مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۰۱.
۶۰۲.
۶۰۳.
۶۰۴.
۶۰۵.
۶۰۶.
۶۰۷.
۶۰۸.
۶۰۹.
۶۱۰.
۶۱۱.
۶۱۲.
۶۱۳.
۶۱۴.
۶۱۵.
۶۱۶.
۶۱۷.
۶۱۸.
۶۱۹.
۶۲۰.
ذهن آگاهی
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
139 - 154
حوزه های تخصصی:
هدف: وجود کودک معلول و مراقبت از آنها، در هر خانواده، سلامت روان اعضاء خانواده، به ویژه مادران را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش، بررسی اثر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی در مادران دارای فرزند معلول است.
روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل مادران دارای فرزند معلول مرکز بهزیستی شهرستان نور در سال 1400 می باشد. نمونه آماری بر اساس طرح پژوهش 30 نفر در نظر گرفته شد که بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های احساس تنهایی راسل و پیلوا و کورتونا (1980)، خودانتقادی تامسون و زورف (2004)، افکار خودآیند منفی کندال و هولون (1980) استفاده شد. جلسات مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اساس پروتکل 8 جلسه ای باونز و مارلات (2011) اجرا شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد، آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش احساس تنهایی در مادران دارای فرزند معلول به میزان 55/0، بر کاهش خودانتقادی به میزان 23/0 و بر کاهش افکار خودآیند منفی در مادران فرزند معلول به میزان 35/0 تاثیر دارد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده آن است که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی در مادران دارای فرزند معلول شد، لذا می توان گفت، به منظور کاهش احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی از آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای مادران دارای فرزند معلول می توان بهره مند شد.
اثرات مداخلۀ مبتنی بر ذهن آگاهی-پذیرش و تعهد بر مؤلفه های روان شناختی و عملکرد ورزشی در ورزشکاران مرد رشتۀ بدنسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
107 - 126
حوزه های تخصصی:
یکی از رایج ترین و کاربردی ترین مداخلات روان شناختی در زمینه مدیریت حالات هیجانی، مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی و پذیرش است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی-پذیرش و تعهد بر نشخوارفکری خشم، اضطراب رقابتی، کژتنظیمی هیجان و عملکرد ورزشی در ورزشکاران مرد رشته بدنسازی بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی بود که در قالب طرح تک موردی با خط پایه چندگانه اجرا شد. جامعه آماری شامل تمام ورزشکارانی بود که به باشگاه های ورزشی بدن سازی در شهرستان سلسله از توابع استان لرستان در سال 2021 مراجعه کرده بودند. از بین این افراد تعداد 10 نفر که حائز ملاک های ورود به پژوهش بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت انفرادی در یک برنامه 8 جلسه ای مبتنی بر ذهن آگاهی-پذیرش و تعهد شرکت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل نیمرخ نمودارهای دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI)، شاخص داده های ناهمپوش (PND,PAND,PEM)، شاخص میزان بهبودی، و اندازه اثر D کوهن تفسیر شدند. نتایج نشان داد که مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی-پذیرش و تعهد منجر به کاهش نشخوارفکری خشم، اضطراب رقابتی، کژتنظیمی هیجان و نیز افزایش عملکرد ورزشی در ورزشکاران شده است. یافته های حاصل از پژوهش حاضر بیانگر این که مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی و پذیرش می تواند در بهبود کارکردهای شناختی-هیجانی و عملکرد ورزشی ورزشکاران مؤثر واقع شده و به کارگیری آن در کنار تمرینات جسمانی می تواند موجب بهبود عملکرد ورزشی آنها شود.
طراحی مدل مدیریت منابع انسانی در سازمانهای با قابلیت اطمینان بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۱۷۶-۱۶۳
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق ابتدا ویژگیهای سازمانهای با قابلیت اطمینان بالا بررسی می شود. سپس ویژگیهای مدیریت منابع انسانی در این سازمانها مورد توجه قرارمی گیرد بدین معنی که افراد جذب شده به این سازمانها باید چه مشخصه ای داشته باشند، فعالیتهای مدیریت منابع انسانی کدامند و در نهایت افراد چگونه از این سازمانها خارج می شوند. مدل طراحی شده برای مدیریت منابع انسانی شامل شانزده مولفه است که عبارتند از توان تعامل بالا، سرعت انتقال بالا، آرامش، امنیت، یادگیری، کارتیمی، مدیریت استعداد، آشفتگی سازمان یافته، مدیریت دانش، اعتماد، چرخش شغلی، وفاداری، سختی کار، بقای تجربه و کرامت. این مدل در شرکتهای برق ایران تحت پوشش وزارت نیرو بوسیله روش میدانی و با توزیع پرسشنامه آزمون شد. درآزمون بعمل آمده ازاین مدل درشرکتهای برق ایران مشخص شد که دوازده مولفه از مولفه های مدل درشرکتهای برق وجود دارند و چهار مولفه نیز در این شرکتها وجود ندارد که ضرورت وجود آنها برای این شرکتها بوسیله مصاحبه با خبرگان صنعت برق احصا گردید، لیکن وجود این مولفه هایا فعالیتها مورد غقلت واقع شده و برای حصول به سازمان با قابلیت اطمینان بالا تامین آنها توسط مدیران این سازمانها در شرکتهای برق ایران لازم است.
انعطاف پذیری روان شناختی و سایبرکندریا: نقش میانجی اضطراب کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
652 - 664
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پدیده سایبرکندریا علاوه بر ایجاد پریشانی و تخریب عملکردی، از طریق افزایش مراجعات بی دلیل به بیمارستان ها و مراکز پزشکی موجب فشار کاری بیشتر بر کادر درمان می شود. شناسایی بهتر این پدیده می تواند به انتخاب و طراحی مداخلات درمانی کمک کند. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه دو مؤلفه انعطاف پذیری روان شناختی (ذهن آگاهی و ناهم آمیزی شناختی) با سایبرکندریا و نیز نقش میانجیگر اضطراب کووید-۱۹ انجام شده است.
مواد و روش ها: روش این مطالعه از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویانی بود که در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ در دانشگاه شیراز مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود. با توجه به رعایت اصل فاصله گذاری اجتماعی، جمع آوری داده ها به شیوه اینترنتی صورت پذیرفت و در پایان ۲۶۲ مشارکت کننده پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز از مقیاس شدت سایبرکندریا، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ، پرسشنامه ناهم آمیزی شناختی و مقیاس اضطراب بیماری کرونا استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و برنامه لیزرل استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج، برازش مدل مطلوب بود. رابطه معناداری بین ذهن آگاهی و سایبرکندریا مشاهده نشد. ناهم آمیزی شناختی دارای اثر مستقیم و غیرمستقیم (از طریق اضطراب کووید-۱۹) بود. براین اساس، وجود رابطه آماری معنادار بین متغیرهای پژوهش تأیید شد.
نتیجه گیری: در مجموع، به نظر می رسد ناهم آمیزی شناختی سهم قابل توجهی در زمینه شکل گیری علائم سایبرکندریا دارد و اضطراب کووید-۱۹ به عنوان متغیر میانجی نقش معناداری را در آسیب پذیری افراد در برابر سایبرکندریا ایفا می کند
اثربخشی ذهن آگاهی ویژه کودکان بر سازش یافتگی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
407 - 417
حوزه های تخصصی:
مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان بسته ای آموزشی-درمانی در مطالعات زیادی توسط روان شناسان در حوزه بزرگ سالان و نوجوانان استفاده شده است. این در حالی است که این مداخله در ایران در جمعیت کودکان به کار گرفته نشده است. لذا ﻫﺪف ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺮرﺳی اثربخشی ذهن آگاهی ویژه کودکان بر سازش یافتگی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا بود. در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از طرح نیمه آزﻣﺎیﺸی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماه همراه با گروه کنترل استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از ﺑیﻦ کودکان مبتلا اختلال طیف اوتیسم مراجعه کننده مراکز اوتیسم شهرستان ملارد در سال 1402 تعداد 20 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزﻣﺎیﺶ و کنترل (هر گروه 10 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش ذهن آگاهی ویژه قرار گرفت، اﻣﺎ ﮔﺮوه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سنجش دامنه اوتیسم اهلر و همکاران (1999) و سیاهه سازش یافتگی کودک دخانچی (1377) بود. داده ﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آزمون ﺗﺤﻠیﻞ واریانس آمیخته ﻣﻮرد تجزیه وتحلیل ﻗﺮار گرفت. نتایج ﻧﺸﺎن داد آموزش ذهن آگاهی ویژه کودکان بر سازش یافتگی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا اثربخش بود. می توان گفت که نتایج، اثربخشی ذهن آگاهی ویژه کودکان بر سازش یافتگی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا را تائید کرد.
بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهبود سلامت روان و کاهش افکار ناکارآمد دختران نوجوان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
758 - 766
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی مداخله آموزش ذهن آگاهی بر بهبود سلامت روان و کاهش افکار ناکارآمد در دختران نوجوانان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول در منطقه 18 تهران بود. به منظور نمونه ابتدا تعداد 30 نفر از نوجوانان به صورت داوطلبانه انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون مداخله بر روی گروه آزمایش صورت گرفت و در این مدت گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت عمومی توسط گلدبرگ و هیلر (1979) و پرسشنامه افکار ناکارآمد وایزمن و بک (1997) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و آزمون های آماری کوواریانس یک متغیری و چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد آموزش ذهن آگاهی به طور معناداری باعث کاهش افکار ناکارآمد و بهبود سلامت روان در نوجوانان دختر می شود.
اثر افشای هیجانی نوشتاری بر ذهن آگاهی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، پژوهشگران افشای هیجانی نوشتاری را به عنوان روشی اثرگذار بر متغیرهای مختلف روان شناختی بررسی کرد ه اند و نشان داده اند که این مداخله اثرات مثبت جسمی و روانی بسیاری بر افراد دارد. براین اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر افشای هیجانی نوشتاری بر ذهن آگاهی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام، نیمه آزمایشی است. جامعه آماری شامل دانشجویان زن و مرد مشغول به تحصیل در دانشگاه دولتی شهر زنجان در سال 1399 بودند که از میان آن ها 40 دانشجو شامل 25 نفر زن و 15 نفر مرد به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروههای پژوهش شامل گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت دو هفته در پنج جلسه 30دقیقه ای در مکانی عاری از هرگونه عامل مزاحم افشای هیجانی نوشتاری را انجام دادند. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای افشای هیجانی نوشتاری توسط پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی (FFMQ) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد افشای هیجانی نوشتاری بر ذهن آگاهی، راهبردهای سازش یافته و سازش نایافته تنظیم شناختی هیجان اثر مثبت و معناداری داشت (05/0>p (. نتایج نشان میدهد نوشتن منظم درباره یک حادثه موجب می شود فرد آن را از نو تفسیر کند، چهارچوب جدیدی به آن بدهد و درنتیجه، درک بهتری از آن پیدا کند؛ بنابراین، می توان افشای هیجانی نوشتاری را به عنوان روشی کم هزینه، مؤثر و کارا برای مواجهه با وقایع و حوادث منفی و ناخوشایند در زندگی در نظر گرفت.
ارائه چارچوب مفهومی ذهن آگاهی برای مدیران آموزشی مدارس با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه چهارچوب مفهومی از ذهن آگاهی برای مدیران آموزشی مدارس انجام شده است. روش این پژوهش، کیفی و از نوع فراترکیب بوده است. جامعه پژوهش، کلیه مقالات کیفی و آمیخته معتبر انجام شده به زبان فارسی و انگلیسی در حوزه ذهن آگاهی، بین سال های ۲۰۰۶-۲۰۲۳ بود. براین اساس، با مطالعه مقالات مرتبط با ذهن آگاهی که با روش مرور نظام مند انجام شده بود، رجوع به سرعنوان های موضوعی پزشکی (مش)، اصطلاح نامه های ایرانداک و لغت نامه های تخصصی درزمینه موردمطالعه، کلیدواژه های فارسی و لاتین مرتبط در عنوان، چکیده، واژگان کلیدی و متن مقالات در پایگاه های داده «اسکوپوس، ساینس دایرکت، گوگل اسکالر، اشپرینگر، سیج، تیلور اند فرانسیس، امرالد، نورمگز و مگیران» جست وجو شد که ۳۹۷۹ پژوهش درزمینه موردنظر بررسی و درنهایت، ۳۲ مقاله به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شد و از ابزار حیاتی CASP، برای ارزشیابی و تأیید کیفیت محتوای اسناد استفاده شد. داده های به دست آمده از تحلیل اسناد با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شد که درمجموع، ۲۲۱ کد، ۳۰ مقوله و ۵ مفهوم شناسایی شد. مهم ترین مفاهیم شناسایی شده شامل «آگاهی فراشناختی، تجارب فراشناختی، مهارت های فراشناختی، دانش فراشناختی و بهزیستی روان شناختی» است. نتایج این پژوهش می تواند به متولیان و پژوهشگران این حوزه کمک کند تا ابعاد و جنبه های مختلف ذهن آگاهی خاصه برای مدیران آموزشی مدارس را درک کنند و بستری برای پرورش و بهسازی آن ها و تجهیزشان به شایستگی های جدید فراهم کنند.
مدل یابی ساختاری رابطه سازگاری هیجانی و ذهن آگاهی با میانجگری تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
83 - 98
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس شایع ترین بیماری سیستم اعصاب مرکزی است که باعث از کارافتادگی و ناتوانی بسیاری از بیماران می شود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سازگاری هیجانی و ذهن آگاهی با میانجگری تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.
روش: روش این پژوهش توصیفی و طرح پژوهش از نوع طرح های همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی افراد مبتلا به بیماری ام.اس در شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. برای این منظور به انجمن ام.اس ایران مراجعه و 300 بیمار به وسیله نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های سازگاری هیجانی (رابیو و همکاران، 2007)، ذهن آگاهی (کارداسیوتو و همکاران، 2008) و تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) استفاده شد.
یافته ها: نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد ابعاد ذهن آگاهی (آگاهی متمرکز بر لحظه حاضر و پذیرش) به عنوان متغیرهای برونزای پژوهش بر ابعاد سازگاری هیجانی (فقدان نظم بخشی انگیختگی های هیجانی و فیزیولوژیک، ناامیدی و تفکر آرزومندانه) هم دارای اثر مستقیم و هم اثر غیرمستقیم است (001/0>P).
نتیجه گیری: آنچه از یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت، اهمیت دادن به آموزش مهارت های ذهن آگاهی در بیماران مبتلا به ام .اس و بهبود مهارت های شناختی در تنظیم هیجانی است. باتوجه به استرس ادراک شده توسط این افراد، هرچه قدر فرد بر آرزوها و افکار مخرب متمرکز شود و تمرکز خود را بر زمان حال از دست دهد و نتواند بیماری خود را بپذیرد، بدون شک سیر و روند بیماری سریع تر خواهد بود.
اثربخشی ذهن آگاهی بر مکانیزم های دفاعی، سیستم های مغزی رفتاری و زودانگیختگی در بیماران مبتلا به فشارخون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
115 - 128
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، پرفشاری خون است. این پژوهش با هدف اثربخشی ذهن آگاهی بر مکانیزم های دفاعی، سیستم های مغزی رفتاری و زود انگیختگی در بیماران مبتلا به فشارخون انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا نیمه تجربی با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به فشار خون شهر آزادشهر و دارای پرونده سلامت در مراکز بهداشتی_درمانی شهری در سال 1401 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 بیمار انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) بصورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان ذهن آگاهی قرار گرفت اما گروه گواه تا پایان پژوهش، مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه سبک های دفاعی آندروز و همکاران (1993)، سیستم های مغزی رفتاری کارور و وایت (1994) و تکانشگری بارت و همکاران (2004) بود. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار spss نسخه 24 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر مکانیزم های دفاعی، سیستم های مغزی رفتاری و زودانگیختگی در بیماران مبتلا به فشار خون اثربخش است (05/0>p).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که ذهن آگاهی با آگاهی فرد از چرخه های معیوب شناختی خود و کاهش افکار منفی منجر به بهبود مکانیزم های دفاعی، سیستم های مغزی رفتاری و زودانگیختگی در بیماران مبتلا به فشارخون می شود.
مقایسه اثربخشی درمان گروهی استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی و هیپنوتراپی شناختی- رفتاری بر تعارض کار- خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان گروهی استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی و هیپنوتراپی شناختی- رفتاری بر کاهش تعارض کار- خانواده بود. روش: این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی پرسنل پالایشگاه گاز شهید هاشمی نژاد سرخس در سال 1400 به تعداد 553 نفر بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیارهای ورود و خروج 45 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند (15 نفر گروه آزمایشی درمان استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی، 15 نفر گروه آزمایشی هیپنوتراپی شناختی- رفتاری و 15 نفر گروه کنترل). برنامه مداخله ای استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی و هیپنوتراپی شناختی- رفتاری (هر کدام) در هشت جلسه 90 دقیقه ای به آزمودنی های دو گروه آزمایشی (یک گروه ذهن آگاهی و گروه دیگر هیپنوتراپی) ارائه گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه تعارض کار– خانواده کارلسون و همکاران (2000) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی از آزمون آماری کوواریانس در نرم افزار SPSS استفاده شد. مقایسه میانگین ها نشان داد که روش درمان گروهی استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش تعارض کار- خانواده با گروه کنترل تفاوت معناداری داشت (01/0>P). در مقایسه میانگین نمرات گروه هیپنوتراپی شناختی- رفتاری با گروه کنترل نیز در کاهش تعارض کار- خانواده تفاوت معناداری مشاهده گردید (01/0>P).یافته ها: بطور کلی نتایج بیانگر آن بود که درمان های استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی و هیپنوتراپی شناختی- رفتاری هر دو به طور معناداری تعارض کار- خانواده را در گروه های مداخله کاهش داده اند اما تفاوتی معنادار بین این دو درمان در کاهش تعارض کار- خانواده وجود نداشت.
رابطه اضطراب صفت و عدم تحمل بلاتکلیفی با نشانه های افسردگی در دانشجویان: نقش واسطه ای ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
171 - 180
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب صفت و عدم تحمل بلاتکلیفی با نشانه های افسردگی در دانشجویان با نقش واسطه ای ذهن آگاهی بود. روش پژوهش، توصیفی_همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی1400- 1399 بودند(12000N=) که از بین آنها 249 نفر که نمره 14و بالاتر را در پرسشنامه افسردگی بک داشتند به صورت دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل ویراست دوم مقیاس افسردگی بک(1966)، سیاهه اضطراب حالت -صفت اشپیل برگر(1970)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون(1994) و مقیاس ذهن آگاهی رایان و براون(2003)بود . برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزار SPSSV19و نرم افزار lisrelV15 استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار بوده(032/0RMSEA=، 985/0CFI=) و بین اضطراب صفت(421/0= β، 05/0p<) و عدم تحمل بلاتکلیفی(271/0= β، 05/0p<) با نشانه های افسردگی رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد و علاوه بر این اضطراب صفت(088/0= β، 01/0p<) و عدم تحمل بلاتکلیفی(077/0= β، 01/0p<) با میانجیگری ذهن آگاهی نیز اثر غیر مستقیم مثبت و معنی داری بر نشانه های افسردگی در دانشجویان داشتند. براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که در تایید فرضیات پژوهش اضطراب صفت و عدم تحمل بلاتکلیفی به شیوه های مستقیم و غیرمستقیم نشانه های افسردگی در دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهند و نقش پویایی در نشانه های افسردگی ایفا می کنند.
روابط علی- ساختاری ذهن آگاهی و سواد عاطفی با صمیمیت زناشویی بواسطه ابرازگری عاطفی و تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
207 - 219
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین روابط علی_ساختاری ذهن آگاهی و سواد عاطفی با صمیمیت زناشویی بواسطه ابرازگری عاطفی و تنظیم هیجان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان متاهل دانشگاه تبریز، دانشگاه علوم پزشکی تبریز و دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل می دادند (6000=N) که حداقل از زندگی مشترک و زناشویی آن ها 2 سال سپری شده بود. از این جامعه، تعداد 384 زوج به شیوه هدفمند انتخاب و جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه صمیمیت زناشویی بروک و بوتمن، مقیاس کارکردهای روانشناختی خانواده ایرانی (IFPFS)، پرسشنامه ذهن آگاهی کنتاکی، پرسشنامه ابرازگری عاطفی کینگ و امونز (EEQ) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد اثر مستقیم ذهن آگاهی، سواد عاطفی، ابرازگری عاطفی و تنظیم هیجان بر صمیمیت زناشویی معنی دار است و ابرازگری عاطفی و تنظیم هیجان قادرند رابطه ذهن آگاهی و سواد عاطفی با صمیمیت زناشویی را میانجی گری کنند (0/05>p). مبتنی بر یافته ها، می توان بیان داشت افزایش سواد عاطفی و مهارت های ذهن آگاهی قادرند در بهبود تنظیم هیجان و ابرازگری عاطفی زوجین تأثیر گذارده و به افزایش صمیمیت زناشویی منتهی گردد.
انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی در تاب آوری بیماران سلیاک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
109 - 126
حوزه های تخصصی:
بیماری های مزمن همچون سلیاک، از دسته بیماری های طولانی مدتی هستند که علاوه بر آسیب های جسمی موجب مشکلات روانشناختی زیادی می شوند. در این میان، تاب آوری از ویژگی هایی است که می تواند تحمل این شرایط را برای بیمار میسر سازد. در همین راستا، در این پژوهش، نقش انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی در پیش بینی تاب آوری بیماران سلیاک بررسی شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و از بین بیماران مبتلا به بیماری سلیاک 114 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی و پرسشنامه ذهن آگاهی و پرسشنامه تاب آوری پاسخ دادند. سپس داده ها و فرضیات پژوهش با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی توان پیش بینی معنادار تاب آوری را در بیماران سلیاک داشته اند. درواقع ذهن آگاهی در گام اول توانست حدود 9 درصد از تغییرات مربوط به متغیر تاب آوری و متغیر انعطاف پذیری شناختی به همراه متغیر ذهن آگاهی و در گام دوم توانست حدود 17 درصد از واریانس متغیر تاب آوری را در بیماران مبتلا به بیماری سلیاک تبیین کند؛ درنتیجه، انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی توان پیش بینی میزان تاب آوری در بیماران یادشده را دارد.
نقش تعدیل گری ذهن آگاهی در رابطه بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و سلامت هیجانی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
33 - 46
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه جوانان با توجه به فشارها و چالش هایی که در دوران دانشجویی متحمل می شوند از مشکلات سلامت روان به شدت رنج می برند، لذا تشخیص مشکلات سلامت روان و عوامل تأثیرگذار بر آن از اهمیت فراوانی برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی نقش تعدیل گری ذهن آگاهی در رابطه بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و سلامت هیجانی - اجتماعی در دانشجویان انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه الزهرا در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۲ بودند و حجم نمونه پژوهش ۳۰۲ نفر برآورد شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های اعتیاد به شبکه های اجتماعی احمدی، پولادی و بحرینی (۱۳۹۵)، سلامت هیجانی- اجتماعی فرلانگ، شیشیم و دودی (۲۰۱۷) و ذهن آگاهی فرایبورگ فرم کوتاه والاچ، بوخهلد، بوتنمولر، کلاینکشت و اشمیت (۲۰۰۶) جمع آوری شد.
یافته ها: نتایج نشان داد بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و سلامت هیجانی- اجتماعی رابطه معنی داری وجود داشت. همچنین بین ذهن آگاهی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی ارتباط معنی داری مشاهده شد و از طرف دیگر بین ذهن آگاهی و سلامت هیجانی- اجتماعی نیز رابطه معنی داری مشاهده شد. نتایج همچنین نشان داد، بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و سلامت هیجانی- اجتماعی با در نظر گرفتن نقش تعدیل گری ذهن آگاهی ارتباط معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، می توان به اهمیت نقش ذهن آگاهی در کاهش اعتیادهای رفتاری نظیر؛ اعتیاد به شبکه های اجتماعی و افزایش سلامت هیجانی اجتماعی اشاره کرد که این امر می تواند در اجرای برنامه های پیشگیرانه جهت ارتقاء سلامت روان افراد جامعه نقش مؤثری داشته باشد.
ارائه مدل ذهن آرایی کودکان در دوره پیش دبستانی: رویکرد فراترکیب نظریه ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
39 - 74
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه مدل ذهن آرایی در کودکان دوره پیش دبستان است. رویکرد این پژوهش سنتز پژوهی کیفی، از نوع فراترکیب نظریه ساز بود و با استفاده از روش شش مرحله ای ساندلوسکی و باروسو انجام شد. در گام اول و پس از انتخاب تیم فراترکیب، سوالات پژوهش برای استخراج مدل داده بنیاد ذهن آرایی کودکان، تنظیم و معیارهای شمول و خروج مقالات مشخص شدند. در گام دوم، به جستجوی نظام مند منابع در پایگاه های اطلاعاتی پرداخته شد. در گام سوم ارزیابی کیفیت مقالات انجام و در نهایت با توجه به معیار خروج 37 مقاله اصیل انتخاب شدند. در گام چهارم با تکنیک دسته بندی یافته ها و تکنیک کمی فراچکیده نویسی، کدهای باز استخراج شدند. در گام پنجم نیز ابتدا 119 کد باز (مانند پایش حواس و احساسات، ابراز قدردانی، عملکرد مغز و یادگیری، غوطه ور شدن در کاری) استخراج گردیدند و سپس داده ها، مفهوم پردازی، مقوله بندی و سپس براساس مشابهت ها ارتباط مفهومی و خصوصیات مشترک بین کدهای باز، 13 کد محوری (مانند کیفیت مربی/معلم، کیفیت کودک، زمینه)مشخص شدند و نهایتا این 13 کد محوری در 3 مقوله پیشایندها، فرایندها و پیامدهای ذهن آرایی کودک پیش دبستانی به عنوان کدهای انتخابی در مدل جایابی شدند. در گام ششم با استفاده از تکنیک های اعتبارپذیری و انتقال پذیری، اعتبار یافته های مدل انجام شد. شکل گیری ذهن آرایی کودکان در سطح پیش دبستانی اقدامی موثر جهت هدفمند نمودن برنامه های دوره ی پیش ازدبستان می باشد که نیازمند توجه برنامه ریزان و سیاست مداران به این مهم است.
نقش پیش بینی کننده ذهن آگاهی و کارکرد خانواده در شکست تحصیلی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: مشکلات تحصیلی و عدم موفقیت در تحصیل با پیامدهای متعددی همراه است و می تواند دانش آموزان را در زمینه فرایندهای آموزشی و شغلی با دشواری مواجه سازد. لذا این پژوهش با هدف پیش بینی شکست تحصیلی براساس ذهن آگاهی و کارکرد خانواده در دانش آموزان انجام شد. روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه اول شهرستان سرپل ذهاب در سال 1402 بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به فرمول تعیین حجم نمونه پلنت (n=50+8m) تعداد 200 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه شکست تحصیلی (کانروی و همکاران، 2002)، ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) و کارکرد خانواده (اپشتاین و همکاران، 1982) استفاده شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با نرم افزار spss انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین ذهن آگاهی و هر یک از مؤلفه های آن شامل مشاهده گری، توصیف بدون برچسب، عملکرد همراه با آگاهی، پذیرش بدون قضاوت و عدم واکنش با شکست تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (05/0P<). همچنین این رابطه بین کارکرد خانواده و هر یک از مؤلفه های آن شامل حل مسأله، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی با شکست تحصیلی در دانش آموزان منفی و معنادار بود (05/0P<).نتیجه گیری: با توجه به پیامدهای منفی و گسترده شکست تحصیلی و نقش مهم فرایندهای روانشناختی و نهاد خانواده در ابعاد مختلف زندگی دانش آموزان به ویژه زندگی تحصیلی آنان، لازم است مسئولان بهداشت روان و روانشناسان تربیتی به این مسئله توجه ویژه ای داشته باشند.
مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر تعارض زناشویی، خشم و کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
341 - 372
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و طرح واره درمانی بر مدیریت خشم، تعارض زناشویی و کیفیت زندگی انجام شد. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان و مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بجنورد در سال 1401 بود که از بین افراد مراجعه کننده به این مراکز مشاوره 105 نفر داوطلب شرکت در پژوهش بودند که از این تعداد 80 نفر بر اساس ملاک های ورود انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر کدام 20 نفر) و دو گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسش نامه کنترل خشم اسپیلبرگر (1988)، پرسش نامه کیفیت زندگی بهداشت جهانی (1996) و پرسش نامه ثنایی و براتی (۱۳78) بود. در این پژوهش گروه آزمایشی طرحواره در 8 جلسه 90 دقیقه ای طرحواره درمانی را براساس الگوی یانگ و همکاران (2003) و گروه آزمایش ذهن آگاهی ، در 8 جلسه 120 دقیقه ای ذهن آگاهی بر اساس بسته مدون شده باون و مارلات (2011) دریافت کردند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد هر دو آموزش طرحواره های درمانی و ذهن آگاهی موجب افزایش مدیریت خشم و کاهش تعارضات زناشویی و افزایش کیفیت زندگی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بود. به علاوه، نتایج حاکی از آن بود که تفاوتی در میانگین نمره کل تعارض زناشویی، مدیریت خشم و کیفیت زندگی در دو گروه طرحواره درمانی و ذهن آگاهی وجود ندارد
مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر اساس نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی با نقش واسطه ای استفاده آسیب زا از اینترنت در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
19 - 28
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی و ذهن آگاهی با نقش واسطه ای استفاده آسیب زا از اینترنت در نوجوانان بود. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 6470 نفر بود که از میان آنها بر اساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 325 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی (RSPWB) ریف (1989)، نیازهای روانشناختی (BSNQ) گاردیا و همکاران (2000)، ذهن آگاهی (MAAS) براون و ریان (2003)، اعتیاد به اینترنت (IAT) یانگ (1998) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای استفاده آسیب زا از اینترنت از آزمون بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد مسیر مستقیم نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی به استفاده آسیب زا از اینترنت و بهزیستی روانشناختی اثر معنادار داشت (05/0p<). همچنین نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی با میانجی گری استفاده آسیب زا از اینترنت بر بهزیستی روانشناختی اثر معنادار غیر مستقیم داشت (05/0p<). شاخص های برازش نشان داد مدل پیش فرض از برازش مناسب برخوردار است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که استفاده آسیب زا از اینترنت، نقش واسطه ای در ارتباط بین نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی با بهزیستی روانشناختی نوجوانان دارد.
نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه ی بین بی حوصلگی شغلی با رضایت شغلی و نیت ترک شغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
63 - 72
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه ی بین بی حوصلگی شغلی با رضایت شغلی و نیت ترک شغل انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان زن شاغل در مقطع متوسطه ناحیه یک شهر ری در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آنها، 303 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس رضایت شغلی (JSS) اسمیت و همکاران (1969)، مقیاس نیت ترک شغل (TIS) کیم و لیونگ (2007)، مقیاس بی حوصلگی شغلی (JBS) لی (1986) و مقیاس پنج عاملی ذهن آگاهی (FFMQ) بائر و همکاران (2004) گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون ضریب همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. شاخص های برازش نشان داد، مدل پژوهش از برازش مناسب برخوردار بود. نتایج نشان داد اثرات مستقیم بی حوصلگی شغلی بر رضایت شغلی و نیت ترک شغل معنادار بود، همچنین اثرات غیر مستقیم بی حوصلگی شغلی بر رضایت شغلی و نیت ترک شغل از طریق ذهن آگاهی معنادار بود (01/0p<). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که رضایت شغلی و نیت ترک شغل براساس بی حوصلگی شغلی با نقش واسطه ای ذهن آگاهی در معلمان زن شاغل در مقطع متوسطه برازش دارد.