مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
سعدی
حوزه های تخصصی:
تقریباً در غالب آثار موسیقی ردیفی "دستگاهی" ایران، از ازمنه قدیم- از زمانی که بر روی صفحات گرامافون ضبط می شده- تاکنون، ردّ و نشانی از غزل های سعدی به چشم می خورد. این نشان، گاه چنان برجسته است که نوعی تعمد و اصرار در استفاده از غزل های شیخ برای روایت موسیقایی احوال و درونیات- از سوی خواننده [و نوازنده]- و وفاق آن با مطلوبات روحی شنونده را به ذهن متبادر می نماید. پرسش، این است که چرا تا این اندازه غزل سعدی با موسیقی ایرانی عجین شده است؟ یا آن چه ویژگی سخن سعدی است که جواهر منضود او را، در روایت ردیف موسیقی، با چنین اقبالی مواجه کرده و می کند؛ آنچنانکه گویی سعدی، خود، غزل ها را جز به این هدف نسروده، یا با ردیف کنونی موسیقی آشنا بوده است؟ به بیانی بهتر، آن چه لطیفه نهانی در حدیث سعدی است که، بدون هیچ ادعایی در موسیقی دانی- خلاف شعرایی مانند منوچهری، رودکی، فرخی و ... که به صراحت، به نوازندگی و خوانندگی خود اشاره می کنند- شعر وی را بیشتر از متقدمان مدعی، با ردیف موسیقی سازگاری داده است؟ نوشتار حاضر، با تکیه بر روش تحلیل محتوا، تلاشی برای پاسخ به این چراهاست.
بررسی تطبیقی جلوه معشوق در غزلیات خاقانی و سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خاقانی از بزرگترین شاعران و قصیده سرایان ادب فارسی به شمار می رود. او در کنار قصاید غرّا و مطنطن به تصنیف غزلیات نیز، همت گماشت. عزم خاقانی در غزلسرایی، او را در جرگه پیشگامان غزل عارفانه قرار داد. چندی پس از او، سعدی، شاعر بلند آوازه و نام آور فارسی، علاوه بر نوشتن دو اثر جاودان گلستان و بوستان، غزلسرایی را نیز وارد مرحله نوینی از حیات خود کرد و در واقع، غزل عاشقانه را به کمال رسانید. هدف اصلی این مقاله، بررسی تطبیقی جلوه معشوق در غزلیات خاقانی و سعدی است که به روش توصیفی تحلیل محتوا و به شیوه کیفی، تجزیه و تحلیل گردید. نتیجه این که معشوق در غزلیات دو شاعر، به صورتهای مختلف رخ می نمایاند: 1- داشتن زیبایی 2- صعب الوصول بودن 3- جفاکاری و... حسن معشوق در غزل سعدی که به زیباترین نحو توصیف و تحسین شده، گرایش جمالگرای شاعر را آشکار می سازد، در حالی که در خاقانی چنین گرایشی دیده نشده است. اما معشوق جفاکار از مضامین مشترک در غزل خاقانی و سعدی است و صعب الوصول بودن معشوق نیز ضمن این که در غزلیات دو شاعر کم و بیش وجود دارد؛ ولی در غزلیات خاقانی نمود بیشتری دارد.
بررسی تطبیقی فراق در غزلیات سعدی و رهی معیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فراق از قدیم ترین، پُرتوصیف ترین و پرمعناترین واژگان در شعر فارسی به ویژه غزل عاشقانه است و شاعران آن را به صور گوناگون توصیف کرده اند. هجران و فراق در غزلیات سعدی بیشتر نتیجه بی اعتنایی یا قهر معشوق است. شرح فراق و عواطف و احساسات ناشی از آن در شعر سعدی، معمولاً از عجز و افسردگی ناشی نمی شود و داغ فراق هم نسبتاً معتدل است و شکایت از معشوق شدید و غلیظ نیست. اما فراق و جدایی در غزلیات رهی غالباً با غصه خوردن و اندوه همراه است. افسردگی رهی در مقایسه با سعدی به مراتب بیشتر است و سعدی کمی خوش بینانه تر به این مقوله می پردازد. در اشعار رهی دوری و فراق معمولاً نتیجه بی وفایی یا رفتن معشوق است و این معشوق است که سفر می کند و از عاشق جدا می شود حال آنکه سعدی گاه از روی ناچاری و به حکم تقدیر، خود می رود و رفتن اوست که باعث جدایی می شود. در این مقاله ،جلوه های فراق در غزلیات سعدی و رهی معیری و مشترکات و تفاوت های آن ها بررسی شده است.
نگاهی به خلوت عرفانی سعدی و جهاد اساطیری «او»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
عارفان با گوشه گیری از دنیا و دوری از مردم در صددند تا مراحل عرفانی را طی کرده، در نهایت به خداوند دست یابند. با نگاهی به زندگی سعدی می توان رد پایی از این گوشه گیری ها و خلوت گزینی ها را در زندگی او پیدا کرد. در این پژوهش، بر آنیم تا با نگاهی به خلوت های سعدی، ویژگی های جهاد اساطیری او را در آن ها بیان کنیم. نتایج به دست آمده در این تحقیق بیانگر این است که سعدی در خلوت های خویش عارف صرف نیست؛ اگر از دنیا روی گردانده، از مردم دور نمی شود. اگر هدف او وصال حق و رسیدن به معبود حقیقی باشد، همواره فقیهی متشرع باقی می ماند. وی در جهاد اساطیری خویش علاوه بر مبارزه با نفس اماره و روی گردانی از دنیا سعی می کند، حاصل هر آن چه در خلوت می بیند، صادقانه با مخاطب خویش در میان گذارد و با ارشاد و راهنمایی اش خوب و بد را به او نشان دهد. سعدی اگر در خلوت خویش خدا را در می یابد، سعی می کند، او را با تمام صفاتش به دیگران نیز معرفی نماید. اصل مهم دیگری که در جهاد اساطیری سعدی در نتیجه خلوت گزینی او دیده می شود، عمل بر طبق موازین شرع است. کسی در دنیا و آخرت رستگار است و به مقام رضایت الهی دست می یابد که طبق دستور خداوند گام بردارد؛ حق همنوعان را رعایت کند و به دیگران ظلم و ستم روا ندارد. سعدی این مهم را نیز به دیگران گوشزد می کند. ره آورد سعدی از این خلوت گزینی بیش از آن که به کار او آید، دستگیری مخاطب است؛ زیرا همواره نتایج خلوت خویش را برای دیگران بیان می کند.
بررسی تطبیقی عشق در غزلیات مولانا، سعدی و حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
67 - 82
حوزه های تخصصی:
عشق در خلق شاهکارهای ادبی نقش بسزایی داشته و جلوه های گوناگونی در آثار ادبی دارد. در مقاله حاضر به شیوه تطبیقی عشق در غزلیات سه شاعر بزرگ ادب فارسی مولانا، سعدی و حافظ بررسی گردیده و بر مبنای گزینش برخی غزلیات آنان، ابیات حاوی نظرات مشترک و متفاوت آن ها در باب عشق بیان شده است. تطبیق عقاید بزرگان ادبیات همچون مولانا، سعدی و حافظ درباره عشق می تواند در روشنگری پیچیدگی های این موضوع جهان شمول موثر باشد. همچنین با بررسی دیدگاه آنان علت شهرت هر یک در گونه ای از غزل عاشقانه مشخص خواهد شد. بر اساس نتایج ح اصل از این پژوه ش، می توان در یک نگاه کلّی بیان کرد که وجه غالب عشق از منظر سعدی، مجازی و زمینی، از منظر مولانا، عارفانه و حقیقی و از منظر حافظ، رندانه است. این شاعران به دشواری های بی پایان و ازلی و ابدی بودن عشق، رجحان عشق بر عقل و بی توجهی به عیب –جویی های مدعیان تأکید دارند.
تطبیق جایگاه واقعیت و خیال در گلستان و بوستان سعدی با دن کیشوت سروانتس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سعدی و سروانتس دو سلطان سخن در دو حوزه زبانی مختلف هستند و هر دو از چهره های ادبی جهان هستند که شاهکارهایی را خلق کرده اند و واقعیات زمانه خود و آرمان هایشان که همان آرمان های بشری هستند را بیان نموده اند، اما آن گونه که سزاوار آن هاست شناخته نشده اند. به همین منظور در این تحقیق به تطبیق جایگاه واقعیت و خیال در گلستان و بوستان سعدی با دن کیشوت سروانتس پرداخته ایم که مشخص شد، دن کیشوت، با خود درگیری خیالی خویش، جامعه را نیز درگیر می کند و این اشاره ظریف سروانتس به تباهی جامعه است. جامعه ای که درگیر خرافه های مذهبی و سنت های نادرست گذشته است. دن کیشوت همه نبردهای خیالی اش با دیوها و شیاطین و جادوگران را عین واقعیت می شمرد و آن جا که واقعیت را با خیالات خود در تعارض می بیند، به انکار واقعیت بر می خیزد. سعدی هم نهایت سعی خود را به کار برده است، تا مخاطبانش باور کنند که سفرها و ماجراهایی که نقل می کند نیز برایش رخ داده است. سعدی در حدود هفتاد حکایت از بوستان و گلستان، و البته بیشتر در گلستان، را در وقایع «دخیل نموده» است. اکثر این حکایت ها چنان پرداخت شده اند که اگر هم به راستی رخ نداده باشند، دست کم باورپذیر به نظر می رسند. اما در این میان حکایت هایی هستند، بیشتر به داستان های خیالی دن کیشوت شبیه اند.
بررسی شیوه «واسوخت» در غزلیات سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
55 - 66
حوزه های تخصصی:
بی شک عصاره سخن سعدی در غزلیات، چیزی جز نکوداشت معشوق و او را وصف کردن و به نیکی یاد کردن نیست و این ویژگی ها آن قدر در شعر شاعر برجسته اند که موضوعات دیگر از جمله رگه هایی از واسوخت گرایی در این غزل ها کمتر به چشم آمده است. مقاله حاضر کوشش می کند با نشان دادن نمونه هایی از شعر سعدی که رگه هایی از واسوخت گرایی از قبیل گله از معشوق و سرزنش کردن او را در بر دارد، یادآوری کند که سعدی به این بخش از روابط عاشقانه که کار به شکوه و شکایت هم می کشیده، توجه داشته است. با نگاهی به شعر انوری و وحشی بافقی که پیش و پس از روزگار سعدی شعر سروده اند، بحث واسوخت گویی سعدی را دنبال کرده ایم.
تحلیل و مقایسه عناصر موسیقایی در غزلیات سعدی و رهی معیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
رهی معیری از شعرا و ترانه سرایان معروف معاصر است که با مطالعه غزلهای سعدی، حافظ، مولوی و عراقی خود را از چشمه فیاض شعر پیشینیان سیراب کرد و یکی از غزل سرایان مشهور معاصر ایران شناخته شد. روانی، انسجام و خیال انگیزی سخن او آن گونه است که شعر او به سبک سخن سعدی نزدیک می شود؛ از این رو در این پژوهش کوشش شده است عناصر موسیقایی غزلیات این دو شاعر با توجه به موسیقی بیرونی، کناری، درونی و معنوی با ارائه میزان کاربرد آنها در یک تحلیل مقایسه ای بررسی گردد. با مطالعه و تحقیق انجام شده این نتیجه حاصل شد که سعدی و سپس رهی با بهره گیری از عناصر موسیقی افزای سخن بر زیبایی و شیوایی و تأثیر کلام خود افزوده اند؛ اگرچه اختلافاتی در شیوه بیان و کاربرد عناصر موسیقایی از نظر ساختار و شکل سخن دیده می شود.
معشوق مهتر و کهتر در غزلیات و رباعیات سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
31 - 46
حوزه های تخصصی:
هجوم مغول و ترس مردان از غارت نوامیس، رواج عرفان، تفکر بی-ارزش بودن زنان و پیدا شدن معشوق ترک در جامعه ایران عواملی هستند که جایگاه اجتماعی زن را در عصر سعدی مهم و پیچیده کرده است. در چنین شرایطی سعدی به عنوان شاعری مردمی به انعکاس جامعه زمان خود در آثارش می پردازد و زن در مقام معشوق، غزلیات او را تازگی و طراوتی بی نظیر می بخشد. در غزلیات و رباعیات عاشقانه او معشوق چه از نوع روحانی یا زمینی، شاهد یا معشوق ترک، مضمونی است که بسیار تکرار می شود. در یافته ها مشخص شد وصف معشوق و شیوه مخاطب قرار دادن او در رباعی که خاستگاهی مردمی و ریشه در فهلویات دارد، منزلت اجتماعی پایین وی را نشان می دهد و در غزلیات شیوه وصف و خطاب معشوق، منزلت اجتماعی بالای او را اثبات می کند. پس از تحلیل یافته ها با روش تحلیل محتوا، نتایج پژوهش نشان داد سعدی در غزلیات با وصف معشوق و بهره گیری از عناصر مربوط به زندگی طبقات اجتماعی بالا مانند سرو، باغ، بوستان، زیور و پیرایه، سخنرانی و سخنگویی، معشوق مهتر را می-ستاید در حالی که در رباعیات این عناصر دیده نمی شوند. در خطاب نیز با شاخص های منادا قرار دادن، اکرام و بزرگداشت، اظهار تواضع و اعزاز در کاربرد فعل، معشوقی با منزلت اجتماعی بالا را مورد خطاب قرار می دهد. حال آن که این عناصر در رباعیات نشان می دهد شاعر در این قالب معشوقی کهتر و فروتر را مورد خطاب قرار داده است.
ابزارهای بلاغی و دستوری توصیف در غزل های سعدی شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هفتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
25 - 36
حوزه های تخصصی:
توجه به مضامین حکیمانه و نه چندان دشوار سعدی، سبب شده است تا عنصر ادبی وصف و تصویر ادبی در حاشیه قرار گیرد و قوّت زبان سعدی در ترکیب جمله ها و عبارت ها مغفول بماند. اگر چه سعدی در زمانه ای می زیست که تصنع زبانی رواج داشت اما وی هوشمندانه شیوه ایی را برگزید که آراسته به زیور فصاحت و بلاغت و پیراسته از کاستی های لفظی و معنوی بود. ابیات سرشار از توصیف و تصویر وی که اغلب با تخیل و موسیقی و توازن آوایی و معنایی آمیخته است، خواننده را وا می دارد تا به زوایا و خفایای تجربه های سعدی وارد شود و به توانایی وی در توصیف و تصویر اذعان نماید. پژوهش حاضر، در مرحله نخست به بررسی توصیف و انواع آن می پردازد سپس ابزارهایی (بلاغی و دستوری) را که سعدی در توصیف از آن ها بهره جسته است، در بیست غزل سعدی مورد مداقه قرار می دهد.
تحلیل روایی حکایت های گلستان سعدی (مطالعه موردی، باب ششم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
گلستان سعدی یک اثر روایی است که از تکنیک های مختلف زمان روایی، جنبه های مختلف به لحاظ محتوایی، آموزشی، تربیتی، خلاقیت های زبانی، کوتاهی، تحریک پذیری و ایجاد حس کنجکاوی در مخاطب، مفاهیم و موضوعات متنوع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی، نوع روایت و کنش ها و واکنش ها، تنوع شخصیت راوی و پرهیز از تبدیل شدن راوی به کلیشه یا شخصیت قراردادی، چگونگی زاویه دید، کارکرد و جنبه های بلاغی به خوبی بهره برده است. حکایت های گلستان به دلیل استفاده از شگرد فشرده نویسی، نغزگویی و انتقال مفاهیم به مخاطب نیز جای بحث و بررسی دارد. در اینجا سعی شده تا بر اساس محورهای مذکور حکایت های باب ششم مورد بررسی قرار گیرد. تاکنون در مورد کتاب گلستان پژوهش های بسیاری صورت گرفته است؛ امّا هدف در این پژوهش، بررسی ظرفیت های روایی در گلستان سعدی بوده است که با دیگر پژوهش ها و نگاه هایی که به این کتاب شده تفاوت دارد و به بررسی نقش مضمون در غنی کردن کیفیت و تنوع ساختار کُنش ها و رخدادهای روایی در حکایت های آمده در باب ششم گلستان است . سعی نگارندگان بر آن بوده که ویژگی ها و مؤلفه های روایی خاص حکایت های باب ششم کتاب را از نقطه نظر ساختار و روایت موردبررسی قرار گیرد و نشان دهیم که سعدی، به لحاظ برخورداری از فهم ادبی توانسته حکایت های کتاب خود را بر پایه ها و اصول و کنش هایی بنیان گذاری کند که قرن ها بعد در داستان نویسی و داستان کوتاه نویسی پایه و مبنای نگارش مدرن قرار بگیرد.
بررسی تأثیرپذیری سعدی از قرآن کریم و نهج البلاغه در تعالیم مربوط به عشق و محبت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بی تردید عشق و محبّت، چه زمینی و چه آسمانی همواره هسته مرکزی اندیشه شاعران، نویسندگان، عرفا و اندیشمندان در طول تاریخ بوده است، امّا نوع پرداخت و نحوه بیان در آن ها یکسان نیست. سعدی نیز به عنوان خداوندگار مسلّمِ غزل عاشقانه و برجسته ترین شاعر در حوزه ادبیّات تعلیمی زبان فارسی، بسیاری از مضامین اخلاقی مربوط به عشق و محبّت را در متعالی ترین حالت خویش در کلیّات سعدی با تأثیرپذیری از آموزه های دینی معرّفی نموده است.این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تأثیرپذیری سعدی از آموزه های قرآن کریم و نهج البلاغه در تعالیم مربوط به عشق و محبت بپردازد. از مهم ترین یافته های این پژوهش آن است که سعدی عشق زمینی و آسمانی را توأمان دارد و به جایگاهی می رسد که این دو به وحدت رسیده و در نهایت راه وصول به حقیقت می شوند. عشق در کلام سعدی از عشق به انسان فراتر رفته به تمام کائنات تسرّی پیدا می کند و سرانجام به عشق الهی منجر می گردد. هم چنین سعدی با الهام گرفتن از آموزه های دینی، از مفهوم عشق و محبت برای دستیابی به فضایل اخلاقی نیز بسیار بهره برده است.
مقایسه توصیفات تصویری خسرو شیرین نظامی با معشوق درغزل سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
45 - 54
حوزه های تخصصی:
مطالعه در ساختار روایت های عاشقانه در ادبیات فارسی نشان می دهد که در سازه های ساختار این نوع ادبی یک دستور زبان روایی متشکل از سه عنصر: عشق، معشوق و عاشق وجود دارد. بر همین اساس یکی از عناصر ابراز عشق در متون غنایی«تمسک به توصیف و تصویر» است. اما تعمق در متون غنایی ادب پارسی نشان می دهد که تصویر سازی و توصیف بسته به روایی یا غیر روایی بودن اثر و همچنین دیدگاه و نگرش شاعر متمایز است. مقایسه توصیفات در غزلیات سعدی (متن غیر روایی) با خسرو و شیرین نظامی(متن روایی) به وضوح نشان دهنده این امر است. این پژوهش به مقایسه توصیف در غزلیات سعدی و خسرو و شیرین می پردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بررسی توصیفات تصویری در خسرو و شیرین و وصف معشوق در غزلیات سعدی بیانگر تحولی شگرف در شعر عاشقانه فارسی است. این تحول بیش از هر چیز ناشی از تغییر نگرش و دیدگاه های سبکی دو شاعر و همچنین نوع روایت دو اثر است. سعدی بیشتر پایبند به توصیف جزئیات ظاهری و حالات درونی معشوق بوده، در حالی که توصیف در شعر نظامی در خدمت صحنه و بیانگر یک امر روایی است. معشوق در شعر فارسی مقامی والا دارد شاعر در توصیف معشوق همانند دیگر تصاویر از توصیف های رایج در زبان بهره می برد.توصیفات غزل سعدی انتزاعی است. نظامی در تصاویر از عناصر داستانی و سینمایی استفاده می کند.
بینامتنی ذاتی اشعار عربی و فارسی سعدی (مضامین مشترک اشعار فارسی و عربی سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۹شماره ۸۶
191 - 213
حوزه های تخصصی:
بینامتنیت گویای این امر است که هر متنی در برهه ای از زمان، تحت تأثیر آثار قبل از خود بوده و با تغییر و تحول آثار پیشین به خود هویتی متنی بخشیده است. در سایه سار این نوع نگرش، هر متنی زاییده آرا و اندیشه های متون پیش از خود است. یکی از انواع بینامتنیت را بینامتنی ذاتی می نامند؛ بینامتنی ذاتی، روابط متنی یک اثر با دیگر آثار همان نویسنده یا شاعر است که در متن دیگری نیز ظهور یافته، اما نه به مثابه تکرار. سعدی، شیخ المتکلمین و شاعر ذولسانین، مضامین و مفاهیمی در اشعار عربی خود به کار برده که این مضامین در اشعار فارسی او نیز به کار رفته است. پژوهش حاضر، به شیوه تحلیل محتوا و با رویکردی زیباشناختی، اشعار عربی و فارسی سعدی را از دیدگاه بینامتنی ذاتی کاویده و شباهت های مضمونی و ظرافت های لفظی و معنوی سخن سعدی را بیش از پیش نشان داده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شیخ اجل با هنرمندی خویش در تکرار مضامین، هرگز دچار دوباره گویی نشده و ذوق و قریحه سرشار او با استفاده از تکنیک ها و آرایه های ادبی و بلاغی، هر بار جامه ای نو به سخنش پوشانده و مخاطب را مسحور هنرنمایی خویش کرده است. نکته مهم اینکه کلام سعدی در بینامتنی ذاتی سخنانش نه تنها به تکرار نینجامیده، بلکه منجر به خلق تصاویر جدید و ممتاز شده و این همان ویژگی است که سعدی را از دیگران متمایز کرده است.
بررسی اشعار سعدی و امیرخسرو دهلوی در دیوان جهان ملک خاتون و معرفی اشعار نویافته او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴۲
171 - 200
حوزه های تخصصی:
دلیل ثبت یکسان شعری یا اشعاری در دیوان دو شاعر، عموماً یا خطای کاتبان یا رونویسی یک شاعر از دیگری است. مصادیق این دو، در دیوان جهان ملک خاتون وجود دارد.21 رباعی مشترک با سعدی در دیوان جهان موجود است که ارتباطی با بحث تتبعات یا سرقات ندارد و دخالت مالکِ دست نویسِ ش 763 پاریس و اهمالِ مصححان دیوانِ چاپی جهان، عامل این خلط اشعار بوده اند.از سوی دیگر، جهان ملک خاتون شاعری مقلّد است و همان طور که از انوری، سعدی، خواجو، سلمان ساوجی، حافظ، جلال عضد و دیگران مصاریع و ابیاتی را در شعر خویش –عموماً بی یادکرد نام ایشان که شرط اصلی تضمین است- ذکر کرده، به اشعار خسرو دهلوی نیز علاقه ای وافر داشته است. چنان که از تتبعات وی از خسرو بر می آید، تقلید از این شاعر در اشعار جهان مشهود است. اما علاوه بر امر تتبع، تقلید و استقبال از شعر خسرو که در بسیاری از اشعار جهان قابل مشاهده است، 15 غزل از خسرو نیز عیناً در جمع اشعار جهان ملک مشاهده می گردد که ظنّ سرقت ادبی و رونویسی این اشعار می رود. در پایان، اشعار و ابیاتی تازه از جهان (بیش از 110 شعر در غزل و رباعی) که در نسخه اساس مصححان نبوده و در نسخه چاپی دیوان وی نیز به ثبت نرسیده، معرفی خواهد شد.
مقاله ی کوتاه: تصحیح و توضیح بیتی از سعدی: شمع را باید از این خانه به در بردن و کُشتن...(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
274 - 283
حوزه های تخصصی:
برای فهم یک شعر پی بردن به معانی واژه ها، اصطلاحات و ترکیب ها کافی نیست؛ بلکه آگاهی از دانش ها، کُنش ها، اوضاع اجتماعی، هنرها و فرهنگ های روزگار سرایش شعر، به درک آن، کمک بسزایی می نماید. بیت «شمع را باید از این خانه به در بردن و کُشتن/ تا که همسایه نگوید که تو در خانه ی مایی» در تصحیح ها و شرح های غزلیات سعدی ضبط های گوناگون و معانی متفاوتی دارد. نگارنده با مروری کوتاه بر شرح های غزلیات سعدی دریافت که شارحان یا به دلیل ساده انگاریِ بیت، آن را شرح نکرده اند، یا به برخی لغات موجود در این بیت بی توجه بوده اند؛ پس شرح این بیت مشهور سعدی لازم به نظر رسید. این جُستار در پی آن است تا ضمن بررسی اختلاف نسخ و تحلیل شرح های مختلف غزل های سعدی از منظری جدید، به منطقی ترین و کم خطاترین معنا دست یابد. معنایی که مبتنی بر فرهنگ توده ی مردم شیراز و شاید دیگر نواحی ایران زمین باشد.
تحلیل شخصیّت سعدی بر اساس تیپ های شخصیّتی (برون گرایی- درون گرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم ادبی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
119 - 145
حوزه های تخصصی:
برون گرایی(Extraversion) و درون گرایی(Introversion) از جمله صفت های شخصیتی در نظریه شخصیّت انسان است. این دیدگاه توسط کارل گوس تاو یونگ در سال 1920 میلادی عمومیت یافت. پس از یونگ، دیگ ر نظریه پردازان شخصیّت با رویکرد صفات در شخصیّت از جمله هانس آیزنک به موضوع تیپ های شخصیّتی پرداختند. هر دو صفت برون گرایی و درون گرایی، در شخصیّت تمامی انسان ها وجود دارد و اغلب به آن به شکل یک زنجیره پیوسته واحد نگریسته شده است. بنابراین، همه انسان ها هر دو گرایشِ برون گرایی و درون گرایی را دارند، ولی یکی از آن دو بر دیگری غالب است و افراد با آن وج ه غالب معرفی می شوند. سعدی یکی از بزرگ ترین شاعران ادب فارسی است. علاوه بر آنکه سخنش در فصاحت، بلاغت و زیبایی در اوج قرار دارد، محتوای سروده ها و نوشته هایش نیز همواره مورد توجه بوده و به شیوه های گوناگون مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. بسیاری از اندیشه های سعدی با مفاهیم روان شناختی امروز قابل تطبیق اند. برای شناخت بهتر شخصیّت او، با بررسی و تحلیل آثار و نوشته ها و اشعارش با تکیه بر بوستان و گلستان، و تطبیق مفاهیم آن ها با تعریف و ویژگی های افراد درون گرا و برون گرا، در پی آنیم که شخصیّت سعدی را از این زاویه بنگریم و خواهیم دید سعدی برپایه آثار اصلی و ممتازش و تحلیل روان شناختی آن ها، شخصیّتی برون گرا دارد. ویژگی شخصیّتی سعدی بر اساس تیپ های هشت گانه شخصیّتی یونگ و نظریه صفات آیزنک به دو تیپ شخصیّتیِ برون گرای حسی و برون گرای شهودی نزدیک تر است.
بررسی بازتاب اندیشه سفر (مهاجرت) بر شخصیّت پردازی غزلِ عاشقانه سعدی شیرازی و طالب آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم ادبی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
173 - 198
حوزه های تخصصی:
تخیلِ هنری شاعر مهم ترین عامل شکل دهنده به شعر اوست، اما مکان و زمان بر گفتمان وی تأثیر چشمگیری دارد. در پیوند با این موضوع، شعر غنایی فارسی به ویژه غزل، حاصل حساسیت و عاطفه شاعر در روزگاری پُر تلاطم است. چنین روزگاری دو واکنش را از سوی شاعر در برداشته؛ فروخزیدن به جهان درون یا برون رفت از مکان واقعی و جستجوی زمان مکانی عاری از آشوب. در این میان دو شاعر از دو دوره و سبک ادبی فارسی یعنی «سبک عراقی» و «هندی» که به سبب تحولات عمیق فرهنگی دینی، سیاسی و اجتماعی، بخش قابل توجهی از عمر خود را در سفر و مهاجرت سپری نمودند، موجد نگرش های متفاوتی به جایگاه و ویژگی های معشوق در غزل گردیدند که پیش از آن بی سابقه بوده است. در این پژوهش کوشش شده به روش توصیفی تحلیلی، غزل های عاشقانه سعدی و یکی از پیروان او (طالب آملی) بررسی شود تا تحولات ایجاد شده بوسیله این دو شاعر متأثر از سفر و یا مهاجرت بر اجزای غزل نقد گردد. حاصل کار نشان می دهد ریشه های اصلی تفکر دو شاعر، متأثر از زمینه و زمانه مهاجرت یا سفر به غرب و شرق (عراق و شبه قاره)، خودآگاه منجر به تغییر زاویه دید شاعر در پرداخت مضمون عشق، منش وکنش معشوق و عاشق و توصیف ظاهر ایشان شده و مفاهیم و گفتمان جدیدی را در حوزه شعر غنایی فارسی رقم زده است.
نقد گلستان سعدی از دیدگاه نظریه شناختی- اجتماعی بندورا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
461 - 484
حوزه های تخصصی:
گلستان، تاثیرگذارترین کتاب نثر در ادبیات فارسی است که سعدی، شاعر و نویسنده پارسی گوی در آن به ذکر واقعیات زندگی انسان و نصایح اخلاقی، در یک دیباچه و هشت باب به نثر مُسَّجَع پرداخته است. امروزه بررسی رفتارهای مختلف انسانی در گلستان از منظر روان شناسی قابل تأمل است. این پژوهش، به دور از ملاک ارزش گذاری، به روش مقایسه ای بر آن است تا نظرات سعدی را در حکایت های گلستان با نظریه شناختی-اجتماعی بندورا مقایسه کند. شیوه پژوهش، کتابخانه ای و اسنادپژوهی است و روش تحلیل نیز جنبه تطبیقی دارد و در طرح هر مفهوم به نمونه های چندی اشاره شده است. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که ﺳﻌﺪی از ﻗﺎﻟﺐ ﺣکﺎیﺖ ﺑﺮای ﺑیﺎن ﺑﻬﺘﺮیﻦ روش های زﻧﺪﮔی ﺑﻬﺮه می گیرد و سعی دارد ﺑﺮای ﺑﻬﺒﻮد رواﺑﻂ و رﻓﺘﺎرﻫﺎی اﻧﺴﺎﻧی، راﻫکﺎرﻫﺎیی ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﻮد اراﺋﻪ نماید. این مفاهیم اﻣﺮوزه ﺑﺎ ﻧﻈﺮیﻪ شناختی-اجتماعی بندورا ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که سعدی به مفاهیم عمده نظریه شناختی-اجتماعی بندورا نظیرِ یادگیری مشاهده ای و فرایند مؤثر بر آن، موجبیت متقابل و عاملیت انسانی در حکایات پرداخته است.
انعکاس نظریه شخصیت جنایی در آثار سعدی شیرازی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نظریه شخصیت جنایی از جمله نظریات نوین جرم شناسی است. سردمداران این نظریه معتقدند چهار ویژگی «خودبینی»، «ناپایداری»، «پرخاشجویی» و «بی تفاوتی عاطفی» عناصر تشکیل دهنده شخصیت جنایی هستند و درصورت کنترل این چهار مشخصه، احتمال ارتکاب جرم کاهش خواهد یافت. مواد و روش ها: روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی است. ملاحظات اخلاقی: در به سامان رسیدن این تحقیق ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است. یافته ها: سعدی به عنوان شاعر و نویسنده مشهور قرن هفتم در ایران، در متون ادبی خود با بررسی این چهار عنصر، به تأثیر آن در شخصیت افراد می پردازد. در آثار سعدی ارتباط تنگاتنگی با نظریات جرم شناسی می توان یافت. سعدی همچون یک جرم شناس با تسلط بر نظریات مختلف سعی دارد در قالب شعر و نثر موزون، عوامل گرایش افراد به ناهنجاری و رفتارهای ضد اجتماعی را بازگوید. در این میان «خودبینی»، «ناپایداری»، «پرخاشجویی» و «بی تفاوتی عاطفی»- که از ارکان نظریه شخصیت جنایی است- جایگاه ویژه ای در سخنان وی دارد. نتیجه گیری: نظریه شخصیت جنایی - به مانند بسیاری نظریات دانشمندان نوآوری غربی – سال ها قبل با بیانی به مراتب شیواتر توسط اهل ادب و فرهنگ ایران زمین و مشخصاً سعدی شیرازی مطرح شده است.