مطالب مرتبط با کلیدواژه

ذات گرایی


۴۱.

ذات گرایی جدید و حدود تأثیر دین بر علوم(با تأکید بر رویکرد مصباح یزدی)(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ذات گرایی حقیقی اعتباری توصیفی توصیه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۹۶
ذات گرایی جدید در تقابل با کلّ ضدّذات گرایی مابعدنیوتنی تا حال حاضر و روایت جدیدی از ذات گرایی قدیم است. جناب استاد مصباح یزدی، که در سنّت ذات گرایی قدیم قرار دارند، دارای دیدگاهی است که در توافق با ذات گرایی جدید است. طبق ذات گرایی جدید، حقایق دارای ذوات و خواص ذاتی حقیقی و اعتبارات دارای ذوات و خواص ذاتی اعتباری اند. ذوات و خواص ذاتی موضوعات تجربی از طریق تجربه، موضوعات عقلی از طریق عقل، و موضوعات اعتباری(اعم از اعتبارات تجربی و نقلی، و اعم از اعتبارات توصیفی و توصیه ای) از طریق اعتبارات غیردینی و دینی قابل اکتساب و شناسایی می باشند. طبق رویکردی که مصباح یزدی در باب روش و در باب علم دینی دارند، علوم تجربی و نیمه ی تجربی علوم اجتماعی و رفتاری به تبع تجربه، علوم عقلی محض به تبع عقل، علوم عقلی غیرمحض به تبع عقل و منابع عقلی دین، و علوم نقلی و نیمه ی نقلی علوم اجتماعی و رفتاری به تبع نقل و منابع نقلی دین قابل اکتساب می باشند. بر این اساس، رسالت دین بر تأیید برخی علوم، تهذیب برخی علوم، و تأسیس برخی دیگر است.
۴۲.

تحلیلِ روایتِ تاریخی_هگلیِ دانتو از استحاله شیء روزمره به اثر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرتور دانتو زمینه اجتماعی - فرهنگی تفسیر تاریخ گرایی سوژه محوری ذات گرایی اثر هنری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۳۴
آرتور دانتو (2013-1924) فیلسوفِ معاصر، برای دستیابی به تعریفِ هنر، ضمن ردِّ دیدگاههای پیشین و مخالفتِ صریح با ذات گراییِ مفهومِ هنر، با نگاهِ کاملاً متفاوتی، درصددِ تبیینِ رویکردی جدید در مواجهه با آثار هنریِ چالش برانگیزِ معاصر است. او با روی گردانی از دیدگاهِ کانتیِ مسلّط بر نظریه های هنر تا اواسطِ قرنِ بیستم، نظریه خود را تحتِ تأثیرِ هگل و بر مبنای زمینه تاریخیِ روندِ ارتقایِ شیء عادی به اثر هنری بنا می نهد. بر این اساس، زمینه ای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی لازم است تا ابژه ها، مشروعیتِ اثر هنری بودن را کسب کنند. از نظر او به واسطه نوعِ نگاهِ هنرمند (در بسترِ تاریخی) به شئ عادی و نحوه ارائه او، روایتِ تازه ای از یک امر معمولی پدید می آید و آن را به عنوان مفهوم و معنایی متجسّد درمی آورد که منجر به استحاله به یک اثر هنری می شود. از آنجا که درکِ محتوای فکریِ اثر و دستیابی به معنای اثر، کنشی فعّالانه از سوی ناظرِ اثر را می طلبد، تأکیدِ بیش از حدِّ نظریه او بر سوژه محوری، تفاسیرِ شخصی را سبب می شود. همچنین با توجه به اینکه نظریه هنرِ دانتو بر فاصله اثرِ هنری از دنیای واقعی تمرکز دارد (اثرِ هنری، ابژه واقعی نیست)، نسبتِ اثر با جهانِ واقع، زیرِ سؤال می رود و با خصائصی که برای اثر هنری قائل می شود، خود به نوعی گرفتارِ ذات گرایی می شود. این مقاله در پیِ سؤالِ چه چیزی اثرِ هنری را اثرِ هنری می کند؟ با بررسی و توصیفِ آرایِ دانتو، ضمنِ اشاره به آثارِ هنریِ موردِ ارجاعِ وی، عواملِ مؤثر در نظریه او را واکاوی می کند تا نهایتاَ به تحلیلِ برخی ایراداتِ این تلقی از مفهومِ هنر بپردازد.
۴۳.

جستاری در باب رسانه با نظر به آراء هیدگر و پستمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رسانه فلسفه رسانه ذات گرایی تکنولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۳۴
رسانه های مدرن را به سبب تأثیرشان بر زندگی بشر بی هیچ تردیدی مهم ترین پدیده عصر حاضر باید به حساب آورد. از علم و دین و سیاست و اقتصاد تا شخصی ترین مناسبات روزمره، همه متأثر از پیامدهای این پدیده اند. چنین گستره تأثیری اندیشمندان را به نظرورزی در حوزه رسانه واداشته است. حاصل این پژوهش ها سربرآوردن دانشی جدید در عرصه مطالعات میان رشته ای به نام «فلسفه رسانه» است که از زوایای متعدد به رسانه پرداخته است. در رویکرد به ماهیت رسانه برخی برای آن ذات مستقلی قائل شده اند که آن را به خودی خود شایسته تأمل می سازد، و برخی دیگر رسانه را جز ابزار نمی دانند و معتقدند رسانه فاقد قدرت لازم برای جهت دهی حیات آدمی است و این انسان است که بسته به اراده خود چگونگی بهره گیری از آن را تعیین می کند. مقصود پژوهش حاضر بررسی آراء هیدگر و پستمن در رویکرد به رسانه است. دو متفکری که در حوزه رسانه از جمله ذات گرایان به حساب می آیند و از رهگذر تکنولوژی به آن پرداخته اند و هر دو بر کاربست نحوی «خودآگاهی» در مواجهه با هرگونه تکنولوژی از جمله رسانه به منظور برون رفت از بحران عصر حاضر تأکید دارند.
۴۴.

از ذات گرایی تا پیوندگرایی تاریخی: سهم شرق در سامان نظری تحلیل تمدنی از منظر جامعه شناسی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذات گرایی شرق شناسی اروپامحوری تحلیل تمدنی و آسیا در برابر غرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۶۹
در این نوشتار سعی می کنیم تا نشان دهیم که چارچوب روشی «ذات گرایی تاریخی» (نفی غربی و مفصل بندی خود به عنوان دیگریِ غربی) که مبنای مفهوم پردازی برخی محققان ایرانی از جغرافیای شرق در برابر جغرافیای غرب است، نتیجه ای جز بازتولید چرخه شوم چارچوب های نظری دوگانه «شرق شناسی» و «اروپامحوری» در تحلیل تمدنی ندارد. پرسش اساسی آن است که چطور در زمانه تسلط نظم تمدنیِ مدرنیته غربی، ما غیر غربیان می توانیم بر مبنای ویژگی های تاریخی و جغرافیایی خود سخن گفته، نظم تمدنی خود را مفصل بندی نماییم؟ فرضیه این پژوهش در پاسخ به این پرسش بنیادین، آن است که یک سوژه غیر غربی نمی تواند راه حل «دیگریِ» بودن نظم تمدنیِ مدرنیته غربی را در قالب «ذات گرایی تاریخی» پیش گیرد. استراتژی ذات گرایانه، فرجامی غیر از بازتولید همان مفردات شرق شناسی دانشگاهی غربی به عنوان ماهیت تاریخی شرقی ندارد. برعکس، یک سوژه غیر غربی، زمانی می تواند بر مبنای مفردات تاریخی و جغرافیایی جوامع خود، نظم تمدنی اش را شکل دهد که از یک میراث مشترک جهانی که پیونددهنده او با سوژه غربی است، در قالب یک «پیوندگرایی تاریخی» برای سخن گفتن استفاده کند. یافته های این مقاله نشان می دهد که «جامعه شناسی تطبیقی مبتنی بر تحلیل تمدنی» ساموئل آیزنشتاد متاخر، کاربست پذیرترین نظریه برای بررسی این ادعاست. این نظریه، در عین حالی که از میراثی مشترک به عنوان «شرایط امکانی نظم تمدنی» در تاریخ جهانی سخن می گوید، بر کثرت گرایی «صورت بندی های متمایز نظم ِ تمدنی» و فقدان یک نظم تمدنی هژمونیک در تاریخ جهانی که مدعی «مشروعیت» باشد، تأکید دارد. این نوشتار، چارچوب مفهومی «پیوندگرایی تاریخی» را جایگزین «ذات گرایی تاریخی» در کتاب «آسیا در برابر غرب» شایگان ارائه می دهد. منظور از «پیوندگرایی تاریخی»، بیان یک رابطه «تکاملیِ تک خطی» بین جوامع غربی با غیر غربی نیست که جوامع غیر غربی باید و لاجرم همان مسیر جوامع غربی را در مفصل بندی صورت بندی اجتماعی خود طی کنند؛ بلکه برعکس، «پیوندگرایی تاریخی» به دنبال یک «تاریخ جهانی بدون مرکز» است که غربی و غیر غربی بر مبنای یک میراث مشترک و پیوندگرایانه، هر یک بر مبنای مفردات تاریخی و جغرافیایی جوامع خود، به صورت مستقل سخن بگویند و صورت بندی های متمایز و متفاوتی از نظم تمدنی را در سطح تاریخ جوامع خود تولید کنند. به بیانی «پیوندگرایی تاریخی»، یک «وحدت در عین کثرت» است. روش این مقاله، تاریخ ایده ها یا تاریخ تفکر مبتنی بر رویکرد جامعه شناسی تطبیقی و روش گردآوری داده ها، رجوع به منابع اصیل نظریه پردازان نظم تمدنی است.
۴۵.

بنیان های تربیتی کودک در گفتمان سعدی و مبانی نظری سند تحول بنیادین آموزش و پرورش

کلیدواژه‌ها: تربیت ذات گرایی سعدی سند تحول محیط گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۱۰۷
هدف: این جستار با هدف بازشناسی مبناهای محیط گرایی و ذات گرایی در تربیت کودک در اندیشه سعدی و مقایسه با جایگاه همین مبناها در مبانی نظری سند تحول بنیادین آموزش و پرورش انجام گرفت. روش و مواد: روش انجام مطالعه، کتابخانه ای بود که با مراجعه به منابع و اسناد مرتبط با موضوع انجام شد. اسناد مورد نظر به صورت نظری و هدفمند از دو اثر سعدی به نام بوستان و گلستان و مبانی نظری سند تحول بنیادین آموزش و پرورش انتخاب گردید. واحد نمونه متناسب با مطالعات کتابخانه ای با مراجعه به اسناد انتخاب شده، باب های مربوط به تربیت در دو اثر گلستان و بوستان و متن مبانی نظری سند تحول انتخاب شد. داده ها با کمک فیش برداری و یادداشت برداری گردآوری و با استفاده از روش مرور و تحلیل متن، مورد واکاوی قرار گرفتند. یافته ها و نتیجه گیری: در فرایند گردآوری، تحلیل و مقایسه داده های استخراجی از متون در نهایت، سه رویکرد از هم تفکیک شد که مقوله ی تربیت را از زاویه متفاوتی بررسی کردند: دیدگاه ذات گرایی، دیدگاه محیط گرایی و دیدگاه تلفیقی(ذات گرایی/محیط گرایی). در نتیجه تحلیل ها مشخص شد که سعدی مقوله تربیت را از زاویه ی هر دو رویکرد مدنظر داشت و هر دو عامل (وراثت و محیط) را در چگونگی تربیت مؤثر می دانست. رویکرد کلی مبانی نظری سند تحول نیز همسو با نگرش سعدی یک رویکرد تلفیقی به مقوله تربیت داشت، هرچند در نهایت اراده ء فرد را تعیین کننده معرفی کرده است.
۴۶.

نظریه روح معنا و ایده شباهت خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه روح معنا امام خمینی ویتگنشتاین ذات گرایی ایده شباهت خانوادگی بازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۵۷
براساس نظریه روح معنا، با تقریر امام خمینی، الفاظ براى مفاهیم عامه وضع شده اند. یعنی براى مفهومِ مقید به مصداقِ معین وضع نشده اند؛ گرچه واضع گمان کند که مفهوم منحصر در یک مصداق است. بدین سان، مؤلفه یا روح مشترکی در میان همه الفاظ مشترکی وجود دارد که در یک ارتباط طولی در عوالم مختلف با هم قرار دارند؛ بنابراین، از منظر امام خمینی، در وضع الفاظ براى ارواح معانى، باید آنچه را که جامع بین افراد و محل تناسب و مابه الاشتراک میان آنهاست، مطمح نظر قرار داد؛ اما ویتگنشتاین زمانی ایده شباهت خانوادگی را بیان کرد که ذات گرایی متقدم خود را کنار گذاشت و از تعیّن معنا صرف نظر کرد. مفهوم شباهت خانوادگی در وهله اول با اشاره به مفهوم بازی ایضاح می شود. ویتگنشتاین متأخر معتقد است همان طور که هیچ چیز منحصربه فردی در بازی ها وجود ندارد که در همه آنها مشترک باشد، هیچ چیز منحصربه فردی در کاربردهای مختلف زبان نیز وجود ندارد که در همه آنها مشترک باشد؛ بلکه درست مانند بازی ها، نظامی از همپوشانی و تداخل شباهت ها وجود دارد؛ ولی نظریه روح معنا، برخلاف ایده شباهت خانوادگی، معتقد به ذات یا روح مشترکی است که در الفاظی وجود دارد که با معانی مختلف و در طول هم در عوالم متعدد قرار دارند؛ همان چیزی که ایده شباهت خانوادگی در پی الغای آن است. بدین سان، هدف این مقاله، نقد نظریه روح معنا براساس ایده شباهت خانوادگی است.
۴۷.

واکاوی عینیت تجربه شهودی در هندسه معرفت دینی علامه طباطبایی و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی شهود ذات گرایی علم حضوری علم حصولی علامه فخر رازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۷
شهود از اضلاع مهم هندسه معرفت دینی و از منابع کسب معرفت محسوب می شود. پرسش از عینیت متعلق تجربه عرفانی از سوالات اساسی مطرح در این حوزه است. در پاسخ به این پرسش برخی نظریه ذات گرایی را پذیرفته و برخی دیگر معتقد به ساختارگرایی(زمینه گرایی) هستند. ذات گرایان متعلق تجربه عرفانی، را ذات و حقیقت متعالی می دانند. طرفداران نظریه ساختارگرایی ضمن نفی حکایتگری تجربه عرفانی از ذات واحد، این تجربه ها را معلول فرهنگ، باور و زمینه فکری فرد می دانند. مطالعه و مقایسه دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی در زمینه واقع گرایی و عینیت متعلق تجربه عرفانی از اهداف و موضوع این نوشتار است. روش مطالعه از نوع توصیفی و تحلیلی و با اتکاء به آثار آنها می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که علامه طباطبایی با تقسیم بندی علم به دو قسم علم حضوری و حصولی و بازگشت علم حصولی به حضوری و پذیرش اصل اتحاد علم، عالم و معلوم، تجربه های عرفانی را از نوع علم حصولی و حضوری دانسته که در هر دو نوع، تجربه ذات محقق می شود. از دیدگاه فخررازی در سایه تزکیه درون و تصفیه نفس و رسیدن به احوال و کشفیات عرفانی، انسان به مرتبه ای می رسد که با علم حضوری حقایق را درک می نماید. لذا این احوالات از نوع تجربه ذات و معرفت بخش می باشند. در واقع ذات گرایی وجه اشتراک علامه و فخر است.
۴۸.

ارجاع گرایی و قیاس ناپذیری کوهن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قیاس ناپذیری واقع گرایی علمی ارجاع گرایی ذات گرایی انواع طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۵
هدف: هدف از این مقاله، بررسی نسبت آموزه قیاس ناپذیری کوهن با دیدگاه واقع گرایی در علم بود. روش: روش نیل به هدف ترسیم شده در این مقاله، عبارت از بررسی روایت های فرگه و کریپکی- پاتنم از نظریه ارجاع گرایی و نیز تبیین تعبیرهای آموزه قیاس ناپذیری کوهن است. همچنین مناقشه کوهن و ذات گرایان مطرح و تحلیل می شود. یافته ها: مطابق بررسی ها و استدلال های ارائه شده در این مقاله، آموزه قیاس ناپذیری کوهن در خصوص مفاهیم نظریه های علمی، اصولاً درباره چیزی است که به «معنا»ی فرگه ای نزدیک تر است تا «مدلول». نتیجه گیری: نتیجه این مقاله با استفاده از نظریه علّی ارجاع، دفاع از این تعبیر است که مفاد ادعای کوهن در آموزه قیاس ناپذیری، نمی تواند تهدیدکننده دیدگاه واقع گرایی در علم باشد.
۴۹.

آیا فنّاوری از لحاظ ارزشی جهت دارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فناوری جهت داری بی طرفی ذات گرایی ابزارگرایی تعین گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹
هدف: هدف از نگارش این مقاله، پاسخ به این پرسش مهم بود که آیا فنّاوری ابزاری خنثی است یا جهت و بار ارزشی و اخلاقی دارد. روش: روش نگارش مقاله، تحلیل اسنادی است. برای پاسخ، ضمن ارائه تعریف مختار از فنّاوری و جهت داری، با ذکر چهار دلیل از طرفداران خنثی بودن فنّاوری(ابزارگرایان) و نقد ادلّه آنان(مثل پیت، مطهری، رحیم پور) به ادلّه طرفداران جهت دار بودن فنّاوری با شش گرایش متفاوت پرداخته شده است(مثل هایدگر، فینبرگ، نصر، پستمن، گلشنی، آیدی، وندپول، کروز، سروش و...). سپس ادلّه کسانی مثل ذات گرایان و تعیّن گرایان را جبری و افراطی دانسته و در نهایت، با پذیرش سخن طرفداران تأثیر علوم پیشینی و فرهنگ در فنّاوری و پذیرش مشروط نظریه «وساطت فنّاوری» و «طرح کاربرد» فنّاوری، به موضعی میانه و معتدل می رسد. یافته ها و نتیجه گیری: نویسنده هم افراط ذات گرایان را رد می کند و هم تفریط ابزارگرایان را و خود موضعی اصلاحی در بین آن دو اتخاذ می کند.
۵۰.

ارزیابی علمی طبیعت گرایی هستی شناختی با تکیه بر ذات گرایی برایان الیس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طبیعت گرایی هستی شناختی طبیعت گرایی روش شناختی ذات گرایی مابعدالطبیعه خداباوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۶
از منظر طبیعت گرایی هستی شناختی، وجود علت فراطبیعی برای جهان، در تقابل با علم است و اساساً جهان از چنین علتی بی نیاز است. ازنظرِ طبیعت گراییِ روش شناختی نیز علم و روش آن موفق ترین راهبرد و روش برای فهم ساختار جهان و روابط علّی حاکم بر آن است. با نگاه به موضوع از منظر فلسفه نظری که متعلقی جز جهان خارج ندارد، در می یابیم که علم در حیطه روشی خود سهمی محدود در تبیین طبیعیت دارد و اگر یافته های تجربیِ برآمده از آن در تعامل با مبانی متافیزیکی علم نباشد، نمی تواند نظریات قاطعی در تبیین جهان ارائه دهد و در عرصه هستی شناختی نیز تهی است. به نظر می رسد با درنظرگرفتن پیوند علم و متافیزیک می توان در راستای دفاع از خداباوری –به مثابه عنصر مکمل تبیین نظام هستی- از الهیات فلسفی بهره جُست و ورود علم به حیطه هستی شناسی را امری غیرعلمی و مغالطه آمیز دانست. «الیس» با نظر بر ذات گرایی در علم بر این باورِ واقع بینانه است که موجودات به جای اینکه بی خاصیت باشند، قوا و استعداد هایی دارند که ذات و خواص ذاتی آن ها را تشکیل می دهند و سرشت آن ها را فعال و پرخاصیت می سازند. از این ره آورد روشن می شود که طبیعت گرایی به مثابه روشی در فهم طبیعت مادی، ارزشمند است، بدون اینکه با علت ماورائی در تقابل باشد. طبیعت گراییِ روش شناختی، تلازمی با طبیعت گراییِ هستی شناختی ندارد و آنچه این دو را به هم نزدیک می کند مبانی متافیزیکی علم است که به تنهایی در الهیات و تبیین هستی شناختی طبیعت راه گشاست. در مجموع، ذات گرایی جدید با برقراری تلازم بین خواص ذاتی و هستی اشیا، بنیانی عینی و واقعی بر اثبات مبانی متافیزیکی علم بنا می کند تا الهیات نیز از آن راهی در خداباوری بگشاید.