مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سبک شناختی
اضطراب ریاضی
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی اثربخشی حالت های عاطفی و هیجانی‘به عنوان مؤلفه های شخصیت یادگیرنده بر رفتار ریاضی است . امروزه اضطراب ریاضی مورد توجه و علاقه بسیاری از متخصصان روانشناسی آموزش ریاضی ونیز روانشناسان شناختی است تا از این طریق تأثیرهای هیجانی وبرانگیختی های روانی شاگردان را درکار ریاضی بشناسد وبرای کنترل و مهار علمی آنها راه کارهای عملی بیابید. دراین میان اضطراب و فشار روانی وتعامل آنها با یادگیری ریاضیات جایگاه ویژه ای را در امر آموزش و یادگیری ریاضیات مدرسه و حتی دانشگاهی به خود اختصاص داده است ؛هرچند که در محافل علمی و آموزشی ما کمتر به آن توجه شده است . پژوهش ها در سالهای اخیر نشان داده اند که اضطراب ریاضی غیر معقول (اضطراب مرضی)با ایجاد مانع های جدی شناختی و آموزشی در فراگیران ضمن ابتلای آنان به ایست فکری و نقصان قابلیت های استدلالی موجبات تضعیف خودباوری ریاضی را در آنها فراهم می آورد و با ایجاد نگرش منفی به شدت بر عملکرد پیشرفت ریاضی فراگیران مؤثر می افتد. نوشتار حاضر با مروری اجمالی بر ادبیات کار در این عرصه می کوشد تا ضمن ارائه تعریفی از اضطراب ریاضی چگونگی تعامل میان رفتار ریاضی افراد و مقوله اضطراب ریاضی را نشان دهد.
رابطه بین وابستگی یا عدم وابستگی به زمینه و کاربرد راهکارهای درک شنیداری در میان دانشجویان دختر ایرانی در رشته زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر گزارشی است در مورد رابطه وابسته بودن یا نبودن به زمینه (میدان) و کاربرد راهکارهای درک شنیداری توسط دانشجویان دختر رشته زبان انگلیسی در شهر شیراز. تعداد 138 دانشجوی دختر که از میان 208 نفر براساس نمره آزمون تعیین سطح انگلیسی برگزیده شده بودند و در سطح متوسط از دانش زبان قرار داشتند در مطالعه شرکت داده شدند. براساس آزمون مجموعه اشکال درهم تنیده (ویتکین و دیگران، 1971) شرکت کنندگان به دو گروه وابسته به زمینه و مستقل از آن تقسیم شدند. پرسشنامه راهبردی درک شنیداری (افسرنیا، 1999) هم جهت تعیین فراوانی استفاده از راهکارهای مختلف درک شنیداری به شرکت کنندگان داده شد. با به کارگیری ضریب همبستگی معلوم شد راهکارهای فراشناختی، حافظه ای ، شناختی و اجتماعی با میزان وابستگی به زمینه رابطه معناداری دارند؛ در حالیکه در مورد راهکارهای جبرانی و عاطفی هیچ گونه معناداری دیده نشد. با استفاده از یک سری آزمون تی، میانگین دو گروه در مورد راهکارهای گوناگون مقایسه شد. دانشجویان مستقل از زمینه در مقایسه با دانشجویان وابسته به زمینه تمایل بیشتری به استفاده از راهکارهای فراشناختی، حافظه ای و شناختی از خود نشان دادند؛ در صورتی که دانشجویان وابسته به زمینه در استفاده از راهکارهای اجتماعی نسبت به گروه دیگر برتر بودند.
بررسی سواد ریاضی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج و ارتباط آن با سبک شناختی ویتکین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه سواد ریاضی دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج و ارتباط آن با سبکشناختی ویتکین بود. پژوهش از نوع علّی ـ مقایسهای و جامعه آماری، شامل کلیه دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج است. حجم جامعه به تعداد 5879 نفر دانشآموز بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای 360 دانشآموز انتخاب شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری tمستقل، آزمون t تک نمونهای،تحلیل واریانس و آزمون ناپارامتریککروسکال ـ والیس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد کهبین سواد ریاضی دانشآموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد، اما بین سبکشناختی دانشآموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین بین سبکشناختی دانشآموزان با سواد ریاضی بالا و پایین تفاوت معنادار گزارش شد. علاوه بر این، نتایج پژوهش بیانگر آن بود که سواد ریاضی دانشآموزان مناطقمحروم با مناطقبرخوردار و نیمه برخوردار متفاوت است. در نهایت سطح سواد ریاضی دانشآموزان شهر سنندج متوسط تشخیص داده شد.
تأثیر سبک شناختی، نوع وظیفه، و میزان تجربه بر عملکرد جستجوی کاربران در وب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی اطلاعات (به طور عام) سواد اطلاعاتی
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت اطلاعات ذخیره و بازیابی اطلاعات
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی شبکه های اطلاعاتی و کامپیوتری وب
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی کتابخانه های الکترونیکی کتابخانه های دیجیتالی کاربران
هدف: مطالعه رفتار جستجوی کاربران در وب و تأثیر سبک های شناختی کلی نگر و جزئی نگر، نوع وظیفه، و میزان تجربه بر عملکرد جستجو.
روش/ رویکرد پژوهش: روش پژوهش ترکیبی و از نوع کاربردی است. در بخش کیفی، تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا بود و در بخش کمّی از روش پیمایشی تحلیلی استفاده شد. جامعه پژوهش 44 پژوهشگر در حوزه های مختلف علوم بودند. از آزمون سبک شناختی رایدینگ، پرسشنامه تجربه وب، و سه وظیفه جستجو به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده شد.
یافته ها:در رفتار جستجوی اطلاعات افراد با سبک های شناختی کلی نگر و جزئی نگر از نظر توصیفی تفاوت هایی وجود دارد؛ کلی نگرها از تعداد راهبرد های بیشتری نسبت به جزئی نگرها برای تکمیل سه وظیفه استفاده کردند. در عملکرد جستجوی افراد با سبک شناختی کلی نگر و جزئی نگر تفاوت هایی وجود دارد. افراد با سبک شناختی جزئی نگر نسبت به کلی نگر زمان بیشتری را صرف و تعداد گره های بیشتری را برای تکمیل وظایف بازدید کردند. تحلیل آماری بین سبک های شناختی کلی نگر و جزئی نگر در مدت زمان تکمیل وظایف و در تعداد گره های بازدیدشده برای تکمیل وظایف تفاوت معناداری نشان نداد. بین سطوح وظایف و بین سبک شناختی و میزان تجربه در مدت زمان تکمیل وظایف و تعداد گره های بازدیدشده تفاوت معناداری وجود نداشت. هیچ تفاوت معناداری بین نوع وظیفه و سبک های شناختی در مدت زمان تکمیل وظایف و تعداد گره های بازدیدشده مشاهده نشد.
نتیجه گیری: انتظار می رود نتایج این مطالعه از یک سو بتواند به بهبود درک رفتار جستجوی کاربران در وب بر مبنای سبک های شناختی رهنمودهایی برای آموزش کاربر و طراحی ابزارهای جستجو در وب فراهم نماید و از سوی دیگر بتواند به ایجاد و توسعه مدل های رفتار جستجوی کاربران وب کمک کند.
بررسی هم کناری تفکر انتقادی و ابعاد دین داری در میان دانشجویان کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت به کارگیری روش های تربیت دینی با رویکردهای عقلانی و به کارگیری تفکر انتقادی در تربیت در روزگار کنونی مورد توجه اندیشمندان تعلیم و تربیت قرار دارد. اما امکان هم کناری گزاره های دینی اسلامی با مؤلفه های تفکر انتقادی ملزم به بررسی های نظری و تجربی گسترده است. تحقیقات صورت گرفته در خارج از ایران نشان از رابطه منفی این دو مؤلفه دارد. این مقاله بر آن است به بررسی رابطه تفکر انتقادی و ابعاد اصلی دینداری (بعد باور، مناسک و تجربه) دانشجویان را با استفاده از روش کمی پیمایش و با ابراز پرسشنامه بپردازد. جامعه آماری را دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های الزهرا، امام صادقg و شهید بهشتی؛
از مجموع دانشگاه های دولتی تهران، تشکیل می دهند. تعداد نمونه تحقیق از طریق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری متناسب با حجم 370 نفر تعیین شد. نتایج نشان می دهد که بین میزان تفکر انتقادی و ابعاد دینداری؛ باور، مناسک و تجربه، رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. همچنین از بین خرده مقیاس های تفکر انتقادی، خرده مقیاس ذهن باز با هیچ یک از ابعاد رابطه معناداری ندارد. در مورد بعد باور، علاوه بر ذهن باز، کنجکاوی نیز رابطه معناداری با این بعد ندارد. از دیگر نتایج این پژوهش بالا بودن میزان ابعاد باور و تجربه در بین دانشجویان و پایین بودن میزان بعد مناسک در بین آنان می باشد. از نظر میزان تفکر انتقادی نیز 20 درصد از دانشجویان در سطح بالایی از تفکرانتقادی قرار دارند.
بررسی رابطه تفکر انتقادی و ابعاد اصلی دینداری در بین دانشجویان کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت وافر دین و دینداری برای جوامع بشری، لزوم بررسی های علمی درمورد جنبه های گوناگون این پدیده و تغییرات آن را روشن می سازد. شرایط معرفتی دنیای مدرن و رشد تفکر انتقادی با حضور در دانشگاه از عواملی است که به ایجاد تغییرات در دینداری افراد می انجامد. این پژوهش رابطة تفکر انتقادی و ابعاد اصلی دینداری (بعد باور، مناسک و تجربه) دانشجویان را بررسی می کند. پژوهش حاضر با استفاده از روش کمی پیمایش و با ابراز پرسشنامه انجام گرفته است. از مجموع دانشگاه های دولتی تهران، جامعة آماری را دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های الزهرا، امام صادق و شهید بهشتی تشکیل می دهند. تعداد نمونة تحقیق از طریق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری متناسب با حجم 370 نفر تعیین شد. نتایج نشان می دهد بین میزان تفکر انتقادی و ابعاد دینداری (باور، مناسک و تجربه) رابطة معنادار و مثبت وجود دارد. همچنین، از بین خرده مقیاس های تفکر انتقادی، خرده مقیاس ذهن باز با هیچ یک از ابعاد رابطة معناداری ندارد. درمورد بعد باور، علاوه بر ذهن باز، کنجکاوی نیز رابطة معناداری با این بعد ندارد. از دیگر نتایج این پژوهش بالابودن میزان ابعاد باور و تجربه در بین دانشجویان و پایین بودن میزان بعد مناسک در بین آنان است. از نظر میزان تفکر انتقادی نیز 20 درصد از دانشجویان در سطح بالایی از تفکر انتقادی قرار دارند.
بررسی رابطه بین سبک شناختی و ابعاد انگیزشی، رفتاری و شناختی اطلاع جویی در دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین سبک شناختی با ابعاد انگیزشی، رفتاری و شناختی اطلاع جویی در دانش آموزان مقطع متوسطه انجام شد. منظور از سبک شناختی در این پژوهش، راهبردهای پردازش اطلاعات (عمیق، گام به گام و عینی) و راهبردهای نظم دهی (درونی، بیرونی و نامتمرکز) است که با پرسشنامه سبک شناختی سنجیده شد. ابعاد انگیزشی، رفتاری و شناختی اطلاع جویی نیز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته اندازه گیری شد. نمونه این پژوهش، 100 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر اصفهان بودند که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. یافته ها نشان داد راهبرد پردازش عمیق با هیچ یک از ابعاد اطلاع جویی رابطه معنادار نداشت؛ در حالی که راهبرد پردازش گام به گام و عینی و نیز راهبرد نظم دهی درونی در یادگیری با تمام ابعاد اطلاع جویی رابطه معنادار داشت. راهبرد نظم دهی بیرونی با بعد انگیزشی اطلاع جویی و راهبرد نظم دهی نامتمرکز نیز تنها با بعد رفتاری اطلاع جویی رابطه معنادار داشتند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد راهبرد پردازش عینی بیشترین نقش را در تبیین واریانس ارزش گذاری در اطلاع جویی و راهبرد نظم دهی نامتمرکز نیز بیشترین نقش را در تبیین واریانس نظم دهی در اطلاع جویی دارد.
مقایسه صفات شخصیت و پذیرش – تعهد در میان متأهلین دارای سبک شناختی جذب کننده و سبک شناختی کاوش کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت سبک شناختی در نحوه ی نگرش و زندگی افراد و ارتباط آن با شخصیت و تجربه ی هیجانات، هدف از پژوهش حاضر مقایسه صفات شخصیت و پذیرش- تعهد در میان متأهلین دارای سبک شناختی جذب کننده و سبک شناختی کاوش کننده بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بزرگسالان ساکن شهر بابل تشکیل دادند و در انتخاب نمونه ی پژوهشی 130 زن و مرد بزرگسال متأهل به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس سبک شناختی A-E (مارتینس، 1995)، پرسشنامه شخصیتی 5 عاملی نئو (NEO-FFI) و پرسشنامه پذیرش و عمل هیز و همکاران (2004) استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که دو سبک شناختی کاوش کننده و جذب کننده از نظر صفات شخصیتی روان رنجورخویی، انعطاف پذیری و وظیفه شناسی و از نظر میزان پذیرش/ تعهد دارای تفاوت معناداری با یکدیگر هستند ولی در صفات شخصیتی برون گرایی و دلپذیری تفاوت معناداری بین آنها دیده نشد. نتیجه گیری: بطور کلی می توان نتیجه گرفت که نحوه پردازش کردن اطلاعات و برخورد شناختی افراد با مسائل می تواند منجر به گرایش یافتن به سمت صفات شخصیتی و تفاوت در پذیرش یا اجتناب تجربی آنان بشود.
تأثیر عوامل رفتاری بر ارتباطات علمی: تحلیلی مبتنی بر رگرسیون چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:شناسایی میزان عوامل اثرگذار رفتاری بر ارتباطات علمی و تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه های ایران. روش شناسی:در این پیمایش تحلیلی با استفاده از پرسشنامه پژوهشگرساخته 378 عضو هیأت علمی دانشگاه ها در مراکز استان ها به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب و عوامل اثرگذار بر رفتار ارتباطات و تولیدات علمی آنها بررسی شد. یافته ها:متغیرهای ویژگی های شخصیتی، سبک شناختی، تضاد سازمانی، و سبک رهبری می توانند واریانس ارتباطات علمی را به صورت معناداری تبیین کنند. اما متغیرهای مهارت های ارتباطی و اطلاعاتی و انحراف از هنجارهای اجتماعی و شناختی علم سهمی در این پیش بینی نداشتند. همچنین، بین ارتباطات علمی با تولیدات علمی رابطه معناداری به دست آمد و از نظر آماری توانست واریانس تولیدات علمی را به صورت معناداری تبیین کند. نتیجه گیری: گرچه بیشتر متغیرهای عوامل رفتاری بر ارتباطات علمی تأثیر مستقیم داشته است؛ اما، این عوامل به واسطه ارتباطات علمی بر تولیدات علمی آن تأثیرگذار بوده است. تولیدات علمی می تواند با توسعه ارتباطات علمی افزایش یابد و متغیر ارتباطات علمی نیز خود می تواند متأثر از ویژگی های شخصیتی، سبک شناختی، تضاد سازمانی، و سبک رهبری باشد.
نقش سبک شناختی، نارساکنش وری شناختی و عواطف منفی در پیش بینی تعلل ورزی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
579 - 592
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش متغیرهای سبک شناختی، نارساکنش وری شناختی و عواطف منفی در تعلل ورزی در دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان سال سوم مشغول به تحصیل در دوره متوسطه دوم شهر تهران، در سال تحصیلی 94-95 بودند. 135دانش آموز دوره سوم مقطع متوسطه از شهر تهران با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پس از کنار گذاشتن پرسشنامه های ناقص در نهایت 115 پرسشنامه تجزیه و تحلیل شد. ابزار های پژوهشی شامل پرسشنامه توانایی های شناختی (نجاتی، 1392)، پرسشنامه عاطفه ی مثبت و منفی واتسون و تلگن(1988)، و پرسشنامه سبک شناختی (کلب، 1982) و پرسشنامه تعلل ورزی (سولومون و راث بلوم،1984) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون همزمان تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که سبک آزمایشگری فعال، توانایی شناختی و عواطف منفی پیش بینی کننده های معنادار تعلل ورزی هستند. همچنین نتایج رگرسیون همزمان نشان داد که عواطف منفی و توانایی شناخی به ترتیب نقش منفی و مثبت معناداری در پیش بینی تعلل ورزی دارند و در مجموع 63 % از واریانس تعلل ورزی را تبیین می کنند.
سبک شناختی، هیجان تحصیلی و عملکرد درسی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۷ بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۰
79 - 96
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تعیین رابطه بین سبکشناختی، هیجان تحصیلی و عملکرد درسی در دانشجویان انجام شد . جامع ه پژوهش عبارت بود از کلی ه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی که در سال 1389 مشغول تحصیل بودند. گروه نمونه آماری شامل 131 نفر از دانشجویان بود - تحصیلی 90 برای سنجش سب ک (KAI) که بهروش تصادفی خوشهای انتخاب شدند. از پرسشنامه کرتون برای (AEQ) شناختی (نوگرا/پژوهنده و نوگریز/پذیرنده ) و از پرسشنام ه هیجان تحصیلی بررسی هیجانهای تحصیلی در کلاس درس (لذت، امیدواری، غرور، عصبانیت، اضطراب، شرم، ناامیدی و خستگی) استفاده شد. همچنین، نمره نهایی دانشجویان در درس روان شناسی تربیتی بهعنوان شاخص عملکرد درسی لحاظ شد. تجزیه و تحلیل آماری دادهها نتایج نش ان داد: الف) بین سبکشناختی و عملکرد درسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ ب ) بین هیجان تحصیلی و عملکرد درسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ پ) بین سبکشناختی و هیجان تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز مؤید آن بود که سبکشناختی و هیجان تحصیلی از قدرت پیشبینی خوبی برای عملکرد درسی برخوردارند. این نتایج کاربردهایی برای آموزش و یادگیری اثربخش دارد که در مقال ه حاضر به آن پرداخته میشود.
پیش بینی عملکرد درسی دانشجویان براساس سبک های شناختی و اهمال کاری تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عملکرد درسی مطلوب یکی از مهم ترین هدف های هر دانشجو، خانواده او، دانشگاه و نظام آموزشی است. فعالیت آموزشی و یادگیری کارآمد از جمله شاخص های یک دانشگاه و دانشجوی موفق است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی عملکرد درسی دانشجویان براساس سبک های شناختی و اهمال کاری تحصیلی آنان انجام شد. روش کار: جامعه آماری پژوهش عبارت بود از کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی در سال تحصیلی 95-1394. نمونه پژوهش شامل همه دانشجویان حاضر در پنج کلاس درس (154 تَن) بود که به هر روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. از پرسشنامه های: الف. سبکهای شناختی ایزالم-97 و ب. اهمال کاری تحصیلی آیتکن (API) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. پایایی پرسشنامه سبک شناختی شهودی (79/0)، روشمند (83./0)، تأملی (89/0)، عملگرا (87./0)، و روایی آن (67/0) گزارش شده است. پایایی پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (88/0) و روایی آن (67/0) به دست آمده است. از نمره پایان ترم درس روانشناسی یادگیری به عنوان شاخص عملکرد درسی دانشجویان استفاده شد. یافته ها: بین سبک شناختی با اهمال کاری تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد، ب) بین اهمال کاری تحصیلی با عملکرد درسی رابطه معناداری وجود دارد؛ ولی، بین سبک شناختی با عملکرد درسی رابطه معناداری یافت نشد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون مؤید آن بود که سبک شناختی قدرت پیش بینی کنندگی اهمال کاری تحصیلی دانشجویان را دارد. همچنین، اهمال کاری تحصیلی از قدرت پیش بینی کنندگی بالایی برای عملکرد درسی برخوردار است. نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که نوع سبک شناختی دانشجویان در اهمال کاری تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی نیز به نوبه خود در عملکرد درسی آنان تأثیر می گذارد. بنابراین، لزوم شناخت و آگاهی از کارکردهای سبک شناختی و اهمال کاری بیش از پیش ضروری می نماید
بررسی رابطه بین سبک شناختی با جهت گیری مذهبی در دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین یک نظام عمل مبتنی بر اعتقادات است که در قلمرو ابعاد فکری و اجتماعی در راستای رشد وکمال انسان ها عمل می کند. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک شناختی با جهت گیری مذهبی در دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان انجام شد. پژوهش به روش همبستگی و جامعه ی آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 1394 بود. نمونه ی مورد بررسی 211 نفر از دانشجویان بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه جهت گیری مذهبی و پرسشنامه سبک شناختی استفاده گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه از طریق برنامه آماری SPSS صورت گرفت. نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین سبک شناختی (تجربه گرایی و خردگرایی) با جهت گیری مذهبی وجود دارد؛ تجربه گرایی و خردگرایی رابطه معناداری با مؤلفه مذهب گرایی (05/0> p )، ارزنده سازی (05/0> p ) و کامجویی (01/0> P ) نشان دادند. نتایج حاکی از آن است که افراد در جهت گیری مذهبی هر دو سبک شناختی خردگرایی و تجربه گرایی به کار می گیرند.
تأثیر ورزش ایروبیک بر ظرفیت حافظه بینایی دانشجویان کم تحرک با توجه به نقش سبک های شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
281 - 296
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تأثیر ورزش ایروبیک بر ظرفیت حافظه بینایی دانشجویان کم تحرک با توجه به نقش سبک های شناختی است. نمونه آماری این پژوهش را 24 نفر از دانشجویان 20 تا 30 ساله دانشگاه تبریز تشکیل دادند که سابقه هیچ نوع فعالیت ورزشی نداشتند و در سه گروه سبک های شناختی جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون های اشکال نهفته و آزمون حافظه بینایی کرسی بلاک استفاده شد. آموزش حرکات ورزشی ایروبیک به مدت 16 جلسه در هر سه گروه انجام گرفت. داده ها با روش آماری توصیفی و استنباطی تی وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه و اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد فعالیت ورزشی باعث افزایش ظرفیت حافظه بینایی شد. اما تفاوت معناداری بین سبک های شناختی از لحاظ ظرفیت حافظه بینایی وجود ندارد. این نتایج نشان می دهد شرکت در فعالیت های ورزشی، ممکن است عملکردهای شناختی مانند حافظه کاری را بهبود بخشد.
سبک شناختی و قضاوت حسابرس: آیا سبک شناختی اثرات تاخیر بر فرآیند تعدیل باور حسابرسان را کاهش می دهد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۴
۲۷-۵
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، شامل دو بعد است. نخست، فراهم کردن شواهد بیشتر در مورد تأثیر اثرات ترتیب اطلاعات بر تعدیل باور حسابرسان و دوم، بررسی این موضوع که آیا حسابرسان با سبک های شناختی متفاوت، باورهای خود را به طور متفاوت تعدیل می کنند یا خیر. به این اهداف از طریق به کارگیری حسابرسان حرفه ای باتجربه دست یافته شد. جهت تعیین اثرات ترتیب اطلاعات از مدل تعدیل باور هوگارث و آینهورن در ارزیابی توانایی تداوم فعالیت استفاده گردید و ارتباط بین سبک یادگیری کولب، و مدل شرودر، درایور و استرافر، به عنوان معیار سبک های شناختیِ انتزاعی و عینی در نظر گرفته شد. از طریق مدل تحلیل واریانس عملیات تجزیه وتحلیل داده ها انجام پذیرفت. یافته ها از وجود اثرات ترتیب اطلاعات (اثر تأخیر) در شرایط پردازش گام به گامِ شواهد ناسازگار حکایت دارد. با این وجود، سبک شناختی افراد باعث کاهش این اثرات نشد. نتایج تجربی همچنین نشان داد که قضاوت حسابرسان در خصوص تداوم فعالیت از تئوری شرودر، درایور و استرافر پیروی می کند: با توجه به پیچیدگی، حسابرسان انتزاعی نسبت به حسابرسان عینی اطلاعات بیشتری پردازش می کنند و دامنه تعدیل باور وسیع تری دارند.
بررسی روابط ساختاری دگماتیسم، سبک هویت، تعهد و ایمان مذهبی در جامعه جوانان
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف ارزیابی روابط ساختاری جزم اندیشی(دگماتیسم)، سبک های هویّت، تعهّد و ایمان مذهبی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. فرض بر این است که افرادی که از نظر سبک شناختی، جزم اندیش اند به احتمال بالاتری سبک هویّت هنجاری اختیار می کنند، تعهد زیادی به باور هایشان دارند و در نتیجه نسبت به ایمان مذهبی پذیرا تر هستند. روش پژوهش : پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. به این منظور 160 نفر از جوانان 20 تا 35 ساله از شهر تبریز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های مقیاس بازنگری شده ی دگماتیسم روکیچ ، نسخه پنجم پرسشنامه سبک هویّت برزونسکی و پرسشنامه ی قدرت ایمان مذهبی سانتا کلارا، پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی و مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. همچنین برای طبقه بندی، تحلیل و پردازش داده ها، نرم افزار های آماری SPSS-ver.25 و SPSS Amos-ver.24 مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها : ارزیابی مدلی که براساس فرضیه ترسیم شده بود، نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری برازش دارد (94/0= CFI ، 95/0= GFI ، 89/0= NFI ، 081/0= RMSEA ). همبستگی متغیّر های پژوهش به صورت متناظر با مدل نیز معنی دارند (در سطح معنی داری 05/0> p ). نتیجه گیری : یافته های پژوهش علاوه بر حمایت از مدل فرضی، نشان می دهند جزم اندیشی به عنوان یک سبک شناختی چگونه در تشکیل هویّت افراد و سنخ باور های آن ها تاثیر گذار است.
مطالعه و تبیین تاثیر سبک شناختی یادگیری بر رفتار نوآورانه کارکنان سازمان، مورد مطالعه: صنعت فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه مدیریت راهبردی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
159 - 202
روند سریع تحولات در فضای کسب و کارها، وجود نوآوری را به نیازی مبرم برای تداوم حیات در بازارهای جهانی مبدل نموده است. حال آنکه توانایی سازمان در پیاده سازی نوآوری تا حد زیادی به میزان توانمندی، تعهد و اعتقاد کارکنان آن به مقوله نوآوری وابسته است. لذا نیروی انسانی و بروز رفتارهای نوآورانه که از رفتارهای پیچیده فردی تلقی میشود از نقشی کلیدی در تحقق و پیشبرد سیاست های نوآورانه سازمان ها برخوردارند. در تبیین رفتارکاری نوآورانه در ادبیات از عوامل گوناگونی سخن به میان آمده است. در این میان، سبک شناختی یادگیری عاملی در ایجاد تمایز افراد در نحوه تفکر و یادگیری افراد محسوب میشود که این مطالعه در پژوهشی پیمایشی و مدلی مفهومی و محقق ساخته به بررسی ارتباط میان سبک های یادگیری و رفتارکاری نوآورانه با در نظر گرفتن متغیرهای تعدیل کننده سن، تحصیلات و سمت سازمانی پرداخته شد. داده های این پژوهش شامل 950 پرسشنامه معتبر است. در بررسی صحت فرضیات از تحلیل رگرسیونی خطی و ابزار SPSS و Minitab استفاده شد. نتایج نشان می دهد ارتباطی میان سبک یادگیری واگرا و بروز رفتار نوآورانه وجود ندارد، همچنین سبک یادگیری همگرا با ابعاد کشف و حمایت از ایده از رفتار نوآورانه در ارتباط بوده و بر پیاده سازی ایده تاثیرگذار نیست و سبک یادگیری انطباق یابنده نیز دارای ارتباط قوی با بعد حمایت از ایده است. همچنین از میان متغیرهای تعدیل کننده، عامل سمت سازمانی تنها بر پیاده سازی ایده تاثیرگذار است، همچنین سن و تحصیلات بر کشف و حمایت از ایده تاثیرگذارند. مطابق با مرور ادبیات ارتباط میان سبک یادگیری و رفتار نوآورانه کاری در مطالعات مرتبط با نوآوری سازمانی بسیار نادر است، لذا این پژوهش می تواند به غنی سازی مطالعات حول این مفهوم و کاربرد آن در ارتقا سطح نوآوری سازمان ها مفید واقع شود.
شناسایی ارتباط میان سبک شناختی تصمیم گیری و رفتار کاری نوآورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعه سیر تحولات در سازمان های کنونی از غلبه روند های جدید بر فضای کسب وکارها حکایت دارد که در آن نوآوری عامل اصلی پیشرفت و رقابت پذیری تلقی می شود. در این میان کارکنان به عنوان آغازگران فرآیند نوآوری، از نقشی مهم در پیشبرد و اجرای سیاست های نوآورانه در سازمان ها برخوردارند. سبک های شناختی عامل ایجاد تمایز در افراد بوده و نوآوری نیز حاصل دارا بودن بینش حل مسئله است، لذا در این پژوهش در روشی پیمایشی ارتباط میان اجزای سبک شناختی تصمیم گیری (مدل کرتون شامل 3 بعد اصالت، کارایی و سازگاری با قوانین) با رفتار کاری نوآورانه (مفهومی چندبعدی شامل اجزای کشف، تولید، حمایت و پیاده سازی ایده) در مدلی مفهومی و محقق ساخته با در نظر گرفتن متغیرهای سن، جنسیت و سمت سازمانی به عنوان متغیرهای تعدیل کننده بررسی گردید. داده های این پژوهش شامل 950 پرسشنامه معتبر بوده که در میان کلیه کارکنان شرکتی دانش بنیان توزیع شد. همچنین در بررسی صحت فرضیات از تحلیل رگرسیونی خطی و ابزار SPSS V27 و Minitab-V20 استفاده گردید. نتایج نشان می دهند ارتباط میان اجزای سبک تصمیم گیری و دو بعد از رفتار نوآورانه (کشف و تولید ایده) برقرار است. همچنین میان ابعاد اصالت با تولید ایده و کارایی با پیاده سازی ایده ارتباط وجود دارد. ویژگی های سن، جنسیت و سمت سازمانی نیز بر ارتباط میان سبک تصمیم گیری و رفتار نوآورانه تأثیرگذارند. مطابق با مرور ادبیات ارتباط میان سبک تصمیم گیری و رفتارنوآورانه کاری در مطالعات مرتبط با نوآوری سازمانی مطابق با رهیافت این پژوهش نبوده لذا این پژوهش می تواند به غنی سازی مطالعات کمک نماید.