مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
سعدی
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۳ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
27 - 50
جهانی شدن به عنوان فرایندی فراگیر همه ابعاد زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده و فرهنگ های مختلف را در سراسر جهان با چالش های اساسی روبه رو کرده است. در چنین وضعیتی فرهنگ ایرانی نیز مانند هر فرهنگ دیگری با چالش های ناشی از جهانی شدن روبه روست. مسئله اساسی این است که آیا این فرهنگ در مواجهه با جهانی شدن به حیات خود ادامه خواهد داد؟
در این مقاله اندیشه ها و افکار سعدی، شاعر و ادیب بلند آوازه ایران که آثار ماندگار گلستان و بوستان را بر جای گذاشته است، به عنوان نمادی از فرهنگ ایرانی مورد بررسی قرار می گیرد. مطالعه گلستان و بوستان نشان می دهد جهان گرایی و نگرش جهانی جزء جدایی ناپذیری از فرهنگ ایرانی است. در گلستان و بوستان از یک سو ارزش های جهانی و مشترک بین همه افراد بشر معرفی، و به زندگی بر اساس آن توجه و تأکید شده و از سوی دیگر برای تحقق این ارزش ها همه افراد بدون توجه به قید زمان و مکان مخاطب قرار گرفته اند. به علاوه اجتماعی بودن انسان و ضرورت زندگی جمعی برای انسان به گونه ای معرفی شده که ضرورت همبستگی همه افراد بشر را به تصویر می کشد؛ از این رو فرهنگ ایرانی نه تنها از ظرفیت انطباق پذیری بالایی برای تطبیق خود با جهانی شدن برخوردار است بلکه توانایی لازم را برای غلبه بر چالش ها و تأثیرگذاری بر جهان دارد.
بررسی مقوله ابهام در غزلیات سعدی با تکیه بر نظریه امپسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویلیام امپسون (1984-1906م) ابهام را جزو عوامل ذاتی شعر و زمینه ساز واکنش خواننده می داند. از نظر او هر نوع تمایز جزیی زبانی ولو ناچیز که زمینه ساز واکنش خواننده شود، از مصادیق ابهام به حساب می آید. بنابراین علاوه بر پیچش های زبانی، برخی از شگردهای بلاغی نیز که ذهن مخاطب را با خود درگیر کرده و موجب واکنش او می گردد، از عوامل ابهام-آفرین سخن به شمار می آید. بر پایه این نظریه، مقوله ابهام در غزلیات سعدی به دو دسته ابهام های هنری و ذاتی و ابهام های زبانی و عارضی تقسیم می شود. ابهام های هنری و ذاتی به دستگاه بلاغی به ویژه صور خیال و برخی صنایع ادبی شعر او مربوط می شود و ابهام های عارضی شامل برخی عوامل زبانی و مقوله های فرهنگی و اجتماعی است. از آن جا که سعدی عواطف و احساسات خویش را صادقانه، روشن و طبیعی با مخاطب خویش در میان می گذارد، خواننده متوجه ابهام در کلام او نمی شود. بیان او به اندازه ای روشن و طبیعی است که احساسات و عواطفش را به روشنی بیان می نماید و ابهام هایی از نوع گیجی و سردرگمی که نشانگر عدم وقوف شاعر بر افکار خود باشد، در شعر او یافت نمی شود.
پوشش معشوق در غزلیات سعدی
حوزه های تخصصی:
ادبیات هر چند نتیجه زبان است اما از شرایط حاکم بر اجتماع نیز رنگ می پذیرد. آثار ادبی بیان کننده شرایط محیطی هستند که در آن خلق شده اند. با مطالعه و بررسی این گونه آثار می توان به فضای حاکم بر زمان و مکان خلق اثر پی برد. معشوق در غزل فارسی مقامی والا دارد. اما شاعر در توصیف معشوق همانند دیگر تصاویر از توصیف های رایج در زبان بهره می برد و همین نوع توصیف باعث می شود که در دیوان هیچ شاعری نتوان به تصویری روشن از خصوصیات ظاهری معشوقِ شاعر دست پیدا کرد. سعدی در بیان پوشش و نوع لباس معشوق از تصاویری استفاده می کند که در شعرهای دیگر شاعران نیز دیده می شود. در این مقاله نوع پوشش معشوق و در نتیجه جنسیت او در دوران سعدی مورد بررسی قرار گرفت. اشارات سعدی اندک و کلی است. با موارد مطرح شده در غزلیات سعدی تنها می توان تصویری کلی از لباس معشوق به دست آورد. سعدی هیچ اشاره ای به جزئیاتی چون رنگ و نوع لباس ندارد.
نگاهی به ردیف رایی در غزلیّات سعدی
حوزه های تخصصی:
ردیف که عنصری از عناصر موسیقایی و تکمیل و تایید معنا است در شعر فارسی از اصالت خاصی برخوردار است، این عنصر که معمولا در اسم و فعل واقع می شود در اشعار برخی از سخن سرایان ادب فارسی در حرف نیز واقع شده است، تحلیل معانی متعدّد حرف «را» به عنوان مبحثی دستوری در غرلیّات سعدی ناگفته هایی را آشکار می سازد که می تواند در جامعیّت بخشی به این نکته دستوری مفید واقع گردد. در این پژوهش که با استفاده از روش کتابخانه ای - تحلیلی صورت گرفته است نوزده غزل از غزلیّات سعدی با ردیفِ«را» مطابق با توضیحات مندرج در پنج دستورزبان، مورد بررسی مفهومی و ساختاری قرارگرفته است. مهم ترین یافته های این پژوهش، علاوه بر مشخّص کردن بسامد کاربرد انواع«را» به عنوان ردیف در غزلیات سعدی، بیانگر آن است که ضمن پی بردن به برخی اشکالات دستوری و اختلافات قواعدی، می توان نمونه هایی دیگر از «را» را که از دید صاحب نظران و دستورنویسان زبان فارسی دور مانده است پیدا کرد.
شگرد ایهام پردازی در غزل سعدی بر اساس نظریه ی «رویکرد مرحله ای»ِ بوگراند
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی متن، یکی از نظریه های نوین و پرکاربرد زبان شناسی است که قلمرو وسیعی دارد و زیرشاخه-های متعدّد آن نیز، بر وسعت مفهوم آن افزوده است. بوگراند البته با این روش، تنها به تحلیل ایهام پردازی و استعاره و تشبیه پرداخته است و در مورد سایر صنایع ادبی، سخنی نگفته است. رویکرد مرحله ای با سه روش «انسجام»، «پیوستگی» و «بینامتنیت» به درک متن توسّط مخاطب و بازتولید آن، کمک می کند. از میان این سه رویکرد، مبحث ایهام پردازی با دو روش اوّل، رابطه تنگاتنگ دارد. ایهام پردازی با روش انسجام به دو مورد و با روش پیوستگی به هفت مورد تقسیم می شود. در این مقاله، ضمن معرّفی و شناساندنِ رویکرد مرحله ای به خوانندگان گرامی، از روش بوگراند استفاده می شود تا به تحلیل و توصیف ایهام پردازی هنرمندانه سعدی در غزلیاتش برمبنای 9 مؤلّفه موجود در 2 روش انسجام و پیوستگی پرداخته شود. نتایج نشان می دهد که از میان این مؤلّفه ها، نوع «ایهام دوگانه وابسته» و «استعارات همنشین» از پربسامدترین مؤلّفه ها هستند و نوع «ایهام دستوری» و «ایهام مبهم» از هنری ترین مؤلّفه های ایهام پروری در غزل سعدی هستند.
بازتاب حکمت عملی بوستان و گلستان سعدی در اشعار بلوچی مولوی عبدالله روانبُد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
253 - 284
حوزه های تخصصی:
سرچشمه های اصلی ادبیات حکمی و تعلیمی عبارتند از: اندیشه های ایرانیان باستان، فلسفه یونان و حکمت و کلام اسلامی. نویسندگان و سخنورانی که در دامان تمدن اسلامی پرورش یافته اند، هر کدام به اندازه توان خود از این منابع بهره مند گردیده و اندیشه های حکمی و تعلیمی را در آثار خویش متبلور ساخته اند. در قرن هفتم این نوع ادب در تعالیم حکمی و اخلاقی با استاد سخن، شیخ اجل سعدی شیرازی (606-690 ه.ق) در نظم و نثر به اوج خود رسید. مولوی عبدالله روانبُد (1305-1367ه.ش) ازجمله شاعران معاصر بلوچ زبان است که در اشعار خود از مضامین حکمی و تعلیمی بهره کافی برده و زیر تأثیر اندیشه های ایرانی- اسلامی و حکمت و فصاحت سعدی به نشر آثار و اشعار خود به زبان بلوچی پرداخته است. هدف از این پژوهش، معرفی جایگاه واقعی مولوی روانبُد، به عنوان «سعدی بلوچستان» و بررسی کیفیّت تأثیر پذیری وی از بوستان و گلستان شیخ اجل در حوزه حکمت عملی است. این پژوهش نشان می دهد که علاوه بر موضوعات مشترک جامعه بشری، اشعری بودن دو سخنور، سفرهای تحصیلی و شرایط اجتماعیِ تقریباً مشابه، سبب شده است که روانبُد بیشتر از دیگر شعرای بلوچ زبان از اندیشه و بیان سعدی تأثیر پذیرد. شیوه تحقیق در این مقاله برمبنای مکتب ادبیّات تطبیقی تاریخ گرای فرانسوی به روش توصیفی- تحلیلی است. نتایج به دست آمده از یافته های پژوهش بدینگونه است که اندیشه های بنیادی روانبُد برای توجیه مشیّت و حکمت خداوند در آفرینش جهان و مضامین حکمی و تعلیمی و نیز در تشبیه و تمثیل پردازی به سعدی شباهت دارد.
سعدی: مردی از ایرانشهر (بررسی بازتاب اندیشه ایرانشهری در آثار سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۹
185 - 206
حوزه های تخصصی:
اندیشه ایرانشهری، بخصوص وجه سیاسی آن، نظام اندیشگی حاکم بر تمامی تاریخ ایران باستان است که با وجود همه تغییرات، در دوره اسلامی نیز تداوم یافته است؛ در میان آثار بازمانده از شاعران و نویسندگان ادب پارسی، از کلیله و دمنه نصرالله منشی که اثری داستانی ست، گرفته تا مرصادالعباد نجم الدین رازی که به تبیین جهان بینی عرفانی و تعلیم آداب صوفیانه پرداخته است، می توان بازتاب اندیشه ایرانشهری را آشکارا مشاهده کرد. سعدی نیز مردی از ایرانشهر است که با وجود تحصیل علوم اسلامی در نظامیه و تأثیر از وجه صوفیانه تفکر اسلامی، آثار او، گلستان و بوستان، را می توان جلوه گاه روشنی از اندیشه ایرانشهری نیز به شمار آورد. آنچه از بررسی آثار سعدی به دست آمده است، نشان می دهد که تمامی مؤلفه های این اندیشه، شامل داشتن نگاه طبقاتی به هستی (بخصوص اجتماع انسان ها)، صدرنشین بودن پادشاه در هرم طبقاتی جامعه، الهی دانستن پادشاهی و قائل شدن فرّ ایزدی برای پادشاه، عین قانون دانستن رای و سخن او، لزوم عمل به خویشکاری، مفهوم خاص دادگری، توجه ویژه به فضیلت اعتدال و توصیه مکرر به میانه روی، خرسندی و قناعت به آنچه نظم کیهانی در اختیار آدمی قرار داده و در نهایت یکی دانستن دین و پادشاهی در آثار سعدی نمودی آشکار دارند.
جلوه زبان عربی در زبان سعدی؛ گذری بر گلستان بی خزان
منبع:
حکمت نامه مفاخر سال سوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
7-36
گلستان بی خزان سعدی از جمله آثار بی بدیل زبان پارسی است که در عرصکه ذهن و زبان صاحب نظران همواره به ویژگی سهل و ممتنع بودن توصیف شده و نیز از این رو همواره محمل کنکاش در چرایی و چگونگی این ویژگی بوده است. در این مقاله ضمن ذکر مختصری از سبک و سیاق سعدی در نگارش گلستان، روش وی در بهره گیری از فرهنگ و ادب تازی به خصوص شیوه و میزان بهره بردن از آیات و احادیث، اشعار، امثال و حکم، سایر عبارات و مفردات عربی در حکایت های گلستان مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. علاوه براین دقت در مضامین عبارت های مورد کاربرد سعدی و نقش آنها در تأکید یا تکمیل مضامین سخن وی نیز از اهداف مورد نظر این مقاله است.
نامه شیخ سعدی به شمس الدین صاحب دیوان
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۱۹۲)
63 - 72
حوزه های تخصصی:
جنگ خطی محفوظ در کتابخانه لالا اسماعیل استانبول به نام «جنگ لالا اسماعیل» یا «مجموعه لالا اسماعیل»، مجموعه ای نفیس از فوائد تاریخی و ادبی و یادداشت های عمده منظوم و رونوشت پاره ای از مراسلات ناموران است که علی الخصوص از برای وقوف بر جوانبی از فرهنگ و ادب ایران در روزگار ایلخانیان اهمیت فراوان دارد. بسیاری از فوائد این جنگ، راجع به فضای فرهنگی، علمی و سیاسی آذربایجان و خاندان جوینی و پیرامونیان این خاندان است. در این جنگ، رونوشت نامه ای از سعدی به شمس الدین صاحب دیوان جوینی است که از چشم انداز تاریخی و ادبی حائز اهمیت است. نویسنده در نوشتار حاضر، این نامه را ارائه و نکاتی پیرامون نامه مذکور و انتساب آن به سعدی، بیان می نماید.
نقد و بررسی «بدین شیرین سخن گفتن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
317 - 333
تاکنون چندین شرح و گزارش از غزل های سعدی به چاپ رسیده است که از مهم ترین آنها می توان به شرح دیوان غزلیّات استادِ سخن سعدی شیرازی (خلیل خطیب رهبر)، گزیده غزلیّات سعدی (حسن انوری)، شرح غزلهای سعدی (محمّدرضا برزگر خالقی و تورج عقدایی) و غزلیّات سعدی (فرح نیازکار) اشاره کرد. انتشارات سخن به تازگی گزیده ای از غزل های سعدی را به انتخاب محمدجعفر یاحقی، همراه با شرح و تعلیقات وی، ذیل عنوان بدین شیرین سخن گفتن ، جزو مجموعه «از میراث ادب فارسی» منتشر کرده است. مأخذ این گزینش، تصحیح غلامحسین یوسفی از غزلیات سعدی بوده است. در این مقاله پس از معرفی کوتاه این اثر، شرح و تعلیقاتِ آن مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و نویسندگان کوشیده اند با ارائه دلایل و شواهدی، نکاتی چند درباره لغزش های شارح ابیات بیان کنند و سپس، معنی و مفهوم روشن تری از ابیات به دست دهند.
یک متن و دوبیان؛ بررسی نسبت طریقت جوانمردی با سبک نقاشی بهزاد و شعر سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۵پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۶۱)
177 - 197
یکی از مهم ترین مسائل در حوزه نگارگری ایرانی چگونگیِ انتخاب متن برای تصویرگری است. عموماً تصوّر بر این است که نقاشان اختیار زیادی در انتخاب متن نداشته اند، اما نوشتارِ پیش رو نشان می دهد که این کار تابع منطقِ خاصی بوده که با جهان بینیِ نقاش یا گروهِ نقاشان، به نوعی، ارتباط داشته است. تحلیلِ تطبیقیِ حاضر، با بهره گیری از رویکرد جامعه شناسیِ ساختارگرا، مشخصاً چند اثر مهم در سبک نقاشیِ کمال الدین بهزاد را با چند شعر سعدی مقایسه می کند، و نتیجه می گیرد که اشتراکات ساختاری در جهان بینیِ منعکس در آثار این دو چهره در متن اجتماعیِ واحدی به نام «فتوّتیه» یا آیین جوانمردی است. می توان گفت که جهان بینیِ گروه هایی از اهل فتوّت، در عرصه نقاشی، به صورت سبک بهزاد منعکس شده است و در عرصه شعر، در قالب آثار سعدی. از همین روست که نقاشانِ سبک بهزاد به اشعار سعدی علاقه بسیار نشان داده اند؛ حتی شاید آن ها خود به آیین جوانمردی وابسته یا، دست کم، از آن بسیار متأثر بوده اند. برخی از نقاشی های آنان را می توان در حکم فتوّت نامه های تصویری دانست.
بررسی و تحلیل بنیان های تعلیمی در رباعیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسامد بسیار چند مضمون اخلاقی در متن، بیانگر بنیان های تعلیمی در تفکّر نویسنده آن است. بنیان های تعلیمی در قالب های ادبی منسجم و کوتاه مانند رباعی نمایان تر است؛ زیرا شاعر می کوشد با مختصرترین فرم اندیشگانی، برای تأثیرگذاری بیشتر، تفکّرات پندآموز خود را به تصویر بکشد. سعدی از شاعران جامع الاطرافی است که در قالب های متعدد شعری ازجمله رباعیات، دغدغه های تعلیمی اش را بیان کرده است. این دغدغه ها و بنیان های تعلیمی در رباعیات سعدی، به دلیل ایجاز و اختصار فرمی و ساختاری نسبت به دیگر آثار وی نمود بارزتری دارد. این پژوهش از این نظر اهمیت و ضرورت دارد که در پژوهش های ادبی کمتر به تحلیل رباعیات تعلیمی سعدی پرداخته شده است؛ نیز رباعیاتْ ظرفیّت ویژه ای برای دستیابی به بنیان های تعلیمی سعدی دارد؛ بر این اساس در این مقاله تلاش شده است با روشی توصیفی و تحلیلی، بنیان های تعلیمی رباعیات سعدی بررسی شود که البته تا به حال واکاوی نشده است. مضامین متعددی ازجمله مرگ، بی اعتباری دنیا، عشق، جبر، اختیار، عدالت و اخلاقیات (تذکرات خاص رفتاری)، ژرف ساخت تعلیمی رباعیات سعدی را تشکیل می دهد. فهم و درک این مضامین تعلیمی نیازمند طبقه بندی و نگاهی تبارشناسانه است تا بتوان به خاستگاه فکری و عقیدتی شاعر دست یافت. یافته های پژوهش نشان می دهد که بنیان های تعلیمی در رباعیات سعدی، متأثّر از اندیشه های فقهی و کلامی دوران خود و اندیشه های فلسفی ایران باستان بوده و شاعر بنابر اوضاع نابسامان اجتماعی عصر خود به سرودن رباعیات پندآمیز و تعلیمی پرداخته است تا بتواند مجموعه ای از کنش های نیک اخلاقی را به مخاطب تعلیم دهد.
تصحیح و بازشرح بیتی از سعدی با رویکرد تلفیقی (نسخه پژوهی و زیبایی شناسی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله پژوهش حاضر، تردید درباره ضبط و نتیجتاً بازتصحیح و شرح بیتی از یکی از غزل های سعدی، به کمک میان رشته ای زیبایی شناسی شناختی است. بیت مورد نظر در غالب نسخه های چاپی موجود این چنین ضبط شده است: بازآ و حلقه بر در رندان شوق زن کاصحاب را دو دیده چو مسمار بر در است پذیرش ضبط «رندان» در این بیت توسط مصححان مختلف باعث شده است که شارحان نیز با ابتنا به آن، شرح هایی گوناگون، متناقض و کم ارتباط با ساختار متن را ارائه دهند. در این پژوهش با استفاده از شواهد گوناگون اثبات شده است که ضبط صحیح واژه مذکور در این بیت «زندان» است و نه «رندان»: اولاً با بررسی نسخ خطی واضح است که این واژه در قدیمی ترین نسخه خطی دیوان سعدی متعلق به زمان حیات شاعر، «زندان» ثبت شده است. ثانیاً از حیث زیبایی شناسی شناختی، واضح است که بیت حاضر بر پایه طرح واره تصویری حجمی و استعاره مفهومی «شوق، زندان است» تصویرسازی شده است.
«هرکه شیرینی فروشد، مشتری بر وی بجوشد»؛ نگرشی به عناصر غنایی ساز کلام سعدی در غزلیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
147 - 164
حوزه های تخصصی:
بوطیقا یا طرز و انواع ادبی از زمان های گذشته از مباحث اصلی نقد ادبی بوده و به قدمت مکاتب فکری- فلسفی و ادبی یونان است. در این حوزه که به نوعی شیوه و رسته آثار ادبی در آن مشخص می شود، هر اثر بنابر داشتن ویژگی هایی به یک نوع تعلق می یابد که دانستن آن در مرحله نخست به مخاطب از باب همسوساختن انتخابش با ذوق و سلیقه شخصی کمک می کند و در مراحل بعد، برای مباحث مربوط به سبک شناسی، معنی شناسی و سرانجام تحلیل محتوای آثار بسیار سودمند است. در میان انواع ادبی، یک قسم «نوع غنایی» نام دارد و این نوع با عناصر و وجوهی ویژه خود، طیف وسیعی از آثار ادبی را دربر می گیرد و غزل بخش بزرگی از این طیف گسترده را تشکیل می دهد که در ادبیات فارسی با نام سعدی به طرزی خاص پیوند عمیقی دارد. پرسش این است منظور از ادبیات غنایی چیست؟ همچنین وجود چه عناصری موجب می شود تا مجموعه ای چون غزلیات سعدی غنایی دانسته شود؟ آنچه در این پژوهش بررسی خواهد شد عناصر و اجزائی- لفظی و معنایی- است که غزلیات سعدی را از مایه و لایه های غنایی به کمال بهره مند کرده است. هدف این پژوهش، ضمن به دست دادن تعریفی جامع از بوطیقا (طرز) و نوع ادب غنایی، کشف و دسته بندی عناصر و معیارهای پر بسامد غزلیات سعدی است که بدان ها نمودی ویژه بخشیده است. در این مقاله علاوه بر اتّکای به تعاریف موجود، نمونه هایی آورده و با یکدیگر مقایسه می شود.
جلوه های صلح و بشر دوستی در اشعار مولانا، حافظ و سعدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: روش ها: در این تحقیق از روش توصیفی کتابخانه ای استفاده و اطلاعات مورد نیاز بر حسب موضوعات بشر دوستانه دسته بندی شد. نتیجه گیری: هر سه شاعر – مولانا و سعدی و حافظ – اندیشه ای بشری و جهانی، و به دور از تع صب و قشری نگری دارند و توصیه به صفات نیکی چون مدارا، بخشش، گذشت، احسان، بلندنظری، آزاد اندیشی، عیب پوشی، تساهل و تسامح که زمینه ساز برقراری صلح و آشتی است، در آثار هر سه شاعر جایگاهی خاص دارد.
جایگاه و تأثیرزبان فارسی و شاعران فارسی زبان بر نظریه پردازان ادبیات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۶
257 - 289
حوزه های تخصصی:
ادبیات اسلامی با دعوت ابوالحسن ندوی درهند پا به عرصه ظهور گذاشت. به دنبال دعوت وی نظریه پردازان مختلفی به نظریه پردازی در ادبیات اسلامی روی آوردند. سید قطب وبرادرش محمد قطب وبه دنبال آنها نجیب الکیلانی وعماد الدین خلیل، اصلی ترین نظریه پردازان ادبیات اسلامی به شمار می آیند. در این پژوهش که با روش تحلیلی توصیفی انجام شد مشخص شد أبوالحسن ندوی با توجه به آشنایی اش با زبان فارسی وشاعران فارسی زبان، تاثیر زیادی از آنها گرفت. ندوی با معرفی برخی شاعران فارسی زبان جایگاه زبان فارسی در ادبیات اسلامی را مورد توجه قرار داد. در این میان شاعران فارسی زبان مخصوصا محمد اقبال ، مولانا جلال الدین، حافظ وسعدی بر نظریه پردازان ادبیات اسلامی تاثیر گذار بودند. این تأثیر را می توان در دیدگاه های آن ها نسبت به زبان فارسی وشاعران فارسی سرا پیگیری کرد. به عنوان مثال ندوی وکیلانی کتاب های جداگانه ای در باره شعر واندیشه اقبال لاهوری نگاشتند که منبعی برای طرفداران ادبیات اسلامی شد. میزان تاثیر شاعران ایرانی در نظریه پردازان ادبیات اسلامی متفاوت است وبیشترین تاثیر را در ابوالحسن ندوی می توان دید.
سعدی و فخرالدین ابوبکر حوایجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۰
179 - 198
حوزه های تخصصی:
فخرالدین ابوبکر بن ابی نصر حوایجی، باربک و وزیر اعظم اتابک ابوبکر بن سعد بن زنگی، از شخصیت های مهمّ سیاسی، نظامی و فرهنگی در قلمرو وسیع فارس در نیمه نخست سده هفتم هجری است که بخشی از حیات سعدی با دوران اقتدار او همزمان شده است. سعدی او را در دیباجه گلستان ستوده و نامش را ماندگار کرده و در دو موضع کمتربررسی شده از کلیات خویش باز خطاب به او اشعاری دارد. این دو موضع البتّه همیشه محلّ شک و تأمّل بوده و اینک بر اساس اسناد موثّق و کهن می توان با قطعیّت درباره آن ها سخن گفت. آنچه پیش از این علّامه قزوینی را درباره یکی از این اشعار به تردید افکنده، در واقع مرثیه کوتاهی است که در آن یک تناقض تاریخی درباره حیات وزیر و حاکم سلغری یافت می شود و پیش از این مشخّص نبود که این مرثیه برای درگذشت فخرالدین است یا فرد دیگری جز او؛ و اینک می توان به این یقین رسید که سعدی آن مرثیه را به مناسبت درگذشت فرزند این وزیر، و نه خود او، سروده است. در بخش دیگری از مقاله حاضر اطّلاعات مهمّ تاریخی درباره این وزیر گردآوری و عرضه شده که قسمتی از این اطّلاعات از دل منابع تاریخی استخراج گردیده و برخی نیز از دواوین شعرا برداشت شده است.
بررسی مرگ و تأثیر آن بر زندگی در آثار سعدی با تکیه بر روان درمانگری اگزیستانسیال اروین یالوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرگ قطعی ترین غایتی است که هر لحظه و در هر برهه ای از زندگی ممکن است رخ دهد، حقیقت هولناکی که انسان با وحشت از مرگ به آن پاسخ می دهد. روان درمان گران بسیاری، ازجمله یالوم، آن را سرچشمه اصلی اضطرابی می دانند که بر رفتار و روان آدمی تأثیر فراوان می گذارد. تاریخ نشان داده است که شاعران و نویسندگان عمیقاً درباره مرگ اندیشیده و از آن سخن ها گفته اند. سعدی، اندیشمند ایرانی، که به واسطه بیان حکمت های اخلاقی و مشرب فلسفی اش شهرت جهانی پیدا کرده است، در آثار خود بوستان و گلستان و حتی غزلیات، ضمن بیان حکایت ها، به معنای مرگ و اضطراب ناشی از آن پرداخته است. با توجه به اهمیت موضوع مرگ و قطعی و گریزناپذیربودن آن، در پژوهش حاضر با استفاده از آثار سعدی و با روش توصیفی -تحلیلی مبتنی بر مطالعات میان رشته ای، پاسخ به این سؤال دنبال شده است که سعدی و یالوم چگونه به انسان ها کمک می کنند تا بر وحشت ناشی از مرگ غلبه کنند و با وجود علم به مرگ شادمانه به زندگی خود ادامه دهند یا خود را از ترس آن برهانند تا بتوانند با بحران ها و مشکلات روحی و روانی مواجه شوند. یافته های پژوهش نشان می دهد رویارویی و یادآوری مرگ نه تنها باعث کاهش اضطراب مرگ می شود، بلکه زندگی را معنادار، گرانبها و ارزشمند می کند. با چنین برداشتی، می توان مرگ را نه تنها برای خود، بلکه برای دیگران نیز لذت بخش کرد.
نظام قضایی و اندیشه حقوقی در کلام سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
1739 - 1755
حوزه های تخصصی:
سعدی، پیش از آنکه شاعر و ادیب باشد، دانشمند، فقیه و اندیشمند بزرگی است که براساس معارف قرآن و اهل بیت (ع) منظومه فکری را در قالب نثر و نظم پدید آورد و از خود به یادگار گذاشت. آثار سعدی، معارف جامعی را بیان می دارد که از جنبه های گوناگون قابل بررسی است. این پژوهش تلاشی برای شناخت وجهی کمتر پرداخته شده از وجوه متنوع و متکثر سعدی علیه الرحمه یعنی اندیشه های حقوقی اوست. در این تحقیق برای شناخت اندیشه ها و آثار سعدیاز منظر فقه، قضا و حقوق برخی حکایات و داستان هایی که واجد عناصر وابسته به فقه، قضا، جزا و حقوق است، مطالعه و بررسی می شود. براساس نتایج پژوهش در آثار سعدی موضوعات، مسائل و نکات حقوقی متعددی در زمینه حقوق اساسی، حقوق دیوانی و اداری، نظام قضایی، حقوق جزا و آیین دادرسی وجود دارد که با نظام و احکام حقوقی و قضایی اسلام منطبق است و بر این اساس می توان اندیشه های حقوقی سعدی را تبیین کرد.
بررسی مضامین مشترک دیوان غربی – شرقی گوته و آثار سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شکل های ادبیات تطبیقی، مقایسه متن یا متونی از دو سخنور است تا اشتراکات آن ها مشخص شود. گوته ادیب نام دار آلمانی در دیوان غربی- شرقی خویش مضمون های مشترک فراوانی با سعدی دارد. او علاوه بر تأثیرپذیری فراوان از حافظ، از سعدی شاعر و نویسنده بزرگ ادب فارسی نیز بسیار تأثیر پذیرفته است. زیرا از چند قرن پیش از زمان گوته یا نزدیک به زمان او آثاری از ادبیات فارسی و به ویژه سعدی به زبان های فرنگی ترجمه و باعث آشنایی ادیبان مغرب زمین با آنان شده بود. این مقاله پس از بررسی نحوه آشنایی گوته با آثار سعدی و دلایل تأثیرپذیری گوته از وی، به روش توصیفی- تحلیلی شواهد چشم گیری از مضامین مشترک بین سعدی و گوته را بررسی و تأثیرپذیری گوته را از سعدی یا قرابت اندیشه های آن دو را از دفترهای شعری دیوان غربی-شرقی نشان داده است. این اشتراکات و تأثرات در مضمون، فکر و نوع اندیشه درباره بسیاری از پدیده هاست؛ از جمله: ستایش خداوند و اشاره به عدل و تسلط او بر شرق و غرب، آزادی عقیده، دست گیری درماندگان، ناتوانی عاشق در کتمان عشق، کوتاهی و زودگذری عمر، غنیمت شمردن فرصت کوتاه عمر، نخوردن غم جهان و سپری کردن دنیا با خوش دلی و بی اعتنایی به حسد دیگران، خاموشی زبان، تربیت ناپذیری نااهلان.