مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۸۱.
۵۸۲.
۵۸۳.
۵۸۴.
۵۸۵.
۵۸۶.
۵۸۷.
۵۸۸.
۵۸۹.
۵۹۰.
۵۹۱.
۵۹۲.
۵۹۳.
۵۹۴.
۵۹۵.
۵۹۶.
۵۹۷.
۵۹۸.
۵۹۹.
۶۰۰.
ذهن آگاهی
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (بهمن) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۱
۲۳۵۶-۲۳۳۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات نشان داده است دانش آموزانی که حرمت خود بالاتری دارند در تعامل های اجتماعی عملکرد بهتری را تجربه می کنند. اخیراً مداخله های ذهن آگاهی شامل خودنظم جویی و توجه به تجربیات حال که به بازشناسی وقایع ذهنی، تیز حسی، باز و پذیرا بودن کمک می کند مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. از طرف دیگر بازی درمانگری به عنوان فعالیت لذت بخش جسمی و ذهنی خود خواسته به افزایش حرمت خود می انجامد، با این وجود در زمینه بازی درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی جهت افزایش احساس حرمت خود در جامعه مورد تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی و بازی محور، بر حرمت خود دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان گرمسار انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری مورد مطالعه را تمامی دانش آموزان دوره ابتدایی در شهرستان گرمسار (7620 نفر) در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل می دادند. شرکت کنندگان بر اساس روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس در سه گروه 15 نفری با توجه به معیارهای ورود به صورت تصادفی در سه گروه همتاسازی شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه حرمت خود کروکر و همکاران (۲۰۰۳) استفاده شد. به منظور انجام پژوهش پروتکل بازی درمانی (جانسون و پارسون، 2023) در قالب 8 جلسه 60 دقیقه ای و پروتکل ذهن آگاهی (سیگال و همکاران، 2002) در قالب 8 جلسه 60 دقیقه ای بر روی دو گروه آزمایش اجرا شد. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره با استفاده از نرم افزار آماری SPSS22 استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که مداخلات ذهن آگاهی و مداخلات بازی محور، بر رشد حرمت خود دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان گرمسار تأثیر دارند (05/0 P<). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد ذهن آگاهی و بازی درمانی قابلیت تأثیرگذاری بر حرمت خود دانش آموزان را دارد. پیشنهاد می شود در پژوهش های بعدی اثربخشی پروتکل های ذهن آگاهی و بازی درمانی بر سایر گروه های پژوهشی و با نمونه های بزرگتر مورد بررسی قرار گیرد.
مقایسه آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری و ذهن آگاهی بر میزان اضطراب و نشانگان ملال پیش از قاعدگی دختران دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (اسفند) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۲
۲۶۱۷-۲۵۹۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: علائم نشانگان پیش از قاعدگی به صورت تحریک پذیری، تنش، بی قراری، اضطراب و نااستواری هیجانی و خلقی ظاهر می شوند که به طور جدی در سبک زندگی و ارتباطات اجتماعی زنان اختلال ایجاد می کند. علی رغم مطالعات گسترده در زمینه اضطراب و نشانگان ملال پیش از قاعدگی، مطالعه ای به مقایسه آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری و ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب دختران دبیرستانی انجام نشده است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش با روش شناختی رفتاری و ذهن آگاهی بر میزان اضطراب و نشانگان ملال پیش از قاعدگی دختران دبیرستانی بود. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه گواه است. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دختر دبیرستانی در بازه سنی 16 الی 18 سال شهر اهواز بودند که از میان آن ها 45 دانش آموز دختر دبیرستانی شهر اهواز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزار غربال گری نشانگان پیش از قاعدگی (استاینر و همکاران، 2003)، مقیاس خودسنجی اضطراب زونگ (1970) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس در نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها بیانگر آن بود که آموزش مدیریت استرس مبتنی بر شیوه شناختی رفتاری بر میزان اضطراب و نشانگان ملال پیش از قاعدگی دختران دبیرستانی در سطح معناداری 0/05 مؤثر و معنادار بوده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که آموزش و ترویج بکارگیری راهبردهایی مانند مدیریت استرس مبتنی بر شیوه شناختی-رفتاری و ذهن آگاهی می تواند به بهبود سطح اضطراب درک شده و کاهش میزان ملال پیش از قاعدگی در دختران دبیرستانی منجر گردد و لازم است روانشناسان و مشاوران مدارس نسبت به برگزاری و اجرای چنین آموزش هایی اقدام نمایند.
مقایسه اثربخشی آموزش سرمایه های روانشناختی و ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۲۱۴-۱۹۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: تعداد زنان سرپرست خانوار به واسطه تغییرات اجتماعی و جمعیتی گسترده جامعه ایران در سال های اخیر افزایش یافته است. برخی از مطالعات پیشین نشان داده است این دسته از زنان، بهزیستی روانشناختی پایینی دارند. نکته مثبت این است که مطالعات پیشین، اثربخشی مداخلات مبتنی بر سرمایه روانشناختی و ذهن آگاهی را بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار تأیید کرده اند، اما پژوهش خاصی که اثربخشی دو مداخله آموزشی سرمایه روانشناختی و ذهن آگاهی را بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار مقایسه کند، یافت نشد. هدف: مطالعه حاضر باهدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی و ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار انجام شد. روش: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان سرپرست خانوار شهرستان شیراز بود که در اداره بهزیستی شهرستان شیراز پرونده داشته و هم زمان کودکان آن ها در مدارس تحت پوشش اداره ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر شیراز در سال 1401-1402 تحصیل می کردند. از بین زنان سرپرست خانوار در جامعه آماری، 45 زن به صورت در دسترس انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری شامل دو گروه آزمایش (آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی) و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989) بود. گروه های آزمایش اول و دوم طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به ترتیب تحت آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی (لوتانز، 2007) و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) قرار گرفتند ولی اعضای گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره و نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: یافته های به دست آمده حاکی از آن بود که آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی هر دو به صورت یکسان بر بهبود بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار مؤثر هستند (0/976 =(P. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده در مطالعه حاضر، به نظر می رسد روانشناسان و مشاوران می توانند از روش آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی و درمان ذهن آگاهی در جهت ارتقای سلامت و افزایش بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار استفاده کنند
ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی: واسطه گری عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه گری عزت نفس در رابطه بین ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی بود. طرح پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است که در آن روابط ساختاری بین متغیرهای پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از بین آن ها 393 دانشجو (190 مرد و 203 زن) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های بهزیستی روان شناختی ریف، ذهن آگاهی بائر و دیگران و عزت نفس کوپر اسمیت را تکمیل کردند. روایی و پایایی مقیاس های پژوهش با استفاده از روش تحلیل عامل تاییدی و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تایید قرار گرفت. برای تحلیل داده های توصیفی و ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش از نرم افزارSPSS (نسخه 25) و برای آزمون فرضیه و مدل پژوهش از نرم افزار AMOS (نسخه 20) استفاده شد. پس از گردآوری داده ها، مد ل یابی معادلات ساختاری برای آزمون مدل پیشنهادی و فرضیه پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که مدل پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش مطلوبی دارد. همچنین، یافته ها نشان دادند که اثر مستقیم ذهن آگاهی بر عزت نفس و بهزیستی روان شناختی و اثر مستقیم عزت نفس بر بهزیستی روان شناختی معنادار بود. همچنین، اثر ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی از طریق واسطه گری عزت نفس معنادار بود. این یافته ها حاکی از آن است که متغیر عزت نفس رابطه بین متغیرهای ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی را واسطه گری می کند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که ذهن آگاهی با تأثیر بر میزان عزت نفس، می تواند بهزیستی روان شناختی دانشجویان را تحت تأثیر قرار دهد.
نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه تاب آوری و مقابله فعال با بازارزیابی شناختی در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه تاب آوری و مقابله فعال با بازارزیابی شناختی در دانش آموزان دختر انجام شد. روش: در پژوهش همبستگی حاضر، 486 نوجوان که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند به مقیاس تاب آوری نوجوان (Oshio, Nakaya, Kaneko & Nagamine, 2002)، مقیاس ذهن آگاهی نوجوان و بزرگ سال (Droutman, Golub, Oganesyan & Read, 2018)، مقیاس بازارزیابی شناختی (Gross & John, 2003) و فهرست مقابله فعال (Greenglass, Schwarzer, Jakubiec, Fiksenbaum & Taubert, 1999) پاسخ دادند. به منظور آزمون روابط ساختاری در مدل مفروض، از روش آماری مدل یابی معادله ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در نمونه دانش آموزان دختر، مدل مفروض واسطه مندی کاملِ ذهن آگاهی در رابطه تاب آوری و مقابله فعال با بازارزیابی شناختی با داده ها برازش مطلوبی داشت. همچنین، نتایج نشان داد که در مدل مفروض، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و 48 درصد از پراکندگی نمرات ذهن آگاهی از طریق تاب آوری و مقابله فعال و همچنین، 28 درصد از پراکندگی نمرات بازارزیابی شناختی از طریق متغیرهای تاب آوری، مقابله فعال و ذهن آگاهی تبیین شد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر همسو با مواضع مفهومی نظریه فرایندی مقابله نشان می دهد که پیش بینی شیوه ارجح مواجهه شناختی با مطالبات پیرامونی از طریق مشخصه های کارکردی متغیرهای تاب آوری و مقابله فعال در بستر اطلاعاتی مفاهیم دیگری مانند ذهن آگاهی معنا می یابد.
تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر ارتقای امید تحصیلی و بهبود انگیزش در دانش آموزان دختر متوسطه ی اول شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
269 - 286
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از مشکلات و مسائل تحصیلی مانند کم علاقگی به یادگیری، افت تحصیلی و افزایش ترک تحصیل به انگیزش تحصیلی و نبودن امید تحصیلی مربوط می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر ارتقای امید و بهبود انگیزش در دانش آموزان است. تحقیق حاضر از نوع طرح های نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه مجتمع آموزشی دخترانه ستوده در سال تحصیلی 1399-1398 در تهران بودند که بهطور تصادفی، تعداد 20 دانش آموز در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه انگیزش تحصیلی عبدخدایی، سیف، کریمی و بیابانگرد (1387) و پرسشنامه امید تحصیلی کمپیل و کاون (2001) با 9 سؤال و نیز بسته آموزشی ذهن آگاهی در هشت جلسه 2 ساعته بود و در نهایت، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد. داده ها نشان داد آموزش ذهن آگاهی بر امید تحصیلی و ارتقای انگیزش تحصیلی تأثیر مثبت و معناداری داشته است. بر اساس نتایج این پژوهش، استفاده از آموزش ذهن آگاهی برای بهبود ارتقای امید و بهبود انگیزش در دانش آموزان توصیه می شود.
نقش میانجی نگرش به زمان و درک استعاری زمان در رابطه ذهن آگاهی با اهمال کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
55 - 70
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی نقش میانجی نگرش به زمان و درک استعاری زمان در رابطه ذهن آگاهی با اهمال کاری انجام شد. روش این مطالعه توصیفی- همبستگی بر اساس معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی- واحد کرج در سال 1402 بود که از بین آنها 300 دانشجو به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. در این پژوهش شرکت کنندگان مقیاس اهمال کاری، مقیاس ذهن آگاهی، پرسش نامه ادراک استعاری زمان و مقیاس نگرش به زمان را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد؛ اهمال کاری با ذهن آگاهی رابطه منفی و معنی دار داشت. اثر نگرش مثبت به زمان و ادراک استعاری زمان بر ذهن آگاهی مثبت و به طور مستقیم معنادار بود و اثر نگرش منفی به زمان بر ذهن آگاهی به طور منفی معنادار بود. همچنین، نگرش به زمان و ادراک استعاری زمان نقش میانجی در رابطه بین اهمال کاری با ذهن آگاهی دانشجویان داشت. از طرفی، اهمال کاری با میانجی گری نگرش منفی به زمان با ذهن آگاهی رابطه منفی و معنی داری داشت. لذا پیشنهاد می شود پژوهشگران حوزه علوم رفتاری برای مطالعه زیربنای اهمال کاری دانشجویان به عوامل مربوط به زمان از ابعاد مختلف توجه داشته باشند.
مقایسه تاثیرات آموزش مهارت های زندگی با و بدون آموزش ذهن آگاهی بر میزان تفکر منطقی- تجربی، و افکار منفی جوانان دارای آسیب جسمی- حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیرات آموزش مهارت های زندگی با و بدون آموزش ذهن آگاهی بر میزان تفکر منطقی- تجربی، و افکار منفی جوانان دارای آسیب جسمی- حرکتی انجام شد. روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری، شامل دانش آموزان پسر با آسیب جسمی- حرکتی دوره متوسطه دوم مدارس استثنایی شهر تهران بود. نمونه پژوهشی، بدلیل حجم کم جامعه آماری، شامل همه افراد این جامعه در سال تحصیلی 1401-1400 می شد. با روش نمونه گیری هدفمند، 45 آزمودنی به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارده شدند. گروه یک، آموزش مهارت های زندگی و گروه دو، آموزش مهارت های زندگی و آموزش ذهن آگاهی را دریافت نمود. گروه گواه، آموزشی دریافت نکرد. هر سه گروه، پیش و پس از دوره های آموزشی و یک ماه پس از پایان دوره ها، به پرسشنامه منطقی- تجربی اپشتاین و پاسینی (1999)، و پرسشنامه افکار خودآیند هالون و کندال (1980)، پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس یکراهه، تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد. مقایسه گروه ها نشان داد، که هر دو مداخله تاثیرات یکسانی بر توانایی منطقی، درگیری منطقی، توانایی تجربی و افکار منفی شرکت کنندگان گذاشته است. می توان گفت، هر دو مداخله آموزشی، منجر به تقویت سیستم های اندیشه ورزی منطقی و تجربی و کاهش افکار منفی می شود، که در مورد افراد با آسیب جسمی- حرکتی ارزشمند است.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر واقعیت مجازی بر بهبود تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر واقعیت مجازی بر بهبود تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و یک پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر با اختلال یادگیری مراکز اختلال یادگیری در سال تحصیلی 1401-1402 در شهر کرمانشاه بودند. پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان برای دانش آموزان اجرا شد و از بین آن هایی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند 24 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه 12 نفره آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایدهی شدند. گواه آزمایش 10 جلسه تحت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر واقعیت مجازی قرار گرفتند ولی گروه گواه آموزشی دریافت نکرد یک هفته پس از آخرین جلسه آموزش، پس آزمون و دو ماه بعد آزمون پیگیری اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی تنظیم شناختی هیجان را دانش آموزان بهبود بخشیده است (001/0>P) و این تأثیرات در مرحله پیگیری پایدار بودند. ازآنجایی که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر واقعیت مجازی توانایی تنظیم شناختی هیجان این دانش آموزان را بهبود می-بخشد، می توان از این روش کارآمد برای بهبود تنظیم شناختی این دانش آموزان استفاده کرد.
تأثیر مداخله ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده و سطوح ایمنوگلوبین A درکشتی گیران نخبه طی دوره رقابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۱)
25 - 34
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخله ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده و سطوح ایمنوگلوبین A درکشتی گیران نخبه طی دوره رقابت انجام گرفت. روش : 20 کشتی گیر آزادکار نخبه مرد (سن: 38/2±36/22) در این پژوهش شرکت کردند که به صورت تصادفی در گروه های تجربی (مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی) و کنترل قرار گرفتند. از دو مسابقه رسمی به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. استرس ادراک شده با استفاده از مقیاس کوتاه شده استرس ادراک شده کوهن سنجیده شد. مقادیر بیداری و رقابتی ایمنوگلوبین A بزاقی با استفاده از روش الایزا اندازه-گیری شد. گروه تجربی در 8 هفته مداخله ذهن آگاهی (هفته ای دو جلسه) شرکت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تی مستقل تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بعد از 8 هفته مداخله، استرس ادراک شده در گروه تجربی کاهش داشته است. اما مقادیر بیداری و رقابتی ایمنوگلوبین A در گروه تجربی تفاوت معنی داری را نسبت به گروه کنترل از پیش آزمون تا پس آزمون نشان نداد. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که مداخله ذهن آگاهی می تواند راهبردی برای کاهش استرس ادراک شده در کشتی گیران نخبه طی دوره رقابت باشد. مطالعات آینده با نمونه های بزرگتر و در سایر رشته ها می تواند جامعیت پذیری نتایج را بهتر نشان دهد.
تدوین الگوی ساختاری ترک تحصیل براساس یادگیری خودراهبر و عملکرد خانواده با میانجیگری ذهن آگاهی در میان دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
151 - 171
حوزه های تخصصی:
از عوامل مؤثر در عملکرد تحصیلی دانش آموزان توجه به یادگیری و آگاهی است. بنابراین، تأثیر ذهن آگاهی در یادگیری مهم است. هدف از این پژوهش، تدوین الگوی ذهن آگاهی براساس عملکرد خانواده و خودراهبری یادگیری با میانجیگری ترک تحصیل دانش آموزان تهران است. روش پژوهش هم بستگی توصیفی و از نوع الگو یابی معادلات ساختاری به ویژه معادلات رگرسیون ساختاری (آمیخته ای از تحلیل مسیر و تحلیل عاملی) است. جامعه آماری متشکل از دختران نوجوان 12 تا 18ساله تهران در سال 1399 در مقطع متوسطه (اول و دوم) است (۱۵۱۸۹۹۸=N). روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای است. ابزار پژوهش عبارت اند از پرسش نامه های مقیاس محیط پویایی خانواده (2007)، سنجش خودراهبری در یادگیری دانش آموزان (2001)، پنج عاملی ذهن آگاهی (۲۰۰۶) و پرسش نامه ترک تحصیل (۲۰۱۵). یافته های به دست آمده از پژوهش بیانگر آن است که بین مؤلفه های محیط پویایی خانواده با ذهن آگاهی و خودراهبری یادگیری با ذهن آگاهی و خودراهبری یادگیری با پویایی و محیط خانواده رابطه مثبت و معنی داری (0/001≥P) است. همچنین بین پویایی محیط خانواده (۲۸۴/0-=r)، خودراهبری یادگیری (۳۵۹/0-=r) و ذهن آگاهی (۴۲۷/0-=r) رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. هرچه محیط خانواده پویا و خودراهبری یادگیری و ذهن آگاهی دانش آموزان بیشتر باشد احتمال ترک تحصیل آنان کمتر است و برعکس.
اثربخشی درمان شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اضطراب دندانپزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اضطراب دندانپزشکی بود. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اضطراب دندانپزشکی در شهر تهران می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر) گروه آزمایش و (15 نفر) گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی سگال و همکاران (2004) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه های اضطراب دندانپزشکی استوتارد، ملنبرگ و هوگاستراتن (1993)، تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی، کرایج و اسپینهوون (2001) و استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) بوده است. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS.22 تحلیل شد. یافته ها: نشان داد که درمان شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش تنظیم شناختی هیجان (53/51=F، 001/0>P) و کاهش استرس ادراک شده (25/15=F، 001/0>P) در زنان مبتلا به اضطراب دندانپزشکی تاثیر معناداری داشته است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اضطراب دندانپزشکی موثر بود.
بررسی رابطه فرسودگی شغلی، اعتقادات مذهبی و ذهن آگاهی با توجه به نقش میانجی تاب آوری در بین معلمان دوره ابتدایی شهر یزد
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
101 - 116
حوزه های تخصصی:
فرسودگی شغلی یک نشانگان روانشناختی است و بیشتر با شغل هایی که ساعت زیادی با انسان ها در ارتباط اند دیده می شود. هدف این پژوهش، بررسی رابطه فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی بر پایه ی اعتقادات مذهبی و ذهن آگاهی با توجه به نقش میانجی تاب آوری بود. این پژوهش از نظر نوع هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات و ارتباط بین متغیرها جزء پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل معلمان دوره ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران 299 نفر انتخاب شدند. چهار پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش(1993)، تاب آوری کونور – دیویدسون (۲۰۰۳)، ذهن آگاهی فرایبورگ (2006) و اعتقادات مذهبی گنجویی و نایب زاده (1393) تکمیل شد. همچنین داده ها به کمک روش تحلیل مسیر و آزمون سوبل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داده است که بین متغیرهای اعتقادات مذهبی، ذهن آگاهی با فرسودگی شغلی رابطه ای خطی و معکوس وجود دارد و هر چه معیار تاب آوری در معلمان بیشتر باشد، فرسودگی شغلی معلمان کمتر خواهد بود. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که متغیرهای اعتقادات مذهبی، ذهن آگاهی و تاب آوری، فرسودگی شغلی معلمان دوره ابتدایی شهر یزد را پیش بینی می کند. علاوه بر این یافته ها نشان داد که تاب آوری میانجی گر رابطه اعتقادات مذهبی و فرسودگی شغلی است و ذهن آگاهی به صورت مستقیم و غیرمستقیم، فرسودگی شغلی را پیش بینی می کند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان افسردگی و دردهای مزمن در زنان مورد همسر آزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
355 - 374
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان افسردگی و دردهای مزمن در زنان مورد همسرآزاری شهرستان گرگان بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند و از این تعداد، 10 نفر به گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، 10 نفر به گروه آزمایش ذهن آگاهی و 10 نفر به گروه گواه به صورت تصادفی ساده گمارده شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از سیاهه افسردگی بک و دردهای مزمن، استفاده شد. گروه های آزمایش برنامه آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی 8 جلسه مداخله 1 ساعته دریافت کردند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو رویکرد درمانی در مرحله پس آزمون بر افسردگی و درد مزمن زنان مورد همسرآزاری تأثیر معنی داری داشته اند (05/0>p). بین دو روش درمانی در هر یک از متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بر اساس یافته ها می توان گفت که هر دو رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می توانند به عنوان مداخله ای مؤثر برای کمک به زنان مورد همسرآزاری جهت کاهش افسردگی و درد مزمن مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر بیماری های اسکلتی عضلانی بر تمایل به چرخش شغل با توجه به نقش میانجی استرس شغلی و نقش تعدیل گر ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت جوامع کنونی به وسیله سازمان ها به اشکال مختلف و با اهداف گوناگون تأسیس و سازماندهی می شود، اما بدون تردید همه آن ها بر پایه تلاش های جسمی و روانی منابع انسانی خود اداره و هدایت می شوند. در سازمان ها بروز بعضی عوامل مانند شرایط پراسترس محیط کاری، آسیب های جسمی و برخی عوامل دیگر باعث می شود کارکنان تصمیم به جابجایی در شغل بگیرند. هدف پژوهش حاضر بررسى تأثیر بیماری های اسکلتی عضلانی بر تمایل به چرخش شغل با توجه به نقش میانجی استرس شغلی و نقش تعدیل کنندگی ذهن آگاهی آتش نشانان اداره بنادر و دریانوردی کل کشور بود. این پژوهش توصفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه آتش نشانان اداره بنادر و دریانوردی کل کشور هستند که تعداد آن ها 598 نفر بود. روش نمونه گیری در این تحقیق از نوع نمونه گیری خوشه ای است. حداقل تعداد نمونه در این پژوهش 280 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسش نامه های استاندارد اسکلتی-عضلانی، ذهن آگاهی، استرس شغلی و چرخش شغل در نظر گرفته بود. برای بررسی روایی پرسش نامه ها از ضرایب روایی همگرا و واگرا استفاده شد. پایایی پرسشانامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها روش الگویابی معادلات ساختارى و نرم افزار Smart PLSمورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیماری های اسکلتی-عضلانی بر استرس شغلی تأثیر مثبت دارد، بیماری های اسکلتی-عضلانی و استرس شغلی بر چرخش شغل تأثیر مثبت دارد. بیماری های اسکلتی-عضلانی از طریق استرس شغلی بر چرخش شغل تأثیر دارد. ذهن آگاهی تأثیر بیماری های اسکلتی-عضلانی بر استرس شغلی را تعدیل می کند. لذا می توان نتیجه گیری کرد که بیماری های اسکلتی-عضلانی با توجه به نقش استرس شغلی و ذهن آگاهی در بروز تمایل فرد به چرخش شغل تأثیر می گذارد. همچنین، این مطالعه، تایید می کند که درد فیزیکی واقعی را می توان با ذهن آگاهی فرد کاهش داد.
اثربخشی بسته ترکیبی چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی بر استقامت و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دچار درماندگی آموخته شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
197 - 208
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته ترکیبی چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی بر استقامت و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دچار درماندگی آموخته شده انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی (با گروه آزمایش و گواه) با طرح سه مرحله ای (پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری) و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دچار درماندگی آموخته شده دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در این پژوهش تعداد 34 دانش آموز دچار درماندگی آموخته شده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش (18 دانش آموز) و گواه (16 دانش آموز) جایدهی شدند. گروه آزمایش بسته ترکیبی چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی را طی 12 هفته در 12 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه درماندگی آموخته شده (کوینلس و نلسون، ۱۹۸۸) (LHS)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (فردریکز، بلومنفیلد و پاریس، 2004) (AEQ) و پرسشنامه استقامت تحصیلی (ساموئلز، 2004) (ARQ) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثربخشی بسته ترکیبی چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی بر استقامت تحصیلی (0001>P؛ 58/0=Eta؛ 13/44=F) و اشتیاق تحصیلی (0001>P؛ 57/0=Eta؛ 43=F) دانش آموزان دچار درماندگی آموخته شده تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که بسته ترکیبی چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی با بکارگیری مفاهیم نظری و درمانی مربوط به چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود استقامت و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دچار درماندگی آموخته شده مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی برنامه آموزش ذهن آگاهی مثبت بر تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی نوجوانان مبتلا به شبه صرع شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
41 - 48
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش ذهن اگاهی مثبت بر تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی نوجوانان مبتلا به اختلال شبه صرع انجام گرفت. این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح سری های زمانی یک گروه و بدون گروه گواه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل نوجوانان 14 تا 18 سال مبتلا به اختلال شبه صرع شهر اصفهان در سال 1401 بود. در این پژوهش 14 نوجوان مبتلا به شبه صرع با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به دو گروه دختر و پسر تقسیم شدند ( هرگروه 7 نفر). این دوگروه، برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت را در 8 جلسه دریافت نمودند. پرسشنامه مورد استفاده، شامل پرسشنامه جمعیت شناختی جهت اندازه گیری تعداد حملات تشنجی و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، 2001) بود. روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD بود و با برنامه SPSS-24 بررسی شد. نتایج نشان داد این مداخله، بر تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی تاثیر معنادار داشته (05/0P<) و توانسته بر راهبرد های مثبت تنظیم شناختی هیجان (002/0, P= 23/680F= )، راهبرد های منفی تنظیم شناختی هیجان (001/0, P= 35/485F= ) و تعداد حملات تشنجی (001/0, P= 20/304F= ) تاثیر بگذارد. بنابراین، برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش استفاده از راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی و افزایش استفاده از راهبرد های مثبت تنظیم شناختی هیجان نوجوانان مبتلا به اختلال شبه صرع به کار رود.
مؤلفه های الگوی ارتقاء ذهن آگاهی مدیران در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های ارتقاء ذهن آگاهی مدیران در سازمان های دولتی ایران را تبیین نمود. روش پژوهش حاضر آمیخته متوالی (کیفی وکمی)است. جامعه آماری پژوهش دربخش کیفی، اساتید ومدیران سازمان ها ودربخش کمی، مدیران گروه مدیریت و مدیران سازمان های دولتی استان لرستان بوده است. در بخش کیفی، 20 نفر با روش هدفمند و در بخش کمی، 300 نفر با استفاده ازجدول کرجسی و مورگان (1970) انتخاب شدند. ابزارجمع آوری داده ها دربخش کیفی، مصاحبه های عمیق و غیرساختار یافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته باضریب پایایی، 92/. است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی، داده ها بااستفاده ازروش میکروسکوپی درطی سه مرحله کدگذاری باز،محوری وگزینشی وباکمک ازنرم افزار MAXQDA2020 ودر بخش کمی باکمک از نرم افزارSPSS و Smart PLS استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که این مدل در قالب 26 مقوله اصلی و180متغیر شامل ارتقاء ذهن آگاهی مدیران در سازمان های دولتی به عنوان هسته یا مقوله اصلی مدل؛ متغیرهای علّی (محرک های تهدید کننده، محرک های تشویق کننده،احساسات وهیجانات، توانائی ها)؛ متغیرهای زمینه ای (تصمیم گیری، توانمندی های فردی، محیط شغلی، شرایط سازمانی)؛ شرایط مداخله گر (شرایط عاطفی، تجارب،شرایط مخرب، هیجانات)؛ مقولات راهبردی (خودآگاهی، الگوسازی نظام مدیریت تعارض، طراحی فرآیند رفتارشهروندی و نهادینه سازی مدیریت خود) و نهایتاً مقولات پیامدی (توجه و تمرکز،آگاهی از تجارب، بهشیاری و مدیریت تحول گرا) قرارگرفت.
الگوی ساختاری ذهن آگاهی و عملکرد شغلی با بررسی نقش میانجی گری رهبری متواضع و خلاقیت کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۵
171 - 200
حوزه های تخصصی:
هدف: ذهن آگاهی به عنوان یک رویکرد مداخل ه ای مناسب برای بهبود عملکرد شغلی، خلاقیت کارکنان و همچنین مسائل مربوط به سلامت روان است. تحقیق حاضر باهدف بررسی روابط ساختاری ذهن آگاهی، عملکرد شغلی، رهبری متواضع و خلاقیت کارکنان در یک مرکز نظامی انجام شد. بنابراین تأثیر ذهن آگاهی بر عملکرد شغلی با تعیین اثرات میانجی رهبری متواضع و خلاقیت کارکنان بررسی شده است.روش: این تحقیق از نظر هدف کاربردی بوده و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی است. برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos نسخه 22 استفاده شده است.یافته ها: نتایج بررسی ارتباط بین ذهن آگاهی با عملکرد شغلی، خلاقیت کارکنان و رهبری متواضع نشان داد که غالب فرضیه ها قابل تایید است. بر اساس یافته ها، تاثیر رهبری متواضع بر خلاقیت معنادار اما بر عملکرد شغلی معنادار نبود. همچنین نقش میانجی خلاقیت در رابطه ذهن آگاهی با عملکرد شغلی تایید شد اما نقش میانجی رهبری متواضع در این رابطه تایید نشد.نتیجه گیری: چارچوب کلی این تحقیق مبنایی را برای یک حوزه تحقیقاتی در حال ظهور فراهم می کند و مسیرهای کلیدی را برای تحقیقات آینده ترسیم می کند.
پیش بینی تحمل پریشانی در سالمندان بر اساس حمایت ادراک شده، اجتناب تجربی و هوش معنوی با نقش میانجی ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
283 - 310
حوزه های تخصصی:
سالمندان به دلیل پریشانی های روانشناختی و احساسات منفی در این دوره از قبیل احساس شکست در تلاطم ها، استرس ها و فشارهای زندگی، دچار چالش های بیشتری م ی شوند در نتیج ه این ادراک بالاتر اس ترس، موجب پایین آمدن کیفیت و روابط زندگی آن ها خواهد شد. از این رو پژوهش حاضر باهدف تدوین الگوی تحمل پریشانی در سالمندان بر اساس حمایت ادراک شده، اجتناب تجربی و هوش معنوی با نقش میانجی ذهن آگاهی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود که در قالب تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر سالمندان شهر تهران در بازه سنی ۶۵ تا ۸۰ سال بودند که 3۰0 نفر از آنان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مقیاس مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (198۸)، پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008)، مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، مقیاس ذهن آگاهی براون و ریان(2003) و پرسشنامه اجتناب تجربی چندبعدی گامز و همکاران (2011) بود. داده های حاصل در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی با استفاده از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر برای بررسی نقش میانجی، با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS تحلیل شدند. نتایج حاکی از این بود که مدل تدوین تحمل پریشانی در سالمندان درمجموع از برازش قابل قبولی برخوردار است. این موضوع نشان می دهد که متغیرهای حمایت ادراک شده، اجتناب تجربی و هوش معنوی با تحمل پریشانی به صورت مستقیم ارتباط دارند. رابطه ذهن آگاهی با تحمل پریشانی به طور مستقیم معنادار بوده و همچنین اثر غیرمستقیم حمایت ادراک شده، اجتناب تجربی و هوش معنوی با تحمل پریشانی با میانجی گری ذهن آگاهی معنادار است (05/0>P). نتایج حاکی از آن است که حمایت ادراک شده، اجتناب تجربی و هوش معنوی با نقش میانجی ذهن آگاهی در تحمل پریشانی سالمندان بسیار مهم و تأثیرگذار است.