مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
تشبیه
حوزه های تخصصی:
یکی از تکنیک هایی که در علم زبان شناسی مورد توجه قرار گرفته است، تکنیک آشنایی زدایی است که در آن گوینده یا نویسنده سعی دارد در اثر خود از زبان معیار عدول کرده که بدین وسیله با واداشتن مخاطب به کنکاش ذهنی، درک هر چه عمیق تر مفاهیم را به دنبال دارد به طوری که جنبه ی تاثیرگذاری آن بسیار بیشتر از کلام عادی خواهد بود. قرآن کریم به عنوان یک متن فرابشری به بهترین شیوه در جای جای قرآن از این شیوه بهره برده است و از آنجایی که بررسی این تکنیک در فهم یکی از جنبه های اعجاز قرآن بسیار مهم می نماید لذا پژوهش حاضر بر آن است تا با شیوه ی توصیفی و تحلیلی و با استقراء تام داستان حضرت نوح علیه السلام در سور قرآنی، آشنایی زدایی جایگزینی را با استفاده از دو ابزار تشبیه و کنایه مورد بررسی و مداقه قرار دهد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که این تکنیک به شکل موثری در داستان حضرت نوح به کار رفته است که از جمله دلایل به کارگیری آن شامل، ایجاد مبالغه در معنی و مضمون آیات، عمومیت بخشیدن به دلالت های آیات، ایجاد شور و شوق در مخاطب، ایجاد کنکاش ذهنی در وی، وسعت بخشیدن به معنا و مضمون آیات است.
برابریابی های تشبیه و صفات مرکب در ترجمه خطبه ها و نامه های نهج البلاغه براساس الگوی بومی گزینی پیرینی (مطالعه موردی: ترجمه بهرامپور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین مباحثی که در ترجمه متون دینی و ادبی، مترجم را به چالش می کشاند بحث برگردان و برابریابی های آرایه های ادبی است. در این بحث واکاوی دو مقوله ترجمه تشبیه و صفات مرکب از اهمیت خاصی برخوردار است. بیشتر چالش ها و مشکلات مترجمان در ترجمه چنین آرایه هایی به جهت تفاوت های نوع شناختی و فرهنگی بین دو زبان است. مترجم می تواند با در نظر داشتن این تفاوت ها تا حد زیادی بر این چالش ها تسلط یابد. پژوهشگران در جستار حاضر به روش توصیفی- تحلیلی ابتدا به ماهیت، عملکرد و معیارهای طبقه بندی تشبیهات و صفات مرکب در ترجمه خطبه ها و نامه های نهج البلاغه از بهرامپور می پردازند و سپس با استفاده از الگوی پیرینی (2007) به بررسی راهکارهای اتخاذ شده برای حل مشکلات موجود در ترجمه این آرایه ها اقدام می کنند. پیرینی برای حل این مسأله از راهکار کلی بومی سازی در معادل ترجمه ای استفاده می کند. با در نظر گرفتن این استراتژی، وی در مقوله صفات مرکب دو راهکار و در باب تشبیهات شش روش اساسی پیشنهاد می کند. برآیند پژوهش نشان می دهد که هنگام ترجمه هر نوع صفت مرکب و تشبیهی، روش های ترجمه ای اتخاذ شده براساس بومی گزینی زبانی و فرهنگی مناسب بوده و قابلیت اجرایی دارد، چراکه در ترجمه حاضر، مترجم از روش ادبی بهره برده است. چنین تطبیقی نشان دهنده تقارن فرهنگ در دو زبان مبدأ و مقصد است.
تأملی بر رویکرد تمثیل تکوینی در تبیین برخی از آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۴
37 - 60
حوزه های تخصصی:
تبیین آیات خلقت انسان، به جهت محذورات کلامی و فلسفی در فهم ظاهری از آن، یکی از مباحث پرچالش در حوزه علوم قرآن و تفسیر بوده و از این رهگذر برخی از مفسّران به دلالت ظاهری این آیات تمسّک کرده و برخی نیز نگرش تاویلی و فهم باطنی را برگزیده اند؛ در این میان مفسّرانی چون شیخ محمّد عبده، علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی، با رویکردی نوین، در عین اصرار بر چهارچوب و اشارات معنای ظاهری، قائل به فهمی تکوینی و تمثیلی از این آیات شده اند. از نظر ایشان مواردی چون تخاطب خداوند با ملائکه، نافرمانی ابلیس، اسکان آدم ع در بهشت و فریب وی توسط ابلیس، همگی ریشه در امری تکوینی و حقیقتی غیبی داشته که با بیانی تمثیلی بیان شده است. این مقاله می کوشد که در ابتدا رویکرد تمثیل تکوینی در تبیین آیات خلقت انسان را تبیین کرده و در ادامه با اشاره به پاره ای از نقد ها و مخالفت ها و با ارائه شواهد و خاستگاه های تفسیری، فلسفی و عرفانی، آن را مورد سنجش و ارزشیابی قرار دهد.
ارزیابی انتقادی رویکرد تأویلی اشاعره در فهم نصوص دینی از منظر آیه الله جعفر سبحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۴
109 - 132
حوزه های تخصصی:
استفاده از روش تأویل در فهم متن از گذشته بین متفکران اسلامی رایج بوده است. فارغ از گروه خاصی از فریقین که از این روش استفاده نبرده اند و آن را نفی می کنند؛ عمده اندیشمندان اسلامی از آن در حوزه مباحث تفسیری و کلامی استفاده می کنند. البته مواجهه یکسانی با آن در میان موافقان وجود ندارد. دسته ای به پذیرش حداکثری این روش نظر داشته و برخی استفاده حداقلی و برخی از بهره اعتدالی آن سخن می گویند. متکلمان اشعری به خصوص در طبقه متقدمان اگرچه منکر کلی تأویل نیستند؛ اما عملاً از آن اجتناب ورزیدند و لوازم و نتایج دیدگاهشان تفاوتی با اهل حدیث ندارد. استاد سبحانی در مقام یک مفسر کلامی، در تفسیر آیات قرآن و روایات، استفاده از روش تأویل را منوط به رعایت ضوابط و شرایطی مجاز دانسته و به نقد رویکردهای افراطی و تفرطی در این عرصه میان متفکران اسلامی می پردازد. براساس یافته های این پژوهش وی استفاده اشاعره از این روش را در تفسیر آیات قرآن نقد و ارزیابی کرده است و رویکردشان را خلاف عقل و نقل می داند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، ضمن اشاره به ضرورت و جایگاه تأویل نزد ایشان، ارزیابی انتقادیشان را به اشاعره در بهره گیری از آن دنبال خواهیم کرد.
واکاوی شگردهای بلاغی تشبیه در رسالة الطیور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رساله الطیور، اثر نجم الدین رازی (654-573 ه.ق) دارای نثری خیالی و تمثیلی است و از جمله نثرهای آراسته و فنّی اواخر قرن ششم هجری به حساب می آید. نویسنده این اثر بنا به دلایل اجتماعی روزگار سخت خود سعی دارد با استفاده از محتوای تمثیلی و رمزی داستان و سیر در دنیای معقولات، از شگردهای ادبی مانند تشبیه استفاده کند تا وقایع را محسوس و عینی جلوه بدهد و آنها را از بهترین زاویه هنری گزارش کند. تشبیهات به کار رفته در این رساله کوتاه، علاوه بر زیباتر کردن اثر، لذت دریافت متن را برای مخاطب دوچندان می کند. او با کمال مهارت، این نوع بدیعی را در سراسر داستانش گسترده است. غالب تشبیهات در این اثر، از نوع تشبیه بلیغ، تفضیلی، تلمیحی و توصیفی است. نویسنده از بهترین انواع تشبیه جهت استطراف تشبیه سود برده است. ابتکار نجم الدین در کمک گرفتن از این نوع هنری در بیان اندیشه او تازگی خاصی بخشیده است. او از شگردهایی چون: استفاده از آیات قرآنی، تلمیح به داستان پیامبران، ملموس کردن معقولات از طریق اصطلاحات نجومی، رزمی، اشرافی، مکان های جغرافیایی و منسوباتی اعم از انسان و حیوان استفاده کرده است. همچنین زینت دادن این نوع بیانی با صنایع دیگری چون: مراعات النظیر، تضاد، اغراق، تلمیح، استخدام، کنایه و استعاره، در تصویرآفرینی و گسترش حوزه زبان اثر جلوه می کند.
تأملی در زیرساخت های تشبیهی سه گانه انواع «مَثَل»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۱
175 - 197
حوزه های تخصصی:
بحث مربوط به پدیده ای به نام «مَثَل»، بحثی قدیمی و گسترده است و مرور منابع بلاغی و فرهنگ های امثال نشان می دهد که بلاغت نویسان و نیز فرهنگ نویسان که به جمع و تدوین مَثَل ها اهتمام داشته اند، مباحث عدیده ای در خصوص ماهیت و ساخت مَثَل دارند، اما چون در بلاغت کلاسیک اسلامی، زبان ادبی حوزه ای خاص و مجزا از زبان عامیانه انگاشته شده و با اصطلاحاتی همچون «بلاغت»، «فصاحت» و... از زبان عامیانه تفکیک گردیده، تلاش بلاغت نویسان اسلامی و همچنین بلاغت نویسان معاصر در تعریف مَثَل، به سمت و سویی سوق یافته که پدیده مَثَل چیزی متعلق به حوزه زبان عام دانسته شده و وجود شروطی همچون «سائر بودن» و «معنای ضمنی» را در مَثَل دانستن یک عبارت لازم دانسته اند. نویسندگان این پژوهش ابتدا با مرور تعاریف گذشتگان و معاصرین از اصطلاح مَثَل، انواع آن را با در نظر گرفتن زیرساخت تشبیهی، به سه دسته مَثَل «تشبیهی»، «کنایی» و «استعاری» تقسیم کرده و دسته چهارمی هم با عنوان «حکمت»، تشخیص داده که زیرساخت تشبیهی ندارد و به این نتیجه رسیده که از لحاظ در نظر گرفتن زیرساخت تشبیهی انواع مَثَل ها، چیزی به نام مَثَل که زیرساختی غیر از زیرساخت تشبیه و کنایه و استعاره داشته باشد، فقط ذیل حکمت قرار دارد و شامل سه نوع سابق نمی شود. بررسی دو فرهنگ مجمع الامثال میدانی و امثال و حکم دهخدا نشان می دهد بخش اعظم مدخل های فرهنگ های امثال را عبارت هایی با زیرساخت تشبیه کنایه تشکیل می دهند و داستان هایی هم که حول برخی از این مدخل ها پدید آمده، در اکثر موارد حول مدخل هایی با زیرساخت تشبیه استعاره است.
نقد و بررسی انگاره تاریخ مندی تمثیلاتِ قرآنی با تأکید بر آراء علامه طباطبایی
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
85 - 100
بافت متنی، شرایط نزول و مخاطب اولیه ی قرآن کریم از یک سو و فرض جاودانگی و جهان شمولی قرآن کریم از سوی دیگر بستر طرح شبهات و سؤالات مهمّی را به خصوص ناظر به اجزای متن قرآن کریم به وجود آورده است. یکی از این شبهات ناظر به تمثیلات قرآنی و تاریخ مند بودن آن ها مطرح شده است. مطابق چنین نگرشی، تمثیلات قرآنی بازتاب تامّی از فرهنگ عصر نزول بوده و جز برای مخاطب اوّلیه کارایی ندارند. پژوهه ی حاضر با روش توصیفی تحلیلی در واکاوی داده ها تلاش دارد نظریه ی تاریخ مندانگاری تمثیلات قرآن کریم را مبتنی بر آراء قرآنی علامه طباطبایی به بوته ی نقد و نظر قرار بدهد؛ یافته های تحقیق حاکی از آن است که تاریخ مندانگاری قرآن حاصل برقراری نسبتی میان داده کاوی درون قرآنی درباره ی تمثیلات قرآن با ادبیّات معهود عصر نزول است. این قسمت ضمن آن که دارای نقصان محتوایی است، اساس تاریخ مندانگاری قرآن را مخدوش می کند، اساساً بر پایه ی اصل جاودانگی و جهان شمولی قرآن، عمومیّت تأویل پذیری آیات و بررسی مصادیق تمثیلات قرآن به لحاظ عمومیّت و اطلاق آن ها، نمی توان تمثیلات قرآنی را بازتابی تامّ از فرهنگ زمانه ی عصر نزول قلمداد کرد.
بررسی تشبیهی و تنزیهی وضعیت های نمایشی ژرژ پولتی در قصص قرآن (نمونه بررسی: وضعیت های تعقیب، جاه طلبی، معما و رقابت های خویشاوندان)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
7 - 24
قرآن به عنوان معجزه خاتم پیامبران (ص) برای هدایت بشر ارسال شده است. خداوند متعال برای عبرت گیری مخاطبان، بسیاری از نکات را در قالب قصه نازل کرده تا خوانندگان با تفکر در آنها با مسائل مختلفی آشنا شوند. فیلمنامه نویسان در بسیاری از موارد، شناخت کافی به قصه های قرآنی پیدا نکرده و ازاین رو با تعداد زیادی اقتباس ناموفق از قرآن روبرو می شویم. باتوجه به اهمیت قصص قرآن در درک برخی پیام های خداوند و فرایند پیچیده اقتباس از این داستان ها، مؤلفان به سراغ درک موقعیت های نمایشی قصه ها بر اساس نظریه ژرژ پولتی رفتند. هدف این بررسی تشبیهی و تنزیهی با روش تحلیل محتوا، شناسایی و تبیین این وضعیت ها در قصص قرآن بر اساس رویکرد دینی و روایت شناسی برای هدایت نویسندگان است. نتایج نشان می دهد که تمامی وضعیت های نمایشی پولتی قابل ردیابی در قصه های قرآن کریم هستند، اما داستان های قرآنی، ظرفیت های بیشتری نسبت به این پیرنگ ها دارند. موقعیت های نمایشی رهایی، بلا، رقابت فرادست و فرودست، جاه طلبی، تعارض با یک خدا و رقابت های خویشاوندان، پرتکرارترین وضعیت های نمایشی در قصص قرآنی هستند. در ادامه پژوهش، چهار موقعیت نمایشی پیچیده و پرتکرار روایت ها یعنی تعقیب، جاه طلبی، معما و ماجراهای خویشاوندان مورد تحلیل و واکاوی در قصص قرآنی قرار گرفتند و تمام عناصر داستان نویسی در این روایت ها به طور کامل قابلیت ردیابی و اقتباس را داشتند. رویکرد یک جانبه دینی یا دراماتیک هیچ کدام به تولید هنر دینی منجر نمی شود. نویسندگان نه تنها باید تسلط بیشتری به عناصر دراماتیک قصه های قرآن داشته بلکه با رویکرد بینارشته ای با سازوکار تشبیهی و تنزیهی تفاوت درام رایج و درام دینی را در امر اقتباس لحاظ کنند.
فرآیند مشکلات پیرامون پدیده های بلاغی، آوایی و عملی در ترجمه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
95 - 113
پدیده های بلاغی و آوایی از اینکه ساختارهای بنیادین در متن ادبی هستند، از مهم ترین ساز و کارهای زبانی، هنری منحصر به فرد و متمایز در قرآن کریم به شمار می روند. مترجم قرآن کریم هر چند که کار آزموده باشد، گاهی اوقات در بسیاری از موارد از انتقال تصویرهای بلاغی و آوایی درمانده خاطر می گردد. این در واقع برای سامان دادن به دلالت و مفهوم جمله می آید، به گونه ای که با توجه به حلقه اتصال بسیار محکم میان تصویر و مفهوم ناقص مانده است. در این پژوهش نویسندگان تلاش نموده اند تا با استعانتِ نمونه هایی از این پدیده های بلاغی و آوایی مجسم شده در بسیاری از آیات قرآنی، این مشکل را به عرصه نمایش بگذارند، مشکلی که با توجه به خصوصیت و ویژگی ترجمه، آن را تحت شعاع قرار نمی دهد. بنابراین برخی از راه حل هایی را که بدان دست یازیدیم ارائه می نماییم و نیز با آشنایی به برخی از جانشین های احتمالی در آن با استفاده از تجربه های صاحب نظران در زمینه ترجمه از آن ها استفاده نموده ایم.
مقایسه تطبیقی اشکال گوناگون تشبیه در حدیقه سنایی و مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
در تحلیل آثار کهن ادب فارسی، اغلب محتوا و درونمایه اشعار موضوع سخن بوده است و کمتر ساختار اشعار و ارتباط اجزای سخن مورد بررسی قرار گرفته است. تشبیه، به عنوان یکی از فنون و ابزارهای بیانی، پایه شکل گیری بسیاری از تصاویر شعری است. شاعر ازطریق این فن با طبیعت و ماورای آن ارتباط برقرار می کند و ساختار ذهنی خود را با آن شکل می دهد. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی و مقایسه تشبیه و طبقه بندی انواع آن در حدیقه سنایی و دفتر نخست مثنوی مولانا می پردازد. مقایسه اشکال گوناگون تشبیه در حدیقه و مثنوی، نشان دهندهآن است که سنایی و مولانا، هر یک، بیشتر از چه ساختارها و عناصری در سبک تعلیمی برای ادای مقاصد خویش سود جسته اند. براساس یافته های این پژوهش، تشبیه از نوع معقول به محسوس در مثنوی، و محسوس به محسوس در حدیقه پرکاربردترین تشبیهات هستند. در تقسیم بندی های دیگر، پس از تشبیه بلیغ که پرتکرارترین تشبیه در هر دو اثر است، تشبیه جمع در حدیقه و تشبیه مفروق در مثنوی در صدر قرار دارند. همچنین پدیده های طبیعی در هر دو اثر بیشترین عناصر به کاررفته در مشبه ها را به خود اختصاص داده اند، که این امر می تواند تحت تأثیر طبیعت گرایی رایج در عرفان و تصوف باشد که در بسیاری موارد طبیعت را نیز دارای روح و حرکت می داند. نیز یکی از پرتکرارترین مشبه ها در این دو اثر «انسان» و پربسامدترین مشبه به «آب» است. این شباهت در نوع خود جالب توجه است و نیاز به واکاوی دارد.
بررسی عنصر تشبیه در شعر عاشورایی شاعران دفاع مقدس (نصراله مردانی، علی معلم، طاهره صفارزاده، فاطمه راکعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
تشبیه در رأس اسلوب های بیان قرار دارد، به نحوی که آشکارترین و بدیهی ترین صور خیال در این میان، عنصر تشبیه است که در تمامی ادوار بیشترین کاربرد را داشته است. توجه به تشبیه در شعر معاصر نیز از اصول مهم در اشعار شاعران ادبیات پایداری بوده است که به بهترین نحو بیان شده است. تأمل و تفکر در تشبیهات شاعران دفاع مقدس (نصراله مردانی، علی معلم دامغانی، طاهره صفارزاده و فاطمه راکعی) به نوعی راه را برای شناخت تقلید این افراد از مضامین دیگران باز می کند و از طرفی دیگر ابتکار و نوآوری های این شاعران را نیز نشان می دهد. در واقع ساختارهای تشبیهی در اشعار یک شاعر از جمله نخستین مؤلفه هایی هستند که این تغییر را نمودار می سازد. تشبیهات در شعر این دوره جایگاهی خاص دارد و بسیاری از آنان بن مایه های عرفانی دارند. در واقع بیشتر شاعران دفاع مقدس در بیان تشبیه در شعر خود، از عناصر مادی و محسوس بهره برده اند و استفاده از عناصر تجریدی و انتزاعی در ساخت تشبیهات به امری روشن و رایج بدل شده است. روش تحقیق در این پژوهش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی می باشد که داده های مورد بررسی در این مقاله از اشعار شاعران معاصر (نصراله مردانی، علی معلم دامغانی، طاهره صفارزاده و فاطمه راکعی) استخراج شده است.
جایگاه عالم ناسوت و نسبت آن با انسان از منظر ابن عربی و مایستر اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
167 - 186
ابن عربی و اکهارت با اینکه در بسیاری از اصول و مبانی با یکدیگر موافقت و مشابهت دارند، در وزنی که «تشبیه» و «تنزیه» خداوند می دهند، اختلاف دیدگاه دارند؛ همین اختلاف دیدگاه که در ابتدا در برابر آن همه اتفاق نظرات کم اهمیت به نظر می رسد، در مسئله «جایگاه عالم ناسوت» منجر به اختلافی عمیق و حتی تقابل بین اندیشه دو متفکر ما می شود؛ ازاین رو «عالم ناسوت» و جایگاه آن را می توان مسئله ای تلقی کرد که عمق اختلاف دیدگاه ابن عربی و اکهارت را - با وجود همه مشابهت ها و اتفاق نظرها – در معرض توجه قرار می دهد. حتی آموزه های مشترکی چون «وحدت وجود» و «بر صورت خدا خلق شدن انسان» هم نمی تواند از عمق اختلاف ابن عربی و اکهارت در مسئله جایگاه عالم ناسوت بکاهد. چنانچه اثبات خواهد شد، ابن عربی از این دو آموزه در جهت تقدس بخشیدن به عالم و کثرات استفاده می کند؛ اما اکهارت این دو آموزه را به گونه ای تفسیر می کند که منجر به تحقیر و ناچیز شمردن عالم و کثرات می شود.
تحلیل تشبیهاتِ روضه الانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دکتردر مقاله حاضر، تشبیهات روضه الانوار، از جهات مختلف ساختاری،موضوعی،ارکان تشبیه،کیفیت وجه شبه، مفرد و مرکب بودن، زاویه تشبیه و...بررسی و تحلیل شده است. سپس با بررسی آماری و بسامدی مباحث، نگرش خواجو در کاربرد تشبیهات بهتر نشان داده شده است.روضه الانوار حاوی 1827بیت و839 تشبیه است، که برحسب مقایسه تعداد ابیات و تشبیهات مشخص می شود که نسبت تشبیهات به ابیات 46% است یعنی تقریبا هر دو بیت حاوی یک تشبیه است. خواجو، بیشترین مشبّه تشبیهاتش را از اوصاف انسانی(7/50%) و مفاهیم مجرد و انتزاعی(8/24%) انتخاب کرده و بیشتر مشبّه به تشبیهات را از اشیا(5/32%) و طبیعت(5/18%) اخذ کرده است. از نظر زاویه تشبیه حدود 96% تشبیهات خواجو تکراری و کلیشه ای است و تشبیهات بکر و تازه در روضه الانوار کم است، همچنین گرایش او به تشبیهات مفرد بیشتر است و از تشبیهات مرکب استفاده چندانی نکرده است.
تحلیل ساختار تشبیه و تأثیر آن در دیوان کلیم کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشبیه یکی از پایه های اساسی علم بیان است که به عنوان هسته اصلی، محوری و مرکزی اغلب خیال های شاعرانه، زبان خبر را به زبان هنر و ادب مبدّل می سازد. خلّاق المعانی ثانی -کلیم کاشانی- شاعر قرن یازدهم و از نمایندگان مشهور سبک هندی است که با استفاده از عنصر تشبیه، تصاویری مخیّل و بکر خلق کرده است. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، تشبیهات دیوان کلیم از نظر ارکان، ساختمان و شکل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاکی از آن است که ذکر تشبیهات مرکب، وجه شبه های دوگانه، مشبه به های بکر و همچنین اشکال مختلف تشبیه از جمله تشبیه تمثیل، ملفوف و مفروق و در نهایت بسامد بالای تشبیهات گسترده، تصاویر تشبیهات را از حالت کلیشه ای و ابتذال درآورده و موجب تعدد و تنوع صور تشبیهی –درو از پیچش معنایی و ابهام افراطی رایج در سبک هندی- در شعر کلیم شده و عمق و غنای بیشتری به اشعار او بخشیده است.
بررسی برداشت های ظاهری از مضامین دینی در اشعار احمد شاملو و نزار قبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
55 - 71
حوزه های تخصصی:
شعر، عرصه جولان اندیشه و خیال است؛ صور خیال در آن مهم ترین نقش را به عهده دارند و واژه ها و عبارت ها از معنای ظاهری فراتر می روند و درک و دریافت آن ها نیازمند آشنایی با صنایع و آرایه های ادبی و شناخت شخصیت شاعر است. برای مخاطبانی که بی خبر از قدرت تخیل شاعر و غافل از مهارت او در کاربرد صنایع ادبی، اقدام به خواندن اشعار او می کنند؛ گاه شبهه ای ایجاد می شود که با برداشت های ظاهری، خود را به زدن برچسب شرک و الحاد به شاعر مجاز می دانند. اشعار احمد شاملو و نزار قبانی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. برخی از اشعار این دو شاعر معاصر، در لباس شرک و الحاد نمود یافته اند که نیازمند کاوش و بررسی اند. در این مقاله با یک دسته بندی موضوعی از اشعار شاملو و قبانی (با مفاهیم و مضامین مشترک) که ظاهری شرک آمیز دارند؛ این اشعار در شش دسته جای گرفته اند که عبارت اند از جایگاه یکسان برای خدا و انسان، کاربرد صفات خدایی برای غیر خدا، نفی تقدیر و سرنوشت، انکار قیامت و ریشخند به آن، نفی صبر و مصلوب بودن حضرت عیسی علیه السلام .
جلوه های بیانی در خطبه شقشقیه نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۸ «ویژه پژوهش های حدیثی»
۱۷۴-۱۵۹
حوزه های تخصصی:
سید رضی (406 ق) نهج البلاغه را از خطبه ها، نامه ها و حکمت های کلام امام علی؟ع؟ بیشتر با رویکردی ادبی و بلاغی گرد آورد و از همین رو، «نهج البلاغه» (راه روش سخن گفتن بلیغ) نام نهاد؛ گرچه وی وجوه بلاغت آن را چندان نشان نداد ولی رویکرد و نام گذاری اش، درست و به جا بود. این امر زمانی روشن می شود که با مورد پژوهی یک خطبه کوتاه و ناتمام (خطبه شقشقیه و سوم نهج البلاغه) ده ها جلوه و نکته بیانی بلاغی به دست آید. از دیگر سو، پندار اندک افرادی که صدور این خطبه را از امیرالمومنین؟ع؟ با دیده تردید دیده اند، تا اندازه ای پاسخگو باشد.
اهداف تصویرپردازی تشبیهات قرآن در ساحت های سه گانه انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویرپردازی ازجمله فنون ابداع و انتقال معناست و یکی از قوی ترین قالب های ساخت این تصاویر در قرآن، تشبیه است. با وجود اینکه برداشت معنایی از تشبیهات قرآنی سخت تر از خطاب های مطابقی ساده است، مشاهده می شود در قرآن از این قالب به وفور استفاده شده است. برای پاسخ به چرایی این امر، یعنی هدف خداوند از تصویرپردازی این تشبیهات، باید هدف نهایی نزول قرآن را در نظر گرفت؛ یعنی انسان سازی در همه ساحات وجود آن. با توجه به اینکه فهم این اهداف مبتنی بر فهم دقیق تشبیه به کار رفته و ارکان آن، در این پژوهش ابتدا تشبیهات به طور دقیق، تحلیل سپس اهداف آن استنباط می شوند. بر این اساس، مقاله حاضر، تحقیقی بنیادی نظری و اکتشافی خواهد بود و روش تحقیق نیز توصیفی تحلیلی است. در بیان ضرورت چنین پژوهشی، علاوه بر اینکه عدم درک معانی و اهداف این آیات، مخل رسیدن به هدف هدایت گری قرآن است، باید در نظر داشت تاکنون با چنین نگرشی، تصویرپردازی تشبیهات قرآن تحلیل نشده است. از بین ساحات سه گانه انسان، تشبیهات قرآنی، کنش های انسانی را به صورت مستقیم هدف قرار نداده است، بلکه بینش ها و گرایش ها (باورها، خلقیات و احساسات) را مدنظر قرار داده است؛ بنابراین، اهداف خداوند از این تصویرپردازی ها در ایجاد، اصلاح و تکمیل این دو ساحت برشمرده می شود.
تشبیهات ابهام آفرین در غزل های اسیر شهرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
99 - 117
حوزه های تخصصی:
در سبک هندی، گروهی از شاعران هستند که در کاربرد تشبیهات و استعارات غریب و دور از ذهن افراط کرده اند؛ آن گونه که گاه مفهوم کلامشان به معمّا نزدیک می شود. از همین رو به شاعران «طرز خیال» مشهور شده اند. اسیر شهرستانی، یکی از پیروان این شیوه است که در برخی تذکره ها او را بانی این طرز دانسته اند. باید گفت اسیر برای انتقال معانی مورد نظرش، بیش از دیگر صورخیال، از تشبیه بهره برده است. مسأله اصلی پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، بررسی میزان تأثیر کاربردهای متنوع تشبیه، در ابهام معانی و مضامین غزلیات اسیر شهرستانی است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت اسیر شهرستانی در استفاده از تشبیه، رویکردهایی داشته که در ابهام و پیچیدگی کلام او تأثیر زیادی داشته است. از جمله این رویکردها می توان به بهره زیاد از عناصر انتزاعی، کاربرد مشبّه و مشبّه به با اضافات متعدد و تلفیق طرفین تشبیه با مراعات نظیر اشاره کرد. افزون بر این موارد، تراکم تشبیه در محور افقی شعر، در ایستایی و دیریابی مضامین کلام وی اثرگذار بوده است. از منظری دیگر بایدگفت خلق تشبیهات بدیع و تازه، در موارد بسیار زیادی موجب برجستگی و غرابت مفاهیم شعر وی شده است. هرچند در پاره ای موارد برخی لغزش های زبانی و بیانی هم در تشبیهات وی، مشاهده می شود.
تکنیک های ترجمه تشبیه در برگردان عربی رمان ثریا در اغما بر اساس الگوی پیرینی
حوزه های تخصصی:
تشبیه یکی از صنایع بلاغی است که در شعر و نثر ادبی وجود دارد. همچنین تشبیه یکی از ابزار تصویرسازی ادبی به ویژه در رمان است. در نگاه اول ممکن است ترجمه تشبیه کار دشواری نباشد، اما از آنجا که انتخاب مشبه، مشبه به و وجه شبه، در هر فرهنگ و زبان متفاوت است، در ترجمه تشبیه نیز باید به این مسائل توجه کرد. پیرینی از جمله پژوهشگرانی است که در زمینه ترجمه تشبیه راهبردهایی را ارائه کرده است. پیرینی شش راهبرد برای ترجمه تشبیه پیشنهاد داده است: 1-ترجمه تحت اللفظی، جایگزینی مشبه به با مشبه به دیگر، تقلیل تشبیه به مفهوم، حفظ مشبه به بعلاوه ذکر وجه شبه، جایگزینی مشبه به با شرح و حذف تشبیه. در این مقاله با استفاده از این راهکارها و به شیوه تحلیلی-توصیفی به ارزیابی ترجمه تشبیهات به کار رفته در ترجمه عربی رمان ثریا در اغما توسط احمد موسی پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مترجم از میان داهبردهای ارائه شده از راهبرد ترجمه تحت اللفظی بیشترین استفاده را کرده است. استفاده مترجم از سایر راهبرد ها بسیار کمتر بوده است. مترجم با تأکید بر امانتداری و جهت معرفی فرهنگ ایرانی به مخاطبان عرب، بیشتر تشبیهات را به صورت تحت اللفظی ترجمه کرده و تغییرات کمی در آنها ایجاد کرده است. همچنین نزدیکی دو فرهنگ ایران و عرب ها می تواند از عوامل استفاده زیاد از این روش باشد.
تحلیل عناصر زبان عامه در قصه های مجید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل عناصر زبان عامه در قصه های مجید زهره احمدی پور اناری* موسی غنچه پور** چکیده قصه های مجید مهم ترین اثر هوشنگ مرادی کرمانی است که در ایران و جهان پرآوازه گشته است. این کتاب 39 قصه دارد و به زبانی عامیانه و با نثری آمیخته از تعابیر و کنایات مردمی نوشته شده است. افزون بر جذابیت های داستانی قصه های مجید، زبان و بیان آن هم, مخاطب کودک و نوجوان را خشنود و مسرور می سازد. نگارندگان باتوجه به این پرسش که مرادی کرمانی چه نوع نثری را برای مخاطب کودک و نوجوان خود برگزیده، قصه های مجید را بررسی کرده اند. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، نشان داد که زبان قصه ها همانند اصل قصه ها، ساده، عامیانه، خوش آهنگ، برخوردار از بلاغتی طبیعی و سرشار از فرهنگ مردمی است. نویسنده به خوبی از ظرفیت های زبان عامیانه، به ویژه «کنایه» بهره برده است. در عبارات و جمله های کتاب، عناصر موسیقی ساز به کار رفته؛ از جمله تکرار که در نام آواها و اتباع و تعبیرات عامیانه دیده می شود و نویسنده از آن برای ایجاد موسیقی نثر، لحن و ریتم مناسب قصه استفاده کرده است. در قصه های مجید، جمله هایی وصفی دیده می شود که به دلیل داشتن معنای نزدیک و دور، می توان آن ها را توصیف کنایه ای نامید. در این مقاله فواید بلاغی استفاده از کنایه و نیز ویژگی تشبیه در قصه های مجید بررسی شده است. * استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان ahmadypoor@yahoo.com (نویسنده ی مسئول) ** استادیار زبان شناسی دانشگاه فرهنگیان ghonchepour@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 3/7/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 13/6/1400