مطالب مرتبط با کلیدواژه

باورهای ناکارآمد شناختی


۱.

تأثیر متغیرهای الگوی چند بعدی معنوی با میانجی گری باورهای ناکارآمد بر اختلال وسواس(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۸۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر متغیرهای درمان چند بعدی معنوی بر شدت وسواس و علائم اختلال وسواس−بی اختیاری با میانجی گری باورهای ناکارآمد شناختی با استفاده از تحلیل مسیر انجام شده است. طرح پژوهش حاضر، توصیفی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه بیماران وسواس−بی اختیاری مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم در سال 1400 با شکایت اصلی اختلال وسواس−بی اختیاری بودند. تعداد 240 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. اعضای نمونه با پاسخ دادن به پرسشنامه وسواس «ییل−براون» و نمره شدت وسواس بالاتر از 9 براساس خط برش هنجارشده انتخاب شدند و به پرسشنامه تحول روانی−معنوی، پرسشنامه پایبندی مذهبی و پرسشنامه خودپنداره−خداپنداره جان بزرگی و پرسشنامه احساس گناه گوگلر وجونز و پرسشنامه باورهای ناکارآمد شناختی پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل مسیر و با نرم افزار لیزرل و spss تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سطح تحول روانی−معنوی، پایبندی مذهبی و خداپنداشت رابطه منفی و معنادار و متغیرخداپنداره رابطه مثبت و معنادار با علائم وسواس فکری و عملی دارند. پایبندی مذهبی به صورت منفی و معنادار و احساس گناه به صورت مثبت و معنادار با میانجی گری باورهای ناکارآمد شناختی با علائم وسواس فکری رابطه دارند؛ همچنین مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است. درنتیجه با افزایش سطح تحول روانی−معنوی، پایبندی مذهبی و نمره خداپنداشت و نیز کاهش نمره خداپنداره، احساس گناه و باورهای ناکارآمد شناختی، علائم وسواس فکری و عملی کاهش می یابد.
۲.

پیش بینی سطح تحول روانی معنوی از طریق باورهای ناکارآمد شناختی و احساس گناه در مبتلایان به اختلال وسواس -بی اختیاری(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سطح تحول روانی معنوی باورهای ناکارآمد شناختی احساس گناه اختلال وسواس بی اختیاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۶۰
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سطح تحول روانی معنوی از طریق باورهای ناکارآمد شناختی و احساس گناه در مبتلایان به اختلال وسواس بی اختیاری شکل گرفته است. طرح پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه بیماران وسواس بی اختیاریِ مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم با شکایت اصلی اختلال وسواس بی اختیاری به تعداد ششصد نفر بود، که تعداد 240 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. اعضای نمونه با پاسخ دادن به پرسش نامه وسواس ییل براون و نمره شدت وسواس بالاتر از 7، انتخاب شدند و به پرسش نامه باورهای ناکارآمد شناختی، پرسش نامه تحول روانی معنوی جان بزرگی و پرسش نامه احساس گناه گوگلر و جونز پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از تحلیل رگرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه های متغیر باورهای ناکارآمد شناختی درمجموع توانستند 21 درصد واریانس نمره های سطح تحول روانی معنوی را در بیماران OCD پیش بینی کنند. همچنین بررسی ضریب بتا نشان داد که از بین مؤلفه های باورهای ناکارآمد شناختی، تنها مؤلفه انجام کامل امور توانست پیش بینی کننده معنادار متغیر سطح تحول روانی معنوی باشد. یافته ها، فرضیه دوم پژوهش را مبنی بر پیش بینی سطح تحول روانی معنوی از طریق احساس گناه در بیماران OCD تأیید نکردند.