در سطح کشور بود. جامعه آماری پژوهش 394 شهرستان کشور در بر می گیرد، که آمار و اطلاعات آن ها از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شده و با استفاده از تکنیک ضریب مکانی ( LQ ) بخش های پایه که صادر کننده ی نیروی شاغل بوده اند مشخص گردیده اند. نتایج حاکی از آن است که در بخش کشاورزی غرب و جنوب شرق کشور از نواحی پایه ای می باشند. در بخش صنعت نیز عمدتاٌ شمال غرب (شامل استان های آذربایجان غربی و شرقی) و اصفهان، قم، مرکزی و بخش های از استان های همدان، زنجان و قزوین و تهران صادر کننده نیروی کار زنان روستایی به نواحی دیگر می باشند. همچنین این پراکنش در بخش خدمات عمدتاٌ در مناطق مرکزی، شمال و جنوب کشور می باشد که این نواحی به عنوان صادر کننده نیروی کار زنان روستایی در بخش خدمات شناخته می شوند.
تحلیل توان ها و محدودیت های محیطی با تحلیلی بر لرزه خیزی و نحوه استقرار مراکز جمعیتی استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
استان زنجان به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص متأثر از حوادثی چون زلزله، سیل، خشکسالی، تگرگ و سرمازدگی، لغزش و رانش زمین می باشد که از میان عوامل فوق، زلزله به دلیل شرایط ویژه و عدم امکان پیش بینی و شناخت دقیق آن و نیز خسارات جانی مترتب از آن از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف اصلی از انجام این مطالعه تحلیل لرزه خیزی و نحوه استقرار مراکز عمده جمعیتی شامل نقاط شهری و دهستان ها در این استان می باشد. در این مطالعه در گام نخست به بررسی لرزه خیزی و پهنه بندی استان از لحاظ خطر زلزله پرداخته شده است و در مرحله بعد مراکز عمده جمعیتی مستقر در تقسیمات سیاسی استان مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت با بهره گیری از قابلیت های تحلیل نرم افزار Arc GIS و هم پوشانی لایه ها، تحلیل فضایی خطر زلزله در مراکز عمده جمعیتی انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که 45 درصد از مساحت استان در پهنه با خطر بالای زلزله، 47 درصد در پهنه با خطر متوسط زلزله و تنها 8 درصد از مساحت استان در پهنه با خطر پایین زلزله قرار دارند. تحلیل های فضایی نشان داد که 12 شهر از مجموع 16 شهر استان در پهنه با خطر بالای زلزله قرار دارند و از مجموع 46 دهستان استان، 25 دهستان در پهنه با خطر بالای زلزله مستقر هستند. بنابراین اتخاذ سیاست هایی همچون رعایت اصول مهندسی ساختمان در ساخت و سازهای جدید، جلوگیری از گسترش شهرهای مستقر در پهنه با خطر بالای زلزله، مکان یابی سکونتگاه های جدید در نواحی با خطر پایین زلزله، آموزش مردم در هنگام بلایای طبیعی همچون زلزله می تواند در کاهش اثرات مخرب زلزله موثر واقع شود.
تحلیل فضایی توسعه یافتگی مناطق روستایی با تأکید بر نقش آفرینی اشتغال زنان روستایی در شهرستان رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
ییکی از ویژگیهای نظام سکونتگاهی در کشورهای درحال توسعه ، تمرکز شدید و عدم تعادل فضایی است، که این ویژگی در برخی از مواقع معلول نتایج سیاست های رشد قطبی به شمار می آید. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن توصیفی و تحلیلی است.در این پژوهش بمنظور سطح بندی روستاهای منطقه از تحلیل عاملی بواسط بهره گیری از 38 شاخص استفاده گردید. نتایج حاصل از کاربرد شاخص موران در خصوص توزیع فضایی توسعه، مثبت و برابر 237/0است و با توجه به اینکه مقدار Z- Score برابر با 38/16 محاسبه شده در سطح اطمینان 1 درصد بزرگتر از مقدار مورد انتظار(EI=2.58) می باشد ، درنتیجه خوشه ای بودن توزیع فضایی توسعه مناطق روستایی مورد تأیید قرار گرفت.همچنین مقدار آماره ی عمومی G برابر 25/0 و امتیاز Z برابر 96/3 می باشد که در سطح 01/0 معنی دار است و بیانگر این است که با روش تلفیقی تحلیل عاملی و تحلیل فضایی ، سطح بندی توسعه نواحی روستایی از نوع خوشه ای در شهرستان رامسر با واقعیت عینی بیشتری در انطباق شرایط اجتماعی اقتصادی همراه است. از سوی دیگر نتایج نشان می دهد معیار توسعه روستایی در 63 سکونتگاه روستایی در شهرستان رامسر به طور مستقیم وابسته به اشتغال زنان روستایی است که این تحلیل با آزمون موران دو متغیره به اثبات رسیده است و نتایج دال بر تأثیر مستقیم نقش زنان روستایی در توسعه روستایی در 33درصد مناطق روستایی در شهرستان رامسر قابل توجه است.