مطالب مرتبط با کلیدواژه

فهم معنا


۱.

درآمدی بر معناشناسیِ لایه ای در معماری متن وار با استناد به متون دینی

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۲۱۹
از مسائل مهم در قلمرو «فلسفه معماری»، چیستیِ معنا و فرایندهای مرتبط با آن در معماریِ متن وار است. در پژوهش حاضر به این پرسش اصلی پرداخته می شود که مؤلفه های مؤثر بر خوانش و تأویل معنای یک اثر معماری چیست و براساس این مؤلفه ها، آیا می توان به تعیّن معنا در آثار معماری معتقد بود یا خیر؟ برای تبیین پاسخ این پرسش، ضمن مقایسه تطبیقی نظریات مختلف و سپس ارزیابی آن ها، با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی و با استناد به متون دینی، مشخص می شود که گرچه اعتباریاتی نظیر پیش دانسته ها و پیش فهم های مخاطب در تأویل و خوانش معنای اثر مؤثر است، برپایه برایند کلیه مؤلفه های مؤثر بر معنا (شامل معمار، مخاطب، اثر و زمینه)، دامنه معناییِ معماریِ متن وار، متعیّن و نسبتاً بسته است؛ دامنه ای که حدود و کیفیت آن طی نظریه ارائه شده در این مقاله تبیین شده است.
۲.

بررسی باور به نیکویی خواندن قرآن، بدون فهم معنای ظاهری(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: قرائت خواندن فهم معنا آموزش قرآن ترجمه مصحف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۹۳
بر اساس آموزه های قرآن و روایات و قواعد زبانی، خواندن الفاظ قرآن، حداقل باید همراه با فهم معنای ظاهری باشد، اما باور به جواز یا ثواب داشتن خواندن الفاظ قرآن، بدون فهم معنای ظاهری، یکی از باورهای عمومی مسلمانانِ غیرعرب زبان است. دشواری فراگیری زبان عربی برای عموم مردم، در کنار علاقه به خواندن مستمر قرآن در راستای عمل به تأکید قرآن و روایات، مسیر شکل گیری این باور را هموار ساخته است. البته تشویق غیرعرب زبانان به خواندنِ صِرف الفاظ، با هدف ایجاد ارتباط مستقیم با قرآن در ابتدای یادگیریِ خواندن آن، معقول به نظر می رسد، اما به معنای جواز تداومِ آن در طول زندگی فرد نیست. این مقاله برای نخستین بار با روش توصیفی- تحلیلی، به دنبال بررسی و نقد زمینه های شکل گیری و مؤیدات باور به جواز یا ثواب داشتن خواندن الفاظ قرآن، بدون فهم معنای ظاهری آن، در لایه های زیرین فرهنگ اسلامی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که این زمینه ها معمولاً حاصل رسوب ناقص و مبهم مباحثی چون برداشت از روایات، اعجاز قرآن، ترجمه ناپذیری قرآن، بایسته های ارتباط با قرآن، مباحث لغوی و مباحثی از این دست در میان عامه مردم است که به عنوان توجیهی برای نفهمیدن معنای ظاهری آیات، به آنها استناد شده است.