زبان پژوهی

زبان پژوهی

زبان پژوهی سال چهاردهم تابستان 1401 شماره 43 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بازترجمه و سیر تحول توانشِ ترجمه ایِ مترجم: موردپژوهیِ آثار صالح حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانش ترجمه ای ترجمه اولیه بازترجمه خودبازترجمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۴۰
در پژوهش داده-محور پیش رو تلاش شد تا سیر تحول توانش ترجمه ای یک مترجم (صالح حسینی) در گذر زمان بررسی شود. بدین منظور، ترجمه ها ی اولیه و بازترجمه های فارسی دو رمان انگلیسی ( 1984 و لرد جیم ) (Conrad, 1996; Orwell, 1992) به دست همان مترجم در یک بازه زمانی ده ساله در دو سطح واژگانی و نحوی  مقابله و مقایسه شدند. پس از تحلیل داده های گردآوری شده در مرحله نخست، برای درک بهتر و عمیق تر یافته های پژوهش، در مرحله دوم مصاحبه ای با مترجم موردنظر ترتیب داده شد. یافته ها نشان داد که در بازترجمه ها، مترجم با درکی جدید از متن مبدأ، شرایط متن مقصد و معانی مورد نظر نویسنده دست به اصلاحات فراوانی زده است و به سمت طبیعی تر شدن ترجمه ها پیش رفته است. چنین می نماید که این امر نتیجه تقویت توانش ترجمه ای وی در طول بازه یاد شده است. در واقع، یافته های این پژوهش نشان داد که مترجم در ترجمه های اولیه بیشتر در پی انتقال معنای تحت الفظی و وفاداری (عمدتاً صوری) به متن مبدأ بوده است، در حالی که در بازترجمه ها، زبان مقصد را به کوشش واداشته است تا هرچه روشن تر صورت و معنای مستتر در متن مبدأ را بازتاباند. در نتیجه با توجه به تحلیل داده های متنی (واژگانی و نحوی) در مرحله نخست پژوهش و پاسخ های مترجم در مصاحبه (مرحله دوم) می توان گفت توانش ترجمه ای مترجم همواره در حال پیشرفت است (و باید باشد) و کیفیت ترجمه ها تحت تأثیر عواملی چون تجربه، تخصص، گذر زمان، انتظارات مخاطب، هنجارهای رایج و دیگر شرایط بافت ترجمه، دست خوش تغییر و تحول می شود.
۲.

بررسی تطبیقی استعاره مفهومی زمان درآثار محمود دولت آبادی و یوسف ادریس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره های مفهومی استعاره های مفهومیِ هستی شناختی زمان محمود دولت آبادی یوسف ادریس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۱۷۴
زبان شناسان بر آن اند تا برای بسیاری از پژوهش های ذوقی، معیاری علمی و عینی به دست دهند. یکی از نظریه هایی که در پژوهش های ادبی نمود یافته، نظریه استعاره های مفهومی جورج لیکاف و مارک جانسون (Lakoff & Johnson, 2018) است. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی مفهوم انتزاعیِ زمان، در سه جلد نخست رمان کلیدرِ محمود دولت آبادی (Dolatabadi, 1995) و چهار رمان (البیضاء، العسکری الأسود، الحرام و العیب) یوسف ادریس (Idris, 1987; Idris, 1987; Idris, 2000; Idris, 2004) است تا از این رهگذر به این پرسش پاسخ دهد که انواع نگاشت ها برای استعاره مفهومیِ زمان، با توجه به تفاوت های فرهنگی و فکری در آثار محمود دولت آبادی و یوسف ادریس کدام است و دربردارنده چه پیامی هستند. روش پژوهش، به صورت تطبیقی و گردآوری داده ها است که در تطبیق و تحلیل داده ها بر مبنای مکتب آمریکایی پیش رفته است. مفهوم انتزاعی زمان در آثار دو ادیب، در پنج حوزه مبدأ شیء، مکان، ظرف، انسان و غذا تصویرسازی شده است و حوزه های شیء و مکان بیشترین فراوانی را نسبت به دیگر حوزه ها دارند که بیانگر تمایل به بصری سازی مفهوم انتزاعیِ زمان در قالب شیء و مکان در آثار دو ادیب است. در حوزه مبدأ شیء، مفهوم زمان در نمونه های فارسی نسبت به عربی، در قالب های متنوع تری صورت گرفته که بر تنوع تصویرگرایی و انعطاف بیشتر ذهن فارسی زبانان اشاره دارد. با توجه به مدل حرکتی رَی (Ray, 1991) برای زمان (خطی، دایره ای، مارپیچی) در نمونه های فارسی شاهد حرکت خطی و در نمونه های عربی شاهد حرکت مدوّر برای زمان هستیم که نوع حرکت ها کاملا برگرفته از بافت اجتماعی و شرایط زندگی نویسنده یا شخصیت های داستان است. با توجه به دیدگاه لیکاف و جانسون (Lakoff & Johnson, 2018) پیرامون دو مبنای تجربه محیطی و تجربه بدنی از مبانی تشکیل دهنده استعاره های مفهومی، فراوانی ها و جامعه آماری به دست آمده، گویای این است که در آثار دو ادیب مفهوم سازیِ صورت گرفته برای مفهوم انتزاعیِ زمان، بیشتر بر اساس مبنای تجربیِ متأثر از محیط پیرامون است.
۳.

تحلیل تعادل واژگانی بین متن مبدأ و ترجمه براساس نظریه بیکر: مواضع آیت الله خامنه ای در مورد فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی ترجمه تعادل واژگان سخنرانی ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۵
هدف از پژوهش حاضر، تبیین چالش ها و تشریح راهکارهای برقراری تعادل واژگانی بین متن مبدأ و ترجمه است تا دانشجویان مترجمی به صورت متمرکز با گونه های مختلف عدم تعادل واژگانی بین زبان های مبدأ و مقصد و همچنین با راهکارهای حل و فصل آن ها آشنا گردند؛ بنابراین ساختار و محتوای این اثر، به دو بخش نظری و مقابله ای گروه بندی شده است: بخش نظری، درباره تعادل بین زبان ها در سطح واژگان با نگاه ویژه به کتاب «In other words: A coursebook on translation» (ویرایش دوم) نوشته بیکر (Baker, 2011) است. بیکر (همان) در این کتاب به یازده چالش برقراری تعادل واژگانی بین زبان ها اشاره کرده و از هشت راهکار نیز برای حل و فصل آن ها نام برده است. بخش مقابله ای، براساس مبانی بخش نظری شکل گرفته و محدود به تحلیل مسائل تعادل واژگانی، بین متن فارسی و ترجمه عربی مواضع آیت الله خامنه ای درباره فلسطین است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان داد که گونه های مختلف عدم تعادل بین زبان های فارسی و عربی، در سطح واژگان با استفاده از یک واژه عام تر، یک واژه خنثی تر یا از نظر معنایی کمتر القائی، جایگزینی فرهنگی، دگرگویی با استفاده از واژه های مرتبط، دگرگویی با استفاده از واژه های غیر مرتبط و همچنین با حذف واژه ها حل وفصل شده است، با این وجود، تحقق یک جای معیارهای تعادل جامع، یعنی تعادل وابسته به معنای آشکار، تعادل وابسته به معنای ضمنی، تعادل هنجاری، تعادل منظورشناختی و تعادل صوری/ زیباشناختی، بین دو متن فارسی و عربی، ممکن به نظر نمی رسد، زیرا زبان ها نسبت به یکدیگر تفاوت های ذاتی دارند.
۴.

تحلیل خطاهای املایی فارسی زبانان روسی آموز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرایندهای واجی تبدیل حروف بی صدا حذف همگونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۱۵۳
در دوره مقدماتی زبانِ روسی، موضوعِ املاء یکی از ارکان مهم برای مهارت نوشتن به شمار می رود. از آن جا که زبان روسی در دسته زبان های صرفی قرار دارد، پایانه های صرفی اسم ها، صفت ها، اعداد، ضمایر و موارد مشابه به اعتبار ایفای نقش دستوری آن ها در جمله تغییر می یابد. بنابراین، آگاهی از شکل درست واژه ها اهمیت بسزایی در املاء و جمله سازی دارد. در این ضمن، بروز خطا در نوشتار واژه های روسی از سوی دانشجویان روسی آموز فارسی زبان امری بدیهی و اجتناب ناپذیر است. مقاله حاضر، به بررسی و تجزیه و تحلیل خطاهای املایی 51 فارسی زبان روسی آموز در سطح مقدماتی زبان روسی در دانشگاه های گیلان، اصفهان و گنبد می پردازد. به این منظور، پیکره زبانی متشکل از 51 برگه املاء دانشجویان روسی آموز به دست آمد. نخست، نوع خطاها، فراوانی و علت بروز آن ها شناسایی شد، سپس صورت درست خطاها مشخص گردید. یافته های بررسی ها نشان داد که بیشترین فراوانی خطاهای نوشتاری به خطاهای «فرایند جایگزینی حروف صدادار» و خطاهای فرایندهای واجی شامل فرایندهای «تبدیل حروف بی صدا» «حذف» و «همگونی» مربوط می شود.
۵.

تحلیلی منظور شناختی بر ترکیب و همایی گفتمان نماها در متون: کاربردی شدگی نقش گفتمان نماها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترکیب گفتمان نماها کاربردی شدگی نقش گفتمان نماها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۴۹
در آفرینش گفتمان نویسنده و گوینده روابط بین واحدهای گفتمان را ایجاد می کنند و مخاطب هم برای تفسیر گفتمان این روابط را  کشف می کند. نظامِ  تولید و شناسایی روابط میان گفتمان ها با بهره گیری از  گفتمان نماها محقق می شود که بر پایه قواعدی فراگفتمان مدار به مدیریت این نظام می پردازند. ولی مسئله ترکیب این عناصر موضوع مهمی است و لازم است آثار آن در مدیریت گفتمان بررسی شود. همچنین، ترکیب این عناصر گفتمان شناختی به صورت چند زبانه بررسی نشده است. مقاله حاضر، با روشی توصیفی و کیفی به مطالعه ترکیب گفتمان نماها در پیکره های انگلیسی، عربی، و فارسی بر اساس نظریه گفتمان شناختی انسجام (Schiffrin, 1987; Schiffrin, 2006) و الگوهای تحلیلی گفتمان نما (Fraser, 2006) و نقش نما (Brinton, 1996) پرداخته است. یافته ها نشان داد که از میان گفتمان نماهای تفصیلی، تقابلی، استنباطی و توالی، رتبه اول ترکیب و همایی با 96% به گفتمان نماهای تفصیلی، رتبه دوم با 62% به گفتمان نماهای تقابلی، و رتبه های سوم و چهارم با 54% و 15%  به گفتمان نماهای استنباطی و توالی متعلق است. در ترکیب گفتمان نماها، نخستین گفتمان نما رابطه ای عام را نشان می دهد و گفتمان نمای دوم به بازنمایی رابطه ای ویژه می پردازد. واکاوی دقیق نقش منظورشناختی این عناصر فراگفتمانی در این پیکره ها منجر به کشف یک منظومه سیال طیف نقشی شش وجهی برای گفتمان نماها گردید. این فرایند سیال و متغیر در آفرینش و تفسیر گفتمان، تحت تأثیر مثلث منظورشناختی فراتفسیر، فراارتباط، و فراگفتمان به وجود می آید. در نتیجه تعامل این سه عنصر، نظام کاربردی شدگی پدیدار می شود. این فرایند سبب ایجاد استنباطات جدید، پیچیده، و خلاق در نقش گفتمان نماها می گردد که همیشه هم در حال تغییر و نوآوری است.
۶.

درباره دو ترکیب اوستایی aǝm.mǝrǝṇcō و upā.θβaiieiti در ویشتاسپ یشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اوستا زند ویشتاسپ یشت ویشتاسپ زردشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۱۸۸
متنِ اوستاییِ ویشتاسپ یشت، بخشی از اوستای متأخر و مشتمل بر هشت فرگرد و شصت و پنج بند است. از این متن برگردان پهلوی، زند، هم در دست است. در این یشت، زردشت با خطاب «ای پسر» چکیده هایی از اصول دین را به همان شیوه ای که اهوره مزدا در فرگرد نوزدهم وندیداد برای زردشت بیان می کند، به ویشتاسپ می آموزد. ویشتاسپ یشت، احتمالاً، متعلق به نسک دوم از بیست ویک نسک اوستای ساسانی به نام «ویشتاسپ ساست» بوده است. متن اوستایی متأخر و پر از ابهام است. حالت های صرفی واژه ها، اغلب نادرست و گاه از میان رفته است. بخش هایی از متن وام گرفته از قسمت های دیگر اوستا به ویژه وندیداد است. در این پژوهش، دو ترکیب اوستایی aǝm.mǝrǝṇcō و upā.θβaiieiti از این یشت تجزیه و تحلیل می شوند و خوانش و معانی تازه ای برای آن ها پیشنهاد می شود.
۷.

معرفی الگوی روایت محور هَیَجامَدی در بازنگری کتاب های تاریخ زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ زبان فارسی روایت هَیجامَد الگوی روایت محور هَیَجامَدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۶ تعداد دانلود : ۱۶۶
یکی از  نکته های مهمی که باید در تهیه و تدوین کتاب های درسی به آن توجه شود، در نظر گرفتن ویژگی ها و نیازهای دانشجویان است. از جمله این ویژگی ها، توجه به تمایلات عاطفی آنان است. برای بهره گیری از این ویژگی می توان ابزار روایت را به کار گرفت، زیرا به نظر می رسد روایت سبب افزایش انگیزه دانشجویان در یادگیری می شود. از سوی دیگر، هیجانات از جمله نیازهای اجتناب ناپذیر در فرآیند آموزش و یادگیری است. از این رو، برای پوشش این نیاز و افزایش هیجانات مثبت دانشجویان می توان از الگوی هَیَجامَد در کنار روایت در طراحی کتاب های درسی استفاده کرد. هَیَجامَد تلفیقی از دو واژه (هیجان و بسامد) است که به  هیجانات متأثر از استفاده حواس گوناگون در یادگیری توجه می کند و متشکل از سه مرحله هیچ آگاهی (تهی)، برون آگاهی (شنیداری، دیداری و لمسی-حرکتی) و درون آگاهی (درونی و جامع) است. در پژوهش حاضر برای بازنگری محتوای آموزشی کتاب های تاریخ زبان فارسی و بهبود وضعیت موجود، الگوی روایت محور هَیَجامَدی به عنوان الگوی پیشنهادی برای تهیه و تدوین کتاب های تاریخ زبان فارسی معرفی شده است. بر مبنای این الگو، محتوای درس در قالب داستان گنجانده می شود و در طول داستان برای بهره گیری از حواس مختلف شنیداری، دیداری، لمسی-حرکتی و تولید هیجانات ناشی از بهره گیری از این حواس از لوح فشرده و نرم افزارهای صوتی، تصاویری مرتبط با موضوع و فعالیت های عملی به کار برده می شود. به نظر می رسد با بهره گیری از الگوی روایت محور هَیَجامَدی در بازنگری کتاب های تاریخ زبان فارسی بتوان به دانشجویان در یادگیری و یادسپاری مطالب تاریخ زبان فارسی کمک کرد.                                                                                                                                                  
۸.

نفرین در زبان عامیانه بر اساس روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان فارسی فرهنگ عامیانه زباهنگ نفرین تحلیل محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۲۶۵
بخش قابل توجهی از فرهنگ و روحیات گویشوران در جامعه زبانی را می توان در زبان آن ها یافت؛ از این روی، نفرین ها به عنوان یک بخش از زبان و فرهنگ، قابلِ بررسی است. پژوهش حاضر، به روش توصیفی-تحلیلی و با هدف طبقه بندی مضمونیِ نفرین های فارسی به شیوه تحلیل محتوا در چارچوب نظری رابطه متقابل زبان و فرهنگ (زباهنگ) انجام شد. نخست، با بررسی تمام گونه ها و نمونه های نفرین های ثبت شده در فرهنگ های معتبر زبان عامیانه، دویست و بیست و پنج نفرین گرد آوری شد. پس از گرد آوری داده ها و انتخاب هر نفرین به عنوان واحد تحلیل،  با استفاده از شیوه کد گذاری محوری مضامین اولیه بر اساس محتوا استخراج و در مرحله دوم کدگذاری مضامین اصلی نفرین ها مشخص شد. یافته های پژوهش نشان داد که دویست و بیست و پنج نوع نفرین ثبت شده در منبع های دیگر را می توان بر مبنای طبقه بندی محتوایی نفرین های فارسی، در ده مضمون اصلی مرگ، درد و بیماری، خیرندیدن و بدبختی، عضو و نقص فیزیکی، رزق و روزی، مصیبت، حساب و کتاب، شرافت خانوادگی، بی سعادتی و پس از مرگ دسته بندی کرد. این ده مضمون و فراوانی های مربوط به آن ها انعکاسی از درجه تأثیر ارتباط متقابل فرهنگ و زبان در استفاده از نفرین هاست. یافته ها نشان داد که فراوان ترین مضمون در نفرین های زبان فارسی از آنِ طبقه مرگ است (فراوانی= 94 نوع، معادل 77. 41 درصد). نفرین های دارای کمترین فراوانی دربردارنده مضمون بی سعادتی و مضمون زندگی پس از مرگ هستند که هر یک فقط 33. 1 درصد داده ها را تشکیل می دهند. اگرچه این یافته ها نمایانگر فراوانی بالای نفرین های مربوط به مرگ در زبان فارسی هیتند، پژوهش های بیشتری برای درک بهتر آن ها در پیکره های نوشتاری و گفتاری فارسی پیشنهاد می شود.
۹.

نقش برخی تفاوت های فردی در درک استعاری زمان در زبان فارسی: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان استعاره تفاوت های فردی ناظرمتحرک زمان متحرک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۱۸۹
یکی از اساسی ترین و مبهم ترین تجربه های بشری که بخشی از پیچیدگی و غنای زبان را شکل می دهد، مقوله «زمان» است. زمان به تنهایی قابل درک و تجربه نیست. از این رو، در قالب مقوله «فضا» درک و تجربه می شود. به طور کلی، دو رویکرد مختلف نسبت به عبارت های زمانی اشاره ای نمایان است: یکی استعاره ناظر متحرک و دیگری استعاره زمان متحرک. از دیدگاه ناظرمتحرک، زمان ثابت درک می شود و ناظر خودش به سمت زمان حرکت می کند. ولی در دیدگاه زمان متحرک، زمان به عنوان چیزی در حال حرکت درک می شود و ناظر نسبت به آن ثابت است.  هدفِ پژوهش حاضر، بررسی نقش برخی تفاوت های فردی در درک استعاری زمان در زبان فارسی است. این تفاوت ها شامل تفاوت در شیوه زندگی (دانشجویان در مقابل کارمندان دانشگاه)، اهمال کاری، وظیفه شناسی و برون گرایی است. به این منظور، به پیروی از دافی و فیست (Duffy & Feist, 2014) و بر اساس پرسش مبهم جلسه چهارشنبه بعد مک گلون و هاردینگ (McGlone & Harding, 1998) سه آزمایش طراحی شد. یافته های به دست آمده از این سه آزمایش با آزمون های آماری همخوانی خی دو و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین متغییرهای پژوهش به شرح زیر ارتباط وجود دارد: (1) شیوه زندگی (دانشجویی در مقابل کارمندی)، بر درک استعاری عبارت زمانی مبهم جلسه چهارشنبه بعد تأثیر معناداری دارد، (2) افزون بر این، اهمال کاری و وظیفه شناسی دانشجویان  فارسی زبان بر درک درک استعاری عبارت زمانی مبهم جلسه چهارشنبه بعد تأثیر معناداری دارد، و (3) همچنین، برون گرایی دانشجویان  فارسی زبان  بر درک درک استعاری عبارت زمانی مبهم جلسه چهارشنبه بعد تأثیر معناداری دارد.
۱۰.

نمود و تلویحات ایدئولوژیک آن در ترجمه با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر نمود نقد ترجمه تحلیل گفتمان انتقادی ایدئولوژی قدرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۲۲۱
بیشتر پژوهش های انجام شده درباره ترجمه، از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی بهره می گیرند که تولیدات و تفسیرهای گفتمانی را با ایدئولوژی حاکم بر جامعه مرتبط می داند. آن چه در نگاه نخست اشتباه ترجمه شده (حذف، اضافه، جابه جاشده و به طور کلی ساخت شکنی شده) در واقع ساختار، فرآیندها، هنجارها و محدودیت های اجتماعی سیاسی مشخصی را برجسته می کند که ترجمه ها تحت آن ها تولید و دریافت می شوند. بنابراین نقد ترجمه به آشکار کردن و نقد رفتارها و روابط اجتماعی سیاسی کمک می کند (Schaffner, 2004, p.124). این برجسته سازی هاوحاشیه رانی ها سازوکار مشترک حاکم بر کردار ها و رفتارهای گفتمان سیاسی است که در سطح جمله و بالاتر از آن عمل می کند و شیوه ای است برای حفظ و استمرار قدرت (Soltani, 2004, p. 171). هدف پژوهش، بررسی تغییرات نمود در ترجمه و امکان تلویحات ایدئولوژیکی فرآورده این تغییرات از سوی مترجم است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و اسنادی و نقد ِمقابله ای بوده و با الگوگیری از مدل سه وجهی فرحزاد (Farahzad, 2012) که ترکیبی از تحلیل گفتمان انتقادی، راهکارهای ترجمه ای و بینامتنیت در سطح متنی انجام شده است. در این پژوهش هر جمله زبان پیشین با معادل آن در زبان پسین یک به یک به لحاظ نمود مقایسه شدند. در بررسی نمود از زندگینامه سه چهره سرشناس سیاسی (اوباما، کلینتون و بوتو) استفاده شد که هر کدام از منظر قدرت حاکم بر جامعه ایران جایگاه اجتماعی-سیاسی خاصی دارند. بررسی سابقه سیاسی در خصوص برخی ازاین چهره ها حاکی ازموضع گیری های دولت ایران بر علیه ایشان وتأثیر این موضع گیری ها دربازنمایی رویدادها و نمایش ایدئولوژیکی آن درجامعه بوده که تأثیرات آن برترجمه غیرقابل انکار می نماید. به اعتقاد نگارنده تلویحات ایدئولوژیکی حاصل از زمان نمود در این آثار ترجمه شده در تلاش برای نشان دادن چهره خاصی از فرد است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹