مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
مبانی تفسیری
حوزه های تخصصی:
فخر رازی و شیخ طوسی گرچه به لحاظ کلامی دارای دو خاستگاه فکری اند اما با توجه به رویکرد عقل گرایانه خود در تفسیر در قلمرو نسخ دارای دیدگاه های خاصی اند این رویکرد عقل گرایانه برخاسته ازمبانی تفسیری این دو مفسر بزرگ مسلمان است. مبانی تفسیری که در حکم پیش فرض ها و اصول بنیادین مفسرآن قرآن است، در نحوه کیفیت تفسیری مفسر بازتاب می یابد. صرف نظر از جنبه های گونه گون مبحث نسخ - که از دیرباز محل بحث محققان علوم اسلامی بوده - آنچه در این مقاله کانون بحث و بررسی است؛ چگونگی تاثیر این مبانی تفسیری در تفسیر آیات ناظر بر ناسخ و منسوخ است. بر اساس، مبانی مهمی مانند حکیمانه بودن خدا و فعل او یعنی قرآن حکیم، جاودانگی قرآن و تاثیر آن با توجه به عنصر مصلحت در نسخ و سرانجام خود اصل و مبنای ناسخ و منسوخ داشتن قرآن، آیات موسوم به ناسخ و منسوخ تفسیری خاص یافته است. اولا نتیجه این تفسیر این است که دامنه این آیات بسیار محدود است هردو مفسر چیزی کمتر از ده آیه را شامل چنین آیاتی می دانند؛ ثانیا هر دو مفسر در پرتو مبانی مانند حکیمانه بودن خدا و قرآن و جاودانگی آموزه ای آن و نوع رابطه ای که این مبنا با نسخ از حیث عنصر مصلحت دارد، دارای نقاط اشتراکی هستند. اما از آن سو، در موردی که به تفاوت دیدگاه کلامی آنان مربوط می شود مانند اهمیت اصل عدل به عنوان مولفه اساسی مبنای عقلی در تفسیر آیات اختلاف دارند.
بررسی مبانی، روش ها و برداشت های تفسیری احمد مصطفی المراغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر مراغی از تفاسیر مهم معاصر است. مؤلّف آن احمد مصطفی المراغی رئیس أسبق دانشگاه الازهر و از شاگردان مکتب تفسیری المنار است. مفسّر با تکیه بر مبانی و روش هایی به تفسیر آیات قرآن پرداخته است. حجیّت ظواهر کتاب، عدم حجیّت اخبار آحاد در تفسیر، عدم تحریف قرآن، ممنوعیت تفسیر به رأی و اعتقاد به تناسب آیات، از مبانی تفسیری وی به شمار می رود. وی در مواردی مانند تفسیر آیه 3 و 4 فیل و آیه 65 و243 و 259 بقره به مبانی تفسیری خود ملتزم نبوده است و در مواردی مانند تفسیر آیه 55 آل عمران، اخبار متواتر و یا اخبار محفوف به قراین صدق نزد اهل سنت را نادیده گرفته و آیات را بر خلاف ظاهر و بر خلاف آن روایات تفسیر نموده است. ایشان در روش تفسیری خود از روش های مختلف تفسیری بهره برده است. در این مقاله برخی از برداشت های تفسیری وی، که متاثر از اندیشه های وهابیت یا ناشی از تحلیل مادی آیات است، نقد شده است.
بررسی مبانی سید هاشم بحرانی در ""البرهان فی تفسیر القرآن
حوزه های تخصصی:
البرهان فی تفسیر القرآن یکی از ارزشمندترین و جامع ترین تفاسیر روائی، اثر سید هاشم بحرانی از علمای شیعی اخباری مسلک قرن دوازدهم است. این تفسیر، مشتمل بر مجموعه ای از روایات اهل بیت علیهم السلام در توضیح آیات قرآن کریم است. هر چند مولف به طور صریح مبانی تفسیری و مقدمات فکری خویش را در تنظیم این اثر بیان نکرده است، تلاش شده با بررسی این اثر، بالاخص مقدمه این مجموعه روائی و بعضی آثار دیگر او وسایر هم فکران، به برخی از مبانی فکری و اعتقادی ایشان دست یابیم. چیزی که مولف به موجب آن اقدام به تالیف این اثر و جمع آوری روایات آن نموده است. این مجموعه روائی تفسیری به روش نقلی محض جمع آوری شده است؛ اما مولف در انتخاب روایات و گزینش و استفاده آنها در بحث تفسیری مبانی و پیش فرض هایی را مدنظر قرار داده است که در این مقاله به نمونه-هایی از آن ذیل عناوینی چون: مبانی قرآنی، روائی و مبانی اعتقادی، کلامی بیان شده است.
مدرسه تفسیری علامه جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله که به تبیین مدرسه تفسیری علامه عبدالله جوادی آملی می پردازد، علاوه بر بحث درباره «منهج تفسیری» و «گرایش تفسیری» ایشان، به «مبانی تفسیری» و نیز «شرایط مفسر» از منظر این مفسر و معرفی «شاخصه های ساختاری و محتوایی تسنیم»، اثر گرانسنگ تفسیری ایشان، پرداخته می شود. گفتنی است که چون بنای مقاله بر اختصار است، در بسیاری از موارد، از تعلیل مدعاها پرهیز شده است؛ همچنین بسیاری از عبارات مقاله، متنی و نیازمند شرح و تفصیل است که برای شرح آن ها می توان به آثار ایشان مراجعه کرد. پس از اشاراتی به معناشناسی مدرسه و مکتب، ویژگی های مدرسه تفسیری استاد جوادی آملی در 3 بخش مبانی صدوری، دلالی و مبانی مربوط به متن، تببین می شود. در بخش پایانی به برخی از ویژگی های «تسنیم»، اثر تفسیری استاد جوادی آملی پرداخته می شود.
تفسیر اخلاقی قرآن کریم با تأکید بر مبانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر اخلاقی، یکی از گونه های متمایز تفسیر قرآن کریم است و از جمله مهم ترین مؤلفه-های این مکتب تفسیری، مبانی و زیرساخت های معرفتی آن محسوب می شود. اعتقاد به وحیانی بودن قرآن، حجیت ظواهر قرآن و جواز تفسیر آن که از مبانی عام تفسیری است، در تفسیر اخلاقی قرآن نیز وجود دارد اما آنچه رویکرد اخلاقی به تفسیر قرآن را از سایر رویکردهای تفسیری متمایز می کند، مبانی خاص آن است که مهم ترین آنها عبارتند از: هدایت بخشی و انسان سازی قرآن، انحصار کمال انسانی در اخلاق مداری، ملازمه مفاهیم قرآنی با فضایل اخلاقی، اشتمال تکالیف شرعی بر بن مایه های اخلاقی و اخلاقی بودن زبان تخاطب در قرآن. بر اساس این مبانی و مستندات قرآنی، روایی و عقلی که زیرساخت این مبانی را تشکیل می دهد، می توان ادعا کرد که در سراسر قرآن، مفاهیم اخلاقی در قالب و زبان خاصی حضور دارد. از این رو عنایت به تفسیر قرآن با رویکرد اخلاقی امری بایسته و ضروری است.
مبانی تفسیری محمد عابد الجابری در «مدخل الی القرآن الکریم» و «فهم القرآن الحکیم؛ التفسیر الواضح حسب ترتیب النزول»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد عابد الجابری، متفکر نوپرداز مراکشی در حوزه مطالعات اسلامی، با گرایشی خاص به تفسیر قرآن کریم پرداخته است. از آراء و نظریات او می توان احیای تفکر معتزله را برداشت کرد. در مقدمه تفسیر خود با نام مدخل الی القرآن الکریم فی التعریف بالقرآن و تفسیر خود با نام فهم القرآن الحکیم به طرح مبانی تفسیری خود مبادرت ورزیده است. ضرورت تفسیر قرآن براساس ترتیب نزول آیات، استفاده از تمام مصادر عربی و غیرعربی و اسلامی و غیراسلامی، امکان صحت روایات متفاوت یا متناقض مربوط به یک حادثه، عدم تناقض عقل با حقایق دینی، فساد تأویل باطنی از آیات، وجود ثوابت و متغیرات در کتب آسمانی، خارج از دسترس عقل نبودن شناخت دین، لزوم استنتاجات مسأله و بهره برداری استدلالی و برهانی از قصص قرآن، مهم ترین مبانی تفسیری جابری هستند.
مبانی و روش های تفسیری و نقش آن در تبیین مفهوم توحید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از منظر جمیع فرق اسلامی به عنوان مصدر اساسی تقریر عقائد کلامی و عقیدتی مطرح است؛ در پژوهش حاضر با محور قرار دادن مبحث توحید به عنوان مهمترین مسئله مطرح در مبانی عقیدتی اسلامی به تحلیل تأثیر مبانی و روشهای تفسیری در این حوزه پرداخته شده است. منهج ما در این نوشتار پرداختن به نقش و کارکرد مبانی صدوری و دلالی تفسیر و روش های تفسیری در تبیین مفهوم توحید است. نگاه متمایز به وحی قرآنی با ارائه صبغه بشری و غیر الهی از ماهیت الفاظ و معانی آن نقطه عطف مبانی تفسیری جریان هرمنوتیک بوده که مستقیماً بر تلقی این جریان از جوانب مختلف مفهوم توحید مٶثر بوده است. در حوزه مبانی دلالی تأکید بر استقلال دلالی قرآن کریم در بین علماء فریقین بعضاً سبب گرایش به نظرگاه های سلف گرایانه را در حوزه توحید عملی شده است؛ روش تفسیری روایی در حوزه سنی آن در جریان سلفیه نمود یافته و با تکیه بر روایات ضعیف به تجسیم و تشبیه گرایی در حوزه توحید صفاتی دامن زده است. رویکرد روایتگری در حوزه شیعی نیز با مخدوش نمودن استقلال دلالی قرآن به تأویل و باطن گرایی در حوزه توحید انجامیده است. حضور پررنگ تفاسیر تأویل گرایانه و تمثیل گونه در روش تفسیر فلسفی و توجه به قرآن کریم به عنوان محصولی ادبی و فرهنگی در روش تفسیری ادبی نیز اثرات سوئی در تلقی اصحاب این دو جریان در حوزه توحید صفاتی داشته است.
بررسی مبانی و اندیشه های قرآنی و تفسیری محمدامین استرآبادی و نقد آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمدامین استرآبادی یکی از علمای مشهور امامیه در قرن یازدهم هجری است. محمدامین تعالیم خود را در کتابی با عنوان الفوائد المدنیه تدوین کرده که در میان آثار او، اثری شاخص است. او مبانی و اندیشه های قرآنی و تفسیری خاصی دارد که این مقاله آن ها را با روش توصیفی تحلیلی، مورد شناسایی و نقد و بررسی قرار داد و به نتایج زیر رسید: استرآبادی تمسک به روایات معصومان را تنها راه رسیدن به صلاح می داند. او مخاطب اصلی قرآن را معصومان دانسته و هر گونه تفسیری را از غیر آنان، تفسیر به رأی می شمارد و حجیت ظواهر قرآن در احکام نظری را منکر است. وی همچنین معتقد است که اجماع و عقل، شایسته احتجاج و استناد نیستند و قرآن را جامع همه علوم دانسته و تحریف قرآن را نیز محتمل می شمارد. بر این عقاید، نقدهای جدی وارد است که عبارت اند از: راه رسیدن به فلاح و رستگاری، تمسک به قرآن و عترت (ثقلین) در کنار یکدیگر است. اختصاص فهم و درک قرآن به امامان هم با معجزه بودن و تحدی قرآن منافات دارد. گرچه درک عمیق و دقیق قرآن، اختصاص به ائمه دارد، ولی دلیلی بر امتناع مطلق فهم آن توسط غیر معصوم نیست. ظهور نداشتنِ ظواهر قرآن، در تضاد با آیات دعوت کننده به تدبر و تعقل است. تفسیر قرآن بر اساس ضوابط و شرایط، امری ممکن و ضروری است و تفسیر به رأی محسوب نمی شود. جامعیت قرآن به معنای جامعیت تامّ نیست؛ بلکه جامعیت در دین و هدایت است. قرآن به دلیل آیه حفظ و عدم سرایت باطل به آن، هرگز تحریف لفظی نشده است.
برهان و تأویل دو روی روش تفسیری ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از گرایش های تفسیری مورد توجه مفسّران در فهم قرآن، تفسیر فلسفی است. تکیه بر اصول عام فلسفی و بهره گیری از استدلال های برهانی، مهمترین ویژگی تفسیرهای فلسفی به شمار می آید. با مرور در جریان فکر فلسفی درمی یابیم که ابن سینا نخستین فیلسوف مسلمانی بوده که به معنای مصطلح تفسیر، بر برخی آیات و سوره های قرآن تفسیر نوشته است. باور به ماهیت معرفت شناسانه وحی و از سنخ ادراکات یقینی دانستن آن، تکیه بر جایگاه قرآن به مثابه منبع معرفت و تبیین باطنی از آیات، مهم ترین مبانی ابن سینا در تفسیر قرآن است. حضور آیات قرآنی در نظام فلسفی ابن سینا گاه به عنوان دلیل، گاه استشهاد و گاه اقتباس است. با تعمّق در آثار تفسیری ابن سینا درمی یابیم که تبیین های وی از قرآن را نه می توان یکسره تفسیر به معنای مصطلح نامید و نه سراسر تأویل تطبیقی. او در تبیین کلام وحی گاهی با توجه به قواعد صحیح و منابع معتبر تفسیری، با روشی برهانی به تفسیر قرآن می پردازد؛ گاهی نیز با روش تأویلی به تحمیل دیدگاه ها و اندیشه های فلسفی خویش بر آیات قرآن روی می آورد که در مواردی مصداقی از تفسیر به رأی محسوب می شود. در پژوهش حاضر پس از تبیین رویکردهای دوگانه در ارزیابی تفاسیر فلسفی، ضمن استخراج مبانی تفسیری ابن سینا، بر مبنای معیارهای تفسیرپژوهی به روش شناسی آثار تفسیری وی خواهیم پرداخت.
نقد و بررسی ترجمه واژه «رحمان» با تکیه بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر سعی کرده، با تحلیل واژه ی «رحمن» در آیه ی ﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾ گامی درکمک به فهم دقیق تر واژه و گویایی ترجمه ی آن بردارد. ابتدا به بررسی توضیحات تفاسیر از «رحمن» به خصوص تفسیر تسنیم پرداخته، تا مفهومی دقیق و رسا به دست آورد، سپس با تحلیل ترجمه های مختلف، دلایل قرآنی و روایی خود بر تأیید یا رد هر ترجمه را بیان کرده و به این نتیجه رسیده است که «رحمن»، رحمتی مطلق و فراگیر و بی مقابل است؛ بنابراین غضب الهی را نیز شامل می شود که رهبری آن با رحمت رحمانیه است. به دلیل کثرت و شمولیتی که از صیغه ی فعلان فهمیده می شود، قرینه ی سیاق آیه هایی که «رحمن» در آن ها به کار رفته، روایت هایی که به توضیح پیرامون آن پرداخته اند، و مصادیقی که مفسران برای آن برمی شمارند، مهندسی عالم بر عهده ی رحمت رحمانیه است؛ به نظر می رسد، هیچ یک از ترجمه های فارسی بررسی شده، رسایی کامل بر این معنا را ندارد. عدم قابلیت زبان فارسی در مقایسه با زبان عربی و در برخی موارد عدم تخصص های گوناگون لازم برای ترجمه از سوی مترجمان از جمله عوامل نارسایی ترجمه های فارسی است که در مورد واژه ی «رحمن»، مطلق بودن رحمت، که شامل غضب مستور الهی می شود مزید علت نارسایی ترجمه های آن شده است.
مقایسه دیدگاه علامه طباطبایی و ملاصدرا درباره معاد جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سنت حکمی کلامی اسلامی، معاد جسمانی یکی از غامضترین مسائل بوده است، بطوریکه فیلسوفان و متکلمان قبل از ملاصدرا یا از تبیین آن اظهار عجز میکردند یا تبیینی غیر معقول یا غیر مشروع ارائه میدادند. بعد از آنکه ملاصدرا درباره معاد جسمانی تبیینی معقول و منطبق با شرع ارائه کرد بیشتر فیلسوفانِ متأخر، نظریه وی را پذیرفتند. گرچه برخی از صاحبنظران، که تفسیر او را منطبق با شرع نیافتند، با دیدگاه او مخالفت کرد ه اند. در این میان، علامه طباطبایی که از پیروان حکمت متعالیه است درباره کیفیت معاد جسمانی با صراحت اظهار نظر نکرده است. بر همین اساس، عده یی او را مخالف معاد جسمانی صدرایی و عده یی او را موافق آن میدانند. بررسی هندسه معرفتی علامه طباطبائی گویای این حقیقت است که وی معتقد به معاد جسمانی مورد نظر ملاصدرا بوده است چراکه، اولاً مبانی فلسفی، تفسیری و عرفانی علامه طباطبایی و ملاصدرا با هم منطبقند، ثانیاً علامه مخالفتی با معاد جسمانی مورد نظر ملاصدرا و موافقتی با معاد جسمانی مورد نظر دیگران ابراز نکرده است.
مبانی تفسیری تفسیر آسان
منبع:
تفسیرپژوهی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶
136 - 109
حوزه های تخصصی:
تفسیر آسان تالیف مفسر معاصر آیت الله محمد جواد نجفی خمینی است که منتخبی از تفاسیر معتبر می باشد. تفسیر آسان فاقد مقدمه ای جامع و کامل است که بیانگر مبانی، قواعد و روش تفسیری مفسر باشد. با توجه به جایگاه تفسیر آسان به عنوان یکی از تفاسیر معتبر معاصر و اهمیت مبحث مبانی تفسیری، پژوهش حاضر عهده دار تبیین مبانی تفسیری تفسیر آسان میباشد. با بررسی انجام شده، وحیانی بودن قرآن، حجیت سنت معصومان (ع) در تفسیر، تحریف ناپذیری، اعجاز، جامعیت قرآن، حجیت ظواهر، هماهنگی آموزه های قرآنی با فطرت بشری از جمله مبانی تفسیری تفسیر آسان است. با تتبع در این تفسیر می توان گفت که وحیانی بودن قرآن، مهم ترین مبنای مفسر در تفسیر قرآن است که دیگر مبانی را نیز تحت پوشش خود قرار می دهد. توجه به این مبنا علاوه بر اینکه مانع از تفسیر به رأی و ارائه ی تفسیری التقاطی و مادی از آیات قرآن شده، موجب گشته تا مفسر، قرآن کریم را معجزه دانسته و کتابی که ضامن سعادت دنیایی و اخروی است، معرفی کند.
ارزیابی تطبیقی مبنای تفسیری تحریف ناپذیری قرآن کریم از منظر علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
مصونیت قرآن از تحریف از مهم ترین مبانی تفسیری اغلب مفسران (از جمله علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی) است. علامه طباطبایی مبنای تفسیری عدم تحریف قرآن را، در هفت بخش به تفصیل تبیین نموده است که عبارت است از: همانندی قرآن کنونی با قرآن عصر رسول الله$، معتبر دانستن روایات عدم تحریف قرآن ، نقد دلایل معتقدان به تحریف قرآن، تحلیل جمع قرآن در عصر ابوبکر، تحلیل توحید مصاحف در دوره عثمان، تحلیل جمع قرآن بین الدفتین در زمان صحابه و نقد و بررسی روایات موهم به تحریف. در مقابل آیت الله جوادی آملی در تبیین این مبنای تفسیری، بر اموری چون دلایل عقلی، دلایل نقلی، تواتر قرآن، شهادت تاریخ، هماهنگی قرآن با عترت، شهرت محققه به گواهی علمای فریقین تاکید دارد. مقایسه مبانی دو مفسر، نشان می دهد که در اصل مصونیت قرآن کریم از تحریف هر دو با یکدیگر اشتراک نظر دارند و این از مبانی مشترک صدوری، دو مفسر در تفسیر قرآن است اما در مقابل در تبیین جزییات موضوع، با یکدیگر اختلاف نظرهایی دارند که واکاوی این اشتراکات و اختلافات، نشان دهنده ی یک نوآوری در دیدگاه های آیت الله جوادی آملی است. در این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی و به صورت تطبیقی به دیدگاه دو مفسر یاد شده در خصوص مبنای تحریف ناپذیری پرداخته شده است. نتیجه آن که از جمله مبانی حضرت آیت الله جوادی آملی آن است که، ایشان ترتیب آیات درون سوره ها و ترتیب سوره ها را توقیفی می داند و جمع و تدوین مصحف شریف را به زمان حیات رسول الله$ نسبت می دهد، در حالی که حضرت علامه طباطبایی جمع و تدوین قرآن به صورت کامل را در زمان حیات پیامبر$ نمی داند و معتقد به اجتهادی بودن ترتیب سوره هاست. همین موضوع، ریشه اختلاف دیدگاه دو مفسر در تبیین مصونیت قرآن از تحریف است، که به نظر می رسد، سخن آیت الله جوادی آملی صحیح تر باشد. همچنین آیت الله جوادی آملی، استدلال علامه طباطبایی را در اثبات تحریف ناپذیری قرآن، مستلزم دوری رقیق دانسته و به نقد سخن ایشان پرداخته است، که به نظر می رسد ملاحظه دقیقی است.
تأثیر پراگماتیسم بر مطالعات تفسیری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
پراگماتیسم از مکاتب فکری عمده در جهان اندیشه معاصر است که هم در بعد روشی و هم در بعد فلسفی، ساحت های مختلف تفکر بشری و از جمله عرصه مطالعات دینی را تحت تأثیر قرار داده است. این نوشتار که از جنس مطالعات کیفی با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی است، می کوشد تا به نوبه خود، اثرپذیری مطالعات تفسیری معاصر از مکتب پراگماتیسم را اثبات و ابعاد آن را تبیین سازد.
حاصل این پژوهش این است که در دوران معاصر، بخش مبانی تفسیری، در ساحت مبانی صدوری از پراگماتیسم متأثر است. بخش رویکردهای تفسیری نیز، در بروز دو رویکرد فایده گرایانه و عمل گرایانه، مرهون پراگماتیسم است. همچنین، بخش روش های تفسیری، دست کم از سه زاویه از اندیشه های پراگماتیستی پیرس متأثر است و این امر، از ضرورت مواجهه عالمانه، منصفانه و جدی با ابعاد مثبت و منفی این مکتب در محافل علمی اسلامی حکایت دارد.
بررسی و نقد مبانی تفسیری مفسّران برجسته مذهب حنبلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
323 - 344
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با بررسی آثار تفسیری مفسران برجسته این مذهب، از جمله احمد بن حنبل ، ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب ؛ به این نتیجه می رسد که بهره گیری از قرآن و سنت نبوی مورد توافق همه آنان در تفسیر بوده و ظاهرگرایی و حدیث گرایی را مبنای اصلی تفسیر آیات از جانب خود قرار داده اند. حنبلیان بر خلاف شیعه در بهره گیری از سنت صحابه و تابعین در تفسیر قرآن تأکید فراوان داشته و بکارگیری هرگونه اجتهاد و تأویل در تفسیر را ممنوع می دانند. از این رو بررسی مبانی مورد قبول حنبلیان و یافتن نقاط مشترک با شیعه، در برون رفت از اختلاف میان دو مذهب و تقریب مذاهب ضروری می باشد.
مبانی تفسیری مفسران مدرسه تفسیری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
89 - 106
حوزه های تخصصی:
اصفهان از دیرباز مهد عالمان، محدثان و مفسران فراوانی بوده است. تلاش و اندیشه ورزی این اندیشمندان، اصفهان را دارای مکتب و مدرسه ای تأثیرگذار در علوم اسلامی بر دیگر مکاتب کرده است. از این میان مکتب تفسیری اصفهان و مفسران به نام آن، درخور تحلیل و بررسی است. مفسران شاخص اصفهانی سه دوره متقدم، صفویه و معاصر و به دو قسم عقل گراها و اخباری ها تقسیم شده است. این پژوهش به روش کتابخانه ای به تنقیح و تحلیل مبانی، تطبیق آن ها با یکدیگر و شفاف سازی زوایای پنهان آن پرداخته است. در بیان مبانی مدرسه تفسیری اصفهان؛ مبانی قرآنی، روایی، ادبی، اصولی، کلامی، فلسفی، عقلی و اخلاقی، عرفانی، انفرادی و گروهی آنان بیان شد. مبانی قرآنی مفسران اصفهانی مشترک بوده و در مبانی روایی، برخی بشدت اثبات گرا بوده اند و شدت و ضعف کاربرد روایات در تفاسیرشان موجب تفاوت مبانی روایی آنان شده است. برخی مفسران عقل گرا و اخباری، صبغه شهودی داشته و تفسیر آیات را براساس شهود باطنی و نگاه عرفانی بیان کرده اند و برعکس برخی نگاه عرفانی نداشته و این مبانی را رد می نمایند
بازشناسی مبانی تفسیری عبدالرزاق کاشانی در «حقائق التأویل فی دلائل التنزیل»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
27 - 47
حوزه های تخصصی:
از کمال الدین عبدالرزاق کاشانی (د. 736) عارف و مفسّر قرن هشتم، آثاری چند در حوزه تفسیر قرآن برجای مانده است. مشی عارفانه او در آرای تفسیری اش بی تأثیر نبوده و او را به تدوین تفسیری با ویژگی هایی متفاوت از روزگار خویش، موسوم به حقائق التأویل فی دقائق التّنزیل سوق داده است. ازاین رو، در این تفسیر به چشم اعتبار نگریسته شد؛ خاصه آنکه مبانی نظری وی در این تفسیر تاکنون در اثری جداگانه، استظهار و بازشناسی نشده اند. بنابراین این جستار به واکاوی و تبیین اهم بنیادهای نظری عبدالرزاق، پیشاتفسیر، پرداخته است. اعتقاد به اعجاز بیانی قرآن، کاربرد مجاز در قرآن، هم بستگی آیات قرآن در افاده معانی یکدیگر، ضرورت تأویل آیات، اعتبار قرائات گوناگون قرآن و لزوم توجه به اسباب نزول آیات، مهمترین مبانی تفسیری عبدالرزاق کاشانی به شمار می روند. چنان که اثر او مشتمل بر دقائق لغوی، ادبی و تأویلی است و وی با تأکید بر مجاز و تأویل و از رهگذر مشی صوفی- عرفانی به صورت بندی تأویلات بر معانی مجازی و مفاهیم رمزی – اشاری در برخی آیات پرداخته است.
مبانی تفسیری تفهیم القرآن
حوزه های تخصصی:
تفسیر تفهیم القرآن تألیف مفسّر و متفکر نوپرداز هندی پاکستانی معاصر، ابوالاعلی مودودی است که از تفاسیر معتبر و مورد استقبال قشر جوان در شبه قاره هند و اخیراً در کشورهای اسلامی است. با توجه به این جایگاه و موقعیت، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی عهده دار تبیین مبانی تفسیری تفهیم القرآن است. مودودی در کتاب تفسیر خویش صراحتاً به مبانی تفسیری خویش اشاره ننموده است اما با تتبع انجام شده در تفسیر تفهیم القرآن، مهم ترین مبانی تفسیری وی که هم نوا با مبانی اکثر مفسرین فریقین است: تحریف ناپذیری قرآن و صحّت همه مطالب آن، حکیمانه بودن قرآن، فصاحت قرآن، تدقیق لفظی و بلاغت قرآن، کامل و تمام نبودن معنای برخی آیات، جامعیت قرآن، جهانی بودن قرآن، نیازمندی متن قرآن به تفسیر بنابر اهمیّت، ضرورت و فوریت آن، امکان تفسیر متن قرآن، تعدّد لایه های معنایی قرآن، کلی گویی قرآن و ارتباط مفاهیم قرآن با فرهنگ زمانه خویش اند.