مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۶۱.
۴۶۲.
۴۶۳.
۴۶۴.
۴۶۵.
۴۶۶.
۴۶۷.
سعدی
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از مهم ترین گونه های ادبیات فارسی است و سعدی از ادیبان سرآمد این عرصه محسوب می شود. ادبیات تعلیمی ارائه شده از جانب سعدی از این جهت متمایز و دارای اهمیت ویژه است که وی در آثار خود، علاوه بر بیان مفاهیم اخلاقی و بیان نظریات تربیتی، به بیان روش های متنوع آموزش ادبیات تعلیمی نیز پرداخته است. سعدی در فرآیند تربیت مخاطبان از روش های آموزشی خاصی از جمله؛ روش سخنرانی، نمایشی، آزمایشی، استقرایی، گفت وگو و ... کمک گرفته است و رویکردهای ویژه ای چون؛ رویکرد ایجاد صمیمیت، گریز از تنبیه و تنبیه زبانی را در فرایند تربیت مخاطبان، اعمال کرده است. سعدی در برخی از حکایات، از فرآیند تربیت پذیری خود نیز سخنانی به میان آورده است که در چارچوب فلسفه تعلیم و تربیت نل نادینگز قابل بررسی است. در گلستان، به دلیل شرایط حاکم بر قلمرو آثار ادبی، نظریات و روش های آموزشی سعدی به صورت مستقیم بیان نشده و به شکلی غیر مستقیم به این موارد اشاراتی شده است. روش تحقیق در این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی است و هدف؛ شناسایی و تحلیل نظریات و روش های آموزشی در آثار سعدی است تا قدرت روانشناسی او در دوره ای که علم روانشناسی تربیتی به شکل امروزی ظهور نکرده بود، مشخص شود. در نتیجه؛ روش های آموزشی مورد استفاده سعدی، با توجه به اینکه وی درک عمیقی از آثار و مخاطبان خود داشته است، ثمربخش بوده است و به همین دلیل، در بحث آموزش آثار سعدی، می توان از همان روش های آموزشی کمک گرفت که سعدی در گذشته از آن ها استفاده کرده است.
کاربرد ان. ال. پی در حکایت های گلستان سعدی با تأکید بر الگوی سوئیش (جابه جایی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
207 - 236
حوزه های تخصصی:
الگوی سوئیش(جابه جایی) برای اوّلین بار در سال 1985 توسط ریچارد بندلر(روان شناس) و جان گریندر (زبان شناس)، بنیان-گذاران رشته ان. ال. پی مطرح شد. بر اساس این الگو، رفتارهای خوشایند و هدفمند، با کمک منابع درون جایگزین رفتارهای ناخوشایند، اجباری و ناخواسته می شوند. در میان شاعران و نویسندگان بزرگ ادبیات فارسی هم سو با این شیوه درمان، سعدی استادی کارآزموده و عمل گراست که در گلستان با به کارگیری الگوی جابه جاییِ آنی، رفتارهای خوشایندِ شادی آفرین را با کمک منابع درون، جایگزین رفتارهای ناخوشایند و بازدارنده می کند. هدف تحقیق حاضر که با روش تحلیلی - توصیفی همه ابواب گلستان را مورد واکاوی قرار داده است، کاربرد ان. ال. پی در حکایت های گلستان سعدی با تأکید بر الگوی سوئیش است. فرضیه پژوهش تأکیدی است بر این مسئله که هرکس برای خلقِ تصاویر خوشایند و نتایجی که دنبال می کند، منابع لازم و کافی در اختیار دارد و می تواند با شناخت دقیقِ محرّک های مهاجم و مزاحم برای تولید تصاویر مثبت و نشاط آفرین از منابع درون اقدام کند و خود را از هرگونه ترمز ایست(عدم تحرّک، تنبلی) و تله های ذهنی دور کند. با این هدف، نتیجه یافته ها درگلستان نشان داد که مواجهه مؤثّر با تله و رهایی ذهن از اسارتِ تصاویرِ مهاجم می تواند دلیل بروزِ تصوّرات خوب و رشد احساسات خوشایند در ذهن باشد و به تبع آن دلیلی مؤثّر در جلوگیری از سرایت آن به دیگران خواهد بود. همچنین این رویارویی قدرتمند، نشاط، سرزندگی و عزّت نفس پایدار را به دنبال خواهد داشت.
نوشتگان (۷)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۶)
141 - 156
حوزه های تخصصی:
در بخش نخست نوشتگان ۷، کوشیده شده تا اصل درست eskār-، فعل غیرشخصی «خواستن»، در گویش اردکانی و گویش جزیره خارگ معلوم شود. در ادامه، سعی کرده ایم تا صورت «گوشاسپ» را (به معنای «خواب؛ رویا») و نیز «آثر» را توجیه کنیم. در بخش سوم، نمونه هایی از کاربرد یک ساخت زبانی نقل شده که تاکنون آن را اغلب از خصائص زبان شعری سعدی دانسته اند. با این شواهد، نگارنده نشان می دهد که این ساخت نه به سعدی و نه به زبان شعر منحصر بوده و نه به فارسی ناحیه سعدی. سپس، به یک ویژگی املایی نادر خطّ فارسی و در بخش سپسین به یادداشتی از شلومو دوگوتاین درباره متن فارسی-یهودی متقدّمِ محضر اهواز اشاره کرده ایم که تاکنون بدان توجّه نشده است. بخش پایانی برگردان خلاصه گونه ای است از برخی بخش های مربوط به چند لغت آرامی تبار در فارسی قدیم در ضمن مدخل «لوترائی» دانشنامه ایرانیکا.
نقد و بررسی جایگاه سعدی در کتب فارسی متوسطه دوم؛ تحلیل محتوای کیفی و ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
103 - 122
حوزه های تخصصی:
کتب ادبیات فارسی آموزش وپرورش نقش و جایگاه بسیار مهمی در ترویج زبان و ادب فارسی و پیوند دانش آموزان با اخلاق و هویت ایرانی و اسلامی دارد. از مقدمه کتاب ها برمی آید، این کتب، حافظ میراث فرهنگی و همچنین مؤثرترین ابزار انتقال ارزش های اعتقادی، فرهنگی و ملی به نسل های نوجوان و جوان است. در این درس ها هدف آموزش وپرورش علاوه بر آموزش مهارت خواندن و جنبه های زبانی و بلاغی، جهت دهی به افکار، اندیشه ها و اعتقادات دانش آموزان بوده است. به همین دلیل محتوای این کتاب ها بارها تغییر یافته است. این جستار به توصیف و تحلیل محتوای کیفی و ادبی آثار سعدی در کتب درسی نظام های قدیم و جدید آموزشی ایران (از ۱۳۷۶ش. تاکنون) پرداخته است. روش پژوهش در این جستار، مطالعه دقیق کتابخانه ای و تحلیل و واکاوی از نظرگاه محتوایی و ادبی است و به این نتیجه دست یافته است که گزینش آثار سعدی برای کتاب های درسی به شایستگی انجام نشده است؛ زیرا این متن ها نه تنها معرف واقعی سبک نویسندگی و شاعری سعدی نیست، تنوع محتوایی و موضوعی را که در آثار سعدی وجود دارد نیز به دانش آموزان نشان نمی دهد و اغلب مطالبی را در این کتب قرار داده اند که نگاه دیندارانه سعدی را نشان می دهد. در آن سوی دیگر، آنچه از آثار سعدی در کتب نظام قدیم آورده اند ازنظر محتوایی و ادبی ژرفا و گستره بیشتری نسبت به کتب نظام جدید دارد و تمام جنبه های هنر و سبک نویسندگی و شاعری سعدی را بر خواننده روشن می کند.
سالمندی موفق از دیدگاه سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های گوناگونی درباره دوره پایانی عمر آدمی ارائه شده است که برجسته ترین آنها «سالمندی موفق» است. براساس این نظریه دوران پیری مرحله ای از عمر انسان است که رشد در آن ادامه دارد و درصورتی که سالمند خصوصیات و ظرفیت های آن را بشناسد می تواند با آرامش، در حوزه فردی و اجتماعی کنشگر باقی بماند. سعدی یکی از فرهنگ سازان جامعه ایرانی است که دوره سالمندی او با شکوفایی و خلاقیت همراه بوده و در آثار تعلیمی و غنائی خود درباره آن سخن گفته است. این پژوهش خوانشی از آثار سعدی با روش توصیفی _ تحلیلی و در نظر داشتن دیدگاه های متخصصان معاصر درخصوص سالمندی موفق است. بیشتر صاحب نظران حوزه سالمندی براساس رویکرد زیست شناختی، روان شناختی یا جامعه شناختی به تشریح ویژگی های سالمندی موفق پرداخته اند؛ اما سعدی با رویکرد اخلاقی و مبتنی بر آموزه های دینی و تجربه های فردی تلاش کرده است تا تصویری از سالمندان موفق ارائه دهد. او با ایجاز و سادگی ضمن بیان ناتوانی های جسمانی پیران توانسته است راهکارهایی برای جبران آنچه انسان در دوره سالمندی از دست می دهد، ارائه کند تا سالمندان با احساس آرامش بیشتری باقیمانده عمر را سپری کنند و در نقش هایی تازه متناسب با شرایط پیری در جامعه ظاهر شوند. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین ویژگی های سالمندان موفق ازنظر سعدی عبارت اند از: پذیرش واقعیت های دوران سالمندی، هوشمندانه زندگی کردن و مواجهه خردمندانه با امور، هدفمند زندگی کردن، معناگرایی و تعالی جویی، مرگ آگاهی واقع گرایانه، امیدواربودن، نقش آفرینی اجتماعی، مهرورزی، کسب نیک نامی و توجه به سلامت جسم و جان.
تنازع در انتساب یک غزل به سعدی، مهستی و رفیع مروزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
103-113
حوزه های تخصصی:
از جمله مشکلات امروز در باب اشعار پیشینیان، سرگردان بودن برخی از این اشعار در جُنگ ها و تذکره های مختلف است. به تکرار با اشعاری مواجه می شویم که به چندین شخص منتسب است؛ تا جایی که خواننده از انتساب های چندگانه این آثار در تاریخ ادبیات، سردرگم می شود. غزل معروفی به نام سعدی و البته در دیوان هلالی جغتایی با عنوان مخمس بر غزل سعدی ثبت شده است که با بررسی کلیات سعدی و تفحص در چند نسخه خطی، غزل در دیوان سعدی پیدا نشد. غزلی که در تضمین هلالی به دست است، تخلص به نام سعدی نیز دارد. این غزل در دو سفینه بیاض تاج الدین احمد وزیر و روضه الناظر و نزهه الخاطر عبدالعزیز کاشی، به مهستی نسبت داده شده است. نکته بسیار مهمی که موجب ایجاد تشکیک در این انتساب ها می شود، آمدن این غزل در لباب الالباب به نام رفیع مروزی است. با توجه به این که لباب نسبت به همه این آثار متقدم است، انتساب غزل به مهستی و سعدی مورد تردید قرار می گیرد. ضمن اینکه در سه موضع در جوامع الحکایات ، تاریخ جهانگشای جوینی و مکارم اخلاق از این غزل بیت یا ابیاتی آمده، که با توجه به حدود تاریخی این کتاب ها، انتسابش به سعدی غیر ممکن است. دیگر اینکه انتساب غزل به رفیع نسبت به مهستی ارجحیت دارد. چه اینکه غزل مزبور در لباب که متقدم تر از نسخه های دیگر است به نام رفیع مروزی آمده است.
«اسب تازی نهاد» سعدی و «باز شکاری» بوکاچو؛ توارد و تشابه یا تأثیر و تأثر؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
129 - 157
حوزه های تخصصی:
بررسی تشابه مضمونی و تأثیر و تأثر شاعران و نویسندگان از/ بر یکدیگر ضرورت دارد چرا که به درک بهتر آثار آنان کمک می کند. این پژوهش، از رهگذر فولکلور تطبیقی، به بررسی مشابهت مضمونی شعری از سعدی و داستانی از بوکاچو می پردازد و به پرسش های زیر پاسخ می دهد: آیا مشابهت مضمونی میان شعر «اسب تازی نهاد» سعدی و داستان «باز شکاری» از مقوله توارد و تشابه است، یا از مقوله تأثیر و تأثر؟ آیا این تشابه مضمونی از مقوله «قصه های سرگردان» یا «قصه های بین المللی» است؟ آیا احتمال دارد هر دو از یک منبع مشترک متأثر باشند؟ به علت وجود قرب تاریخی جغرافیایی، و وجود وسایل و طرق مشخص نقل و انتقال (مانند جنگ های صلیبی، اسپانیای سده های میانه، و تجارت با کشورهای خاور نزدیک) حکایت «اسب تازی نهاد» سعدی و داستان «باز شکاری» بوکاچو بر خلاف مشابهت مضمونی نه از مقوله توارد و تشابه بل از مقوله تأثیر و تأثر است و تصور اخذ و اقتباس مستقیم این دو داستان از یکدیگر بعید و آشنایی بوکاچو با داستان سعدی و حتی عوفی، مقدم بر سعدی، نامحتمل است. به علاوه، به خاطر شباهت های زیاد در جزئیات، در مشابهت مایگانی و در ترتیب و توالی دو داستان، شاید بتوان دو داستان را دو روایت از یک نوع داستان دانست که هر دو داستان از یک اصل منشعب شده اند. به احتمال زیاد روایت شفاهی یا کتبی اصل عربی این داستان به وسیله صلیبی ها و از رهگذر زبان لاتین به عنوان زبان میانجی به اروپا راه یافته و بوکاچو از آن متأثر شده است