۱.
کلیدواژهها:
ربع های مغزی سبک های پردازش اطلاعات دانش آموزان تیزهوش و عادی
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه سبک تسلط ربع های مغزی و سبک-های پردازش اطلاعات در دانش آموزان تیزهوش و عادی، از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع علی- مقایسه است. روش: جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی مقطع متوسطه دوم شهر ارومیه در سال تحصیلی 1401- 1400 بود. با توجه به حجم جامعه دانش آموزان دختر متوسطه دوم تیزهوش که 350 نفر بود، با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 184 دانش آموز دختر متوسطه دوم از مدارس تیزهوش به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. همچنین از بین مدارس عادی نیز تعداد 184 نفر از دانش اموزان دختر با روش نمونه گیری در دسترس انخاب شدند. پرسش نامه های سبک های پردازش اطلاعات و سنجش ه رمن مغزی تسلط با استفاده از سایت پرس لاین لینک بندی شد و در بستر برنامه شاد توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و با نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد.. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد بین ربع های تسلط مغزی A) (01/0<P) و ربع تسلط مغزی B ,C و (D (01/0<P) و سبک های پردازش اطلاعات خردگرایی (05/0<P) و تجربه گرایی (05/0<P) در دانش آموزان تیزهوش و عادی تفاوت وجود داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می-توان گفت دانش آموزان تیزهوش نمرات بهتری در ریع های تسلط مغزی و سبک های پردازش اطلاعات نسبت به دانش آموزان مدارس عادی دریافت نمودند و از وضعیت بهتری برخوردار بودند.
۲.
کلیدواژهها:
هماهنگی حرکتی فلج مغزی تمرینات عصب روان-شناختی
هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر تمرینات عصبی- روانی دلاکاتو بر هماهنگی دانش آموزان فلج مغزی اسپاستیک بود. روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان مدرسه گل ها ویژه فلج مغزی بودند. روش: شرکت کنندگان در این پژوهش، 16 نفر دانش آموز فلج مغزی اسپاستیک رده سنی 7 تا 10 سال بودند که بعد از پیش آزمون به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 6 هفته تمرینات دلاکاتو را انجام دادند. روش اعمال متغیر مستقل در گروه تجربی شامل 4 مرحله خزیدن، چهار دست و پا رفتن، چرخش سر، پرتاب و دست کاری توپ بود. پروتکل تمرینی برای گروه تجربی در هر جلسه به صورت انفرادی در نظر گرفته شد در پایان 6 هفته از هردو گروه پس آزمون گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوورایانس ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در متغیر هماهنگی چشم-دست (0001/0=p ،47/84=f)، پرتاب کردن (001/0=p ،92/17=f) و دریافت کردن (0001/0=p ،33/63=f) بین دو گروه تجربی و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد که با توجه به تفاوت میانگین ها، عملکرد گروه تجربی بهتر از گروه کنترل است. بحث: بطورکلی می توان بیان کرد که یک دوره مداخله 6 هفته ای تمرینات عصبی- روانی دلاکاتو بر تبحر حرکتی دانش آموزان فلج مغزی اسپاستیک اثربخش است.
۳.
کلیدواژهها:
آزمون های رایانه ای عصب روانشناختی کارکردهای نوروپسیکولوژیک کووید-19 کوویدطولانی
مقدمه:مطالعات متعدد نشان می دهد ابتلا به ویروس کرونا که باعث سندرم زجر تنفسی حاد و بیماری کووید-19 می شود، می تواند منجر به تغییراتی در سیستم عصبی مرکزی (CNS) شود و برخی از افراد مبتلا به این بیماری ممکن است تا مدت ها پس از بهبودی، علائم اختلالات نوروپسیکولوژیک را نشان دهند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکردهای نوروپسیکولوژیک بیماران بهبود یافته از بیماری و جمعیت سالم انجام شد. روش شناسی: این پژوهش در قالب طرح علی مقایسه ای انجام شد. نمونه پژوهش متشکل از 65 بیمار بهبود یافته از کووید-19 بود که به روش هدفمند از میان افرادی که در پاییز و زمستان 1400 در مراکز درمانی شهر مشهد مورد پذیرش و درمان قرارگرفته بودند انتخاب و با 65 فرد سالم مقایسه شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون های رایانه ای N-Back ، استروپ رنگی ، طبقه بندی کارت های ویسکانسین و تکلیف برو/ نرو استفاده شد. داده ها به وسیله آزمون کالموگروف-اسمیرنف و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: نتایج نشان داد کارکردهای نوروسایکولوژیک شامل حافظه فعال، بازداری شناختی ، بازداری رفتاری (به جز شاخص خطای حذف در تکلیف برو/نرو) و انعطاف پذیری شناختی میان بیماران بهبودیافته از کرونا و افراد غیرمبتلا از تفاوت معناداری برخوردار است. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهند که بدکارکردی های نوروپسیکولوژیک در میان بهبودیافته گان از بیماری کرونا بیشتر از افراد غیرمبتلا است و این نقایص ممکن است تأثیرات منفی طولانی مدت بر عملکرد مبتلایان بهبودیافته داشته باشد، لذا می توانند به عنوان اهداف مهمی در درمان و توانبخشی این بیماران مورد توجه قرار گیرند.
۴.
کلیدواژهها:
بازی های توجهی حافظه حرکتی کنترل مهاری کودکان با اختلال کارکردهای اجرایی
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تاثیر بازی های توجهی در تحکیم حافظه حرکتی و کنترل مهاری کودکان با اختلال کارکردهای اجرای می باشد. روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی کودکان پسر9تا11 ساله مدارس ابتدایی شهر کلیبر در سال تحصیلی 1400-401 بود که با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس و با استفاده از پرسش نامه اختلال کارکردهای اجرایی کودکان 30 نفر از دانش آموزان انتخاب و با روش تصادفی ساده به دو گروه آزمایش(15=n) و کنترل (15=n) قرار گرفتند. به منظور سنجش تأثیر مداخله پرسش نامه اختلال کارکرد های اجرایی بریف-فرم والد (1988)، مقیاس هوش وکسلر برای کودکان (1972) و پرسشنامه کنترل مهاری آزمون بازداری پاسخ برو/نرو (2005) قبل و بعد از تشکیل جلسات آموزشی بر روی گروه های کنترل و آزمایش اجرا گردید. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس یک طرفه نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل از لحاظ حافظه حرکتی و کنترل مهاری تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین کارکردهای اجرایی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، از پیش آزمون تا پس آزمون کاهش داشته است و این نشان دهنده این موضوع است که مداخلات مؤثر بوده است و شدت اختلال کارکردهای اجرایی کمتر شده است. در نتیجه، بازی توجهی را می توان به عنوان یک روش اثربخش در کنار سایر روش های درمانی بر افزایش تحکیم حافظه حرکتی و کنترل مهاری کودکان با اختلال کارکردهای اجرایی به کار برد.
۵.
کلیدواژهها:
اختلال یادگیری خاص ذهن آگاهی واقعیت مجازی تنظیم شناختی هیجان
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر واقعیت مجازی بر بهبود تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و یک پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر با اختلال یادگیری مراکز اختلال یادگیری در سال تحصیلی 1401-1402 در شهر کرمانشاه بودند. پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان برای دانش آموزان اجرا شد و از بین آن هایی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند 24 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه 12 نفره آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایدهی شدند. گواه آزمایش 10 جلسه تحت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر واقعیت مجازی قرار گرفتند ولی گروه گواه آموزشی دریافت نکرد یک هفته پس از آخرین جلسه آموزش، پس آزمون و دو ماه بعد آزمون پیگیری اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی تنظیم شناختی هیجان را دانش آموزان بهبود بخشیده است (001/0>P) و این تأثیرات در مرحله پیگیری پایدار بودند. ازآنجایی که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر واقعیت مجازی توانایی تنظیم شناختی هیجان این دانش آموزان را بهبود می-بخشد، می توان از این روش کارآمد برای بهبود تنظیم شناختی این دانش آموزان استفاده کرد.