۱.
معماری بومی، دریافتی کلی را برای مخاطبان به همراه دارد که دارای جنبه های پیچیده ، منبعث از تفاسیر و تعاریف مختلف از آن است. تحقیقات دراین زمینه نشان می دهد، فهم ساکنان محیطی از مفاهیم معماری بومی که در حس رضایتمندی ساکنان و حفظ ارزش های کیفی و سیاست گذاری کالبدی محیطی از ضروریات می باشند، چندان مورد توجه واقع نشده است. بدین جهت با هدف تحقق فهم ساکنان در بستر زمانی و مکانی معین، در این نوشتار اندیشه های گادامر در فهم (فهم به مثابه توافق، کاربست و موقعیت مندی مخاطب) مورد توجه قرار گرفته است. این مفاهیم با روش تحقیق کیفی و رویکرد تحلیلی- توصیفی و تحلیل محتوا تبیین شده و در ادامه با روش پیمایشی- توصیفی به ارزیابی اولویت های آنها پرداخته شده است. اطلاعات بدست آمده، از مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی شامل کتب، مستندات، مقالات و تحقیقات سایر پژوهشگران داخلی و خارجی می باشد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Excel ،Spss و پس از آن برای اولویت بندی مولفه ها از تکنیک تحلیل شبکه ای AHP از نرم افزار Expert Choice استفاده شده است. طبق نتایج این پژوهش مهمترین مفهوم از 8 معیار تبیین شده در بافت قدیم بوشهر، نیازهای انسانی است. محیط طبیعی، فرهنگ و اجتماع، شکل و اثر معماری بومی، تکنولوژی، اقتصاد، زمان، نداشتن پیش زمینه معرفت نظری به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند. این مفاهیم به طراحان و برنامه ریزان در جهت حفظ و توسعه معماری بومی در بافت مذکور پیشنهاد می گردد.
۲.
کشور از این صنعت، نیازمند توسعه زیرساخت های مناسب و تبلیغات و بازاریابی مطلوب است. هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر بررسی و اولویت بندی عوامل و متغیر های تأثیرگذار بازاریابی بر جذب گردشگران روستا های بخش مرکزی شهرستان کاشمر است و پنج روستایی که دارای بیشترین جاذبه هستند برای این انجام این تحقیق انتخاب شدند. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزارهای spss و Expert Choice استفاده شد و برای سنجش و اولویت بندی عوامل تأثیرگذار بازاریابی، از نظرات 16 متخصص حوزه گردشگری و کارشناسان اداره میراث فرهنگی و گردشگری شهرستان بهره گیری گردید. همچنین با تعداد 150 نفر از گردشگران در دسترس هنگام بازدید از اماکن گردشگری پنج روستا ی منتخب ( فروتقه، زنده جان، جردوی، کسرینه و قوژد)، مصاحبه و نسبت به تکمیل پرسشنامه محقق ساخته، اقدام شد. یافته ها و بحث: نتایج نشان داد که در بین عوامل تأثیرگذار بر جذب گردشگران روستایی، به ترتیب تبلیغات و بازاریابی با وزن 209/0 و موقعیت مکانی با وزن 074/0، بالاترین و پایین ترین عوامل هستند. نتایج: نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان داد، میانگین تمامی متغیر ها بالاتر از حد میانه نظری3 است که نشان دهنده تأثیر بالای متغیر ها در جذب گردشگران است.
۳.
مقدمه: یکی از سیاست های نوین در توسعه شهری به طور عام و در بازآفرینی بافت های فرسوده و نابسامان شهری به طور خاص، به کارگیری اقدامات پروژه های محرک توسعه باهدف تسریع و تسهیل فرایند تحول در این بافت ها با بهره گیری از مشارکت و توان اجتماعی ساکنان و استفاده از ظرفیت های محلی است. این رویکرد توانایی بازنده سازی اجزای موجود در مراکز شهری بدون نیاز به مداخلات و سرمایه گذاری های وسیع دارد. هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر تحلیل نقش پروژه های محرک توسعه در تحقق سیاست های بازآفرینی شهری در بافت باارزش میراثی منطقه 12 شهر تهران است که در چهار بعد کالبدی- فضایی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی موردبررسی قرار می گیرد. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق با روش توصیفی – تحلیل بوده و جامعه آماری پژوهش ساکنین منطقه 12 می باشند. داده ها از طریق جمع آوری 150 عدد پرسشنامه و واردکردن داده ها به نرم افزار SPSS 22 و آزمون T تک نمونه ای، تحلیل و واریانس استفاده گردیده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی تحقیق حاضر منطقه 12 کلان شهر تهران می باشد. یافته ها و بحث: میانگین کیفیت محیط در منطقه 12 تهران تحت تأثیر پروژه های محرک به صورت کلی از دیدگاه ساکنان 3.18 به دست آمد که از عدد 3 که میانه نظری پاسخ ها می باشد، بیشتر است. ولی به صورت کلی میانگین تأثیر پروژه های محرک توسعه بر کیفیت محیطی محدوده مثبت ارزیابی شده است. نتایج: نتایج نشان داد که پروژه های محرک توسعه باکیفیت محیط پیرامونی ارتباط معناداری دارد و در ابعاد اقتصادی تأثیر مثبتی داشته است، اما در سایر ابعاد به ویژه اجتماعی و کالبدی موفق نبوده است. همچنین بر اساس نظرات ساکنین میزان تأثیر و شعاع عملکرد این پروژه ها به صورت میانگین بالاتر از 50 درصد و مثبت ارزیابی می شود و در این میان ازنظر ساکنین محله پروژه بازآفرینی خیابان فدائیان اسلام بیشتر از سایر پروژه ها موفق عمل کرده است.
۴.
مقدمه: سرعت شهرنشینی در جهان به ویژه در کشورهای درحال توسعه در دهه های اخیر، شهرها را با چالش های ناپایداری محیط شهری روبرو ساخته است و این مسئله مشکلاتی مثل ترافیک، مصرف انرژی بیشتر، آلودگی محیطی بالاتر، بی هویتی و انزوای اجتماعی را به دنبال داشته است بنابراین باید در رویکردهای برنامه ریزی شهری، تجدیدنظر کرده و به دنبال مدل های بهینه بازآفرینی در محیط های شهری بود. هدف پژوهش: این مقاله باهدف تبیین الگوی توسعه میان افزا و رویکرد بلندمرتبه سازی شهری، به دنبال راهکارهای نوین و بهینه ساماندهی ساختارهای کالبدی شهر در شهرهای متوسط مقیاس کشور می باشد. روش شناسی تحقیق: روش پژوهش، انجام مطالعات کتابخانه ای، میدانی و پرسشگری با روش تحقیق کاربردی و یافتن پاسخ به این سؤال است که آیا بلندمرتبه سازی می تواند راهکار مناسبی برای توسعه درون زای شهری در شهر بجنورد به عنوان یک شهر میانه اندام باشد؟ قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو پژوهش، شهر بجنورد مرکز استان خراسان شمالی در شمال شرق کشور با 3200 هکتار مساحت و حدود 250 هزار نفر جمعیت می باشد. یافته ها و بحث: یافته های تحقیق در بافت های سه گانه مرکزی، میانی و جدید شهر نشان می دهد روند گسترش شهر بجنورد طی 20 سال گذشته، با خزش شهری مواجه بوده به گونه ای که هرساله حدود 70 هکتار بر مساحت شهر افزوده شده درصورتی که فضای موجود شهر ، ظرفیت توسعه درون زا و تراکم سازی با رعایت استانداردهای شهرسازی را دارد. نتایج : با بررسی سه شاخص تراکم جمعیت، قیمت زمین و کشش شبکه معابر شهری و نتایج حاصله از پرسشنامه های تکمیلی از مدیران شهری مشخص می شود که در برخی نواحی بافت های غیر مرکزی شهر، ظرفیت بلندمرتبه سازی تا شش طبقه برای جلوگیری از گسترش بی رویه شهر وجود دارد.
۵.
مقدمه: فقر یکی از مهم ترین مسائل شهرهای امروزی است. مطالعات نشان داده که اساساً موضوع فقر تنها به کمبود درآمد مربوط نمی شود، بلکه به معنای عدم توانایی خروج از وضعیت فقر است. هدف پژوهش: هدف از انجام این تحقیق بررسی وضعیت فقر به شکلی جامع و با روش آلکایر و فوستر در استان کرمانشاه است. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی محسوب می شود که با روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. در این تحقیق، ابعاد شاخص فقر، مشابه با شاخص فقر چندبعدی گزارش های توسعه انسانی برنامه عمران ملل متحد در نظر گرفته شده است و داده های مورداستفاده این پژوهش برگرفته از داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار سال 1395 است. جامعه آماری تحقیق استان کرمانشاه و زیر بخش های آن شامل شهرستان ها، مناطق روستایی و شهری می شود. یافته ها و بحث: نتایج نشان می دهند که 77/2 درصد خانوارهای استان فقیرند و شدت فقر (A) آنان برابر 79/2 درصد است. همچنین، نسبت سرشمار تعدیل شده (MO) برابر با 93/3 است. از سویی، میزان و شدت فقر در خانوارهای شهری بیش از خانوارهای روستایی است. 55/1درصد خانوارهای شهری و 22/1 درصد خانوارهای روستایی فقیرند. شدت فقر در خانوارهای شهری 63/1 درصد و در خانوارهای روستایی 16/1 درصد است. در پایان مناطق شهری و روستایی شهرستان های استان کرمانشاه بر اساس میزان و شدت فقر با یکدیگر مقایسه شد. نتایج: بر اساس نتایج مناطق شهری شهرستان های روانسر، سنقر، کنگاور و هرسین که کمترین فقر را دارند، در طبقه اول قرار می گیرند. شهرستان های گیلانغرب و دالاهو و ثلاث باباجانی در طبقه دوم و کرمانشاه و اسلام آباد و جوانرود و صحنه در طبقه سوم و مابقی در طبقه چهارم جای گرفتند.
۶.
مقدمه :گردشگری زمستانه یکی از جاذبه های هیجان انگیز و ماجرجویانه توریم بشمار می رود. شناخت مناطق مستعد و مکانیابی مناسب برای توسعه این صنعت بسیار مهم و ارزشمند است. هدف پژوهش: استان قزوین با داشتن جاذبه های زیستی بسیار زیبا در کنار جاذبه های تاریخی و اقلیمی، موقعیت گذرگاهی و مجاورت با مراکز جمعیتی کشور، از مهمترین قطب های جذب گردشگری محسوب می شود. هدف این تحقیق، امکان سنجی مناطق مناسب گردشگری زمستانه در این استان است. روش شناسی تحقیق: داده های مورد استفاده در تحقیق شامل: تصاویر ماهواره ای سطح پوشش و عمق برف، داده های اقلیمی 15 ایستگاه برف سنجی و 14 ایستگاه هواشناسی در بازه زمانی 25ساله (2015-1990)، داده های توپوگرافی مانند میزان و جهت شیب است. همچنین از داده های عوارض سطح زمین مانند فاصله از رودخانه، جاده و روستا برای مکان یابی استفاده شده است.برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تجربی مدل تحلیل سلسله مراتبیAHP و برای مکانیابی و پهنه بندی از نرم افزار GIS استفاده شده است. قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه در این تحقیق استان قزوین در دامنه های جنوبی ارتفاعات البرز است. یافته ها و بحث: با بررسی داده های پژوهش و لایه های اطلاعاتی و تهیه نقشه های مکانیابی،63 سایت برفگیر در شمال و جنوب استان شناسایی گردید. در این پژوهش با تجزیه وتحلیل ویژگی ها و تحلیل فضایی 63 مکان و در نظر گرفتن شاخص هایی مانند سطوح برفگیر، 8 مکان انتخاب گردید. نتایج : نتایج حاصل از تحلیل داده ها خروجی مدل به نظر می رسد، از ۸ سایت شناسایی شده، برنامه ریزی بر روی 5 سایت کامان، زرشک، سیمیار، آوه و جوتان، دارای توجیه اقتصادی است.
۷.
مقدمه: یکی از مهم ترین محورهای اصلی توسعه استان گیلان با توجه به قابلیت های طبیعی، تاریخی و فرهنگی آن، گردشگری است که دراین بین گردشگری سلامت از اهمیت ویژه ای برخوردار است. وجود مرزهای مشترک آبی و خاکی با کشورهای حاشیه دریای خزر، انواع جاذبه های گردشگری، پزشکان مجرب و بیمارستان هایی با امکانات تخصصی و فوق تخصصی و تعرفه پایین هزینه درمان، می تواند استان گیلان را به یکی از قطب های گردشگری سلامت در ایران بدل کند. هم آفرینی گونه ای از راهبرد بازاریابی است که بر ایجاد و تشخیص ارزش های مشترک شرکت و مشتریان به منظور بهبود کیفیت خدمات و حفظ و ایجاد ارزش برای گردشگران تأکید دارد. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش ارائه مدل هم آفرینی ارزش در صنعت گردشگری سلامت است. روش شناسی تحقیق: روش پژوهش به صورت کیفی و با بهره گیری از نظریه داده بنیاد و بر اساس گام های پیشنهادی گلیزر و استراوس به اجرا در آمده است. جامعه آماری شامل 16 نفر خبرگان در حوزه گردشگری و گردشگران سلامت هستند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر تجزیه وتحلیل مصاحبه ها از فرایند کدگذاری استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: استان گیلان با مساحت 14044 کیلومترمربع و جمعیت 2530696 نفر در شمال کشور واقع شده است. این استان با کشورهایی همچون آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان و روسیه دارای مرز آبی و خاکی مشترک است. یافته ها و بحث: بر اساس یافته های تحقیق هم آفرینی ارزش سازمانی شامل کیفیت خدمات پزشکی و پزشکان معتبر؛ عامل قیمت خدمات پزشکی؛ تسهیلات خدمات مربوط به اسکان، حمل ونقل و پذیرایی؛ و نیز بسته های حمایتی جذاب می تواند در طراحی آمیخته بازاریابی اثربخش عمل نماید. نتایج: هم آفرینی ارزش مشتری شامل تعامل، اشتراک گذاری دانش، مهارت، خلاقیت و اعتماد گردشگران به منظور ایجاد رفتار شهروندی و وفاداری گردشگران مورد توجه قرار گرفت.
۸.
مقدمه: شهر نوآور ازجمله مباحث جدید در حوزه مطالعات شهری توسط جغرافیدانان ، اقتصاد دانان و جامعه شناسان در رسیدن به جامعه دانایی و توسعه دانایی محور مورد تأکید قرار گرفته است. در این راستا شهر به عنوان محل شکل گیری خلاقیت ، دانایی ، صنایع خلاق و نوآور و اقتصاد دانایی در یک رویکرد ترکیبی در نظر گرفته شده است . بنابراین محیط های شهری باید از شرایطی برخوردار باشند که بتوانند سرمایه های انسانی خلاق و نوآور را جذب کرده و حفظ نمایند. روش شناسی تحقیق: با توجه به اهمیت موضوع هدف این پژوهش ارزیابی و سنجش شاخص های اجتماعی و فرهنگی شهر نوآور در مناطق کلان شهر تبریز است.این پژوهش بر اساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات مقایسه ای است. در این پژوهش برای وزن دهی به شاخص ها از روش آنتروپی شانون و جهت رتبه بندی مناطق کلان شهر تبریز از تکنیک تاپسیس استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی در سال 1395 به 1558693 نفر افزایش یافته و ششمین کلان شهر کشور محسوب می شود. کلان شهر تبریز دارای ده منطقه شهرداری است که منطقه 9 به دلیل خالی از سکنه بودن در این پژوهش لحاظ نشده است. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد که منطقه 8 در رتبه اول و منطقه 10 در رتبه آخر در میزان برخورداری از شاخص های شهر نوآور با تأکید بر شاخص های اجتماعی و فرهنگی قرار دارند. نتیجه این پژوهش نشان دهنده این است که شاخص های اجتماعی و فرهنگی به صورت عادلانه توزیع نشده و تمرکز فضایی در نحوه توزیع شاخص ها وجود دارد. نتایج: همچنین یافته های پژوهش بیانگر عدم انطباق توزیع شاخص های اجتماعی و فرهنگی با توزیع جمعیت در شهر است . با توجه به این موضوع که نوآوری کلید پیشرفت و توسعه شهرها و توزیع عادلانه و منطقی خدمات و امکانات لازمه توسعه و پیشرفت است، لذا توزیع عادلانه شاخص های اجتماعی و فرهنگی جهت تحقق شهر نوآور ضروری است.
۹.
مقدمه: از ویژگی های شهرهای جهان سوم تمرکز شدید و عدم تعادل در شهرنشینی است. در این شهرها همواره تعدادی از محلات از کیفیت مطلوب برخوردار بوده و در مقابل سایر نواحی از رفاه و آسایش قابل قبولی برخوردار نیستند. به منظور رفع نابرابری ها لازم است تا اقدامات اساسی برای شناخت نارسایی ها و کمبودها صورت گیرد. هدف پژوهش: نشان دادن نابرابری و شناسایی لکه های فقر در مقیاس بلوک های آماریشهر رشت است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی - تحلیلی از نوع خود همبستگی فضایی می باشد. روش شناسی تحقیق: روش گردآوری داده ها برای مبانی نظری به صورت اسنادی، کتابخانه ای و داده های خام پژوهش از بلوک های آماری شهر رشت استخراج شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر رشت مرکز استان گیلان است. یافته ها و بحث: محاسبه شاخص های فقر با کمک نرم افزار Excel و تحلیل عاملی با کمک نرم افزار SPSS صورت گرفته است. برای کاهش تعداد شاخص های مؤثر در میزان فقر و تشکیل ساختار جدید برای آن ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. برای انجام تحلیل فضایی، از روش لکه های داغ در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شد. همچنین با استفاده از شاخص موران موجود در نرم افزار Geoda، الگوی خود همبستگی فضایی فقر در محدوده مورد مطالعه مشخص شد. نتایج: نشان داد الگوی فضایی فقر در این شهر خوشه ای است. کانون اصلی فقر در نواحی شرقی – شمال شرقی و جنوب - جنوب غربی شهر است و پهنه مرفه در ناحیه مرکزی شهر دیده می شود. در مجموع پهنه فقر 61 درصد جمعیت و 34 درصد از مساحت و پهنه رفاه 10 درصد جمعیت و 23 درصد مساحت شهر رشت را به خود اختصاص داده است.
۱۰.
مقدمه: امروزه تغییرات سریع محیطی، سازمانی و فناوری، محیط رقابتی پیچیده ای را برای سازمان ها ایجاد کرده است و از سویی با تحقق بهره وری در راستای توسعه پایدار، زندگی افراد جامعه از جهت کمی و کیفی ارتقا پیدا می کند. هدف پژوهش: بررسی و ارائه راهبردهای فناوری اطلاعات در توسعه پایدار نواحی روستایی استان زنجان. روش شناسی تحقیق: تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی است. با توجه به تعداد بالای خانوارها در روستاها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 360 خانوار به عنوان حجم نمونه تحقیق انتخاب شدند. جهت تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. قلمروجغرافیایی پژوهش: جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستاهای دارای دفاتر ICT هفت شهرستان استان زنجان می باشد. براین اساس استان زنجان در سال 1394 دارای 226 روستای دارای دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات بوده است. به منظور مطالعه دقیق، 10 درصد روستاها که شامل 22 روستا می شود به عنوان روستاهای مورد مطالعه تحقیق انتخاب شدند. یافته ها و بحث: مجموعه فرصتها و تهدیدهای موجود و موثر در این ناحیه از لحاظ فناوری اطلاعات و ارتباطات در غالب ابعاد توسعه روستایی(اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، اکولوژیکی و نهادی) مورد توجه و بررسی قرار گرفته اند. نتایج: در مجموع تعداد 20 نقطه قوت و فرصت به عنوان مزیت ها و تعداد 20 نقطه ضعف و تهدید به عنوان محدودیت های پیش روی قابل شناسایی است. شاخص مسئولیت پذیری روستائیان در نوجوانی و جوانی دارای بالاترین نمره می باشد. شاخص عدم حضور مروجان جهت آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات و پائین بودن استفاده اهالی روستا از فناوری های نوین دارای بالاترین نمره می باشد. شاخص تمایل خریداران جهت آشنایی با محصولات روستا دارای بالاترین نمره می باشد. ضعف جایگاه بخشداری ها جهت حمایت از فعالیت های شورای اسلامی و دهیاری ها مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات بالاترین نمره نهایی تهدید را دارا می باشد. با توجه به اینکه نمره نهایی نقاط قوت و ضعف و نمره نهایی فرصت ها و تهدیدات معادل، جهت استراتژیک توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات بیانگر انتخاب استراتژی رقابتی می باشد.
۱۱.
مقدمه: دانش و درک صحیح کشاورزان و بومیان یک منطقه از تغییر اقلیم و پیامدهای آن کمک شایانی به اتخاذ رویکردها و استراتژی های سازگاری با تغییر اقلیم خواهد نمود. هدف پژوهش: هدف تحقیق حاضر ارزیابی میزان آگاهی کشاورزان نسبت به تغییرپذیری اقلیم و پیامدها و راهکارهای سازگاری با آن در شهرستان هیرمند است. روش شناسی تحقیق: این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل16 روستای بالای 20 بهره بردار کشاورزی (1034 خانوار) است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 363 خانوار کشاورز به عنوان نمونه انتخاب شد و طیف گسترده ای از شاخص ها با ابعاد آگاهی از تغییرپذیری اقلیم، اثرات منفی تغییرپذیری اقلیم و استراتژی های سازگار با تغییرات اقلیمی موردبررسی قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی اسپیرمن و T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: منطقه موردمطالعه شامل نواحی روستایی شهرستان هیرمند در شمال استان سیستان و بلوچستان و از توابع منطقه سیستان است. یافته ها و بحث: متن یافته های پژوهش مؤید آن است که، کشاورزان منطقه نسبت به تغییرپذیری اقلیم آگاه بوده و بارها اثرات منفی آن را تجربه کرده اند. از دیدگاه پاسخ دهندگان گرایش یافتن ساکنین منطقه به شغل های کاذب از پیامدهای منفی اثرات تغییر اقلیم است که نسبت به آن کشاورزان هم نظر بودند. برخلاف آگاهی آن ها نسبت به راهکارهای سازگار با تغییر اقلیم؛ ولی معیشت ساکنین این مناطق هنوز وابسته به کشاورزی آبی است و به هیچ عنوان از کشت مبنی بر سازگاری با محیط فراخشک و سازگار با شوری و کم آبی بهره نمی برند. لذا به دلیل نرخ وابستگی بالای آن ها به کشاورزی و همچنین نرخ بالای رشد جمعیت نشان می دهد که از آسیب پذیری بالای برخوردار می باشند. نتایج حاصل از آزمون اسپیرمن نشان داد بین متغیر میزان درآمد ماهیانه کشاورزان و شناخت آن ها نسبت به متغیرها افزایش سازگاری با برابر تغییر اقلیم با ضریب همبستگی 663/0 رابطه معناداری وجود دارد نتایج: ساکنین منطقه هیرمند از آگاهی مناسبی نسبت به راهکارهای سازگار با تغییر اقلیم برخوردار می باشند اما بر اساس مشاهدات صورت گرفته به هیچ عنوان از کشت های مقاوم به کم آب و خشکی و شوری بهره نمی گیرند.
۱۲.
مقدمه: مشارکت مردمی به عنوان حلقه مفقوده برنامه های توسعه روستایی موردنظر محققان بوده و توجه ویژه ای به ارتقای کمی و کیفی سطح مشارکت فعال مردم شده است. طرح هادی در نواحی روستایی باانگیزه های اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی اجراشده است و با توجه به اثرگذاری بالای این طرح بر زندگی روستاییان، ارزیابی عوامل مؤثر در مشارکت روستائیان در تهیه و اجرای آن ضرورت دارد. هدف: در همین راستا در تحقیق حاضر به شناسایی عوامل مؤثر در مشارکت مردم در تهیه و اجرای طرح هادی پرداخته می شود. روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) و برای تحلیل اطلاعات از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. جامعه اماری تحقیق حاضر شامل روستاهای روستاهای چیر، گلابرسفلی، چسب و سارمساقلو استان زنجان می باشند که بر مبنای نظرات بنیاد مسکن استان زنجان به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: روستاهای روستاهای چیر، گلابرسفلی، چسب و سارمساقلو استان زنجان می باشند. یافته ها و بحث: یافته های تحقیق نشان می دهد، عامل اثرات اقتصادی طرح مهم ترین عامل مؤثر در مشارکت روستائیان است. مقدار ویژه این عامل 654/17 می باشد که به تنهایی قادر است 321/34 درصد واریانس را محاسبه و توضیح دهد. در این عامل 8 متغیر بارگذاری شده است. نتایج: از میان 8 متغیر موردبررسی در این عامل متغیر افزایش واحدهای کارگاهی و صنعتی کوچک درون روستا با بار عاملی 844/0، متغیر میزان گسترش مراکز خدماتی تجاری در درون روستا با بار عاملی 803/0 و متغیر عدم میزان اشتغال غیر کشاورزی در واحدهای درون روستا با بار عاملی 733/0 به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر در مشارکت روستائیان در تهیه و اجرای طرح هادی شناخته شد.
۱۳.
مقدمه: سطح توانمندی و دسترسی به منابع، امکانات و خدمات از جمله عواملی است که در رفتار روستائیان در محیط موثر است. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش مقایسه چهار ناحیه ارتفاعی روستاهای شهرستان تالش از نظر تاثیرات رفتاری بر محیط می باشد. روش شناسی تحقیق : روش تحقیق مقاله حاضر پیمایشی و کتابخانه ای بوده و جامعه آماری تحقیق شامل سکونتگاه های روستایی چهار ناحیه ساحلی، جلگه، کوهپایه و کوهستان در شهرستان تالش از توابع استان گیلان است. تعداد 386 پرسشنامه که از روش آلفای کرونباخ با پایایی 78/0 ارزیابی گردید در نواحی مطالعاتی تکمیل و داده های حاصل از آن برای توصیف در نرم افزاز آماری SPSS بررسی و تحلیل شده است. قلمرو جغرافیایی تحقیق: روستاهای نواحی ساحلی، جلگه ای، کوهپایه ای و کوهستانی شهرستان تالش در استان گیلان. یافته ها و بحث: یافته ها نشان می دهد، روستاهای ناحیه جلگه ای از حیث دسترسی به خدمات و درآمد وضعیت بهتری نسبت به سایر نواحی دارند. نکته قابل توجه در این است که طی مطالعات انجام گرفته و بررسی های میدانی میزان آلودگی، تخریب محیط، تغییرات غیرمجاز برای ساخت مساکن و اثرات منفی بر تغییر محیط اندک است. نتایج: در سنجش نگرش های روستائیان از دو رویکرد مثبت و منفی نسبت به محیط پیرامون متاسفانه نگرش مثبت نسبت به نگرش منفی درنواحی مطالعاتی سطح پایین تری دارد و این وضعیت در شکل گیری رفتار نامطلوب نسبت به محیط پیرامون از جمله تخریب و بهره برداری نامناسب از منابع در کنار میل رو به افزون کسب درآمد بیشتر می تواند به روند رابطه نادرست انسان و محیط تاثیر گذارد.
۱۴.
مقدمه: شناخت تغییرات زمانی و مکانی کاربری اراضی برای تصمیم گیرندگان و برنامه ریزانی که درگیر مسائل توسعه پایدار شهری و محیطی اهمیت زیادی دارد. به این دلیل که بخش بزرگی از این تغییرات ناشی از فعالیتهای انسانی خصوصاً شهرنشینی در نواحی کمتر توسعه یافته می باشد. هدف پژوهش: در این مطالعه هدف بررسی تغییرات کاربری اراضی حوضه آبریز بجنورد طی دوره 1380 تا 1398 بر اساس تصاویر لندست 5 و 8 می باشد. روش شناسی تحقیق : در این مطالعه با استفاده از تصاویر ماهواره لندست 7، 8 و مدل Ca-Markov در نرم افزار EDRISI TerrSet اقدام به شبیه سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی حوضه آبریز بجنورد صورت گرفته است. در ابتدا انجام تصحیحات اتمسفری و هندسی در نرم افزار ENVI5/3 بر روی تصاویر صورت گرفته و سپس نقشه پیش بینی تغییرات کاربری اراضی برای سال 1418 تولید شده است. قلمروجغرافیایی پژوهش : محدوده مورد مطالعه حوزه آبریز دشت بجنورد است که در ناحیه ای به مساحتی بیش از 1200 کیلومترمربع در قسمت جنوبی شهرستان بجنورد در مرکز استان خراسان شمالی در شمال شرق ایران قرار گرفته است. متوسط بارش سالانه منطقه حدود 251 میلیمتر و میانگین دما نیز 13.6 درجه سانتیگراد می باشد. یافته ها و بحث : نتایج نشان می دهد که در منطقه مورد مطالعه اراضی مسکونی و انسان ساخت با افزایش بیش از 5 هزار هکتار طی دوره مورد مطالعه بیشترین تغییرات را داشته اند همچنین نتایج حاکی از آن است که سهم اراضی بایر افزایش یافته است و از نظر موقعیت مکانی بیشترین تغییرات صورت گرفته در مجاورت شهر بجنورد صورت گرفته است. نتایج : آشکار سازی تغییرات کاربری اراضی در منطقه مورد مطالعه نشان از این موضوع دارد که کاربری مسکونی به دلیل مهاجرت جمعیت تغییرات زیادی در منطقه مورد مطالعه داشته و در آینده نیز خواهد داشت و این بیانگر این واقعیت است که از یک طرف مشکلات اجتماعی ناشی از پدیده حاشیه نشینی را به دنبال دارد و از طرف دیگر تعرض به مسیلها و آبراهه ها و همچنین افزایش سطوح غیر قابل نفوذ ناشی از توسعه، شهر و روستاهای مجاور را بیشتر در معرض مشکلاتی همچون سیلاب قرار می دهد.
۱۵.
مقدمه: قرارگاه رفتاری به عنوان محصول روانشناسی بوم شناختی بر نقش موقعیت فیزیکی در خلق رفتار انسان تاکید داشته و به تاثیر محیط فیزیکی بر مردمی که از آن بهره می برند می پردازد. فضای سکونتگاه دانشجویی، به عنوان نوعی از زندگی سکونتی با تعریف شدن در عرصه های خصوصی تا عمومی، سلسله مراتبی از قرارگاه های رفتاری است که در پیوند با هم نظام های فعالیت را به وجود می آورند. ارتباط زنجیره ای قرارگاه های رفتاری با یکدیگر و شناسایی خردمکان های رفتاری در درون یک پهنه و تلاش در جهت ساماندهی آن ها و ایجاد پیوستگی میان آن ها در جهت کیفیت محیطی از منظر خلوت درخواستی ساکنان در این مقر رفتاری بسیار حائز اهمیت است و در صورت عدم وجود کیفیات لازم، الگوهای رفتاری دچار اختلال می شود. هدف: این پژوهش به تاثیر الگو های نظام فضایی سکونتگاه های دانشجویی بر رفتار مصرف کننده در فضای سکونتگاه دانشجویی بر پایه قرارگاه رفتاری دانشجو توجه دارد. روش شناسی تحقیق: بر این اساس ابتدا مولفه های کالبدی- رفتاری موثر بر کیفیت خلوت محیط رفتاری و علت ورود مفاهیم قرارگاه رفتاری در بررسی این مولفه ها در فضاهای سکونتگاه دانشجویی در سه عرصه کلان، میانی و خرد بیان می شود و در ادامه نحوه تشکیل مدل مفهومی براساس نظریه قرارگاه رفتاری بارکر تبیین می شود. در پژوهش حاضر ثبت رویدادها به شیوه میدانی در نمونه های مورد مطالعه مورد بررسی قرار گرفته و از طریق پرسشنامه و تحلیل محتوای داده های کیفی ضمن شناسایی مقرهای رفتاری، وزن مولفه های موثر در سکونتگاه ها شامل الگوهای جامع رفتار، ویژگی های کالبدی و هم ساخت های رفتار- ظرف کالبدی استخراج شده اند. به موازات شیوه فوق به صورت کمی از تئوری نحو فضا با نرم افزار Depthmap به بررسی نقش شاخص های چیدمان فضایی بر قرارگاه های رفتاری مصرف کنندگان سکونتگاه ها و بررسی خلوت آنان پرداخته شده است و در نهایت استدلال منطقی به جمع بندی داده های حاصل از شیوه پیمایشی و نرم افزار چیدمان فضا می انجامد. قلمرو جغرافیایی پژوهش : نمونه های مورد بررسی جهت اعتبارسنجی مدل مفهومی، سکونتگاه های دانشجویی در مجتمع سکونتگاهی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین می باشد. یافته ها و بحث: یافته ها نشان می دهد که میان میزان خلوت پذیری فضای سکونتگاه دانشجویی با همنشینی مناسب عامل های کالبدی- فضایی و ادراکی-رفتاری جهت تحقق الگوهای رفتاری پایدار مصرف کنندگان آن رابطه معناداری برقرار است و این عوامل بر مطلوبیت قرارگاه رفتاری اثرگذار خواهند بود. نتیجه گیری : هر دو شیوه نحو فضا و پیمایشی بر برتری همساختی مؤلفه های کالبدی – رفتاری در سکونتگاه های متمرکز نسبت به خطی اشاره دارد.