مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
احساس گناه
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی این مطلب است که کدامیک از سازه های همجوشی فکر- عمل (TAF)، احساس مسؤولیت و احساس گناه در نظریه های سالکوسکیس و راچمن در زمینه اختلال وسواس فکری –عملی، نشانه های اصلی وسواس را بیشتر پیش بینی می کنند. بدین منظور نمونه ای به حجم 565 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس های TAF-R، پادوآ، نگرش مسؤولیت پذیری و پرسشنامه گناه پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که خرده مقیاس های همجوشی فکر- عمل بیشتر نشانه های اصلی وسواس را پیش بینی می کنند. سازه TAF اخلاقی نشانه کنترل فکر، احتمال وقوع افکار در مورد خود نشانه ترس از آلودگی و احتمال وقوع وقایع منفی نشانه های وارسی و نگرانی از دست دادن کنترل رفتار حرکتی را بیشتر پیش بینی می کند.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری مذهبی بر احساس گناه زوج های نابارور شهر اصفهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر احساس گناه زنان نابارور شهر اصفهان است. روش پژوهش، شبه تجربی با گروه آزمایش و کنترل و اجرای پیش آزمون و پس آزمون می باشد.حجم نمونه برابر با ده زوج نابارور در گروه آزمایش و ده زوج نابارور در گروه کنترل است که به روش نمونه گیری گروه در دسترس و تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری پرسش نامه، احساس گناه محقق ساخته است. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس در سطح 05/0= α نشان می دهد که تفاوت معناداری بین میانگین نمره های پس آزمون احساس گناه زنان نابارور گروه آزمایش و کنترل دربارة تأثیر آموزش گروهی شناختی رفتاری مذهبی وجود دارد. همچنین این تفاوت بر اساس جنسیت نیز معنادار است.
اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر درآمیختگی فکر- عمل،(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر درآمیختگی فکر- عمل، فرونشانی افکار و احساس گناه دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران بود. این پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس درآمیختگی فکر- عمل، سیاهه فرونشانی افکار و پرسشنامه خصیصه گناه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای ابتدا 518 دانشجوی دختر مقطع کارشناسی به عنوان نمونه اولیه انتخاب شدند. از این میان، افرادی که در هر سه مقیاس درآمیختگی فکر- عمل، فرونشانی افکار و احساس گناه، نمره بالاتر از یک انحراف معیار داشتند . 30 نفر به روش تصادفی ساده به دو گروه 15 نفره به عنوان گروه آزمایش و گروه کنترل گماشته شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری، نشان می دهد که آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در هر سه متغیر درآمیختگی فکر- عمل، فرونشانی افکار و احساس گناه نسبت به گروه کنترل کاهش معنا داری را نشان دادند (001/0 P< ) نتایج نشان می دهد که گروه درمانی شناختی- رفتاری نقش مؤثری در کاهش علایم درآمیختگی فکر- عمل، فرونشانی افکار و احساس گناه در جمعیت دختران دانشجو دارد.
رابطه برون گرایی و نورزگرایی با افشاگری تخلف سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افشاگران افرادی هستند که اشتباه کاری ها یا رفتارهای غیر اخلاقی موجود در سازمان را افشا می کنند. به نظر می رسد شخصیت افراد یکی از دلایلی است که برخی از کارکنان بیش از سایرین افشاگری می کنند. سنجش شخصیت به شکل کوتاه دامنه، نمی تواند روابط معنا دار را به خوبی آشکار کند. بنابراین در این پژوهش سنجش های لایه ای برای دو بعد شخصیت با مقیاس های متعدد به کار رفت. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه افشاگری تخلف سازمانی و شخصیت (دو مقیاس برون گرایی و نورزگرایی) به اجرا در آمد. به این منظور 1228 نفر از کارکنان یک شرکت مادر در تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. دو مقیاس برون گرایی و نورزگرایی مقیاس شخصیتی آیسنک (EPP) و نیز پرسشنامه افشاگری تخلف (WBQ) استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین زیرمقیاس های خودابرازی و پرخاشگری با افشاگری تخلف سازمانی رابطه مثبت معنادار و بین حرمت خود پایین و اضطراب و احساس گناه و وابستگی با افشاگری تخلف سازمانی رابطه منفی معنادار وجود دارد. بنابراین برخی ویژگی های شخصیتی با رفتار اخلاقی افشاگری رابطه دارند و از این رو می توان در گزینش های خاص سازمان ها از این یافته ها بهره جست. پژوهش حاضر نشان می دهد که چگونه باید تسهیل گرانی را که پایه گذاران کدهای اخلاقی در سازمان هستند، براساس شخصیت آنان و ویژگی های خاصی انتخاب کرد که از خطا یا رفتارهای ضد تولیدی بازداری کنند و به محض وقوع چنین رفتارهایی هشدار دهند.
پیش بینی شادکامی بر مبنای احساس شرم و گناه: بررسی نقش تعدیل گری جنسیّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر ارتباط دو هیجان احساس شرم و احساس گناه با شادکامی، با چشم اندازی بر گرفته از روان شناسی مثبت بررسی شد. شرکت کنندگان این پژوهش231 نفر (134 دختر و 97 پسر) از دانشجویان مقطع کارشناسی ساکن خوابگاه های دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس هیجان خودآگاه برای بزرگسالان( تانجنی و همکاران) و مقیاس شادکامی آکسفورد(آرگیل و همکاران) استفاده شد. فرضیه های این پژوهش با استفاده از روش رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان آزمون شدند. یافته ها نشان داد احساس شرم و احساس گناه به طور معنادار شادکامی را پیش بینی می کند. یافته ها هم چنین نقش تعدیلی جنسیّت را تأیید کرد. به این ترتیب که در دختران تنها احساس شرم، پیش بینی کنندة منفی و معنادار شادکامی بود. اما در پسران هم احساس شرم و هم احساس گناه به طور معنادار، شرم به صورت منفی و احساس گناه به صورت مثبت، پیش بینی کنندة شادکامی بود. در مجموع یافته ها نشان داد که بر مبنای پیامدهای هیجانی، می توان شرم و گناه را دو هیجان متمایز از هم در نظر گرفت، البته الگوی حاصله در دختران و پسران متفاوت است.
رابطه مذهب با سلامت روان: نقش میانجی احساس شرم و گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مذهب بر سلامت روان به واسطه هیجانات خودآگاه احساس شرم و احساس گناه بود. بدین منظور 286 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه سمنان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس هیجان خودآگاه برای بزرگسالان تانجنی و همکاران، پرسشنامه دینداری گلاک و استارک و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ را تکمیل نمودند. ارتباط متغیرها در قالب یک الگوی ساختاری مورد بررسی قرار گرفته و به روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل آزمون شد. نتایج، اثر واسطه ای هیجان احساس گناه را بین ابعاد مختلف مذهب با سلامت روان نشان داد به طوری که ابعاد اعتقادی(16/0=β) ، عاطفی(24/0=β) و مناسکی(14/0=β) مذهب احساس گناه را به طور مثبت پیش بینی کرده و به واسطه این هیجان(18/0=β) بر سلامت روان اثر مثبت داشتند. برای هیجان احساس شرم رابطه معناداری با ابعاد مذهب به دست نیامد اما این هیجان سلامت روان را به صورت منفی پیش بینی نمود(41/0-=β). بنابراین ابعاد مختلف مذهب با افزایش هیجانات مثبت از جمله احساس گناه سازگارانه منجر به ارتقاء سلامت روان شده و احساس شرم ناسازگار، احتمال گرایش به بیمارهای روانی را افزایش داده و سلامت روانی را به مخاطره می اندازد.
بررسی رابطه معنویت و احساس شرم و گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: با توجه به ارتباط معنویت با اخلاق، هدف این پژوهش، پیش بینی هیجانات اخلاقی بر اساس ابعاد معنویت بود. روش: روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. شرکت کنندگان پژوهش 388 دانشجوی دختر (228) و پسر (160) مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز بودند که به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات، از دو مقیاس معنویت فراگیر میوز- بورک و مقیاس آمادگی شرم و گناه کوهن، وولف، پانتر و اینسکو استفاده شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ و برای احراز روایی مقیاسها از روش تحلیل عوامل استفاده شد. شواهد، مؤیّد پایایی و روایی مطلوب مقیاس ها بود. یافته ها: از میان ابعاد معنویت، بُعد پیوند با دیگران، پیش بینی کنندة معنادار و منفی هیجان شرم بود. ابعاد تعالی، احساس معنا و هدفمندی و آرامش درونی، پیش بینی کننده های احساس شرم نبودند. در مورد احساس گناه، بُعد تعالی، پیوند با دیگران و احساس معنا و هدفمندی به صورت مثبت و معنادار و بُعد آرامش درونی به شکل منفی و معنادار، پیش بینی کننده های احساس گناه بودند. نتیجه گیری: در مجموع نتایج حاکی از آن بود که معنویت، احساس گناه را به صورت مثبت و احساس شرم را به صورت منفی پیش بینی می کند.
اثربخشی روش مداخله حساسیت زدایی با حرکات چشم و بازسازی شناختی (EMDR) بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش احساس گناه والدین کودکان با اختلال اتیسم عملکرد پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۱
461-475
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روش مداخله حساسیت زدای ی با ح رک ات چشم و ب ازسازی شن اختی (EMDR) بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش احساس گناه والدین کودکان با اختلال اتیسم عملکرد پایین انجام شده است. روش پژوهش، از نوع آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. تعداد 16 زوج از والدین (مادر و پدر) دارای کودک با اختلال اتیسم عملکرد پایین مراجعه کننده به مراکز توان بخشی ویژه کودکان اتیسم به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (8 زوج) و کنترل (8 زوج) جانمایی شدند. از پرسش نامه های کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسش نامه های احساس گناه کوگلر و جونز (1998)، برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. روش مداخله EMDR در 10 جلسه دوساعته در طول یک ماه برای گروه آزمایش اجرا شد. پس از 45 روز، آزمون پیگیری برای گروه آزمایش اجرا شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد روش مداخله EMDR به طور معناداری (P=0/5)، موجب بهبود کیفیت زندگی و کاهش احساس گناه والدین دارای کودک اتیستیک با عملکرد پایین می شود.
پیش بینی تعهد اخلاقی زنان بر اساس سبک های دلبستگی، تمایزیافتگی خود و احساس گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم دی ۱۳۹۷ شماره ۱۰ (پیاپی ۳۱)
167-182
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی، تمایزیافتگی خود و احساس گناه با تعهد اخلاقی صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه ی آماری کلیه ی دانشجویان زن متأهل دانشگاه های شهر اهواز می باشد. نمونه این تحقیق 211 نفر از دانشجویان شهر اهواز بودند که به روش دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده، پرسشنامه شیوه های رفتاری، پرسشنامه تعهد زناشویی، پرسشنامه تمایزیافتگی خود و پرسشنامه عاطفه خودآگاه بودند. و داده ها با نرم افزار SPSS21 و آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در سطح 001/0 بین سبک دلبستگی ایمن و ناایمن با تعهد اخلاقی به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار و بین تمایزیافتگی خود با تعهد اخلاقی نیز در سطح 001/0 رابطه مثبت و معناداری یافت شد. بین احساس گناه و تعهد اخلاقی رابطه ای یافت نشد. اگر در یک فرد سبک دلبستگی ایمن باشد، توان بیان هیجان های خود و تشخیص هیجان ها را داشته باشد تعهد اخلاقی خوبی را در ابعاد مختلف بروز خواهد داد.
مقایسه احساس شرم، گناه و رشد اخلاقی بین دانش آموزان دختر با و بدون والد وابسته به مواد
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه احساس شرم، گناه و رشد اخلاقی بین دانش آموزان دختر با و بدون والد وابسته به مواد انجام شد. روش پژوهش از نوع علّی – مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان مشغول به تحصیل مقطع اول متوسطه شهرستان نیر در سال 97-96 بود. نمونه ای به حجم 60 نفر(30 دانش آموز با والد وابسته به مواد و 30 دانش آموز با والد بدون وابستگی به مواد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسش نامه رشد اخلاقی لطف آبادی (2007) و مقیاس آمادگی شرم و گناه کوهن، ولف، پنتر و اینسکو (2011) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دانش آموزان دختر با و بدون والد وابسته به مواد در احساس شرم، گناه و رشد اخلاقی تفاوت معناداری وجود دارد. بدین صورت که دانش آموزان دارای والد وابسته به مواد در پرسش نامه احساس شرم و گناه نمرات بالاتر و در رشد اخلاقی نمرات کمتری داشتند . در مجموع نتایج حاکی از آن بود که دانش آموزان دارای والد وابسته به مواد احساس شرم و گناه بیشتر و رشد اخلاقی کمتری را نسبت به دانش آموزان بدون والد وابسته به مواد تجربه می کنند .
اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری بر کمال گرایی و احساس گناه در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین میزان اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری بر کمال گرایی و احساس گناه دانشجویان بود. روش: روش پژوهش تجربی، با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه و جامعه آماری کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل مؤسسه آموزش عالی دانش پژوهان شهر اصفهان به تعداد 4000 نفر در نیم سال اول سال تحصیلی 1391- 1390 بود. از میان آن ها به شیوه تصادفی چندمرحله ای 14 نفر در گروه آزمایش و 14 نفر در گروه گواه جایگزین شد. ابزار پژوهش مقیاس کمال گرایی اهواز نجاریان، عطاری و زرگر (1378) و آزمون احساس گناه آیزنک، 2007 بود. مداخله شناختی- رفتاری برگرفته از طرح آنتونی، ایرونسون و اشنایدر (2007)، مشتمل بر 8 جلسه، هفته ای 1 جلسه 5/1 ساعته در مورد گروه آزمایش اجرا و داده ها با استفاده از کواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مداخله شناختی- رفتاری، کمال گرایی و احساس گناه را در آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه کاهش داده و این اثر در پیگیری یک ماهه نیز تداوم داشته است. نتیجه گیری: مداخله شناختی- رفتاری با اصلاح افکار و عقاید زیربنایی افراد درباره فواید و ضررهای افکار کمال گرایانه، نقش مؤثری در بهبود کمال گرایی و احساس گناه دارد. پیشنهاد می شود با توجه به تأثیر کمال گرایی در همه جنبه های زندگی، افراد مبتلا در دوران کودکی شناسایی شوند و اقدامات لازم در مورد آن ها انجام گیرد.
رابطه میان عدالت ادراک شده در تعدیل نیروی انسانی سازمان با احساس گناه کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹۲
9 - 33
حوزه های تخصصی:
سازمان ها ممکن است به ناچار اقدام به تعدیل نیروی انسانی نمایند .همانگونه که به تعویق انداختن یا پرهیز از تعدیل نیرو در مواقع ضروری می تواند تهدیدی جدی برای سلامت و بقای کسب وکار باشد، انجام نادرست آن هم می تواند ضرر و تبعات منفی برای سازمان داشته باشد . بنابراین هدف این پژوهش بررسی ادراک از عدالت در تعدیل نیرو و تأثیر آن بر تمایل به ترک خدمت کارکنان بازمانده با در نظر گرفتن متغیر میانجی احساس گناه. می باشد . از ابزار پرسشنامه و روش توصیفی- همبستگی برای انجام پژوهش استفاده شده است . برای تحقق هدف پژوهش، از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، به توزیع 342 پرسشنامه در میان کارکنان باقی مانده از تعدیل نیرو در یکی از شرکت های قطعه سازی خودرو پرداختیم .داده های حاصل از پرسشنامه را با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار PLS تجزیه وتحلیل شده اند. یافته ها نشان داد ادراک از عدالت در کوچک سازی توسط کارکنان باقی مانده با احساس گناه آنان رابطه معکوس دارد بدین معنا که هرچه کارکنان تعدیل نیرو را ناعادلانه تر درک کنند. احساس گناه بیشتری خواهند داشت و احساس گناه کارکنان موجب ، افزایش تمایل به ترک خدمت انان می گردد.
پیش بینی رفتارهای خودشکن توسط جهت گیری هدف: نقش واسطه گری احساسات شرم و گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در چهارچوب یک مدل علّی، پیش آیندهای رفتارهای خودشکن را بررسی کرد. در این مدل، انواع جهت گیری هدف به عنوان متغیرهای برون زا، احساسات شرم و گناه متغیرهای واسطه ای و رفتارهای خودشکن متغیر درون زا بودند. شرکت کنندگان پژوهش 430 دانشجوی (286 زن، 144 مرد) دانشگاه شیراز بودند که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ها ی هدف پیشرفت (الیوت و مک گریگور، 2001)، مقیاس گرایش به شرم و گناه (کوهن، وودلف، پنتر و اینسکو، 2011) و مقیاس رفتار و شناخت خودشکن (کانینگهام، 2007) پاسخ دادند. مدل پیشنهادی پژوهش با استفاده از تحلیل مسیر آزمون شد و برای معنا داری اثرات غیرمستقیم متغیرهای رابطه ای، روش نمونه برداری های مکرر خودراه انداز به کار رفت. یافته ها نشان داد جهت گیری تسلط گرایشی، هم به طور مستقیم و هم با واسطه گری احساسات شرم و گناه، پیش بینی کننده منفی معنادار رفتارهای خودشکن است. اما تسلط اجتنابی تنها به شیوه مستقیم و مثبت، رفتارهای خودشکن را پیش بینی می کند. عملکرد گرایشی پیش بینی کننده منفی مستقیم و عملکرد اجتنابی پیش بینی کننده منفی غیرمستقیم رفتارهای خودشکن است. نتایج بر مبنای نقش واسطه ای احساسات شرم و گناه مورد بحث قرار گرفتند.
پیش بینی تاب آوری بر اساس تنظیم شناختی هیجان و احساس گناه در زنان دچار سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش تنظیم شناختی هیجان و احساس گناه بر تاب آوری بیماری در زنان دچار سرطان پستان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه بیماران دچار سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان فیروزگر و مرکز پزشکی خاص شرق وابسته به بنیاد امور بیماری های خاص واقع شهر تهران به تعداد 381 بیمار در سال 1396-1395 بود. از این جامعه تعداد 120 زن با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه تاب آوری کونور-دیویدسون 2003، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی 2001 و مقیاس احساس گناه کوگلر و جونز 1992بود. پرسشنامه مخدوش و داده های پرت وجود نداشت و داده ها با استفاده از رگرسیون خطی چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تنظیم هیجان منفی (25/0- =β، 03/0 =P) و احساس گناه (29/0- =β، 02/0 =P) با تاب آوری رابطه منفی و تنظیم هیجان مثبت (44/0 =β، 001/0 =P) با تاب آوری رابطه مثبت دارد. نتیجه گیری: از آنجا که تنظیم دو عامل کنترل هیجان و احساس گناه در بیماران دچار سرطان پستان اثر مثبتی در بهداشت روانی آن ها دارد و پیش بینی کننده بهبود تاب آوری آن ها است؛ از این رو، درمانگران می توانند از مداخلات روان شناختی برای تنظیم شناختی هیجان، کاهش احساس گناه و افزایش تاب آوری بیماران دچار سرطان پستان در کنار درمان های پزشکی سود جویند.
اثر بخشی آموزش والدین با رویکرد آدلری بر کاهش احساس گناه و بهزیستی روان شناختی کودکان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
60-79
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش تعیین اثر بخشی آموزش والدین با رویکرد آدلری بر کاهش احساس گناه و بهزیستی روان شناختی کودکان افسرده بود. روش : این مطالعه از نظر روش شناسی جزء طرح های شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را همه والدین دانش آموزان کلاس ششم ابتدایی دبستان های شهر کامیاران تشکیل دادند که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای ابتدا دو دبستان پسرانه و دخترانه انتخاب و سپس تعداد 60 نفر از والدین دانش آموزان افسرده در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش با رویکرد آدلری ارائه شد. فرزندان والدین شرکت کننده در هر دو گروه، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی ریف (2002) و احساس گناه آیزنک (2007) را تکمیل کردند. داده ها نیز با روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون و پیگیری احساس گناه دانش آموزان گروه آزمایش، کاهش و بهزیستی روان شناختی آنها افزایش معناداری داشته است. نتیجه گیری: بنابراین، آموزش والدین با رویکرد آدلری بر کاهش احساس گناه و بهزیستی روان شناختی کودکان افسرده اثربخش بوده است .
رابطه سبک دلبستگی با تعهد زناشویی با میانجی گری تمایزیافتگی خود و احساس گناه در دانشجویان زن متأهل شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
191-220
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر بررسی رابطه علی سبک های دلبستگی با تعهد زناشویی با میانجی گری تمایزیافتگی خود و احساس گناه در دانشجویان زن متأهل شهر اهواز است. روش: شرکت کنندگان در این پژوهش 211 نفر از دانشجویان زن متأهل شهر اهواز بودند که به روش نمونه گیری هدفمند دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه شیوه های رفتاری ( BSQ )، پرسش نامه تعهد زناشویی ( MCQ )، پرسش نامه تمایزیافتگی خود ( DSI )، پرسش نامه عاطفه خودآگاه بودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جهت آزمون روابط غیرمستقیم از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که از 16 مسیر مستقیم چهار مسیر سبک دلبستگی ایمن با تمایزیافتگی خود، سبک دلبستگی ناایمن با احساس گناه، احساس گناه با تعهد اخلاقی و تمایزیافتگی خود با تعهد ساختاری معنادار نشد. هم چنین نتایج نشان دادند که همه اثرات غیرمستقیم سبک های دلبستگی (ایمن، ناایمن) و تعهد زناشویی با میانجی گری تمایزیافتگی خود و احساس گناه معنادار شدند. از سوی دیگر اثرات غیرمستقیم سبک دلبستگی ایمن و تعهد اخلاقی با میانجی گری احساس گناه و اثرات غیرمستقیم دلبستگی ایمن و ناایمن با تعهد ساختاری با میانجی گری تمایزیافتگی خود معنادار نشدند. برازش بهتر از طریق حذف مسیرهای غیرمعنی دار سبک دلبستگی ایمن با تمایزیافتگی خود، سبک دلبستگی ناایمن با احساس گناه، احساس گناه با تعهد اخلاقی و تمایزیافتگی خود با تعهد ساختاری حاصل شد. سطح معناداری در این مطالعه 05/0 α = است. نتیجه گیری: در یک رابطه ی زناشویی میزان تمایزیافتگی و احساس گناه هر یک از زوجین و نوع سبک دلبستگی که در افراد شکل گرفته در تعهد زناشویی آن ها به زندگی مشترک شان مؤثر است.
آگهی با ماسک گزارش: ریرتاژ - آگهی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال دهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
143 - 160
حوزه های تخصصی:
روزنامه نگاری در ذات خود شغلی اخلاقی است. از روزنامه نگاران انتظار می رود که از نیازهای شخصی خود برای منافع عمومی بگذرند. به همین دلیل اخلاق روزنامه نگاری یکی از پیچیده ترین اخلاق های حرفه ای به شمار می رود. این پژوهش به یک روند غیر اخلاقی در روزنامه نگاری ایرانی است که بر مبنای آن شرکت های بزرگ روزنامه نگاران را به استخدام دوباره در می آورند و آنها را وا می دارند در قالب گزارش های -ظاهرا- بی طرفانه تبلیغات کالاها و خدمات آنها را منتشر کنند. نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب شدند و پژوهشگران به صورت نامحسوس (و در چند مورد با اطلاع دادن به آنها در مورد اهداف مصاحبه) با آنها مصاحبه کردند. نتایج نشان می دهد که این روش در ایران رایج است اما روش هایی که برای پرداخت انجام می شود آنچنان پیچیده است که پیگیری آن را دشوار می کند.
مقایسه اثر بخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان وسواس فکری-عملی و احساس گناه در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
11 - 21
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و پذیرش و تعهد درمانی بر نشانگان وسواس فکری_عملی و احساس گناه در بیماران مبتلا به اختلال وسواس_جبری بود. روش شناسی: روش پژوهش این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری سه گروهی شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال وسواسی_جبری در شهر دزفول در سال1397 بود. نمونه مورد مطالعه 45 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی_جبری بود. نمونه به روش نمونه گیری هدفمند از جامعه آماری انتخاب شده است. آنها به طور تصادفی در یکی از سه گروه مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد ، طرحواره درمانی و کنترل (15 نفر در هر گروه) قرار گرفتند. سه گروهی که به این ترتیب تشکیل شد مشابه هم بوده و اندازه گیری برای هر دو گروه آزمایش در یک زمان صورت گرفت. ابزار پژوهش مقیاس نشانگان وسواس فکری-عملی پادوا (1980) و پرسشنامه احساس گناه کوگلر و جونز (1992) است. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که اثربخشی درمان پذیرش و تعهد در کاهش نشانگان وسواس فکری- عملی در بیماران مبتلا به وسواسی-جبری بیشتر است (p <0.05). نتیجه گیری: اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس گناه بیش از طرحواره درمانی بود (p <0.05).
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و احساس گناه در زنان دارای تجربه سوء استفاده جنسی در دوران کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
48-69
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و احساس گناه در زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی انجام بود. روش: جامعه آماری پژوهش زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی دوران کودکی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز بود. نمونه پژوهش دربرگیرنده 3 زن دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی بود که طی فراخوانی معرفی و با توجه به نتایج چک لیست اختلال استرس پس از سانحه ویدز ( 1993 ) با نقطه برش 50 و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح آزمایش تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم زمان استفاده شد. برای سنجش شرم و احساس گناه، از مقیاس حالت شرمساری و گناه مارشال (1995) استفاده شد. پروتکل درمان متمرکز بر شفقت در سه مرحله خط پایه، 8 جلسه مداخله به صورت هفتگی و پیگیری 2 ماهه اجرا شد. داده ها به روش های ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آزمودنی ها در مرحله درمان در شرم (20/31 درصد%) و احساس گناه (68/28 درصد) بهبود را تجربه کردند و اثر آنها نیز تا دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد. شاخص تغییر پایای آنها نیز حاکی از معنی دار بودن این تغییرات بود. نتیجه گیری: بنابراین یافته های پژوهش بیانگر این است که درمان متمرکز بر شفقت با کاهش فعالیت سیستم تهدید و افزایش فعالیت سیستم تسکین بر کاهش شرم و احساس گناه زنان قربانی سوءاستفاده جنسی دوران کودکی تأثیر دارد.
اثربخشی آموزش تنظیم عاطفه بر افزایش خودتنظیم گری و کاهش احساس شرم و گناه مادران دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۶۳)
129-138
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش تنظیم عاطفه بر خودتنظیم گری و احساس شرم و گناه در مادران دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص مراجعه کننده به مراکز مشکلات ویژه یادگیری شهر اردبیل در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه مورد مطالعه 30 نفر بودند که به روش نمونه در دسترس وارد پژوهش شدند و در دو گروه آموزش تنظیم عاطفه (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) به شیوه تصادفی جایگزین شدند. جمع آوری داده در مراحل پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مقیاس آمادگی شرم و گناه ( کوهن و همکاران، 2011) و پرسشنامه خودتنظیم گری بوفارد (بوفارد و همکاران، 1995) صورت گرفت. برای گروه آزمایش نه جلسه 75 دقیقه ای آموزش تنظیم عاطفه اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره ( MANCOVA ) صورت گرفت. براساس یافته های پژوهش آموزش تنظیم عاطفه تأثیر معناداری بر کاهش احساس گناه و احساس شرم و افزایش خودتنظیم گری در مادران دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص داشت (01/0> P ). با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان از آموزش تنظیم عاطفه در برنامه های آموزشی و مشاوره ای برای مادران دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص استفاده کرد.