مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
احساس گناه
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
206 - 179
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی برخط بر دشواری تنظیم هیجان، احساس گناه و نشانگان تجزیه ای در افراد افسرده بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام افراد دچار افسردگی اساسی مراجعه کننده به خانه های بهداشت شهرستان گرمسار در بهار سال 1400 بودند که از میان آنها 30 نفر به روش نمونه گیری دومرحله ای تصادفی انتخاب و با همگن سازی سن، تأهل و تحصیلات به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان جهت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس دشواری های تنظیم هیجان (گراتز و روئمر، ۲۰۰۴) (DERS)؛ پرسشنامه احساس گناه (کوگلر و جونز، 1992) (GI) و مقیاس تجارب تجزیه ای (برنستاین و پاتنام، ۱۹۸۶) (DES) پاسخ دادند. پس از 8 جلسه رفتاردرمانی دیالکتیکی برای گروه آزمایش، داده ه ای پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد رفتار درمانی دیالکتیکی بر دشواری تنظیم هیجان، احساس گناه و تجارب تجزیه ای در افراد افسرده اثربخش بود (01/0>P) و اثر آن در طول زمان تداوم داشت (01/0>P). نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل به کارگیری رفتاردرمانی دیالکتیکی در درمان افسردگی اساسی و تظاهرات آن از جمله دشواری در تنظیم هیجان، احساس گناه و نشانگان تجزیه ای در مراکز مشاوره و روان درمانی می تواند مؤثر واقع شود.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر تحمل پریشانی و احساس گناه مادران دارای کودکان معلول جسمی حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
289-269
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت، بر تحمل پریشانی و احساس گناه مادران دارای کودکان معلول جسمی حرکتی بود. روش: این مطالعه از نظر روش شناختی جز طرح های نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک معلول جسمی حرکتی بودند که فرزندانشان در مدارس استثنایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 98-97 به تحصیل اشتغال داشتند. به این منظور، 24 نفر از مادران دارای کودک معلول جسمی حرکتی با روش نمونه گیری در دسترس از بین مدارس استثنایی انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 12 نفر). مداخله درمانی به مدت 10 جلسه 75 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس تحمل پریشانی ( DTS ) و آزمون عاطفه خودآگاه ( TOSCA-2 ) بود که در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دهنده وجود تفاوت معنادار در گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون بود (05/ p< ). بر اساس این یافته ها درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش احساس گناه و افزایش تحمل پریشانی مادران دارای کودک معلول جسمی-حرکتی اثرگذار است . نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که برنامه شفقت به خود از طریق فراهم کردن تجربیات مثبت، افزایش سازگاری با شرایط تنش زا و ابراز همدلی و هم دردی می تواند تحمل پریشانی را در افراد افزایش داده و سطح احساس گناه مادران دارای فرزند معلول را کاهش دهد.
طراحی مدل ساختاری احساس گناه مصرف کننده جهت پیش بینی رفتارهای خرید در آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
291 - 314
حوزه های تخصصی:
: این مطالعه تلاش می کند دانش حاضر در زمینه احساس گناه مصرف کننده را از طریق پیشنهاد یک مدل ساختاری بررسی کند و در قالب این مدلْ رفتارهای خرید آینده فرد را پیش بینی نماید. این مطالعه با استفاده از روش تحلیل عاملی در میان جامعه مصرف کنندگان مراجعه کننده به مراکز خرید شهر کرمانشاه به اجرا درآمد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد احساس گناه مصرف کننده آیلا اوزان و همکاران (۲۰۱۲) با روایی محتوایی 62 / 0 و پایایی 78 / 0 بود، و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و آموس تجزیه و تحلیل انجام گرفت و، در نهایت، مشخص شد که بین احساس گناه و خریدکردن، خریدنکردن، تخطی از هنجار ها، خود سرزنشی، و لذت گرایی در سطح اطمینان 95 درصد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، بین احساس گناه و واکنش های مقابله ای و نیز بین واکنش های مقابله ای و پیش بینی رفتارهای خرید در آینده رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، در مدل نهایی، خریدنکردن دارای بیشترین تأثیر در بروز احساس گناه در مصرف کننده بود.
اثربخشی درمان هیجان محور بر خودکارآمدی والدگری و احساس گناه مادران کودکان دچار آسیب سوختگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان هیجان محور بر خودکارآمدی والدگری و احساس گناه مادران کودکان دچار آسیب سوختگی است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه مادران با فرزند دچار آسیب سوختگی مراجعه کننده به بیمارستان سوانح و سوختگی تهران (شهید مطهری)، در پاییز 1398 بود. تعداد 30 نفر از این مادران که در پرسشنامه خودکارآمدی والدگری دومکا و همکاران(1996) و احساس گناه آیزنک (2007) نمرات پایین تری داشتند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه به صورت هفتگی تحت درمان هیجان محور (گرینبرگ، 1986) قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره، حاکی از آن بود که بین گروه آزمایش و گواه در متغیر خودکارآمدی علی رغم افزایش آن در گروه آزمایش، تفاوت معناداری یافت نشد. اما، درمان هیجان محور به طور معناداری در کاهش احساس گناه مادران کودکان دچار آسیب سوختگی موثر بود (P<0/05). نتیجه این پژوهش نشان داد که از درمان هیجان مدار می توان در کاهش احساس گناه و هیجان های منفی مادران دارای فرزند با آسیب سوختگی، استفاده نمود.
ویژگی های روان سنجی مقیاس تجربه شرم و احساس گناه در نوجوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: شرم و احساس گناه به عنوان هیجان هایی منفی و سازش نایافته با بروز مشکلات روانشناختی در نوجوانان، از جمله افسردگی و خودکشی، اضطراب اجتماعی، اختلال دوقطبی و سطح پایین شفقت به خود در ارتباط است. با این حال، علی رغم اهمیت این هیجانات در نوجوانان، در زمینه بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاسی معتبر برای اندازه گیری شرم و گناه بین نوجوانان ایرانی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس تجربه شرم و احساس گناه (GSES؛ مالیناکووا و همکاران، 2019) در نوجوانان شهر تهران بود. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، و از حیث نوع گردآوری اطلاعات، پیمایشی و از نظر روش شناسی، آزمون سازی است که در قالب یک طرح پژوهشی همبستگی انجام گرفته است. نمونه پژوهش حاضر، 2291 نوجوان 12 تا ۱۸ سال بودند که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. برای تعیین روایی سازه از روش تحلیل عاملی تأییدی و به منظور آزمون تغییرناپذیری مقیاس با توجه به جنسیت، از روش تحلیلی چندگروهی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی، وجود دو عامل شرم و احساس گناه را تأیید کرد و نشان دهنده برازش مطلوب داده ها در گروه دختران و پسران بود. تحلیل چندگروهی نیز هم ارزی ضرایب مسیر و مقادیر خطا را را در هر دو گروه نشان داد (0/05 P>). قابلیت اعتماد ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، امگای مک دونالد و قابلیت اعتماد مرکب تأیید شد (0/7 ≥, ω, CRα). نتایج نشان داد که این مقیاس از روایی صوری، محتوا، سازه، همگرا و واگرای مناسبی برخوردار است. بررسی متغیرهای جمعیت شناختی نشان داد که با افزایش سن، احساس شرم و گناه در نوجوانان افزایش می یابد (0/01 >P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که نسخه فارسی مقیاس تجربه شرم و گناه دارای ویژگی های روانسنجی مطلوبی بوده و ابزاری ساده، مختصر و قابل اعتماد جهت ارزیابی هیجان های شرم و احساس گناه در نوجوانان ایرانی است.
تأثیر ریسک و زیان بر تقاضا برای کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل موثر بر تقاضا برای کیفیت حسابرسی از دیدگاه رفتار مدیران، یک موضوع جالب توجه می باشد. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ریسک و زیان بر تقاضای مدیران برای کیفیت حسابرسی می پردازد. این پژوهش از نوع تجربی است و از روش آزمایشی با طرح عاملی 2×2 بین گروهی، بهره برده است. متغیرهای مستقلی که مورد دستکاری قرار گرفته اند، ریسک و زیان است. نمونه آماری مشتمل بر 88 آزمودنی به شکل ترکیبی از افراد حرفه و دانشگاهی است که به طور تصادفی انتخاب و در چهار گروه توزیع شده اند. یافته های پژوهش نشان داد در شرایط وجود گزینه های ریسکی در شرکت، تقاضای مدیران برای خدمات حسابرسی با کیفیت کاهش می یابد. همچنین، در صورتی که شرکت در شرایط زیان قرار گیرد، مدیران با احتمال کمتری متقاضی خدمات حسابرسی با کیفیت هستند. وجود شرایط ریسکی و احتمال زیان دهی موجب می شود مدیران تمایل پیدا کنند که اختیار و آزادی عمل آنها در گزارشگری افزایش یابد. این موضوع موجب کاهش تقاضای مدیران برای خدمات با کیفیت حسابرسی می شود.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور بر آشفتگی روان شناختی و احساس گناه مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کم توانی ذهنی، با مشکلات بسیاری همراه بوده و روش های درمانی متعددی برای آموزش مادران کودکان مبتلا به این اختلال معرفی شده است. آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور از روش های مؤثر و مهم کاهش مشکلات رفتاری مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر می باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور برآشفتگی روان شناختی و احساس گناه مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر در سال تحصیلی 1399-1400 است که در مدارس ابتدایی استثنائی شهر تبریز مشغول تحصیل بودند. با توجه به ساخت تحقیق و شرایط کنونی، برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. لذا نمونه آماری، شامل 48 تن از مادران دانش آموزان پسر ابتدایی بود که به صورت تصادفی (12 تن گروه آزمایش ذهن آگاهی، 12 تن گروه آزمایشی گشتالت، 12 تن گروه آزمایشی رویکرد معنوی - مذهبی و 12 تن گروه کنترل) با رعایت ملاک های ورود به پژوهش و با جایگزینی تصادفی درگروه های آزمایش وکنترل انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، مقیاس داس (1995) و مقیاس عاطفه خودآگاه (1992) استفاده شد. یکی از گروه های آزمایش برنامه آموزشی ذهن آگاهی (8 جلسه)، گروه بعدی برنامه آموزشی گشتالت (10 جلسه)، معنوی مذهبی (11 جلسه) وگروه کنترل برنامه، آموزشی دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور با گروه کنترل در آشفتگی روان شناختی و احساس گناه، تفاوت معناداری وجود دارد. گشتالت نسبت به بقیه درمان ها در کاهش احساس گناه مؤثرتر بود. همچنین ذهن آگاهی نسبت به بقیه در کاهش آشفتگی روان شناختی اثربخش تر بود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت آموزش ذهن آگاهی، گشتالت و رویکرد معنوی مذهبی می توانند به عنوان مداخلات تکمیلی در جهت کاهش و بهبود مشکلات روان شناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی به کار گرفته شوند.
بررسی اثربخشی درمان حساسیت زدایی و بازپردازش با حرکات چشم بر شرم و احساس گناه در زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی دوران کودکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
13 - 26
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان حساسیت زدایی و بازپردازش با حرکات چشم بر شرم و احساس گناه در زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی انجام گرفت. روش: در این پژوهش از طرح آزمایش تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم زمان استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی دوران کودکی اهواز بود. نمونه پژوهش دربرگیرنده 3 زن از زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره بود که طی فراخوانی معرفی و با توجه به نتایج چک لیست اختلال استرس پس از سانحه ویدز (1993) با نقطه برش 50 و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای سنجش شرم و احساس گناه از مقیاس حالت شرمساری و گناه مارشال (1995) استفاده شد. پروتکل درمان در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری اجرا گردید. داده ها به روش های ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که آزمودنی ها در مرحله درمان در شرم (13/27%) و احساس گناه (19/26%) بهبود را تجربه کردند . نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیانگر این است که این درمان از طریق بازیابی خاطرات تروماتیک و تبدیل تدریجی آنها به طرح واره های شناختی و هیجانی سالم به کاهش شرم و احساس گناه زنان قربانی سوءاستفاده جنسی دوران کودکی کمک می کند.
اثربخشی آموزش مهارت تاب آوری اسلامی بر نگرش والدینی و احساس گناه مادران دارای فرزند نابینا
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
58 - 72
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت تاب آوری اسلامی بر نگرش والدینی و احساس گناه مادران دارای فرزند نابینا بود. روش : پژوهش از نوع کار آزمایی بالینی به روش پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل مادران کودکان نابینا در اردیبهشت ماه سال 1401 است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 32 مادر در فراخوان در فضای مجازی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارش شدند. برای گرداوری اطلاعات از پرسشنامه نگرش والدین نسبت به فرزند دارای نیازهای ویژه شان گوندر (2002) و پرسشنامه احساس گناه ایزنک (2007) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss نسخه 24 به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین عملکرد گروه های کنترل و آزمایش در بهبود نگرش والدینی و کاهش احساس گناه در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (p<0.05). همچنین نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش تاب آوری اسلامی باعث بهبود خرده مقیاسهای نگرش والدینی (پذیرش و محبت، شرم زدگی، ناکامی، ناامیدی و حمایت افراطی) در مادران دارای فرزند نابینا شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش مادران بر اساس تاب آوری اسلامی بر بهبود نگرش آنها نسبت به فرزندشان و کاهش احساس گناه آنها تأثیر داشته است؛ بنابراین می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر و مبتنی بر فرهنگ و مذهب جامعه به کار گرفته شود.
اثربخشی آموزش امید درمانی شناختی بر احساس شرم و گناه زنان شهر گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
1 - 16
حوزه های تخصصی:
مقدمه:احساس شرم و گناه دو هیجان منفی است که به نظر می رسد روبرو شدن با این هیجانات برای زنان، به دلیل عوامل فرهنگی غیر قابل اجتناب می باشد و لازم است تدابیری برای کاهش این هیجانات اندیشیده شود. بر همین اساس پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش امیددرمانی شناختی بر احساس شرم و گناه زنان انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های شبه آزمایشی و طرح تحقیق شامل پیش آزمون– پس آزمون تک گروهی بود. جامعه آماری پژوهش، زنان شهر گرمسار در سال 1400 بودند که حداقل 5 سال سابقه زندگی مشترک داشته اند. حجم نمونه تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و بصورت داوطلبانه تعیین شد. ابزار پژوهش پرسشنامه حالت شرم و گناه مارشال، سافتز و تانگنی (1994) بود. یافته ها: با استفاده از نرم افزار SPSS و انجام آزمون t زوجی، نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات شرم و گناه در پیش آزمون و پس آزمون گروه در سطح 01/0 وجود داشت. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت امیددرمانی شناختی با تکنیک های مختلف می تواند منجر به کاهش هیجانات منفی شده از جمله احساس شرم و گناه در زنان شود.
پیش بینی رفتارها ی هنجارگریز تحصیلی بر اساس توانمندی ایگو: نقش تعدیل کنندگی هیجان های شرم و احساس گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
33 - 41
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی کنندگی توانمندی ایگو در رفتارهای هنجارگریز تحصیلی و بررسی تعدیل کنندگی هیجان شرم و احساس گناه در این ارتباط انجام شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعه ی آماری، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه کاشان در نیم سال اول تحصیلی 1401-1400 بود. از این جامعه ی آماری280 دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه ی توانمندی ایگو(ESS) بشارت(1386) ، هیجان های خودآگاه شرم وگناه(GASP)کوهن(2011) و پرسشنامه ی تجدید نظر شده ی هنجارگریزی در آموزش پرستاری کلارک(2015) استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون سلسله مراتبی مورد تجریه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین رفتارهای هنجارگریز تحصیلی و توانمندی ایگو رابطه ی منفی و معنادار وجود دارد. همچنین بین هیجان شرم و هنجارگریزی تحصیلی و توانمندی ایگو به ترتیب رابطه ی مثبت و منفی معنادار وجود دارد. احساس گناه رابطه ی قوی منفی و معنادار با هنجارگریزی تحصیلی و رابطه ی مثبت و معنی دار با توانمندی ایگو دارد. نتایج یافته ها حاکی از این بود که توانمندی ایگو می تواند رفتارهای هنجارگریزی تحصیلی را پیش بینی کند. هیجان شرم بالا اثرکاهندگی توانمندی ایگو بر هنجارگریزی را کاهش می دهد. اما اثر تعدیل کنندگی احساس گناه در رابطه ی بین توانمندی ایگو با هنجارگریزی به علت معنادار نبودن، تأیید نشد. استفاده از نتایج این پژوهش می تواند با آگاهی بخشیدن دانشجویان نسبت به توانمندی ایگو، و اجتناب از شرمگین کردن آن ها در موقعیت های تنش زا، به کاهش بروز رفتارهای هنجارگریز کمک کند.
بررسی رابطه احساس شرم و گناه با ارتکاب جرایم جوانان: مطالعه موردی جوانان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (فروردین) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۱
۱۵۲-۱۴۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات روانشناسی نشان می دهد که ارتکاب جرم یکی از موضوعات مهم در پژوهش های جرم شناسی بوده و در این زمینه نقش برجسته احساسات فردی در ارتکاب جرم مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهم ترین احساسات فردی، احساس شرم و گناه است که در پژوهش های انجام شده کمتر مورد توجه قرار گرفته است. ازآنجاکه جوانان بخش مهمی از هر جامعه را تشکیل می دهند، بررسی اثر احساس شرم و گناه بر ارتکاب جرم در این قشر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش احساس شرم و گناه در گرایش به ارتکاب جرایم در بین جوانان بوده است. روش: تحقیق حاضر از نوع پژوهش های پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش تمام جوانان شیراز است که 300 نفر از جوانان 18 تا 35 سال شیراز به شیوه نمونه گیری در دسترس و به صورت تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، داده ها جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون، خی دو و رگرسیون پس رونده استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ضریب همبستگی بین احساس شرم و ارتکاب جرم منفی و معنادار است (0/01 >p). درنتیجه افزایش احساس شرم منجر به کاهش میزان ارتکاب جرم می شود. همچنین محاسبات نشان دهنده آن است که ضریب همبستگی بین احساس گناه و ارتکاب جرم نیز منفی و معنادار است (0/01 >p) و می توان بیان کرد که با افزایش احساس گناه، ارتکاب جرم کاهش می یابد. نتایج حاصل از رگرسیون نشان دهنده آن است که احساس شرم در ارتکاب جرم نسبت به احساس گناه نقش برجسته تری داشته است. نتیجه گیری: احساس شرم و گناه به عنوان عوامل بازدارنده درونی نقش مهمی در ارتکاب جرایم جوانان دارد؛ بنابراین تقویت این احساسات در جوانان از طرق مختلف می تواند در کاهش ارتکاب جرایم جوانان مؤثر باشد. لازم به ذکر است که بایستی تقویت احساس شرم نسبت به احساس گناه در اولویت قرار گیرد.
رابطه بین ویژگی های شخصیتی، رفتار اخلاقی و احساس گناه با رفتار شهروندی اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
83-98
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین ویژگیهای شخصیتی، رفتار اخلاقی و احساس گناه با رفتار شهروندی اجباری بود. بدین منظور 320 نفر از دبیران دبیرستانهای دخترانه شهر اصفهان به شیوه تصادفی طبقهای و متناسب با سهم جمعیتی هر ناحیه بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش، علیّ- همبستگی و ابزار پژوهش شامل مقیاس رفتار شهروندی اجباری ویگودا- گادوت، سیاهه ویژگیهای شخصیتی کاستا و مک کری، مقیاس رفتار اخلاقی لوزیر و مقیاس احساس گناه مارشال، سانفنتر و تانگنی بود. دادهها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین ویژگیهای شخصیتی (ویژگیهای برونگرایی، دلپذیر بودن و باوجدان بودن) با رفتار شهروندی اجباری رابطه منفی، ویژگی انعطافپذیری رابطه منفی و ویژگی روان گسسته رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج الگوسازی معادله ساختاری نشان داد که از بین ویژگیهای شخصیتی، بعد باوجدان بودن و دلپذیر بودن با رفتار اخلاقی رابطه معنادار و مستقیم دارد. همچنین ویژگیهای باوجدان بودن، انعطافپذیری، برونگرایی و روان گسستگی با احساس گناه رابطه معنادار و مستقیم و متغیر رفتار اخلاقی و احساس گناه رابطه مستقیم و معنادار با رفتار شهروندی اجباری دارند.
بررسی اثربخشی شفقت درمانی بر احساس گناه، کمال گرایی و طرح واره شرم در فرزندان نیروهای انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
59 - 74
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی شفقت درمانی بر احساس گناه، کمال گرایی و طرح واره شرم در فرزندان کارکنان نیروی انتظامی شهرستان شهرکرد انجام شد. روش اجرا: این پژوهش به لحاظ روش نیمه آزمایشی که با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، فرزندان 12 تا 18 سال نیروی انتظامی شهرستان شهرکرد بود که 30 نوجوان به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. پرسشنامه های احساس گناه کوگلر و جونز (1992)، کمال گرایی هیل (2004) و طرح واره یانگ (1998) بر روی هر دو گروه اجرا شد. برای افراد گروه آزمایش دوره درمانی شفقت درمانی براساس طرح درمانی گیلبرت (2010) در 8 جلسه 90 دقیقه ای انجام شد. پس از پایان دوره آموزشی و به منظور بررسی تأثیر آموزش افراد هر دو گروه آزمایش و گواه مجدداً پرسشنامه های پژوهش را تکمیل نمودند. درنهایت اطلاعات جمع آوری شده توسط نرم افزار 22 اس پی اس اس و با استفاده از تحلیل واریانس تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که شفقت درمانی بر احساس گناه، کمال گرایی و طرح واره شرم تأثیر دارد (05/0≥p). نتیجه گیری : برنامه شفقت درمانی می تواند تأثیر مثبتی در بهبود احساس گناه، کمال گرایی و طرح واره شرم فرزندان نیروی انتظامی داشته باشد.
پیش بینی سطح تحول روانی معنوی از طریق باورهای ناکارآمد شناختی و احساس گناه در مبتلایان به اختلال وسواس -بی اختیاری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
133 - 149
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سطح تحول روانی معنوی از طریق باورهای ناکارآمد شناختی و احساس گناه در مبتلایان به اختلال وسواس بی اختیاری شکل گرفته است. طرح پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه بیماران وسواس بی اختیاریِ مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم با شکایت اصلی اختلال وسواس بی اختیاری به تعداد ششصد نفر بود، که تعداد 240 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. اعضای نمونه با پاسخ دادن به پرسش نامه وسواس ییل براون و نمره شدت وسواس بالاتر از 7، انتخاب شدند و به پرسش نامه باورهای ناکارآمد شناختی، پرسش نامه تحول روانی معنوی جان بزرگی و پرسش نامه احساس گناه گوگلر و جونز پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از تحلیل رگرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه های متغیر باورهای ناکارآمد شناختی درمجموع توانستند 21 درصد واریانس نمره های سطح تحول روانی معنوی را در بیماران OCD پیش بینی کنند. همچنین بررسی ضریب بتا نشان داد که از بین مؤلفه های باورهای ناکارآمد شناختی، تنها مؤلفه انجام کامل امور توانست پیش بینی کننده معنادار متغیر سطح تحول روانی معنوی باشد. یافته ها، فرضیه دوم پژوهش را مبنی بر پیش بینی سطح تحول روانی معنوی از طریق احساس گناه در بیماران OCD تأیید نکردند.
مقایسه اثربخشی درمان مواجهه سازی و اجتناب از پاسخ با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس گناه در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-بی اختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
39 - 54
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مواجهه سازی و اجتناب از پاسخ با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس گناه بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود که از طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه استفاده شد. 45 نفر از افراد مبتلا به اختلال وسواسی-بی اختیاری مراجعه کننده به مراکز خدمات مشاوره و روان درمانی شهر تهران در سال 1402 به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ، هر گروه 15 نفر، گمارده شدند. ابزارهای مقیاس وسواسی-بی اختیاری یل-براون گودمن و پرسشنامه احساس گناه بود که در سه مرحله استفاده شد؛ در ابتدا از شرکت کنندگان پیش آزمون به عمل آمد. سپس، گروه های آزمایش تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای درمان مواجهه سازی و 8 جلسه 90 دقیقه ای شناخت درمانی اجرا شد. پس آزمون پس از مداخله و مرحله پیگیری اجرا گردید. تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که هر دو روش درمانی، احساس گناه را کاهش داد و درمان مواجهه سازی و اجتناب از پاسخ تأثیر موثرتری نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی داشت.
رابطه تمایل به کمک به دیگران و تاب آوری با رشد پس از آسیب در افراد دارای سابقه ابتلا به کرونای افراد نزدیک: نقش تعدیل کنندگی احساس گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه میان تمایل به کمک به دیگران و تاب آوری و رشد پس از آسیب با نقش تعدیل کنندگی احساس گناه مرتبط با آسیب در افراد دارای سابقه ابتلا به بیماری کووید-19 در افراد نزدیک بود. به این منظور، 189 نفر از افرادی که یکی از نزدیکان آن ها طی شش ماه اخیر به علت ابتلا به بیماری کووید-19 در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان بستری شده بودند، به شیوه در دسترس انتخاب شدند و اقدام به تکمیل پرسش نامه های رشد پس از آسیب، تاب آوری، احساس گناه مرتبط با آسیب و نوع دوستی بزرگ سالان کردند. براساس نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه، احساس گناه مرتبط با آسیب در رابطه میان تاب آوری و تمایل به کمک به دیگران نقش تعدیل کنندگی نداشتند. در مقابل، احساس گناه مرتبط با آسیب در رابطه میان رشد پس از آسیب و تمایل به کمک به دیگران نقش تعدیل گنندگی داشت. نتیجه گیری از یافته های مطالعه حاضر می تواند گویای نقش عوامل بین فردی و درون فردی در ارتقای سازگاری و حتی رشد افراد متعاقب تجارب آسیب زا باشد.
رابطه احساس گناه و شرم با دینداری و سلامت روان
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱
160 - 176
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط احساس گناه و شرم با دینداری و سلامت روان بود. بدین منظور ۱۸۰ دانشجو به مقیاس های زیر پاسخ دادند: «مقیاس آمادگی احساس گناه و شرم»، «علاقه به دین»، «مقیاس های تک گویه ای جهت گیری دینی»، «مقیاس های به زیستی روان شناختی ریف»، «مقیاس شادی فاعلی»، «رضایت از زندگی عمومی»، «پرسش نامه سلامت عمومی». یافته ها نشان داد احساس گناه با پیامدهای مثبت روانی همراه است، در حالی که احساس شرم با پیامدهای منفی روانی همایند است. احساس گناه رابطه ضعیف و مثبتی با علاقه مندی به دین داشت، حال آنکه روابط شرم با متغیرهای دینی منفی بود. نتایج این پژوهش از نظریه سازشی بودن احساس گناه و غیرسازشی بودن شرم حمایت می کنند.
بررسی اثربخشى درمان شناختى- رفتارى بر احساس گناه و نشخوار فکرى دانشجویان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسى اثربخشى درمان شناختى- رفتارى بر احساس گناه و نشخوار فکرى دانشجویان افسرده بود. روش : پژوهش حاضر به روش آزمایشى با دو گروه آزمایش و کنترل با 40 نفر از دانشجویان افسرده ای که به مرکز مشاوره رجوع کردند انجام شد. تشخیص توسط روان پزشک انجام شد و مبتلایان به صورت گمارش تصادفى در دو گروه آزمایش و کنترل جاى گرفتند. کسانی که در آزمون افسردگى بک نمرات بالاتر از ۲۰ داشتند وارد پژوهش شدند و از پرسشنامه احساس گناه شومر و پرسشنامه نشخوار فکرى نولن و همکاران، براى بررسى شدت علایم و به دست آمدن خط پایه استفاده شد. متغیّر مستقل (درمان شناختى- رفتارى) طى 12 جلسه بر گروه آزمایش ارائه شد و مجدد هر سه پرسشنامه از هر دو گروه آزمایش و کنترل گرفته و میانگین و انحراف استانداردها مقایسه و تحلیل شد. یافته ها : یافته ها نشان داد نمرات دانشجویان در گروه آزمایشى در هر سه پرسشنامه(افسردگى بک، احساس گناه، نشخوار فکرى) کاهش معنادار داشته است. نتیجه گیرى : روان درمانى به روش شناختى- رفتارى بر کاهش علایم احساس گناه و نشخوار فکرى مبتلایان به افسردگى مفید و اثربخش است.
تاثیر احساس گناه در رفتار مصرف کنندگان محصولات ورزشی بر رفتار خرید آتی آنها؛ بررسی نقش میانجی نگرش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
221 - 238
هدف پژوهش حاضر، تعیین تاثیر احساس گناه مصرف کنندگان محصولات ورزشی بر رفتار خرید آتی آنها همراه با بررسی نقش میانجی گری متغیر نگرش بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه جوانان مصرف کننده کالاهای ورزشی (15-30 سال) شهر اصفهان تشکیل می دادند که تعداد 380 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های «احساس گناه مصرف کننده» «نگرش های مصرف کننده نسبت به خرید» و «رفتار خرید» پاسخ دادند. روایی صوری و محتوایی ابزار اندازه گیری پس از ترجمه توسط اساتید متخصص بازاریابی ورزشی تایید شد. همچنین پایایی آن به وسیله آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS22 و AMOS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که پشیمانی ناشی از خرید کردن، پشیمانی ناشی از خرید نکردن، تخطی از هنجارهای اجتماعی، عدم کنترل خود، مصرف لذت جویانه و رفتارهای مقابله ای تاثیر معنی داری بر احساس گناه مصرف کنندگان دارند. احساس گناه نیز بر شکل گیری نگرش مصرف کنندگان نسبت به خرید تاثیر معنی داری دارد. همچنین، نگرش مصرف کنندگان بر رفتار خرید آتی آنها تاثیر معنی داری دارد و ارتباط بین احساس گناه مصرف کنندگان و رفتار خرید آتی آنها را مورد میانجی گری قرار می دهد. نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوبی (RMSEA=0/07) در جامعه مورد نظر برخوردار بود.