مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
علیت
حوزه های تخصصی:
پدیده شناسی با تقلیل تاریخ و فعلیت اشیاء، به پدیده های محض دست می یابد، و بدین ترتیب سرزمین ویژه ی خود را خود می سازد. اما با تقلیل پدیده شناختی «جهان» را از کف می دهیم و باید در ادامه، با آغاز از ایدوس ها و از طریق تقویم پدیده شناختی، صاحب جهان شویم. آن گونه که نشان خواهیم داد پیامدهای تقلیل ایدتیک سهمگین تر از آن است که بتوان جبران اش کرد. موازی با تقلیل جهان، اگوی استعلایی نیز به اگوی مطلق (ایدوس اگو) تقلیل می یابد و بدین ترتیب سررشته ی تقویم جهان را از دست می دهیم. هایدگر خیلی زود متوجه این معضل بزرگ در پدیده شناسی هوسرل شد و با اولیه دانستن جهانمندی به درک متفاوتی از جهان و سوژه (دازاین) دست یافت. در این مقاله ضمن تحلیل علیت و نسبت آن با جهان و اگوی استعلایی، این معضل پدیده شناسی و راه عزیمت از آن به سوی فلسفه ی اگزیستانسیالیستی هایدگر را نشان خواهیم داد. در واقع جدایی این دو از همان نقطه ی آغاز، تقلیل ایدتیک، شروع شده بود.
روش شناسی بنیادین نظریه خلافت ابن خلدون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریات مهم ابن خلدون در «مقدمه»، نظریه خلافت است که با توجه به ضروریات دنیای اسلام ارائه شد. توجه به این نظریه نشان می دهد که او توجیه نظام خلافت را از اهداف نظری خود در علم عمران می داند و استمرار این نظام در نظریه او اهمیت خاصی دارد. در این مقاله، با مراجعه به کتاب مقدمه ابن خلدون، با روش اسنادی و با به رهگیری از روش شناسی بنیادین در علوم انسانی، مبانی معرفتی او را بیان می کنیم و کیفیت حضور این مبانی در نظریه خلافت را که به صورت قضیه شرطیه است، بررسی می کنیم و در پایان نتیجه می گیریم که با وجود مبانی معرفتی مزبور، ابن خلدون نمی تواند خارج از این محدوده که عمدتاً در مبانی اشعری ریشه دارد، نظریه پردازی کند.
بررسی تطبیقی آرای علامه شهید مطهری و علامه مصباح در باب فلسفة نظری تاریخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فلسفة تاریخ بنا به دو کاربرد متفاوت واژة «تاریخ»، ناظر به دو علم مجزا و متفاوت است: یکی فلسفة علم تاریخ که به شناخت فلسفی منطقی علم تاریخ و تاریخ نگاری می پردازد؛ و دیگری فلسفة نظری تاریخ که پدیده ها و وقایع تاریخی را بررسی می کند و درصدد کشف قوانین فلسفی و هستی شناختی (تکوینی) حاکم بر روند کلی و سیر حرکت تاریخ حیات بشری است و مسائلی همچون هدفمندی، تکامل و قانونمندی سیر مذکور را مطالعه می کند.
مقالة پیش رو با رویکردی فلسفی قرآنی و به روش تطبیقی، آرای دو متفکر بزرگ معاصر جهان اسلام آیت الله شهید مرتضی مطهری و آیت الله علّامه مصباح را در باب مسائل اساسی فلسفة نظری تاریخ مطمح نظر قرار داده و دیدگاه های این دو اندیشمند فیلسوف و قرآن شناس در زمینة حقیقت و ماهیت جامعه و تاریخ، و اصیل یا اعتباری بودن این دو، قانونمندی جامعه و تاریخ، اشتراک جامعه ها در قوانین جامعه شناختی، مسئلة آزادی انسان و نسبت آن با قوانین اجتماعی و تاریخی، تکامل در جامعه و تاریخ، و امکان یا عدم امکان پیش بینى آیندة تاریخ را بررسی کرده و بعضاً این دیدگاه ها را نقد کرده است.
بررسی ارادة آزاد در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتقاد فلاسفه به فراگیری ضرورت عِلّی- معلولی در همة پدیده های جهان هستی این سؤال را پدید آورده که اگر ارادة انسان های مختار نیز یکی از این پدیده هاست، چگونه می توان به آزادی اراده و در نتیجه اختیار بدیهی در انسان ها قائل بود. فلاسفه توضیحات مفصل و گوناگونی در این زمینه ارائه کرده اند. اما آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد برخی از آرائی است که فلاسفه در تبیین چیستیِ اراده بیان نموده و به آن، در برخی موارد، حالت انفعالی و در مواردی دیگر حالت فعلی داده و یا به تأثیر نقش عقل در آزادانه بودن اراده اشاره کرده اند.
اصل علیت در فلسفه و فیزیک(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فلاسفه اصل علیت را قانونی کلی و عقلی می دانند؛ ولی فیزیک دانان، به ویژه در حوزة کوانتوم، آن را طرد کرده و به مقابله با فلاسفه پرداخته اند.
اصل علیت در فلسفة اسلامی یک ضرورت عقلی است؛ زیرا هر پدیده ای، هم در حدوث و هم در بقا، نیازمند علت است. بنابراین عقل پیش از حس آن را می یابد و داده های حسی را بر اساس آن تبیین می کند. اما گروهی از فیزیک دانان، متأثر از نتایج برخی آزمایش ها تجربی در حوزة میکروفیزیک و کوانتوم، به مخالفت جدی با این اصل پرداختند، تا جایی که مکتبی را با عنوان مکتب کپنهاکی شکل دادند که یکی از اصول آن «عدم قطعیت» بود؛ ولی دیری نپایید که برخی دیگر از فیزیک دانان فیلسوف مشرب، مثل آلبرت انیشتین، با آنها مخالفت کرده، مکتب ضد کپنهاکی را شکل دادند و به اصل علیت قائل شدند.
با بررسی مکتب صدرایی می یابیم که عالم حقیقتی یکپارچه، و ظهور تمام اسما و صفات حق است و هیچ مرتبه و ذره ای در آن فروگذار نشده است. اندیشة بلند صدرا در مسائلی مانند حرکت جوهری و تجدد امثال جای پرداختن دارد و امید است نسل جدید فیزیک دانان متأثر از این اندیشه های الهی و قرآنی گام های بلندتری در فهم پدیده های حقیقی عالم بردارند و جهش عظیمی در تولید علم پدید آید.
علیت به معنای قطعیت یا هم زمانی یا حد فاصلی میان آن دو؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علیت از مسائل زیربنایی فلسفه بوده که از دیرباز مورد توجه و بررسی فیلسوفان قرار داشته است. علیت در نگاه برخی فیلسوفان، با ضرورت و قطعیت گره خورده است. در این نوشتار، نشان خواهیم داد که اگرچه به دو گونه ی پیشینی و پسینی، سعی در اثبات علیت شده است، این تلاش ها ناکام مانده اند. اصل ضرورت و قطعیت در زندگی و اثبات وجود آن در عالم خارج، در طاقت بشر نیست، چون عالم وجود، با ضرورت گره نخورده است. تفسیر دقیق علیت همان تحقق تأثیر و تأثر غیرقطعی، میان دو امر متعاقب است که تعاقب آن ها تا زمان حال، به هم نخورده است. علیت به معنای تأثیر و تأثر، بدیهی است، اما قطعیت و ضرورت از دل آن بیرون نمی آید.
تحلیل علیت نزد هیوم و مقایسه آن با آراء مرتضی مطهری در باب علیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت تجربه باوری انگلیسی (قرن 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
علیت در فلسفه غرب و فلسفه اسلامی در دو حوزه مابعدالطبیعه و طبیعیات مطرح می شود. اما در فلسفه اسلامی به تبیین مابعدالطبیعی علیت اهمیت فراوان داده شده. در غرب با فلسفه تجربی و انتقادات هیوم و در نهایت با فلسفه کانت که معرفت متافیزیکی را امکان ناپذیر اعلام کرد، تبیین و تحلیل مابعدالطبیعی علیت به کنار می رود هر چند به طور کامل از بین نمی رود. به تبع آن اثبات خداوند از طریق اصل علیت نیز خدشه دار می شود. اما در فلسفه اسلامی و بویژه فلسفه صدرایی این اصل به اعتبار و قوت خود پابرجاست. در این مقاله ابتدا به تحلیل مفهوم علیت از نظر استاد مطهری و هیوم ، سپس به بررسی تفاوت های دیدگاههای این دو متفکر در این خصوص و در پایان به جمع بندی و نتیجه گیری این دیدگاهها پرداخته ایم. استاد مطهری بر مبنای اصل رکین اصالت وجود و با عنایت به مباحث متفکران غربی نگاهی نو به حکمت متعالیه افکنده و به اثبات عقلی اصل ضرورت و سنخیت علی معلولی پرداخته و آن را اصلی واقعی و خارجی می داند اما هیوم با تبیین تجربی اصل علیت تیشه به ریشه اصل ضرورت و سنخیت زده و علیت را امری ذهنی تلقی می کند. در عین حال به پاره ای از انتقادات هیوم در باب علیت طبیعی نمی توان پاسخی در خور داد و این اشکالات همچنان چشم به راه پاسخ های جدید است.
نقد و بررسی وحدت شخصی وجود بر اساس تقریر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا نظریه وحدت شخصی وجود را به عنوان راه حل نهایی خود در مسئله ربط کثیر به واحد می داند. در این دیدگاه تنها وجود حقیقی، وجود حق تعالی است و باقی، ظهورات و نمودهای حق تعالی به شمار می آیند. اینجاست که اصل علیت از بین رفته و اصل تشّأن جای آنرا می گیرد. در این دیدگاه علت و معلول به وجود و ظهور تبدیل می شود و همه کثرات به عنوان نمود و ظهور وجود محض شناخته می شوند. این مقاله درصدد است نشان دهد که این نظریه علاوه بر نفی علیت و کثرت به عنوان دو اصل وجودشناختی در تفکر فلسفی،با برخی مشکلات فلسفی و کلامی دیگر نیز مواجه شده که از جمله آنها اعتقاد به خلق مدام و نفی علیت اعدادی و انکار علم و پذیرش جبر فاتالیستی است . در نهایت چنین می توان نتیجه گرفت که جایگاه این بحث به دلیل غیر عقلانی بودن آن در فلسفه نیست و لذا نمی توان ان را به عنوان راه حل عقلانی و فلسفی برای حل مساله ربط کثیر به واحد لحاظ کرد و البته این در حالی است که ملاصدرا در ابتدای کتاب اسفار و شواهد اظهار می دارد که هنر من برهانی نمودن شهودات عرفانی است.
نقد و بررسى ادله صدرالمتألهین بر وحدت شخصى وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
نظریه وحدت شخصى وجود که تبارى عرفانى دارد، مقبول صدرالمتألهین افتاده و در نظام فلسفى او به کار گرفته شده است. در پرتو این نظریه، بسیارى مباحث هستى شناختى توضیح و تبیین ویژه اى پیدا مى کنند. به هر روى، پس از تصویر این نظریه، نخستین مسئله اثبات درستى این نوع نگاه به هستى است. عارفان، صدرالمتألهین و نیز برخى پیروان او، ادله اى بر اثبات وحدت وجود ارائه کرده اند؛ ولى صرف نظر از تمام بودن یا تمام نبودن ادله دیگران، آنچه در این نوشتار طرح و بررسى مى شود، صرفا براهین صدرالمتألهین بر وحدت شخصى وجود است. به نظر مى رسد مى توان در هریک از ادله او بر مدعا خدشه کرد. به همین سبب در فضاى بحث فلسفى هیچ یک از ادله وى بر وحدت شخصى وجود، تمام نیست.
بررسى دیدگاه مخالفان قاعده حداکثرى سنخیت علت و معلول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکى از فروع مهم اصل علیت، قاعده سنخیت علت و معلول است که موجب تقابل فیلسوفان مدافع این قاعده با مخالفان آن شده است. این مخالفت ها را با توجه به دو معناى حداقلى و حداکثرى سنخیت، مى توان به دو دسته تقسیم کرد: معناى حداقلى سنخیت در نظام هاى فلسفى پیش از حکمت متعالیه معنا مى یابد و معناى حداکثرى نیز با توجه به مبانى خاص حکمت متعالیه چون اصالت وجود و تشکیک وجود تبیین مى گردد. مخالفان معناى حداقلى سنخیت، متکلمان و به ویژه اشاعره هستند و مخالفان معناى حداکثرى سنخیت شامل گروه هاى مختلفى از جمله برخى از فیلسوفان مخالف حکمت متعالیه، برخى اصولیین و نیز تفکیکى ها هستند. در این مقاله به تحلیل و نقد مخالفان معناى حداکثرى و پاسخ به آنها بر مبناى حکمت متعالیه مى پردازیم.
ثمرات تفکیک امکان ماهوی و امکان وجودی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا نخستین فیلسوفی بود که میان امکان ماهوی و امکان وجودی تفکیک قائل شد. وی در منطق به دلیل بی نیازی از این تفکیک، آن را مطرح نکرد. ملاصدرا بر مبنای این جداانگاری، نظام فلسفی حکمت متعالیه را که مکمّل فلسفه مشاء است پایه ریزی کرد. مراد از امکان ماهوی سلب ضرورت از جانب ایجاب و سلب است یعنی سلب ضرورت وجود و عدم که همان امکان خاص است و امکان وجودی به معنای عین ربط و عین تعلق بودن معلول است به طوری که هیچ استقلالی در ذات و در وجود ندارد. برخی از ثمرات مهمی که این تفکیک در حکمت متعالیه بر جای گذاشت عبارتند از: الف) باطل بودن امکان ماهوی و طرح نوین در بحث مواد ثلاث؛ ب) جایگزینی فقر وجودی به جای امکان ماهوی درملاک نیازمندی معلول به علت و بازنگری در اصل علیت؛ ج) تکمیل و تعالی برهان صدیقین برای اثبات وجود خداوند با محوریت امکان فقری موجودات؛ د) نسبت دادن شرور به نقصان وجودی ممکنات و تنزه ذات حق از آن.
تحلیل و بررسی نظر ابن سینا درباره فاعلیت تحریکی بر اساس مبانی وجود شناختی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی طبیعیات
فاعل تحریکی تعبیری است که ابن سینا پس از آن که علیت به معنای اعطای وجود را از مقام فاعل های موجود در عالم طبیعت سلب می کند، به منظور توجیه تأثیرات آن ها به کار می گیرد. لیکن تأملی دقیق در معنا و نحوه وجود حرکت حاکی از این است که در نظام فکری ابن سینا، حرکت ازجمله امور ممکن و از عوارض لاحق بوده و لذا در پیدایش خود نیازمند علت مستقلی است که آن را ایجاد کند. بنابراین فاعل طبیعی که در ابتدا مفید حرکت فرض شده بود، اکنون با این توضیح به عنوان معطی الوجود مطرح می شود. بر همین اساس این پرسش ها شکل می گیرد که بالاخره نقش فاعل طبیعی چیست؟ و اینکه گفته می شود فاعل طبیعی حرکت می بخشد، به چه معنا است؟ آیا تفاوتی بین ایجاد حرکت با ایجاد سایر موجودات هست که به ابن سینا اجازه می دهد علیت به معنای ایجاد حرکت را منسوب به فاعل طبیعی بداند؟ در این مقاله، پس از ارائه و تحلیل موضع ابن سینا در دو بخش علت ایجادی و علت تحریکی، ضمن اشاره به تناقض ظاهری موجود در کلام ابن سینا، تلاش می شود که از «نظریه میل» او به عنوان راهی برای حل این تناقض استفاده شود.
خودآگاهی به مثابه خداآگاهی در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
نحوه ارتباط انسان با پیرامون خویش که ذهن هر اندیشنده ای را به خود مشغول می دارد، در فلسفه عمدتاً ارتباط «من» و «او» یا «خود» و «دیگری» تعبیر می شود. «من» با ادراک از «من» یا خودآگاهی عجین است. خودآگاهی در دیدگاه فلاسفه اسلامی از جمله علوم حضوری به حساب می آید. این نوشتار مدعی است که اگرچه از دیدگاه ملاصدرا نیز علم به خود به نحو حضوری است، اما مبانی و پاره ای از شواهد در دیدگاه ملاصدرا دریافت نوینی از خودآگاهی موردنظر وی عرضه می دارد. در این دریافت، «غیر» یا «دیگری» نقش عمده ای در تکون «من» و تکامل آن دارد؛ به نحوی که مراتب آگاهی انسان متناسب با ادراک از «غیر» تکامل می یابد؛ تا آنجا که بالاترین مرتبه از معرفت «نفس» یا «خود»، معرفت به بالاترین مراتب از «غیر خود» که همان رب اوست، محسوب می شود.
تبیین شناخت شناسانة علیّت در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مبانی و امکانات فلسفه صدرا به ما اجازه می دهد تا برای رسیدن به تبیین شناخت شناسانه علیت، سه تغییر اساسی انجام دهیم: نخست، در فاعل شناخت و دوم، در متعلق شناخت و تغییر سوم، در خود شناخت. در فاعل شناخت، براساس مبانی فلسفه صدرا، نفس با بدن و قوای خود به نحو حیثیت تقییدی شأنی، اتحاد و بلکه عینیت وجودی دارد؛ به طوری که مسئله دوگانگی نفس و بدن رفع می شود، نفس با جهان خارج ارتباط مستقیم برقرار کرده و آن را ادراک می کند. در متعلق شناخت، هم براساس مبانی فلسفه صدرا، حقایق فلسفی مانند ضرورت، علیت، وحدت، فعلیت و ... به نحو حیثیت تقییدی اندماجی با وجود خارجی و واقعیت عینی اتحاد و بلکه عینیت وجودی داشته و بدین ترتیب دستگاه شناسایی انسان آن را مستقیم ادراک می کند. در مورد شناخت براساس مبنای صدرا، علم امری وجودی است، نه ماهوی؛ بدین ترتیب می تواند ارتباط عالم و معلوم را برقرار و تبیین کند. براساس این سه تغییر بنیادین در فلسفه صدرا عقل، علیت را در خود ادراک و شهود حسی، به نحو مستقیم ادراک و شهود عقلی می کند و در مرحله دیگر، مفهوم علیت را انتزاع می کند.
بازگشت علیت به تشأن، چالشها و پاسخها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود رابطی، «فی نفسه لغیره» است. جهت «فی نفسه» آن حاکی از ذات ویژه اش، و جهت «لغیره» آن نمودار تعلق و ربط این ذات به شیئی دیگر است. بنابراین او هویتی جدا از طرف ربط خود دارد که ربط، عارضِ هویت (ذات) اوست. اما وجود رابط، تنها «فی غیره» و فاقد «فی نفسه»گی است؛ یعنی تمام هویت او همان ربط و تعلقش به دیگری است. درنتیجه وجودی جدا از طرف ربط خود ندارد. معلول از دیدگاه صدرالمتالهین دارای وجود رابط، و فاقد تحققی مستقل است. برهان او در سه گام خلاصه می شود: 1) نفی عروض خارجی: براساس اصالت وجود، وجودِ معلول، معلول (نیازمند) است؛ یعنی گونه ی وجودی و هویت او چنین است. و این تمام هویت اوست. 2) نفی عروض تحلیلی: تصور حقیقت معلول (که چیزی جز ربط نیست)، مانع از لحاظ ذات (حتی در ذهن) برای اوست. 3) بازگشت علیت به تشأن: معلول فاقد حیث «فی نفسه» بوده، وجودی جدا از علت ندارد. بنابراین تمایز علت و معلول در امری غیر از وجود خارجی است. ملاصدرا این تمایز را «تشأن» می نامد. برخی پژوهش گران شبهاتی به گام دوم ایراد می کنند، که درخور توجه است. پاسخ بدین شبهات به تقریری نوین از برهان صدرا می انجامد، که دقیق تر از تقریرهای کنونی است. البته مدعای صدرالمتالهین از راه تحلیل هستی بخشی نیز قابل اثبات می باشد، که کم تر مورد توجه قرار گرفته است.
ملاک تشخیص حکم از حق در نظریه های فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اشتباه بین حق و حکم و راه حل های ارائه شده در راستای حل این مشکل، از جمله مباحث مهم و بنیادین در حوزه فقه و حقوق و نیز سایر حوزه های علوم انسانی مرتبط از قبیل اخلاق و سیاست است. پیرامون اصول و روش های تشخیص حق از حکم و آثار حقوقی متفاوت و متمایز آن ها، دیدگاه ها و نظریات مختلفی ارائه گردیده است که از میان آن ها پنج نظریه مطرح به عنوان شاخص ترین دیدگاه ها در این زمینه را مورد تأمل قرار داده ایم. این نظریات عبارتند از: نظریه اصالت حکم، نظریه عدم الحق، نظریه مراجعه به ظواهر نصوص، نظریه تفصیل و نظریه تناسب میان حکم و موضوع، از آنجا که معضل اصلی و چالش زیربنایی در این مسئله عدم توجه صاحب نظران به معیارها و قابلیّت های حق برای اسقاط، نقل و انتقالو علت نبود این قابلیّت ها در برخی مصادیق حق است، برخی از حقوق برغم حق بودن این قابلیّت ها را ندارند و در نتیجه با حکم مشتبه می شوند. در این مقاله نظریات مطرح مورد بررسی و نقادی قرار گرفته و با تحلیلی جدید از نظریه تناسب حکم و موضوعراه حلّ مسئله در ارزیابی مناسبات احکام و موضوعات آن ها دیدگاه دیده شده است.
بررسی رابطه علی بین عوامل موثر بر آلودگی محیط زیست در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﻫﺪف این مقاله بررسی رابطه علی بین انتشار سرانه دی اکسید کربن، سرانه مصرف انرژی، سرانه تولید ناخالص داخلی، آزاد سازی تجاری، توسعه مالی و جمعیت شهری در ایران برای دوره (1355-1394) است. از این رو با استفاده از آزمون هم انباشگی کرانه ها به بررسی رابطه ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت بین متغیرهای فوق ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه است. ﻧﺘﺎﯾﺞ نشان می دهد که کشش انتشار سرانه دی اکسید کربن نسبت به سرانه تولید خالص داخلی، آزاد سازی تجاری، سرانه مصرف انرژی و جمعیت شهری مثبت و نسبت به شاخص توسعه مالی منفی است. به علاوه، در این مقاله رابطه علی بین متغیرها مدل را با استفاده از الگوی تصحیح خطای برداری بر اساس آزمون علیت گرنجر بررسی شده است. نتایج آزمون علی نشان می دهد که یک رابطه علی دو طرفه از سرانه تولید ناخالص داخلی و توسعه مالی و رابطه علی یک طرفه از آزاد سازی تجاری، سرانه مصرف انرژی، شهر نشینی به انتشار سرانه دی اکسیدکربن وجود دارد.
علیت جهان شناختی، عاملیت انسانی و اصول تعلیم و تربیت در دیدگاه غزالی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است دیدگاه تربیتی غزالی در بستر رویکردهای جهان شناختی و انسان شناختی وی بررسی شود. در حوزه جهان شناسی، با این که غزالی روابط علت و معلولی را به نقد می کشد، رابطه علت و معلولی مقتدرانه و یگانه میان خدا و جهان را می پذیرد و حتی از آن جانبداری می کند. عاملیت انسان در دیدگاه وی زمانی مطرود است که استقلالی در عرض اراده خدا داشته باشد. متناسب با اقتدار یگانه خداوند بر جهان، غزالی هدف غایی تعلیم و تربیت را نزدیک شدن به خداوند می داند. اصول تعلیم و تربیت از نظر او آمیزه ای از تأثیر خداوند و تلاش انسآن هاست. اصل تفاوت های فردی نشان دهنده وضعیت های اولیه ای است که خداوند نهاده است. اصل تربیت منش به تلاش مربیان برای هموارکردن راه تربیت مربوط می شود و اصل عمل نگریِ خدامحورانه نشان از تلاش متربیان دارد. در نهایت، اصل مراقبت نفس هم بر تلاش متربیان و هم بر انتظار رحمت خداوند نظر دارد.
بررسی روابط علت و معلولی کسری بودجه، عرضه پول و نرخ تورم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۱
80-100
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی روابط علت و معلولی کسری بودجه، عرضه پول و نرخ تورم در ایران طی دوره 1394-1360 است. برای این منظور با استفاده از رویکرد اقتصاد سنجی خود رگرسیون برداری (VAR)و الگوی تصحیح خطای برداری (VECM) رابطه بلند مدت و کوتاه مدت بین کسری بودجه، عرضه پول و نرخ تورم بررسی شده است، سپس به منظور بررسی رابطه علت و معلولی بین کسری بودجه، عرضه پول و نرخ تورم طی دوره زمانی مورد مطالعه از آزمون علیت گرنجری استفاده گردید و برای این منظور نرم افزار eviews مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بردار نرمال بلندمدت نشان داد حجم پول و کسری بودجه تأثیر مثبت و معنی داری بر نرخ تورم در طی دوره مورد بررسی دارند هم چنین بر اساس نتایج حاصل از آزمون علیت گرنجر، یک رابطه مستقیم و یا غیر مستقیم بین تمام متغیرها در مدل وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، عرضه پول علت تورم و کسری بودجه علت عرضه پول است و افزایش مداوم در کسری بودجه منجر به عرضه بیشتر پول شده و عرضه پول منجر به افزایش تورم می شود. از سوی دیگر یک رابطه علت و معلولی دو طرفه بین کسری بودجه و تورم وجود دیده می شود.
اندیشه فلسفی سنخیّت میان خدا و خلق؛ نقدها و پاسخ ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۷
117 - 141
حوزه های تخصصی:
عدم درک صحیح از مسیله سنخیت میان خدا و خلق، موجب مطرح شدن اشکالاتی از سوی مخالفان شده است. تمامی این اشکالات در این سؤال اساسی خلاصه می شود که: چگونه سنخیت میان خدا و خلق موجب تشبیه او به مخلوقات نمی گردد؟ در پاسخ به این سؤال با مراجعه به متون فلسفه اسلامی و استفاده از روش تحلیلی، درمی یابیم که تنزل معلول از علت به عنوان یکی از مبانی اثبات سنخیت - میان علل فاعلی ایجادی و معلولاتشان رخ می دهد، نه علل طبیعی، و خداوند در این مسیله، شباهتی با علل طبیعی ندارد. افزون بر این، او با شدت وجودی خویش از سایر علل ایجادی نیز متمایز است. لازمه سنخیت، واجب بودن ممکن و تعدد واجب الوجود نیست؛ زیرا وجود همانند ماهیت نیست تا لازم باشد در تمام مصادیقش، ذات خود را حفظ کند. قاعده «معطی شیء فاقد شیء نیست» شامل فاعل بالاراده ای چون خداوند نیز می باشد؛ با این تفاوت که مالکیت خداوند بر وجودی که به مخلوقات عطا کرده، مالکیت حقیقی و برترین نوع مالکیت است. سنخیت میان خالق و مخلوق از جهاتی و تباین میان این دو از جهات دیگر، مستلزم ترکیب در ذات خداوند نخواهد بود؛ زیرا این جهات هر دو به وجود برگشت می کنند که حقیقت واحدی است.