مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
مأمون عباسی
منبع:
فرهنگ رضوی سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
49-87
حوزه های تخصصی:
طرح موضوع ولایتعهدی امام رضا (ع) توسط مأمون عباسی، یکی از حوادث بسیار مهم تاریخی است که به شدت با مسئله امامت، حاکمیت و حکومت اسلامی مرتبط بوده و نیازمند تحلیل گفتمانی ویژه می باشد. دوره مأمون یک دورة استثنایی در تاریخ عباسیان است که با جریان های مختلف سیاسی اجتماعی و فرهنگی دینی روبرو بوده که نیازمند ظهور گفتمانی شده است که بر پایه «ولایتعهدی» مبتنی می باشد. این مقاله درصدد است تا «گفتمان ولایتعهدی» را به مثابه یک گفتمان مؤثر در طرح دیدگاه های مربوط به «سلطه» و «تدبیر» بر اساس رویکردهای «زیست قدرت» و «زیست سیاست» مورد تحلیل قرار داده و برخوردهای مأمون عباسی (رویکرد سلطه) و حضرت امام رضا (ع) (رویکرد تدبیر) را بر پایه آن و با روش «پدام» مورد ارزیابی قرار دهد.
سیرة سیاسی امام رضا(ع) در قبال مأمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال دوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۷
7-31
حوزه های تخصصی:
این نوشتار می کوشد تا با تمرکز بر موضع گیری های سیاسی امام رضا (ع) ، معطوف به رقیب و دشمن سیاسی ایشان یعنی مأمون، به استنباط های نظری بپردازد و از خلال این بررسی به پرسش های سیاست در دنیای معاصر پاسخ دهد. سیاست امام رضا (ع) در دو وجه «سیاست معطوف به مأمون» و «سیاست معطوف به امام (ع) » قابل تعقیب است. رفتار سیاسی در خلأ رخ نمی دهد، بلکه در یک محیط تعاملی و کنش و واکنش زنجیره ای رخ می دهد و رفتاری راهبردی است. پرسش این است که منطق تعامل های امام رضا (ع) با مأمون چیست؟ فرضیه آن است که شناخت مأمون و مأمون شناسی امام (ع) ملهم از شیطان شناسی و روش های سه گانة تطمیع، تهدید و تزویر معطوف به رهبر و پیروان است. این کندوکاو بر محور پذیرش ولایتعهدی از سوی امام رضا (ع) قرار گرفته است. مأمون ابتدا قصد اغوای امام (ع) یا تزویر دارد که با بیان مقاصد پنهان مأمون خطاب به وی این مرحله به سرعت به پایان می رسد. تطمیع اول، با پیشنهاد خلافت و تطمیع دوم، با پیشنهاد ولایتعهدی و سپس «تهدید» برای القای «تصور تطمیع شدن» در اذهان عمومی غیر بصیر از فنون مأمون بوده که همواره توسط امام (ع) خنثی و این موارد به فرصت سازی تبدیل شده است.
مهم ترین مؤلفه های حکومت مطلوب در اندیشه و کنش سیاسی امام رضا (علیه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۶
191 - 218
حوزه های تخصصی:
حکمرانی و حکومت مطلوب همواره موضوع بحث تشیّع بوده است. مذهب تشیّع برای تبیین حکومت مطلوب دینی به ثقلین رجوع کرده و تلاش داشته تا پس از مطالعه کتاب وحی و تبیین مفاهیم حکمرانی در آن، مؤلفه های حکومت مطلوب را از سیره اهل بیت (علیهم السلام) استخراج کند. از دوران های مهم جهت استخراج مهم ترین مؤلفه های حکومت مطلوب دینی دوران ولایتعهدی امام رضا (علیه السلام) است. حضرت رضا (علیه السلام) تلاش داشتند تا احکام اسلامی را در دوران ولایتعهدی خود اجرا کنند. این پژوهش در پی پاسخگویی به این سؤال است که مهم ترین مؤلفه های حکومت مطلوب از منظر حضرت رضا (علیه السلام) چیست؟ مسئله اصلی پژوهش این است که امام رضا (علیه السلام) در دربار عباسی، چه مؤلفه هایی را برای حکومت اسلامی مدّنظر داشتند؟ پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به مطالعه دوره های مختلف ولایتعهدی ایشان پرداخته و مهم ترین مؤلفه های حکومت مطلوب از منظر ایشان را استخراج کرده است. روش قصدگرای هرمنوتیک اسکینر چارچوب نظری این پژوهش را تشکیل می دهد که بر طبق آن زمانه حضرت رضا (علیه السلام) شرح داده شده، سپس مفاهیم مهمّ حکومت مطلوب از منظر امام رضا (علیه السلام) تبیین شده است. البته، باید به این نکته اشاره داشت که مهم ترین مؤلفه های حکومت مطلوب از منظر ایشان که در این مقاله بیان شده، صرفاً مؤلفه های احتمالی مدّنظر نویسندگان پژوهش حاضر از دیدگاه امام رضا (علیه السلام) است وگرنه ایشان هیچ گاه به صورت مستقیم چنین مؤلفه هایی را برای حکمرانی مطلوب اسلامی بیان نکرده اند.
قدرت نرم در سیره رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
187 - 217
حوزه های تخصصی:
«قدرت نرم» کلیدواژه ای اساسی در واژگان علوم سیاسی معاصر است که کاربست و مفهوم آن سابقه ای طولانی دارد و در سیره معصومان و بزرگان دین مبین اسلام به کرّات نمونه های توجه و کاربست آن مشاهده می شود. در این میان، سیره فردی و حکومتی حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) مشحون از مواردی است که عنایت ویژه ایشان به این مفهوم سرنوشت ساز را چه در دوران پیش از ولایتعهدی و چه پس از آن نشان می دهد. نگاشته حاضر تلاشی در راستای تبیین اصول، ابزارها و نمونه های کاربست قدرت نرم در سیره امام رضا (علیه السلام) است که کوشیده جامعیت این مفهوم در قول و فعل این امام همام (علیه السلام) را درخور استعداد خود به تصویر بکشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که توحید، امامت و عدالتِ در امتداد نبوت، اصول بنیادین قدرت نرم رضوی را شکل می دهد و تقیه، مناظره و معجزه در زمره مهم ترین ابزارهای مورد استفاده حضرت در حوزه اعمال قدرت نرم است. همچنین، بر مبنای این اصول و ابزارها و در چارچوب نقشه راهِ ارائه شده، می توان کاربست قدرت نرم رضوی در قبال شیعیان امامیه، علمای سایر ادیان، غالیان و حکومت مأمون عباسی به عنوان نمونه هایی گویا برای تشریح منظومه قدرت نرم رضوی را تبیین کرد و از مجرای واکاوی آن ها جایگاه والای بهره گیری از قدرت نرم از منظر امام رضا (علیه السلام) را بر مبنای شواهد تاریخی ضمن استفاده از روش توصیفی تحلیلی نشان داد؛ کاربستی که خود از گستردگی مبارزه نرم حضرت رضا (علیه السلام) با دستگاه خلافت حکایت دارد.
دلایل انتخاب حسن بن سهل به حکومت بغداد
حوزه های تخصصی:
در به قدرت رسیدن عباسیان، از نقش پر رنگ ایرانیان نمی توان به سادگی گذشت. چرا که ایرانیان با به دست گرفتن امور دیوانی و فرهنگی، نه تنها باعث تثبیت قدرت عباسیان شدند، بلکه توانستند موقعیّت سیاسی و نظامی مهمّی در دولت عباسی، به دست آورند. در این راستا می توان به خاندان سهل به رهبری «فضل بن سهل سرخسی» و حمایت های بی دریغ برادر کهترش «حسن بن سهل» اشاره نمود، که در به قدرت رسیدن، مأمون عباسی نقش اساسی داشتند؛ اشاره نمود. اواخر دوران خلافت «هارون»، مصادف با آغاز دوره ی خلافت «محمد امین» بود. در این دوره، بزرگترین بحران سیاسی و مذهبی، بین او و مأمون، دامان جهان اسلام را گرفت. که برنده ی این بحران، مأمون عباسی بود که پیروزی و تثبیت مقام خلافتش را مدیون برادران سهل می دانست. لذا وی در صدد جبران محبّت های خراسانیان که به نوعی آنها را دایی خود می دانست، بر آمد و فضل بن سهل را با لقب «ذوالریاستین» به وزارت خویش برگزید. و حسن بن سهل را نیز با صلاح دید فضل، به عنوان اولین ایرانی، والی عراق گردید. نقش حسن بن سهل به عنوان حاکم بغداد در تحولات این عصر بسیار چشم گیر و مهم است.
تحلیل کنش های متظاهرانه مأمون در مواجهه با امام رضا(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
167 - 204
حوزه های تخصصی:
بررسی کنش های رخ داده در برخی دوره های تاریخی به دلیل حساسیت آن دوره و جایگاه ویژه کنش گران دارای اهمیت است؛ زیرا می تواند الگوی مفیدی برای فهم رویدادها و ژرفا یافتن درک عمومی باشد. در این مقاله، کنش های متظاهرانه مأمون در مواجهه با امام رضا(ع) در دوران خلافت با استفاده از ظرفیت های تحلیل گفتمان لاکلا و موفه با تأکید بر دو مفهوم اصلی زنجیره هم ارزی و حاشیه رانی تبیین می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد، مأمون در دوره های مختلف به تناسب موقعیت از راهکارهای هم ارزی مانند تظاهر به تشیع، دعوت امام(ع) به مرو، پیشنهاد ولایت عهدی، باورداشت آخرالزمانی، به کارگیری نمادهای شیعی و تطمیع استفاده کرده است. هم چنین، راهکارهای حاشیه رانی مانند مهندسی روابط اجتماعی، کتمان فضایل، تضعیف جایگاه اجتماعی، تضعیف جایگاه علمی، ترور شخصیت، حصر ارتباطی، زندان، حصر خانگی، حذف فیزیکی و شهادت بهره گرفته است. روش مواجهه مأمون با امام(ع) را می توان به سه دوران بحرانی ابتدای حکومت، تثبیت حکومت و حصر فرهنگی- ارتباطی امام(ع) تقسیم کرد. با این حال، به صورت دقیق نمی توان هرکدام از راهکارها را به یک دوره خاص نسبت داد، اما مأمون در دوره های اول و دوم بیشتر از زنجیره هم ارزی استفاده کرده است و هر چه به دوره سوم نزدیک می شویم، استفاده از مکانیسم حاشیه رانی بیشتر گردیده است. هم چنین، گاهی به صورت توأمان از سازوکارهای برجسته سازی و حاشیه رانی استفاده شده است.
بررسی تطبیقی دلایل و شیوه های تحمیل باورهای فرهنگی در قرآن کریم و سیره ی خلفای جور (مطالعه ی موردی شیوه های مأمون عباسی)
هر ائمه معصومین (ع) خلفای برحق پیامبر(ص) هستند که از طرف خداوند برای اداره جامعه و رهبری انسان ها برگزیده شده اند. متاسفانه این خلافت در قالب تشکیل حکومت جز برای حضرت علی(ع) محقق نشد و قبل از حضرت علی(ع) خلفای سه گانه و بعد از آن بزرگوار امویان و عباسیان این منصب الهی را مصادره کردند و هر کدام با شگردها و تکنیک هایی به مقابله با ائمه برخاستند. در زمان امامت امام رضا(ع) مأمون عباسی خلیفه وقت، برای اثبات خلافتش از تکنیک هایی بهره جست که محبوبیت امام را نزد مردم به حداقل برساند و پایه های حکومتش را مستحکم تر کند. این پژوهش با هدف بررسی این تکنیک ها و به روش توصیفی-تحلیلی سامان یافته است و به این نتیجه رسیده که مأمون در تقابل با امام رضا(ع) به جهت حفظ حکومت و قدرت از شگردهای سیاسی، روش های علمی و فرهنگی و اقتصادی استفاده نموده است؛ که اجرای همه ی این برنامه ها و سیاست ها نیاز به ابزاری قدرتمند و اساسی داشت که همان تحمیل باور فرهنگی بر جامعه بود. مطالعه ی این شیوه ها و ابزارها می تواند الگوی کامل و نقشه ی راهی برای جوامع بعد در جهت شناسایی و مقابله با اقدامات حاکمان و صاحب منصبان جور باشد.
جنگ قدرت پس از هارون الرشید در خلافت عباسی با تاکید بر نظریه لاکلاو و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
137 - 161
حوزه های تخصصی:
حکومتها و حاکمان سیاسی برای دستیابی به قدرت و رسیدن به حاکمیت همواره برنامه ها و اقداماتی داشته اند. هارون الرشید با توجه به مواجهه شدن مسائل مناطق، حوزه های خلافت را بین فرزندانش تقسیم کرد و بعد از او، دستیابی به قدرت و خلافت، عامل نزاع بین جانشینان شد. مامون در این میان در راه دستیابی به قدرت و کسب خلافت با اتخاذ برنامه ها و اقداماتی سیاسی نقشی مهم در تحکیم خلافت عباسیان و روی کار آمدن خود داشت. این مقاله با استناد منابع و بر اساس نظریه گفتمان لاکلاو و موفه با ریشه یابی نبرد قدرت بین امین و مأمون، به بررسی اقدامات مامون جهت دستیابی به قدرت و خلافت پرداخته و مورد ارزیابی قرار می دهد. بر اساس این نظریه، یک تلاش و مبارزه قهری بین قدرت سرکوب شده و محرومیت از ایجاد شرایط در تاسیس سلطه و هژمونی وجود دارد. اعمال سلطه آمیز در قالب اعمال قدرت به مثابه یک طرح سیاسی، همواره کوشش می کند که اراده خود را به دیگران تحمیل نماید. چنین به نظر می رسد که مامون در راه کسب قدرت و رسیدن به خلافت از هر روش و اقدامی فروگذار نکرد و هدف اصلی خود را رسیدن به قدرت قرار داده بود.
زمینه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی گسترش مناظرات در عصر اول خلافت عباسیان 132-227ق
منبع:
جستارهای تاریخ اسلام سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
103 - 120
حوزه های تخصصی:
مناظره، از زمان پیامبر(ص) در سرزمین های اسلامی رواج داشت و یکی از مظاهر تمدن و شاخصه های حکومت خلفای عصر اول عباسی(132-227ق) به ویژه مأمون، هفتمین خلیفه عباسی به شمار می رود. بی تردید مناظرات از عوامل مهم دوره اوج نهضت ترجمه و پیشرفت بیت الحکمه بوده است. همچنین سیاست فرهنگی عباسیان در دوران استفاده از قدرت نرم در مقابله با امامان(ع)، موجب ترجمه متون گوناگون علمی به زبان عربی شد و حلقه های بحث و اندیشه و پژوهش علمی رونق گرفتند. روح این مناظره ها متأثر از حضور مستقیم و غیرمستقیم خلیفه بود. مناظره ها با اهداف متعددی برگزار می شد و خلفا در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، از دستاورد مناظرات بهره می جستند. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، به طرح این سئوال می پردازد که زمینه های موثر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در مناظرات کلامی عصر اول خلافت عباسیان کدامند؟ مدعا این است که با مهاجرت و تبادلات تجاری، شرایط خوبی برای تضارب آرا فراهم گردید و موجب بالندگی اندیشه های قبلى و از سوی دیگر، عامل پیدایش مسائل نوین اعتقادی و پویایى مناظرات، شکل گیری و یا رشد فرق مختلف شد و با پایان فتوحات، فعالیت اقتصادی مسلمانان توسعه پیدا کرد و سپس همراه با تجارت، تعاملات فرهنگی از جمله مناظره افزایش یافت.