مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
پس از زایمان
حوزه های تخصصی:
سقوط در زنان باردار شایع است. کنترل پوسچر و جهت یابی مطلوب در جلوگیری از سقوط اهمیت زیادی دارد. هدف از این پژوهش، تحلیل عملکرد کنترل و جهت یابی پوسچر در دوران مختلف بارداری و پس از زایمان بود. آزمودنی ها شامل سه گروه 13 نفره زن با دامنه سنی 20 تا 28 سال به ترتیب زنان غیرباردار (I)، زنان در سه ماهه اول (II) و در ماه نهم بارداری (III) بودند. کنترل و تغییر وضعیت پوسچر آزمودنی ها با استفاده از دستگاه تعادل سنج BIODEX اندازه گیری شد. در گروه III پس از زایمان نیز اندازه گیری ها تکرار شد. تحلیل آماری با استفاده از روش MANOVA و Repeated Measure ANOVA 05/0 = α انجام گرفت. افراد غیرباردار (I) با کسب (17/8 ± 07/53 امتیاز بیشترین قابلیت جهت یابی پوسچر و زنان باردار 9 ماهه (III) با کسب 7/14 ± 8/31 امتیاز به طور معنی داری از کمترین قابلیت برخوردار بودند. در ماه نهم بارداری جهت یابی در سمت عقب، راست و چپ تفاوت معنی داری با بعد از زایمان نداشت. اما در دیگر جهت ها افت معنی داری دیده شد. بعد از زایمان امتیاز جهت یابی با 25 درصد افزایش همراه بود (001/0 = P). باتوجه به نتایج می توان گفت که تغییرات فیزیکی ناشی از بارداری با کاهش توانایی در تغییر سریع موقعیت پوسچر همراه است، اما مشخص نیست که این افت عملکرد به دلیل ضعف نیروی عضلانی است یا ناشی از اختلال عملکردی در گیرنده های حسی – عمقی. اگرچه پس از زایمان در مقایسه با قبل از زایمان، عملکرد جهت یابی بهتر بود، اما هنوز نسبت به افراد غیرباردار ضعیف تر بود. وجود برنامه توانبخشی در دوران بارداری و پس از زایمان برای بهبود عملکرد تعادلی، کنترل پوسچر توصیه می شود.
فراوانی اختلال وسواسی-جبری در دوره های قبل از ازدواج، بارداری و پس از زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:اختلال وسواسی-جبرییکی از ناتوانکنندهترین اختلالات اضطرابی است. با توجه به افزایش سطح اضطراب درچرخهی باروری زنان، این مطالعه با هدف بررسی فراوانیاختلال وسواسی-جبریدر دورههای قبل از ازدواج، بارداری و پس از زایمان در زنان مراجعهکننده به مراکز بهداشتی-درمانی شهر مشهد در سال 1391 انجام شد.
روشکار: این مطالعهی توصیفی-مقایسهای بر روی 900 زنمراجعهکننده به مراکز بهداشتی-درمانی شهر مشهد در سال 1391 (500 نفرقبل از ازدواج، 200 نفر باردار و200نفر در دورهی پس از زایمان) واجد شرایط پژوهش، بر اساس نمونهگیری چندمرحلهای انجام شد. دادهها با پرسشنامههایاختلال وسواسی-جبری مادزلی وییل-براون و افسردگی ادینبورگ گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، توسط نرمافزار SPSS تحلیل گردید.
یافتهها:فراوانی اختلال وسواسی-جبری در زنان در دورههای قبل از ازدواج 4 درصد، بارداری 18.5 درصد و پس از زایمان 24 درصد بود و سه گروه با هم اختلافمعنیداری داشتند(000/0=P). در سه گروه، میانگین نمرهی استاندارد شده (صفر تا 100) اختلال وسواسی-جبری در 4 حیطه شامل شک و تردید، بازبینی، کندیو شست و شو به ترتیب 1.0، 61.70، 44.3 و 40.9 بود. میانگین نمرهی شدت اختلال در گروه قبل از ازدواج 7.1±15.9، بارداری 4.5±20.6 و پس از زایمان 5.1±20.9 به دست آمد و تفاوت، معنیدار بود(0.007=P).
نتیجهگیری: زنان در دوران بارداری و پس از زایمان در معرض خطر ابتلا به اختلال وسواسی-جبریهستند که این امر توجه مسئولین بهداشتی کشور به سلامت روان مادران در دوران بارداری و پس از زایمان را میطلبد.
تأثیر آموزش توانمندی های منش مبتنی بر ذهن آگاهی بر ارتقای کامیابی زنان در انتهای بارداری و پس از زایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۴۷۰-۱۴۵۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: جهت ارتقای کیفیت دوران حساس گذار بارداری، نیازمند طراحی مداخلاتی کارآمد مختص زنان باردار هستیم. روانشناسی مثبت مداخلاتی را برای این دوره ارائه کرده که مورد توجه روزافزون قرار گرفته ولی این نخستین بار است که تمرین توانمندی های منش مبتنی بر ذهن آگاهی در گروه زنان باردار طراحی و اجرا می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش توانمندی های منش مبتنی بر ذهن آگاهی بر عوامل بهزیستی زنان قبل و پس از زایمان بود. روش: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با مرحله پیگیری و گروه گواه است. جامعه آماری شامل زنان باردار ساکن شهر تهران در ماه های 6 و 7 بارداری بود که در صفحه های اینستاگرام و تلگرام 5 متخصص زنان و زایمان فعال بودند. از این افراد 60 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 30 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه آموزشی 2 ساعته آنلاین شرکت کردند. هیچ مداخله ای در این مدت برگروه گواه صورت نگرفت. در انتهای دوره هر دو گروه در پس آزمون شرکت کردند. جهت پیگیری، یک ماه بعد از زایمان نیز آزمون مجدداً در هر دو گروه انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس جامع کامیابی (سو، تای و دینر، 2014) و پرسشنامه ارزش های فعال در عمل (پترسون و سلیگمن، 2004) و همچنین بسته آموزشی توانمندی های منش مبتنی بر ذهن آگاهی در بارداری (نیمیک، 2014 و بارداک، 2010) بودند. جهت بررسی نتایج از نسخه 23 نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که افزایش معنا داری درکلیه عوامل بهزیستی در گروه آزمایش وجود دارد (0/01 >p) و این افزایش در مرحله پیگیری نیز همچنان معنادار باقی مانده بود (0/01 >p). نتیجه گیری: به طور کلی می توان گفت؛ کاربرد بسته آموزشی تمرین توانمندی ها مبتنی بر ذهن آگاهی در بارداری می تواند منجر به ارتقای بهزیستی مادران در دوران بارداری و همچنین اوایل دوره بعد از زایمان شود.
مقایسه عملکرد جنسی، نگرانی از تصویر بدنی و عزت نفس جنسی در زنان پس از زایمان طبیعی با اپیزیوتومی و سزارین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف هدف انجام پژوهش حاضر مقایسه عملکرد جنسی، تصویر بدنی و عزت نفس جنسی در زنان پس از زایمان طبیعی با اپیزیومی و سزارین بود. مواد و روش ها این پژوهش علّی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۴۰۱ بود که 200 نفر (100 زن با زایمان طبیعی به روش اپیزیومی و 100 زن با زایمان سزارین) از آن ها به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از شاخص عملکرد جنسی زنان، سیاهه نگرانی د رمورد تصویر بدنی و شاخص عزت نفس جنسی استفاده شد. داده ها با روش آماری آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها یافته ها نشان داد عملکرد جنسی و عزت نفس جنسی در زنان با زایمان طبیعی به روش اپیزیومی و سزارین تفاوت معناداری در سطح (0/05= P) وجود داشت؛ به گونه ای که زنان با زایمان طبیعی به روش اپیزیومی با وجود اختلال عملکرد جنسی کمتر، عزت نفس جنسی پایین تری را نسبت به زنان با زایمان سزارین از خود نشان دادند. همچنین نتایج نشان داد اگرچه هر 2 گروه نگرانی از تصویر بدنی را تجربه کرده اند، اما تفاوت معناداری بین آن ها در نمره کل نگرانی از تصویر بدنی وجود نداشت (0/05=P). با این حال بین 2 گروه در زیر مؤلفه رضایت ظاهری تفاوت معناداری در سطح 0/05 وجود داشت. به این صورت که زنان با زایمان طبیعی از رضایت ظاهری کمتری نسبت به زنان با زایمان سزارین برخوردار بودند. نتیجه گیری شواهد حاکی از آن است که هرچند زنان با زایمان طبیعی به روش اپیزیومی اختلال عملکرد جنسی پایین تری را نسبت به زنان با زایمان سزارین تجربه می کنند، اما در عین حال از عزت نفس جنسی پایین تر و همچنین رضایت ظاهری کمتری نسبت به زنان با زایمان سزارین برخوردار بودند.
پیشگویی کننده های غم و اندوه مادری در دوره پس از زایمان بر اساس تعیین کننده های اجتماعی سلامت مدل سازمان بهداشت جهانی: تحلیل مسیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف اختلالات روانی پس از زایمان طیف وسیعی دارند و یکی از شایع ترین آن ها، غم واندوه مادری است. مطالعه حاضر با هدف تعیین پیشگویی کننده های غم و اندوه مادری در دوره پس از زایمان بر اساس تعیین کننده های اجتماعی سلامت مدل سازمان بهداشت جهانی با استفاده از تحلیل مسیر انجام شد. مواد و روش ها مطالعه کمی آینده نگر بر روی 449 زن زایمان کرده مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به منظور تعیین عوامل پیشگویی کننده مرتبط با غم و اندوه مادری با استفاده از تحلیل مسیر در تهران در بازه زمانی از اواخر آبان سال 1399 تا اوایل اردیبهشت 1401 انجام شد. روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه مشخصات جمعیت شناختی و زنان و زایمان، پرسش نامه وضعیت اجتماعی اقتصادی، پرسش نامه عوامل روانی اجتماعی، شامل استرس، اضطراب و افسردگی، حمایت اجتماعی درک شده، حوادث و تجارب ناگوار زندگی و پرسش نامه عوامل رفتاری، از جمله پرسش نامه خشونت خانگی و رفتارهای ناسالم، بود. غم و اندوه مادر پس از زایمان هم بر اساس پرسش نامه استین سنجیده شد. برای تحلیل آماری برای سنجش فروانی، میانگین وضریب همبستگی از نرم افزار SPSS نسخه 24 و برای آزمون مدل و نیکویی برازش مدل از نرم افزار لیزرل نسخه 8/8 استفاده شد یافته ها از 449 زن مورد بررسی در دوره پس از زایمان 4/66 درصد از مادران دارای غم و اندوه مادری بودند. میانگین سن زنان 4/46±26/96 و همسرانشان 5/6±32/17 بود . اکثریت افراد (81/5 درصد) از وضعیت اقتصادی اجتماعی متوسط و مطلوب برخوردار بودند و 62/1 درصد مورد خشونت خانگی قرار گرفته بودند. در تحلیل مسیر، وضعیت اقتصادی اجتماعی بیشترین اثر منفی غیر مستقیم (-0/088) را با غم مادری داشت. استرس، افسردگی و اضطراب بیشترین اثر منفی مستقیم (B=-0/19) و حوادث ناگوار بیشترین اثر مثبت (B=0/18) را با غم مادری داشتند. خشونت خانگی بیشترین اثر مثبت مستقیم و غیر مستقیم (B=0/36) را با غم مادری نشان داد. مدل پیشنهادی در تحقیق از برازش مناسب و مطلوبی برخوردار بود (شاخص نیکویی برازش=1، ریشه میانگین مربعات خطای برآورد=0/09). نتیجه گیری با توجه به اهمیت نقش و شیوع بالای غم مادری در سلامت روان زنان پس از زایمان، توجه به این عوامل تأثیر گذار جهت پیشگیری و غربالگری از نظر تشخیص بهنگام و اقدامات لازم ضروری به نظر می رسد.