مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تشبیه
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به منظور بررسی گونه های مختلف «صُوَر بیانی مضاعف» در شعر فارسی نگارش یافته است و قصد دارد با بررسی نمونه های به دست آمده از این صور بیانی، به تحلیل و دسته بندی آنها بپردازد. روش تحقیق در این گفتار کتابخانه ای بوده، نتایج به دست آمده، به روش توصیفی و تحلیلی طبقه بندی و ارائه شده اند.
صور بیانی مضاعف، گونه هایی بسیار کمیاب از صور خیال هستند که در آن، یک صورت بیانی با یک صورت بیانی دیگر و یا با یک آرایه بدیعی ترکیب شده، تشکیل یک صورت بیانی مضاعف را می دهد. بر این اساس، صور بیانی مضاعف به دو دسته کلی تقسیم می گردد:
الف) ترکیب دو صورت بیانی با یکدیگر؛ که خود دو گونه است: 1. ترکیب یک صورت بیانی با همان صورت بیانی؛ مانند: استعاره در استعاره (که به سه گونه تقسیم می شود: «استعاره در استعاره» در استعاره مصرحه؛ « استعاره در استعاره» در استعاره مکنیه؛ « استعاره در استعاره» به صورت ترکیب استعارهمصرحه با استعارهمکنیه )، تشبیه در تشبیه، کنایه در کنایه، مجاز در مجاز؛ 2. ترکیب یک صورت بیانی با صورت بیانی دیگر؛ مانند: تشبیه بعد از استعاره، استعاره در تشبیه، کنایه در تشبیه و … .
ب) ترکیب یک صورت بیانی با یک آرایه بدیعی؛ مانند: استعاره در ایهام، استخدام در استعاره، ایهام در تشبیه و....
نگارنده در این مقاله، پیش از بررسی این تصاویر مضاعف با شواهدی از شعر فارسی، به تحلیل ارزش زیبایی شناختی این گونه تصاویر بر مبنای نظریات مختلف پرداخته است.
این نوشتار، نگرش و دیدی « از گونه دیگر » است به دنیای صور بیانی، که می تواند دریچه ای برای کاوش های بعدی در این زمینه باشد.
بازاندیشی در اصطلاح و تقسیم اضافه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله در آغاز به تعریف «اضافه» اشاره شده است و سپس به تقسیم بندی انواع اضافه ها -اضافه های حقیقی و مجازی- در دستورِ سنتی. پس از آن در اصطلاح «اضافه های مجازی» بازاندیشی شده و تقسیم بندی دیگری برای انواع اضافه ها پیشنهاد شده است. این تقسیم-بندی بر اساس «برجسته سازی»، «خودکاری» و «نقش ادبیِ» زبان صورت گرفته است. در پی تبیینِ این تقسیم بندی تازه، برخی ویژگی های «تشبیه» مورد بحث قـرار گرفته و نمـونه هایی از متونِ کهن نقـل شـده است که -با توجـه به ویژگی های اساسی «تشبیه»- در شمارِ اضافه های تشبیهی قرار نگرفته اند. این اضافه ها که از پیوند یک اسم ِذات و یک اسم ِمعنا پدید می آیند، گونه ای دیگر از «اضافه های زبان ادبی» به-شمار آمده و «اضافه ی تعیُنی» نام گرفته اند. در بخش دیگر نمونه هایی از تعیُن بخشی در زبانِ معیار نقل شده است. مطالبِ مطرح شده در بخش نتیجه گیری جمع بندی شده-اند.
بررسی انتقادی ظاهرگروی سلفیان در تفسیر متشابهات صفات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متشابهات قرآن در حوزه صفات الاهی در طول تاریخ اندیشه اسلامی، شاهد مناظرات فراوانی بوده است. از دو رویکرد کلی عقل گرا و ظاهرگرا در این باره، سلفیان (پیروان ابن تیمیه) به رویکرد دوم تعلق دارند و رای خود را دیدگاه اصیل اسلامی می دانند و سایر دیدگاه ها را بدعت تلقی می کنند. در این مقاله با تکیه بر مصادر مهم سلفیان، تقریری تازه از دیدگاه آنان در پنج بند ارائه شده است: نفی رویکرد تاویلی از سلف، نفی رویکرد تفویضی از سلف، ظاهرگروی در فهم قرآن و نفی استعمال مجاز در معانی آیات، پشتوانه روایی ظاهرگروی در آیات صفات و بالاخره راهکارهای نفی تشبیه در عین تفسیر ظاهری، شامل نفی کیفیت در توصیف خدا، تفکیک میان تفسیر و تاویل و نهایتاً تحلیل مفاهیم مشترک میان خدا و انسان. در پایان ضمن نقد این بندها آمده است که اولاً، ادعای نفی تاویل و تفویض در سیره سلف تام نیست؛ ثانیاً، باور به مجاز در قرآن با حجیت ظهورات آن منافاتی ندارد؛ ثالثاً، روایات موردنظر سلفیان، فارغ از مشکلات صدوری و متنی، خود تاویل پذیر است و بلاخره راهکارها و گریزگاه های آنان با روش تفسیری آنها انسجام نداشته و عملاً نیاز به تاویل را برطرف نساخته است.
جمال شناسی گلشن راز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبستری در مثنوی گلشن راز که متنی عرفانی است، با تکیه بر پیوند دیرینه عرفان و زیبایی، برای بیان و تجسم بخشیدن به دریافته های مجردش، از ابزارهای گوناگون زیبایی آفرینی و جمال افزا استفاده می کند تا انتقال پیامش را آسان کند و بر تاثیر کلامش بیفزاید.مقاله پیش رو، گلشن راز را از منظر زیبایی شناسی نگریسته و بر آن است تا نشان دهد که شیخ محمود شبستری، تشبیه را ابزاری مناسب برای بیان مشابهت های خیال انگیز میان مفاهیم مجرد و پدیده های عینی تشخیص داده و به فراوانی از آن استفاده کرده است.اما او برای انتقال اندیشه های عمیق تر یا تجربه های شهودی، به ترتیب استعاره و نماد را به کار می گیرد، هم چنان که برای بیان مفاهیم و اندیشه های دو سطحی، کنایه، ایهام و پارادوکس را ابزارهایی کارآمد می یابد که قادر به انتقال چنین دریافته هایی هستند.
تصویر در غزلیات عرفی شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های زیبای غزلیات عرفی تصویر است. بنابراین دراین مقاله کوشش شده عناصر تصویری غزلیات عرفی آشکار شود، از این جهت عناصری چون تشبیه، کنایه، مجاز، پارادوکس و حسامیزی مورد تحلیل قرار گرفته است. در حوزه تشبیهات بیشتر از تشبیهات فشرده و یا بلیغ اضافی بهره گرفته و این نوع تصاویر بیشتر از نوع انتزاعی و عقلی و حسی است، تشبیهات عرفی از نظر ساختار در غزلیات از تنوع برخوردار می باشد. موضوع مشبه اغلب خود شاعر، معشوق و مفاهیم انتزاعی می باشد و از طرفی موضوع مشبه به ، اغلب عناصر غیرانتزاعی چون طبیعت و اشیا می باشد. از انواع استعاره، نوع کنایی و تشخیص، بیشترین بسامد را دارا بوده و نیز از خلاقیت برخوردار می باشد. عناصر سازنده خیال او به لحاظ مستعارمنه بیشتر طبیعت و اشیا و به لحاظ مستعارله، معشوق و شاعر می باشد. در غزل او عنصر غالب در ساختار تشخیص مفاهیم تجریدی و انتزاعی می باشد. استعاره فعلی نیز از دیگر ویژگی های تصویری اوست که به صورت ردیف و یا در داخل ابیات نمود دارد.پارادوکس به صورت بیانی یا اسنادی آمده است، که نسبت به عناصر پیشین کمتر به کار رفته و حسامیزی نیز به صورت محدود، با نسبت دادن دو حس ظاهری به یکدیگر و یا نسبت دادن یک حس ظاهری به یک امر ذهنی صورت گرفته است.
تودرتویی صور خیال در شعر حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ذهن حافظ غالبا در ابداع صور خیال، ترکیب گر است، یعنی صور خیال برگرفته از طبیعت را - با نام و نشان، و رنگ و بویی که دارند - در زمینه متنی مناسب کنار هم می نشاند و تابلوهای خیال انگیز «به تحریر کارگاه خیال» پدید می آورد که همه مناظر را در آن باید یک جا تامل کرد و گرنه در نگرش انتزاعی، نازک خیالی های خواجه در ایجاد تناسبات میان آن پرده های خیال، از نظر به دور می ماند. از آن جا که حافظ پژوهان - تا آن جا که ما می دانیم - هر یک از صور خیال را بطور انتزاعی مورد بررسی قرار داده و از ظرایف و دقایق ترکیبی آن به تسامح گذشته اند، در این مقاله سعی شده که تودرتویی صور خیال در شعر حافظ، در ابیاتی چند با نگرش ترکیبی مورد بررسی قرار گیرد.
تمثیل گرایی فلسفی و پیوند آن با ادبیات تمثیلی مولانا در مثنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تمثیل گرایی فلسفی بر پایه اعتقاد به دوگانگی جهان ناسوت و لاهوت، صدور معقول در محسوس و نزول از وحدت به کثرت استوار است. این فلسفه که بر ماهیت دو بعدی تمثیل- روساخت روایی و ژرف ساخت فکری- مبتنی است، ساختاری دو وجهی به حکایت تمثیلی می بخشد که یکی نقش ممثل به داستانی و دیگری نقش ممثل فلسفی را برعهده دارد. درآثار مولانا- به خصوص مثنوی- نیز پیوند میان تمثیل گرایی فلسفی و ادبیات تمثیلی را در ساختار داستانی مثنوی مولانا می توان دید، پیوندی که در ادبیات غرب در ارتباط بین سمبولیزم غربی و ایده آلیسم افلاطونی دیده می شود.در این جستار، ضمن مروری بر ریشه های تمثیل گرایی فلسفی، تجلی این فکر در جهان بینی و آثار مولانا مورد نگرش قرار خواهد گرفت و جلوه های این پیوند میان نظام فکری و بیان ادبی در ساختار داستانی مثنوی مولانا مورد بررسی قرار می گیرد، اشکال ساختاری ظهور این گرایش در قصص مثنوی در سه عنوان تعلیق گریزی، مثل گذاری و تفسیر تمثیلی، تحلیل خواهد شد.
بلاغت تصویر در دیوان اشعار محمدتقی بهار (ملک الشعرای بهار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های زیبایی اشعار محمد تقی بهار تصویر است. ذهن خلاق بهار در عرصه صورت گری، تخیل و الهام را با هنر نمایی های کلامی چنان در هم آمیخته که حالات عاطفی و نفسانی و برهان سازی های دشوار خود را عمدتا در قالب عناصر تصویر ساز تشبیه و استعاره جلوه گر ساخته است. در حوزه تشبیه، بیشتر از فشرده یا بلیغ اضافی و تصاویر حسی به حسی بهره گرفته است که این نوع تصاویر او از تنوع برخوردارند. موضوع مشبه اغلب خود شاعر، ممدوح یا معشوق و گاه مفاهیم تجریدی و انتزاعی است ولی موضوع مشبه به غالبا عناصر طبیعت و اشیا است. در عرصه استعاره های او، نوع کنایی (تشخیص) و مصرحه مرشحه بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده اند. عناصر سازنده خیال او از لحاظ مستعارمنه بیشتر طبیعت و اشیا و به لحاظ مستعارله، ممدوح یا معشوق و خود شاعر است. در این مقاله کوشش نگارنده بر آن است که در تحلیل صوری، نخست سرچشمه های بلاغت این تصاویر هنرمندانه و گاه مبتکرانه را همراه با مصادیق متقن به نمایش بگذارد و آنگاه یک تحلیل محتوایی از این عناصر تصویر آفرین ارایه نماید.
نقش ارجاع شخصی و اشاره ای در انسجام شعر عروضی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط جمله های هر متن با یکدیگر در دریافت مفهوم نهایی آن نقش اساسی دارد. به همین دلیل برخی از نظریه های زبانشناسی بخش مهمی از نظریه خود را به تحلیل این ارتباط اختصاص می دهند. یکی از این نظریه ها نظریه نقشگرای هالیدی است. وی در این نظریه ارتباط معنایی، لفظی، نحوی و منطقی جمله های هر متن را با یکدیگر انسجام نامیده است. از این دیدگاه انسجام عواملی دارد که عبارت است از: 1) ارجاع 2) جایگزینی و حذف 3) انسجام واژگانی 4) ربط. به دلیل گستردگی مطلب، نگارندگان این مقاله تنها به بررسی یکی از این عوامل، یعنی ارجاع، می پردازند. ارجاع رابطه ای است که طی آن تعبیر یکی از طرفین ارجاع، یعنی عنصر پیش انگار بر اساس ویژگیهای معنایی آن عنصر انجام نمی شود، بلکه برای این منظور به طرف دیگر رابطه، یعنی مرجع، رجوع می شود. ارجاع سه گونه دارد: شخصی، اشاره ای و مقایسه ای. در این مقاله تنها به انواع شخصی و اشاره ای آن پرداخته می شود. ارجاع شخصی به مقوله شخص ارجاع می دهد. ارجاع اشاره ای به محل و میزان نزدیکی یا دوری اشاره می کند. ارجاع شخصی در زبان فارسی شامل ضمایر شخصی و اختصاصی است و ارجاع اشاره ای شامل ضمیر اشاره و قیدهای اشاره ای است.
تازگی های تصویرهای تشبیهی در تاریخ وصّاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشبیه در خیال آفرینی و آراستگی متن تاریخ وصّاف نقش مهمی را ایفا می کند. وصّاف الحضره، در این اثر سعی دارد تا با بهره گیری از عناصر بیانی؛ بخصوص تشبیه، منطق نثری این کتاب را به نثر شاعرانه نزدیک تر نماید. نبود نسخه ای منقّح از تاریخ وصّاف و نثر مصنوع و متکلّف آن، همواره موجب گردیده تا این کتاب ارزشمند، کمتر مورد اقبال و بررسی قرار گیرد. این پژوهش برآن است تا ضمن آشنا ساختن مخاطبان با ساختار تشبیه در تاریخ وصّاف، به بررسی جایگاه آن در آراستگی نثر این کتاب که در عین حال مهم ترین عنصر بیانی آن نیز است، بپردازد. مبنای این مقاله از جهت ساختاری بر اساس معرّفی و تحلیل انواع تشبیهات فارسی تاریخ وصّاف از جهت ارکان، طرفین و شکل استوار گردیده، روش کار نیز بر پایه توصیف و تحلیل داده ها، از دیدگاه اسلوب های بلاغت سنّتی زبان فارسی است. ضمن این که در پایان، بر اساس نمونه های آماری، جایگاه انواع تشبیه در تاریخ وصّاف نشان داده شده و با دیگر صورت های اساسی خیال در آن مقایسه شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که تشبیه در تاریخ وصّاف، از عناصر مهم آراستگی و برجستگی کلام در آن است و در نزدیکی نثر این کتاب، به نثری شاعرانه تأثیر بسزایی دارد.
مقایسه ساختار تشبیهات مخزن الأسرار و مطلع الأنوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تشبیهات مخزن الأسرار و مطلع الأنوار، از وجوه مختلفِ بلاغی؛ یعنی موضوعی، طرفین تشبیه، زاویه تشبیه، ساختار شکلی، وجه شبه، ادات، حسی، عقلی و انتزاعی بودن، تشبیهات گسترده و فشرده، مفرد و مرکب بودن، بررسی، دسته بندی و مقایسه و پس از تطبیق تشبیهات هر دو شاعر، تحلیلی آماری و علمی از آن ارائه شده است. مسأله اصلی پژوهش بررسی و مقایسه تشبیهات این دو اثر از وجوه مذکور است، زیرا تشبیه یکی از مهمترین عوامل مخیّل شدن کلام و تولید شعر است و بررسی فرایند آن در دو اثر مورد بحث، مخاطب را از رازهای پنهان شعر نظامی و امیرخسرو آگاه می کند. از سوی دیگر در این پژوهش تأثیرات تشبیه بر ساختار زبانی و سبکی دو اثر نشان داده می شود. از اهداف این نگرش تحلیلی و تطبیقی، بررسی آماری تشبیهات هر دو شاعر و مشخص نمودن میزان ابتکار و تقلید هر یک و دست یافتن به دیدگاه جامعی درباره نوع و دسته بندی تشبیهات آنها است. این پژوهش کاملاً جنبه علمی دارد؛ یعنی تمام تشبیهات دو اثر مورد بررسی قرار گرفته است. (به دلیل محدودیت مقاله بخش هایی از آنها به عنوان نمونه ذکر شده، ولی آمارها و درصدها شامل تمام تشبیهات است).
نکته مهم آن است که مخزن الأسرار با 2254بیت، 631تشبیه و مطلع الأنوار با 3216بیت، 462 تشبیه دارد؛ یعنی نظامی با وجود ابیات کمتر، تشبیه سازتر و تصویرگرتر از امیرخسرو است. (زیرا از کل تشبیهات این دو اثر سهم نظامی 54%و سهم امیرخسرو39%است و 7% تشبیه مشترک دارند). از سوی دیگر میزان تراکم تشبیهات و تصویرگری دو شاعر متفاوت است؛ یعنی در هر 6/3 بیتِ نظامی یک تشبیه و در هر 7 بیت امیرخسرو یک تشبیه به کار رفته است که نشان دهنده تراکم تشبیه، تصویرگری و مخیّل بودن ابیات نظامی نسبت به امیرخسرو است. از نکات مهم دیگر مقاله، گرایش دو شاعر به اوصاف انسانی و مفاهیم مجرّد در اخذ مشبّه است، همان طور که در آوردن مشبّهٌ به بسامد استفاده از اشیا و اوصاف انسانی بیشتر است، از نظر زاویه تشبیه و نو و کهنگی آن، اگرچه نظامی از امیرخسرو مبدع تر است؛ اما در مجموع 16درصد تشبیهات نظامی و 13درصد تشبیهات امیرخسرو نو و ابداعی است و سایر موارد تکراری هستند. هر دو شاعر ساختار تشبیهی خاصی دارند که در یکی از طرفین تشبیه، یک ترکیب تشبیهی یا استعاره می آورند و تشبیهی خیال انگیز می آفرینند. از نظر ساختار شکلی هر دو شاعر از انواع مختلفی از تشبیه در شعر خود بهره جسته اند؛ ولی گرایش هر دو به تشبیه بلیغ و مفروق بیشتر بوده است. این پژوهش همچنین ثابت می کند که هر دو شاعر به تشبیهات حسی به حسی و عقلی به حسی، تشبیهات گسترده و مفرد بیشتر گرایش دارند.
ساختار تشبیه مرکّب در شعر منوچهری دامغانی و فرّخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشبیه مرکّب گونه ای از تشبیه است که در آن دو هیأت به یکدیگر مانند می شوند. مشبّهٌ به در این تشبیه، بیش از یک جزء و تصویر حاصل از تشبیه، مرکّب است. در تشبیه مرکّب، عناصر متعدّدی از مشبّهٌ به مورد نظر شاعر هستند که ضمن ترکیب با یکدیگر به صورت یک «کلّ واحد» به مشبّه پیوند می خورند. در خصوص تشبیه مرکّب گفته اند: تشبیهی است که می توان تصویر حاصل از آن را به صورت یک تابلو نقاشی درآورد. این تشبیه در روند تطوّر هنری خود از سبک خراسانی عبور کرده و سرانجام به شکلی بسیار فشرده، در شعر سبک عراقی و هندی جلوه کرده است. فرّخی سیستانی و منوچهری دامغانی از شاعران طراز اوّل سبک خراسانی هستند که در دیوانشان تشبیه و مخصوصاً تشبیه مرکّب جایگاه خاصی در زمینه تصویرگری و تخییل دارد. در دیوان فرّخی سیستانی تشبیه، بیشتر زمینه های اشرافی و سپاهی دارد و نیز متضمّن مدح ممدوح و وصف عناصر درباری است؛ اما در شعر منوچهری که شاعری طبیعت گرا و اهل توصیفات پیچیده از طبیعت است، تشبیه مرکّب در خدمت توصیف و خلق تصاویر طبیعی قرار گرفته و از این نظر وی هنرمندانه تر با این ابزار صور خیال برخورد کرده است. ساختارهای خاصی از نظر تعدّد ابیاتی که در آنها تشبیه مرکّب آمده در دیوان هر دو شاعر به چشم می خورد که اولین نمونه های اسلوب معادله و تشبیه تمثیل از آن دست هستند. در این تحقیق به بررسی و تحلیل ساختارهای سه بیتی، دو بیتی و تک بیتی متضمّن تشبیه مرکب در دیوان این دو شاعر پرداخته ایم.
تحلیل اشعار سیّد حسن حسینی از منظر صور خیال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صور خیال، بیان غیرمستقیم معنای پوشیده، در پس کلمات است و شاعران برجسته، به ارزش تصویر پردازی بجا، بموقع و به اقتضای کلام آگاه اند. آثار سیّد حسن حسینی، از نظر صور خیال بسیار غنی است. در این مقاله کوشش شده است، صور خیال در مجموعه های شاعر، براساس عناصری چون، تشبیه، استعاره، نماد، کنایه، مجاز، پارادوکس و حسّامیزی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. در حوزه تشبیهات، در آثار سیّدحسن حسینی، تشبیه مفصّل و بلیغ و تشبیهات حسّی به حسّی بسامد بیشتری دارند. از نظر موضوع، مشبّه اغلب خود شاعر، قهرمان شاعر و عناصر انتزاعی است و به لحاظ مشبّهٌ به، غالباً از عناصر طبیعی، اشیا، حیوانات، عناصر دینی و ملّی و بندرت عناصر انتزاعی استفاده شده است. از انواع استعاره، نوع مصرّحه و استعاره مکنیه هر دو بسامد بالایی دارد و در تشخیص نیز شاعر به مفاهیم متنوّعی توجّه نشان داده و در سطح گسترده ای از آن استفاده کرده است. عناصر سازنده خیال او به لحاظ مستعارٌمنه عمدهً عناصر طبیعی، اشیا و جانداران میباشند و عناصر سازنده خیال به لحاظ مستعارٌله را تصاویر مربوط به معبود ازلی، شاعر و خصوصیات وی، دین و پیامبر و اهل بیت و تصاویر مرتبط با انقلاب و جنگ و شهیدان تشکیل میدهند. شاعر در همه آثارش از اسناد مجازی بوفور بهره میگیرد. در بخش نماد، سیّد حسن حسینی، از سه خاستگاه نماد؛ یعنی طبیعت، آیین های ملّی و اساطیری و دین و مذهب و بیش از همه از طبیعت برای ارائه تصاویر و بیان احساسات خود استفاده کرده است. نمادهای به کار گرفته شده در اشعار او عمدهً نمادهای قراردادی و مرسوم اند. کاربرد عناصر طبیعت در مقام نماد منجر به شکل گیری سمبولیم اجتماعی در آثار او شده است. کنایه های موجود در آثار شاعر به لحاظ مکنی عنه، کنایه های فعلی و به لحاظ وضوح و خفا، تقریباً تمامی آن ها از نوع ایما است. مجاز به علاقه های مختلف در اشعار او به کار رفته که مجاز به علاقه آلیه و لازمیه نسبت به انواع دیگر بیشتر به چشم میخورد.
پارادوکس ها به دو صورت بیانی و اسنادی آمده که تعداد آنها در حد متوسط قرار دارد. در مورد حسّامیزی نیز، گاهی دو حسّ ظاهری به یکدیگر نسبت داده شده و گاهی یک حسّ ظاهری به یک امر ذهنی که نوع اوّل بسامد بیشتری دارد.
بررسی و نقد دیدگاه قاضی سعید قمی در نفی اتصاف ذات خداوند به اسماء و صفات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاضی سعید قمی از معدود متفکران شیعی است که به شدت با اتصاف ذات خداوند به اسماء و صفات مخالفت ورزیده و بدین ترتیب به سمت تنزیه محض خداوند کشیده شده است. وی با تاکید بر تباین خداوند و مخلوقات و نفی هر گونه سنخیتی میان آنها و با برداشتی عرفی و لغوی از معنای اسم و صفت به تبیین مدعای خود پرداخته است. این عارف متاله، دیدگاه خود را مقتضای تبعیت از پیامبران الاهی (ع) و احادیث و روایات ائمه اطهار(ع) قلمداد کرده و با ادله عقلی و نقلی بسیاری به اثبات آن پرداخته است. در نظر وی عاقلان، عالمان، پیامبران الاهی و معصومین(ع) جهت رعایت حال عوام مردم صفاتی را بر خداوند اطلاق کرده اند و گرنه خداوند در واقع و نفس الامر از هر صفتی منزه است. در مقاله حاضر با رویکردی نقادانه به بررسی و تبیین دیدگاه قاضی سعید در نفی اسماء و صفات از ذات خداوند پرداخته و نشان داده ایم که این دیدگاه نه تنها مخالف عقل است بلکه با نقل نیز ناسازگار است.
تغزل با بهره گیری از حروف الفبا در شعر فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از اختراع شکلهای تصویری توسط فینیقیان، این شکلها در قالب حروف به زبان عربی و سپس فارسی منتقل شد. پس از آن، شاعران دو زبان در دوره های مختلف با بهره گیری از شکل ظاهری این حروف تعابیر تغزلی ارزنده ای را به عرصه ادبیات فارسی و عربی عرضه نموده اند که به نوبه خود شاهکار ادبی ارزنده ای محسوب می شود. در این مقاله شواهد متعددی از تصویرگری حروف الفبا در اشعار شاعران دو زبان، صرف نظر از زمان حیات آنان عرضه شده است.
تشبیه یا تنزیه از دیدگاه امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش به خدا در فطرت انسان ها قرار داده شده و آدمی در طول تاریخ در پی شناختن خدای خود بوده و بسا که در این مسیرْ مصادیق ناشایست را به عنوان خدا پرستیده است. برخی برای شناخت خدا او را به انسان یا موجودات دیگری تشبیه می کنند و حتی قائل به تجسم خدا می شوند، و برخی دیگر برای در امان ماندن از تشبیه دچار تنزیه مطلق می گردند و می گویند که ما را راهی برای شناخت خدا نیست. امام علی (ع) تشبیه را رد کرده و برای رد آن، ادله ای به میان آورده است. از آن جمله: همتا نداشتن خدا، این که شباهت مخلوقات به یکدیگر دلیل بی همتایی خداست، احاطه ناپذیری خدا و.... او برای رد تجسیم نیز، ادله و شواهدی آورده است، همچون این که عظمت نفوذناپذیر خدا مانع رؤیت اش است، و نیز تقدم زمانی خداوند، همانند نداشتن او، مکان مند نبودن او، خستگی ناپذیری و عدم عجز و عدم تحمل رنج و...؛ و در این راستا آیات موهم تجسیم را تاویل کرده است. علی(ع) تنزیه مطلق را قبول ندارد و قائل به این است که خدا را در حدی که خود خدا و پیامبران اش معرفی کرده اند و بر اساس آیات و افعال اش می توان شناخت؛ ولی برای شناخت ذات و کُنه صفات اش راهی نیست. او برای تنزیه نیز ادله ای آورده است، مثل: حد نداشتن خدا، محاط نبودن خدا، و توصیف ناپذیری خدا.
زندگینامه قاضی سید نورالله مرعشی شوشتری
حوزه های تخصصی:
قاضی سید نوالله مرعشی شوشتری از علمای مشهور قرن دهم و یازدهم هجری در سال 956 هجری قمری در شوشتر متولد گردید.تحصیلات خود را در شهر شوشتر شروع و در مشهد مقدس تکمیل نمود و سپس به هندوستان مهاجرت کرد و از طرف سلطان هند محمد جلال الدین اکبر قاضی القضاة گردید و بدین مناسبت به قاضی شهرت یافت. در سال 1019 هجری قمری با سعایت حسودان در سن حدود هفتاد سالگی شهید شد و در آگرا(از ایالت اتو پردیش هند) مدفون گردید. قاضی سیدنورالله در جهان اسلام به فضل و کمال و تقوا شهرت دارد. قاضی سید نوالله پیشوائی موفق،عالمی مؤید،ادیبی گرانقدر، فقیهی بارع و مورخی امین بود. در علوم عقلی و نقلی متبحر و در مناظره، بحث و تحقیق مهارت داشت.بیش از یکصد و چهل جلد کتاب و رساله از او به جای مانده و اشعار عربی و فارسی نغزی سروده است. اصطلاحات
وصف در دیوان ابو تمام
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ضمن بیان شمه ای از زندگی ابو تمام،دیوان وی را با نگاهی گذرا و در عین حال با دقت مورد بررسی قرار داده ام.از میان ابواب شعر ابوتمام""وصف"" از مهمترین ویژگی های نبوغ شاعری وی محسوب می شود. نیروی خیال و دقت نظری که به ابو تمام ارزانی شده،از او توصیفگری چیره دست ساخته است. توصیف های بسیار وی بر غنای شعرش افزوده است. همچنانکه همین امر بر دقت و ژرفنگری او نیز دلالت دارد و از طرفی اگر بگویم که ""وصف"" در تمام اغراض شعری اش خمیر مایه? شعری اوست، شاید سخنی گزاف نباشد.این مقاله شرح گسترده ای از توصیف ابو تمام است.
بررسی فن تشبیه در معلقه امرو القیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امرو القیس معروف به ملک الضلیل از شعرای یمن و پیشرو شاعران طبقه اول دوره جاهلی است. دیوان اشعار او شامل 25 قصیده و چند قطعه است که مشهورترین قصیده او معلقه اوست که زبانزد خاص و عام است. گروهی از جمله زوزنی و خطیب تبریزی آن را شرح کرده اند و با دیگر معلقات چند بار به چاپ رسیده است. امرو القیس نخستین کسی است که قصاید را با گریه بر اطلال خیمه گاه معشوق آغاز کرده، نخستین کسی است که با ظرافت از عشق سخن گفته، نخستین کسی است که در اشعار خویش تصاویر بسیار زیبا به کار برده که بعدها مورد تقلید دیگران قرار گرفته، نخستین کسی است که در وصف های کوتاه پرمحتوا (تصویر زن، صحنه شکار، وصف اسب و شتر و شب) زبردستی نشان داده است و این به خاطر مسافرت های زیاد و معاشرت های دایمی اوست که قریحه او خوب پرورش یافته و به همین علت اشعارش مملو و آکنده از معانی تازه شده است .
امرو القیس از میان آرایه های ادبی به تشبیه علاقه خاصی داشته و بیشترین تشبیهات او حسی است و ماده تشبیه را از طبیعت بدوی یا از زندگی نوش خواری و لذت جویی خویش گرفته است. به طور کلی، در شعر جاهلی تشبیه و متعلقات آن نقش بسزایی دارد. تصویر، اصل مهمی از اصول صناعت شاعر جاهلی است که هیچ شعری از اشعار جاهلی خالی از آن نیست. امرو القیس در بین شاعران هم رده اش، بهترین تشبیه آفرین و معلقه او مملو از تشبیهات نغر است. در واقع او «صاحب فن تشبیه» در عصر جاهلی است و بعد از او تشبیهاتش مورد تقلید شاعران عرب و عجم گشته است.
تمثیل، تصویر یا صنعت بدیعی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمثیل در شعر فارسی کاربردی دیرینه دارد و در سبک هندی از ویژگی های آن است. اهل بلاغت از گذشته تا امروز در تعریف و انواع آن دیدگاه های متفاوت داشته اند. گروهی آن را تصویر از نوع تشبیه یا استعاره دانسته و عده ای دیگر آن را صنعت بدیعی محسوب نموده، ضرب المثل ها را نیز تمثیل دانسته اند. در این مقاله سعی شده ضمن نقل و نقد دیدگاه ها و تعاریف مختلف از تمثیل، تعریفی دقیق از تمثیل ارائه و انواع آن معرفی گردد و مشخص شود که تمثیل از شاخه های تشبیه، لذا تصویر است و ذیل علم بیان جای می گیرد.