مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
سعدی
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه بیان مطالب در قالب حکایت و داستان تأثیرگذارتر و دلنشین تر است، سعدی در بوستان برای نقل آموزه ها و مطالب عالی اخلاقی و حکمی از حکایات تمثیلی بهره برده است. برای شناخت بهتر آثار ادبی باید به واکاوی آن ها پرداخت، به همین دلیل ضرورت دارد حکایت های تمثیلی بوستان تحلیل و بررسی شود. در این پژوهش برآنیم تا با روش تحلیلی توصیفی و با هدف شناخت حکایت های تمثیلی بوستان به این پرسش پاسخ داده شود که سعدی چگونه و با چه هدفی از تمثیل بهره برده است و حکایات تمثیلی تا چه اندازه به زیبایی مطلب افزوده و در انتقال مفاهیم مؤثر بوده اند. نتایج نشان می دهد که سعدی در آفریدن حکایت های تمثیلی و ارائه شاهد و مثال های مناسب و متنوع موفق بوده است و مطالب ارزنده مورد نظر خود را در قالب داستان های کوتاه تمثیلی به گونه ای بیان نموده، که بر خوانندگان بسیار تأثیرگذار باشد. بیان آموزه های اخلاقی در قالب داستان افزون بر التذاذ ادبی، سبب ماندگاری آن ها نیز شده است.
بررسی عشق سعدی براساس نظریۀ روان درمانگری اگزیستانسیال اروین یالوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش چشم گیر مدل ها و شبکه های ارتباطی؛ همچنین تنوّع نیازهای زیستی و فرهنگی باعث از بین رفتن مرزهای قراردادی رشته ها و علوم به ویژه علوم انسانی شده است. امروزه باتوجه به افزایش مشکلات روانی و بالارفتن آمار خودکشی، بشر نیازمند روش هایی است، تا با استفاده از آن بتواند گنجایش روانی افراد را بالابِبرد. بنابراین برای کمک به نظریه سازی در رشته هایی چون روان درمانی نیاز به بهره مندی از علومی نظیر ادبیات هستیم؛ زیرا روان درمانی مبتنی بر ادبیات به علت وجود آموزه های تعلیمی، اخلاقی و دینی، می تواند خدمات شایسته ای به روان درمانگری کند. سعدی متفکّر بزرگی که به خاطر بیان، حکمت اخلاقی و مشرب فلسفی خود شهرت جهانی پیداکرده است، در آثار خود به بیان ارتباط و معنای واقعی عشق ورزی پرداخته است. در پژوهش حاضر با روش های توصیفی-تحلیلی، مبتنی بر مطالعات میان رشته ای به بررسی عشق در افکار سعدی با رویکرد روان درمانگری اگزیستانسیال یالوم پرداخته شده است. هدف اصلی پژوهش پاسخ به این سؤال است که سعدی و یالوم چگونه به انسان ها کمک می کنند، تا از طریق عشق و ارتباط با دیگری، با تنهایی اگزیستانسیال خود در زندگی کنار بیایند یا خود را از آن برهانند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، باوجود تفاوت فرهنگی و بُعد زمانی-مکانی، هر دو اندیشمند با زبان و شیوه ای تقریباً یکسان به بیان برقراری ارتباط با دیگری از طریق «عشق عاری از نیاز» پرداخته اند.
هم سانی یا دگرسانی دو اهرم عشق در غزلیات مولانا و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال بیستم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
135 - 156
حوزه های تخصصی:
یافتن نقاط اشتراک و اختلاف بین عاشق و معشوق (دو اهرم عشق) در دیوان شاعران مختلف به شناخت بیشتر جهان بینی و معیارهای زیباشناسانه آن ها کمک می کند. در این مقاله با روش تحلیل مقایسه ای و با استفاده از ابزار کتابخانه ای، ویژگی های گوناگون عاشق و معشوق در پنجاه غزل از سعدی و پنجاه غزل از مولانا استخراج شده است. بر اساس آن، گونه های مختلف معاشیق دسته بندی و در آخر اشتراکات و اختلافات نگاه دو شاعر بررسی شده است. یافته ها در پی اثبات یا ردِ علمی برخی از فرضیه هایی است که پیشتر وجود داشته اند؛ فرضیاتی چون دست نیافتنی بودن معشوق سعدی، شخصی تر بودن عشق در غزلیات او، ثابت قدم تر بودن مولانا در استغراق اثبات شده است؛ همچنین این نکته که جمال، شرط اولیه عاشقی سعدی اما برای مولانا نتیجه عشق است و ویژگی های عاشق و معشوق در غزلیات متفاوت (عاشقانه/عارفانه) یک شاعر به هم شبیه تر هستند تا گونه مشابهش در غزل شاعر دیگر. این یافته ها که ریشه در آرای عرفانی مولانا و جمال شناسی سعدی دارد بر تفاوت بنیادی جهان بینی دو شاعر صحه می گذارد. از دیگر تفاوت ها می توان به اختلاف موضعشان در برابر هردو نوع عشق حقیقی و مجازی، چگونگی توصیف معشوق، میزان قدرت عاشق در موقعیت عاشقانه و احساسات او اشاره کرد.
جامعه شناسی غزلیات انوری و سعدی با رویکرد زبان شناسی نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال بیستم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
157 - 174
حوزه های تخصصی:
انوری ابیوردی و سعدی شیرازی از غزلسرایان برجسته سده 6 و 7 ه.ق در عرصه غزلیات عاشقانه اند که وجود فاصله یک صد ساله بین آن دو بررسی غزلیاتشان را از منظر جامعه شناسی حائز اهمیت می سازد. در مقاله حاضر با تکیه بر رویکرد زبان شناسی نقشگرای هلیدی که برای زبان نقش مهمی در بازنمایی جهان واقع و پدیده های اجتماعی قائل است، تحولات معنایی غزلیات انوری و سعدی و نحوه انعکاس بافت موقعیتی فردی و اجتماعی آنان در ساختار غزل، موضوع تحقیق قرار گرفته است. بنابراین، پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که انواع فعل در غزلیات سعدی و انوری چه تحولات اجتماعی و فرهنگی را منعکس می سازد. بدین منظور، برمبنای روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر نظام گذرایی فعل در زبان شناسی نقشگرا، بسامد هر یک از فرآیند های فعلی - شامل رابطه ای، مادی، وجودی، کلامی، رفتاری و ذهنی- را در 100 غزل آغازین دیوان هر یک از دو شاعر مذکور استخراج کرده و نوع کارکرد هر فرآیند در پیوند با نقش بینافردی و گستره متنی هر یک با یکدیگر مقایسه شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که غزلیات انوری غالباً مبتنی بر تجارب عاشقانه شخصی و به تمام معنا غزل است، حال آن که غزل سعدی دارای معانی و مفاهیم گوناگون فردی، اجتماعی، اخلاقی و تربیتی است که به شیوه ضمنی در سطوح استعاری، تمثیلی و کنایی زبان نمود پیدا کرده است.
واکاوی نمودهای شخصیت خودشکوفا در بوستان و گلستان سعدی با رویکرد تطبیقی به نظریۀ راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
153 - 178
حوزه های تخصصی:
نیمه دوم قرن بیستم، مکتب «انسان گرایی» پدیدار شد. هدف در این مکتب، تلاش برای بالابردن سطح خودآگاهی انسان و کشف توانمندی های بشر امروزی است. یکی از طرفداران و نظریه پردازان این مکتب کارل راجرز (1902‑1987 م.) بود. او ویژگی هایی را برای افراد در مسیر رشد و شکوفایی برگزید. از میان حکیمان و بزرگان ادب فارسی، سعدی در دوران زندگی با مسائل گوناگون اجتماعی روبه رو بوده است. وی در قالب حکایت و شخصیت های داستانی، راهکارهایی برای رسیدن انسان به رستگاری معرفی می کند. در این پژوهش، شخصیت های دو اثر مهم و ارزشمند بوستان و گلستان سعدی برپایه الگوی انسان خودشکوفای راجرز بررسی می شود و مطابق با دیدگاه وی تطبیق می یابد. نگارندگان در این پژوهش، خودشکوفایی و انسان خودشکوفا را بحث و بررسی می کنند. نتیجه بررسی ها نشان می دهد در این دو اثر تعلیمیِ ارزشمند که رهاورد سیر آفاقی و انفسی سعدی است، شخصیت هایی از اقشار گوناگون، ازجمله عالم، عارف، زاهد، ملک زاده و همسر مرد درویش نقش تأثیرگذاری داشته اند. آنان با پذیرش روبه رو شدن با دشواری های زندگی، خلّاقیت و اراده آزاد در تصمیم گیری ها، مطابق نظریه راجرز، توانسته اند به خودآگاهی و کمال انسانی راه یابند.
تضمینی دیگر از گلستان سعدی اثر تفته سکندر آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
توجه و اقبال گسترده در شبه قاره به آثار سعدی در میان پژوهش های سعدی شناسی در ایران تا حدی مغفول مانده است، حال آنکه بررسی شرح ها، فرهنگ نامه ها، انتخاب ها، استقبال ها، تتبع ها و ترجمه های گوناگون از آثار سعدی به زبان های گوناگون در شبه قاره می تواند راهگشای مشکلات ابیات و عبارات سعدی در تصحیح، شرح، خوانش، معنایابی و به طورکلی مکمل مطالعات سعدی شناسی باشد. از این رهگذر، پژوهش حاضر به بررسی یکی از تقلیدهای گلستان سعدی، یعنی تضمین گلستان اثر میرزا هرگوپال تفته سکندرآبادی (1214-1296 ه.ق) پرداخته است تا به این پرسش پاسخ دهد که آیا از طریق ابیات تضمینی گلستان در اثر تفته می توان به ضبط ها و قرائت های تازه ای در تصحیح گلستان دست یافت؟ تفته در دو اثر خود به اقتفای سعدی رفته است؛ در سنبلستان ، به بوستان نظر داشته و در تضمین گلستان به شیوه ای منظوم، ابیات گلستان را تضمین کرده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی پس از بیان ویژگی های ساختاری تضمین گلستان و ذکر انواع تضمین های به کاررفته در آن، به مقایسه ابیات تضمینی از گلستان در اثر تفته با تصحیح های یوسفی، خزائلی، ایزدپرست از گلستان سعدی، پرداخته و با استفاده از اثر تفته، ضبط پاره ای از واژگان گلستان را در تصحیح های فوق بررسی و بازبینی کرده است.
تقابل های دوگانه و معنایی در ساختار بلاغی و نحوی کلام سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۱
327 - 351
حوزه های تخصصی:
بررسی مبحث تقابل های دوگانه در آثار ادبی و هنری به جهت درک و دریافت بهتر و عمیق تری از این آثار، امروزه مورد توجه زبانشناسان و روایت شناسان معاصر قرار گرفته است. در این پژوهش با نگاهی به آثار و اندیشه های سعدی، به بررسی تقابل های دوگانه یا زوج های متقابل به عنوان یکی از ارکان و عناصر محوری در مؤلفه هایی که سعدی به بیان مضامین و درون مایه های مرتبط با بهداشت و سلامت روان پرداخته است، توجه نموده ایم. با توجه به ماهیت مؤلفه های مورد مطالعه در این جستار، پارادایم پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و روش بازنمایی، از طریق تحلیل محتوای کیفی صورت گرفته است. میدان مورد مطالعه و محدوده پژوهش حاضر که از طریق نمونه گیری هدفمند از آثار سعدی انتخاب شده، بر اساس اصل بسندگی کفایت شواهد، تعیین گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تقابل واژگان با بار معنایی متقابل و متضاد، بخش قابل توجهی از اشعار و نوشته های سعدی را دربرمی گیرد. با نگاهی ساختارگرایانه به نمونه های مورد بررسی درمی یابیم که این نشانه ها تبیین حقیقی و عینی از راهکارهای عملی در کسب آرامش و آسایش روحی را بر اساس آموزه های اخلاقی، عرفانی و تعلیمی از جهت هنری و معنی شناسی مورد توجه قرار می دهد و در قالب تقابل های معنایی، ضمنی، ساختاری در واحد جمله و تقابل های ادبی در کلام سعدی ارائه شده است.
کهن الگوی سایه در بوستان سعدی: با تأکید بر نسخه مصور بوستان سعدی محفوظ در موزه چستربیتی لندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
470 - 489
کهن الگوها همان تصاویر باستانی و تجربه های کهن بشری است که چون میراثی از گذشتگان در روان هر شخص قرار دارد، محتویات ناخودآگاهی جمعی را تشکیل می دهد از مهم ترین یافته های یونگ می باشد. یکی از این کهن الگوها، سایه است که در تفرد و تکامل روان، تأثیر به سزایی دارد. سایه، بخش تاریک وجودمان و ویژگی های منفی است که وجود آن ها را در خود انکار می کنیم و تنها با شناخت و پذیرش آن اولین گام در راه تفرد را برداشته ایم. ادبیات یکی از عرصه های ناخودآگاهی است که نمایانگر لایه های پنهان خالق اثر می باشد. با سیر در آثار سعدی ردپایی از این صور اساطیری و برخی نظریات روان شناسی یونگ را می توان دید. مسئله اصلی در این جستار تطابق عملکرد سعدی با نظریات یونگ در برخورد با سایه است. این پژوهش بر آن تا با روش تحلیلی و توصیفی به تبیین کهن الگوی سایه و بررسی آن در حکایاتی از بوستان بپردازد و نشان دهد که سعدی پیش از یونگ با زبان و تعبیرات منحصربه فرد خویش به این جنبه تاریک روان اشاره کرده است. راهکاری را که در رویارویی با سایه ارائه می دهد با شیوه روان درمانی یونگ منطبق است؛ گویی کلام سعدی آبشخوری برای اندیشه های یونگ است. برخی از این مفاهیم را می توان در نگاره های موجود در نسخ مصور بوستان سعدی در موزه چستر سیتی لندن نیز مشاهده کرد. اهداف پژوهش: بررسی کهن الگوی سایه در بوستان سعدی با تأکید بر نسخه مصور بوستان بررسی تطبیقی کهن الگوی سایه در بوستان سعدی و انطباق آن با آراء یونگو. سؤالات پژوهش: کهن الگوی سایه چه جایگاهی در زبان و تعبیرات سعدی در کتاب بوستان دارد؟ کهن الگوی سایه در آراء یونگ دارای چه وجوه اشتراکی با زبان سعدی در کتاب بوستان است؟
بررسی شاخص های صوری و محتوایی ادبیات تعلیمی در حکایت «جدال سعدی با مدعی»
ادبیات تعلیمی، یکی از مهم ترین انواع ادبی در ادبیات ملل مختلف و به ویژه ایران است. استاد مسلط تعلیم و تربیت در ادبیات فارسی، سعدی است که ارزش آثار او بر هیچ کس پوشیده نیست؛ از این رو، این پژوهش بر آن است تا با بهره گیری از روش مطالعه کتابخانه ای و به صورت تحلیلی- توصیفی، حکایت «جدال سعدی با مدعی» را بر اساس شاخص های صوری و محتوایی ادبیات تعلیمی مورد بررسی قرار دهد. حاصل مطالعات بیانگر این است که ویژگی هایی چون تمثیل، بسامد بالای جملات استفهامی، بسامد بالای جملات امری و نهیی، هنجارگریزی نحوی و جابجایی ارکان جمله، نمایشی کردن موضوع، استدلال و تفسیر سخن، لغات، ترکیبات و تعبیرات ادبیات تعلیمی، تصویر ساده و رسا، استفاده از هنرسازه های ادبی در راستای تعلیم، تأکیدی بودن نقش تشبیه، سادگی و رسایی زبان و بیان، مخاطب و خواننده محوری و صریح بودن از مهم ترین خصوصیات صوری و اشاره به آیات قرآنی، احادیث و روایات، دیدگاه تقدیرگرایانه، عقل گرایی و خردورزی، رویکرد یکسونگرانه (رویکرد مذکرمحور)، ذکر آموزه های اخلاقی به شیوه پند و اندرز، آموزنده و تهذیب کننده بودن، واقع گرایی و دوری از خیالبافی، از جمله ویژگی های محتوایی حکایت سعدی هستند. حاصل سخن آنکه، حکایت «جدال سعدی با مدعی»، یکی از بهترین حکایات تعلیمی در حیطه ادبیات تعلیمی است.
بررسی خودانتقادی در آثار سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
خود انتقادی عبارت است از تمایل به خودارزیابی که در آن یک ادیب خواه نویسنده باشد یا شاعر، نگرش، شخصیت و حتی اثر خود را ارزیابی می کند. در نوع ادبی نقد خویشتن، انتقاد از خود به شاعر کمک می کند تا اثر خود را به نحو مطلوب تری نمایش دهد و بر غنای آن بیافزاید؛ زیرا انتقاد از خود بینش بهتری را در مورد تغییرات احتمالی و ضروری و همچنین دستاوردهای اثر به صاحب آن ارائه می دهد. در این مقاله برآنیم تا به بررسی خودانتقادی در آثار سعدی بپردازیم. برای این منظور، در بخش نخست، نگاهی گذرا به نقد و خودانتقادی خواهیم داشت و در بخش دوم، اشعاری از سعدی بر پایه این روش نقد و تحلیل می شود. در این تحلیل، بررسی می شود که سعدی از کدام نوع انگیختگی ها استفاده می کند. خودانگیختگی و دیگرانگیختگی چگونه در آثار سعدی متبلور شده اند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیل و براساس مطالعات کتابخانه ای انجام شده و نتایج گویای این است که هر دو نوع خودانتقادی در آثار سعدی دیده شده است. عواطف و احساسات، بیان مهارت ادبی و بیان ناتوانی و عجز سعدی از زبان خود، مهم ترین مؤلفه های خودانگیختگی سعدی در نقد خویشتن و عوامل انسانی و محیط بیرونی از علل دیگرانگیختگی وی در نقد خویش به شمار می آید.
باستان گرایی، رهیافتی به هویّت فرهنگی در آثار سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
باستان گرایی، یکی از رهیافت های مهم به فرهنگ کهن و بازسازی و بازآفرینی آن است. در دوره معاصر که پدیده جهانی شدن، ملّت ها را در معرض بحران هایی قرار داده است، با رویکرد باستان گرایانه، می توان به خودآگاهی، هویّت فرهنگی و ملّی دست یافت. آثار سعدی یکی از منابع مهمّ پژوهش درباره مؤلّفه های فرهنگ ایران باستان است و یافته های تحقیق دلالت بر این دارد که ایجاد امنیت وجودشناختی، تبیین فضایل اخلاقی، التیام حسّ حقارت در برابر هجوم اقوام بیگانه، انتقاد از شیوه زمامداری زمانه، تصویر جامعه آرمانی، تهییج غرور ملّی و روح حماسی، احیای هویّت فرهنگی و ملّی، عمده ترین اهداف باستان گرایی سعدی است. هم چنین سعدی هرگز به گِرد باستان زدگی نمی گردد و درصدد جایگزین سازی فرهنگ باستانی به جای فرهنگ اسلامی نیست، بلکه باستان گرایی او درس نامه فرهنگ و ادب ایران است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و واحد آن، بیت ها و عبارت های مربوط به باستان گرایی در آثار سعدی و جمع آوری اطّلاعات، کتابخانه ای است.
تفرد در سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
از مهم ترین بخش های قابل توجه در حوزه روان شناسی ادبی، بخشی است که در آن به تحلیل فرآیندهای روانی ذهن پرداخته می شود. در این بخش که از آن با عنوان «روان شناسی تحلیلی» یاد می شود، بنیانگذار سوئیسی آن یعنی کارل گوستاو یونگ، ذهن را از حیطه بندی روان شناسان پیش از خود از جمله استادش، فروید، فراتر برد و بخشی به عنوان «ناخودآگاه جمعی» را به آن تحلیل ها افزود. او معتقد بود که انسان از حدود فردی خود می گذرد و به جهان «ناخودآگاه جمعی» گام می گذارد. آنچه که یونگ را از دیگر هم ترازانش در ارائه بحث «ناخودآگاه جمعی» جداکرد، توجه به «صورت ازلی» یا «کهن الگو» بود. یعنی چیزی که یونگ معتقد بود باعث شکل دادن به شخصیت و رفتار ما و همچنین عامل تفاوت ما بواسطه این شکل گیری شخصیت و رفتارمان از دیگران می شود. سعدی نیز چون دیگر آدمیان تحت تاثیر این کهن الگوها بوده و با استناد به برخی منابع و مطالعات کتابخانه ای می توان ادعا داشت که او نیز متاثر از این کهن الگوها، البته به شکلی ناخودآگاه دست به آفرینش های ادبی و خلق حکایات پرمغز ادبی می زده است. از مهم ترین کهن الگوهای تاثیرگذار روی سعدی، کهن الگوی «سایه» بوده است، ولی آنچه که سعدی را از دیگران متمایز می کند، رندانگی او در کتمان و پنهان کردن تاثیر این کهن الگو بر روی رفتار و شخصیت اوست.
تصویر رنگ در غزل های سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
رنگ ها بیانگر احساسات و عواطف است و ویژگی های درونی افراد را منعکس می نماید. گاه هنرمندان از رنگ ها و عناصر رنگین در تصویرسازی های عاشقانه خویش بهره برده، تجربیات عاطفی و ادراکات ذهنی خود را به کمک صنایع ادبی و شیوه های بلاغی همچون تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و غیره به گونه ای هنری و گیرا ارائه می دهند. سعدی نیز از این گونه های بیانی بهره های فراوان برده است. جستار حاضر به تبیین تصویر رنگ در غزلیات سعدی به شیوه توصیفی _ تحلیلی پرداخته و تصاویر مربوط به رنگ و تشبیهات و استعارات مربوط بدان ها را در سیصد و شصت غزل سعدی بررسی نموده است. دستاورد این پژوهش نشان می دهد که از میان پنج رنگ سیاه، سفید، سرخ، زرد و سبز که تصاویر معانی و دقایق ذهنی شعر سعدی را بهتر می نمایاند، رنگ سرخ بالاترین بسامد و رنگ سبز کمترین کاربرد را داشته است. هم چنین، شاعر با استفاده غیرمستقیم از رنگ های اشیاء رنگین و رنگ پدیده ها در ارائه تصویر رنگ بهره برده است. این تصاویر رنگین بیانگر قدرت کلام، نگاه زیبابین و توانایی سعدی در بهره گیری از صورخیالی مانند تشبیه و استعاره در ایجاد تصاویر است که سبب دلنشینی، فصاحت، تأثیر و جذابیت کلامش می شود.
سخن شناسی فرهنگ بنیاد سعدی در نقد نگرش او به فرهنگ ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
سعدی و اندیشه های او همواره مورد توجه منتقدان بوده است. یکی از جنبه های نقد که می تواند مخاطب را با اندیشه ها و سرچشمه های تفکر سعدی آشنا کند نقد فرهنگ بنیاد است. سخن شناسی فرهنگ بنیاد بر مؤلفه های فرهنگی به کار رفته در متن با توجه به تاریخ پدید آمدن اثر توجه می کند. در آثار سعدی سه آبشخور فکری می توان یافت که هر سه قدرتمند و مؤثر هستند. یکی سرچشمه های ایران باستان و توجه سعدی به فرهنگ ایران پیش از اسلام است، دوم جریان حکمت اسلامی است که سعدی را تحت تأثیر متکلمان و حکیمان بزرگ جهان اسلام نظیر امام محمد غزالی قرار داده و سومین آبشخور اندیشه او را می توان جریان عرفان ایرانی دانست که در کار تلطیف فضای زهدی و ایجاد جوّ شاعرانه در برخورد با مقولات اعتقادی است. سعدی در برخورداری از اندیشه های ایران پیش از اسلام بسیار تحت تأثیر فردوسی بوده است. در این تحقیق نشان داده ایم که سعدی چگونه نشانه های ایران باستان را در آثار خود به کار گرفته و در زمانه ای که از نظر تاریخی توجه به آیین ها و شخصیت های ایران باستان نوعی کفر به شمار می آمده چگونه توانسته گفتمان جدیدی در ستایش از داد و خرد و شکوه ایران پیش از اسلام بیافریند. این پژوهش با اتکا به اصول نقد فرهنگی در پی آن است که بداند چرا در بین شاعران و هنرمندان قبل از قرن هفتم توجه سعدی بیش از همه به فردوسی بوده است.
راه های مهار قدرت سیاسی از منظر سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تبیین و تحدید قدرت و نهایتا مهار آن از نگاه سعدی در دو بخش نصیحه الملوک و در باب سیرت پادشاهان کتاب گلستان و بیان ویژگی های حکمرانی خوب است. پرسش اصلی آن ا ست که سعدی با چه روشهایی سعی کرده تا از گسترش استبداد وفساد حاکمان مطلق العنان جلوگیری کرده وفشار بر مردم گرفتار استبداد را کاهش دهد. با بررسی صورت گرفته مشخص گردید که سعدی به عنوان اندیشمندی آگاه و با بهره گیری از میراث اسلامی ، ایرانی نظرات بی بدیلی در باب استفاده ی ابزاری از قدرت و فساد حاکمان عرضه کرده و به خصوص راهکار های علمی و عملی مفیدی برای نظارت و کنترل قدرت مدیران جامعه عرضه کرده است. سعدی توزیع عادلانه قدرت و ثروت را تنها راه رسیدن به عدالت می داند و توصیه های اخلاقی ادیان در رسیدن به این مهم را با زبانی ساده بیان و از آن دفاع می کند. پژوهش پیش رو به شیوه ی تحلیلی توصیفی به برخی از این ملاحظات مدنی و اجتماعی سعدی می پردازد.
یقظه الشعور لدی الشعراء الخالدین الشیرازیان والشابی نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه دانشگاه یزد ۱۳۸۶ شماره۱۴
161 - 192
حوزه های تخصصی:
الشعور باختصار هو القوّه التی تحرّر الانسان من الانشداد بما تنشَدّ الیه البهائم، وترفعه لیطوی مراحل کما له. وکل الخالدین فی التاریخ من المصلحین و أصحاب الکلمه والفنانین والشعراء، انّما خلدوا لأنهم ضربوا علی وتر ایقاظ الشعور. و کلّما کان الشعور لدی هؤلاء الخالدین أقوی کان تأثیرهم فی ایقاظ المتلقین أکثر وکان خلودهم أبقی وأدوم.
والشعراء من أقدر الناس علی ایقاظ الشعور، لأنهم یستخدمون «الکله» و «الموسیقی». لکنّ العظام منهم یفوقون الباقین بقوّه تأثیرهم علی الایقاظ، لما فی صدورهم من لهیب المشاعر التی تتحول الی کلمات جزله وأنعام عذبه تدخل القلوب و تثیر العواطف والشعور.
قوّه الشعر اذن لیست فی قدیمه أو حدیثه ولیست فی عربیّه أو فارسیّه، انما فی حراره لهیبه. وهذا المقال یتناول من دائره شعراء الفارسیه القدماء حافظ و سعدی، ومن دائره شعراء العربیه المعاصرین أبا القاسم الشابی. ورغم ما بین الشیرازیین والشابی من فواصل الزمان و المکان واللغه فهم ینطقون جمیعا بلغه واحده .. لغه یقظه الشعور.
نقد و بررسی انتقاد سازنده از دیدگاه سعدی و مقایسه آن با دیدگاه های صاحب نظران غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتقاد سازنده، انتقادی است که با مبانی و اصول درست به منظور پیشرفت و بهبود کارها انجام می گیرد. از این دیدگاه ممکن است هر کسی به میزان موفّقیّت و تأثیرگذاری اش در کارها مورد انتقاد قرار گیرد. همواره کسانی نیز انتقاد کردن را بخشی از وظایف خویش می دانند. با توجّه به این دو وجه و دو رابطه بین منتقدان و انتقاد شوندگان، هر چه مسئولیّت و موقعیّت انسان خطیرتر باشد بیشتر در معرض انتقاد قرار می گیرد. و این هم نتیجه طبیعی موفّقیّت او در کارها و موقعیت اوست. امّا نکته مهم این است که انسان های موفق همواره به جای جلوگیری از انتقاد دیگران و فرار از زیر بار آن، از انتقاد به عنوان فرصتی ارزشمند و هدیه ای گرانبها در جهت اصلاح کار خویش بهره می برند. در آثار بزرگان ادب فارسی، انتقاد به گونه های متفاوتی دیده می شود، امّا در این میان سعدی نقش برجسته ای دارد. او با نکته سنجی های خویش موضوع انتقاد و شرایط آن را به زیبایی بیان می کند و منتقدین دلسوز را دوستان واقعی و به منزله آینه تمام نما می داند و از آن با عنوان های نصیحت و داروی تلخ برای رفع بیماری نام می برد و تفاوت آن را با چاپلوسی بیان می کند. بسیاری از آنچه امروز از دیدگاه صاحب نظران غربی در مبحث انتقاد برای موفّقیّت در امور بیان شده است با ظرافت خاصّی در سخن سعدی آمده است.
بررسی تطبیقی نمودهای انسان گرایی در گلستان سعدی با رویکرد روان شناسی انسان گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گلستان سعدی از جمله آثار کلاسیک فارسی است که هم در داخل و هم در خارج از ایران مورد اقبال مردم قرار گرفته است. شاید به این علت که سعدی «انسان» را در مرکزیت قرار می دهد و به همه جنبه های مربوط به او توجه خاص دارد. در گلستان سعدی می توان مفاهیم و مسائلی را یافت که شاخه های مختلف علوم انسانی از جمله فلسفه و روان شناسی متاثر از آن است. به گونه ای می توان گفت سعدی انسان گرایی است که لحظاتی که سوار بر مرکب خیال در وادی حقایق حرکت می کند، بخش ناهشیار وجود او الگوی جامعی از انسان را در اشعار و نوشته هایش ارائه داده است. روان شناسان انسان گرا نیز از هنر انسان شدن سخن به میان می آورند و معتقدند که هرگاه شخصی از مکانیسم های دفاعی، مسئولیت پذیری، سخت کوشی، شیوه های نوین آزمودن و نیازهای درونی خود آگاه باشد و آنها را بشناسد به سوی کمال انسانی راه می یابد.
در این مقاله سعی شده است علاوه بر ایجاد ارتباط میان دو علم ادبیات و روان شناسی و قرابت زیاد بین اندیشه های سعدی با اندیشه های روان شناسان انسان گرا، به بررسی تطبیقی مفاهیم انسان گرایی در گلستان سعدی با الگوهای ارائه شده از سوی روان شناسان انسان گرا پرداخته شود. شیوه پژوهش کتابخانه ای و اسناد پژوهی است. یافته های این طرح بیشتر در حوزه شباهت های فکری سعدی و روان شناسان انسان گرا است. نتیجه این گونه پژوهش ها بازکاوی نو از متن و طرح همسانی های اندیشگی میان اندیشمندان است که می تواند زمینه ای خوب برای هم اندیشی فرهنگ ها و مکاتب فکری باشد.
بررسی سیره دادرسی قاضیان در قرن هفتم (با تکیه بر بوستان و گلستان سعدی و مثنوی مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۳
217 - 244
حوزه های تخصصی:
قضاوت و دادرسی همواره از مسأله های مهم جوامع بشری به شمار آمده و باتوجه به نقش پررنگ قاضیان در جامعه، این موضوع در ادبیات فارسی بازتاب گسترده ای داشته است. در حالی که آداب قضاوت قاضیان و دادگران در متون تاریخ گمشده است، شاعران و ادیبان بتصریح یا با کنایه، به افشاگری دست زده و این، اهمیت آثار آنان را دوچندان می کند. هدف مقاله حاضر بررسی ادب داوری در حکایت های دوتن از ادیبان برجسته ادب فارسی در قرن هفتم است تا از یک سو، طرز تلقّی و نوع واکنش شاعران و ادیبان آن دوره در برابر نابسامانی دستگاه قضا روشن گردد و از سوی دیگر، خصیصه های اخلاقی دادگر عادل با توجه به آن دوران بررسی شود. این تحقیق به روش کتابخانه ای انجام شده است و ماحصل، آن که از ابتدا و بخصوص، از تاریخ فاجعه بار حمله مغول به ایران، انحطاطی در دستگاه قضا ایجاد گردید که شاعران و ادیبان عدالت خواه را وادار کرد تا با سلاح کلام، جهاد کنند و کوس رسوایی قاضیان را در تاریخ بنوازند. همچنین، نتایج نشان داد که ادب داوری از دیدگاه سعدی و مولوی شامل صفات والای اخلاقی و فنّی همچون عدل و انصاف، علم و دانش، زهد و تقوی، فراست و تیزهوشی، رعایت شرع و قانون مداری است؛ با این تفاوت که سعدی بیشتر، به وضع موجود و واقعیت وضعیت قضاوت و احکام صادره پرداخته و در مقابل، مولوی بیشتر، به اخلاق آرمانی و فردی توجه کرده است.
لطافت غزلوار در قصاید سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۷
153 - 188
حوزه های تخصصی:
گوشه ای از فعالیت های ادبی سعدی، قصیده سرایی است. سال ها قبل از دورانی که او پای به عرصه شاعری نهد، زبان قصیده به رشد و کمال خود رسیده بود و شعرا از زبان قصیده سرایان سلف پیروی می کردند. اما در عصر حیات این شاعر بزرگ، بر اثر تحولات اجتماعی-سیاسی، فرهنگ درباری غالب، تغییر یافت و قصیده سرایی با افول مواجه گردید در نتیجه ذهن شاعران با غزل اُنس گرفت. در این پژوهش، برآنیم تا به این حیطه کوچک از هنرنمایی سعدی (قصیده سرایی) پرداخته، قصاید او را از منظر لطافت های زبانی واکاویم و بدون آنکه به حیطه سبک شخصی شاعر وارد شویم، آنچه را می تواند موجبات نرمی الفاظ را فراهم آورده باشد، نشان دهیم. در همین راستا، سه سطح زبانی یعنی آوایی، لغوی و نحوی، را به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی کرده ایم و با آوردن جدول آماری در بخش هایی از پژوهش، سعی در روشن تر شدن موضوع داشته ایم. سعدی با تسلّطی که بر دقایق زبان فارسی دارد، اوزان نرم و جویباری را به خدمت گرفته است. صامت و مصوّت ها بیشتر از نوعی هستند که براحتی تلفّظ می شوند و چیزی از لطافت شعر نمی کاهند. به ایجاز سخن می گوید در عین حال کلامش روشن و بدون ابهام است. او واژه های نرم را در قصاید بکار گرفته و به شکل مخفّف و مشدّد کلمات تمایل ندارد. مضامین عرفانی همراه با واژه ها و اصطلاحات آن به صورت مفرد یا ترکیب شده در این اشعار دیده می شوند، گاه زبان و لغات محاوره ای را در چینش ابیات او می یابیم. شگردهای نحوی که موجب شیوایی غزلیات سعدی است در قصاید او نیز راه یافته اند.