مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
مدارس
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی گسست برنامه درسی قصد شده دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی با توجه به چالش ها و مشکلات مدیریتی مدارس در ایران بود. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش آن در بررسی سوال اول پدیدارشناسی تأویلی و سؤال دوم تحلیل مضمون بود. برای مصاحبه نیمه ساختارمند تعداد(17)مدیر مدرسه از نمونه گیری دردسترس انتخاب و در گردآوری داده های برنامه درسی مصوب ازنمونه گیری هدفمند با روش گلوله برفی تا مرز اشباع نظری استفاده شد. تجزیه و تحلیل یافته های سؤال اول از طریق کدگذاری؛ باز، محوری وانتخابی،و داده های سؤال دوم با سه روش؛ قالب مضامین، ماتریس مضامین،و شبکه مضامین، با استفاده از نرم افزار(Nvivo10 ) بود. اعتباریابی با از طریق تکنیک کنترل اعضاء و با نظرخواهی و مشاوره با کارشناسان، تعیین پایایی با توافق دو کدگذار به میزان(67٪) محاسبه شد. بر اساس یافته ها سوال اول چالش ها و مشکلات مدیریتی مدارس در (57) کدباز و (35) کدنهایی با (13)مؤلفه آموزشی،(10) مؤلفه پرورشی و (12)مؤلفه اداری- مالی شناسایی و طبقه بندی گردید. یافته ها سوال دوم با (5) مضمون پایه برنامه درسی مصوب توانست صرفاً (8) کد از (35) نهاییِ مربوط به چالش ها و مشکلات مدیریتی مدارس را پوشش دهد. نتایج نهایی نشان داد برنامه درسی مصوب درکاهش چالش ها و مشکلات مدیریتی مدارس مؤفقیت نسبتاً نامطلوبی دارد. در آخر پیشنهادهایی ارائه شده است.
الگوی مدیریت منابع انسانی در مدارس استان سیستان و بلوچستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضع موجود بلوغ مدیریت منابع انسانی در مدارس است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه ی آماری شامل جامعه مورد مطالعه این پژوهش کلیه کارگزاران اصلی دخیل در مدیریت منابع انسانی آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان شامل؛ معلمان، مدیران مدارس و مدیران منابع انسانی بودند. که از طریق نمونه گیری هدفمند، از نوع ملاک محور، نمونه ی مورد نظر انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با هفده نفر از معلمان، هشت نفر از مدیران مدارس و هشت نفر از مدیران منابع انسانی جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش براساس مدل روبرتس در ده بُعد اصلی و نوزده محور اصلی مورد سازماندهی قرار گرفت. این ابعاد شامل فرآیند راهبرد منابع انسانی، توسعه قابلیت سازمانی، کارگزینی، توسعه کارکنان، مدیریت استعداد، مدیریت عملکرد، پاداش و قدردانی، سلامت و ایمنی، ارتباطات داخلی و خارجی و مدیریت داده و سیستم ها مورد سازمان دهی قرار گرفت.
پیشایندها و پیامدهای شایستگی حرفه ای مدیران مدارس با تاکید بر پایداری محیطی و توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی پیشایندها و پیامدهای شایستگی حرفه ای مدیران مدارس با تاکید بر پایداری محیطی و توسعه پایدار می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل صاحبنظران و اساتید حوزه تعلیم و تربیت در شهر تهران بودند که نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شد و در بخش کمی جهت اعتبار یابی الگوی پژوهش، مدیران مدارس متوسطه در شهر تهران به شیوه نمونه گیری تصادفی- طبقه ای انتخاب شدند. در بخش کیفی پژوهش با استفاده از مصاحبه اطلاعات و داده های لازم از صاحبنظران و اساتید حوزه تعلیم و تربیت جمع آوری گردیده و سپس مدل شایستگی حرفه ای مدیران مدارس به عنوان پیشران مؤثر وکلیدی توسعه پایدار براساس پرسشنامه اعتبارسنجی شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA 18 و PLS-Smart 3 استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که مدل شایستگی حرفه ای مدیران شامل توانمندسازهای شایستگی مهارتی، شایستگی مدیریتی و شایستگی های اخلاق و رفتار حرفه ای، توسعه مدیران، شاخصه های اجتماعی مدیران، تأسیس گروه های کاری جهت ارتقای عملکرد و شایستگی سبز، شایستگی های نگرشی، شایستگی های دانشی، شایستگی آموزشی، شایستگی های تجاری سازی دانش- مهارت و فناوری، روحیه پرکاری، اصلاح الگوی مصرف، مشارکت در توسعه و حرکت به سمت اقتدار ملی می شود که منجر به تحقق نتایج روحیه پرکاری، اصلاح الگوی مصرف، مشارکت در توسعه، حرکت به سمت اقتدار ملی، مدیریت تنوع و تکثرو تقویت رابطه انسان با طبیعت می شوند.
تدوین الگوی تدریس اثربخش به منظور ارتقاء سطح آموزشی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین الگوی تدریس اثربخش به منظور ارتقاء سطح آموزشی مدارس است. این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و آشنا به موضوع است. براساس روش نمونه گیری هدفمند، پس از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر، اشباع نظری حاصل و مصاحبه متوقف شد. در این پژوهش جهت دستیابی به روایی، از مشاوران و کارشناسان صاحب نظر در زمینه مدیریت آموزشی استفاده گردید و برای تعیین پایایی، از راهبرد تأیید همکاران پژوهشی استفاده شد، بر این اساس روایی و پایایی تأیید شد. روش تجزیه و تحلیل مورد استفاده در پژوهش حاضر، روش تماتیک بود. براساس نتایج مصاحبه ها، 11 مضمون در قالب 4 مفهوم ویژگی های فردی و علمی معلمان (منزلت اجتماعی معلمان، شخصیت فردی معلم و توانمندسازی معلمان)، مدیریت بهینه کلاس و محیط آموزشی (به کارگیری تکنولوژی آموزشی، مدیریت کلاس و اجرای آموزشی مؤثر، وسایل و تجهیزات آموزشی مناسب)، تدریس فعال و انگیزاننده ( به کارگیری روش های فعال تدریس و اهرم های ایجاد انگیزه ) و تدریس هدفمند (عینی کردن تدریس (یادگیری معنادار)، دانش پژوهی هدف گزینی) شناسایی شد. بر این اساس پیشنهاد می شود به منظور ارتقاء سطح آموزشی مدارس و اثربخش کردن تدریس معلمان از مدل ارائه شده در این پژوهش استفاده شود.
اثربخشی آموزش همدلی درکاهش نشانگان نافرمانی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
215 - 228
حوزههای تخصصی:
کودکان دارای نشانگان نافرمانی افرادی هستند که به دلیل مشکلات عاطفی و هیجانی رفتارهای برون نمود از خود بروز می دهند. یکی از متغیرهای تأثیرگذار در نحوه مراقبت از کودکان در برابر بسیاری از مشکلات برون نمود، همدلی است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش همدلی مبتنی بر مدل روزنبرگ (ارتباط بدون خشونت) در کاهش نشانگان نافرمانی کودکان پیش دبستانی انجام شده است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری همه کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی، رده سنی 5 تا 6 سال در سال تحصیلی 97-1396 بودند که در مهدکودک شادآفرین شهر تهران، منطقه 15 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه از میان کودکان واجد شرایط، 30 کودک بود که به روش نمونه گیری دردسترس، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و گروه کنترل (15نفر) گمارده شدند. آموزش همدلی(زبان زرافه) برای ده جلسه 45 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد، اما برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. ابزار گردآوری داده ها، برای سنجش نافرمانی سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (1385) بود. پس از اجرای سیاهه رفتاری آخنباخ در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، داده ها با نرم افزار SPSS-24 و با بهره گیری از آمار توصیفی و آمار استنباطی (روش کوواریانس چند متغیری) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. یافته های پژوهش نشان دادند که آموزش همدلی در علائم نافرمانی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل مؤثر بوده است، به طوری که موجب کاهش این علائم در گروه آزمایش شده است (0/01>P ). بنابراین، آموزش مهارتهای همدلی به کودکان پیش دبستانی می تواند یکی از راهکارهای روان شناختی مهار نافرمانی در مهدکودکها، مدارس و سایر مراکز اصلاح رفتار باشد.
مطالعه و واکاوی جنبه های تاثیرگذار برعملکرد س ازمانی معلمان در سال اول خدمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
128 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مطالعه و واکاوی جنبه های تاثیرگذار برعملکرد سازمانی معلمان در سال اول خدمت در شهرستان شیراز بود. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل مدارس ابتدایی شهر شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، 59 مدرسه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس ترک زاده و دهقان هراتی (2016) استفاده شد که پس از بررسی روایی و پایایی آن، توزیع و630 نسخه گردآوری شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بعد غالب عملکرد سازمانی معلمان بعد فردی است. از سوی دیگر اگرچه عامل غالبی در عملکرد سازمانی معلمان یافت نشد اما نتایج آزمون فریدمن نشان داد که از دیدگاه معلمان، عامل توانایی دارای بیش ترین رتبه اولویت و عامل سیاست دارای کم ترین رتبه اولویت بود. به علاوه عوامل عملکرد سازمانی تنها با ویژگی های جمعیت شناختی جنسیت و وضعیت استخدامی تفاوت معناداری را نشان دادند؛ این در حالی بود که بین ابعاد عملکرد سازمانی و عوامل آن با سایر ویژگی های جمعیت شناختی مورد مطالعه تفاوت معناداری یافت نشد.
بررسی رابطه یادگیری سازمانی با کیفیت تدریس معلمان: مطالعه موردی شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
170 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین یادگیری سازمانی با کیفیت تدریس معلمان مدارس شهر بندرعباس انجام شد.روش: تحقیق حاضر از حیث هدف کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان زن و مرد مقطع متوسطه دوم شهر بندرعباس به تعداد 800 نفر در سال تحصیلی98 -1397 تشکیل داد. جهت تعیین تعداد نمونه آماری از جدول کرجسی و مورگان (1970) استفاده شد و با توجه به تعداد جامعه آماری تعداد افراد نمونه آماری پژوهش 261 نفر تعیین گردید. با توجه به این که جامعه آماری شامل دو گروه زن و مرد بود برای انتخاب نمونه آماری پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. جهت گردآوری داده های تحقیق نیز از پرسشنامه کیفیت تدریس کوشی (1392) و یادگیری سازمانی نیف (2001) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss ویراست 20 در سطح معنی داری 05/0 و با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین یادگیری سازمانی با کیفیت تدریس معلمان رابطه معناداری وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که از بین متغیرهای نه گانه وارد شده به مدل مورد نظر متغیرهای فرهنگ یادگیری سازمانی، کار گروهی، اشتراک دانش، رهبری مشارکتی، توسعه شایستگی کارکنان به صورت مثبت و معناداری توانستند کیفیت تدریس معلمان مدارس را پیش بینی کنند.(P<0.001)نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش یادگیری سازمانی در مدارس موجب می شود که الگوهای ذهنی جدید و گسترده ای در میان معلمان پرورش یابد و آنها می آموزند که چطور با یکدیگر بیاموزند.
آسیب شناسی مدارس در تجربه زیسته دانش آموزی از دیدگاه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی آسیب شناسی مدارس در تجربه زیسته دانش آموزی از دیدگاه دانشجویان بود. روش شناسی: روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان با تعداد 10440 نفر در سال 400-1399 بود که از میان آنها 18 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روایی مصاحبه از طریق دقت در مطرح کردن سؤالات، بکار نگرفتن نظرات شخصی محقق در مصاحبه و تأیید مشارکت کنندگان از فهم صحیح محقق از تجارب آنها حاصل گردید. روایی سؤالات مصاحبه توسط اساتید صاحب نظر در حوزه تعلیم و تربیت تأیید گردید. به منظور تأیید پایایی نیز میزان توافق از طریق ضریب همبستگی پیرسون 96% محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش آسیب های ناشی از مدارس در چهار مضمون اصلی آموزشی، تربیتی، تعاملی و محیطی-فیزیکی، 12 مضمون فرعی و ۲۷۴ کد اولیه جای گرفتند. مضمون اصلی آموزشی، شامل چهار مضمون فرعی ضعف در روش های تدریس، ضعف در محتوا، ضعف در نظام ارزشیابی و ضعف در صلاحیت های حرفه ای عوامل انسانی مدرسه؛ مضمون اصلی تربیتی، شامل دو مضمون فرعی ضعف در روش های تربیتی و ضعف در تربیت دینی به طور خاص؛ مضمون اصلی تعاملی، شامل مضامین فرعی مرتبط با تعامل عوامل انسانی مدرسه با دانش آموز و مضمون اصلی محیطی-فیزیکی، شامل دو مضمون فرعی فضای حاکم بر مدرسه و ارائه امکانات و تجهیزات می شدند. علت های بروز آسیب ها شامل ضعف در سیستم گزینش معلمان و مدیران، نبود برنامه ریزی دقیق و جامع و موارد دیگر بودند. پیامدهای ناشی از آسیب ها نیز شامل مدرسه گریزی، احساس اضطراب نسبت به مدرسه، کاهش انگیزه پیشرفت و موارد دیگر بودند.بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر آسیب های چهارگانه آموزشی، تربیتی، تعاملی و محیطی-فیزیکی باعث ناکارآمدی و ضعف های اساسی در نظام تعلیم و تربیت شدند که نیاز به اقدام جدی جهت رفع آنها و بهبود وضعیت نظام آموزشی است. نتایج پژوهش حاضر می تواند زمینه بازنگری و ایجاد تغییرات اساسی در نظام تعلیم و تربیت را فراهم آورد.
ارائه و اعتباریابی ابزار سنجش رهبری فرهنگی در مدیران مدارس استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه و اعتباریابی ابزار سنجش رهبری فرهنگی در مدیران مدارس استان قم انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی - همبستگی بود. جامعه این پژوهش مدیران مدارس استان قم در سال تحصیلی 99-1398 بودند که تعداد آنها 944 نفر بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 274 نفر برآورد که با توجه به ریزش های احتمالی تعداد 300 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند، اما به دلیل 10 پرسشنامه مفقوده تحلیل ها برای 290 نفر انجام شد. برای رهبری فرهنگی پرسشنامه محقق ساخته 129 گویه ای با طیف لیکرت 5 درجه ای طراحی و شاخص های روانسنجی آن مورد بررسی قرار گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر متخصصان و روایی سازه ابزار با روش تحلیل عاملی اکتشافی و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS نسخه 25 بررسی شد.یافته ها: نتایج نشان داد که روایی محتوایی ابزار با نظر متخصصان تایید و بررسی روایی سازه حاکی از آن بود که تعداد 11 گویه به دلیل بار عاملی کمتر از 3/0 از ابزار حذف و ابزار نهایی 118 گویه داشت. پرسشنامه سنجش رهبری فرهنگی در مدیران مدارس دارای 25 عامل بود که بار عاملی و روایی همگرای همه عامل ها بالاتر از 5/0 و پایایی همه آنها بالاتر از 70/0 بود.بحث و نتیجه گیری: پرسشنامه سنجش رهبری فرهنگی در مدیران مدارس با 25 عامل دارای شاخص های روانسنجی مناسبی بود. بنابراین، مسئولان
طراحی و ارائه الگوی مسئولیت اجتماعی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئولیت اجتماعی در مدارس نقش موثری در عملکرد و موفقیت مدارس دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارائه الگوی مسئولیت اجتماعی مدارس انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی مبتنی بر نظریه اشتراوس و کوربین (1998) بود. جامعه پژوهش خبرگان مسئولیت اجتماعی مدارس کشور ایران در سال 1399 بودند. حجم نمونه طبق اصل اشباع نظری 15 نفر برآورد که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA-12 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مسئولیت اجتماعی مدارس دارای 98 مفهوم و 28 مقوله فرعی در 8 مقوله اصلی شامل مسئولیت های قانونی و مسئولیت های اخلاقی (شرایط علی)، مسئولیت های عمومی و بشردوستانه (پدیده محوری)، مسئولیت های اجتماعی و سیاسی (شرایط مداخله گر)، مسئولیت های اقتصادی (شرایط زمینه ای)، مسئولیت های زیست محیطی و دانش افزایی ذینفعان (راهبردها) و آگاهی و همکاری (پیامدها) بود.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها الگوی پژوهش حاضر می تواند یک راهنما برای متخصصان و برنامه ریزان باشد و آنان بر اساس آن برنامه هایی جهت ارزیابی و بهبود مسئولیت اجتماعی مدارس طراحی و اجرا نمایند.
ارائه مدلی برای ارتقاء رهبری مثبت گرا در بین مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
107 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف: رهبری مثبت گرا در بین مدیران مدارس می تواند برای نظام آموزش وپرورش مزیت رقابتی ایجاد نماید. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای ارتقاء رهبری مثبت گرا در بین مدیران مدارس انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این مطالعه همه مدیران مدارس استان فارس به تعداد 950 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 365 مدیر از میان آنها با روش نمونه ای تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه محقق ساخته ارتقاء رهبری مثبت گرا در مدیران مدارس (30 گویه) گردآوری که روایی و پایایی آن مناسب ارزیابی شد و برای تحلیل آنها از روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که ارتقاء رهبری مثبت گرا در مدیران مدارس 30 گویه در 3 بعد فردی (11 گویه)، سازمانی (13 گویه) و محیطی (6 گویه) داشت؛ به طوری که بار عاملی هر 30 گویه و همه ابعاد بالاتر از 40/0، میانگین واریانس استخراج شده آنها بالاتر از 50/0 و آلفای کرونباخ و ترکیبی آنها بالاتر از 70/0 بود. همچنین، شاخص های برازش مدل ارتقاء رهبری مثبت گرا در بین مدیران مدارس حاکی از برازش قابل قبول مدل مذکور بود و این مدل بر هر سه بعد فردی، سازمانی و محیطی اثر معنادار مستقیم داشت (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، نظام های آموزشی و مدارس جهت تحقق اهداف و دستیابی به مزیت رقابتی می تواند زمینه را برای بهبود جنبه های فردی، سازمانی و محیطی رهبری مثبت گرا در بین مدیران مدارس از طریق گویه های هر یک از آنها فراهم نمایند.
بررسی وضعیت توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
152 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف: پس از وقوع شبکه جهانی وب، اینترنت اشیا با توجه به افزایش چشمگیر اینترنت میتواند انقلاب بعدی باشد و این سازه به دنبال ایجاد پلی بین دنیای واقعی و مجازی است که توانمندی ایجاد شبکه ای یکپارچه از میلیاردها اشیاء با قابلیت اتصال بیسیم به یکدیگر جهت تبادل اطلاعات را دارد لذا با توجه به اهمیت اینترنت اشیاء در مدارس امروزی، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کمّی بود. جامعه پژوهش مدیران و برنامه ریزان آموزش وپرورش و مسئولان دانشگاه های شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 281 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه محقق ساخته توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی با 26 گویه بود که داده های آن با روش تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی دارای 26 گویه در 7 مولفه حذف محدودیت زمان (با سه گویه اتصال در هر ساعت، استفاده بدون محدودیت و بهره گیری آفلاین)، حذف محدودیت مکان (با چهار گویه استفاده در هر مکان، استفاده در مدرسه و خانه، بهره گیری بدون تجهیزات خاص و قابلیت استفاده با رایانه)، کاهش هزینه های زیرساختی (با چهار گویه اشتراک گذاری آموزش ها، انتقال بی واسطه آموزش، حذف امکانات زیرساختی ویژه و اتصال بی واسطه به سیستم)، مدیریت دانش (با سه گویه خلق دانش، انتقال دانش و توزیع دانش)، صلاحیت حرفه ای (با سه گویه صلاحیت شناختی، صلاحیت دانشی و صلاحیت مهارتی)، فناوری اطلاعات (با سه گویه خودکارسازی جریان اطلاعات، دسترسی راحت به اطلاعات و تغییر شکل سازمان) و اثربخشی نظام آموزشی (با شش گویه آموزش کارآمد، الگوهای رفتاری متناسب با زمان، استعدادمحوری متناسب با نیاز آینده، تطابق درون داد مدارس با انتظارهای آینده، رضایت بخشی فرآیند آموزشی و ارائه خدمات آموزشی رضایت بخش متناسب با نیاز آینده) بود. در این مطالعه، بار عاملی هر 26 گویه بالاتر از 40/0، بار عاملی هر 7 مولفه بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراج شده آنها بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی آنها بالاتر از 70/0 بود. همچنین، یافته های آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که میانگین هر 7 مولفه به طورمعناداری بالاتر از میانگین فرضی جامعه بود (P<0.001). نتیجه گیری: با توجه به اهمیت اینترنت اشیاء در مدارس و از آنجایی که میزان همه مولفه های آن اندکی بالاتر از میانگین فرضی جامعه بود، پیشنهاد می شود که بر اساس پرسشنامه پژوهش حاضر برنامه های کارآمد و کاربردی برای توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی طراحی و اجرا شود.
شناسایی مولفه های نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی به منظور ارائه الگوی جامع برای آموزش وپرورش دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
295 - 304
حوزههای تخصصی:
هدف: نظارت و راهنمایی در آموزش وپرورش نقش مهمی در کاهش مشکلات و ارتقای عملکردها دارد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی مولفه های نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی به منظور ارائه الگوی جامع برای آموزش وپرورش دولتی ایران بود.
روش: با توجه به هدف، این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش اساتید رشته علوم تربیتی و خبرگان آموزش وپرورش استان هرمزگان بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر فرم اطلاعات جمعیت شناختی و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی تایید و پایایی آنها با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 80/0 محاسبه شد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که مولفه های نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی به منظور ارائه الگوی جامع برای آموزش وپرورش دولتی ایران شامل 53 مفهوم، 14 مولفه و 8 مقوله بود. در الگوی مذکور مقوله ها شامل رهبری در بهسازی آموزشی (شامل مولفه های شناخت مشکلات و بهبود آموزشی)، رهبری در بهسازی برنامه درسی (شامل مولفه های استراتژی حرفه ای و مهارت های حرفه ای و اجتماعی)، رهبری در بهسازی کارکنان (شامل مولفه های اخلاق مداری حرفه ای، اخلاق مداری روابطی و مهارت های تفکر انتقادی)، مهارت نظری و علمی (شامل مولفه های آشنایی با تئوری و توانمندی عملی)، مهارت فنی و فناوری (شامل مولفه های سواد رسانه ای و بهبود فنی و فناوری)، مهارت اخلاقی و حرفه ای (شامل مولفه هدفمند و تلاشگر)، مهارت مدیریت و رهبری (شامل مولفه اقتدارگرا) و مهارت ارتباطی (شامل مولفه روابط دوستانه و قابل اعتماد) بودند. در نهایت، الگوی جامع نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی برای آموزش وپرورش دولتی ایران ترسیم شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه و الگوی جامع نظارتی طراحی شده برای راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی برای آموزش وپرورش دولتی ایران، می توان گام موثری در جهت بهبود وضعیت سازمان آموزش وپرورش ایران برداشت.
طراحی مدل مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
314 - 326
حوزههای تخصصی:
هدف: تکنولوژی آموزشی و مدیریت آن نقش مهمی در بهبود وضعیت آموزشی دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران انجام شد.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، آمیخته (کیفی و کمّی) بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی خبرگان حوزه مدیریت آموزشی و تکنولوژی آموزشی و مدیران مناطق آموزش وپرورش شهر تهران در سال 1400 بودند. نمونه این بخش تعداد 14 نفر بودند که این تعداد طبق اصل اشباع نظری و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش در بخش کمّی مدیران و معلمان دوره دوم متوسطه منطقه 19 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه این بخش تعداد 169 نفر بودند که این تعداد طبق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود که شاخص های روان سنجی آنها مورد بررسی و تایید قرار گرفت. داده های این مطالعه در بخش کیفی با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA-12 و داده های این مطالعه در بخش کمّی با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و LISREL-8.8 تحلیل شدند.
یافته ها: در بخش کیفی، یافته های این پژوهش نشان داد که برای مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران 55 مضمون پایه، 15 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر شناسایی شد؛ به طوری که شامل مضامین فراگیر مدیریت دانش تکنولوژی آموزشی (با 5 مضمون سازمان دهنده فراگیری دانش تکنولوژی آموزشی، اشتراک گذاری دانش تکنولوژی آموزشی، کاربرد دانش تکنولوژی آموزشی، تحلیل دانش تکنولوژی آموزشی و ارزیابی دانش تکنولوژی آموزشی)، منابع و امکانات تکنولوژی آموزشی (با 3 مضمون سازمان دهنده منابع انسانی، منابع فیزیکی و محتوای آموزشی)، کنترل و هماهنگی بر تکنولوژی آموزشی (با 3 مضمون سازمان دهنده هماهنگی بین سیاست های آموزشی، هماهنگی بین همکاران و نظارت و کنترل بر نحوه اجرا) و زیرساخت های تکنولوژی آموزشی (با 4 مضمون سازمان دهنده زیرساخت های فناوری، زیرساخت های مالی، زیرساخت های دانشی و زیرساخت های فرهنگی و اجتماعی) بودند. در بخش کمّی، یافته های این پژوهش که مدل مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران بر هر چهار عامل مدیریت دانش تکنولوژی آموزشی، منابع و امکانات تکنولوژی آموزشی، کنترل و هماهنگی بر تکنولوژی آموزشی و زیرساخت های تکنولوژی آموزشی اثر مستقیم و معنی دار داشت (P<0.05).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، جهت بهبود مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران می توان زمینه را برای تحقق و بهبود مدیریت دانش تکنولوژی آموزشی، منابع و امکانات تکنولوژی آموزشی، کنترل و هماهنگی بر تکنولوژی آموزشی و زیرساخت های تکنولوژی آموزشی فراهم نمود.
ابعاد تربیتی فعالیت های فوق برنامه مدارس مبتنی بر سیره امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
444 - 454
حوزههای تخصصی:
روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه این پژوهش پژوهشگران و اساتید دانشگاهی خبره در حوزه آموزش وپرورش و حوزه علمیه آشنا به حیطه پژوهش بودند. نمونه پژوهش 17 نفر بودند که طبق اصل اشباع نظری و بر اساس روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. در این مطالعه جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت و داده های حاصل از اجرای آن با روش تحلیل مضمون تحلیل شدند.
یافته ها: در این مطالعه مشخص شد که برای فعالیت های فوق برنامه مدارس مبتنی بر سیره امام رضا (ع) تعداد 67 مضمون پایه، 41 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر شناسایی شد. در مطالعه حاضر، پنج مضمون فراگیر شامل خودسازی (با 5 مضمون سازمان دهنده و 12 مضمون پایه)، توانایی تصمیم گیری و حل مسئله (با 4 مضمون سازمان دهنده و 7 مضمون پایه)، رشد روابط اجتماعی (با 9 مضمون سازمان دهنده و 18 مضمون پایه)، رشد شخصیتی (با 12 مضمون سازمان دهنده و 17 مضمون پایه) و ارتباطات بین فردی (با 11 مضمون سازمان دهنده و 13 مضمون پایه) بودند.
نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش و در چارچوب مضمون های مذکور با استفاده از مطالعه سیره امام رضا (ع) می توان تعالیم مربوط به اخلاق فردی و اجتماعی و مهارت های زندگی را در فعالیت های فوق برنامه مدارس مورد توجه قرار داد.
مدل سازی نامانایی فضایی اثرگذاری متغیرهای کلیدی مؤثر بر توزیع فضایی مدارس با استفاده از رگرسیون وزنی جغرافیایی (نمونه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
195 - 216
حوزههای تخصصی:
امروزه عدم توجه به پراکنش صحیح مراکز آموزشی در شهرها، مشکلات عدیده ای را برای شهروندان و دانش آموزان به وجود آورده است. به همین دلیل، شناسایی الگوی توزیع فضایی مدارس و عوامل کلیدی مؤثر برآن، اهمیت زیادی دارد. این پژوهش از لحاظ روش از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و هدف آن تبیین تأثیر نامانایی متغیرهای کلیدی مؤثر، بر توزیع مدارس در محلات شهر اردبیل می باشد. برای رسیدن به این هدف، از تحلیل رگرسیون حداقل مربعات معمولی و رگرسیون وزنی جغرافیایی در نرم افزار « ArcGIS» استفاده شده است. رابطه بین توزیع فضایی مدارس و توزیع فضایی جمعیت در شهر اردبیل، با رگرسیون حداقل مربعات معمولی انجام شده و با توجه به نتایج، متغیرهای کلیدی مؤثر در توزیع فضایی مدارس شناسایی شده اند. ضریب تأثیر هر کدام از متغیرهای کلیدی در توزیع مدارس، با هر دو نوع رگرسیون محاسبه شده و نقشه های به دست آمده از ضرایب مذکور، با توابع تحلیلی«GIS» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که توزیع مدارس در شهر اردبیل از توزیع جمعیت پیروی نکرده بلکه عوامل فرهنگی، مذهبی و ورزشی دارای اثرات بیشتری در این توزیع بوده اند. به طوری که متغیر کاربری های فرهنگی و مذهبی در نواحی قدیم ساخت و سکونتگاههای غیر رسمی آن مانند سلمان آباد، میراشرف و کریم آباد، بیشترین تأثیر و در نواحی و شهرک های جدیدالاحداث، کمترین تأثیر را بر توزیع فضایی مدارس داشته است. توزیع فضایی مدارس براساس متغیر ورزشی نیز نشان می دهد که محلات بعثت، ابوطالب و شهرک سبلان فاز 2 بیشترین تأثیرپذیری را داشته اند. همچنین بیشترین عدم تناسب بین تراکم جمعیت و توزیع مدارس، در محلات مرکزی شهر دیده می شود که عمدتا در قلمرو جغرافیایی منطقه یک شهرداری قرار دارند.
شناسایی شاخصه های معلمان فکور از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس شهرستان نی ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
305 - 323
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخصه های معلمان فکور از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس شهرستان نی ریز بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر در قالب پارادایم کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش را کلیه مدیران و معلمان مدارس ابتدایی شهرستان نی ریز در سال تحصیلی1402-1401 تشکیل می دادند. روش انتخاب شرکت کنندگان در پژوهش، به صورت هدفمند(افراد مطلع) بود. افراد نمونه در بخش معلمان با توجه به نظر مدیران با سابقه بالای ده سال سابقه مدیریت(10 معلم) و افراد نمونه در بخش مدیران با توجه به نظر کارشناس متوسطه و ابتدایی اداره آموزش و پرورش شهرستان نی ریز(7مدیر) بود. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های بین فردی نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها ضبط شده و پس از پیاده سازی مورد بررسی واقع شدند. فرایند جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. اطمینان از داده ها از طریق کنترل توسط اعضا صورت گرفت.یافته ها: پس از تحلیل کل مصاحبه ها، تعداد 985 کد اولیه شناسایی شد که پس از پالایش به 575 کدباز، 24 زیرمقوله و 7 کدمحوری تبدیل شدند. نتیجه گیری: شاخصه های معلمان فکور شامل شاخصه ی تدریس اثربخش، غنی سازی محیط آموزش، توجه و پرورش تفکر دانش آموزان، ویژگی-های شخصی معلم فکور، ارزشیابی سازنده، نحوه رفتار در محیط و مدیریت فرآیندهای کلاسی بود. با عنایت به نتایج پیشنهاد می شود آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان در جذب و گزینش و تربیت معلمان شاخصه های مذکور را در برنامه های درسی و آموزشی در نظر داشته باشند.