مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
طبع
حوزه های تخصصی:
ابوهلال عسکری در میان علمای نقد و بلاغت قبل و هم عصر خود‘اولین کسی است که مباحث نقد و بلاغت را در کتاب الصناعتین درهم آمیخته ‘ویژگی بلاغت و پیام رسانی هر سخن را مورد نقد قرار داده‘معتقد است که متکلم برای الهام بخشی وتآثیر بر روح و روان مخاطب ‘ علاوه بر نیاز به ابزار فنی‘ نیازمند آن است که خداوند موهبتی طبیعی وفطری در او به ودیعه نهاده باشد‘ وگرنه سخنش به تکلف و تصنع متصف می گردد. به همین جهت برای تلائم میان لفظ و معنای ذاتی وتجربه شعوری وبار احساسی که بایستی مورد تعبیر قرار گیرد‘می گوید: لفظ نباید متکلفانه بر زبان جاری شود ‘ بلکه بایستی از اعماق جان نشأت گرفته‘ بطور طبیعی بر زبان جاری شده ‘ و متکلم در ارائه آن دچار مشقت و خستگی نگردد؛ در غیر این صورت نه خیری بر الفاظ مترتب است و نه لطفی بر معانی. لذا سعی ما در این نوشته این است که به بیان ویژگیهای سخن مطبوع ومتکلف از دیدگاه ابوهلال بپردازیم و بیان داریم که الفاظ ومعانی برای الهام بخشی از چه شرایطی بایستی برخوردار باشند.
جستاری در مفهوم شناسی «ختم» و «طبع» بر قلب از منظر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرآن در بسیاری از آیات، از «ختم» و «طبع» بر قلب سخن گفته است. آن گونه که از آیات برمی آید، خداوند این دو تعبیر را در مورد کسانی به کار برده است که قلبهایشان در احاطه گناهانشان است و به دلیل کثرت معاصی، از اصل فطرت خود برگشته اند و در نتیجه ایمان نمی آورند. البته در آیاتی از قرآن، واژه های مختلف و ظریف دیگری از قبیل «رین»، «غلف»، «قفل»، «قساوت» و «اکنّه» که در واقع واژه های هم گروه با «طبع» و «ختم» هستند، در مورد محروم شدن انسان از فطرت خود به کار رفته است. هر کدام از این واژگان، به مرحله ای از انحراف فکری انسان و محرومیت او از شناخت اشاره دارد، به گونه ای که از مراحل ضعیف تر شروع میشود و به مراحل سخت و خطرناک می رسد، آن چنان که به کلی حسّ تشخیص از انسان گرفته می شود.
این مقاله بر آن است تا ضمن اشاره ای کوتاه به مفهوم قلب در قرآن، با توجه به واژگان همگروه «ختم» و «طبع»، به معناشناسی این دو واژه بپردازد و هم معنایی نسبی میان آن دو را بیان کند. به این منظور، در اولین گام به کاوش در معناشناسی این دو واژه نزد اهل لغت پرداخته شده تا ضمن توجّه به معنای لغوی این واژگان، معانی قرآنی آنها نیز به دست آید. در ادامه ضمن بحث از عدم ترادف و هممعنایی کامل میان این دو واژه، به مخاطبین ختم و طبع و عواملی که باعث این بیماریهای خطرناک روان انسان می شود، پرداخته شده است. در پایان از آنچه که مانع از این عارضه های قلب معنوی انسان می گردد نیز سخن گفته خواهد شد.
تاثیر سلبی گناه در معرفت از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت «اضلال از جانب خدا» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن
«هدایت» و «ضلالت» از سوی خدا ازجمله مباحث توحید افعالی است. هدایت منسوب به خداوند چند گونه است که از جمله آنها هدایت تکوینی است که شامل همه موجودات می شود و هدایت تشریعی که ضد ندارد (اضلال)؛ زیرا هیچ گاه خداوند حکیم با وضع قوانین، موجبات گمراهی بندگان را فراهم نمی کند.
در مقابل هدایت تکوینی خدا، اضلال تکوینی است، که به معنای اضلال کیفری محقق می شود، نه ابتدایی و بدوی.
شبهه چرایی اضلال از سوی خدا، پاسخ هایی را می طلبد که در آنها از زاویه های مختلف، حقیقت اضلال تبیین شده است: فعل ازاغه همان اضلال است، سقوط از آسمان توحید به دلیل شرک، به خود وانهاده شدن به دلیل طغیان، شرح صدر در کفر به دلیل ارتداد، طبع و مُهر بر قلب به دلیل نقض میثاق و قتل انبیا، عدم تلاش انسان برای رشد معنوی و پرهیز از اعتصام به خدا، همگی عبارت اخرای اضلال از جانب خداست که به شکل های مختلف و دلایل گوناگون شرح داده شده است.
جهان شناسی ابویوسف یعقوب بن اسحاق کِندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کِندی نخستین محصول مهمّ دوران گذار از کلام به فلسفه بود که با اتّکا به آثار مکتب ارسطویی تلاش کرد جهان شناسی قابل دفاعی در برابر اندیشه های وارداتی به عالَم اسلام عرضه کند. او فلسفه ی اولی را اشرف علوم به شمار می آورد و علوم مبتنی بر برهان را مفید یقین می دانست.کِندیبا بهره گیری از مفهوم «ابداع» در تبیین آغاز آفرینش، به نظریّه ی خلق از عدم، تناهی حرکت، متناهی بودن زمان و مکان و در نتیجه، حدوث عالَم و ماسوی الله اعتقاد داشت. به باور وی، دو نوع حرکت انتقالی وجود داشت: دَوَرانی و مستقیم؛ او حرکت افلاک را از نوع اوّل و حرکت عناصر اربعه را از نوع دوّم می دانست. نظریّه ی عناصر چهارگانه در منظومه ی فکری کِندی، به ویژه در میان علوم طبیعی، از جایگاه خاصی برخوردار بود.این نظریّه نه تنها در علوم طبیعیاز محوریّت خاصّی برخوردار بود، بلکه کِندی حتّی سعی کرد آن را به علوم تعلیمی هم تسرّی دهد و میان این عناصر و موسیقی هم ارتباط برقرار کند. او همین محوریّت عناصر و ویژگی های آنها را در نورشناسی هم حفظ کرد و وجود عنصر غیرشفّاف و کدر خاک را موجب وجود رنگ های مختلف در عالَم طبیعت دانست. او تمایل عناصر از خاک و آب گرفته تا جرم اقصی را به کره (کامل ترین شکل) می دانست و جهان را کروی شکل تصوّر می کرد که کره ی زمین در وسط آن جای داشت، فلک ثوابت در این کیهان شناسی آخرین افلاک بود و ورای آن هیچ چیز وجود نداشت.
ذهن و زبان در نظریّة ارتباطی ابویعقوب سجستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاید بتوان متکلّمین مسلمان را به واسطة توجّهشان به بحث زبان، از کهن ترین زبان شناسان در مشرق زمین به شمار آورد که به سبب تمرکز و تمحّض در ابعاد اعجاز زبانی قرآن کریم و ژرف اندیشی در باب موضوعات مربوط به کلام الهی ازجمله حُدوث و قِدَمِ آن به بحث های دقیق زبان شناسی از قبیلِ تعاریف، کارکردها، معانی و تأویل زبان پرداخته اند. ابویعقوب سجستانی از نویسندگان و متکلّمین مسلمان ایرانی اوایل قرن چهارم هجری است. وی به صورت جدی در کتاب «کشف المحجوب» به نظام «ذهن و زبان» پرداخته، «نظریّة ارتباطی» خاصّی را بر مبنای «نظامِ نطق و زبان» متشکّل از وجوه و ساحات سه گانة «قصد»، «طبع» و «عرف» پایه گذاری کرده است. سجستانی معتقد است که نقص، حذف و نادیده گرفتن هر یک از این اجزاء که در کنار هم، معنا و ارزش می یابند، ارجاع ندادن نطق به ناطق و در نتیجه گسستِ زنجیرة سخن و برقرار نشدن ارتباط را به دنبال دارد. از امتیازات نظریّة ارتباطی وی این است که به بحث هرمنوتیک و تأویلِ سخن، به ویژه تأویل متون مقدّس، نیز پرداخته است. مقالة حاضر بر آن است که با معرّفی و بررسی «نظامِ ذهن و زبان و نظریّة ارتباطی سجستانی»، تصویری عینی و ملموس از آراء ارزشمندِ وی در این زمینه ارائه کند.
تطور تاریخی عوامل انس دال و مدلول در میراث منطقی مسلمانان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۰
177 - 202
حوزه های تخصصی:
فرایند تحقق دلالت، از عناصر گوناگونی تشکیل شده است که انس دال با مدلول مهم ترین آنهاست؛ چراکه انس، ربط دهنده دال و مدلول به یکدیگر و زمینه ساز اصلی برای انتقال ذهنی است. این انس، همچون هر پدیده امکانی دیگر برای تحقق نیازمند علت است؛ ازاین رو این پرسش پدید می آید که عوامل تحقق انسِ دال با مدلول چه اموری هستند؟ منطق دانان مسلمان، در صدد برآمده اند با شناسایی گونه های مختلف علت انس دال و مدلول، راه را برای تقسیم دلالت هموار سازند. آنان عناصر سه گانه عقل، طبع و وضع را به عنوان عوامل ایجادکننده انس دال و مدلول معرفی کرده اند و بر اساس آن دلالت را به سه دسته عقلی، طبعی و وضعی تقسیم نموده اند. به جهت گنجانده شدن بحث دلالت در مباحث الفاظ در منطق، اهتمام منطق دانان بیشتر به اقسام دلالت های وضعی لفظی- یعنی مطابقی، تضمنی و التزامی- معطوف شده است و تقسیم اولیه دلالت از نگاه آنان دور مانده است. این نوشتار در صدد آن است با روش کتابخانه ای، ابتدا به بررسی سیر تاریخی تقسیم دلالت در میراث منطقی مسلمانان بپردازد و سپس با رویکرد تحلیلی، هویت دلالت های مذکور را بررسی و نقد کند. بر اساس این مقاله هیچ یک از عقل، طبع و وضع، علت انس نیستند، بلکه عامل ایجاد کننده انس دال با مدلول عبارت است از: التفات مکرّر و هم زمان به دال و مدلول یا التفات شدید و هم زمان به دال و مدلول.
طبایع چهارگانه و تأثیرشان در رؤیا از نگاه متکلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
239 - 255
طبایع چهارگانه عبارت است از گرمی و سردی و تری و خشکی که به گمان معتقدان به آنْ همه اجسام عالم از جمله بدن انسان از آنها تشکیل شده است و دگرگونی در ترکیب آنها بر وضع بدن و کارکردهایش اثر می گذارد. رؤیا دیدن یکی از این کارکردهاست که ماهیت آن با تغییر طبع بدن تفاوت می یابد. متکلمان مسلمان مواجهه های مختلفی با مفهوم طبایع چهارگانه داشته اند. شدیدترین مخالفت با مفهوم طبع و تأثیر طبایع چهارگانه در رؤیا را در کلام اشعری می یابیم. در مقابل، طیف گوناگونی از متکلمان (از جمله بعضی معتزله، شیخ مفید از شیعه، ماتریدی و ابن حزم) طبایع چهارگانه را پذیرفته و بعضی به تأثیر طبایع در خواب ها تصریح کرده اند. در این مقاله، پس از طرح تصویری کلی از گفتار مخالفان و موافقان طبایع در میان متکلمان، دلایل اصلی مخالفت و موافقت اهل کلام با طبایع چهارگانه بررسی می شود و سپس در پیوند با این رویکردها گزارش و تحلیلی از بحثهای متکلمان در باره تأثیر طبایع در رؤیا می آید.
بررسی هم معنایی (طبع، ختم، غلف و صرف) در ترجمه های بهبودی، صادقی تهرانی، مجتبوی و مکارم شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان و ادبیات عرب گاه واژگان با الفاظ و اعراب متفاوت در معنایی واحد به کار می روند. از آن جایی که زبان قرآن نیز عربی است دیده می شود در آیاتی الفاظی در یک معنا وارد شده اند. شناخت هم معنایی واژگان در دست یابی به این واژگان در قرآن بسیار حائز اهمیت است و البته این اهمیت در بحث ترجمه بسیار خود نمایی می کند. آنجا که باید بررسی شود که مترجمان تا چه اندازه در شناخت این واژگان هم معنا و البته ارائه معنای درست آنها کوشا بوده و به درستی عمل نموده اند؟ این پژوهش به بررسی چهار واژه «طبع، ختم، غلف و صرف» در هم نشینی با واژه قلب می پردازد و معنای ارائه شده توسط مترجمان مورد نظر را بررسی می کند.
تحلیل شناختی طبع قلب با تأکید بر نمابرداری ساختاری در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۴
5 - 40
حوزه های تخصصی:
طبع یکی از موانع کارکردهای قلب است که در آیات قرآن در کنار قلب به کار رفته است. طبع از یک سو به خدا و از سوی دیگر به رفتار انسان ها مرتبط است. با به کارگیری دستور زبان شناختی و نمابرداری شناختی جایگاه این مانع با دقت بیشتری روشن می شود و نسبت ارتباط آن با خدا و افعال انسان روشن می گردد. ضرورت این پژوهش در پرداختن به جایگاه معرفت شناختی و کلامی (مسئله اختیار و طبع الهی بر قلب) است. این پژوهش بر اساس الگوی نمابرداری شناختی از روشِ معناشناسی شناختی رابطه طبع قلب با پدیده های مرتبط را بررسی می کند. طبع به عنوان فعل خداست و به معنای عدم هدایت نیست؛ یعنی صرفاً جنبه عدمی ندارد، بلکه جنبه وجودی دارد و واقعاً خدا عمل طبع را انجام می دهد. طبع ارتباط مستقیم با اعمال کافرانه و منافقانه دارد و نتیجه طبع در این است که دریچه قلب در دریافت معارف وحیانی بسته می شود و از سوی دیگر نمی تواند از معارف دریافت شده وحیانی معرفت جدیدی تولید کند؛ اما کارکردهای دیگر قلب نقصانی نمی یابد و راه برای هدایت باز است.
تفسیر بازشناسانه «حکایت فقیه و دختر زشت روی» از باب دوم گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
107 - 132
حوزه های تخصصی:
اغلب سعدی پژوهان با این پیش انگاشت که حکایات گلستان، «رویدادهایی واقعی یا شِبه واقعی» اند، به شرح و تفسیر حکایات پرداخته اند؛ برای نمونه، ژانر درونی حکایتِ «ازدواج دختر به غایت زشت رویِ فقیه با دامادِ نابینا» را انعکاسی از حادثه ای تجربی یا روزمره بر محور «اهمیت زیبایی زن در زمینه ازدواج» پنداشته اند. پیامد این نوعِ خوانش، عدمِ همگرایی در تفاسیر مطرح شده و متّهم کردن سعدی به سخنان متناقض و حتی بیهوده گویی بوده است؛ در حالی که نگارندگان پژوهش حاضر، معتقدند که این حکایت، «تمثیلی رمزی- اشاری» و موضوعش، «نقد رفتارهای سیاسی فقهای چسبیده به بدنه قدرت» است. پیکره این حکایت از مفاهیم ساختمندِ محسوس و تجربی که پیشینه کاربرد استعاری مکرر در سنّت ادب پارسی دارند، برای ساختاربخشیدن به یک مفهوم ثانوی، قوام یافته است. بر این اساس، «دختر به غایت زشت رویِ فقیه»، استعاره از «طبع ناپسند» یا «سخن به غایت بی معنای فقیه»؛ «عدم رغبت به مناکحت»، رمزی از بی رغبتی مردم به مصاحبت و مطالعه آثار فقیه؛ و «داماد نابینا»، استعاره از مخاطبی است که چشم عقلش نابیناست. سایر استعاره ها و نظام معنایی این حکایت در این پژوهش، بررسی و تفسیری کاملاً جدید، مطرح شده است.
تبیین رابطه طبع افراد با گرایش به معماری سنتی در اقلیم گرم و خشک نمونه موردی؛ شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
283 - 304
حوزه های تخصصی:
در معماری طبایع عنوان می شود که؛ شرایط جسمی و روحی انسان بر گرایش او به عوامل محیطی موثر است. لذا تقسیم بندی مزاجی افراد در طب سنتی می تواند بر گرایش ایشان به شاخص های معماری موثر باشد. از این رو انطباق گرایشات معماری افراد با مزاج ایشان می تواند به عنوان دغدغه ای در ذهن معمار و طراح مطرح شود. از این رو تبیین رابطه میان انواع مزاج و شدت گرایش به معماری به عام و معماری سنتی بطور خاص می تواند هدف اصلی این پژوهش باشد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه، که در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مزاج های مختلف گرایشاتی با شدت های متفاوت نسبت به یک بنای سنتی می دهند و هرچقد که بر عنصر گرمی و خشکی مزاج افراد افزوده شود شدت واکنش بهتری نسبت به یک بنای سنتی از خود بروز می دهند. همچنین نتایج آزمون F نشان می دهد که مقدار P-valve
نسخه خوانی (30) رساله میرزا اشرف طبیب در پاسخ پرسش شاه سلیمان صفوی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ خرداد و تیر ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۹۴)
253 - 270
حوزه های تخصصی:
رساله حاضر، در پاسخ پرسشی از سوی شاه سلیمان صفوی است که از طبیب خاص خود، میرزا اشرف پرسیده است. سوال در باره تفاوت عرق گلاب با عرق گوشت یا ماءاللحم است. شاه پرسیده است چرا آب گوشت که به روش عرق گیری بدست می آید، چرب نیست، اما عرق گلاب، سرشار از مواد است. میرزا اشرف بر اساس روش طب سنتی، و مبتنی بر فیزیک یونانی، و با استفاده از مطالب ابن سینا، تلاش می کند توضیح دهد که اشیاء ترکیبی، در وقت عرق گیری، شرایط مختلف دارند. در برخی به راحتی مواد آنها جدا شده و در برخی چنین نمی شود. این رساله، به روش ساده رابطه فیزیک یونانی، و طب سنتی را با روش های درمانی رایج در استفاده از عرقیات نشان می دهد، مسائلی که از نظر علم شیمی و نیز دانش پزشکی امروز اعتباری ندارد، اما به هر حال بخشی از تاریخ علم در کشور ماست.