مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
برنامه درسی
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
203 - 231
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه گرایش به تفکر انتقادی و ادراک از مؤلفه های برنامه درسی با خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان انجام شده است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران بود. برای انتخاب نمونه آماری نیز از نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه بهره گرفته شده است. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های گرایش به تفکر انتقادی ریکتس، ادراک دانشجویان از مؤلفه های برنامه درسی طاطاری و باورهای خودکارآمدی تحصیلی زاژکوا، لینچ و اسپنشاد بود که روایی و پایایی آن ها تأیید شدند. داده های جمع آوری شده با بهره گیری از نرم افزار SPSS 22 در قالب آمار توصیفی و آزمون های پیرسون و رگرسیون چندمتغیره تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های گرایش به تفکر انتقادی با باورهای خودکارآمدی تحصیلی (مؤلفه های اطمینان به توانایی خود در انجام تکالیف در کلاس درس، اطمینان به توانایی خود در انجام تکالیف بیرون از کلاس، اطمینان به توانایی خود در تعامل با دیگران در دانشگاه و اطمینان به توانایی خود در مدیریت کار، خانواده و دانشگاه) رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین، یافته ها حاکی از ارتباط مثبت معنی دار ادراک از مؤلفه های (روش، محتوا و ارزشیابی) برنامه درسی با باورهای خودکارآمدی و مؤلفه های آن بود. بااین حال یافته های برآمده از تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که مؤلفه های روش و محتوا از متغیر ادراک از برنامه درسی، همچنین مؤلفه درگیری ذهنی از متغیر گرایش به تفکر انتقادی از قابلیت تبیین باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان برخوردار بودند. بنابراین باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان از طریق مؤلفه های تفکر انتقادی و ادراک از مؤلفه های برنامه درسی تبیین پذیر است.
اثربخشی آموزش مهارت های خودتعیین گری بر خودنظم دهی تحصیلی و سرسختی روان شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
300 - 321
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های خودتعیین گری بر خودنظم دهی-تحصیلی (نظم دهی بیرونی، نظم دهی درون فکن، نظم دهی همانندسازی و نظم دهی درونی) و ابعاد سرسختی روان شناختی (چالش، تعهد و کنترل) دانش آموزان بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه-آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود که در آن آموزش مهارت های خودتعیین گری به عنوان متغیر مستقل و انواع خودنظم دهی تحصیلی و ابعاد سرسختی روان-شناختی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدند. آزمودنی ها شامل 120 دانش آموز پایه هشتم شهر شیراز در سال تحصیلی 97-1396 بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به این معنا که ابتدا دو مدرسه دخترانه و دو مدرسه پسرانه به صورت تصادفی از مدارس دوره اول متوسطه شهر شیراز انتخاب شدند. سپس کلاس های پایه هشتم این مدارس به طور تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل (دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل) اختصاص یافتند. قبل از شروع آموزش، پرسش نامه خودنظم دهی تحصیلی ریان و کانل، و پرسش نامه زمینه یابی دیدگاه های شخصی کوباسا، بر گروه های آزمایش و کنترل اجرا شد. سپس طی 10 جلسه به گروه های آزمایش، مهارت های خودتعیین گری مطابق با مدل فیلد و هافمن (1994) آموزش داده شد و در پایان پس آزمون از همه گروه ها به عمل آمد. اطلاعات با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری و تحلیل کواریانس تک متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های خودتعیین گری به نحو معنی داری منجر به کاهش نظم دهی بیرونی، نظم دهی درون فکن و نظم دهی همانندسازی و افزایش نظم دهی درونی می شود. همچنین، آموزش مهارت های خودتعیین گری، ابعاد سرسختی روان شناختی را در دانش آموزان به نحو معنی داری افزایش می دهد. نتایج این پژوهش حاکی از اهمیت مهارت های-خودتعیین گری در برنامه درسی به منظور ارتقاء خودنظم دهی و سرسختی روان شناختی دانش آموزان است.
تبیین نمودهای صریح و جنبه های مستتر نقش آفرینی ارزش ها در نظریه برنامه درسی و برنامه ریزی درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
223 - 250
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تبیین نقش هایی است که ارزش ها در نظریه برنامه درسی و عرصه های مربوط به برنامه ریزی درسی ایفاء می کنند. برای تحقق این هدف و پاسخگویی به سوال های مربوط به آن از روش تحلیلی-تبیینی استفاده شده است. پس از مقدمه، بحثی با عنوان حضور ارزش ها در تعلیم و تربیت و دیگر عرصه های علمی ارائه گردیده است. سپس، در قلمرو نظریه برنامه درسی علاوه بر معرفی دیدگاههای حامی حضور ارزش ها، نقش آفرینی ارزش ها در چند محور بررسی شده است که عبارتند از: تبلور ارزش ها در شکل نظریه های برنامه درسی مبتنی بر آموزه های اعتقادی و معنوی؛ ایده تعادل بین ارزش های مختلف یا دغدغه کم توجهی به ارزش های زیبایی شناختی و اخلاقی؛ ملاحظه نظریه پردازی برنامه درسی در قالب گزاره های دانش مدار، واقعیت مدار و ارزش مدار؛ تاکید بر ارتباط نظریه توصیفی و هنجاری و جنبه ارزشی باورهای معرفت شناختی و توجه به ارزش های برآمده از اصول اخلاقی به عنوان معیار مطلوب بودن نظریه برنامه درسی. در عرصه های معطوف به برنامه ریزی درسی دو محور شامل نقد منطق تایلر از منظر تاخیر در توجه به نقش و جایگاه ارزش ها و تلقی ارزش آزاد تا نگاه ارزش مدارانه به برداشت برنامه درسی به مثابه فن آوری مطرح شده است. در قسمت پایانی، نتایج حاصل در چند محور ارائه گردیده است.
مقایسه تطبیقی برنامه های درسی جدید رشته مهندسی معماری در مقطع کارشناسی با برنامه درسی قدیم دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزان آموزشی همواره به دنبال بازنگری محتوای برنامه های درسی می باشند تا با نیازهای جامعه و حرفه هماهنگ شده و امکان بهره گیری از روش های مفید آموزشی فراهم گردد. برنامه درسی رشته معماری اخیرا، توسط دانشگاه تهران و دانشگاه فردوسی مشهد بازنگری شده، که آنها جایگزین برنامه درسی مهندسی معماری مورخ 24/07/77 شورای عالی برنامه ریزی شده اند. در این پژوهش با به کارگیری روش تحقیق تطبیقی جرج بردی برنامه های بازنگری شده ی آموزش معماری با برنامه درسی سابق مقایسه شده، تا نقاط قوت و ضعف و تشابهات و تفاوت های میان برنامه های درسی براساس سؤالات تحقیق مورد تحلیل قرار گرفته و شناسایی شود. نتایج نشان می دهد این بازنگری ها بیشتر محدود به تغییر سرفصل ها بر اساس افزایش یا کاهش واحد، تغییر پیشنیاز، تغییر نوع درس، تغییر نوع واحد، تغییر نام دروس و یا افزایش و کاهش دروس گردیده. شباهت های بین آنها بیشتر به حیطه اصلی برنامه درسی یعنی اهداف و روش های آموزشی و شیوه ارزشیابی مربوط می گردد و تفاوت ها نیز بیشتر مربوط به حیطه فرایندهای آموزشی می باشد. و لزوم بازنگری مجدد برای ساماند هی وضعیت ساختار آموزش معماری درجهت رسیدن به سه هدف پاسخگویی به نیازهای کشور، توجه به هویت ایرانی اسلامی و هماهنگی با نظام آموزشی بین المللی این رشته در ایران و جوابگویی هر چه بیشتر به نیازهای ضروری، واقعی و صالح جامعه وجود دارد.
سنتزپژوهی برنامه درسی مبتنی بر یادگیری همراه با تأکید بر الگوی اکر در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف سنتزپژوهی برنامه درسی مبتنی بر یادگیری همراه با تأکید بر الگوی اکر در آموزش عالی انجام پذیرفته است. بر این اساس پژوهش، از نوع سنتزپژوهی بود. بدین منظور برای بررسی پیشینه پژوهش و جمع آوری داده های متناسب با هدف پژوهش از منابع موجود در پایان نامه ها، کتابخانه، طرح های پژوهشی و مقالات موجود در پایگاه های اطلاعات داخل کشور و خارج کشور استفاده شد. کلیدواژگان مورد استفاده برای جستجو شامل برنامه درسی، یادگیری همراه، برنامه درسی مبتنی بر یادگیری همراه، آموزش از دور، آموزش مجازی، یادگیری مبتنی بر وب، آموزش برخط، الگوی اکر در آموزش عالی بود. در روند بررسی مقالات و اسناد به ترتیب، 48 مورد مطالعه مرتبط با کلیدواژه ها به دست آمد که پس از بررسی عناوین 9 مورد مقاله نامرتبط حذف شد؛ بنابراین در این پژوهش 39 مورد، بررسی شد. پس از گردآوری داده ها، یافته ها و نتایج پژوهش ها به تفکیک استخراج و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که برنامه درسی مبتنی بر یادگیری همراه با تأکید بر الگوی اکر دارای 10 مولفه و 82 شاخص است که به ترتیب برای مؤلفه منطق و چرایی 25 شاخص، اهداف 7 شاخص، فعالیت های یادگیری 9 شاخص، نقش معلم 3 شاخص، مواد و منابع 13 شاخص، گروه بندی 3 شاخص، مکان 3 شاخص، زمان 2 شاخص و سنجش و ارزشیابی 8 شاخص استخراج شده است. براساس نتایج مؤلفه منطق و چرایی بیشترین شاخص و مؤلفه زمان کمترین شاخص را به خود اختصاص داده است.
جایگاه برنامه مبتنی بر هوش های چندگانه در کتب درسی دوره اول ابتدایی براساس مؤلفه های هوش های چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
۳۷۱-۳۹۰
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یک برنامه درسی معتبر باید مبتنی بر درک صحیح و دقیق ابعاد روان شناختی انسان باشد. از جمله جنبه های روانی مهم انسان که با فرایند یادگیری و برنامه درسی ارتباط نزدیکی دارد، مفهوم هوش است. مفهوم هوش تاکنون روندی تحولی طی کرده و از مفهومی واحد به مفهومی چند بعدی با شکل های مختلف تبدیل شده است. در این بین، نظریه هوش های چندگانه گاردنر (2011) شرایط جدیدی برای درک هوش انسان و پدید آمدن دیدگاه های قوی در فرایند تعلیم و تربیت به وجود آورده و کارکردهای مهمی را به دنبال داشته است. هدف پژوهش حاضر تعیین جایگاه هوش های چندگانه در برنامه درسی دوره اول ابتدایی است. روش: روش این پژوهش، توصیفی از نوع تحلیل محتوا با به کارگیری روش" آنتروپی شانون"(1984) است که نگاه جدیدی به پردازش داده ها به صورت کمّی دارد. بر اساس این روش که به مدل جبرانی مشهور است، محتوای کتب اول ابتدایی بر اساس 9 مؤلفه اصلی و 55 مؤلفه فرعی هوش های چندگانه مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کتاب های درسی پایه اول ابتدایی بود (4 کتاب)،که به صورت سرشماری، همه آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل چک لیست محقق ساخته ای بود که بر اساس مؤلفه های هوش های چندگانه (گاردنر، 2011) و فلیتهم (2014) ساخته شد. یافته ها: نتایج تحلیل محتوای آنتروپی شانون نشان داد که از بررسی کل چهار کتاب اول ابتدایی، مؤلفه هوش ریاضی- منطقی با 573 مورد، بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده و کم ترین مقدار مربوط به هوش موسیقیایی با صفر مورد فراوانی است. در نتیجه ضریب اهمیت هوش ریاضی منطقی (0/127) و هوش موسیقیایی (0) بوده است. نتیجه گیری: در محتوای کتاب های درسی پایه اول ابتدایی به برخی مؤلفه های هوش های چندگانه، کمتر و یا اصلاً توجهی نشده است. این در حالی است که هوش های چندگانه، عامل پیشرفت فراگیران در هر زمینه ای است و طراحی و اجرای صحیح برنامه های درسی در قالب هوش های چندگانه می تواند تفاوت های فردی فراگیران را به خوبی مورد توجه قرار دهد و مانع افت تحصیلی دانش آموزان شود.
ارزشیابی برنامه درسی آموزش معماری ایران بر اساس رویکرد راهبردی با تأکید بر پیوند نظریه و عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
83-112
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارزشیابی ناکارآمدی برنامه ی آموزشی کارشناسی رشته ی مهندسی معماری و تعیین میزان مطلوبیت سرفصل ها با رویکرد راهبردی برای جوابگویی هر چه بیشتر به نیازهای ضروری، واقعی و صالح جامعه در جهت ساماند هی وضعیت ساختار آموزش معماری با تبیین آسیب ها و گسستگی های میان آموزش های نظری و عملی در جهت رسیدن به اهداف این رشته در ایران است. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید و متخصصان رشته معماری است، که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و غیراحتمالی در دسترس 67 نفر بعنوان نمونه انتخاب شد و از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده که دارای 37 سؤال و 5 مؤلفه اثربخشی درونی، اثربخشی بیرونی، اثربخشی نهانی، پیوند نظریه و عمل و نیازها و اهداف بازنگری می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی استفاده کردیم. با توجه به نتایج در برنامه های بازنگری شده اخیر هیچ کدام از نیازها برآورده نشده اند و لزوم بازنگری مجدد برنامه درسی آموزش کارشناسی معماری ایران با ضرورت توجه به پیوند نظریه و عمل در چارچوب توسعه دانش معماری در مرتبه اول و در نظر گرفتن نیازهای ضروری، واقعی و صالح جامعه در برنامه بازنگری در جهت رسیدن به اهداف که در مرتبه دوم ضرورت می باشد وجود دارد که در این راستا پیشنهادانی ارائه شده است.
بررسی تجارب والدین درگیر در آموزش کودکان
حوزه های تخصصی:
از جمله پدیده های آموزشی که امروزه در سطح جهان مورد بحث است، پدیده \"درگیری والدین در آموزش کودکان \" می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی و همچنین مسایل مرتبط با درگیری والدین در آموزش کودکان انجام گرفت. رویکرد این پژوهش کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی بود که در آن 9 خانواده در شهر تبریز بر اساس نمونه گیری هدفمند و به صورت \"روش گلوله برفی\" انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از روش های مصاحبه ی نیمه ساختار یافته استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل یافته ها، تحلیل محتوای متن مصاحبه و تحلیل و تفسیر اطلاعات بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که والدین درگیر در آموزش کودکان نقش های گوناگون مانند معلمان بی مزد، فراگیران پنهان، حامیان دلواپس، شرکاء نظام آموزشی و منقدان مبتدی را به خود می گیرند.
بررسی رابطه اعتیاد و نگرش به نرم افزارهای پیام رسان موبایلی با نحوه روابط دانش آموزانِ هم سال در فرآیند یاددهی – یادگیریِ برنامه درسی: مطالعه موردی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهرستان خاش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (مهر) ۱۳۹۹ شماره ۹۱
857-864
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی عوامل مرتبط با اعتیاد به اینترنت و نگرش به نرم افزارهای پیام رسان پرداخته اند. اما پژوهشی که به بررسی رابطه اعتیاد و نگرش به نرم افزارهای پیام رسان موبایلی با نحوه روابط دانش آموزانِ هم سال در فرآیند یاددهی – یادگیریِ برنامه درسی پرداخته باشذ مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه اعتیاد و نگرش به نرم افزارهای پیام رسان تلفن همراه با نحوه روابط دانش آموزانِ هم سال در فرآیند یاددهی – یادگیریِ برنامه درسی: مطالعه موردی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهرستان خاش انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهرستان خاش به تعداد 3542 نفر (1232 دختر و 1759 پسر) بودند. از این تعداد بر اساس جدول مورگان تعداد 340 نفر به عنوان نمونه با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه استاندارد اعتیاد و نگرش به نرم افزارهای پیام رسان تلفن همراه زارع مقدم و صالحی نیا (1394) و شاخص روابط با همسالان ( IPR ) والتر دبیلو هادسون (1992) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی اسپیرمن و تی مستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین اعتیاد و نگرش به نرم افزارهای پیام رسان تلفن همراه با نحوه روابط دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهرستان خاش در فرآیند یاددهی – یادگیریِ برنامه درسی رابطه وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که میانگین اعتیاد و نگرش به نرم افزارهای پیام رسان تلفن همراه و روابط دانش آموزان در فرآیند یاددهی – یادگیریِ برنامه درسی در دختران بالاتر از پسران است (0/01 > P ). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که اعتیاد و نگرش به نرم افزارهای تلفن همراه پیام رسان در فرآیند یاددهی - یادگیری دانش آموزان مؤثر است.
مطالعه کمی اداراک دانش آموزان دوره دوم متوسطه از مؤلفه های چند فرهنگی در برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (مهر) ۱۳۹۹ شماره ۹۱
905-916
حوزه های تخصصی:
زمینه : مطالعات پیشین به شناخت فرهنگ ها و شناساندن فرهنگ دانش آموزان به خودشان و شناساندن فرهنگ های مختلف دیگر به آنها پرداخته اند. اما پیرامون مطالعه کمی اداراک دانش آموزان دوره دوم متوسطه از مؤلفه های چند فرهنگی در برنامه درسی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف : شناسایی ادراک دانش آموزان دوره دوم متوسطه از مؤلفه های چند فرهنگی در برنامه درسی بود. روش : پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه تهران در سال تحصیلی 98-97 بود، تعداد 382 نفر به روش تصادفی طبقه ای از مناطق شمال، جنوب، شرق، غرب به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه محقق ساخته (مشتمل بر 23 پرسش در 5 مؤلفه، پذیرش تنوع و تکثر، همزیستی مسالمت آمیز همراه با احترام، پرهیز از تعصب و تبعیض، توجه به آداب و رسوم و زبان اقوام، پوشش و لباس اقوام) . نتایج با روش مبتنی بر واریانس، با مربعات جزئی ( PLS ) تحلیل شد. یافته ها : د انش آموزان از مؤلفه های آموزش چند فرهنگی چون پذیرش تنوع و تکثر، همزیستی مسالمت آمیز همراه با احترام، پرهیز از تعصب و تبعیض، درک بالایی دارند، اما از مؤلفه توجه به آداب، رسوم و زبان، پوشش ولباس اقوام ادراک بالایی ندارند (0/05>p ). نتیجه گیری : مدل ادراک دانش آموزان از مؤلفه های پذیرش تنوع و تکثر، همزیستی مسالمت آمیز، توجه به آداب و رسوم، پرهیز از تعصب و تبعیض و پوشش لباس اقوام از برازش قوی برخوردار است.
بررسی تاثیر تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه درسی بر بهبود سرانه مطالعه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور بررسی تاثیر تلفیق فناوری و اطلاعات با برنامه درسی بر سرانه مطالعه دانش آموزان ابتدایی مدارس آموزش و پرورش ناحیه یک شیراز انجام شد. تحقیق حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای می باشد که به صورت پیمایشی انجام گردیده است. به همین منظور دو کلاس ابتدایی، یک کلاس ششم از مدرسه غیر انتفاعی که برنامه درسی آنها با فناوری و اطلاعات تلفیق شده بود (19 نفر) و یک کلاس نیز از مدرسه دولتی که برنامه درسی آنها بشکل سنتی بود (32 نفر)، به صورت هدفمند انتخاب شدند. میزان مطالعه غیر درسی آنها در سال قبل از طریق تکمیل پرسشنامه محقق ساخته توسط دانش آموز و والدین آنها و معلم کلاس گردآوری شد و سپس میزان مطالعه غیر درسی دانش آموزان از طریق تکمیل پرسشنامه محقق ساخته دوم توسط دانش آموز و والدین آنها و معلم کلاس در سال 1396 گردآوری شد. گفتنی است با توجه به وجود چندین کلاس ششم در مدرسه دولتی، یک کلاس که با کلاس ششم مدرسه غیر دولتی همگن تر بود انتخاب شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون تی مستقل تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که تلفیق فناوری و اطلاعات با برنامه درسی بر سرانه مطالعه تاثیر معنی داری دارد(05/0≥P).
ارائه الگوی تدریس رویکرد نوین خدمات محوری در دوره ابتدایی
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
78 - 87
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بوده است که رویکرد نوین خدمات محوری در تدریس دروس ابتدایی را ارائه دهد.پژوهش با استفاده از روش های پژوهش کیفی در راستای پاسخگویی به سه سوال اساسی شکل گرفته است. سوال اول مبنی بر تبیین مبانی برنامه درسی خدمات محور با استفاده از روش پژوهش اسنادی_استنتاجی پاسخ داده شده است. در ادامه، عناصر اساسی برنامه درسی خدمات محور شامل اهداف، محتوا، رویکردهای یاددهی-یادگیری و ارزشیابی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته و تحلیل داده های حاصل تبیین شده است. در نهایت با بهره گیری از روش پژوهش نظریه ای، الگوی پیشنهادی برنامه درسی خدمات محور طراحی شده است
اثربازگشتی آزمون ورودی مدارس تیزهوشان بر برنامه درسی دوره ابتدایی: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: موضوع آسیب شناسی مدارس تیزهوشان همچنان در جامعه تعلیم و تربیت ایران مطرح بوده و به نتیجه مشخصی نرسیده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربازگشتی آزمون ورودی مدارس تیزهوشان بر ابعاد مختلف نظام آموزشی دوره ابتدایی است؛ شامل: اهداف و سیاست های مدارس، محتوا و موضوعات درسی، روش های تدریس و فعالیت های آموزشی، سبک یادگیری و سنجش و ارزشیابی. روش: پژوهش حاضر از نوع پدیدارشناسیِ توصیفی به شمار می رود. برای گردآوری داده ها با 55 نفر که از بین چهار گروه زیر انتخاب شدند، به طور نیمه ساختاریافته مصاحبه انجام گرفت: الف) مدیران و معاونان مدارس، ب) اساتید و صاحب نظران، ج) والدین و د) دانش آموزان راه یافته و راه نیافته به مدارس تیزهوشان. برای تحلیل و کدگذاری داده ها از روش کولایزی استفاده شد. یافته ها: در مرحله نخست، از بین مصاحبه ها 287 نکته کلیدی استخراج شد. این نکات در قالب 80 مضمون اولیه، 15 مضمون میانی و 12 مضمون نهایی طبقه بندی و خلاصه شدند. برخی مضامین نهایی عبارتند از: تداخل هدف، داروینیسم تربیتی، تبعیض محتوایی، روش ها و فعالیت های آزمون محور، سبک یادگیری فردی، کمّی گرایی و نتیجه گرایی، نگاه ابزاری به معلمان. نتیجه گیری: وجود مدارس تیزهوشان و نوع آزمون ورودی آن، آسیب های متعددی را برای برخی مدارس ابتدایی به همراه دارد. آن دسته از مدارس ابتدایی که تمرکزشان آماده سازی دانش آموزان برای پذیرش در آزمون مدارس تیزهوشان است، عملاً برخی از مهم ترین هدف های برنامه درسی رسمی و مؤلفه های تربیتی را به حاشیه رانده و یا در مواردی برخلاف آن عمل می کنند.
تحلیلی بر التزام بازبینی برنامه های درسی رشته باستان شناسی براساس رویکرد برنامه ریزی درسی مبتنی بر شایستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۶ (پیاپی ۸۲)
365-387
این پژوهش به بررسی و تبیین علل التزام تغییر سر فصل های درسی رشته باستان شناسی در تمام مقاطع، آن هم نه براساس سلایق بلکه بر مبنای الگو و مدل برنامه ریزی درسی مبتنی بر شایستگی پرداخته است. برنامه های درسی این در این رشته در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بیش از سی سال است که بازبینی نشده است و برنامه های درسی دوره دکتری نیز از ابتدای تاسیس این مقطع به همین شکل بوده است. امروزه در جهان برنامه های درسی به سمت مهارت محوری تنظیم می شوند و عناصر بسیاری در تدوین این برنامه ها مورد نظر قرار می گیرد. در این پژوهش با در نظر گرفتن مهارت های عمومی تعریف شده برای دانش آموخته باستان شناسی در شبکه اطلاعات شغلی امریکا ((O*NET، به عنوان شاخص تحلیل محتوای شایستگی آموزشی باستان شناسی در ایران، به بازبینی میزان همپوشانی این برنامه های درسی با این مهارت های مرجع پرداخته شده است. هدف اصلی آن نیز تاکید بر لزوم بازبینی این دروس بر مبنای رویکرد برنامه ریزی درسی مبتنی بر شایستگی است. گردآوری داده های مورد نیاز در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و اسنادی بوده و شیوه پردازش داده ها توصیفی و تحلیلی است.
طراحی اهداف برنامه درسی مهارت های زندگی برای دانشجویان دوره کارشناسی مراکز آموزش عالی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سلامتی افراد محور توسعه جامعه است و دانشجویان بخش اعظمی از جامعه جوان ما را تشکیل میدهند. آنان به لحاظ مشکلات و استرس های متنوعی که در این دورَان متحمل میشوند، در معرض ابتلا به بسیاری از مشکلات روانی _ اجتماعی قرار دارند برای جلوگیری از این آسیب ها باید مهارت های زندگی در قالب برنامه درسی در آموزش عالی گنجانده شود. هدف از این مطالعه طراحیاهداف برنامه درسی مهارت های زندگی را برای دانشجویان دوره کارشناسی مراکز آموزش عالی ایران بود. روش کار: این مطالعه با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا انجام شد. مشارکت کنندگان را 15 نفر صاحب نظر در زمینه مهارت های زندگی و 15 سند مکتوب شامل می شد. برای انتخاب افراد ازروش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار تا مرحله اشباع گردآوری و با نرم افزار MAXQDA طی سه مرحله کد گذاری باز ،محوری وگزینشی ،تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: یافته های حاصل از این پژوهش شامل شامل 157کد اولیه بوده که در نهایت با ادغام کدهای اولیه57 کد مفهومی، 8 کد محوری و در 5کد گزینشی ارائه گردید؛ کد های گزینشی « توسعه اجتماعی،توسعه اقتصادی،تقویت مهارت های مربوط به زندگی پیشرفته،بهزیستی روانی،خودشکوفایی» برای عتصر هدف استخراج شد. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد اهداف برنامه درسی مهارت های زندگی باید زمینه های اجتماعی ،اقتصادی وروانی را در بر گیرد.
بررسی سطح تسلط دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی روی محتوای دروس علوم و ریاضیات: تأملی بر معیار «قابلیت یادگیری» در انتخاب محتوای برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق میزان تسلط دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی روی محتوای علوم و ریاضیات مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط سطح تسلط با «قابلیت یادگیری» محتوای برنامه درسی تحلیل شده است. تحقیق حاضر از نوع آمیخته (کمی-کیفی) است. 914 نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده های مورد نیاز برای پایه های چهارم و پنجم از آزمون های پایانی محقق ساخته گردآوری گردید و برای دروس علوم و ریاضیات پایه ششم نیز از آزمون های سراسری این پایه استفاده شد. پایایی آزمون های محقق ساخته نیز بر حسب ضریب آلفای کرونباخ بین 77/0 تا 86/0 محاسبه شد که مطلوب بود. میزان یادگیری دانش آموزان تقریباً در نیمی از مطالب دروس علوم و تقریباً در تمامی مطالب دروس ریاضی زیر سطح تسلط است. به نظر می رسد «قابلیت یادگیری» محتوای این دروس به عنوان یکی از مهم ترین عوامل شایسته توجه بیشتر است.
تجربه و معنای زندگی خوب در برنامه درسی غیررسمی( مورد: اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دیدگاه های جدید برنامه درسی، تجربه های غیررسمی و زیست شده دانش آموزان همچون تجربه های رسمی و طرح شده ارزشمند هستند. هدف اصلی این پزوهش بررسی تجربه و معنای زندگی خوب در برنامه درسی غیر رسمی است. بدین منظور تجربه و معنای زندگی خوب نزد دانش آموزان با و اسطه گری اینستاگرام بررسی شد. برای دستیابی به این هدف روش نظریه مبنایی مناسب دانسته شد و با 7 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان ایذه مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. یافته ها در نه مقوله : شهرت، افراط و تقلید، احساس ذهنی خوشایند، تجربه غرق شدگی، افت تحصیلی، روابط خانوادگی، آسیب جسمی و روحی، یافتن مسیر شغلی و کسب مهارت ها و چهار طبقه مفهومی جهت گیری ها، رفتارها، تجربه ها و عملکردها قرار گرفتند که نشان دهنده تجربه و معنایی لذت گرا و خواسته محور از زندگی خوب نزد دانش آموزان است.
سنتز پژوهی مؤلفه های مؤثر بر کیفیت محیط های یادگیری
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۴
71 - 103
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، مطالعه نظام مند مؤلفه های مؤثر بر کیفیت محیط های یادگیری است.. در این تحقیق، یک محیط یادگیری از تمام جوانب مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد فراترکیب می باشد. برای یافتن ویژگی ها و مؤلفه های محیط یادگیری، پژوهش های اخیر با روشی نظام مند انتخاب شده اند. جامعه مورد مطالعه تحقیقات انجام شده از پژوهش های 17سال اخیر است که طی واکاوی محتوایی، دسته بندی و غربالگری انجام گرفته و در حدود 33 پژوهش واجد شرایط و معیارهای مد نظر، بصورت هدفمند انتخاب شده، کد گذاری و طبقه بندی صورت گرفته و الگوها، پایه های نظری و مضامین اصلی استخراج شدند. سپس با استفاده از تحلیل محتوا، 29 زیر طبقه و 7 بعد شناسایی گردید، که عبارتند از: بعد رویکردهای برنامه درسی در 4زیر طبقه، بعد یادگیرنده در 6 زیر طبقه، بعد معلم در4زیر طبقه، بعد فرایند یاددهی- یادگیری در 4 زیر طبقه، بعد محیط فیزیکی یادگیری در 4زیر طبقه، بعد محتوای آموزش در 2زیر طبقه و بعد ارزشیابی در 4 زیر طبقه.
شناسایی شایستگی های پژوهشی مورد نیاز و متناسب با دوره دوم ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
25 - 44
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، شناسایی شایستگی های پژوهشی مورد نیاز و متناسب با دوره دوم ابتدایی است. در این تحقیق، با استفاده از رویکرد طراحی یا ایجاد یک مدل از پایه(الگوی بیهام و مایر)، این شایستگی ها طی پنج گام شناسایی شدند. در گام اول، تعداد 105 شایستگی از نظرات 24 صاحبنظر استخراج گردید. در گام دوم، تعداد 49 شایستگی در مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 14 متخصص و معلم خبره، به دست آمد. در گام سوم، برای تلخیص و دسته بندی 154 شایستگی پژوهشی فوق، از تکنیک دلفی استفاده شد؛ که در نتیجه نظرسنجی های انجام شده از 10 متخصص علوم تربیتی و روان شناسی، 18 شایستگی پژوهشی مورد نیاز دوره دوم ابتدایی، شناسایی شدند. سپس برای هر شایستگی، سه سطح تعریف و مصادیق عملکردی هر سطح مشخص گردید و متخصصان، سطح متناسب با دوره دوم ابتدایی را تعیین نمودند. در مرحله چهارم، شایستگی های پژوهشی شناسایی شده توسط 6 متخصص علوم تربیتی و روان شناسی با ضریب کاپای کوهن اعتباریابی شدند و در مرحله آخر، چارچوب ساختاری شایستگی های پژوهشی مورد نیاز و متناسب با دوره دوم ابتدایی ترسیم گردید. این شایستگی ها با توجه به ماهیت شان در سه دسته شامل شایستگی های فنی و تکنیکی(نوشتن سؤال تحقیق، طراحی تحقیق، جمع آوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل داده ها، جمع بندی و نتیجه گیری، تنظیم و ارائه گزارش، ارزیابی تحقیق)، شایستگی های فردی و شخصیتی(کنجکاوی، علاقه مندی و انگیزه، تلاش و پشتکار، سعه صدر و تحمل شکست، خودکارآمدی، برقراری ارتباط و همکاری) و شایستگی های ادراکی(تصمیم گیری، استدلال، پیش بینی، مقایسه کردن، تفکر) قرار گرفتند.
ارزیابی وضعیت عنصر محتوا در برنامه درسی اجرا شده دوره کارشناسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از منظر رویکرد یادگیری مادام العمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر؛ ارزیابی وضعیت موجود محتوا در برنامه درسی اجراشده دوره کارشناسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از منظر رویکرد یادگیری مادام العمر بود که به روش توصیفی – پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش اساتید گروه علوم تربیتی پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان به تعداد 242 نفر بود که با روش نمونه گیری طبقه ای و متناسب با حجم طبقات و با رعایت اصل تصادفی بودن، 145 استاد به عنوان نمونه انتخاب و جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت که در نهایت 103 پرسشنامه مبنای تحلیل قرار گرفت. پایایی ابزار با محاسبه ضریب الفای کرونباخ 0.94 به دست آمد. روایی ابزار با نظر صاحب نظران و یافته های تحلیل عاملی بررسی و تایید شد. یافته های پژوهش نشان داد وضعیت محتوا در برنامه درسی دوره کارشناسی رشته آموزش ابتدایی در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارد. از بین شاخص ها، ارائه فعالیت های یادگیری یادگیرنده محور و تأکید بر رویکردهای یادگیری عمیق (مساله محوری) نسبت به سایر شاخص ها از جایگاه بهتری برخوردار بوده و در وضعیت مطلوبی دارد.