مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
ذهن آگاهی
منبع:
آموزش پژوهی دوره اول بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
14 - 25
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه ی حاضر ابتدا بررسی تفاوت جنسیتی دانش آموزان در ذهن آگاهی و مؤلفه های آن است، ثانیاً بررسی رابطه ی ذهن-آگاهی و مؤلفه های آن با وضعیت تحصیلی دانش آموزان در چارچوب نقش جنسیت بوده است. روش : بدین منظور به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 280 دانش آموز (140= دختر و 140= پسر) انتخاب و به پرسشنامه های ذهن آگاهی و محقق ساخته پاسخ گفتند. داده ها با استفاده از مجموعه ای از تحلیل های واریانس و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد بین دختران و پسران تفاوت معناداری در میزان ذهن آگاهی وجود ندارد، امّا بین آنان در مؤلفه های عمل با آگاهی و پذیرش ذهن آگاهی تفاوت معناداری یافت شد. نتایج دیگر نشان داد که ذهن آگاهی (مثبت) و مؤلفه های عمل با آگاهی (مثبت) و پذیرش (منفی) توانستند معدل دانش آموزان را فرای متغیرهای جمیعت شناختی پیش بینی نمایند. ب بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر می توان گفت که ذهن آگاهی (به ویژه مؤلفه ی عمل با آگاهی) می تواند به عنوان یکی از عوامل پیشرفت تحصیلی در بین دانش-آموزان اثربخش باشد. همچنین توجه به مؤلفه ی پذیرشِ ذهن آگاهی به عنوان یکی از عوامل مانع در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (به خصوص در پسران) و نقش جنسیت در این زمینه، در آموزش ذهن آگاهی توصیه می شود.
اثربخشی گروه درمانی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خود بیمارانگاری و اضطراب مردان مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
41 - 56
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی بر خودبیمارانگاری و اضطراب مردان مبتلا به درد مزمن انجام شد. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مرد مبتلا به درد مزمن عضلانی - اسکلتی مراجعه کنند به مراکز توان بخشی شهر شیراز در شش ماهه دوم سال 1398 بوده اند. با توجه به ارزیابی اولیه، تعداد 30 نفر از بیمارانی که نمره بالاتری در پرسشنامه شدت درد مزمن مک گیل کسب کردند، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های خودبیمارانگاری اهواز و اضطراب کتل در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای خودبیمارانگاری و اضطراب، تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: درمجموع، پیشنهاد می شود که مشاوران، روان شناسان و روان درمانگران، از نتایج گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی به عنوان مداخله ای سودمند، جهت کاهش خودبیمارانگاری و اضطراب افراد مبتلا به درد مزمن، بهره ببرند.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
85 - 100
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری های فیزیولوژیک و مزمن فرایندهای روان شناختی، ارتباطی، اجتماعی و هیجانی کودکان را با آسیب مواجه می سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل کودکان مبتلا به رماتیسم شهر اصفهان در سه ماهه پاییز سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 کودک مبتلا به رماتیسم با روش نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش مداخله ذهن آگاهی کودک محور را طی سه ماه در 10 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل علائم اضطراب درد (مک کراکن و همکاران، 1992) و مقیاس خودکارآمدی درد (نیکولاس، 1989) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی کودک محور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم تأثیر معناداری داشته است (f = 83/54, f= 311/23, p<0/001). علاوه بر این نتایج نشان داد که این درمان توانسته تأثیر خود را در زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (p<0/001). میزان تأثیر آماری درمان ذهن آگاهی کودک محور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم به ترتیب 74 و 91 درصد بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که درمان ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت افزایش خودکارآمدی درد و کاهش اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم مورد استفاده گیرد.
اثربخشی مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر روایت درمانی گروهی بر بهبود بازده های شناختی، در دانش آموزان دارای نشانگان افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
31 - 59
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر روایت درمانی گروهی بر بهبود بازده های شناختی در دانش آموزان دارای نشانگان افسردگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش آموزان دارای نشانه های افسردگی، شهر تبریز در سال 1398 بودند، که اختلالات روان شناختی دیگر و مصرف داروهای ضدافسردگی نداشتند، که از بین آن ها 20 نفر برای گروه آزمایش و 20 نفر برای گروه کنترل که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه های طرحواره یانگ (فرم کوتاه، ویرایش سوم، 90 گویه ای) و امید بزرگسالان اسنایدر و همکاران (1991)، برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. گروه آزمایش طی 16 جلسه تحت مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر روایت درمانی گروهی قرار گرفتند و در این مدت گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای دریافت نکردند داده ها از طریق آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج نشان داد که فرایند جلسات مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر روایت درمانی گروهی منجر به کاهش میانگین نمرات بازده های شناختی در دانش آموزان دارای نشانگان افسردگی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است (01/0P≤). با توجه به نتایج حاصل، می توان مطرح کرد که مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر روایت درمانی گروهی بر بهبود بازده های شناختی در دانش آموزان دارای نشانگان افسردگی اثر مثبت دارد.
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه ذهن آگاهی و رفتار خرید آنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
111 - 128
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رفتار خرید آنی می تواند، تبعات منفی بسیاری برای فرد به دنبال داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ذهن آگاهی و رفتار خرید آنی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام مصرف کنندگان و خریداران 65-18 سال شهر تهران بود که با توجه به ملاک های ورود تعداد 242 نفر (157 زن، 85 مرد) به روش نمونه گیری هدفمند برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد خرید آنی، پرسشنامه ذهن آگاهی و پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر در مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای سازش یافته تنظیم هیجان و ذهن آگاهی با رفتار خرید ناگهانی دارای همبستگی منفی معنادار هستند و راهبردهای سازش نایافته تنظیم هیجان با رفتار خرید ناگهانی دارای همبستگی مثبت معنادار بود (01/0P<). همچنین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ذهن آگاهی و رفتار خرید آنی دارای نقش واسطه ای بود. نتیجه گیری: بنابراین از طریق طراحی برنامه های مبتنی بر بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی می توان به اصلاح رفتار خرید آنی پرداخت.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی ذهنی دانشجویان دختر دارای استرس تحصیلی
منبع:
صیانت فرهنگی و سرمایه اجتماعی سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
215 - 239
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بهزیستی ذهنی یکی از ابعاد مهم سلامت روان دانشجویان می باشد که ناشی از نحوه ی ادراک شناختی و عاطفی شخصی از کل زندگی است، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی ذهنی دانشجویان دختر دارای استرس تحصیلی دانشگاه فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری انجام شد.روششناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری به تعداد 350 نفر در سال تحصیلی 98-1397 بودند.از بین کلیه دانشجویان تعداد 150 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب و سپس از بین آن ها تعداد 60 نفر که نمره ی استرس تحصیلی بالاتری نسبت به میانگین گروه داشتند به عنوان نمونه نهایی انتخاب گردیدند و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره(یک گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند.در هر دو گروه،پرسشنامه بهزیستی ذهنی به عنوان پیش آزمون تکمیل و پس از اتمام مداخله، مجدداً پس آزمون و پیگیری برای هر دو گروه اجراء شد.داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل تحلیل کواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: براساس نتایج، آموزش گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش بهزیستی ذهنی تاثیر معنی دار داشته است (96/0=eta، 264=F،0.001>p). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه میتوان ازآموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی برای افزایش بهزیستی ذهنی دانشجویان استفاده نمود.
اثربخشی آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی برذهن آگاهی برکاهش افکار خودآیند منفی و بهبود افسردگی دانش آموزان دختر افسرده مراکز شبانه روزی اردبیل
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به اثربخشی آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برکاهش افکار خودآیند منفی و بهبود افسردگی دانش آموزان دختر افسرده مراکز شبانه روزی اردبیل می پردازد. روش تحقیق در این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل می باشد، جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مراکز شبانه روزی شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 94-93 که تعداد آنان برابر با 670 نفربود. برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری خوشه ای- تصادفی چند مرحله ای استفاده شد، بدین منظور از بین مناطق اردبیل، منطقه نیر و از بین مدارس شبانه روزی این منطقه دو مدرسه شبانه روزی بهار و زینبیه ، به صورت تصادفی انتخاب شد. پس از اجرای پرسشنامه افسردگی بک و افکار خودآیند منفی و جمع آوری نمرات دانش آموزانی که نمره شان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بود، 40 نفر از دانش آموز، به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر)، قرار گرفتند. آموزش ذهن آگاهی به صورت گروهی در 8 جلسه (هفته ای یک جلسه ی دو ساعته) بر روی گروه آزمایش انجام گردید ولی گروه کنترل هیچ گونه آموزشی را دریافت نکردند.نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که روش درمان گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معناداری (05/0) باعث کاهش افکار خودآیند منفی و افسردگی دانش آموزان شده است. بنابراین می توان با استفاده از روش آموزش شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی میزان افسردگی دانش آموزان، و افکار خودآیند منفی آنان را کاهش داد.
شناسایی شایستگی های اصلی معلمان دوره متوسطه از دیدگاه خبرگان تعلیم و تربیت
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های اصلی معلمان دوره متوسطه از دیدگاه خبرگان تعلیم و تربیت انجام گرفته است. پژوهش حاضر به روش کیفی با استراتژی داده بنیاد اجرا شد. جامعه آماری پژوهش همه خبرگان تعلیم و تربیت دانشگاه های دولتی شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، و با معیار اشباع داده ها، 18 نفر از آنان انتخاب شده اند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها روش کدگذاری اسمیت (2007) به کار گرفته شد. همچنین، بررسی اعتبار پژوهش با روش بازبینی اعضا انجام گرفت. برای افزایش پایایی پژوهش روش های اجرای فرایند نظام مند ثبت، ضبط و نوشتن داده ها (ضبط صدا، پیاده سازی مصاحبه و نگارش داده های شفاهی) در همه مصاحبه ها و تحلیل روشمند داده ها و استخراج منطقی مقولات و مفاهیم انتزاعی کلان تر برمبنای روش کدگذاری به کار گرفته شد. براساس یافته های پژوهش، شایستگی های اصلی معلمان دوره متوسطه از دیدگاه خبرگان تعلیم و تربیت، شامل شایستگی های «ارتباطی»، «روان شناختی»، «خدماتی»، «پژوهشی»، «فردی» و «تربیتی» است که هریک از آن ها نیز از خرده شایستگی های متعددی تشکیل شده اند. شناخت و معرفی این شایستگی ها در نظام تربیت معلم کشور می تواند به سیاست گذاران، مدیران و برنامه ریزان آموزشی در اتخاذ راهبردهای مناسب برای کاهش شکاف بین وضع موجود و مطلوب در این زمینه و ارتقای وضعیت مؤلفه های شایستگی یاری رساند.
نگرش معلمان و مدیران مدارس نسبت به طرح رتبه بندی حرفه ای مشاغل معلمان: یک مطالعه پدیدارشناسی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نگرش معلمان و مدیران آموزشی نسبت به طرح رتبه بندی حرفه ای مشاغل معلمان مبتنی بر تجربه زیسته آن ها انجام گرفت. پژوهش به روش توصیفی با رویکرد کیفی، و با استراتژی پدیدارشناسی انجام شد. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که با 15 نفر از معلمان با تجربه، مدیران و مجریان این طرح اجرا شد. نمونه گیری به شیوه گلوله برفی و با معیار اشباع نظری داده ها انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری در دو مرحله کدگذاری باز و کدگذاری محوری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد طرح رتبه بندی معلمان دارای ضرورت های قانونی، علمی، حرفه ای و مدیریتی است. مهم ترین نقاط قوت طرح شامل افزایش انگیزه معلمان، ارتقای مهارت های معلمان، کاهش مسائل معیشتی معلمان، افزایش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و کاهش احساس نابرابری است و نقاط ضعف آن نیز عبارت اند از عدم جامعیت طرح، عدم شفافیت، امکان اعمال نظر شخصی، طولانی بودن فرایند، تأکید زیاد بر سابقه خدمت، ضعف در اطلاع رسانی و نقص در اجرا. همچنین، مهم ترین راهکارهای شناسایی شده برای بهبود طرح، عبارت اند از داشتن رویکرد حرفه ای گرایی به معلمی، توجه به بهبود معیشت معلمان، ارزشیابی تیمی و مداوم، جامع نگری و کاهش بوروکراسی.
شناسایی و رتبه بندی چالش های رشته آموزش جغرافیا در دانشگاه فرهنگیان (پس از اولین دوره فارغ التحصیلی)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه هر جامعه و بخش های آن مرهون برنام ه ری زی، بررسی مس ائل و چالش های موجود و ارائ ه راهکار برای رفع نیازهای جدیدی است که در اثر تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فناوری ایجاد می شود. در این میان، نظام های آموزشی به ویژه آموزش عالی، نیز برای حفظ بقا و دستیابی سریع و آسان به اهداف خود، نیازمند بررسی وضعیت موجود و شناسایی چالش های احتمالی است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی مهم ترین چالش های رشته آموزش جغرافیا در دانشگاه فرهنگیان است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و با روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه پژوهش متشکل از اعضای هیئت عملی/ مدرسان و دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در استان های تهران و البرز بود که در دو مرحله به صورت قضاوتی و کل شمار بررسی شدند. ابزار پژوهش مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی و پایایی پرسشنامه با روش روایی صوری و با محاسبه آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج پژوهش چالش های رشته آموزش جغرافیا را در چهار بُعد آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و فوق برنامه، و بُعد ساختاری- اداری نشان داد و رتبه بندی چالش ها از نظر اعضای هیئت علمی/ مدرسان و دانشجومعلمان نشان داد به ترتیب، چالش های ساختاری- اداری، آموزشی، پژوهشی، و فرهنگی و فوق برنامه، مهم ترین چالش های این رشته از نظر دانشجومعلمان بود و از نظر اعضای هیئت عملی/ مدرسان چالش های ابعاد ساختاری- اداری، پژوهشی، آموزشی، و فرهنگی و فوق برنامه به ترتیب، مهمترین چالش های رشته آموزش جغرافیا بودند.
مقایسه سرمایه روان شناختی، شادکامی و ذهن آگاهی دانش آموزان تیزهوش و عادی دبیرستان های پسرانه
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
215 - 243
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سرمایه روان شناختی، شادکامی و ذهن آگاهی دانش آموزان تیزهوش و عادی دبیرستان های پسرانه شهر نورآباد انجام گرفت. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، کمی و مبتنی بر روش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان تیزهوش و عادی دبیرستان های شهر نورآباد نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 25 نفر برای هر یک از گروه های پژوهش (دانش آموزان تیزهوش و عادی) انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های سرمایه روان شناختی، شادکامی و پنج عاملی ذهن آگاهی بود که خصوصیات روان سجی (روایی و پایایی) آن ها همگی مناسب گزارش شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، شاخص های توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، حداقل و جداکثر نمره) و استنباطی (مانوا) انجام گرفت. یافته ها نشان داد بین دانش آموزان تیزهوش و عادی دبیرستان های پسرانه شهر نورآباد در سه متغیر سرمایه روان شناختی، شادکامی و ذهن آگاهی تفاوت معنا داری وجود دارد. بنابراین، دانش آموزان تیزهوش با توجه به شرایط خاص خود و شرایط تحصیلی ویژه آنان، عملکرد بهتری در سازه های روان شناختی مثبت گرا از جمله سرمایه روان شناختی، شادکامی و ذهن آگاهی دارند.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تاب آوری و سلامت روان مادران دارای کودک معلول ذهنی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۸
94 - 83
حوزه های تخصصی:
وجود کودک عقب مانده ذهنی در هر خانواده، تاب آوری و سلامت روان اعضاء خانواده به ویژه مادران را تحت تأثیر قرار میدهد و مشکلات مربوط به مراقبت از فرزند مشکل دار، والدین و به ویژه مادر را در معرض خطر ابتلا به مشکلات مربوط به روحی و روانی قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تاب آوری و سلامت روان مادران دارای کودک معلول ذهنی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل می باشد و جامعه آماری پژوهش حاضررا مادران دارای فرزند معلول ذهنی شهرستان قائمشهر تشکیل دادند، با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس 30 نفر از مادران کودکان معلول ذهنی انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل)قرار گرفتند. گردآوری داده ها توسط پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسن( CD-RIS)و پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ (GHQ)انجام شد و بر اساس پروتکل آموزش ذهن آگاهی اجرا شد. همچنین داده ها با روش آماری توصیفی و استباطی ،تحلیل کواریانس چند متغیره(مانکوا) در سطح معناداری05 / 0 با استفاده از نرم افزار Spss26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج حاکی از آن بود که در مجموع تفاوت معنادار بین نمرات دو پرسشنامه تاب آوری و سلامت روان در پیش آزمون و پس آزمون در دوگروه آزمایش و کنترل در مادران دارای کودک معلول ذهنی وجود دارد. نتیجه می گیریم که ذهن آگاهی باعث افزایش میزان تاب آوری و سلامت روان در مادران دارای کودکان معلول ذهنی می شود.
بررسی روابط متقابل حس خلاقیت، ذهن آگاهی و صلاحیت آموزشی فارغ التحصیلان رشته آموزش زبان و غیر آموزش زبان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: زبان رسمی بین المللی، زبان انگلیسی است که وسیله ارتباطی میان ملت های مختلف برای تحقق اهداف ارتباطی و آکادمیک است و مهمترین نقش آن ایجاد ارتباط میان مردم است؛ پیشرفت دانش آموزان در یادگیری زبان انگلیسی به طور مستقیمی به کیفیت و تخصص معلم ها وابسته است. عوامل مختلفی از جمله خلاقیت و ذهن آگاهی می تواند بر صلاحیت آموزشی معلمان تأثیر بگذارد. هدف پژوهش در این مطالعه بررسی رابطه متقابل حس خلاقیت و ذهن آگاهی با صلاحیت آموزشی بین فارغ التحصیلان TEFL و غیر TEFL بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و بدین منظور 318 معلم به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده و با روش کاغذی و آنلاین داده ها با استفاده از پرسشنامه آموزش مهارت خلاقیت رایان (2014) و پرسشنامه ذهن آگاهی پنج وجهی بائر و همکاران (2004) جمع آوری شد. داده های با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین خلاقیت و صلاحیت آموزشی در گروه TEFL و غیر TEFL رابطه معنی داری دارد (0/05= P )؛ همچنین بین احساس ذهن آگاهی و صلاحیت آموزشی در گروه TEFL رابطه معناداری مثبت وجود دارد (01/0= P )؛ ولی در گروه غیر TEFL تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0/05< P ). در ادامه نتایج نشان داد بین احساس ذهن آگاهی و خلاقیت در گروه TEFL و غیر TEFL رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد (0/01= P )؛ همچنین از نظر صلاحیت آموزشی بین دو گروه (معلمان TEFL و غیر TEFL ) تفاوت معنی داری به دست آمد (0/01= P ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که سوابق تحصیلی مستقیماً ذهن آگاهی را تحت تأثیر قرار می دهد؛ این پژوهش می ت واند به روش های مختلف به معلمان TEFL و غیر TEFL کمک کند و دانش معلمان را به روزتر کند؛ همچنین باعث می شود معلمان تصور کنند که داشتن خلاقیت در تدریس، داشتن ذهن آگاهانه و صلاحیت در امر آموزش می تواند به پیشرفت کلاس کمک کند.
نقش عوامل جمعیت شناختی و روان شناختی در رضایت جنسی زنان بعد از 40 سالگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت جنسی عاملی کلیدی در کیفیت زندگی زناشویی است که در دوره های مختلف تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. گرچه، رضایت جنسی مورد توجه بسیاری از مطالعات قرار گرفته است اما نقش متغیرهای روان شناختی و جمعیت شناختی در حفظ رضایت جنسی در زنان بعد از 40 سالگی چندان روشن نیست. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کننده عوامل جمعیت شناختی و روان شناختی موثر در رضایت جنسی در زنان بعد از 40 سالگی انجام شد. پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بود. تعداد 365 زن سالم در محدود سنی 40 تا 65 سال مجموعه پرسشنامه های اعتباریابی شده را تکمیل کردند که شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، مقیاس رضایت جنسی (1981)، پرسشنامه ذهن آگاهی (2006) و پرسشنامه نگرانی از تصویر تن (2005) بود. جهت تحلیل داده های پژوهش از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و ازمون t مستقل استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه سن با رضایت جنسی (208/-0=r، 001/0P<)، رابطه طول مدت زندگی زناشویی با رضایت جنسی (264/0- =r، 001/0>P) و ذهن آگاهی با رضایت جنسی(425/0 =r، 001/0>P) و نگرانی از تصویر تن با رضایت جنسی (297/0=r، 001/0>P) معنا دار است. نتایج رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که طول مدت زندگی زناشویی (588/0-=B، 001/0>P) ذهن آگاهی (503/0 =B، 001/0>P) و نگرانی در مورد تصویر تن (237/0-=B، 001/0>P) توان پیش بینی رضایت جنسی را دارند و 8/29 درصد واریانس رضایت جنسی زنان را تبیین می کنند. آزمون t مستقل نیز نشان داد که رضایت جنسی در زنان غیریائسه به نحو معناداری بیشتر از زنان یائسه است (01/0>P).
تأثیر برنامه ذهن آگاهی بر اضطراب، خودکارآمدی و عملکرد ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
23 - 44
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تأثیر ذهن آگاهی بر اضطراب، خودکارآمدی و عملکرد ورزشی تیراندازان مرد انجام شد. روش مطالعه حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین کلیه تیراندازان مرد شهر گرگان در سال 1396 که در مسابقات تیراندازی شرکت کرده بودند، تعداد 30 تیرانداز در دامنه سنی 19 تا 30 سال به صورت تصادفی ساده در دو گروه 15 نفره گمارش شدند. برنامه آموزشی شامل 6 جلسه 90-75 دقیقه ای تمرین ذهن آگاهی/شرایط کنترل بود. از پرسش نامه اضطراب حالتی-رقابتی، خودکارآمدی عمومی و مقیاس عملکرد در تیراندازی برای ارزیابی استفاده شد. داده ها با آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد مداخله ذهن آگاهی باعث کاهش اضطراب و افزایش خودکارآمدی و مؤلفه های آن (میل به آغازگری رفتار، میل به گسترش تلاش، رؤیارویی با موانع) و بهبود عملکرد ورزشی می شود. بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که مداخلات ذهن آگاهی یکی از روش های مؤثر در بهبود عملکرد ورزشکاران است.
رابطه ذهن آگاهی با رفتار غیرمولد تحصیلی: نقش واسطه ای خودپنداشت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
178 - 208
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای خودپنداشت تحصیلی در رابطه بین ذهن آگاهی و رفتار غیرمولد تحصیلی بود. شرکت کنندگان 209 دانش آموز (113 پسر و 96 دختر) دوره متوسطه اول بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس رفتار غیرمولد تحصیلی ریمکوس (2012)، مقیاس ذهن آگاهی دروتمن و همکاران (2018) و سیاهه خودپنداشت تحصیلی چن و تامپسون (2004) را تکمیل کردند. به منظور پاسخ گویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان دادند که اثر مستقیم ذهن آگاهی بر رفتار غیرمولد تحصیلی معنادار نبود؛ اما اثر مستقیم ذهن آگاهی بر خودپنداشت تحصیلی و اثر مستقیم خودپنداشت تحصیلی بر رفتار غیرمولد تحصیلی معنادار بود؛ همچنین، اثر ذهن آگاهی بر رفتار غیرمولد تحصیلی با واسطه گری خودپنداشت تحصیلی معنادار بود. به طور کلی یافته های این پژوهش، نقش ذهن آگاهی و خودپنداشت تحصیلی را در تبیین رفتار غیرمولد تحصیلی نشان می دهند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که به منظور کاهش رفتار غیرمولد تحصیلی دانش آموزان، باید به ذهن آگاهی و خودپنداشت تحصیلی آنها توجه شود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری متمرکز بر اندیشناکی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم خلقی/ اضطرابی و اندیشناکی نوجوانان افسرده اقدام کننده به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: افسردگی در بین نوجوانان در حال افزایش است و می تواند به صورت چشمگیری عملکردها را مختل کند؛ لذا، هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر اندیشناکی در مقابل درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم خلقی/ اضطرابی و اندیشناکی نوجوانان افسرده اقدام کننده به خودکشی است. روش: سی نوجوان دختر نوجوان افسرده که با مشکل اقدام به خودکشی به واحد اورژانس از اول آبان تا 15 اسفند 1398 مراجعه کرده بودند به روش هدفمند و پس از داشتن ملاک های شمول وارد پژوهش شدند و پرسشنامه ها تکمیل شدند. شرکت کنندگان پس از انتخاب به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل (10 نفری) تقسیم شدند. یک گروه درمان شناختی رفتاری مبتنی بر اندیشناکی و گروه دیگر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در ده جلسه انفرادی دریافت کردند. ابزارهای پژوهش مقیاس افسردگی بک-2، مقیاس پاسخ نشخواری، مقیاس تشخیصی علائم خلقی و اضطرابی و پرسشنامه اضطراب بک بودند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس تک و چند متغیره با اندازه گیری مکرر و نسخه 25 نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: هر دو مداخله اثر معنی دار ی بر کاهش نشانه های خلقی/ اضطراب و اندیشناکی داشته است و در طول دوره پیگیری دو ماهه نیز پایدار بوده است.
اثربخشی آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی بر تاب آوری وخردمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ،بررسی اثربخشی آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی بر تاب آوری و خردمندی دانش آموزان دختر در ابرکوه بود . پژوهش از نوع مداخله با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری (سه ماهه) همراه با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش شامل 30 نفراز دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان ابرکوه، درسال تحصیلی 1398-1397 بود که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. این افراد بر اساس گمارش تصادفی در دو گروه مداخله و گروه کنترل به تعداد مساوی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از مقیاس تاب آوری کانر – دیویدسون و پرسشنامه خردمندی آردلت استفاده شد. این ابزار ابتدا برای هر دو گروه به عنوان پیش آزمون ، اجرا شدند. سپس آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی به عنوان متغیر مستقل پژوهش در 12جلسه 90دقیقه ای برای گروه آزمایش اجراشد. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان آموزش، بار دیگر دو ابزار پژوهش برای هر دو گروه مداخله و کنترل ، به عنوان پس آزمون و سپس 3 ماه بعد به عنوان پیگیری ، اجرا شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر ، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی در افزایش تاب آوری وخردمندی در دختران دانش آموز، تاثیر مثبت و معناداری دارد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر انگیزه پیشرفت و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
113 - 135
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر انگیزه پیشرفت و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 106 نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم شهر رشت در سال تحصیلی 99-98 بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و تعداد 30 نفر از این دانش آموزان که پایین ترین نمره را در پرسشنامه انگیزه پیشرفت و بالاترین نمره را در پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی کسب کردند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه گواه (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش ذهن آگاهی را دریافت نمودند اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بعد از آموزش ذهن آگاهی میانگین گروه آزمایش در متغیر های انگیزه پیشرفت و مولفه های اهمال کاری تحصیلی (آماده شدن برای امتحان و آماده شدن برای تکالیف) تفاوت معناداری وجود دارد (01/0P<). بنابراین می توان گفت که استفاده از آموزش ذهن آگاهی بر بهبود انگیزه پیشرفت و کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان مؤثر است.
اثربخشی آموزش گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر عزت نفس زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۳۳۶-۳۲۳
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر عزت نفس زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد مراکز کاهش آسیب شهر کرمانشاه در سال 1398 تشکیل دادند. از میان آن ها، یک مرکز به صورت در دسترس انتخاب و تعداد 75 نفر از زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد توسط پرسش نامه استاندارد عزت نفس روزنبرگ غربال شدند. سپس، 30 نفر از زنان که نمره پایین تری کسب کردند و نسبت به بقیه دارای سطح پایین تری از عزت نفس بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت نمودند و شرکت کنندگان گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه استاندارد عزت نفس روزنبرگ استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی موجب بهبود سطح عزت نفس در زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد شد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند به عنوان روشی در بهبود و ارتقاء عزت نفس در زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد به کار رود.