مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۴۱.
۵۴۲.
۵۴۳.
۵۴۴.
۵۴۵.
۵۴۶.
۵۴۷.
۵۴۸.
۵۴۹.
۵۵۰.
۵۵۱.
۵۵۲.
۵۵۳.
۵۵۴.
۵۵۵.
۵۵۶.
۵۵۷.
۵۵۸.
۵۵۹.
۵۶۰.
ذهن آگاهی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تکنیک های ذهن آگاهی برگرفته از روش های کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) بر اضطراب، استرس و کنترل هیجان معامله گران بورس اوراق بهادار ساکن شهر تهران در سال 1399 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام معامله گران بازار بورس در سال 1399 بود. برای حجم نمونه از جدول کوکران و برای هر گروه 18 نمونه در نظر گرفته شد؛ که به روش غیراحتمالی در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی گمارش شده اند. ابزار پژوهش پرسشنامه اضطراب بک (BAI) (بک و همکاران، 1988)، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-42) (پیتر و سیدنی لاویبوند، 1995) و پرسشنامه کنترل هیجانی (ECQ) (راجر و نجاریان، 1989) بود؛ و در نهایت داده ها به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون متغیرهای اضطراب، استرس و کنترل هیجان در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در کاهش اضطراب و استرس و افزایش کنترل هیجان گروه آزمایش وجود داشت. براساس یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت که تکنیک های ذهن آگاهی، استرس و اضطراب معامله گران بورس اوراق بهادار را کاهش می دهد و سبب افزایش کنترل هیجانی بهتر آن ها می شود..
نقش میانجی ترس از خود در رابطه ذهن آگاهی و وحشت زدگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۶ (پیاپی ۸۷)
۲۱۴-۲۰۵
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ترس از خود در رابطه ذهن آگاهی و وحشت زدگی در دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه شهر تبریز در سال 1401 تشکیل دادند. تعداد 213 دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت از پرسشنامه باور وحشت زدگی (PBI) گیرنبرگ (1989)، پرسشنامه ترس از خود (FSQ) آرادما و همکاران (2013) و پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی (FFMQ) بائر و همکاران (2006) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج نشان داد که مولفه های عمل همراه با آگاهی و عدم قضاوت اثر مستقیم معناداری بر وحشت زدگی دانشجویان داشتند (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد که مولفه های عدم واکنش و عدم قضاوت اثر غیر مستقیم معناداری بر وحشت زدگی به واسطه ترس از خود در دانشجویان داشت (05/0>P) ولی سه مولفه مشاهده، توصیف و عدم واکنش اثر غیرمستقیم معناداری را نشان ندادند (05/0<P). این نتایج نشان می دهد که ترس از خود با توجه به نقش ذهن آگاهی می تواند تبیین کننده وحشت زدگی در دانشجویان باشد.
مقایسه اثربخشی شفقت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر برخودکارآمدی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
۱۴۱-۱۱۶
حوزه های تخصصی:
هدف: به دلیل عدم آموزش مناسب، زنان سرپرست خانوار به یک باره با انبوهی از مسئولیت ها بدون آموزش از قبل مواجه اند که درنتیجه آن شرایط استرس زا و فشار روانی را متحمل می شوند و درنهایت خودکارآمدی این افراد تحت تأثیر قرار می گیرد. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر شفقت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی _ رفتاری مثبت نگر بر خودکارآمدی زنان سرپرست خانوار بود. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی با اجرای پیش آزمون _ پس آزمون و پیگیری سه ماهه همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان سرپرست خانوار در شهرکرد در سال 1401 بود. در این پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر که نمره پرسشنامه خودکارآمدی آن ها بین 17 تا 34 بود انتخاب و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (20 نفر آزمودنی در هر گروه) گمارش تصادفی شدند. سپس گروه های آزمایش تحت 8 جلسه شفقت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی -رفتاری مثبت نگر 120 دقیقه ای قرار گرفتند. داده های آزمودنی ها به وسیله پرسشنامه خودکارآمدی 17- GSE گردآوری و در نهایت، توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد در دو مرحله پس آزمون و پیگیری میانگین نمره خودکارآمدی در دو گروه آزمایش نسبت به گروه گواه تفاوت معناداری داشت. همچنین نتایج یافته ها حاکی از اثربخشی بیشتر درمان شناختی _ رفتاری مثبت نگر بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود درجهت افزایش خودکارامدی زنان سرپرست خانوار درکنار سایر روشهای درمانی از درمان شناختی _ رفتاری مثبت نگر نیز استفاده گردد.
بررسی تأثیر ذهن آگاهی بر سبک های حل مسئله با نقش میانجی سبک های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آبان) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
۱۶۶۲-۱۶۴۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: مهارت حل مسئله و سبک های یادگیری به عنوان موضوعی مهم در تمامی گروه های سنی مطرح است. اگرچه عوامل تأثیرگذار بر مهارت حل مسئله و سبک های یادگیری در مطالعات متعددی بررسی شده است، اما بررسی تأثیر ذهن آگاهی بر سبک های حل مسئله با نقش میانجی سبک های یادگیری کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر ذهن آگاهی بر سبک های حل مسئله با نقش میانجی سبک های یادگیری انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان گرمسار در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 341 نفر از این دانش آموزان انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پنج وجهی ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006)، جهت گیری سبک های یادگیری (تاولر و دیپ بوی، 2003) و سبک های حل مسئله (کسیدی و لانگ، 1996) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها نیز از روش همبستگی و معادلات ساختاری با کمک نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد پنج مؤلفه مشاهده، توصیف، عمل همراه با آگاهی، عدم قضاوت و عدم واکنش بر سبک های حل مسئله دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهرستان گرمسار با نقش میانجی سبک های یادگیری تأثیر داشته است (05/0 P<). نتیجه گیری: با استناد به نتایج به دست آمده، سبک های یادگیری با تأثیرگذاری غیرمستقیم بر سبک های حل مسئله می تواند یادگیری را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین نتایج این مطالعه می تواند در زمینه آموزشی - تربیتی تلویحات مهمی مانند اثربخشی ذهن آگاهی و سبک های یادگیری بر حل مسئله برای متخصصان آموزشی در بر داشته باشد.
اثر بخشی آموزش تنظیم هیجان بر ذهن آگاهی و ولع مصرف سربازان با اختلال مصرف مواد افیونی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۶ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲۲
5 - 21
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اینکه جوانان آسیب پذیرترین قشر در مقابل اختلال های مصرف مواد شناخته می شوند، بنابراین شناسایی موقعیت هایی که در فرایند پیشگیری و درمان آنها نقش دارد، ضرورت پیدا می کند. یکی از موقعیت هایی که اکثر جوانان قشر مذکر جامعه در آن قرار می گیرند خدمت سربازی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس در ذهن آگاهی و ولع مصرف سربازان با اختلال مصرف مواد افیونی انجام شده است. روش : پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است که در قالب یک طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پپگیری انجام شده است. جامعه آماری را کلیه سربازان با اختلال مصرف مواد افیونی تشکیل می دهد که در درمانگاه یک واحد نظامی تحت درمان نگهدارنده متادون قرار داشتند. نمونه مورد مطالعه نیز شامل40 نفر از سربازانی بودند که از بین افراد در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. پس از تفکیک گروه ها، افراد مورد مطالعه به پرسشنامه های پنج عاملی ذهن آگاهی و عقاید ولع مصرف در طول سه دوره پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند؛ همچنین گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 90 دقیقه ای آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس را دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس مختلط مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج: نتایج حاصل از تحلیل بیانگر آن است که آموزش تنظیم هیجان در افزایش ذهن آگاهی(p
اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر کیفیت خواب، افکار مزاحم و حساسیت اضطرابی بیماران واجد تشخیص اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
5 - 17
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کیفیت خواب. افکار مزاحم و حساسیت اضطرابی جانبازان واجد تشخیص اختلال استرس پس از سانحه شهر اصفهان بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع پژوهش های شبه آزمایشی به صورت پیش آزمون پس آزمون پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن را کلیه بیماران واجد تشخیص اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ استان اصفهان مراجعه کننده تشکیل می دادند. تعداد 36 نفر جانباز واجد تشخیص اختلال استرس پس از سانحه بیمارستان روان پزشکی شهید رجایی شهرستان نجف آباد که داوطلب شرکت در این پژوهش بودند، انتخاب و در دو گروه آزمایش (18نفر) و کنترل (18نفر) قرار گرفتند. آموزش ذهن آگاهی طی 8 جلسه هفتگی 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد ولی گروه کنترل در طول این مدت مداخله ای دریافت نکرد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت خواب پترزبورگ (بویس، 1989)، کنترل افکار (ولز و دیویس، 1994) و حساسیت اضطرابی (ریس و پترسون، 1985) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با تحلیل کواریانس چندمتغیری تحلیل آماری شد. نتایج: یافته ها نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر افزایش کیفیت خواب، کنترل افکار مزاحم و کاهش حساسیت اضطرابی شرکت کنندگان گوه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته است (P
پیش بینی عملکرد تیراندازی با آمادگی شناختی، تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
45 - 56
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی عملکرد تیراندازی که از مهارت های ضروری افراد نظامی به شمار می رود، به وسیله ابعاد روان شناختی چون آمادگی شناختی، تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی است. روش: از دانشجویان یکی از مراکز نظامی شهر تهران، به عنوان جامعه پژوهش و نمونه آماری شامل 326 آزمودنی بر حسب پیشنهاد جدول مورگان و کرجسی و به روش نمونه گیری خوشه ای چندگانه انتخاب شد. طرح پژوهشی حاضر، توصیفی همبستگی است و برای سنجش متغیرهای آمادگی شناختی و ابعاد آن از پرسشنامه های خودکارآمدی، آگاهی فراشناختی، سرسختی، شخصیت پنج عاملی نئو و منبع کنترل علاوه بر پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی مورد استفاده قرار گرفت و پس از آن به تیراندازی به وسیله تفنگ بادی پرداخته شد و داده های حاصل از پرسشنامه ها و آزمون تیراندازی با نرم افزار SPSS نسخه 19 تجزیه وتحلیل شد. نتایج: تمامی متغیرهای مدنظر پژوهش به جز آگاهی فراشناختی می توانند عملکرد تیراندازی را پیش بینی کنند و از میان ابعاد آمادگی شناختی، خودکارآمدی درصد بالاتری را به خود اختصاص داد. پس از آن ذهن آگاهی با پیش بینی بیش از 40 درصد از واریانس دارای رابطه ای معنی دار در سطح 05/0 درصد است. بحث: مهارت تیراندازی در نیروهای نظامی از سازه های روان شناختی، تأثیرپذیری بالایی دارد. برای تیراندازی در ابتدا باید ذهن آگاهی بالایی داشت تا بتوان به تمامی شرایط موجود آگاهی پیدا کرد و پس از آن چگونگی کنترل اضطراب مهم تلقی می شود. از این راه کارها می توان به خودکارآمدی و منبع اسناد اشاره کرد. نتایج نشان می دهد که دراختیارداشتن دانش روان شناختی برای عملکرد درست در محیط های پویا و پیچیده به منظور بهبود مهارت تیراندازی مثمرثمر خواهد بود.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (ام.بی.سی.تی.) بر علائم اضطرابی در ورزشکاران یک واحد نظامی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
21 - 32
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ورزش به عنوان یک صنعت پایه بین المللی در سراسر جهان مطرح شده است. هدف، بررسی تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم اضطرابی در ورزشکاران مرد یک واحد نظامی است. روش: این مقاله پژوهشی مطالعه ای نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است که در آن تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش علائم بالینی اضطراب در ورزشکاران مرد یک واحد نظامی 20 تا 35 سال مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از روش نمونه گیری دردسترس مبتنی بر هدف استفاده شد. از میان کل ورزشکاران مرد یک واحد نظامی که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند، تعداد 32 نفر با نمره 12 تا 26 در پرسشنامه اضطراب بک، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل (هر گروه 16 نفر)، گمارش شدند. افرادی که در گروه آزمایش قرار گرفتند در 8 جلسه، درمان گروهی 2 ساعته به صورت هفتگی شرکت نمودند، اما افراد گروه گواه، درمانی دریافت نکردند. پس از پایان درمان، پس آزمون روی هر دو گروه انجام شد. نتایج: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس گویای اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم بالینی اضطراب بود. بحث: آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند منجر به کاهش علائم بالینی اضطراب در ورزشکاران نظامی شود.
مقایسه ی اثربخشی بخشش درمانی و آموزش ذهن آگاهی بر بهبودی بخشش در دانش آموزان متوسطه ی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
65 - 88
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی تأثیر بخشش درمانی با آموزش ذهن آگاهی بر بهبودی بخشش در دانش آموزان متوسطه ی دوم است. طرح پژوهش به صورت نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان پایه های دهم و یازدهم متوسطه ی دوم شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1398-1397 در مدارس این شهر مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه آماری، به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی دانش آموزان 6 کلاس انتخاب شدند و به طور تصادفی گروهی به گروه های آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش اول (بخشش درمانی) شامل 38 نفر، گروه آزمایش دوم (آموزش ذهن آگاهی) شامل 37 نفر و گروه کنترل شامل 40 نفر بود. ابزار پژوهش شامل مقیاس گرایش به بخشش هارتلند بود. پس از اجرای پیش آزمون، گروه های آزمایشی تحت بخشش درمانی و یا آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. پس از آن در هر سه گروه پس آزمون و بعد از یک ماه و نیم پیگیری به عمل آمد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکووا) و تحلیل کوواریانس تک متغیری (آنکووا) استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایشی و گروه کنترل از لحاظ متغیر بخشش و خرده مقیاس های آن در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری وجود دارد(001/0>p). همچنین مشاهده شد که روش ذهن آگاهی تأثیر بیشتری بر میزان بهبود بخشش در بلندمدت دارد(001/0>p). با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت آموزش ذهن آگاهی بیشتر از بخشش درمانی به بهبود بخشش دانش آموزان در بلندمدت کمک می کند و اثربخشی ماندگارتری دارد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری، کمال گرایی و آمیختگی فکر- عمل زنان مبتلا به وسواس فکری -عملی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افراد مبتلا به اختلال وسواس، طرحواره های هیجانی خاصی دارند که به صورت افکار خودآیند و منفی نظیر اجتناب شناختی، نشخوار فکری، و تداوم نگرانی تجربه می شود. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری، کمال گرایی و آمیختگی فکر- عمل زنان مبتلا به وسواس فکری - عملی مراجعین مراکز مشاوره شهرستان نکا بوده است. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر موقعیت میدانی و از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه و انتصاب تصادفی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان نکا در سه ماه اول سال 1399 بوده است. نمونه گیری به صورت هدفمند و 30 نفر از زنانی که بیشترین نمره در ابزار پژوهشی وسواس فکری-عملی فوا و همکاران (2002) را بدست آوردند به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با گمارش تصادفی، 15 نفر به گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و 15 نفر به گروه گواه تخصیص داده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی براساس پروتکل مک کنزی و همکاران (2018) و در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. همچنین پرسشنامه نشخوار فکری نالن-هوکسما و مارو (1991)، پرسشنامه کمال گرایی هویت و فلت (1991)، و پرسشنامه آمیختگی فکر- عمل شفران و همکاران (1996) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت، داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری (17/20=F، 001/0>P)، کمال گرایی (94/17=F، 001/0>P) و آمیختگی فکر- عمل (95/13=F، 001/0>P) زنان مبتلا به وسواس فکری – عملی تاثیر دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری، کمال گرایی و آمیختگی فکر- عمل زنان مبتلا به وسواس فکری- عملی موثر است و می توان از این درمان جهت بهبود مشکلات روانشناختی زنان استفاده کرد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر ناگویی هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع چاقی و اضافه وزن به میزان هشدار دهنده ای در ایران نیز رو به افزایش است که این مساله می تواند پیامدهای مختلف روان شناختی را برای افراد چاق به همراه بیاورد. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر ناگویی هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش، شامل کلیه زنان دچار اضافه وزن شهرستان گنبدکاووس بود که در نیمه نخست سال 1400 به کلینیک های درمان اضافه و چاقی این شهر مراجعه نمودند. از جامعه آماری پژوهش، یک گروه نمونه متشکل از 30 زن دارای اضافه وزن که به روش هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن) (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. سپس زنان دچار اضافه وزن گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته یک جلسه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن قرار گرفتند ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو و همکاران (2007) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1988) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنادار از لحاظ بهبود دشواری شناسایی احساسات (16/8=F، 001/0>P)، دشواری در توصیف احساسات (83/10=F، 001/0>P)، و تفکر معطوف به بیرون (89/10=F، 001/0>P)، واکنش هیجانی (35/78=F، 001/0>P)، جایگاه من (34/60=F، 001/0>P)، بریدگی عاطفی (89/34=F، 001/0>P) و آمیختگی با دیگران (61/79=F، 001/0>P) بین آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه بود (01/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر ناگویی هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.
The effectiveness of mindfulness training on academic adjustment, academic anxiety and academic hope of students
حوزه های تخصصی:
Background and Aim: One of the most common problems that coaches and teachers face in schools and educational environments in relation to students is the issue of adaptation and how to adapt students. Middle school period is the transition period to university level and adaptation in this period plays an essential role in the activities and academic progress of students. Therefore, the main goal of the current research was to increase the level of academic adaptation and academic hope and reduce students' academic anxiety by using mindfulness training. Methods : The current research was a semi-experimental design with a pre-test-post-test and a control group. The statistical population of this research included all female students of Bushehr city in the academic year of 2022-2023. In order to select the sample in the first stage, after obtaining the necessary permission from Bushehr Education and choosing a high school, with the available sampling method, 50 students were selected from among the applicants to participate in the training sessions, and from this number, according to the criteria entering and exiting the research as well as other reasons (such as the opinion of administrators, teachers, and counselors regarding the student's academic incompatibility and emphasis on the presence of these students in the meetings, non-cooperation of the participants) out of this number, 40 people remained who were randomly divided into two groups experimental and control groups were placed. The experimental and control groups responded to the research tool questionnaires in three stages: pre-test, post-test and follow-up. The experimental group received 8 45-minute sessions of training. Follow-up answered Sinha and Singh's AISS (1993) academic adjustment questionnaire and Pekrun et al.'s AEQ (2002) academic emotions questionnaire Results: The results of multivariate covariance analysis showed that mindfulness training has a significant effect on increasing academic adaptation and educational hope and reducing students' academic anxiety. Conclusion: It is concluded that having mindfulness in educational situations causes positive changes in education and educational environments at an optimal level. In relation to these results, it can be said that the training program has been effective because in this program, the participants' awareness and attention without judgment were improved and they faced challenges with self-acceptance and reduced reactivity. By considering this model, school counselors can affect the academic adaptation and educational hope and reduce the academic anxiety of students.
تدوین مدل عملکرد تحصیلی براساس مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی، فراشناخت و ذهن آگاهی با میانجیگری حرمت خود وخودتنظیمی در نوجوانان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد تحصیلی یکی از متغیرهای مهم در کسب موفقیت شغلی و مقبولیت اجتماعی در هر جامعه ای محسوب می شود، به نحوی که گاهی عملکرد تحصیلی را معادل موفقیت تحصیلی می دانند. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل عملکرد تحصیلی براساس مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی، فراشناخت و ذهن اگاهی با میانجی گری حرمت خود و خودتنظیمی در نوجوانان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران درسال تحصیلی 1398 -1399 بود که 517 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده مورد نیاز برای این پژوهش از پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (2001)، پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (1383)، پرسشنامه حرمت خود کوپراسمیت (1967)، پرسشنامه فراشناخت ولز (2004)، پرسشنامه مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی تیرگر(1397) و پرسشنامه خودتنظیمی میلر و براون (1992) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم فراشناخت، ذهن آگاهی و مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی با عملکرد تحصیلی معنی داراست (01/0P<) و اثر غیر مستقیم فراشناخت، مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و ذهن آگاهی با میانجی گری حرمت خود معنی داراست (20/0 P=) و نقش واسطه ای خود را به خوبی نشان داد، در حالی که اگرچه خ ودتنظیمی ب ر عملکرد تحصیلی ت اثیر مستقیم می گذارد، اما به عنوان متغیر میانجی به صورت غیر مستقیم نمی تواند بر عملکرد تحصیلی اثر بگذارد. نتیجه گیری: می توان گفت که مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و فراشناخت و ذهن آگاهی در کنار سایر عوامل از جمله حرمت خود و خودتنظیمی نقش کلیدی در عملکرد تحصیلی ایفا می کنند، که به نظر می رسد نقش حرمت خود از اهمیت بیشتری برخوردار است. از این رو جهت افزایش عملکرد تحصیلی لزوم توجه به این عوامل در بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان ضروری است.
تأثیر گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان و اجتناب شناختی بیماران زن مبتلا به وسواس فکری – عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان و اجتناب شناختی بیماران زن مبتلا به وسواس فکری- عملی انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن مبتلا به وسواس بود که در سال 1400 به مراکز مشاوره و مددکاری شهر کرمانشاه مراجعه کرده بودند. از میان آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی را به صورت گروهی، هفته ای یک بار در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های تنظیم هیجان گراس و جان و اجتناب شناختی سکستون و داگاس استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل واریانس یک-راهه در متن مانکوا نشان داد که درمان مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی باعث کاهش معنادار نمرات فرونشانی و اجتناب شناختی و افزایش معنادار نمرات مؤلفه ارزیابی مجدد شناختی افراد گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری شده است. با استناد به یافته های حاصل از پژوهش پیشنهاد می گردد که جهت مدیریت راهبردهای تنظیم هیجان و کاهش اجتناب شناختی بیماران وسواسی از نتایج گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی به عنوان یک روان درمانی مدرن در مراکز مشاوره و درمانی بهره برد.
مقایسه اثربخشی تمرینات گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با درمان گروهی هیجان مدار بر بهزیستی روانشناختی در بیماران بستری شده و بهبود یافته از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی تمرینات گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان گروهی هیجان مدار بر بهزیستی روانشناختی بیماران بستری شده و بهبود یافته از کرونا انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با 3 گروه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه بیمارانی که در 3 ماه دوم سال 1400 در بیمارستان امام رضا شهر مشهد (ع) بستری و سپس از کرونا بهبود یافته بودند. نمونه آماری برای هر گروه 15 نفر که با روش در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در 3 گروه جایگزین شدند. گروه آموزش اول هشت جلسه 45 دقیقه ای درمان گروهی هیجان مدار و گروه آزمایش دوم هشت جلسه 120 دقیقه ای درمان گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند، اما گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف(Ryff., 1989) گردآوری و با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر توسط نرم افزار 23SPSS تحلیل شد. یافته ها: هر دو درمان بر تمامی مولفه های بهزیستی روانشناختی در گروه های آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون موثر است (05/0> p) و این نتایج تا مرحله پیگیری نیز پایدار ماند. اما، درمان گروهی هیجان مدار اثر بیشتری بر مولفه هدفمندی داشته است (05/0> p). نتیجه : درمان ها می توانند به عنوان روش های مداخله ای موثر بر افزایش بهزیستی روانشناختی در بیماران بستری شده و بهبود یافته از کرونا قلمداد شوند.
بررسی رابطه جوخانواده و سرمایه روان شناختی با اشتیاق تحصیلی با میانجی گیری نقش ذهن آگاهی دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
81 - 101
حوزه های تخصصی:
امروزه آموزش به عنوان یکی از مهم ترین ارکان زندگی از اهمیتی مضاعف برخوردار است و همه ارکان علمی در راستای بهبود و اثر بخشی آن تلاش های بسیاری را صورت داده اند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بررسی رابطه جو خانواده و سرمایه روان شناختی با اشتیاق تحصیلی با میانجی گری نقش ذهن آگاهی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 بود. به این منظور تعداد 707 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسش نامه های جوخانواده هیل برن، سرمایه روان شناختی لوتاز و همکاران، ذهن آگاهی براون و ریان) و اشتیاق تحصیلی فدریکز و همکاران، را به صورت الکترونیکی تکمیل کردند. پس از گردآوری داده ها، مدل یابی معادلات ساختاری برای آزمون مدل پیشنهادی و فرضیه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است و جوّخانواده و سرمایه روان شناختی با اشتیاق تحصیلی رابطه معنی دار (001/0) و مثبت دارد. همچنین جو خانواده و سرمایه روان شناختی از طریق ذهن آگاهی بر اشتیاق تحصیلی اثرگذار است. یافته ها نشان می دهد با توجه داشتن به متغیرهای جوّخانواده، سرمایه روان شناختی و ذهن آگاهی، می توان افزایش اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان را انتظار داشت. با توجه به اینکه ذهن آگاهی می تواند محصول نهایی جو خانواده و سرمایه روان شناختی باشد، آگاهی والدین از این مهم، سمت و سوی این متغیرها به اهمیت تحصیل و اشتیاق تحصیلی را تقویت می کند
اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی بر مسئله گشایی اجتماعی، قدرت تصمیم گیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر مسئله گشایی اجتماعی، قدرت تصمیم گیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان است. روش پژوهش روش نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه شامل دانش آموزان پسر مدارس متوسطه دوره دوم شهر آبدانان بود. نمونه آماری این پژوهش شامل 30 نفر از جامعه آماری خواهد بود،که به دو گروه گواه (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) جایگزین شده اند، روش نمونه گیری پژوهش به شیوه در دسترس انتخاب شد. برنامه آموزش ذهن آگاهی شامل آموزش مهارت هایی است که طی 8 جلسه و به مدت 45 دقیقه برگرفته از پروتکل ( فلیمینگ و کوکووسکی، 2013) به دانش آموزان داده شد و گروه کنترل نیز آموزشی دریافت نکردند. جهت تحلیل داده ها از آزمون واریانس آنکوا و مانکوا استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد: آموزش ذهن آگاهی با توجه به میانگین مسئله گشایی اجتماعی گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب افزایش مسئله گشایی اجتماعی گروه آزمایش شده است و با کنترل پیش آزمون بین گروه آزمایش و گروه گواه از لحاظ قدرت تصمیم گیری تفاوت معنی داری وجود دارد(0/0001>p و 40/52=F). همچنین با کنترل پیش آزمون بین گروه آزمایش و گروه گواه از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد(0/0001>P و 91/21=F). می توان نتیجه گرفت که آموزش ذهن آگاهی بر مسئله گشایی اجتماعی، قدرت تصمیم گیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان تاثیر معناداری داشته است.
ارتباط بین ذهن آگاهی، دشواری در تنظیم هیجان، خودخاموشی و استرس ادراک شده با سندرم پیش از قاعدگی: رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
27 - 37
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر ذهن آگاهی، دشواری در تنظیم هیجان و خودخاموشی بر سندرم پیش از قاعدگی از طریق نقش میانجی استرس ادراک شده انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود که از طریق مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. در همین راستا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، نمونه ای برابر با 380 نفر از میان دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز انتخاب شد. ابزار غربالگری سندرم پیش از قاعدگی (PSST)، پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (FMI-SF)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (S-DERS)، مقیاس خودخاموشی و پرسشنامه استرس ادراک شده توسط شرکت کنندگان در پژوهش، تکمیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین ذهن آگاهی و استرس ادراک شده رابطه مستقیم و منفی معنادار وجود دارد، اما بین دشواری در تنظیم هیجان و خودخاموشی با استرس ادراک شده رابطه مستقیم و مثبت معنادار وجود دارد. همچنین بین استرس ادراک شده و سندرم پیش از قاعدگی نیز رابطه معنادار یافت شد. مهمترین یافته حاکی از آن است که استرس ادراک شده در ارتباط بین ذهن آگاهی، دشواری در تنظیم هیجان و خودخاموشی با سندرم پیش از قاعدگی به عنوان میانجی گر عمل می کند. با توجه به یافته ها، مدل پیشنهادی با داده ها برازش دارد و مورد تأیید است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که ذهن آگاهی، دشواری در تنظیم هیجان، خودخاموشی و استرس ادراک شده در ابتلا به سندرم پیش از قاعدگی نقش مؤثری ایفا می کند. در همین راستا، نداشتن پذیرش و آگاهی نسبت به هیجانات و سرکوب احساسات، زمینه ساز ادراک استرس بالا می شود. در نهایت، مجموعه این الگو به تجربه شدیدتر علائم سندرم پیش از قاعدگی ختم خواهد شد.
اثربخشی آموزش فلسفه توسط رسانه کمیک استریپ بر کیفیت ذهن آگاهی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف نویسندگان پژوهش، ارائه طرحی آموزشی با استفاده از فبک و رسانه کمیک استریپ جهت ارتقای سطح کیفی ذهن آگاهی کودکان می باشد. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان پایه پنجم شهر دزفول بود که از بین آنان 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب و در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، کمیک استریپ محقق ساخته و پرسشنامه ذهن آگاهی در کودکان و نوجوانان گریکو(2010) (CAMM) بود که طی دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. جهت اجرای متغیرمستقل، در 8جلسه و طی 4 هفته، 8 داستان از متون کلاسیک فارسی برای گروه آزمایش انتخاب و برای گروه کنترل نیزهمان مضامین از طریق روش سخنرانی اجراشد. یافته های بدست آمده نشان داد که برنامه آموزشی بر میزان رشد ذهن آگاهی دانش آموزان تاثیر معناداری داشته به گونه ایکه میزان اندازه اثر در ذهن آگاهی32/62درصد بود(P<0.05). نتیجه گیری: رویکرد فبک به وسیله رسانه کمیک استریپ به عنوان یک رسانه تصویری و جذاب در جهت آموزش مطالب، می تواند منجر به تقویت سطح ذهن آگاهی کودکان در موقعیت های واقعی و عمق بخشیدن به تجربیات یادگیری به کارگرفته شود.
مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی مبتنی بر فعال سازی طرحواره های معنوی–اسلامی با درمان هیجان مدار (EFCT) بر سازگاری زناشویی زوج های دارای فرزند معلول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
215 - 233
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان ذهن آگاهی مبتنی بر فعال سازی طرحواره های معنوی- اسلامی بر سازگاری زناشویی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر جزء طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون -پس آزمون-پیگیری سه گروهی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه زوجین دارای فرزند معلول ذهنی، جسمی_حرکتی یا ذهنی و جسمی - حرکتی بوده که تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار داشته و دارای پرونده در مرکز خدمات بهزیستی مثبت زندگی خوانسار بوده و در سال 1401 در شهرستان خوانسار سکونت داشتند؛ به منظور تشکیل سه گروه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج)، ابتدا 46 نفر انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی 16 نفر (8 زوج) در گروه آزمایش اول و 16 نفر در گروه آزمایش دوم و 16 نفر در گروه گواه گروه بندی شدند. سه گروهی که به این ترتیب تشکیل شد مشابه هم بوده و اندازه گیری متغیرهای وابسته برای هر دو گروه آزمایش در یک زمان صورت گرفت؛ همچنین مرحله پیگیری سه ماه بعد از پس آزمون روی هر سه گروه اجرا شد. ابزار پژوهش شامل مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) بودند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد بین دو گروه درمان ذهن آگاهی مبتنی بر فعال سازی طرحواره های معنوی- اسلامی و درمان هیجان مدار در سطح 05/0 برای مؤلفه رضایت زناشویی معنادار است (05/0>P)؛ در نتیجه بین میانگین نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مؤلفه رضایت زناشویی در دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد که درمان هیجان مدار بر سازگاری زناشویی تاثیر بیشتری داشت (05/0=P). نتیجه گیری: طبق یافته های این مطالعه ذهن آگاهی مبتنی بر فعال سازی طرحواره های معنوی-اسلامی و درمان هیجان مدار سبب بهبود همبستگی زناشویی، توافق زناشویی، ابراز محبت و رضایت زناشویی در زوج های دارای فرزند معلوم می شود و نمایانگر افق های تازه در مداخلات زوج درمانی است و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای موثر سود جست؛ بنابراین، به نظر می رسد این مداخله برای زوج های دارای فرزند معلول نیز کاربردی است