مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
سیمای شهر
حوزه های تخصصی:
در حالی که واژه گردشگری تداعی کننده رونق اقتصادی و توسعه اجتماعی است، لیکن مشاهدات عینی در شهرهای گردشگرپذیر ایران، از جمله شهر شیراز، ذهن را متوجه این مسأله می کند که انبوه مسافران ساکن در اطراف خیابانها چه برونداد مثبتی را عاید شهر خواهد کرد. با طرح این مسأله و لزوم توجه به صنعت توریسم به عنوان پربازدهترین صنعت خدماتی در دنیا، پژوهش حاضر به دنبال ریشه یابی و ارائه راهکارهای عملی برای برخورد با این معضل شهری است. پارادایم گردشگری پایدار که اخیراً در زمره مفاهیم مورد مطالعه در حوزه توسعه پایدار و گردشگری مطرح شده و در حقیقت نقطه اشتراک این دو مفهوم است، گردشگری را در جایی منبع خلق ارزش می داند که ملاحظات انسانی، اجتماعی و زیست - محیطی را لحاظ کرده، منبع کسب درآمد باشد. لذا پژوهش حاضر در بستر گردشگری پایدار به بررسی وضعیت گردشگری در شهر شیراز پرداخته است. مطالعه حاضر ابتدا به بررسی تناسب بین گردشگر و تعداد مراکز اقامتی پرداخته و نشان داده است که علیرغم انبوه مسافر، در بسیاری از ماههای سال مراکز اقامتی زیر ظرفیت استاندارد فعالیت می کنند. در ادامه با طرح فرضیههایی در زمینه کیفیت مراکز اقامتی و تاثیر آن در جلب گردشگران، به بررسی وضعیت کیفیت خدمات در مراکز اقامتی پرداخته است. بدین منظور، پرسشنامه سنجش کیفیت خدمات در صنعت هتل داری تهیه و با روش های آماری مرسوم استاندارد گردید. سپس به نظرسنجی از گردشگران ساکن در مراکز اقامتی بر اساس مدل عملکرد-اهمیت ( Importance-Performance Analysis ) پرداخته شد. جامعه آماری تحقیق را کلیه گردشگران داخلی شهر شیراز در مردادماه سال 1388 تشکیل می دهند که از این میان و به وسیله فرمول نمونهگیری کوکران حجم نمونهای برابر با 293 به دست آمد. نتایج تحقیق حاکی از وجود شکاف معنادار بین اهمیت و عملکرد مولفههای کیفیت در همه ابعاد پرسشنامه است.
مشکلات آینده محیط زیست تهران
منبع:
منظر اسفند ۱۳۸۸ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
تهران آینده؛ نیازمند فضاهای شهری مطلوب
حوزه های تخصصی:
تهران از سال 1348 دارای طرح جامع بوده است. قبل از آن نیز به صورت پراکنده از طرح های موضعی و موضوعی برخوردار بوده است؛ مانند فعالیت های شهرسازی دوران قاجار (حصارزدایی یا ایجاد حصار جدید و توسعه شهری، خیابان کشی های دوره رضاشاه و غیره) اما آنچه در تهران به آن توجه نشده یا کمتر مدنظر بوده است، ایجاد فضاهای مطلوب شهری است. اگر تهران را نه با کلان شهرهای بزرگ دنیا بلکه با دیگر شهرهای ایران مقایسه کنیم، آن را در مراتبی بسیار پایین می یابیم. به عنوان مثال مطلوبیت فضاهای شهری اصفهان (مجموعه کارهای دوران صفوی و حتی اقدامات چند دهه اخیر در فضاهای اطراف رودخانه، مصالح و نماهای ابنیه و غیره) مرتبه ای بسیار بالاتر از تهران به خود می گیرد. شاید این امر ناشی از مسائل حاد و روزمره تهران (نظیر امنیت، ترافیک، ساخت و ساز بی رویه، نیاز به بودجه سنگین و پناه بردن به اقداماتی نظیر تراکم فروشی) باشد که توجه به فضای شهری مطلوب را تحت شعاع قرار داده است.
بازنگری کوین لینچ در برنامه ریزی سیمای محیط
منبع:
منظر خرداد ۱۳۸۹ شماره ۷۷
حوزه های تخصصی:
تأثیر سیاست تجمیع بر سیمای شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۰
حوزه های تخصصی:
صاحب نظران حوزه شهر، شکل گیری سیمای کنونی شهرها را معلول تأثیرگذاری غیرمستقیم عوامل گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، طبیعی، اقلیمی و زیست محیطی دانسته اند. این در حالی که قوانین، مقررات و سیاست های اجرایی مدیریت شهری که عموماً در قالب دستورالعمل ها و ضوابط نمود پیدا می کند به صورت مستقیم و با سرعت بیشتری سیمای شهرها را شکل داده و تغییر می دهند. یکی از این ضوابط و سیاست های اجرایی تجمیع1 است که با تغییر ریخت شهری بر سیمای شهر تأثیر گذارده است.
رشد سریع مهاجرت به تهران در دهه 40 و توسعه بدون برنامه، شرایط جدیدی را در ریخت شناسی شهر تهران رقم زد. تفکیک خرد زمین های زراعی و بایر که در حاشیه شهرها قرار می گرفتند، بافت های ریز دانه را در جای جای این شهر تولید کرد و منجر به توسعه افقی بیش از اندازه شهر شد.
این مسئله در دهه های بعد با افزایش بیشتر جمعیت شهر (رشد تقاضا) و موانع توسعه شهر تهران (کمبود زیرساخت ها و تأسیسات شهری) و لزوم توجه به توسعه درون زا به عنوان یکی از چالش های مدیریت شهری مطرح شد.
در برابر این چالش بود که تجمیع به عنوان یکی از ابزارهای اصلی مدیریت توسعه زمین های شهری به طور وسیع توصیه و به کار گرفته شد. قوانین مختلف، مشوق های فراوان و فعالیت های گسترده ای توسط مجلس، دولت و شهرداری ها به منظور تبدیل سیاست تجمیع به رفتار غالب در ساخت و ساز بافت های ریزدانه مطرح شد.
اما سؤال اینجاست آیا این سیاست، جوابگوی تمام ابعاد توسعه شهرهاست؟ یا تنها به دنبال پاسخگویی به نیاز مسکن و افزایش کیفیت منزل مسکونی است؟ سیاست ها و قوانین ترغیب کننده تجمیع تا چه اندازه به کیفیت محیط زندگی در شهرها پرداخته است؟ آیا مسئله سیمای شهری هیچ گاه به عنوان دغدغه این قوانین و سیاست ها مورد توجه بوده است؟
در این راه ابتدا دلایل ترویج ابزار تجمیع تبیین و سپس ضمن تشریح جایگاه تجمیع در سیاست های توسعه شهری به بررسی دلایل عدم کارایی آن در حوزه سیمای شهری پرداخته خواهد شد.
مرور انتقادی نظریه ی سیمای شهر لینچ: نشانه شناسی نقشه های ادراکی شهروندان و بازشناسی هویت کالبدی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لینچ به عنوان نظریه پردازی شاخص در حوزه ی نشانه شناسی شهری برای اینکه بداند چگونه افراد هویت شهر خود را به دیگران می شناسانند، به نشانه شناسی نقشه های ادراکی (تصویر شهر در ذهن شهروندان) می پردازد. با این وجود، بویژه نشانه شناسان اجتماعی معتقدند لینچ در نظریه ی خود از مفهوم هویت کالبدی که ناظر بر سه مفهوم انسان، محیط و فرهنگ می باشد و نیز دلالت های ضمنی عناصر موجود در نقشه های ادراکی غافل بوده است. حال آنکه پاسخ به این انتقاد در نقشه های ادراکی لینچ نهفته است. بنابر مفهوم خوانایی لینچ، آنجائی که نشانه های شهری برای شهروندان قابل ادراک نباشند و تصویر واضحی از شهر در ذهن آنها شکل نگیرد، بی هویتی کالبدی رخ می دهد و در واقع نشانه های شهری جایگاه خود را در حافظه و خاطره ی جمعی از دست می دهند. بنابراین در نوشتار حاضر سعی شده تا به شیوه ی مرور انتقادی دریابیم که منطق بازشناسی هویت کالبدی شهر ازطریق نشانه شناسی نقشه های ادراکی شهروندان چیست. این بررسی نشان داد آن دسته از نشانه های موجود در نقشه های ادراکی که دال بر موضوعی مشترک در بین مردمند (مانند: مکان های سازنده خاطره ی جمعی، ابنیه ی تاریخی یا مکان های دارای کاربری معین) یا نشانه هایی که از کیفیت خوانایی برخوردارند (مانند: مشاهده پذیری در شب) نمایانگر هویت کالبدی فضای شهرند. مادامی که نشانه های شهر در نقشه های ادراکی ساکنانش پررنگ باشد، هویت کالبدی شهر تداوم دارد به طوری که تغییر، جابه جایی یا تخریبشان موجب واکنش جمعی می شود.
ناهماهنگی های بصری در سیمای شهر اهواز و تأثیر آن بر رفتار اجتماعی شهروندان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اغتشاش و ناهماهنگی بصری در چهره شهر امروز ایرانی به وضوح قابل ملاحظه است. در این میان اهواز با وجود قدمت تاریخی، امکانات فراوان نفتی، طبیعت زیبا و قابل توسعه، جریان رود کارون از وسط شهر و ... از مشکلات و ناهمانگی های مضاعفی در بعد بصری رنج می برد. در این پژوهش از دیدگاه های صاحب نظرانی همچون کویین لینچ، دیوید هاروی، یان گل و همین طور نظریه کنش متقابل نمادین و نشانه شناسی به ویژه نشانه های شهری بهره برده ایم. همچنین در این مطالعه بر آنیم تا ضمن نشان دادن پاره ای از این ناملایمات بصری، با رویکرد کمی و کیفی و با استفاده از نگاه صاحب نظران حوزه شهری گامی هرچند کوچک در جهت برون رفت ارائه نماییم. جامعه آماری ما افراد 15سال به بالای شهر اهواز بوده که در بعد کمی با استفاده از پرسشنامه و در بعد کیفی با عده ای از نخبگان و مطلعین منطقه مصاحبه حضوری داشته ایم. آنگاه با استفاده از نرم افزار SPSS به تحلیل مجموعه داده های کمی پرداخته و در نهایت و پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات فراهم شده نتیجه حاصله نشان داد که بین ناهماهنگی های بصری و رفتار اجتماعی یک رابطه معنادار وجود دارد ضمن اینکه در بعد کیفی نخبگان و مطلعین منطقه نیز بر این مهم صحه گذاشته که در بخش نتیجه گیری و پیشنهادات به بررسی و تحلیل آن پرداخته ایم.
انسان مسلمان به منزله نماد شهری(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال چهارم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۵ (پیاپی ۳۷)
132 - 109
حوزه های تخصصی:
شهر های امروزی سرشار از نمادها و نشانه هاییست که گاه واجد معنای عمیق هستند و گاه عاری از هر گونه معناهای زیباشناسی می باشند. المان هایی که گاه می توانند هویت بخش باشند و از بستر تاریخ، فرهنگ و هنر یک سرزمین برخاسته باشند و المان هایی که فاقد هر گونه ویژگی های هویتی و فرهنگی هستند و حتی المان هایی که، روی ستیز با فرهنگ جامعه را دارند و با فرم ها و معانی خویش باعث استحاله فرهنگی افراد یک جامعه می باشند. پس بررسی و تحلیل نماد های شهری و نگاه موشکافانه و عمیق تر به آن، مسئله بسیار مهمی در طراحی شهر های امروزی است. در پژوهش های انجام شده درباره المان های شهری مطالب زیادی ارائه شده اما در این مقاله سعی بر این است تا از منظری دیگر به این موضوع نگاه شود و با مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و انجام مصاحبه های هدفمند این موضوع بررسی شود که خود انسان مسلمان می تواند یک نماد شهری بوده و به عنوان خلیفه الله جلوه و نمود جمال و کمال خداوندی باشد و با اعمال و کردار خود بر شهروندان و استفاده کنندگان از محیط تاثیر بگذارد .اهمیت بررسی این موضوع که انسان می تواند یک نماد شهری باشد بحث تاثیر متقابل بین محیط و رفتار می باشد زیرا یک محیط واجد ویژگی های الهی می تواند بر رفتار مردم تاثیر بگذارد، رفتار الهی مردم نیز می تواند منجر به ایجاد یک محیط دارای ارزش های ماورائی باشد و ما حصل ادامه این تاثیر متقابل شهری سرشار از معانی عمیق الهی میباشد، شهری که سیمایی با هویت دارد. رفتار و ارتباط انسان با محیط به دو شکل صورت می پذیرد ارتباط کلامی و غیر کلامی. در این پژوهش ارتباط غیر کلامی مورد بررسی قرار می گیرد. نمونه موردی انتخاب شده سروان نیروی انتظامی محمد رضا هیکلی است که در حوزه فعالیت خود یعنی شهرستان همدان و تقاطع سعیدیه به واقع نمودی از یک انسان تاثیر گذار می باشد. در این نوشتار سعی بر این است تا موضوع نماد ها از زاویه دیگر بررسی شود .
ارزیابی سیر تحول ادراک زیبایی شناختی محیطی در گذار از جامعه سنتی به مدرن با تاکید بر مساله بحران هویت در سیمای شهر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
167 - 195
حوزه های تخصصی:
تغییر و تحولات ایجاد شده در حوزه هنرها و جابجایی مرزهای تعریف هنر از قرن بیستم به بعد متاثر از تحولات جامعه شناختی این عصر، در نگاه زیبایی شناختی بشر مدرن به محیط نیز تاثیر قابل توجهی داشته است. اما براستی این تغییر معیارها و مولفه های زیبایی شناسی در معماری، ریشه در کدام تحولات بنیادین در نگرش زیبایی شناسانه به هنر، در گذار از جامعه سنتی دیروز به جامعه مدرن امروز دارد؟ در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا با روش تحلیلی-تطبیقی مبتنی بر اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای و با رویکردی جامعه شناسانه و با تحلیل فرآیند آفرینش و سیر هنر در گذار از جامعه سنتی پیشین به جامعه مدرن امروز، به شناسایی مهم ترین عوامل نزول ماهیت هنر و کاهش طول عمر تجربه زیبایی شناختی آثار هنری معاصر، به ویژه در عرصه معماری، دست یافت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که زیبایی شناسی در هنر از جمله هنر معماری ایرانی، در گذار از جامعه سنتی دیروز به جامعه مدرن امروز، بتدریج از آنچه واجد کیفیات زیبایی شناسی نمادین و مفهومی با عمر بلندتر که روح جمعی جامعه در آن جاری است، دور شده و به سمت زیبایی شناسی فرمی، فردگرا و فاقد مفاهیم ارجاعی، که دارای عمق ادراک سطحی تر و در نتیجه عمر کوتاه تری است، گرایش پیدا کرده است.
تاثیر مبلمان شهری برکیفیت محیط زیست شهری (مطالعه موردی: محدوده خیابان امام تبریز از میدان ساعت تا آبرسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در مورد تاثیر مبلمان شهری برکیفیت محیط زیست شهری در محدوده خیابان امام تبریز از میدان ساعت تا آبرسان می باشد.. سوال اصلی تحقیق این است که آیا مبلمان شهری در ارتقا کیفیت محیط زیست شهری تاثیر دارد؟ روش تحقیق حاضر توصیفی و کاربردی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل تعدادی از عابران و ساکنان منطقه مورد نظر(100 نفر) می باشد. که از طریق جدول مورگان بدست آمده، که در گردآوری داده ها از تکنیک طیف لیکرت استفاده شده است. این تحقیق در نظر دارد با تهیه زیرساخت های نظری، فکری و شفاف سازی ارتباط بین مبلمان شهری و کیفیت محیط زیست شهری و تاثیر آنها بریکدیگر را، در جهان رو به توسعه پایدار مورد بررسی قرار دهد. با توجه به مطالعات میدانی در محدوده خیابان امام تبریز استفاده نادرست و جانمایی نامناسب مبلمان ها تا حدودی باعث بی نظمی و اغتشاش در محدوده ی مورد نظر شده و بجای ارتقای کیفیت فضاهای شهری باعث ضعف کیفیت محیط زیست شهری محدوده (میدان ساعت تا آبرسان) مورد بررسی شده، در حالی که می توانیم با راهبردهای اصولی باعث سرزندگی و ارتقای کیفیت فضاهای محیط زیست شهری بشویم.
درآمدی بر گونه شناسی کالبدی نشانه های شهری در نقشه های ادراکی شهروندان؛ مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۷
129 - 145
حوزه های تخصصی:
محیط های شهری به منظور اینکه تصویری واضح در ذهن ساکنان شان ایجاد کنند، ضروری است این مکان را برای شان فراهم سازند که نیازمند این هستند که ایشان را قادر سازند تا اجزای آن محیط ها را به آسانی شناسایی کنند و آنها را در ذهن خود در قالبی به هم پیوسته به یکدیگر ارتباط دهند. اما امروزه در طراحی شهرها، کمتر به ابعاد کیفیتی مانند انسجام نقشه های ادراکی ساکنان و خوانایی و نظایر آن توجه می شود.
هدف از این پژوهش، مشخص ساختن ویژگی های نشانه های شهری در شهرهای تاریخی است که در نقشه های ادراکی شهروندان و نیز در اذهان مردم به منظور خوانایی بافت شهری، اهمیت فراوانی دارند، از این طریق می توان اهمیت این نشانه ها را با وضوح بیشتری برای طراحان بیان کرد. در پژوهش حاضر کوشش شده است که با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس شاخص های کالبدی و عملکردی مختلف به شناسایی و ارزیابی انواع نشانه های شهری، که ساکنان شهر یزد از آنها در شکل دهی به نقشه های ادراکی شان استفاده می کنند، پرداخته شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که آن دسته از نشانه ها و نمادهای شهری که یک یا چند ویژگی از آنهایی را که در پی می آیند در خود داشته باشند، در نقشه های ادراکی مردم شهر یزد اهمیت بیشتری دارند. این ویژگی ها چنین اند:
- تمایز فرمی از فضای پیرامون؛
- استقرار در مجاورت و یا تقاطع شریان های اصلی شهر؛
- قرارگیری در بافت تاریخی و یا دارا بودن ارزش میراثی (میراث فرهنگی تاریخی)؛ و
- دارا بودن کاربری های مذهبی، فرهنگی، تجاری و جز آن، و عملکردهایی چون المان شهری.
بررسی تطبیقی معناشناختی نشانه های معماری محلات قدیمی و معاصر از منظر اندیشه اسلامی و از دیدگاه ادراک شهروندان (نمونه موردی محله شتربان و رشدیه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها متناسب با فرهنگ یک ملت شکل گرفته و انعکاس دهنده هویت آن ها بوده اند. در سیمای کنونی شهرها هویت اسلامی کمتر مورد توجه است. معنا از مهم ترین ابعاد هویتی شهر، محسوب می شود و عدم تطابق آن با ارزش های فرهنگی، سبب هویت نامطلوب شهرهای امروزی است. در این راستا این تحقیق سیمای محلات قدیمی و معاصر تبریز را مورد سنجش قرار داده است و با شناسایی نشانه های معماری محلات فوق از منظر ادراک مخاطبان، به این سئوالات پاسخ می دهد که تفاوت معنای ادراکی نشانه ها از منظر فرهنگ اسلامی چیست؟ و در تحلیل معناشناختی، انطباق سیمای شهر با هویت اسلامی چگونه است؟ این پژوهش، توصیفی تحلیلی است و در مرحله اول در بستر مطالعات کتابخانه ای به مرور منابع می پردازد و سپس به روش تحقیق موردی و با استفاده از پرسش نامه و تحلیل میدانی به شناسایی و بررسی نشانه ها براساس شاخص های معناشناسی برگرفته از اندیشه اسلامی می پردازد. نتایج حاکی از آن هستند که نشانه های محلات سنتی، کارکرد مذهبی و نشانه های محلات معاصر، عملکرد مادی دارند. براساس یافته های تطبیقی، درک شهروندان از نشانه های معماری در محله سنتی شتربان در مقایسه با محله نوساز رشدیه، در سه سطح معانی شکلی-کاربردی، ذهنی-عاطفی و ارزشی-نمادین با اصول معناشناسی برآمده از اندیشه اسلامی(الهی-معنوی، اجتماعی، زیست محیطی و هویتی) انطباق بیشتری دارد. با توجه به اینکه درک شهروندان از نشانه های معماری در محلات شتربان و رشدیه بر اساس طرحواره های ذهنی و الگوهای فضایی سکونت سنتی و معاصر شکل گرفته است، در هر دو محله می توان با اتخاذ راهکارهایی، نسبت به ارتقاء درک شهروندان از نشانه های معماری در ابعاد کالبدی، عملکردی و معنایی اقدام کرد.
نقد داستان «یوسف آباد؛ خیابان سی وسوم» اثر سینا دادخواه بر مبنای مؤلفه های رمان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان شهری یکی از انواع ادبیات داستانی است که نویسنده طی آن تلاش می کند تا از ظرفیت محیط های شهری برای شکل دهی به روایت سود جوید. در این نوع از رمان شهر به مثابه کلیتی است که سایر عناصر همچون شخصیت ها، کنش ها، طرح و کشکمش ها را در برمی گیرد و مکان شهری از حالت خنثای محل روی دادن حوادث به درمی آید و به عنصری معناساز مبدّل می شود. نظریه های مختلفی به بررسی نسبت شهر و روایت پرداخته اند که عمده ترین آنها دیدگاهی است که فضای شهریِ بازتاب یافته در داستان ها را به مثابه جلوه فیزیکی فرایند مدرنیزاسیون می داند و از این رهگذر به نقد مدرنیته و مظاهر آن می پردازد. وجود تلقی های مختلف از این نوع ادبی باعث گردید تا در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، متن داستان «یوسف آباد؛ خیابان سی وسوم» اثر سینا دادخواه به عنوان یکی از نمونه های متمایز روایت های شهری مورد بررسی قرار گیرد تا پس از استخراج و دسته بندی شگردهای به کاررفته در این اثر، به مؤلفه های تمایزبخش این نوع رمان از سایر رمان ها دست یابیم. در این مسیر از دیدگاه های کوین لینچ نظریه پرداز حوزه برنامه ریزی شهری در تقسیم بندی عناصر شهری نیز استفاده شده است. نتایج نشان می دهد استفاده از خاطره مکانی شخصیت ها، اشاره به جزئیات مکان های شهری در فرایند روایت گری، ایجاد هم نوایی میان احساسات شخصیت ها با مکان ها، بازی معناسازانه با نام مکان های شهری و کاستن از بُعد عینی و افزودن بر بُعد انتزاعی مکان ها ازطریق بارش ابر احساسی شخصیت ها بر آنها، ازعمده ترین شگردهای خلق روایت شهری در اثر یادشده محسوب می شود. شگردهایی که می توانند به عنوان الگویی برای سایر نویسندگان در مسیر خلق رمان های شهری به شمار آیند.
تأثیر کالبد شهر بر فرهنگ با تأکید بر بافت شهری (مطالعه موردی منطقه 15شهرتهران)
فرهنگ به عنوان مفهومی پویا همواره تحت تأثیر عوامل گوناگون قرار داشته و عناصر شکل دهنده آن بر اثر مؤلفه های گوناگون در حال تغییر هستند. در جوامع کنونی، تغییرات فرهنگی به طور واضح به چشم می آید و عوامل مؤثر بر این تغییرات به موضوعی بحث برانگیز تبدیل شده است؛ با توجّه به نقش و اهمیّت دانش شهرسازی در بهبود کیفیّت زندگی و ارتقای فرهنگ شهری، لزوم مطالعه چگونگی تأثیر کالبد شهر بر فرهنگ، به روشنی دیده می شود به دو بعد مادی و غیرمادی تقسیم شده است؛. روش تحقیق، آمیخته ای از روش های اسنادی و زمینه یابی است؛ توجّه به موضوع تحقیق برای مطالعه تأثیر کالبد شهر بر فرهنگ، نمونه موردی به نحوی انتخاب شد که مؤلفه های کالبد شهر (متغیّر مستقل) دسته بندی شده و تأثیر آنها بر مؤلفه های فرهنگ (متغیّر وابسته) سنجیده شود؛ از سوی دیگر با توجّه به اینکه فرهنگ به عنوان یک مفهوم پویا از عامل مهم اقتصاد نیز تأثیرپذیر است، بنابراین در تهیّه پرسشنامه دقت شد که از نظر کارشناسان و خبرگان در این زمینه استفاده شود که در این مورد کارشناسان مجرب واحد شهر سازی منطقه 15 شهرداری تهران به تعداد 16 نفر می باشند بوده است. با انجام آزمون های آماری به وسیله نرم افزار SPSS نتایج ذیل حاصل شد که عبارتند از، ارزیابی عوامل موثر بر افزایش کیفیت فضاهای عمومی شهری (دسترسی پذیری، دسترسی برای اقشار، احساس امنیت، تعاملات اجتماعی، حس مکان، کاربری های مختلط، آلودگی های محیط) کالبد شهر بر عناصر بیرونی فرهنگ نظیر تغییر سبک زندگی، اخلاقیات و چگونگی عمل به هنجارها و غیره تأثیر بیش تری دارد و فقط در طول زمان بر زبان فرهنگ تأثیر می گذارد.