مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
ترجمه
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸ (پیاپی ۸۴)
397-424
خیام، شاعری از «کرانه های زعفرانی» و با شهرت جهانی، به دلیل رباعیات دلفریب، اندیشمندانه و فلسفی اش در کنار سایر شاعران «سرزمین کهن» ایران، در صدر محفل شعر و ادب روسیه تکیه زده است. هدف ما در مقاله، معرفی و نقد ترجمه های رباعیات خیام به زبان روسی و نشان دادن تأثیرگذاری اشعار و اندیشه های او بر مترجمان و شاعران روسی است. مترجمان، ایران شناسان، دیپلمات ها و شاعران روسی نقش چشمگیری در شناساندن خیام به جامعه روسی را داشتند. خیام صفحاتی از دفتر اشعار توراوِرف، چاچیکِف، سورکوف، کِدرین، ایو'انِف، سانّیکِف، ویناکوروف، پلی ستسکی، یسنین و حمزه تف را به خود اختصاص داده است. مطالعات نشان می دهد که شاعران روس علاوه بر مدح خیام، گاهی نیز برای بیان ایده اثر خود، با کلامی از خیام به عنوان اپیگراف اشعار خود را شروع کرده اند. با بررسی های انجام شده به این نتیجه می رسیم که رباعیات خیام برای اکثر اندیشمندان سرچشمه الهام اندیشه های فلسفی و عرفانی و منبعی برای اشباع خلاء معنوی، درک «اسرار ازل»، حل معمای «دنیای کهن» و جهان شناسی به حساب می آید. بررسی اشعار مورد مطالعه در مقاله، حاکی از آن است که رباعیات خیام، درهای رازآلود و اسرارآمیز جهان هستی را به روی اکثر اندیشمندان و خوانندگان روسی گشوده و مستی شراب هستی را به آنها چشانده است، گرچه برخی نیز به دلیل تضاد و تناقض در اشعار خیام، به ظن خویش برداشت های متفاوتی از اشعار او داشتند.
ملاحظاتی در باب رساله «پدرسالار یا قدرت طبیعی شاهان»(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله کوشش خواهیم کرد تا رساله ی مهم رابرت فیلمر تحت عنوان پدرسالار را مورد بررسی قرار دهیم. این یک متن بسیار اساسی در تاریخ اندیشه ی سیاسی است و به یک معنا یکی از مهمترین منابعی است که فیلسوفان سیاسی مدرن اولیه در انگلستان به شدت نسبت به آن واکنش نشان دادند. به زعم ما رساله ی فیلمر به نوعی در زمره ی آخرین کوشش های نظام مند و منسجم در دفاع از انگاره ی «سیاست به مثابه ی امری طبیعی» و مستدل ساختن حق الهی شاهان برای حکومت بود.ما نشان می دهیم که دفاع فیلمر از سیاست در این معنا علی رغم ائتلاف های تاکتیکی ای با تلقی فیلسوفان سیاسی قدمایی از سیاست داشت، به واسطه ی ابتنای تام و تمام بر زمینه ای وحیانی، از حیثی اساسی با آن متفاوت بود. درواقع به نظر ما فهم رساله ی پدرسالار فیلمر از منظر نبرد رتوریکال میان حاملان فکر سیاسی جدید و مدافعان دریافت های قدمایی، بهتر امکانپذیر است.درباره ی ترجمه فارسی اثر نیز به نظر می رسد که به واسطه ی خصلت غیرتحت اللفظی آن که از مفروضات مترجم نشات می گیرد، بدفهمی ها و نیز معادل های خطایی در متن راه پیدا کرده است.
بررسی و مقایسه سه ترجمه کُردی رباعیات خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه های زیادی از رباعیات خیّام به زبان کردی در دست است که مترجمان تلاش کرده اند معانی دقیق و مفاهیم زیبای سروده های خیّام را به زبان کردی برگردانند. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای انجام گرفته و در پی آن است سه ترجمه کردی رباعیات خیّام یعنی، ترجمه های «کامران بدرخان»، «گوران» و «هژار» را بررسی کند. تحقیق در مورد ترجمه های مذکور مشخص کرد ترجمه کامران عالی بدرخان به شیوه تحت اللفظی و نثر است و مترجم به سبب عدم آشنایی با معانی ثانوی کلام خیام و ظرافت های شعری او، نتوانسته لحن و زبان خاص خیّام را به زبان کردی منتقل کند. گوران نیز در ارائه تصویری متناسب با ادب و فرهنگ کردی از اشعار خیّام موفق عمل نکرده و ترجمه او جایگاهی شایان توجه در میان مخاطبان کردزبان نیافته است. اما در ترجمه هژار که از نوع آزاد یا ارتباطی است، مترجم ضمن انتقال نگاه خیّام به جهان بیرون و درون، روح کلّی و پیام اصلی و ویژگی های معنایی و صوری از قبیل وزن و قالب، لحن کلام و استواری سخن این حکیم نامی را به خوبی به زبان کردی برگردانده و همین امر ترجمه هژار را رساتر و مقبول تر از بقیه ساخته است.
نقد و بررسی ترجمه واژه «رحمان» با تکیه بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر سعی کرده، با تحلیل واژه ی «رحمن» در آیه ی ﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾ گامی درکمک به فهم دقیق تر واژه و گویایی ترجمه ی آن بردارد. ابتدا به بررسی توضیحات تفاسیر از «رحمن» به خصوص تفسیر تسنیم پرداخته، تا مفهومی دقیق و رسا به دست آورد، سپس با تحلیل ترجمه های مختلف، دلایل قرآنی و روایی خود بر تأیید یا رد هر ترجمه را بیان کرده و به این نتیجه رسیده است که «رحمن»، رحمتی مطلق و فراگیر و بی مقابل است؛ بنابراین غضب الهی را نیز شامل می شود که رهبری آن با رحمت رحمانیه است. به دلیل کثرت و شمولیتی که از صیغه ی فعلان فهمیده می شود، قرینه ی سیاق آیه هایی که «رحمن» در آن ها به کار رفته، روایت هایی که به توضیح پیرامون آن پرداخته اند، و مصادیقی که مفسران برای آن برمی شمارند، مهندسی عالم بر عهده ی رحمت رحمانیه است؛ به نظر می رسد، هیچ یک از ترجمه های فارسی بررسی شده، رسایی کامل بر این معنا را ندارد. عدم قابلیت زبان فارسی در مقایسه با زبان عربی و در برخی موارد عدم تخصص های گوناگون لازم برای ترجمه از سوی مترجمان از جمله عوامل نارسایی ترجمه های فارسی است که در مورد واژه ی «رحمن»، مطلق بودن رحمت، که شامل غضب مستور الهی می شود مزید علت نارسایی ترجمه های آن شده است.
معناشناختی ادوات استیناف و چالش های برگردان فارسی آن در ترجمه های معاصر قرآن کریم (آیتی، انصاریان، رضایی، فولادوند و مجتبوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۵
31-52
حوزه های تخصصی:
واژگان و ادواتی در قرآن کریم وجود دارند که تنوّع نحوی آن ها ، در فرایند برگردانشان به زبان فارسی ، مستلزم توجّه شایانی به نحو یا دستور زبان عربی است . گاه عدم تشخیص نوع این ادوات و ترجم ه صحیح آن ها با توجّه به مقتضیات زبان مقصد، مترجمان را دچار لغزش کرده است. در این میان، ادوات استیناف از جایگاه خاصّی برخوردار است . جستار حاضر می کوشد تا بازگردان برخی از ادوات استیناف (واو، فاء، حتّی، لکن و بل) را در ترجمه های آیتی، انصاریان، رضایی، فولادوند و مجتبوی- که درشمار ترجمه های برترند و از مقبولیّت بیشتری برخوردار هستند- مورد مداقّه و امعان نظر قرار دهد. باشد که با مقایس ه این ترجمه ها و شناسایی موارد اختلاف و نقاط قوّت و ضعف آنها، گامی هر چند کوتاه در جهت تصحیح و تنقیح ترجم ه کتاب الهی برداشته شود و ترجمه ای بهتر و نزدیکتر به مدلول کلام خدا در اختیار قرآن پژوهان قرار گیرد.
بازشناسی مفهوم توسعه معنایی (بررسی موردی: توسعه معنایی در آیه 127 سوره اعراف و چالش های ترجمه و تفسیر آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
207-228
حوزه های تخصصی:
قاعده « توسعه معنایی » از قواعد مربوط به مباحث الفاظ و ظاهراً مبحثی جدید و متفاوت با قواعد مشابه است که در موارد زیادی میان آن ها خلط می شود. مراد از « توسعه معنایی » ، چندمعنایی به مفهوم دلالت لفظ بر چند معنا در عرض یکدیگر نیست؛ بلکه مراد، شمول و توسعه لفظ بر معانی در طول همان اصل معنایی اولیه خویش است. این ظرفیت زبانی در دوره قبل از ظهور اسلام نیز وجود داشت؛ ولی با ظهور اسلام روشن تر گردیده و در فرهنگ اسلامی، واژه ها با این نگاه، گستره و توسعه بیشتری پیدا کرد و مفاهیم جدیدی در زبان قرآن کریم و روایات عرضه شد. لذا اهل بیت(ع) از دو زاویه تفسیری و تعلیمی به ارائه نمونه هایی از توسعه معنایی در روایات تفسیری پرداخته اند. مهم ترین عامل در تشخیص توسعه معنایی در قرآن کریم، سیاق آیه است و با توجه به همین امر است که به نظر می رسد بسیاری از برداشت ها و معادل ها به ویژه در ترجمه های قرآن، معادل های دقیقی نبوده و در مواردی نیز نادرست باشد. به عنوان نمونه تفاوت فضای آیه 127 سوره اعراف و آیه 4 سوره قصص، نیازمند قبول توسعه معنایی در آیه سوره اعراف است که بیشتر مفسرین و مترجمین به جهت مشابهت این آیات، سیاق را نادیده گرفته و چنین توسعه معنایی را برداشت نکرده اند و سعی کرده اند تا در تبیین تفاوت دو سیاق، دست به توجیهاتی بزنند اما در توسعه معنایی این آیه شریفه، « قتل » به معنای کشتن روح تفکر و اندیشه در انسان و « استحیاء » نیز به معنای از میان بردن حیا (حیاربایی) از زنان درجامعه است.
چالش های ترجمه و تفسیر پنج آیه نخست سوره کافرون با تأکید بر بازیابی مفهوم لفظ «ما» و مفهوم مستقل آن در هر آیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیات سوره کافرون از آیات نیازمند بازنگری در زمینه ترجمه و تفسیر است. بیشتر مترجمان و مفسّران، آیات چهارگانه دوم تا پنجم این سوره را بر وجه تکرار، ترجمه و تفسیر کرده اند؛ گرچه وجوه دیگری غیر از تکرار نیز در ترجمه و تفسیر این آیات بیان کرده اند که به نظر می رسد باتوجه به دلالت فرازمانی و فرامکانی آیات قرآن و نیز وجوه اعرابی لفظ « ما » در آیات که چهار مرتبه به صورت متفاوت در سیاق آیات به کار رفته است، هیچ کدام از ترجمه ها و تفاسیر، کامل نیستند و چه بسا بتوان با توجه به دیدگاه های مطرح، وجهی نوین برای ترجمه و تفسیر آیات شریفه مذکور بیان داشت. لذا جستار حاضر درصدد است با روش توصیفی – تحلیلی، به بازیابی مفهوم آیات پنج گانه نخست سوره کافرون پرداخته و ضمن نقد ترجمه ها و تفاسیر قرآن کریم، بر این نکته تصریح نماید که برخلاف آنچه بیشتر مفسّران و مترجمان قرآن تاکنون پنداشته اند، این آیات شریفه، خالی از تکرار است و در دلالت ناظر به گذشته و حال و آینده و به صورت ابدی، و نیز در مقایسه میان معبود و شیوه عبادت توحیدی و کافرانه، نفی هرگونه اشتراک میان اسلام و کفر می نماید.
زباهنگ ناسزا در فارسی و معادل های ترجمه شده انگلیسی براساس الگوی هایمز؛ مطالعهموردی پیکره زبانی رمان دایی جان ناپلئون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
31 - 59
حوزه های تخصصی:
این پژوهش مقوله ناسزا را بر مبنای داده های پیکره ای در زبان های فارسی و انگلیسی بررسی می کند. در اینجا از مفهوم زباهنگ برای اشاره به رابطه دو سویه زبان و فرهنگ استفاده می شود. بررسی ناسزا می تواند به روشن تر شدن رابطه میان زبان و فرهنگ کمک کند، خاصه اینکه در دو زبان بررسی شود. به منظور انجام چنین تحقیقی از داده های زبانی رمان دایی جان ناپلئون اثر ایرج پزشک زاد و ترجمه انگلیسی آن اثر دیک دیویس استفاده شده است. دلیل انتخاب ترجمه انگلیسی نیز این است که رفع و پرداختن به یکی از دغدغه های اصلی جامعه شناسان زبان بررسی تفاوت های فرهنگی جوامع است که ترجمه از یک زبان به زبان دیگر امکان این بررسی را فراهم می آورد؛ چراکه مترجم تا اشراف به مفاهیم فرهنگی در پس ناسزاها نداشته باشد به خوبی از عهده ترجمه بر نمی آید و بررسی تطبیقی دو نمونه زبانی نشان می دهد که چه تفاوت هایی در این زمینه قابل مشاهده است. در این پژوهش کمی و کیفی برای هر کدام از موارد، علاوه بر ارائه بسامد وقوع، تحلیلی فرهنگی به شیوه کیفی هم ارائه شده است. الگوی مورد نظر این پژوهش الگوی SPEAKING هایمز (1967) است که براساس آن انگیزه افراد برای ادای ناسزا با توجه به ملاحظات فرهنگی قابل توضیح است و تفاوت های زبانیِ ناشی از تفاوت های فرهنگی را تبیین می کند. این الگو انتخاب شده است تا به محقق این امکان را بدهد تا کارکردهای ناسزا را در زبان فارسی ارائه کند. این پژوهش می تواند به راهکارهایی برای ارائه معادل های ترجمه ای بهتر و دقیق تر از متون معاصر فارسی به زبان انگلیسی منجر شود. تحلیل داده های این پیکره نشان می دهد ناسزاها در برخی حوزه های مفهومی (حیوانات، ظواهر و اعضای بدن، صفات انسانی و ویژگی های شخصیتی، فهم و شعور و جنبه های عقلانی، آبرو و شرم و حیا، ناموس، اصل و نسب و پدر و مادر) شکل می گیرند و توهین های جنسی که پاکدامنی فرد یا کسانش را هدف می گیرد به دلایل فرهنگیِ قابل توضیح، پرکاربردترند. یافته های تحقیق نشان می دهند که هدف از زباهنگ ناسزا بیان تحقیر، بیان ترحم به گونه ای منفی، طعنه، پرخاش، عصبانیت و حتی آرزو و تمنای منفی است که با نفرین هم ارتباط دارد.
جایگاه ترجمه در روابط فرهنگی ایران و ترکیه
منبع:
علوم خبری سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
213 - 256
حوزه های تخصصی:
ترجمه ابزاری است برای برقراری ارتباط بین فرهنگ های مختلف و مترجمان نیز نقش مهمی را در کسب شناخت صحیح از فرهنگ و ادبیات یک کشور ایفا می کنند. در حقیقت، این ترجمه است که باعث می شود فاصله بین ملت ها و فرهنگ های مختلف کاهش یابد. با گردآوری داده های مربوط به آثار ترجمه شده از زبان ترکی (ترکیه) به فارسی میزان شناخت این دو ملت و فرهنگ از یکدیگر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که اکثر آثار ترجمه شده به حوزه ادبی محدود شده است و ادبیات فارسی رویکردی محافظه کارانه در پیش گرفته است. نتایج همچنین نشان می دهد که نویسندگان ترک سرشناس دیگری نیز وجود دارند که هنوز برای ایرانیان ناشناخته هستند و مترجمان بایستی بیش از این به ترجمه آثار و شناساندن آنها به ایرانیان بپردازند.
سازوکار ترجمه ها در غرابت زدایی از گفتمان نقد و نظریه ادبی با تمرکز بر ارتباط «لحن»، «صدا» و «قدرت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
169 - 194
حوزه های تخصصی:
مقاله پیشِ رو قصد دارد به بررسی میزان تأثیرگذاری ترجمه ها در بیگانه نمایی گفتمان نقد و نظریه ادبی در ایران بپردازد. نظریه های جدید ادبی در ایران گاه با مخالفت هایی رو به رو بوده اند. این نظریه ها گاه به بیگانگی با سنت نقد ادبی ما و گاهی به نامفهومی و پیچیدگی متهم شده اند. جدا از دشواریِ بنیادین نظریه های ادبی و پیش زمینه هایی که دانستن شان باز هم فهم نظریه ها را دشوارتر می کند، به نظر می رسد گاهی ترجمه ها در دامن زدن به پیچیدگی و دشواری این نظریه ها سهیم بوده اند. «لحنِ ترجمه» به عنوان یکی از عناصر اساسی ترجمه، همواره برای نظریه پردازان و منتقدان این حوزه اهمیت داشته است. این گروه برآنند که مترجمان گاه با انحراف از لحنِ متن مبدأ و فراتر بردن سطح آن از سطح فهم عموم مخاطبان، می توانند در انحصاری کردن و خصوصی سازیِ یک حوزه دانشی نقش مهمی ایفا کنند و بدین طریق بر اقتدار گفتمان آن حوزه بیفزایند. در این مقاله با ارائه نمونه هایی از ترجمه های مربوط به نظریه های ادبی کوشیده ایم نشان دهیم که انحراف از لحنِ متنِ مبدأ (از طریق افراط در سره گرایی، کهن گرایی یا عربی گرایی) چگونه می تواند به ابزار تفوّق گفتمانی، اعمال قدرت بر مخاطبان و مقهورسازی ایشان تبدیل شود
خوانش میان رشته ای و پسا استعماری داستان مجنونِ لیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش اول مقاله سعی بر آن دارد تا خوانش های جدیدی از داستان مجنون لیلی ارائه دهد. بخش دوم مقاله با رویکردی میان رشته ای و پسااستعماری به بررسی تاریخ سیر و تحول این داستان از ادبیات قرن هفتم هجری عربی تا اولین اقتباس اوپرایی آن در جهان اسلام (1908– در آذربایجان)، اولین اقتباس سینمایی آن به زبان مالایی (1933- در بنگلادش)، اولین پژوهش کاربردی در عرصه ی ادبیات تطبیقی (40/1398– در ایران)، وبالاخره جدیدترین اقتباس سینمایی آن (2011–در آمریکا) بپردازد. مهمترین دستاوردهای این سفر میان رشته ای و فراملّی و فرهنگی بررسی و تحلیل شده اند. مقاله با پیشنهاد جایگزین کردن مدل خطی- عمودی- ثنایی رایج در مطالعات ادبیات تطبیقی جهان اسلام با مدل دایره ای- افقی- تعدّدی بینارشته ای و پسااستعماری به کار خود پایان می دهد.
نقش ترجمه در انتقال گفتمان مدرنیته به ایران مطالعه موردی آثار طالبوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۳
196 - 175
حوزه های تخصصی:
روشنفکران عصر مشروطه که در کنار برخی دیگر از اقشار جامعه، نقش مؤثری در انتقال مفاهیم مدرنیته غربی به جامعه ایران و و ترویج آن ها داشته اند، بخشی از رسالت خویش را از طریق ترجمه آثار فرنگی ایفا کرده اند. در باب ویژگی های مدرنیته ایرانی، نقش روشنفکران ایرانی در عصر مشروطه در انتقال گفتمان مدرنیته به ایران و اهمیت ترجمه در این زمینه، پژوهش های مختلفی نگاشته شده که بیشتر در حوزه ادبیات تطبیقی جای می گیرند. با توجه به نبود پژوهشی از این دست در حوزه مطالعات ترجمه، پژوهش حاضر برای رفع خلأ مزبور و بررسی کارکرد آگاهی بخش ترجمه و نیز ارتباط تنگاتنگ گفتمان روشنفکری با ترجمه در این دوره به انجام رسیده است. در این پژوهش کتابخانه ای با رویکرد تحلیل متن و از طریق واکاوی مهم ترین آثار طالبوف تبریزی در چهارچوب مطالعات پسااستعماری، نقش وی در انتقال مؤلفه های گفتمان مدرنیته به ایران بررسی شده است؛ چراکه گفتمان روشنفکری در دوره مشروطه، گفتمانی برخاسته از ترجمه و ترجمانی فرهنگی از مدرنیته تلقی می شود.
بررسی تطبیقی ترجمه های فارسی و عربی ضرب المثل ها در نمایشنامه های شکسپیر (مطالعه موردی: هشت ترجمه از «هملت» و چهار ترجمه از «رام کردن زن سرکش»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
69 - 94
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیشِ رو، در پی شناسایی و شناساندنِ روش هایِ انتقالِ مفهومِ ضرب المثل ها، از لابه لایِ برابرسازی های زبانی است. به این منظور، مقاله حاضر بر پایه روش های کاربردی تر در ترجمه ضرب المثل ها و با بهره گیری از روش «توصیفی-تحلیلی» بر آن است تا دریابد راهبردِ اصلیِ مترجم های عربی و فارسیِ دو نمایشنامه «هملت» و «رام کردن زن سرکش» چیست؟ همچنین، اینکه این مترجم ها در چه زمان و در چه حالتی به ترجمه تحت اللفظی، جایگزین سازی با ضرب المثل یا ترجمه تفصیلی آزادِ یک ضرب المثل، روی آورده اند؟ در پاسخ به این پرسش ها، نخست، فرهنگ ضرب المثل های انگلستان در قرن شانزدهم و هفدهم ، به عنوان منبعِ اصلیِ پژوهش در نظر گرفته شد. سپس، ضرب المثل های به کاررفته در دو نمایش نامه، با استناد به آن استخراج شده و در بخشِ ضرب المثل، در دو زیربخش ارائه گشتند. واژه ها و پاره گفته های به کاررفته در برگردان ها، به عنوان داده های اصلی پژوهش، در دو سطح واژگانی- نحوی و دلالی با یکدیگر مقایسه و توصیف شدند. در پایان، گزارشی از راهبردهای مترجم ها در برگردانِ ضرب المثل ها بر پایه ویژگی های مورد اشاره در تعریف جامع ضرب المثل (تعریف منتخب این پژوهش) ارائه شد. یافته های پژوهش، تفاوت معناداری را مابین برگردانِ مترجم های عربی و فارسی نشان نداد. لفظ گرایی، راهبردِ غالبِ مترجم ها است و برای گره ها و نقطه های دشوار مفهومی- معنایی، پانوشت نیز بر آن افزوده گردیده است. نارسایی مفهومی، فقط در برگردانِ اندکی از ضرب المثل های در پیوند با گروه ضدالمثل ها دیده شده است.
پیش انگاره و فراز و نشیب های آن در ترجمه دوبله فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه فرآیندی است که نیازمند سطح بالایی از دانش در زبان مبدا و مقصد است. محدود کردن این دانش به سطح واژگان و ساخت دستوری متن، گاه منجر به تولید ترجمه ه ای مغایر با متن مبدا و حتی در برخی موارد، نامفهوم می گردد. ترجمه فیلم نیز از این مساله مستثنی نیست. در واقع برای آن که فیلمی برای مخاطبان قابل درک باشد و بتوانند لذت کافی را از تماشای آن ببرند لازم است تا مترجم سطح مورد رضایتی از دانش داشته باشد و بتواند از آن بهره کافی را ببرد. یکی از چالش هایی که دانش و تسلط مترجمان را در بوته آزمایش می گذارد بعد کاربردشناختی[1] متن است. این بعد لایه های زیادی را دربرمی گیرد که یکی از این لایه ها پیش انگاره (حتیم و میسون[2]، 1997) است. پژوهش حاضر سعی دارد تا با بررسی تمامی موارد پیش انگاره و در نظرگرفتن شیوه ترجمه آن ها در چهار فیلم انگلیسی زبان (ناتینگ هیل[3]، فهرست آرزوها[4]، هدیه نهایی[5] و من هنوز آلیس هستم[6]) که به فارسی دوبله شده اند، موارد اختلاف میان نسخه اصلی و دوبله فیلم ها را از لحاظ پیش انگاره و هم چنین چگونگی عملکرد برخی از مترجمان هنگام مواجه شدن با این بعد کاربردشناختی را مورد بررسی قرار دهد. تحلیل های صورت گرفته نشان می دهد که از نظر پیش انگاره در نسخه اصلی و دوبله این فیلم ها در مواردی اختلاف وجود دارد و مترجمان جهت ترجمه پیش انگاره به راهکارهایی متوسل می شوند.
بررسی تأثیر نهادهای قدرت بر ترجمه و تألیف آثار کودک و نوجوان ایران: مطالعه موردی آثار برگزیده دوره 1340 تا 1357(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهادهای قدرت در هر جامعه ای همواره درصدد کنترل و هدایت نظام ادبی کشور خویش بوده اند و ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. به لطف ترجمه های بسیاری که از آثار کودک و نوجوان طیّ دهه 40 و 50 شمسی وارد بازار ایران شدند، نهادهایی برای ارزیابی و هدایت تولیدات آنها تأسیس شدند. در میان شیوه های مختلف نظارتیِ نهادها، سیاست اهدای جوایز مؤثرترین بوده که مستقیماً بر بازار، صنعت نشر و ترجمه و نظام آموزشی کودک و نوجوان تأثیر می گذارد و علی رغم اهمّیّت، کمتر مورد پژوهش قرارگرفته است. این نوشتار به بررسی تأثیر سیاست مذکور بر تولید آثار ترجمه و تألیف کودک و نوجوان طیّ دو دهه نخست فعّالیّتشان می پردازد. فهرستی از آثار برگزیده سال های 1340 تا 1357 از دو منبع جامع «برگ های ماندگار » (زاهدشکرآبی، 1392) و «پایگاه کتابخانه ملّی ایران» استخراج شدند. سپس، با نرم افزار «SPSS» نهادهای فعّال، تعداد و نوع آثار برگزیده و ناشران برجسته این دوره مشخص گشتند. با تحلیل گفتمان، مضمون اصلی هر یک از آثار برگزیده شناسایی و مقایسه شدند. اجماع نتایج کمّی و کیفی نشان داد که نهادها با تخصیص بیشتر جوایز خود به آثار تألیفی (60.6%)، داستانی و آثاری که مضامین خاص داشتند، عرضه کنندگان و بازار را به سمت تولید چنین آثاری سوق داده اند. مشترک بودن مضامین آثار برگزیده نیز اثبات کرد که سیاست اهدای جوایزِ نهادها سوگیری ایدئولوژیک داشته است.
نگاهی به کتاب دولت و جامعه در دوره عثمانی (با مروری بر عثمانی پژوهی در ایران)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ بهمن و اسفند ۱۳۹۹ شماره ۶ (پیاپی ۱۸۶)
323 - 343
حوزه های تخصصی:
تاریخ ایران و ترکیه، دو کشور بزرگ همسایه با تاریخی پر فراز و نشیب و با اشتراکات فراوان تاریخی، فرهنگی و دینی از سده های دور در هم تنیده شده است. یکی از مقاطع مهم در تاریخ این دو سرزمین، روابط ایران در دوره حکومت صفویان (حک: 880- 1101ش/ 907- 1135ق) و عثمانی ها (687- 1357ق/ 1288-1938م) است. در سال های اخیر با توجه به ضرورت توجه و شناخت بهتر و دقیق تر تاریخ و فرهنگ عثمانی، شاهد پیشرفت هایی هر چند اندک، اما امیدوارانه در زمینه ترجمه و تألیف بوده ایم. یکی از آخرین تحقیقات در این زمینه ترجمه و انتشار کتاب دولت و جامعه در دوره عثمانی در سال 1397ش است که به قلم شماری از نویسندگان برجسته ترک در اواخر قرن بیستم میلادی نوشته شده است. بخش نخست این جستار نگاهی است اجمالی به پیشینه عثمانی پژوهی در ایران و معرفی آثار ترجمه ای و تألیفی به فارسی که به قلم محققان ایرانی در قالب کتاب در موضوع تاریخ عثمانی نوشته شده است؛ در بخش دوم مقاله نخست بخش های مختلف کتاب دولت و جامعه در دوره عثمانی ، به عنوان آخرین و یکی از مهم ترین آثار ترجمه ای از زبان ترکی در موضوع تاریخ و تمدن عثمانی معرفی و سپس ویژگی این کتاب و جایگاه آن در میان آثار مشابه بیان خواهد شد.
بررسی هم معنایی (طبع، ختم، غلف و صرف) در ترجمه های بهبودی، صادقی تهرانی، مجتبوی و مکارم شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان و ادبیات عرب گاه واژگان با الفاظ و اعراب متفاوت در معنایی واحد به کار می روند. از آن جایی که زبان قرآن نیز عربی است دیده می شود در آیاتی الفاظی در یک معنا وارد شده اند. شناخت هم معنایی واژگان در دست یابی به این واژگان در قرآن بسیار حائز اهمیت است و البته این اهمیت در بحث ترجمه بسیار خود نمایی می کند. آنجا که باید بررسی شود که مترجمان تا چه اندازه در شناخت این واژگان هم معنا و البته ارائه معنای درست آنها کوشا بوده و به درستی عمل نموده اند؟ این پژوهش به بررسی چهار واژه «طبع، ختم، غلف و صرف» در هم نشینی با واژه قلب می پردازد و معنای ارائه شده توسط مترجمان مورد نظر را بررسی می کند.
خاستگاه لغزش های معنایی مترجمان خطبه های نهج البلاغه در برگردان مشتقات باب استفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون ترجمه های گوناگونی از نهج البلاغه به زبان فارسی انجام گرفته، اما به طورکلی به دلیل کاستی هایی که در ترجمه زبان عربی به زبان فارسی وجود دارد، این ترجمه ها مورد نقد و بررسی بسیاری از ادیبان قرار گرفته اند. در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از معاجم مختلف لغوی، کتب صرفی ، نحوی و شروح نهج البلاغه، چالش های پیش روی مترجمان در برگردان مشتقات باب استفعال -که 304 مرتبه در 241 خطبه نهج البلاغه استعمال شده- مورد مطالعه قرار گرفت. براین اساس، داده های مربوط به نُه مورد از مشتقات باب استفعال از کل خطبه های نهج البلاغه انتخاب و در پنج برگردان به فارسی نهج البلاغه از فیض الاسلام، دشتی، شهیدی، انصاری و زمانی مورد بررسی و نقد قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که "تسامح در تشخیص معنای لغوی ماده در برگردان مشتقات باب استفعال" و "مسامحه کاری در تشخیص معانی باب استفعال" از مهم ترین آسیب های پنج ترجمه یادشده است. ازنظر کمّی نیز گزارش آماری عملکرد مترجمان در نمونه های مورد بررسی نشان داد که ترجمه های فیض الاسلام، انصاری، شهیدی و دشتی در تشخیص معنای لغوی ماده، کمترین میزان لغزش و تسامح را دارند و با دو لغزش ترجمه های موفق در این زمینه هستند. در تشخیص معانی باب استفعال ترجمه شهیدی تنها با دو لغزش، برگردانی موفق در این زمینه بوده است.
بررسی مهم ترین عوامل آسیب زا در ترجمه های آلمانی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه قرآن به زبان آلمانی یکی از راه های شناخت این کتاب مقدس در کشورهای آلمانی زبان است. متأسفانه، نارسایی های موجود در بسیاری از ترجمه های قرآن، خواننده را به این هدف و غایت خاص نمی رساند. هدف اساسی پژوهش حاضر، شناسایی عوامل اصلی آسیب زا در ترجمه های آلمانی قرآن از آغاز تاکنون به منظور کاهش آسیب پذیری ترجمه با بیان راهکارهای لازم است. یافته های جستار پیش رو نشان می دهد که چهار عامل اصلی ترجمه را به چالش می کشاند: ۱. آسیب های ساختاری (صرفی، نحوی، دستوری و ...)، ۲. آسیب های فقهی (بی اطلاعی مترجم از علم فقه و ناتوانایی وی در درک آیات الاحکام)، ۳. آسیب های واژگانی (معادل یابی واژگان و حفظ یکدستی و نظام مندی در ترجمه)، و ۴. آسیب های مبانی کلامی و گرایش های فکری (عوامل فرازبانی). مقاله حاضر ضمن بررسی دقیق این عوامل آسیب زا در ترجمه های مختلف آلمانی قرآن، راهکارهایی را برای رفع این مشکلات پیشنهاد می کند.
بررسی انتقال گویش های اجتماعی از آلمانی به فارسی با استناد به ترجمه فرشته آبی، اثر هاینریش مان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه دارای نکات ظریفی است که بی توجهی به آن ها ممکن است باعث آسیب دیدن متن و مفهوم آن شود. یکی از این نکات اساسی گویش های اجتماعی است که شایسته است مانند گویش های جغرافیایی در ترجمه دیده شود. گویش های اجتماعی که گاه پیکره اصلی داستان را می سازد، معرف شخصیت ها و حاوی اطلاعاتی در ارتباط با گویشوران است. جستار حاضر به تبیین اهمیت و کارکرد این نوع گویش ها در متون ادبی می پردازد و انتقال آن ها را در ترجمه بررسی می کند، با استناد به ترجمه فرشته آبی ، رمانی اجتماعی از هاینریش مان، به دست محمود حدادی از زبان آلمانی به فارسی که در سال 1373 نشر آویشن منتشر کرده است. این جستار علاوه بر تجزیه و تحلیل راهبردهای مترجم برای انتقال گویش های اجتماعی سه شخصیت داستانی این اثر، به دنبال بررسی این نکته است که باید به چه عواملی در ترجمه این نوع گویش ها توجه کرد.