مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۴۱.
۴۴۲.
۴۴۳.
۴۴۴.
۴۴۵.
۴۴۶.
۴۴۷.
۴۴۸.
۴۴۹.
۴۵۰.
۴۵۱.
۴۵۲.
۴۵۳.
۴۵۴.
۴۵۵.
۴۵۶.
۴۵۷.
۴۵۸.
۴۵۹.
۴۶۰.
ترجمه
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
283 - 309
حوزه های تخصصی:
ضمایر گوناگونی در قرآن کریم وجود دارد که این امر دشواری امر ترجمه کتاب هدایت را دوچندان می کند؛ زیرا مترجم نیازمند دقت و توجه بیش تری در ترجمه مرجع ضمیر می شود. به دلایلی چون عدم آگاهی کافی مترجمان از زبان عربی و یا عدم توجه کافی آنان، شاهد بروز اختلافاتی میان مفسران و مترجمان در تعیین مرجع ضمیر هستیم. تعیین مرجع ضمیر، امری مهم در حیطه ترجمه بوده و تشخیص صحیح آن، کمک شایانی به ترجمه این کتاب آسمانی می کند. در قرآن کریم ضمیرهای مختلفی بنا به دلایل بلاغی و صرفی و نحوی به کار رفته و مترجمان در تعیین مرجع ضمیر، در برخی از موارد با هم اختلاف نظر داشته و هر کدام ضمیر را به مرجع خاصی اختصاص داده اند. در این پژوهش سعی بر آن است تا با رویکرد توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای، به بررسی مهم ترین موارد اختلافی تعیین مرجع ضمیر در ترجمه های آقایان مکارم شیرازی ، رضایی و صفوی از قرآن کریم پرداخته شود. مهم ترین هدف این پژوهش، کشف نقاط اختلافی در این سه ترجمه، با کمک علم تفسیر است.
رویکردی نقادانه به جانشین مصادر منصوب در ترجمه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
379 - 395
حوزه های تخصصی:
مفعول مطلق از جمله حالت های نحوی است که در زبان عربی و فارسی دارای تفاوت ساختاری است؛ این حالت نحوی در زبان فارسی قدیم دارای مشابه ساختاری بوده است اما در زبان معاصر فارسی بکار بردن این ساختار مشابه مرسوم نیست؛ بنابراین مترجمان لازم است معادل ساختاری آن را در ترجمه به کار ببرند. در پژوهش حاضر با نقد و بررسی مفعول مطلق نیابی در ترجمه آقایان پورجوادی ، رضایی و طاهری ، این نتیجه حاصل شده است که به علت همین تفاوت های ساختاری مهم ترین لغزشی که مترجمان قرآن کریم با آن مواجه بوده اند عدم ترجمه این حالت نحوی است.
تحلیل تعادل در سطح واژگانی ترجمه های انگلیسی از قرآن کریم بر اساس نظریه بیکر(مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
385 - 408
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم متن مقدس مسلمانان، کتابی آسمانی نازل شده بر آخرین پیامبر صلوات الله علیه و آله است تا پیامی برای جهانیان برای تمامی اعصار باشد. از آنجا که قرآن تنوع زبان ها را می پذیرد و آن را زمینه ای برای آشنایی اقوام و ملل می داند ترجمه قرآن از دیرباز مورد توجه بوده است. زبان انگلیسی امروزه زبان بین المللی و میانجی است و ترجمه های پرشماری از قرآن به این زبان فراهم آمده است. یکی از مهم ترین مسائل در برگردان متون ایجاد تعادل و یا برابری در سطوح مختلف زبانی است. تعادل در سطح واژگانی و نیز تقدم معنا بر صورت از مهم ترین اولویت ها در ترجمه متون دانسته شده است. در پژوهش پیش رو سه ترجمه از قرآن مبتنی بر دیدگاه مونا بیکر در مبحث ایجاد تعادل بررسی شده است. بر اساس مثال های بررسی شده، یافته ها نشان می دهد این ترجمه ها گاه در ایجاد تعادل ناموفق بوده و نتوانسته اند معنا را به درستی به زبان مقصد منتقل نمایند.
نقش قواعد تفسیری در ترجمه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
281 - 303
حوزه های تخصصی:
ارائه معارف قرآن به زبان های دیگر از شاخصه های اصلی تبلیغ این کتاب الهی است. از سوی دیگر ترجمه قرآن کریم متأثر از تفسیر آن؛ و تفسیر قرآن نیز متأثر از قواعدی است که مفسر در تفسیر به کار می برد، لذا برخی از قواعد تفسیری(نه لزوماً همه آن ها) به طور غیر مستقیم در ترجمه قرآن مؤثر خواهد بود. هدف پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده، شناسایی، بررسی و تبیین نقش اینگونه قواعد تفسیری در فهم و ترجمه های ارائه شده از قرآن کریم است. بر اساس نتایج حاصله از این تحقیق، قواعد تفسیری مؤثر در ترجمه قرآن عبارت اند از قاعده استفاده از تأویل، قاعده اعتبار سیاق، قاعده جری و تطبیق، قاعده مناسبت، قاعده اعتبار مجاز، قاعده خاص و عام، قاعده تبیین مجمل به مبین و قاعده توجه به مفهوم و منطوق که نقش هر یک از آن ها در ترجمه قرآن کریم نیز در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.
پرده ی کژکوک: بررسی دست کاری های بافتاری در دو ترجمه از نمایش نامه ی «سالومه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۱۰)
303-328
حوزه های تخصصی:
این جستار کاوشی کارسنجانه در دو ترجمه ی فارسی از نمایش نامه ی «سالومه» آسکر وایلد می باشد که از نگره گاهی بافت شناختی به بررسی موضوع دست کاری های بافتاری در ترجمه ی نمایش نامه ی یادشده می پردازد. گفتنی است که گزینش دو ترجمه ی مورد بررسی که یکی به قلم عبدالله کوثری و دیگری از ابوالحسن تهامی است بر پایه ی ویژگی شناخته شدگی مترجم یا ناشر انجام گرفته است و گزینش بخش های نمونه شناختی گنجانده در این بررسی بر پایه ی سنجش بافت دو ترجمه ی فارسی با نخستین ویراست انگلیسی نمایش نامه ی «سالومه» (۱۸۹۴) به انجام رسیده است. پرسش کانونی در این پژوهش به شیوه های دست کاری بافت آغازین نمایش نامه در دو ترجمه ی فارسی می پردازد، پرسشی که پاسخ به آن در سه الگوی کلی ۱) برون گذاریِ بخش هایی از بافت انگلیسی در ترجمه ۲) افزودن بخش هایی به بافت ترجمه و ۳) ریخت زدایی از الگوهای سبک شناختی بافت، با نگاه به گزیده ای از نمونه های کژتافته ی جانمایی شده در بافت هر دو ترجمه دنبال خواهد شد. بررسی نمونه های درکاویده در این پژوهش از دست کاری بافت در هر دو ترجمه نشان دارد، و این یافته را پشتیبانی می کند که کوشش هر دو مترجم در برگردان این نمایش نامه ی ادبی خوانش های فارسی این کار را در سنجش با بافت انگلیسی دست خوش دامنه ای از دگرریختی های نابایست در تراز بافتاری نموده است؛ آنچه دگرشدگیِ بافتاری کار را در ترجمه به دنبال داشته است.
چالش ها و موانع معادل یابی در برگردان های عربی به فارسی
حوزه های تخصصی:
ترجمه یکی از مهم ترین شیوه های انتقال پیام و برقراری ارتباط بین زبان ها، است. ارائه ترجمه مناسب و پیام دقیق نیازمند اصول و قواعدی است که در برخی موارد پایبندی دقیق به اصل زبان مبدأ، غیر از زیان هایی که به زبان مقصد وارد می آورد، نوعی پیچیدگی، ناآشنایی و ابهام در نثر ترجمه به بار می آورد و سبب می شود تا متن مبدأ زیبایی و حلاوت خود را از دست بدهد. برای رفع این مشکل، یکی از فنون کاربردی استفاده از شیوه های مختلف معادل یابی است؛ اما علیرغم وجود استفاده از این فن، در برخی موارد مترجمان زبان ها و مخصوصاً مترجمان زبان عربی و فارسی با چالش هایی مواجه می شوند که امر ترجمه را بر آن ها بسیار سخت و دشوار می کند. وجود اشتراک لفظی، واژگان دخیل، تفاوت در خانواده زبانی و ابهام های دستوری بین دو زبان، یکی از عمده ترین دلایلی است که در صورت عدم آگاهی مترجمان و مخصوصاً بیگانگان با این زبان، از آن رنج خواهند برد. در این مقاله با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، کوشش شده است، ضمن ارائه تعریفی کوتاه از مفهوم معادل یابی و فنون آن، به بررسی مهم ترین این چالش ها و موانع پیش روی مترجمان، پرداخته شود و در پایان مشخص شد: تفاوت ساختاری زبان فارسی و عربی، ابهام واژگانی، ابهام دستوری، تعدد بافت معنایی، وجود واژگان دخیل، اختلاف در خانواده زبانی یکی از مهم ترین عوامل ایجاد مانع در انتقال معنای دقیق و تمام رخ از زبان مبدأ است که آگاهی مترجمان از این مقوله ها، می تواند راهگشایی مناسب پیش روی آن ها باشد.
واژه ی «مجنون» در میزان نقد، واکاوی مجدد و تحلیل آراء اخیر
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
155 - 188
حوزه های تخصصی:
برخی اخیراً ادعا نموده اند که واژه ی «مجنون» در قرآن براساس نظریه معنی، با «کاهن»، «ساحر»، «معلم» و«شاعر» هم نشین شده و از آن جا که این واژه ها نزد عرب جاهلی دارای بار مثبت معنایی هستند، لذا «مجنون» به معنای «دیوانه» صحیح نیست که بار معنایی منفی دارد. «جن زده» ترجمه صحیح «مجنون» است که ارتباط با جن را به ذهن متبادر می کند. هدف این پژوهش، یافتن مقصود و بار معنایی واژه ی «مجنون» در کاربردهای قرآنی است که با روش تحلیلی - توصیفی و با یافتن نمونه های قرآنی، به این پرسش، پاسخ مناسب یافته شده است. دست آورد این پژوهش این است که واژه ی «مجنون»، همیشه با واژه های فوق هم نشین نشده؛ بلکه با هرکدامشان یک یا دو مرتبه و یا به صورت انفرادی، به کار رفته است. همچنین اگر مُلَقَّب کردن به کاهن، مُعَلَّم و شاعر در جاهلیت، نشانه رفعت باشد، مُلَقَّب بودن به کذّاب از هم نشین های مجنون، چنین نیست و مفسران، مجنون را به فرد دارای جنون، تفسیر کرده اند که بار معنایی مثبتی ندارد. در چهار مورد نیز، پیامبر (ص)توسط کفار، با «بِهِ جِنَّه» توصیف شده که مفسران آن را به معنی«دیوانگی» گرفته اند. خدا نیز در چهار آیه با تعبیر «ما بِصاحِبِکُم مِن جِنَّه» این صفت را از حضرت نفی کرده است.
نقدنگاشت ترجمه های قرآن (9): بخش سوم از نقد و بررسی ترجمه قرآن حدادعادل
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ مهر و آبان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۹۶)
265 - 277
حوزه های تخصصی:
نویسنده در نوشتار پیش رو در تلاش است ترجمه قرآن جناب آقای حدادعادل را در بوته نقد و بررسی قرار دهد. وی در راستای این هدف، با بیان آیات 38 تا پایان سوره مائده، نکات انتقادی خود را نسبت به ترجمه بیان کرده و سپس دیدگاه خود را مطرح می سازد.
کاربست الگوی گارسس در تحلیل ترجمه فولادوند از سوره انعام (مطالعه موردی: سطح معنایی - لغوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی گارسس در تحلیل ترجمه بینازبانی، شامل چهار سطح معنایی-لغوی، صرفی-نحوی، گفتمانی-کارکردی و سبکی-منظورشناختی است. هریک از چهار سطح یادشده شامل عنوان های دیگری است که درمجموع، امکان تحلیل گسترده و جامع ترجمه بینازبانی را با رویکرد ترکیبی فراهم می آورند. در پژوهش حاضر، کاربست سطح معنایی-لغوی الگوی گارسس مدنظر است و ترجمه فولادوند از سوره انعام به عنوان مورد پژوهشی انتخاب شده است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهند فولادوند در ترجمه این سوره از راهبردهای تعریف یا توضیح، معادل یابی فرهنگی یا کارکردی، بسط نحوی، قبض نحوی و معادل گزینی واژه خاص با واژه عام و بالعکس استفاده کرده است. الگوی گارسس در سطح معنایی - لغوی، دو زیرمجموعه دیگر نیز دارد که نخست [تشخیص] ابهام و دیگری اقتباس است. ترجمه فولاوند از سوره انعام، برای مثال، به دلیل چندمعنایی واژگان قرآن کریم در بافت آیات با چالش ابهام آفرینی مواجه است. اقتباس به معنای حذف ارجاع فرهنگی زبان مبدأ در زبان مقصد و جایگزین ساختن آن با ارجاع غیر مرتبط، یک راهبرد غیر عقلایی در ترجمه بینازبانی است. این راهبرد در ترجمه فولادوند از سوره انعام نمودی ندارد.
بررسی سبک ترجمه های الهی قمشه ای، جوامع الجامع، رهنما و فولادوند از نظر انتقال استعاره در حروف جر قرآن براساس نظریi مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای شناخت معنای استعاره نظریات مختلفی در میان زبانشناسان و معناشناسان ارائه شده است؛ ازجمله نظریههای جایگزینی، مقایسهای و غیره. در این میان، دیدگاه مقایسهای به لحاظ قدمت و همهگیری از سایر نظریات دارای پیشینه و شمول گستردهتری است که حتی در میان زبانشناسان سنتی نیز رایج بوده است؛ از این رو، بازشناسی تأثیر این نظریه بر شناخت معانی استعاری قرآن بهویژه حروف جر اهمیت بسزایی دارد و نشان میدهد چه گروههایی از مترجمان از این شیوه برای ترجمه معنای استعاره بهره بردهاند و آیا در اسلوب گزینی خود در ترجمههای قرآنی از این شیوه بهصورت مستمر بهره بردهاند یا نه؛ از این رو، این پژوهش بهعنوان مقدمهای برای سبکشناسی ترجمههای استعاره در قرآن اهمیت بسزایی دارد و تا کنون پژوهشهایی دربار استعاره در قرآن صورت گرفته است؛ ولی پژوهشی دربار ترجمه استعاره در حروف جر قرآن در میان پژوهشهای صورتگرفته یافت نشد. براساس نتایج بهدستآمده از این نوشتار، از میان ترجمههای ارائهشده در مقاله، هیچکدام از مترجمان بهصورت روشمند از این شیوه بهره نبردهاند و بهصورت گزینشی از این شیوه استفاده کردهاند.
نقش روزنامه کاوه در تاریخ ادبیات نگاری فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۷
201 - 215
حوزه های تخصصی:
وقتی از سنت تاریخ ادبیات نگاری فارسی سخن به میان می آید، غالباً نظرها معطوف می شود به ترجمه کتاب های تاریخ ادبیاتی اروپاییان که رویکردها، روش ها و تمهیدات نوینی را در اختیار مورخان ادبی فارسی زبان قرار دادند. بنابراین، اولاً کتاب و ثانیاً ترجمه دو متغیر اصلی در انتقال میراث مغرب زمین به قلمرو زبان فارسی قلمداد می شود. حال آن که اولاً خیلی زودتر از آن که ترجمه کتاب ها چشم مورخان ادبی را به روی جهان های تازه بگشاید، مقالات مطبوعاتی این نقش مهم را بر عهده گرفتند و ثانیاً کوشندگان این حوزه در سه خانواده ژانری ترجمه، تألیف و ترجمه – تألیف فعالیت می کردند. در این میان روزنامه کاوه به اعتبار مشارکت و مساهمت نویسندگانی مثل محمد قزوینی، سید حسن تقی زاده، ابراهیم پور داوود، ادوارد براون، کریستن سن و دیگران بیش از دیگر مطبوعاتی بودند که به این بحث می پرداختند. پرسش اصلی مقاله در همین نقطه شکل می گیرد: سهم مقالات تاریخ ابیاتی که در روزنامه کاوه منتشر می شد، چه نقشی در انتقال میراث غربی داشت و چگونه؟ پرسش های دیگری نظیر این که کدام چهره ها اثرگذارتر بودند و نسبت آثار این ها با گفتمان های مسلط جامعه آن روزگار چگونه بود؟
پژوهشی در اصل و منشأ شعر «رنج و گنج» بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غالبِ منابعی که تاکنون شعر رنج و گنجِ ملک الشعراء بهار را بررسی کرده اند فابل لافونتن را سرچشمه آن دانسته-اند، در این مقاله، منشأ اصلی شعر بهار را در میان کهن ترین فابل ها به جامانده از ازوپِ یونانی یافته، با ذکر مأخذ ارائه کرده ایم. درست است که ملک الشعراء بهار شعر خود را از ترجمه منثور «زارع و پسرانش» فابل لافونتن گرفته ، اما مضمونِ اصلی حکایت از آنِ ازوپِ(Æsop) یونانی (620–564.BCE) است که در میان حکایت های خود آورده است. ازوپ، حکایت هایش را به خاطر پند اخلاقی نهفته در آن ها می نگاشت؛ این حکایت ها در دست لافونتن ابزاری می شود برای قصه گویی که با زمینه سازی، دورنماپردازی، دیالوگ های نمایشی که با نتیجه گیری های اخلاقی همراه می گردد. ملک الشعرا بهار هم با اشراف و اِشعاری که به ادبیات و منظومه فکری ایرانی دارد، ضمنِ بهره گیری از عناصر بومی، حکمت نهفته در حکایت ازوپ و لافونتن را در قطعه ادبی منظوم، متناسب با ذوق فرزندانِ سرزمین خود بیان کرده است. این مقاله به روش توصیفی -تحلیلی، اصل و منشأ شعر رنج و گنج ملک الشعراء بهار را بررسی می کند. ارائه سرچشمه منظومه بهار و مقایسه نگرش فرهنگ های مختلف به موضوعی واحد، از هدف های این مقاله است.
بررسی ابعاد صرفی فرایندهای معادل گزینی مفاهیم علم جامعه شناسی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشته حاضر با بررسی تعداد 200 واژه جامعه شناسی و 50 اسم از اسماء جامعه شناسان از میان 36 کتاب جامعه شناسی، سعی دارد نشان دهد که فرایند های معادل گزینی در علم جامعه شناسی در ایران با چه مشکلات و نارسایی هایی روبرو بوده است. عدم انسجام در ترجمه ها، تکثر کلمات و تر جمه و نگارش اسماء انگلیسی و فرانسوی نشان از غلبه رویکردهای سلیقه ای و عدم آشنایی با امکانات و محدودیت های صرفی زبان فارسی نزد مترجمان دارد. مسئله اصلی در ترجمه و نگارش این واژگان، واژه گرایی ضعیفِ حاکم بر آن است. این واژه گراییِ ضعیف به عدم شناخت جامع زبان فارسی، قابلیت های اشتقاقی و ترکیبی زبان فارسی نزد مترجمان برمی گردد. جستار حاضر با بررسی فرایندهای تغییر معنایی، وام گیری، ساخت سرواژه، چینش، وندافزایی، جعل و واژه سازی معکوس در این آثار سعی در تحلیل و ارزیابی گفتمان مذکور خواهد داشت، و نارسایی های صرفی و معنایی رویه واژه گرایی ضعیف را در این گفتمان تبیین خواهد کرد. نگارندگان نشان می دهند که مترجمان تنها با در نظر گرفتن دانش صرفی و معنایی زبان فارسی است که می توانند از تشتت، تکثر و ازهم گسیختگی در رویه های معادل گزینی در حوزه علم جامعه شناسی رهایی یابند.
بررسی تطبیقی بازتاب آثار عطار در ادبیات شرق و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
95 - 115
حوزه های تخصصی:
انسان با اخلاق و ادب به نقطه کمال دست می یابد و علم همچون نردبانی است برای رسیدن به قلّه اخلاق، و این زمانی میسّر است که با معرفت قرین شود. معرفت یا به عبارتی عرفان، مفهومی کاملاً اخلاقی است که عارف با آثار عرفانی خود، راه رسیدن به آن را هموار می کند. بسیاری از نویسندگان و عارفان، در این راه قدم برمی دارند. ایران، مهد و خاستگاه شاعران عارفی بوده است که با خلق آثار عرفانی اسلامی نقطه عطفی در تاریخ عرفان بوده اند. عطّار نیشابوری از جمله شاعران ایرانی است که در محور عرفان اسلامی به عنوان قطب شناخته شده است. از این رو این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن معرفی عطّار، به تحلیل جایگاه عطّار در عرفان اسلامی و نقش ایشان در آشنایی مردم شرق و غرب با عرفان اسلامی و میزان تأثیر و بازتاب آن در ادبیات این دو پهنه بپردازد. بنابر نتایج حاکی از این جستار می توان گفت تأثیری که فکر و شعر عرفانی عطار بر ادبیات شرق و غرب گذاشته کمتر از تأثیر اسلام بر دل ها نیست؛ چرا که عرفان عطار آمیزه ای از مضامین اخلاقی و اسلامی با روح و روان شرقی است. به همین سبب عطّار پژوهی در بین ادیبان و شاعران شرق و غرب ناشی از الهام پذیری و گرایش عرفانی آن ها به ذائقه عرفانی عطار است.
ترجمه به مثابۀ تهاجم: بازخوانی تقابل ترجمه و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عرصه های سلطه ی قدرت های استعمارگر بر سایر کشورها سلطه و استیلای زبانی است. ترجمه در حوزه ی مطالعات پسااستعماری گاه علاوه بر تعریف اصلی و سنتی خود به مثابه ی تهاجم تعبیر می گردد؛ به نحوی که، در قالب یک ابزار تهاجم در دست استعمارگر، زبان، فرهنگ و هویت مستعمره را مورد هجمه قرار داده و بعدها برای اینکه بتواند در آن مناطق جای پایی بازکرده و منافع خود را حفظ کند با استفاده از ابزار تبلیغ مستقیم، خبر و رسانه، افکار، فرهنگ و زبان خود را به این ملل تزریق می نماید. سازوکار شکل-گیری این گفتمان در نظریه ی ترجمه ی فرهنگی سوزان بَسنت (2014)؛ نظریه پرداز فرهنگی ترجمه، انعکاس یافته است. در همین راستا، تحقیق حاضر با روشی توصیفی-تحلیلی و رویکرد فرهنگی با استفاده از نمونه گیری هدفمند به بررسی مصادیق تهاجم فرهنگی از طریق ترجمه در متون خبری چند سال اخیر صفحات، کانال های مجازی و خبرگزاری های داخلی پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد که حوزه-های مهم فرهنگی، فکری و گفتمانی متن مقصد به خاطر عملکرد رسانه ، در ابعاد برگردان واژگانی مورد هجمه قرار گرفته اند. در واقع، ارزیابی داده ها علاوه بر شناخت چگونگی تأثیر فضای گفتمانی رسانه در امر ترجمه، گوشه هایی از این گفتمان پسااستعماری را در ابعاد ترجمانی تبیین کرده است. کلید واژگان: ترجمه، سوزان بَسنت، ترجمه فرهنگی، تهاجم فرهنگی، رسانه
تحلیلی منظورشناختی بر کاربرد راهبرد تلویح در آفرینش گفتمان در ترجمۀ شفاهی همزمان: بررسی ترجمۀ گفتمان نماها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از راهبرد تلویح در آفرینش گفتمان در ترجمه یکی از مسائل اساسی در مطالعات منظورشناسی این حوزه و از راهبردهای حل مسئله در ترجمه شفاهی همزمان می باشد. با توجه به این که گفتمان نماها محور مدیریت گفتمان را تشکیل می دهند، حذف یا انعکاس ضمنی نقش و کارکرد آن ها پدیده مهمی برای تجزیه و تحلیل می باشد. هدف پژوهشگر در این مطالعه، تحلیل، بررسی، و کشف مظاهر و نمودهای تلویح در مدیریت گفتمان مترجم شفاهی همزمان برای معرفی الگوی پژوهشی در این گستره بود. این پژوهش بر اساس نظریه های انسجام و معادل های ترجمه انجام شد و از الگوهای گفتمان نما در گفتمان شناسی و تلویح در ترجمه شناسی برای تحلیل پیکره های موازی استفاده گردید. تحلیل کنش های این مترجم ایرانی نشان داد که وی در حدود یک سوم (29%) موارد برای حل مشکلات خویش از راهبرد تلویح بهره برداری کرده است. علاوه براین، مطالعه راهبردها و کنش های منظورشناختی او به کشف الگوی مستطیلی ذیل در ترجمه تلویحی گفتمان نماها منتهی شد: تعمیم دستوری، کاهش لغوی، حذف لغوی، و رویکرد فرهنگی-منظورشناختی شناخت گفتمان مخاطب. لذا به کمک این کنش ها و راهبردها ، مترجم شفاهی همزمان ایرانی به مدیریت خلاقانه گفتمان خود به شکل ضمنی اقدام کرده است. کاربردهای آموزشی، پژوهشی و علمی گوناگونی در گستره های مختلف مطالعات ترجمه مانند کتب درسی و مدیریت کلاس بررسی و پیشنهاد گردید.
کاربست تکنیک تغییر در ترجمه ی قرآن کریم اثر بهاء الدین خرمشاهی براساس مدل گارسس (بررسی موردی از جزء 15 تا 20)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
209 - 224
حوزه های تخصصی:
ترجمه ی قرآن کریم به زبان فارسی یکی از کوشش های فاخر در قلمرو قرآن پژوهی است که در دهه های اخیر مورد توجه ترجمه پژوهان و منتقدان قرار گرفته است. این جریان که در آغاز برپایه ی ذوق شخصی شکل گرفت، چندی است با راهیابی مطالعات ترجمه به حیطه ی ترجمه ی قران کریم و آشنایی ترجمه پژوهان با مکاتب و نظریه های ترجمه، روبه روشمندی نهاده است. الگوی ارزیابی «گارسس» یکی از نظریه های ارزیابی ترجمه است که در نقد ترجمه های قران کریم کارایی قابل توجهی دارد. مقاله پیشارو با عنوان «کاربست تکنیک تغییر در ترجمه ی قران کریم، اثر بهاءالدین خرمشاهی، براساس مدل گارسس (بررسی موردی از جزء 15تا 20)»، پژوهشی نظری است که به روش توصیفی –تحلیلی، ترجمه ی قران کریم، اثربهاء الدین خرمشاهی را برپایه ی تکنیک تغییر در الگوی «گارسس» مورد بررسی قرار داده است. داده های پژوهش حکایت از آن دارد که با توجه به رویکرد خرمشاهی در ترجمه، همه ی اقسام تکنیک تغییر مورد اشاره در این پژوهش به ویژه تغییر نحو (دستور گردانی) با ارزش مثبت و تغییر ساختار درونی متن مبدأ با ارزش منفی در ترجمه ی وی به کار رفته است.
بررسی باور به نیکویی خواندن قرآن، بدون فهم معنای ظاهری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۶)
93 - 114
حوزه های تخصصی:
بر اساس آموزه های قرآن و روایات و قواعد زبانی، خواندن الفاظ قرآن، حداقل باید همراه با فهم معنای ظاهری باشد، اما باور به جواز یا ثواب داشتن خواندن الفاظ قرآن، بدون فهم معنای ظاهری، یکی از باورهای عمومی مسلمانانِ غیرعرب زبان است. دشواری فراگیری زبان عربی برای عموم مردم، در کنار علاقه به خواندن مستمر قرآن در راستای عمل به تأکید قرآن و روایات، مسیر شکل گیری این باور را هموار ساخته است. البته تشویق غیرعرب زبانان به خواندنِ صِرف الفاظ، با هدف ایجاد ارتباط مستقیم با قرآن در ابتدای یادگیریِ خواندن آن، معقول به نظر می رسد، اما به معنای جواز تداومِ آن در طول زندگی فرد نیست. این مقاله برای نخستین بار با روش توصیفی- تحلیلی، به دنبال بررسی و نقد زمینه های شکل گیری و مؤیدات باور به جواز یا ثواب داشتن خواندن الفاظ قرآن، بدون فهم معنای ظاهری آن، در لایه های زیرین فرهنگ اسلامی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که این زمینه ها معمولاً حاصل رسوب ناقص و مبهم مباحثی چون برداشت از روایات، اعجاز قرآن، ترجمه ناپذیری قرآن، بایسته های ارتباط با قرآن، مباحث لغوی و مباحثی از این دست در میان عامه مردم است که به عنوان توجیهی برای نفهمیدن معنای ظاهری آیات، به آنها استناد شده است.
تأثیرپذیری گوته از قرآن در دیوان غربی- شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی گمان ادبیات تطبیقی ارتباط تنگاتنگی با مطالعات ترجمه دارد و دست کم در یکی از قلمروهای آن، بررسی تأثیرات ادبی بین فرهنگ ها و ادبیات های مختلف، این ارتباط ملموس تر و جدی تر است. نویسنده بلندآوازه آلمانی، گوته، از دوران دانشجویی به مشرق زمین، در معنای وسیع کلمه، علاقه مند بود و در این باره پیوست آثاری را به زبان های مختلف اروپایی مطالعه می کرد. در خلال این مطالعات بود که وی با کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن، نیز آشنا شد و شدیداً تحت تأثیر آن قرار گرفت. این تأثیرپذیری در برخی از اشعار او به ویژه در جامع ترین دفتر شعرش، دیوان غربی شرقی (1819)، کاملاً مشهود است. جستار حاضر بر آن است که از طریق مبانی نظری ادبیات تطبیقی، قلمرو مطالعات تأثیر و تأثر، و با تکیه بر مستندات و شواهد تاریخی این تأثیرپذیری را بررسی کند. چنان که خواهد آمد، گوته به مدد ترجمه بود که متنی مختلط آفرید و از رهگذر آن الفاظ، عبارات، تصاویر و مضامین جدیدی به اثرش افزود. در ابتدا نشان داده ایم که وی چگونه و از رهگذر چه کسانی با قرآن کریم آشنا شد و چه ترجمه-های از این اثر را در اختیار داشت. در ادامه افزون بر دفترهای دوازده گانه دیوان غربی شرقی، موخره نسبتاً بلند آن نیز بررسی شده، و تقریباً تمام تأثیرپذیری ها و اقتباس ها استخراج و آیاتی را که سرچشمه الهام او بوده نیز ذکر شده است.
کاربرد پیکره های موازی برای تفکیک معنایی/مفهومی در ترجمه و فرهنگ نگاری دو زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
245 - 267
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه راه کاری عملی و پیکره بنیاد برای تفکیک معنایی واژه ها و یافتن معادل های مناسب برای آنها با رویکرد«متن شناسی مقابله ای» هارتمن (1980) و استفاده از پیکره های دوزبانه نخست در فرایند ترجمه و سپس در تدوین فرهنگ های دوزبانه است. این تحقیق می کوشد مطمئن ترین روش را برای یافتن بهترین معادل ها در بافت های زبانی مختلف ارائه دهد. بدین منظور، پژوهشگران به ترتیب از دو پیکره دوزبانه یا موازی میزان و تهران که جامع ترین و مناسب ترین پیکره های موجود بودند بهره گرفتند. نگارندگان نخست،تعداد 100 واژه را از پربسامدترینواژه های قاموسی دو پیکره که دارای تعدّد معنایی مناسبی بوده یا به اصطلاح چندمعنا بودند با استفاده از ابزار تحلیل پیکره Wordsmith استخراج کرده و آنها را در پیکره انگلیسی جستجو کردند و جمله های شاهد را با ترجمه فارسی تراز شده آنها مقابله کردند تا معانی فارسی به کار رفته را برای این واژه ها در پیکره فارسیگرد آوری و فهرست کنند. سپس معانی یافته شده با معادل های آنها در فرهنگ انگلیسی به فارسی هزاره مقایسه شد تا مشخّص شود کدامیک از این دو منبع (پیکره موازی یا فرهنگ دوزبانه) معادل های گسترده تر و کامل تری را با توجّه به بافت زبانی در اختیار مترجم قرار می دهد.نتایج نشان داد که این پیکره های دوزبانه که از بزرگی و گستردگی چندانی هم برخوردار نیستند، در قیاس با فرهنگ بررسی شده در بیشتر موارد معانی متفاوت، متنوع و گاه بیشتری را در اختیار مترجمان و فرهنگ نویسان قرار می دهند.